فساد: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
|||
سطر ۴: | سطر ۴: | ||
==واژه فساد در قرآن== | ==واژه فساد در قرآن== | ||
− | خداوند در [[قرآن|قرآن کریم]] در صفات بندگان پسندیده اش مى فرماید: {{متن قرآن |«لَا | + | خداوند در [[قرآن|قرآن کریم]] در صفات بندگان پسندیده اش مى فرماید: {{متن قرآن |«لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا»}}؛ برترى (گردنکشى) و تباهى در زمین را دنبال نمى کنند.<ref> [[سوره قصص|سوره قصص]]: ۸۳ </ref> |
و در آیه ای دیگر مى فرماید: {{متن قرآن|«لَوْ کانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا»}}؛ اگر در آسمان و زمین خدایانى جز خدا مى بود آنها از اعتدال خارج شده تباه مى گشتند.<ref> [[سوره انبیاء]]: ۲۲ </ref> | و در آیه ای دیگر مى فرماید: {{متن قرآن|«لَوْ کانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا»}}؛ اگر در آسمان و زمین خدایانى جز خدا مى بود آنها از اعتدال خارج شده تباه مى گشتند.<ref> [[سوره انبیاء]]: ۲۲ </ref> |
نسخهٔ ۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۳۶
فساد به معنای تباهى و تباه شدن است و دانشمندان اهل لغت آن را ضد «صلاح» بیان داشته اند.[۱]
واژه فساد در قرآن
خداوند در قرآن کریم در صفات بندگان پسندیده اش مى فرماید: «لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا»؛ برترى (گردنکشى) و تباهى در زمین را دنبال نمى کنند.[۲]
و در آیه ای دیگر مى فرماید: «لَوْ کانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا»؛ اگر در آسمان و زمین خدایانى جز خدا مى بود آنها از اعتدال خارج شده تباه مى گشتند.[۳]
واژه فساد در روایات
امیرالمؤمنین (ع) در نکوهش مردم زمان خود مى فرماید: «...والناس على اربعة اصناف: منهم من لا یمنعه الفساد فى الارض الا مهانة نفسه و کلالة حده و نضیض وفره...»؛ مردمان (در این عصر) به چهار گروه تقسیم مى شوند: یک گروه کسانی اند که تنها مانع آنها از تبهکارى در روى زمین بى عرضگى و کندى سلاح و تهیدستى آنها است... .[۴]
و نیز از سخنان آن حضرت است: فساد اخلاق در معاشرت و همزیستى با بی خردان، و شایستگى اخلاق در معاشرت با خردمندان است.[۵]
پانویس
- ↑ صاحب بن عباد، کافى الکفاة، اسماعیل بن عباد، المحیط فی اللغة، ۱۰ جلد،ج۸، ص۲۸۸ عالم الکتاب، بیروت - لبنان، اول، ۱۴۱۴ ه ق
- ↑ سوره قصص: ۸۳
- ↑ سوره انبیاء: ۲۲
- ↑ نهج البلاغه، خطبه ۳۲
- ↑ مرحوم محمد باقر مجلسی، بحارالانوار : ۱/۱۶۰
منابع
- صاحب بن عباد، المحیط فی اللغه.
- سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف.