فیض الدموع (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «پرونده:Ketab367.jpg|بندانگشتی|فیض الدموع: شرح زندگانی و شهادت امام حسین علیه‌الس...» ایجاد کرد)
 
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
[[پرونده:Ketab367.jpg|بندانگشتی|فیض الدموع: شرح زندگانی و شهادت امام حسین علیه‌السلام با نثر فارسی فصیح و بلیغ]]
 
[[پرونده:Ketab367.jpg|بندانگشتی|فیض الدموع: شرح زندگانی و شهادت امام حسین علیه‌السلام با نثر فارسی فصیح و بلیغ]]
  
==معرفی اجمالی==
+
کتاب '''«فیض الدموع»'''، تألیف [[محمدابراهیم نواب تهرانی]]، ملقب به بدایع‌نگار (۱۲۴۱-۱۲۹۹ ق)، با تصحیح و تحقیق اکبر ایرانی قمی، یکی از منابع تاریخی درباره زندگانی [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] (علیه السلام) و شرح شهادت‌ آن امام بزرگوار است.<ref>ر.ک: جلالی، نادره، ص۱۵۶</ref>
'''فيض الدموع'''، تألیف [[بدایع نگار، محمد ابراهیم بن محمد مهدی|محمدابراهیم نواب تهرانی]]، ملقب به بدایع‌نگار (1241-1299ق)، با تصحیح و تحقیق اکبر ایرانی قمی، یکی از منابع تاریخی درباره زندگانی امام حسین(ع) و شرح شهادت‌ آن امام بزرگوار است<ref>ر.ک: جلالی، نادره، ص156</ref>
 
  
===انگیزه نگارش===
+
==انگیزه نگارش==
مؤلف انگیز خود را در تألیف این اثر، فراهم آوردن توشه‌ای جهت آخرت‌ و عدم دسترسی عموم به کتابیموثق و صحیح به زبان فارسی راجع به‌ زندگانی امام حسین(ع) و شهادت ایشان ذکر کرده است<ref>همان</ref>
+
مؤلف انگیز خود را در تألیف این اثر، فراهم آوردن توشه‌ای جهت [[آخرت|آخرت‌]] و عدم دسترسی عموم به کتابی موثق و صحیح به زبان فارسی راجع به‌ زندگانی [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]](ع) و شهادت ایشان ذکر کرده است.<ref>همان</ref>
  
===سخنان بزرگان پیرامون کتاب===
+
==سخنان بزرگان پیرامون کتاب==
# نظر [[شعرانی، ابوالحسن|علامه شعرانى]] درباره چاپ اول کتاب: «چون عبارت کتاب فيض الدموع در عالی‌ترین درجه فصاحت و جزالت و نمونه کامل از فن انشای نثر فارسى است و به بهترین خط نستعلیق نوشته شده، چنان‌که مى‏‌توان گفت تا صنعت طبع پدید آمد، کتابى فارسى به خطى چنین زیبا به چاپ نرسیده، مرا دریغ آمد در آن تصرفى شود؛ هرچند حرفى شکسته یا اعرابى مهمل مانده یا اصلاحى مناسب تشخیص داده شد. غیر شماره صفحات که مستلزم تصرفى در خط نبود و آنکه سخن‏شناس است، داند در عصر اخیر، نثر فارسى بدین نیکویى کس بیاد ندارد. براى احیاى نام مؤلف که جد مادرى این بنده است و طلب مغفرت براى آن مرحوم که این تألیف از خیرات باقیات اوست، به‌وسیله افست تجدید طبع گردید»<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص22-23</ref>
 
# سیف‌الله نواب در مقدمه چاپ دوم مى‏نویسد: «به‌طورى‌که مشاهده مى‌‏شود، مورخین اسلامى و متتبعین غربى، وقایع عاشورا را هریک با سبکى مخصوص تقریر و انتشار داده‏اند و یادداشت‌هاى مورخین خارجى هم که بعضى تفصیل داده‏اند، مراتبى را متذکر مى‏‌شوند که در نظر مطالعه‏کننده تاریخ، قابل بحث و تحقیق است؛ لکن مرحوم محمدابراهیم نواب در فحص و تحقیق اخبار مراقبت نموده است که در کلیات واقعه صرف وقت شده و جریانات از روى صحت تقسیم‏بندى شده باشد...»<ref>همان، ص23</ref>
 
  
==ساختار==
+
*نظر [[علامه شعرانی|علامه شعرانى]] درباره چاپ اول کتاب: «چون عبارت کتاب فیض الدموع در عالی‌ترین درجه فصاحت و جزالت و نمونه کامل از فن انشای نثر فارسى است و به بهترین [[خط نستعلیق]] نوشته شده، چنان‌که مى‏‌توان گفت تا صنعت طبع پدید آمد، کتابى فارسى به خطى چنین زیبا به چاپ نرسیده، مرا دریغ آمد در آن تصرفى شود؛ هرچند حرفى شکسته یا اعرابى مهمل مانده یا اصلاحى مناسب تشخیص داده شد. غیر شماره صفحات که مستلزم تصرفى در خط نبود و آنکه سخن ‏شناس است، داند در عصر اخیر، نثر فارسى بدین نیکویى کس بیاد ندارد. براى احیاى نام مؤلف که جد مادرى این بنده است و طلب مغفرت براى آن مرحوم که این تألیف از خیرات باقیات اوست، به‌وسیله افست تجدید طبع گردید».<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص۲۲-۲۳</ref>
 +
*سیف‌الله نواب در مقدمه چاپ دوم مى‏ نویسد: «به‌طورى‌که مشاهده مى‌‏شود، مورخین اسلامى و متتبعین غربى، وقایع [[عاشورا]] را هریک با سبکى مخصوص تقریر و انتشار داده ‏اند و یادداشت‌هاى مورخین خارجى هم که بعضى تفصیل داده ‏اند، مراتبى را متذکر مى‏‌شوند که در نظر مطالعه ‏کننده تاریخ، قابل بحث و تحقیق است؛ لکن مرحوم محمدابراهیم نواب در فحص و تحقیق اخبار مراقبت نموده است که در کلیات واقعه صرف وقت شده و جریانات از روى صحت تقسیم‏ بندى شده باشد...».<ref>همان، ص۲۳</ref>
 +
 
 +
==ساختار کتاب==
 
کتاب با سه مقدمه از مصحح، میرزا رضا کلهر و نویسنده آغاز و مطالب بدون تبویب یا فصل‌بندی خاصی، در عناوین مختلف و متعدد، عرضه شده است.
 
کتاب با سه مقدمه از مصحح، میرزا رضا کلهر و نویسنده آغاز و مطالب بدون تبویب یا فصل‌بندی خاصی، در عناوین مختلف و متعدد، عرضه شده است.
  
این‌ کتاب با نثری شیوا و روان‌ به‌ شرح حوادث قبل از واقعه کربلا می‌پردازد و پس از آن به بـیان رخدادهای تاسوا و عاشورای حسینی پرداخته و از رشادت‌ها و شیوه جانبازی امام حسین(ع) و یارانش به‌ شکلی‌ جان‌گداز سخن می‌گوید و پس‌ از‌ آن حوادث پس از واقعه عاشورا و مصائب اهل‌بیت امام(ع) را تشریح می‌کند<ref>شاکرنژاد، احمد، ص145</ref>
+
این‌ کتاب با نثری شیوا و روان‌ به‌ شرح حوادث قبل از واقعه [[کربلا]] می‌پردازد و پس از آن به بیان رخدادهای [[تاسوعا]] و [[عاشورا|عاشورای]] حسینی پرداخته و از رشادت‌ها و شیوه جانبازی [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]](ع) و یارانش به‌ شکلی‌ جان‌گداز سخن می‌گوید و پس‌ از‌ آن، حوادث پس از واقعه عاشورا و مصائب اهل‌بیت امام(ع) را تشریح می‌کند.<ref>شاکرنژاد، احمد، ص۱۴۵</ref>
  
نویسنده در تحریر این اثر از کتبی چون «اللهوف» اثر سید بن طاوس، «بحار الأنوار»، «مناقب» [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]]، «[[مقاتل الطالبيين]]» [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانی]] و «مقتل» ابی‌مخنف بهره برده است<ref>ر.ک: جلالی، نادره، ص156</ref>
+
نویسنده در تحریر این اثر از کتبی چون «[[اللهوف (کتاب)|اللهوف]]» اثر [[سید بن طاووس|سید بن طاوس]]، «[[بحارالأنوار (کتاب)|بحار الأنوار]]» [[علامه مجلسی]]، «[[مناقب ابن شهر آشوب (کتاب)|مناقب]]» [[ابن شهرآشوب، محمد بن علی|ابن شهرآشوب]]، «[[مقاتل الطالبیین|مقاتل الطالبیین]]» [[ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین|ابوالفرج اصفهانی]] و «[[مقتل الحسین علیه السلام (کتاب)|مقتل]]» [[ابومخنف|ابی‌مخنف]] بهره برده است.<ref>ر.ک: جلالی، نادره، ص۱۵۶</ref>
  
 
==گزارش محتوا==
 
==گزارش محتوا==
مقدمه مصحح، دارای سه بخش است. نخست: بررسی زمینه‌های نهضت حسینی. دوم: شرح حال مؤلف و معرفی آثار او، به‌همراه نمونه‌هایی از نثر بدایع‌نگار در تألیفاتش به‌عنوان یک نویسنده ادیب. سوم: گزارشی از سیر تطور نثر فارسی و بررسی سبک‌شناسی و بیان ارزش ادبی «فيض الدموع» به‌عنوان یک اثر جاوید با نثر شیوا و شیرین که یادآور نثر فارسی قرن چهارم و پنجم هجری است<ref>مقدمه مصحح، ص13</ref>
+
مقدمه مصحح، دارای سه بخش است. نخست: بررسی زمینه‌های نهضت حسینی. دوم: شرح حال مؤلف و معرفی آثار او، به‌همراه نمونه‌هایی از نثر بدایع‌نگار در تألیفاتش به‌عنوان یک نویسنده ادیب. سوم: گزارشی از سیر تطور نثر فارسی و بررسی سبک‌شناسی و بیان ارزش ادبی «فیض الدموع» به‌عنوان یک اثر جاوید با نثر شیوا و شیرین که یادآور نثر فارسی قرن چهارم و پنجم هجری است.<ref>مقدمه مصحح، ص۱۳</ref> در مقدمه دوم، به تاریخ نگارش نسخه کتاب اشاره شده<ref>ر.ک: مقدمه دوم، ص۷۶</ref> و در مقدمه نویسنده، به بیان موضوع کتاب و انگیزه نگارش آن، پرداخته شده است.<ref>مقدمه مؤلف، ص۷۷-۸۰</ref>
 
