منطق: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
منطق دانش چگونه اندیشیدن و بازشناسی اندیشه درست از نادرست است.
+
منطق دانش چگونه اندیشیدن و بازشناسی اندیشه درست از نادرست است. در تعریف علم منطق گفته شده: "منطق ابزاری است که به انسان نحوه درست اندیشیدن را یاد می‌دهد."
  
 
==وجه تسمیه منطق==
 
==وجه تسمیه منطق==
این دانش در [[زبان یونانی]] «لُوغیا» و در [[سریانی]] «مِلیلُوثا» و در عربی «منطق» نامیده می‌شود
+
این دانش در زبان یونانی «لُوغیا» و در [[سریانی]] «مِلیلُوثا» و در عربی «منطق» نامیده می‌شود
<ref>الحدود(خوارزمی )، 215 </ref>. منطق برگرفته از نطق است و نطق به سه معناست:
+
<ref>الحدود(خوارزمی )، ۲۱۵ </ref>. منطق برگرفته از نطق است و نطق به سه معناست:
  
1. قوة ناطقه که درک معقولات با آن صورت می‌گیرد؛
+
۱. قوة ناطقه که درک معقولات با آن صورت می‌گیرد؛
  
2. نطق داخلی که [[معقولات]] حاصل در [[نفس]] انسانی یا قوه‌ای است که معانی در آن ارتسام می‌یابد؛
+
۲. نطق داخلی که معقولات حاصل در [[نفس]] انسانی یا قوه‌ای است که معانی در آن ارتسام می‌یابد؛
  
3. نطق خارجی که عبارت از الفاظ است و کاشف از مقصود نهفته در نهاد گوینده.  
+
۳. نطق خارجی که عبارت از الفاظ است و کاشف از مقصود نهفته در نهاد گوینده.  
  
این دانش را از آن روی منطق گفته‌اند که با به دست دادن قوانینی، قوة ناطقه را در هر دو ناحیة نطق داخل و نطق خارج به صواب هدایت کرده، از اشتباه باز می‌دارد<ref> المنطقیات، 1/14؛ شرح حکمهْْ الاشراق ( قطب شیرازی)، 29 </ref>. از آنجا که منطق به کیفیت عمل ذهنی تعلق دارد، بدان صناعت منطق گویند؛ چه، دانش‌های مربوط به کیفیت عمل را صناعت می‌نامند<ref> نقدالآراء المنطقیهْْ، 1/104 </ref>. برخی گفته‌اند بحث از نطق لفظی و کیفیت آن، «منطق لغوی» و بحث از نطق فکری، «منطق فلسفی» است.<ref> رسائل (اخوان الصفا)، 1/391ـ392 و 3/436 </ref>.
+
این دانش را از آن روی منطق گفته‌اند که با به دست دادن قوانینی، قوة ناطقه را در هر دو ناحیة نطق داخل و نطق خارج به صواب هدایت کرده، از اشتباه باز می‌دارد<ref> المنطقیات، ۱/۱۴؛ شرح حکمهْْ الاشراق ( قطب شیرازی)، ۲۹ </ref>. از آنجا که منطق به کیفیت عمل ذهنی تعلق دارد، بدان صناعت منطق گویند؛ چه، دانش‌های مربوط به کیفیت عمل را صناعت می‌نامند<ref> نقدالآراء المنطقیهْْ، ۱/۱۰۴ </ref>. برخی گفته‌اند بحث از نطق لفظی و کیفیت آن، «منطق لغوی» و بحث از نطق فکری، «منطق فلسفی» است.<ref> رسائل (اخوان الصفا)، ۱/۳۹۱ـ۳۹۲ و ۳/۴۳۶ </ref>
  
