جامعیت مقاله متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

غصب: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (8پروژه: رتبه بندی، اولویت بندی ، سنجش کیفی)
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
  
غصب آن است كه انسان از روى ظلم، بر مال يا حق ديگرى مسلط شود.[[اسلام]]، احترام به حريم اموال را بر پيروانش لازم شمرده است. و تصرف ناحق در اموال ديگران - اعم از منقول و غيرمنقول - را غصب و نامشروع مى داند.
+
«غصب» آن است که انسان از روى [[ظلم]]، بر مال یا حق دیگرى مسلط شود. دین [[اسلام]]، احترام به حریم اموال را بر پیروانش لازم شمرده است و تصرف ناحق در اموال دیگران - اعم از منقول و غیرمنقول - را غصب و نامشروع مى داند.
 +
==نکوهش غصب در روایات==
  
 +
[[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «لایحِلُّ لِامْرِىءٍ مُسْلِمٍ أنْ یأْخُذَ مالَ اخیهِ بِغَیرِ حَقّهِ وَ ذلِک لِما حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مالَ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ؛<ref> میزان الحکمه، ج ۷، ص ۲۲۷.</ref> بر هیچ مسلمانى [[حلال]] نیست مال برادرش را به ناحق برگیرد؛ زیرا خداى عزوجل مال مسلمان را بر مسلمان، [[حرام]] کرده است».
  
== نكوهش غصب در روایات==
+
در [[حدیث]] دیگری رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم از غصب به خیانت یاد کرده، مى فرماید: «مَنْ خانَ جارَهُ شِبْراً مِنَ الارْضِ جَعَلَهُ اللَّهُ طَوْقاً فى  عُنُقِهِ مِنْ تُخُومِ الارْضِ الْسَّابِعَةِ حَتَّى یلْقَى اللَّهَ یوْمَ الْقِیامَةِ مُطَوَّقاً الَّا انْ یتوُبَ وَ یرْجِعَ؛<ref> وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص ۳۰۹.</ref> کسى که به یک وجب زمین همسایه اش خیانت کند، خداوند آن را از حدود زمین هفتم طوق گردنش قرار مى دهد تا آن که [[روز قیامت]] با همان حالت خدا را ملاقات کند، مگر آن که [[توبه]] کند و برگردد».
  
[[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «لايَحِلُّ لِامْرِى ءٍ مُسْلِمٍ انْ يَأْخُذَ مالَ اخيهِ بِغَيْرِ حَقّهِ وَ ذلِكَ لِما حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مالَ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ؛<ref> ميزان الحكمه، ج 7، ص 227.</ref> بر هيچ مسلمانى [[حلال]] نيست مال برادرش را به ناحق برگيرد؛ زيرا خداى عزوجل مال مسلمان را بر مسلمان، حرام كرده است».
+
حضرت [[امام على]] علیه السلام فرمود: «الْحَجَرُ الْغَصْبُ فِى الدَّارِ، رَهْنٌ عَلى خَرابِها؛<ref> [[نهج  البلاغه]]، فیض الاسلام، ص ۱۱۹۳، حکمت ۲۳۲.</ref> سنگ غصبى در خانه، گرو نابودى آن است».
 
 
در حدیث دیگری رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم از غصب به خيانت ياد كرده، مى فرمايد: «مَنْ خانَ جارَهُ شِبْراً مِنَ الارْضِ جَعَلَهُ اللَّهُ طَوْقاً فى  عُنُقِهِ مِنْ تُخُومِ الارْضِ الْسَّابِعَةِ حَتَّى يَلْقَى اللَّهَ يَوْمَ الْقِيامَةِ مُطَوَّقاً الَّا انْ يَتوُبَ وَ يَرْجِعَ؛<ref> وسائل الشيعه، ج 17، ص 309.</ref> كسى كه به يك وجب زمين همسايه اش خيانت كند، خداوند آن را از حدود زمين هفتم طوق گردنش قرار مى دهد تا آن كه [[روز قيامت]] با همان حالت خدا را ملاقات كند، مگر آن كه [[توبه]] كند و برگردد».
 
 
 
حضرت [[امام على]] عليه السلام فرمود: «الْحَجَرُ الْغَصْبُ فِى الدَّارِ، رَهْنٌ عَلى خَرابِها؛<ref> [[نهج  البلاغه]]، فيض الاسلام، ص 1193، [[حكمت]] 232.</ref> سنگ غصبى در خانه، گرو نابودى آن است».
 
  
 
==موارد غصب==
 
==موارد غصب==
  
* 1- عين فقط؛ مثل غصب كردن مستأجر در زمان اجاره عين مورد اجاره را چه خانه و چه غير آن.
+
*۱- عین فقط؛ مثل غصب کردن مستأجر در زمان اجاره عین مورد اجاره را چه خانه و چه غیر آن.
  
* 2- منفعت فقط؛ مثل غصب كردن صاحب خانه، منفعت خانه اجاره داده شده را در زمان اجاره.
+
*۲- منفعت فقط؛ مثل غصب کردن صاحب خانه، منفعت خانه اجاره داده شده را در زمان اجاره.
  
* 3- عين و منفعت؛ مثل غصب كردن خانه اى يا ماشينى را از صاحبش.
+
*۳- عین و منفعت؛ مثل غصب کردن خانه اى یا ماشینى را از صاحبش.
  
* 4- حق؛ مثل غصب كردن حق التحجير (نشانه گذارى) يا غصب كردن مساجد و خيابان كه حق عموم است.<ref> تحريرالوسيله، ج ص 172، مسأله 1.</ref>
+
*۴- حق؛ مثل غصب کردن حق التحجیر (نشانه گذارى) یا غصب کردن [[مسجد|مساجد]] و خیابان که حق عموم است.<ref> تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۱۷۲، مسأله ۱.</ref>
  
== احكام غصب ==
+
==احکام غصب==
 +
'''حکم تکلیفى:'''
  
===حكم تكليفى===
+
*الف) حرمت: یعنى غصب به طور کلى [[حرام]] است.
  
* الف) حرمت: يعنى غصب به طور كلى [[حرام]] است.
+
*ب) وجوب رد آن: یعنى برگرداندن آن به مالک یا ولى او واجب است.
  
* ب) وجوب رد آن: يعنى برگرداندن آن به مالك يا ولى او واجب است.
+
'''حکم وضعى:'''
  
===حكم وضعى===
+
ضمانت: یعنى در صورت تلف یا خسارت مال غصبى، غاصب ضامن است.<ref> تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۱۷۳، مسأله ۳.</ref>
  
ضمانت: يعنى در صورت تلف يا خسارت مال غصبى، غاصب ضامن است.<ref> تحريرالوسيله، ج 2، ص 173، مسأله 3.</ref> دو حكم تكليفى غصب در تمام اقسام غصب (عين، منفعت و حق) جريان دارد، ولى حكم وضعى فقط در غصب عين و منفعت جريان دارد، نه حقوق.<ref> همان، مسأله 4.</ref>
+
دو حکم تکلیفى غصب در تمام اقسام غصب (عین، منفعت و حق) جریان دارد، ولى حکم وضعى فقط در غصب عین و منفعت جریان دارد، نه حقوق.<ref> همان، مسأله ۴.</ref>
  
 
==چگونگى تحقق غصب در اموال==
 
==چگونگى تحقق غصب در اموال==
 +
'''اموال منقول:'''
  
===اموال منقول===
+
*الف) حیوان؛ با سوارشدن بر آن یا گرفتن افسار و کنارزدن مالک و بردن و تحت اختیار قرار دادن.
 
 
* الف) حيوان؛ با سوارشدن بر آن يا گرفتن افسار و كنارزدن مالك و بردن و تحت اختيار قرار دادن.
 
  
* ب) غيرحيوان؛ در اختيار خود گرفتن، در صِدقِ غصب كافى است؛ اگر چه به جايى انتقال ندهد.
+
*ب) غیرحیوان؛ در اختیار خود گرفتن، در صِدقِ غصب کافى است؛ اگر چه به جایى انتقال ندهد.
  
===اموال غيرمنقول===
+
'''اموال غیرمنقول:'''
  
* الف) خانه، مغازه، مسافرخانه، هتل و مانند آن به تسلط يافتن خود غاصب يا فرمانبر او، بعد از دوركردن مالك از ملكش، باغ نيز در صورتى كه در و ديوار داشته باشد، چنين است.
+
*الف) خانه، مغازه، مسافرخانه، هتل و مانند آن به تسلط یافتن خود غاصب یا فرمانبر او، بعد از دورکردن مالک از ملکش. باغ نیز در صورتى که در و دیوار داشته باشد، چنین است.
  
* ب) باغ در صورتى كه در و ديوار نداشته باشد با ورود و رفت و آمد در آن بعد از دوركردن مالك از ملكش به عنوان استيلا يافتن.
+
*ب) باغ در صورتى که در و دیوار نداشته باشد با ورود و رفت و آمد در آن بعد از دورکردن مالک از ملکش به عنوان استیلا یافتن.
  
===غصب منافع===
+
'''غصب منافع:'''
  
غصب منافع، با گرفتن عين مورد منفعت از صاحب آن يعنى مستأجر.<ref> تحريرالوسيله، ج ص 174، مسأله 7.</ref>
+
غصب منافع، با گرفتن عین مورد منفعت از صاحب آن یعنى مستأجر.<ref> تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۱۷۴، مسأله ۷.</ref>
  
 
==چگونگى پرداخت تاوان==
 
==چگونگى پرداخت تاوان==
  
غاصب ضامن است؛ به اين معنا كه:
+
غاصب ضامن است؛ به این معنا که:
  
* 1- اگر عين موجود است، آن را به صاحبش برگرداند.
+
*۱- اگر عین موجود است، آن را به صاحبش برگرداند.
  
* 2- اگر عين منفعتى داشته، بايد عوض منفعت ضمان غصب را به صاحبش بپردازد.
+
*۲- اگر عین منفعتى داشته، باید عوض منفعت ضمان غصب را به صاحبش بپردازد.
  
* 3- اگر عين، تلف شده و قيمى<ref> «قيمى» متاعى است كه مثل آن در بازار يافت نشود مثل حيوانات و «مثلى» چيزى و متاعى است كه در بازار مانند آن يافت شود چون گندم، جو و... (فرهنگ معارف اسلامى، واژه قيمى و مثلى، اقتباس).</ref> باشد (مثل حيوان و جواهرات، لباس و...) بايد قيمت آن را بپردازد.
+
*۳- اگر عین، تلف شده و قیمى<ref> «قیمى» متاعى است که مثل آن در بازار یافت نشود مثل حیوانات و «مثلى» چیزى و متاعى است که در بازار مانند آن یافت شود چون گندم، جو و... (فرهنگ معارف اسلامى، واژه قیمى و مثلى، اقتباس).</ref> باشد (مثل حیوان و جواهرات، لباس و...) باید قیمت آن را بپردازد.
  
* 4- اگر مثلى باشد (مثل غلات و يا روغن و يا فلزات و...) و مثلش  ممكن است بايد مثلش را به هر قيمتى است، بپردازد.
+
*۴- اگر مثلى باشد (مثل غلات و یا روغن و یا فلزات و...) و مثلش  ممکن است باید مثلش را به هر قیمتى است، بپردازد.
  
* 5- اگر مثلى باشد و برگرداندن مثلش ممكن نباشد به قيمت تبديل مى شود.
+
*۵- اگر مثلى باشد و برگرداندن مثلش ممکن نباشد به قیمت تبدیل مى شود.
  
* 6- اگر عيبى در عين مغصوبه حاصل  شده، بايد ارش نقصان (تفاوت بين صحيح و معيوب) را بپردازد.<ref> تحريرالوسيله، ج ص 180، مسأله 24 و ص 182، مسأله 30 و ص 183، مسأله 35 و ص 185، مسأله 40 و ص 189، مسأله 50 و توضيح المسائل، مسأله 2549.</ref><ref> احكام اسلامى، ص 173.</ref>
+
*۶- اگر عیبى در عین مغصوبه حاصل  شده، باید ارش نقصان (تفاوت بین صحیح و معیوب) را بپردازد.<ref> تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۱۸۰، مسأله ۲۴ و ص ۱۸۲، مسأله ۳۰ و ص ۱۸۳، مسأله ۳۵ و ص ۱۸۵، مسأله ۴۰ و ص ۱۸۹، مسأله ۵۰ و توضیح المسائل، مسأله ۲۵۴۹.</ref><ref> احکام اسلامى، ص ۱۷۳.</ref>
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
  

نسخهٔ ‏۵ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۰۱


«غصب» آن است که انسان از روى ظلم، بر مال یا حق دیگرى مسلط شود. دین اسلام، احترام به حریم اموال را بر پیروانش لازم شمرده است و تصرف ناحق در اموال دیگران - اعم از منقول و غیرمنقول - را غصب و نامشروع مى داند.

نکوهش غصب در روایات

رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: «لایحِلُّ لِامْرِىءٍ مُسْلِمٍ أنْ یأْخُذَ مالَ اخیهِ بِغَیرِ حَقّهِ وَ ذلِک لِما حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مالَ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ؛[۱] بر هیچ مسلمانى حلال نیست مال برادرش را به ناحق برگیرد؛ زیرا خداى عزوجل مال مسلمان را بر مسلمان، حرام کرده است».

در حدیث دیگری رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم از غصب به خیانت یاد کرده، مى فرماید: «مَنْ خانَ جارَهُ شِبْراً مِنَ الارْضِ جَعَلَهُ اللَّهُ طَوْقاً فى عُنُقِهِ مِنْ تُخُومِ الارْضِ الْسَّابِعَةِ حَتَّى یلْقَى اللَّهَ یوْمَ الْقِیامَةِ مُطَوَّقاً الَّا انْ یتوُبَ وَ یرْجِعَ؛[۲] کسى که به یک وجب زمین همسایه اش خیانت کند، خداوند آن را از حدود زمین هفتم طوق گردنش قرار مى دهد تا آن که روز قیامت با همان حالت خدا را ملاقات کند، مگر آن که توبه کند و برگردد».

حضرت امام على علیه السلام فرمود: «الْحَجَرُ الْغَصْبُ فِى الدَّارِ، رَهْنٌ عَلى خَرابِها؛[۳] سنگ غصبى در خانه، گرو نابودى آن است».

موارد غصب

  • ۱- عین فقط؛ مثل غصب کردن مستأجر در زمان اجاره عین مورد اجاره را چه خانه و چه غیر آن.
  • ۲- منفعت فقط؛ مثل غصب کردن صاحب خانه، منفعت خانه اجاره داده شده را در زمان اجاره.
  • ۳- عین و منفعت؛ مثل غصب کردن خانه اى یا ماشینى را از صاحبش.
  • ۴- حق؛ مثل غصب کردن حق التحجیر (نشانه گذارى) یا غصب کردن مساجد و خیابان که حق عموم است.[۴]

احکام غصب

حکم تکلیفى:

  • الف) حرمت: یعنى غصب به طور کلى حرام است.
  • ب) وجوب رد آن: یعنى برگرداندن آن به مالک یا ولى او واجب است.

حکم وضعى:

ضمانت: یعنى در صورت تلف یا خسارت مال غصبى، غاصب ضامن است.[۵]

دو حکم تکلیفى غصب در تمام اقسام غصب (عین، منفعت و حق) جریان دارد، ولى حکم وضعى فقط در غصب عین و منفعت جریان دارد، نه حقوق.[۶]

چگونگى تحقق غصب در اموال

اموال منقول:

  • الف) حیوان؛ با سوارشدن بر آن یا گرفتن افسار و کنارزدن مالک و بردن و تحت اختیار قرار دادن.
  • ب) غیرحیوان؛ در اختیار خود گرفتن، در صِدقِ غصب کافى است؛ اگر چه به جایى انتقال ندهد.

اموال غیرمنقول:

  • الف) خانه، مغازه، مسافرخانه، هتل و مانند آن به تسلط یافتن خود غاصب یا فرمانبر او، بعد از دورکردن مالک از ملکش. باغ نیز در صورتى که در و دیوار داشته باشد، چنین است.
  • ب) باغ در صورتى که در و دیوار نداشته باشد با ورود و رفت و آمد در آن بعد از دورکردن مالک از ملکش به عنوان استیلا یافتن.

غصب منافع:

غصب منافع، با گرفتن عین مورد منفعت از صاحب آن یعنى مستأجر.[۷]

چگونگى پرداخت تاوان

غاصب ضامن است؛ به این معنا که:

  • ۱- اگر عین موجود است، آن را به صاحبش برگرداند.
  • ۲- اگر عین منفعتى داشته، باید عوض منفعت ضمان غصب را به صاحبش بپردازد.
  • ۳- اگر عین، تلف شده و قیمى[۸] باشد (مثل حیوان و جواهرات، لباس و...) باید قیمت آن را بپردازد.
  • ۴- اگر مثلى باشد (مثل غلات و یا روغن و یا فلزات و...) و مثلش ممکن است باید مثلش را به هر قیمتى است، بپردازد.
  • ۵- اگر مثلى باشد و برگرداندن مثلش ممکن نباشد به قیمت تبدیل مى شود.
  • ۶- اگر عیبى در عین مغصوبه حاصل شده، باید ارش نقصان (تفاوت بین صحیح و معیوب) را بپردازد.[۹][۱۰]

پانویس

  1. میزان الحکمه، ج ۷، ص ۲۲۷.
  2. وسائل الشیعه، ج ۱۷، ص ۳۰۹.
  3. نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص ۱۱۹۳، حکمت ۲۳۲.
  4. تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۱۷۲، مسأله ۱.
  5. تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۱۷۳، مسأله ۳.
  6. همان، مسأله ۴.
  7. تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۱۷۴، مسأله ۷.
  8. «قیمى» متاعى است که مثل آن در بازار یافت نشود مثل حیوانات و «مثلى» چیزى و متاعى است که در بازار مانند آن یافت شود چون گندم، جو و... (فرهنگ معارف اسلامى، واژه قیمى و مثلى، اقتباس).
  9. تحریرالوسیله، ج ۲، ص ۱۸۰، مسأله ۲۴ و ص ۱۸۲، مسأله ۳۰ و ص ۱۸۳، مسأله ۳۵ و ص ۱۸۵، مسأله ۴۰ و ص ۱۸۹، مسأله ۵۰ و توضیح المسائل، مسأله ۲۵۴۹.
  10. احکام اسلامى، ص ۱۷۳.