 
در مقدمه دوم، به تاریخ نگارش نسخه کتاب اشاره شده<ref>ر.ک: مقدمه دوم، ص76</ref>و در مقدمه نویسنده، به بیان موضوع کتاب و انگیزه نگارش آن، پرداخته شده است<ref>مقدمه مؤلف، ص77-80</ref>
 
  
اثر حاضر یک متن ادبى به زبان فارسى فاخر است. اثرى است حماسى و مستند به اسناد معتبر تاریخى. بنا به گفته مصحح کتاب، بر اساس تحقیقاتى که شده تاکنون کتابى فارسى با ویژگی‌هاى یادشده، چنین شیوا و مستند به منابع دست اول تألیف نشده است<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص23</ref>
+
اثر حاضر یک متن ادبى به زبان فارسى فاخر است. اثرى است حماسى و مستند به اسناد معتبر تاریخى. بنا به گفته مصحح کتاب، بر اساس تحقیقاتى که شده تاکنون کتابى فارسى با ویژگی‌هاى یادشده، چنین شیوا و مستند به منابع دست اول تألیف نشده است.<ref>ر.ک: مقدمه مصحح، ص۲۳</ref>
  
نویسنده با بهره‌گیری صحیح از منابع معتبر و با دقت در انتخاب مطالب، توانسته است اثری جاوید از خود به‌جای نهد. وی از نقل اقوال مختلف پرهیز کرده و آنچه درست‌تر بوده را برگزیده است<ref>همان، ص12</ref>
+
نویسنده با بهره‌گیری صحیح از منابع معتبر و با دقت در انتخاب مطالب، توانسته است اثری جاوید از خود به‌جای نهد. وی از نقل اقوال مختلف پرهیز کرده و آنچه درست‌تر بوده را برگزیده است.<ref>همان، ص۱۲</ref>
  
نویسنده مباحث کتاب را از تولد امام حسین(ع) و پرورش او در دامان پیامبر(ص) آغاز کرده و با نقل روایاتی از آن حضرت، خاطره شهادت آن امام همام(ع) را از پیش گفته است. وی می‌نویسد: «و چون از سال عمر او سه برآمد، رسول به سفری شد. روزی ناگاه بایستاد و فرمود: «إنا لله و إنا إليه راجعون» و اشک از چشم‌های مبارک او روان شد. از این معنی سؤال رفت. فرمود: حالی جبرئیل فرود آمد و مرا از زمینی در کنار فرات خبر داد که او را کربلا گویند و بدان زمین فرزندم حسین کشته شود. کسی گفت:‌ای رسول خدا که بر کشتن او دلیری کند؟ فرمود: مردی که او را یزید گویند و گویی من مصرع او همی نگرم و کشته او همی بینم...»<ref>همان</ref>
+
نویسنده مباحث کتاب را از تولد [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]](ع) و پرورش او در دامان [[پیامبر اسلام|پیامبر]](ص) آغاز کرده و با نقل روایاتی از آن حضرت، خاطره شهادت آن امام همام(ع) را از پیش گفته است. وی می‌نویسد: «و چون از سال عمر او سه برآمد، [[پیامبر اسلام|رسول]] به سفری شد. روزی ناگاه بایستاد و فرمود: «إنا لله و إنا إلیه راجعون» و اشک از چشم‌های مبارک او روان شد. از این معنی سؤال رفت. فرمود: حالی [[جبرئیل]] فرود آمد و مرا از زمینی در کنار [[فرات]] خبر داد که او را [[کربلا]] گویند و بدان زمین فرزندم حسین کشته شود. کسی گفت:‌ ای رسول خدا که بر کشتن او دلیری کند؟ فرمود: مردی که او را [[یزید بن معاویه|یزید]] گویند و گویی من مصرع او همی نگرم و کشته او همی بینم...».<ref>همان</ref>
  
مؤلف از وقایع مرگ معاویه و بیعت خواستن برای یزید و گفتگوی والی مدینه و امتناع آن حضرت سخن می‌راند. داستان مسلم و حرکت او به‌سوی کوفه در پی نامه‌های بسیار مردم و خدعه و دسیسه در کوفه و ریختن نقشه توطئه قتل مسلم و عزیمت حضرت از مکه به سمت عراق و رسیدن خبر شهادت مسلم به امام، لشکرکشی حر بن یزید ریاحی در مقابل امام و وقوف حضرت در سرزمین کربلا، صفحاتی از تاریخ و واقعه خونین کربلا را رقم می‌زند. شهادت یاران و سپس خاندان حضرت و آنگاه کشته شدن خود حضرت، بخشی دیگر از این کتاب است. در اسارت خاندان پیامبر(ص)، قیام و نهضت حسینی متبلور می‌شود و اهداف آن ظهور و جلوه خاص می‌یابد<ref>همان</ref>
+
مؤلف از وقایع مرگ [[معاویه]] و بیعت خواستن برای یزید و گفتگوی والی [[مدینه]] و امتناع آن حضرت سخن می‌راند. داستان [[مسلم بن عقیل|مسلم]] و حرکت او به‌سوی [[کوفه]] در پی نامه‌های بسیار مردم و خدعه و دسیسه در کوفه و ریختن نقشه توطئه قتل مسلم و عزیمت حضرت از [[مکه|مکه]] به سمت [[عراق]] و رسیدن خبر شهادت مسلم به امام، لشکرکشی [[حر بن یزید ریاحی]] در مقابل امام و وقوف حضرت در سرزمین کربلا، صفحاتی از تاریخ و واقعه خونین کربلا را رقم می‌زند. شهادت یاران و سپس خاندان حضرت و آنگاه کشته شدن خود حضرت، بخشی دیگر از این کتاب است. در [[تقویم: اسارت بازماندگان شهداي كربلا|اسارت]] خاندان پیامبر(ص)، قیام و نهضت حسینی متبلور می‌شود و اهداف آن ظهور و جلوه خاص می‌یابد.<ref>همان</ref>
  
از جمله ویژگی‌های کتاب آن است که مؤلف از منابع معتبر در حد امکان بهره برده و دقت کافى در ضبط روایات و نقل صحیح آنها نموده است؛ هرچند به علم رجال و درایه عالم و مجتهد نبوده است، اما در حسن انتخاب و دقت تألیف، سلیقه شایسته‏اى به خرج داده است<ref>همان، ص23</ref>
+
از جمله ویژگی‌های کتاب آن است که مؤلف از منابع معتبر در حد امکان بهره برده و دقت کافى در ضبط روایات و نقل صحیح آنها نموده است؛ هرچند به [[علم رجال]] و [[درایه الحدیث|درایه]] عالم و مجتهد نبوده است، اما در حسن انتخاب و دقت تألیف، سلیقه شایسته ‏اى به خرج داده است.<ref>همان، ص۲۳</ref>
  
از دیگر ویژگی‌های کتاب آن است که نثر بدایع‏نگار، نثر مرسل ساده و در برخى عبارات، مسجع ساده از انواع نثر فارسى است. تکلف و تصنعى در نثر بدایع‏نگار نیست. سخن‏آرایى و نغزگفتارى در تزیین نثر او فراوان است. استخوان‏بندى عبارات، استوار و خوش‌نقش است. حسن تألیف، تناسب کلمات، شیوایى و رسایى گفتار، زیبایى نثر او را بازمى‏‌نماید. روانى و سلاست، کلام وى را مطبوع و دل‏انگیز کرده است. ضعف تألیف، غرابت، اغلاق و ایجاز مخل و کلمات نامأنوس و ناخوش‌آهنگ در گزینش او جاى ندارد. هیچ‌گونه تنافرى در میان عبارات و الفاظ دیده نمى‌‏شود. افعال منسوخه در مجموع کتاب انگشت‏شمار است. از افعال ترکیبى به‌تناسب زمان خویش بهره گرفته و ساختار قدیمى آن را حفظ کرده است<ref>ر.ک: همان، ص69</ref>
+
از دیگر ویژگی‌های کتاب آن است که نثر بدایع‏ نگار، نثر مرسل ساده و در برخى عبارات، مسجع ساده از انواع نثر فارسى است. تکلف و تصنعى در نثر بدایع ‏نگار نیست. سخن ‏آرایى و نغزگفتارى در تزیین نثر او فراوان است. استخوان‏بندى عبارات، استوار و خوش‌نقش است. حسن تألیف، تناسب کلمات، شیوایى و رسایى گفتار، زیبایى نثر او را بازمى‏‌نماید. روانى و سلاست، کلام وى را مطبوع و دل‏ انگیز کرده است. ضعف تألیف، غرابت، اغلاق و ایجاز مخل و کلمات نامأنوس و ناخوش‌آهنگ در گزینش او جاى ندارد. هیچ‌گونه تنافرى در میان عبارات و الفاظ دیده نمى‌‏شود. افعال منسوخه در مجموع کتاب انگشت‏ شمار است. از افعال ترکیبى به‌تناسب زمان خویش بهره گرفته و ساختار قدیمى آن را حفظ کرده است.<ref>ر.ک: همان، ص۶۹</ref>
  
مؤلف درباره شیوه نگارش و سبک نثر فارسى این کتاب در مقدمه خود چنین مى‏گوید: «... بدان صفت که بر زبان بزرگان دین حدیث رفته و مخبران صادق و گواهان امین یاد کرده‏اند به شرح بازگوید و در املاى هر خبر و انشاى هر معنى، لطف سیاقت و جمال بلاغت بازنماید و سخن‌هاى لطیف و معانى جزل به کار برد؛ چه، نامه‏نگاران این حدیث، غالبا از حلیت انشا و طراز بدیع عاطل بودند و در صناعت سخن چندان بضاعت نداشتند و بر ممارست فن بیان و مدارست علم معانى فزونى نیافته و آیین کنایت و لطیفه استعارت نداشته...»<ref>همان</ref>
+
مؤلف درباره شیوه نگارش و سبک نثر فارسى این کتاب در مقدمه خود چنین مى‏ گوید: «... بدان صفت که بر زبان بزرگان دین حدیث رفته و مخبران صادق و گواهان امین یاد کرده ‏اند به شرح بازگوید و در املاى هر خبر و انشاى هر معنى، لطف سیاقت و جمال [[بلاغت]] بازنماید و سخن‌هاى لطیف و معانى جزیل به کار برد؛ چه، نامه ‏نگاران این حدیث، غالبا از حلیت انشا و طراز بدیع عاطل بودند و در صناعت سخن چندان بضاعت نداشتند و بر ممارست فن بیان و مدارست علم معانى فزونى نیافته و آیین کنایت و لطیفه استعارت نداشته...».<ref>همان</ref>
  
صنایع لفظى و معنوى بدیع به‌خوبى در کتاب فيض الدموع به کار رفته است. صنایع لفظى نظیر: تسجیع (سجع)، موازنه، تجنیس (جناس) و صنایع معنوى‏ مانند: تشبیه، استعاره، کنایه، مراعات نظیر، لف و نشر و... از این کتاب یک اثر ادبى فاخر ساخته است<ref>همان، ص69-70</ref>
+
صنایع لفظى و معنوى بدیع به‌خوبى در کتاب فیض الدموع به کار رفته است. صنایع لفظى نظیر: تسجیع (سجع)، موازنه، تجنیس (جناس) و صنایع معنوى‏ مانند: تشبیه، استعاره، کنایه، مراعات نظیر، لف و نشر و... از این کتاب یک اثر ادبى فاخر ساخته است.<ref>همان، ص۶۹-۷۰</ref>
  
 
==وضعیت کتاب==
 
==وضعیت کتاب==
فيض الدموع نخستین بار در 1286ق، توسط خود مؤلف در دارالطباعه‌ تهران به چاپ رسید. سپس از روی چاپ اول در 1345 با مقدمه ابوالحسن‌ شعرانی و سیف‌الله نواب (از نوادگان مؤلف) توسط چاپخانه اسلامیه افست‌ شد. در 1363 انتشارات یساولی (فرهنگ‌سرا) با مقدمه‌ای مبسوط درباره شرح‌ احوال میرزا محمدرضا کلهر از روی خط کلهر آن را چاپ کرد و سرانجام آقای‌ اکبر ایرانی قمی کتاب را تصحیح و در 1374 در سلسله انتشارات میراث‌ مکتوب به چاپ رساند<ref>ر.ک: جلالی، نادره، ص156</ref>
+
«فیض الدموع» نخستین بار در ۱۲۸۶ق، توسط خود مؤلف در دارالطباعه‌ تهران به چاپ رسید. سپس از روی چاپ اول در ۱۳۴۵ با مقدمه [[علامه شعرانی|ابوالحسن‌ شعرانی]] و سیف‌الله نواب (از نوادگان مؤلف) توسط چاپخانه اسلامیه افست‌ شد. در ۱۳۶۳ انتشارات یساولی (فرهنگ‌سرا) با مقدمه‌ای مبسوط درباره شرح‌ احوال میرزا محمدرضا کلهر از روی خط کلهر آن را چاپ کرد و سرانجام آقای‌ اکبر ایرانی قمی کتاب را تصحیح و در ۱۳۷۴ در سلسله انتشارات میراث‌ مکتوب به چاپ رساند.<ref>ر.ک: جلالی، نادره، ص۱۵۶</ref>
 
 
آقابزرگ در [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]]، استاد احمد منزوى در فهرست نسخه‏هاى فارسى و استاد دانش‏پژوه و دیگران، به‌اشتباه، فيض الدموع را ترجمه اللهوف دانسته‏اند؛ درحالى‌که با اندک مقایسه، مى‏‌توان به خلاف آن پى برد. اللهوف یکى از منابع این کتاب است که در جاهاى مختلف از آن نام برده شده است<ref>مقدمه مصحح، ص23-24</ref>
 
  
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست آیات، احادیث، اشعار، اعلام، جای‌ها و طوایف مذکور در متن، به‌همراه فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده مصحح، در انتهای کتاب آمده است.
+
[[شیخ آقا بزرگ تهرانی|آقابزرگ تهرانی]] در [[الذریعه الی تصانیف الشیعه|الذریعة]]، استاد احمد منزوى در فهرست نسخه‏ هاى فارسى و استاد دانش‏ پژوه و دیگران، به‌اشتباه، فیض الدموع را ترجمه [[اللهوف (کتاب)|اللهوف]] دانسته ‏اند؛ درحالى‌که با اندک مقایسه، مى‏‌توان به خلاف آن پى برد. اللهوف یکى از منابع این کتاب است که در جاهاى مختلف از آن نام برده شده است.<ref>مقدمه مصحح، ص۲۳-۲۴</ref>
  
در پاورقی‌ها علاوه بر ذکر منابع، به ترجمه اشعار و توضیح و تشریح کلمات سخت و دیریاب متن پرداخته شده است<ref>ر.ک: پاورقی، ص152</ref>
+
فهرست مطالب در ابتدا و فهرست [[آیه|آیات]]، [[حدیث|احادیث]]، اشعار، اعلام، جای‌ها و طوایف مذکور در متن، به‌همراه فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده مصحح، در انتهای کتاب آمده است. در پاورقی‌ها علاوه بر ذکر منابع، به ترجمه اشعار و توضیح و تشریح کلمات سخت و دیریاب متن پرداخته شده است.<ref>ر.ک: پاورقی، ص۱۵۲</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۵۲: سطر ۴۸:
  
 
==منابع مقاله==
 
==منابع مقاله==
# مقدمه و متن کتاب.
 
#[[:noormags:69241|جلالی، نادره، «مروری بر مجموعه تاریخ و جغرافیای نشر میرات مکتوب»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 75 و 76، دی و بهمن 1382 (14 صفحه، از صفحه 154 تا 167)]].
 
#[[:noormags:929765|شاکرنژاد، احمد، «معرفی و ارائه گزیده‌ای از مقاتل کهن فارسی و مصائب امام حسین(ع)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: پیام، شماره 103 (ویژه‌نامه محرم)، پاییز 1389 (12 صفحه، از صفحه 142 تا 153)]].
 
 
  
 +
#مقدمه و متن کتاب.
 +
#جلالی، نادره، «مروری بر مجموعه تاریخ و جغرافیای نشر میرات مکتوب»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره ۷۵ و ۷۶، دی و بهمن ۱۳۸۲ (۱۴ صفحه، از صفحه ۱۵۴ تا ۱۶۷).
 +
#شاکرنژاد، احمد، «معرفی و ارائه گزیده‌ای از مقاتل کهن فارسی و مصائب امام حسین(ع)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: پیام، شماره ۱۰۳ (ویژه‌نامه محرم)، پاییز ۱۳۸۹ (۱۲ صفحه، از صفحه ۱۴۲ تا ۱۵۳).
  
== منبع==
+
==منبع==
 
ویکی نور
 
ویکی نور

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۴۴

فیض الدموع: شرح زندگانی و شهادت امام حسین علیه‌السلام با نثر فارسی فصیح و بلیغ

کتاب «فیض الدموع»، تألیف محمدابراهیم نواب تهرانی، ملقب به بدایع‌نگار (۱۲۴۱-۱۲۹۹ ق)، با تصحیح و تحقیق اکبر ایرانی قمی، یکی از منابع تاریخی درباره زندگانی امام حسین (علیه السلام) و شرح شهادت‌ آن امام بزرگوار است.[۱]

انگیزه نگارش

مؤلف انگیز خود را در تألیف این اثر، فراهم آوردن توشه‌ای جهت آخرت‌ و عدم دسترسی عموم به کتابی موثق و صحیح به زبان فارسی راجع به‌ زندگانی امام حسین(ع) و شهادت ایشان ذکر کرده است.[۲]

سخنان بزرگان پیرامون کتاب

  • نظر علامه شعرانى درباره چاپ اول کتاب: «چون عبارت کتاب فیض الدموع در عالی‌ترین درجه فصاحت و جزالت و نمونه کامل از فن انشای نثر فارسى است و به بهترین خط نستعلیق نوشته شده، چنان‌که مى‏‌توان گفت تا صنعت طبع پدید آمد، کتابى فارسى به خطى چنین زیبا به چاپ نرسیده، مرا دریغ آمد در آن تصرفى شود؛ هرچند حرفى شکسته یا اعرابى مهمل مانده یا اصلاحى مناسب تشخیص داده شد. غیر شماره صفحات که مستلزم تصرفى در خط نبود و آنکه سخن ‏شناس است، داند در عصر اخیر، نثر فارسى بدین نیکویى کس بیاد ندارد. براى احیاى نام مؤلف که جد مادرى این بنده است و طلب مغفرت براى آن مرحوم که این تألیف از خیرات باقیات اوست، به‌وسیله افست تجدید طبع گردید».[۳]
  • سیف‌الله نواب در مقدمه چاپ دوم مى‏ نویسد: «به‌طورى‌که مشاهده مى‌‏شود، مورخین اسلامى و متتبعین غربى، وقایع عاشورا را هریک با سبکى مخصوص تقریر و انتشار داده ‏اند و یادداشت‌هاى مورخین خارجى هم که بعضى تفصیل داده ‏اند، مراتبى را متذکر مى‏‌شوند که در نظر مطالعه ‏کننده تاریخ، قابل بحث و تحقیق است؛ لکن مرحوم محمدابراهیم نواب در فحص و تحقیق اخبار مراقبت نموده است که در کلیات واقعه صرف وقت شده و جریانات از روى صحت تقسیم‏ بندى شده باشد...».[۴]

ساختار کتاب

کتاب با سه مقدمه از مصحح، میرزا رضا کلهر و نویسنده آغاز و مطالب بدون تبویب یا فصل‌بندی خاصی، در عناوین مختلف و متعدد، عرضه شده است.

