منابع و پی نوشتهای متوسط
جامعیت مقاله رعایت نشده است
مقاله بدون شناسه یا دارای شناسه ضعیف است
کیفیت پژوهش پایین است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

فساد: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۶: سطر ۶:
 
خداوند در [[قرآن|قرآن کریم]] در صفات بندگان پسندیده اش مى فرماید: {{متن قرآن |«لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا»}}؛ برترى (گردنکشى) و تباهى در زمین را دنبال نمى کنند.<ref> [[سوره قصص|سوره قصص]]: ۸۳ </ref>  
 
خداوند در [[قرآن|قرآن کریم]] در صفات بندگان پسندیده اش مى فرماید: {{متن قرآن |«لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا»}}؛ برترى (گردنکشى) و تباهى در زمین را دنبال نمى کنند.<ref> [[سوره قصص|سوره قصص]]: ۸۳ </ref>  
  
و در آیه ای دیگر مى فرماید: {{متن قرآن|«لَوْ کانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا»}}؛ اگر در آسمان و زمین خدایانى جز خدا مى بود آنها از اعتدال خارج شده تباه مى گشتند.<ref> [[سوره انبیاء]]: ۲۲ </ref>
+
و در آیه ای دیگر مى فرماید: {{متن قرآن|«لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا»}}؛ اگر در آسمان و زمین خدایانى جز خدا مى بود آنها از اعتدال خارج شده تباه مى گشتند.<ref> [[سوره انبیاء]]: ۲۲ </ref>
  
 
==واژه فساد در روایات==
 
==واژه فساد در روایات==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۳۶

فساد به معنای تباهى و تباه شدن است و دانشمندان اهل لغت آن را ضد «صلاح» بیان داشته اند.[۱]

واژه فساد در قرآن

خداوند در قرآن کریم در صفات بندگان پسندیده اش مى فرماید: «لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا»؛ برترى (گردنکشى) و تباهى در زمین را دنبال نمى کنند.[۲]

و در آیه ای دیگر مى فرماید: «لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا»؛ اگر در آسمان و زمین خدایانى جز خدا مى بود آنها از اعتدال خارج شده تباه مى گشتند.[۳]

واژه فساد در روایات

امیرالمؤمنین (ع) در نکوهش مردم زمان خود مى فرماید: «...والناس على اربعة اصناف: منهم من لا یمنعه الفساد فى الارض الا مهانة نفسه و کلالة حده و نضیض وفره...»؛ مردمان (در این عصر) به چهار گروه تقسیم مى شوند: یک گروه کسانی اند که تنها مانع آنها از تبهکارى در روى زمین بى عرضگى و کندى سلاح و تهیدستى آنها است... .[۴]

و نیز از سخنان آن حضرت است: فساد اخلاق در معاشرت و همزیستى با بی خردان، و شایستگى اخلاق در معاشرت با خردمندان است.[۵]

پانویس

  1. صاحب بن عباد، کافى الکفاة، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغة، ۱۰ جلد،ج۸، ص۲۸۸ عالم الکتاب، بیروت - لبنان، اول، ۱۴۱۴ ه‍ ق
  2. سوره قصص: ۸۳
  3. سوره انبیاء: ۲۲
  4. نهج البلاغه، خطبه ۳۲
  5. مرحوم محمد باقر مجلسی، بحارالانوار : ۱/۱۶۰

منابع

  • صاحب بن عباد، المحیط فی اللغه.
  • سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف.