دستور معالم الحكم (کتاب): تفاوت بین نسخهها
جز (Zamani صفحهٔ دستور معالم الحكم و مأثور مكارم الشیم (من كلام أميرالمؤمنين علي بن أبيطالب كرمالله وجهه) (قضاعی) (کتاب) را بدون برجایگذاشتن...) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
[[پرونده:Ketab259.jpg|بندانگشتی|دستور معالم الحکم و مأثور مکارم الشیم (من کلام أمیر المؤمنین علي بن أبيطالب کرم الله وجهه) (قضاعی)]] | [[پرونده:Ketab259.jpg|بندانگشتی|دستور معالم الحکم و مأثور مکارم الشیم (من کلام أمیر المؤمنین علي بن أبيطالب کرم الله وجهه) (قضاعی)]] | ||
− | |||
'''دستور معالمالحكم و ماثور مكارمالشيم'''، تأليف قاضى قضاعى (متوفى 454ق) به زبان عربى است. در اين اثر مجموعهاى از سخنان [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] گردآورى شده است كه برخى از آنها به جهت اينكه در نهجالبلاغه نيامده است، حائز اهميت است. | '''دستور معالمالحكم و ماثور مكارمالشيم'''، تأليف قاضى قضاعى (متوفى 454ق) به زبان عربى است. در اين اثر مجموعهاى از سخنان [[امام على(ع)|اميرالمؤمنين على(ع)]] گردآورى شده است كه برخى از آنها به جهت اينكه در نهجالبلاغه نيامده است، حائز اهميت است. | ||
نسخهٔ ۱۳ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۵۰
دستور معالمالحكم و ماثور مكارمالشيم، تأليف قاضى قضاعى (متوفى 454ق) به زبان عربى است. در اين اثر مجموعهاى از سخنان اميرالمؤمنين على(ع) گردآورى شده است كه برخى از آنها به جهت اينكه در نهجالبلاغه نيامده است، حائز اهميت است.
ساختار
در اين اثر سخنان حضرت على(ع) در نه باب ارائه شده است. نويسنده اين سخنان را به شيوهى شريف رضى(ره) گردآورى نموده است.
گزارش محتوا
نگارش كتاب حاضر همچون بسيارى از كتب ارزشمند به درخواست دوستان و مريدان انجام گرفته است. او كتابى پيش از نگارش اين اثر كتابى با عنوان «شهابالاخبار» مىنويسد كه مورد استقبال قرار مىگيرد. خود در اينباره چنين مىنويسد: «پس از آنكه هزار و دويست سخن از حديث رسول خدا(ص) را در باب وصايا و امثال و مواعظ و آداب فراهم نمودم و در ضمن كتابى نهاده و شهابش ناميدم، برخى از برادران دينى از من خواستند كه از كلام اميرالمؤمنين على بن ابىطالب(ع) حدود همين مقدار ذكر شده، گردآورم و در اين مهم به روايت و تأليف كسى كه او را امين و ثقه مىدانم و مىپسندم، استناد جويم و آن را در نظمى خوش و نيكو و با حذف سندها، مانند كارى كه در كتاب شهاب كردهام، تدوين كنم.
پس از خداوند بزرگ قدرت، طلب خير نموده و از كلام و بلاغت و حكمتها و موعظتها و آداب و پاسخها و ادعيه و مناجات و شعر بر جاى مانده و تمثيلات آن حضرت(ع) را در نه باب كه هر يك نيز داراى انواع و بخشهايى است، گرد آوردم».
عناوين بابهاى مختلف كتاب به شرح ذيل است:
- در حكمتهاى سودمند آن حضرت(ع)
- در سرزنش دنيا و بىميلى آن حضرت(ع) به آن
- در موعظههاى آن حضرت(ع)
- در وصيتها و نواهى آن حضرت(ع)
- در پاسخهاى آن حضرت(ع) به پرسشها
- در كلام غريب آن حضرت(ع)
- در سخنان نادر آن حضرت(ع)
- در دعاها و مناجات آن حضرت(ع)
- در شعرى كه از آن حضرت(ع) به دست ما رسيده است.
تدوين كتاب در نه باب ابتكارى آن هم با ذوق و انتخاب دانشمندى؛ همانند قاضى قضاعى اعتبار و اهميت ويژهاى دارد كه بر صاحب نظران پوشيده نيست. نويسنده بنا داشته كه همچون شيوه سيد رضى(ره) از ذكر اسناد در متن كتاب پرهيز كند و لذا خواننده جوياى اسناد را به خارج از متن ارجاع مىدهد: «من در برابر هر سخنى كه روايت مىكنم، نشانهاى نهادم تا بدان علامت به راوى آن سخن پىبرده شود؛ آن چنانكه اين نكته را در پايان كتاب روشن مىنمايم و اسناد احاديث طولانى را ذكر كردهام و بر هر يك از آنها كه خط نويسندهاش شناخته مىشد، علامت جيم [احاديثى كه خط نويسندهاش شناخته شود، در اصطلاح علم حديث و جاده گفته مىشود]، گذاشتهام».
كتاب دستور معالمالحكم به سه واسطه از قاضى قضاعى شنيده و روايت شده است. نخست قاضى ابوعبدالله محمد بن ابى على حسن بن محمد بن عبيدالله عامرى از شريف خطيب ابوالفتوح ناصر بن حسن بن اسماعيل حسينى زيدى و او از ابوعبدالله محمد بن بركات بن هلال سعيدى نحوى لغوى و او از قاضى قضاعى روايت كرده است. ابن بركات از اهالى مصر بوده و از استادان ادب و لغت به شمار مىرفته كه در 420ق متولد شده و در 520ق از دنيا رفته است. از تاريخ وفات و ولادت او مىتوان دريافت كه وى از معاصران قاضى قضاعى بوده و سماع و روايت مطالب دستور معالم، به وسيلهى او از قاضى قضاعى صورت گرفته است.
راويانى كه قضاعى براى برخى از خطبههاى طولانى و كلمات كوتاه(ع) ذكر مىنمايد، از بزرگان حديث و لغت و ادب و فقه به شمار مىروند؛ از قبيل: محمد بن فضيل بن غزوان، براء بن عازب، عبدالله بن ابىشيبه، اصبغ بن نباته حنظلى، نوف بن فضالهى حميرى بكالى، حسين بن خالويه، نفطويه، ابندريد و نظاير آنها.
در ميان راويانى كه قاضى قضاعى آنها را ذكر نموده، نام ياران با وفاى على بن ابىطالب(ع) درخشندگى خاصى دارد و ذكر نام آنها به بعضى از مطالب اين كتاب نظير نهجالبلاغه صحت و دقت خاصى مىبخشد؛ از قبيل: حارث اعور، احنف بن قيس، رفاعه بن راقع بن مالك، اشعث بن قيس، صعصعه بن صوحان و كميل بن زياد.
جملات و كلماتى در اين كتاب آمده كه در نهجالبلاغه و غررالحكم ديده نمىشود؛ به عنوان مثال مىتوان به اين موارد اشاره نمود:
- پرسش و پاسخى كه ميان امام على بن ابىطالب(ع) و فرزندش امام حسن(ع) انجام يافته است.
- تمامى باب سؤال از على بن ابىطالب(ع) و پاسخهاى آن حضرت.
- برخى از مباحثى كه در بخش سخنان غريب آن حضرت(ع) در اين كتاب آمده است.
باب هشتم نيز كاملاً تازه است، به ويژه مناجات آن حضرت كه از فصاحت و بلاغت مخصوص به امام على بن ابىطالب(ع) برخوردار است، نه تنها در نهجالبلاغه و غررالحكم نيامده، در كتابهاى ادعيهى معمول نيز موجود نمىباشد. اين مناجات آن هم با اختلافاتى تنها در كتاب دعاى بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار(ع) از نظر مترجم گذشته است و اگر اين كتاب فقط همين يك باب را هم دارا مىبود، باز شايستگى داشت كه كتاب ديگرى از سخنان على بن ابىطالب(ع) به شمار رود و به فارسى ترجمه شود.
به غير از وصيت كوتاهى كه در نهجالبلاغه از امام على(ع) ثبت گرديده، وصيتهاى ديگرى نيز از ايشان در سندهاى قديمى ديده مىشود. به عنوان مثال قضاعى نيز وصيتى از امام آورده است. وى گويد، وقتى پسر ملجم حضرت را ضربه زد، امام حسن(ع) گريان بر او درآمد، امام پرسيد: «پسرم چرا گريه مىكنى؟». امام حسن(ع) پاسخ داد: «چرا نگريم كه تو در نخستين روز آن جهان و آخرين روز اين جهانى». حضرت فرمود: «پسرم! چهار چيز را به تو مىگويم كه به خاطر بسپار و به كار دار، و چهار چيز اگر انجام ندهى، اندك زيانى به تو نمىرساند، و اما آنهايى كه بايد به كار بندى:
- خرد برترين توانگرى است.
- بدترين تهيدستى نادانى است.
- خودبينى، وحشتناكترين وحشت است.
- خوش خوئى گرامى ترين حسب مىباشد.
و اما چهار خصلتى كه بايد از آن پرهيز نمايى:
- از دوستى با احمق كه او خواهد ترا سود رساند، ليكن به زيانت كشاند.
- از دوستى با دروغگو كه دور را به تو نزديك و نزديك را دور نمايد.
- از دوستى با بخيل كه چيزى را كه بدان سخت نيازمندى از تو دريغ مىدارد.
- از دوستى با تبهكار كه تو را به هنگام سود خود، مىفروشد.
نكتهى قابل تذكر آن است كه ممكن است، خواننده برخى از عبارات و جملات اين كتاب را در نهجالبلاغه و احياناً در غررالحكم هم بيابد؛ ولى مترجم با تفحصى كه به عمل آورده، بدين نتيجه رسيده است كه حتى خطب و سخنانى كه نظير آنها در نهجالبلاغه و احياناً در غررالحكم آمده با عبارات دو كتاب اخير كم و بيش اختلاف دارد.
ديگر از مطالب اين كتاب ذكر اشعار منسوب به على بن ابىطالب(ع) است. چنانكه مىدانيد، اشعار منسوب به آن حضرت در ديوانهاى مختلف آمده و برخى از اين دواوين به اندازهاى حجيم است كه خواننده علاوه بر محتواى اين اشعار با توجه به زيادى آنها، در انتساب اين اشعار به حضرت على(ع) ترديد مىكند. به عقيدهى مترجم ابياتى كه در كتاب دستور معالم ذكر شده، احتمالاً بيشتر با سخنان على(ع) مناسبت دارد؛ چرا كه بعضى از اين اشعار از زبان راويانى معتبر و ثقه در ادب و لغت از قبيل نفطويه و حسين بن خالويه و ابندريد و نظاير آنها ذكر گرديده است. ديگر آنكه تعداد اين اشعار نسبت به اشعار منتسب به حضرت على(ع) به نظر قابل قبولتر مىرسد. از طرف ديگر سبك اين ابيات و مباحثى كه در آنها آمده با سبك زمان حضرت على(ع) و وقايع تاريخى قابل انطباقتر است. برخى از ابيات اين كتاب نيز، در ديوانهاى چاپى متداول وجود ندارد.
وضعيت كتاب
كتاب حاضر براى نخستين بار به سال 1332ق براساس قديمترين نسخهى خطى موجود با تصحيح استاد جميل عظم و حواشى محمد عبدالقادر سعيد رافعى فاروقى، در مصر به چاپ رسيده است. پس از گذشت سالها سيد عبدالزهراء حسينى، نسخهاى ديگر از كتاب قضاعى را كه كتابت آن توسط علاءالدين بن نعمان بن محمود آلوسى بغدادى، بيستم شوال 1327ق، در قسطنطنيه به پايان رسيده، بدست آورده است و آن را با نسخهى سابقالذكر دقيقاً مقابله كرده و تصحيح نموده است. بنابراين كتاب دستور معالمالحكم براساس دو نسخهى خطى به شيوهاى منقح و صحيح براى اولين بار در سال 1401ق1981/م به چاپ رسيده است.
در ابتداى اثر مقدمهاى به قلم جميل عظم و در انتها نيز فهرست مطالب كتاب آمده است.
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب
- مقدمه كتاب قانون، فيروز حريرچى، انتشارات اميركبير، چاپ دوم، 1375
منبع
ویکی نور