این‌ کتاب با نثری شیوا و روان‌ به‌ شرح حوادث قبل از واقعه کربلا می‌پردازد و پس از آن به بیان رخدادهای تاسوعا و عاشورای حسینی پرداخته و از رشادت‌ها و شیوه جانبازی امام حسین(ع) و یارانش به‌ شکلی‌ جان‌گداز سخن می‌گوید و پس‌ از‌ آن، حوادث پس از واقعه عاشورا و مصائب اهل‌بیت امام(ع) را تشریح می‌کند.[۵]

نویسنده در تحریر این اثر از کتبی چون «اللهوف» اثر سید بن طاوس، «بحار الأنوار» علامه مجلسی، «مناقب» ابن شهرآشوب، «مقاتل الطالبیین» ابوالفرج اصفهانی و «مقتل» ابی‌مخنف بهره برده است.[۶]

گزارش محتوا

مقدمه مصحح، دارای سه بخش است. نخست: بررسی زمینه‌های نهضت حسینی. دوم: شرح حال مؤلف و معرفی آثار او، به‌همراه نمونه‌هایی از نثر بدایع‌نگار در تألیفاتش به‌عنوان یک نویسنده ادیب. سوم: گزارشی از سیر تطور نثر فارسی و بررسی سبک‌شناسی و بیان ارزش ادبی «فیض الدموع» به‌عنوان یک اثر جاوید با نثر شیوا و شیرین که یادآور نثر فارسی قرن چهارم و پنجم هجری است.[۷] در مقدمه دوم، به تاریخ نگارش نسخه کتاب اشاره شده[۸] و در مقدمه نویسنده، به بیان موضوع کتاب و انگیزه نگارش آن، پرداخته شده است.[۹]

اثر حاضر یک متن ادبى به زبان فارسى فاخر است. اثرى است حماسى و مستند به اسناد معتبر تاریخى. بنا به گفته مصحح کتاب، بر اساس تحقیقاتى که شده تاکنون کتابى فارسى با ویژگی‌هاى یادشده، چنین شیوا و مستند به منابع دست اول تألیف نشده است.[۱۰]

نویسنده با بهره‌گیری صحیح از منابع معتبر و با دقت در انتخاب مطالب، توانسته است اثری جاوید از خود به‌جای نهد. وی از نقل اقوال مختلف پرهیز کرده و آنچه درست‌تر بوده را برگزیده است.[۱۱]

نویسنده مباحث کتاب را از تولد امام حسین(ع) و پرورش او در دامان پیامبر(ص) آغاز کرده و با نقل روایاتی از آن حضرت، خاطره شهادت آن امام همام(ع) را از پیش گفته است. وی می‌نویسد: «و چون از سال عمر او سه برآمد، رسول به سفری شد. روزی ناگاه بایستاد و فرمود: «إنا لله و إنا إلیه راجعون» و اشک از چشم‌های مبارک او روان شد. از این معنی سؤال رفت. فرمود: حالی جبرئیل فرود آمد و مرا از زمینی در کنار فرات خبر داد که او را کربلا گویند و بدان زمین فرزندم حسین کشته شود. کسی گفت:‌ ای رسول خدا که بر کشتن او دلیری کند؟ فرمود: مردی که او را یزید گویند و گویی من مصرع او همی نگرم و کشته او همی بینم...».[۱۲]

مؤلف از وقایع مرگ معاویه و بیعت خواستن برای یزید و گفتگوی والی مدینه و امتناع آن حضرت سخن می‌راند. داستان مسلم و حرکت او به‌سوی کوفه در پی نامه‌های بسیار مردم و خدعه و دسیسه در کوفه و ریختن نقشه توطئه قتل مسلم و عزیمت حضرت از مکه به سمت عراق و رسیدن خبر شهادت مسلم به امام، لشکرکشی حر بن یزید ریاحی در مقابل امام و وقوف حضرت در سرزمین کربلا، صفحاتی از تاریخ و واقعه خونین کربلا را رقم می‌زند. شهادت یاران و سپس خاندان حضرت و آنگاه کشته شدن خود حضرت، بخشی دیگر از این کتاب است. در اسارت خاندان پیامبر(ص)، قیام و نهضت حسینی متبلور می‌شود و اهداف آن ظهور و جلوه خاص می‌یابد.[۱۳]

از جمله ویژگی‌های کتاب آن است که مؤلف از منابع معتبر در حد امکان بهره برده و دقت کافى در ضبط روایات و نقل صحیح آنها نموده است؛ هرچند به علم رجال و درایه عالم و مجتهد نبوده است، اما در حسن انتخاب و دقت تألیف، سلیقه شایسته ‏اى به خرج داده است.[۱۴]

از دیگر ویژگی‌های کتاب آن است که نثر بدایع‏ نگار، نثر مرسل ساده و در برخى عبارات، مسجع ساده از انواع نثر فارسى است. تکلف و تصنعى در نثر بدایع ‏نگار نیست. سخن ‏آرایى و نغزگفتارى در تزیین نثر او فراوان است. استخوان‏بندى عبارات، استوار و خوش‌نقش است. حسن تألیف، تناسب کلمات، شیوایى و رسایى گفتار، زیبایى نثر او را بازمى‏‌نماید. روانى و سلاست، کلام وى را مطبوع و دل‏ انگیز کرده است. ضعف تألیف، غرابت، اغلاق و ایجاز مخل و کلمات نامأنوس و ناخوش‌آهنگ در گزینش او جاى ندارد. هیچ‌گونه تنافرى در میان عبارات و الفاظ دیده نمى‌‏شود. افعال منسوخه در مجموع کتاب انگشت‏ شمار است. از افعال ترکیبى به‌تناسب زمان خویش بهره گرفته و ساختار قدیمى آن را حفظ کرده است.[۱۵]

مؤلف درباره شیوه نگارش و سبک نثر فارسى این کتاب در مقدمه خود چنین مى‏ گوید: «... بدان صفت که بر زبان بزرگان دین حدیث رفته و مخبران صادق و گواهان امین یاد کرده ‏اند به شرح بازگوید و در املاى هر خبر و انشاى هر معنى، لطف سیاقت و جمال بلاغت بازنماید و سخن‌هاى لطیف و معانى جزیل به کار برد؛ چه، نامه ‏نگاران این حدیث، غالبا از حلیت انشا و طراز بدیع عاطل بودند و در صناعت سخن چندان بضاعت نداشتند و بر ممارست فن بیان و مدارست علم معانى فزونى نیافته و آیین کنایت و لطیفه استعارت نداشته...».[۱۶]

صنایع لفظى و معنوى بدیع به‌خوبى در کتاب فیض الدموع به کار رفته است. صنایع لفظى نظیر: تسجیع (سجع)، موازنه، تجنیس (جناس) و صنایع معنوى‏ مانند: تشبیه، استعاره، کنایه، مراعات نظیر، لف و نشر و... از این کتاب یک اثر ادبى فاخر ساخته است.[۱۷]

وضعیت کتاب

«فیض الدموع» نخستین بار در ۱۲۸۶ق، توسط خود مؤلف در دارالطباعه‌ تهران به چاپ رسید. سپس از روی چاپ اول در ۱۳۴۵ با مقدمه ابوالحسن‌ شعرانی و سیف‌الله نواب (از نوادگان مؤلف) توسط چاپخانه اسلامیه افست‌ شد. در ۱۳۶۳ انتشارات یساولی (فرهنگ‌سرا) با مقدمه‌ای مبسوط درباره شرح‌ احوال میرزا محمدرضا کلهر از روی خط کلهر آن را چاپ کرد و سرانجام آقای‌ اکبر ایرانی قمی کتاب را تصحیح و در ۱۳۷۴ در سلسله انتشارات میراث‌ مکتوب به چاپ رساند.[۱۸]

آقابزرگ تهرانی در الذریعة، استاد احمد منزوى در فهرست نسخه‏ هاى فارسى و استاد دانش‏ پژوه و دیگران، به‌اشتباه، فیض الدموع را ترجمه اللهوف دانسته ‏اند؛ درحالى‌که با اندک مقایسه، مى‏‌توان به خلاف آن پى برد. اللهوف یکى از منابع این کتاب است که در جاهاى مختلف از آن نام برده شده است.[۱۹]

فهرست مطالب در ابتدا و فهرست آیات، احادیث، اشعار، اعلام، جای‌ها و طوایف مذکور در متن، به‌همراه فهرست منابع و مآخذ مورد استفاده مصحح، در انتهای کتاب آمده است. در پاورقی‌ها علاوه بر ذکر منابع، به ترجمه اشعار و توضیح و تشریح کلمات سخت و دیریاب متن پرداخته شده است.[۲۰]

پانویس

  1. ر.ک: جلالی، نادره، ص۱۵۶
  2. همان
  3. ر.ک: مقدمه مصحح، ص۲۲-۲۳
  4. همان، ص۲۳
  5. شاکرنژاد، احمد، ص۱۴۵
  6. ر.ک: جلالی، نادره، ص۱۵۶
  7. مقدمه مصحح، ص۱۳
  8. ر.ک: مقدمه دوم، ص۷۶
  9. مقدمه مؤلف، ص۷۷-۸۰
  10. ر.ک: مقدمه مصحح، ص۲۳
  11. همان، ص۱۲
  12. همان
  13. همان
  14. همان، ص۲۳
  15. ر.ک: همان، ص۶۹
  16. همان
  17. همان، ص۶۹-۷۰
  18. ر.ک: جلالی، نادره، ص۱۵۶
  19. مقدمه مصحح، ص۲۳-۲۴
  20. ر.ک: پاورقی، ص۱۵۲

منابع مقاله

  1. مقدمه و متن کتاب.
  2. جلالی، نادره، «مروری بر مجموعه تاریخ و جغرافیای نشر میرات مکتوب»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره ۷۵ و ۷۶، دی و بهمن ۱۳۸۲ (۱۴ صفحه، از صفحه ۱۵۴ تا ۱۶۷).
  3. شاکرنژاد، احمد، «معرفی و ارائه گزیده‌ای از مقاتل کهن فارسی و مصائب امام حسین(ع)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: پیام، شماره ۱۰۳ (ویژه‌نامه محرم)، پاییز ۱۳۸۹ (۱۲ صفحه، از صفحه ۱۴۲ تا ۱۵۳).

منبع

ویکی نور