 
==علم منطق==
 
==علم منطق==
  
از ميان تمام جانداران، انسان از نيروي عقل برخودار است که با آن حقايق را بهتر و عميق‌تر درک مي‌کند. لكن در مسير درک حقايق احيانا بر اثر درست راه نبردن عقل دچار اشتباه مي‌شود. چيزي را که علت يک پديده نيست، علت آن مي‌انگارد. سخن هر کسي را با هر پايه و مايه‌اي تلقي به قبول مي‌کند و پس از مدتي سر از شکاکيت درمي‌آورد و گمان مي‌برد که چيزي وجود ندارد و اگر وجود داشته باشد قابل شناختن نيست و اگر قابل شناختن باشد، قابل شناساندن نيست. انديشمندان با ديدن اين مسأله در پي چاره برآمده و سرانجام علم منطق را تدوين کرده­اند.
+
از میان تمام جانداران، [[انسان]] از نیروی [[عقل]] برخودار است که با آن حقایق را بهتر و عمیق‌تر درک می‌کند. لکن در مسیر درک حقایق احیانا بر اثر درست راه نبردن عقل دچار اشتباه می‌شود. چیزی را که علت یک پدیده نیست، علت آن می‌انگارد؛ سخن هر کسی را با هر پایه و مایه‌ای تلقی به قبول می‌کند و پس از مدتی سر از شکاکیت درمی‌آورد و گمان می‌برد که چیزی وجود ندارد و اگر وجود داشته باشد قابل شناختن نیست و اگر قابل شناختن باشد، قابل شناساندن نیست. اندیشمندان با دیدن این مسأله در پی چاره برآمده و سرانجام علم منطق را تدوین کرده ­اند.
  
در تعريف علم منطق گفته شده: "منطق ابزاري است که به انسان نحوه درست انديشيدن را ياد مي‌دهد."
+
بر اثر رعایت قوانین منطق ذهن انسان از خطا و اشتباه محفوظ می‌ماند، دیگر نه خود به اشتباه می‌افتد و نه دیگران را به خطا می‌اندازد. منطق را از این جهت همانند قواعد زبان دانسته‌اند، همان‌گونه که دستور زبان به انسان اصل سخن گفتن را نمی‌آموزد، بلکه شیوه‌ تصحیح سخن گفتن را تعلیم می‌دهد، منطق نیز اصل اندیشیدن را نمی‌آموزد، بلکه شیوه‌ درست اندیشیدن را تعلیم می‌دهد.
 
 
بر اثر رعايت قوانين منطق ذهن انسان از خطا و اشتباه محفوظ مي‌ماند، ديگر نه خود به اشتباه مي‌افتد و نه ديگران را به خطا مي‌اندازد. منطق را از اين جهت همانند قواعد زبان دانسته‌اند، همان‌گونه که دستور زبان به انسان اصل سخن گفتن را نمي‌آموزد، بلکه شيوه‌ تصحيح سخن گفتن را تعليم مي‌دهد، منطق نيز اصل انديشيدن را نمي‌آموزد، بلکه شيوه‌ درست انديشيدن را تعليم مي‌دهد.
 
  
 
==ابزار بودن علم منطق==
 
==ابزار بودن علم منطق==
  
در دسته‌ بندي‌هايي که براي علوم ذکر شده، يکي تقسيم آن به ابزاري و اصالي است. علوم اصالي علومي­ هستند که براي شناخت مسائل آن علوم تدوين و تنسيق شده­اند. از باب نمونه علم حقوق براي اين است که حقوق و وظايف انسان‌ها را در زندگي اجتماعي تدوين نمايد و علم اخلاق براي آن است که حق و تکليف انسان در مواجه شدن با خود، خدا، انسان‌هاي ديگر و طبيعت را خاطر نشان سازد و همين طور علوم ديگر؛ ولي منطق از آن دسته علوم است که شناخت مسائل آن بالاصاله مطمح نظر نيست بلکه عهده دار بيان راه‌هاي درستي است که انديشه‌ آدمي به مدد آن با تکيه بر دانستني‌ها، نادانستي‌ها را کشف کند.
+
در دسته‌ بندی‌هایی که برای علوم ذکر شده، یکی تقسیم آن به ابزاری و اصالی است. علوم اصالی علومی­ هستند که برای شناخت مسائل آن علوم تدوین و تنسیق شده ­اند. از باب نمونه علم حقوق برای این است که حقوق و وظایف انسان‌ها را در زندگی اجتماعی تدوین نماید و علم [[اخلاق]] برای آن است که حق و تکلیف انسان در مواجه شدن با خود، خدا، انسان‌های دیگر و طبیعت را خاطر نشان سازد و همین طور علوم دیگر؛ ولی منطق از آن دسته علوم است که شناخت مسائل آن بالاصاله مطمح نظر نیست بلکه عهده دار بیان راه‌های درستی است که اندیشه‌ آدمی به مدد آن با تکیه بر دانستنی‌ها، نادانستی‌ها را کشف کند.
  
==بي‌نيازی منطق به علم منطق==
+
==بی‌نیازی منطق به علم منطق==
  
برخي با توجه به اين نکته که تمام علوم نيازمند منطق‌اند گفته­اند منطق خودش علم نيست، زيرا اگر علم باشد با توجه به اين که تمام علوم نيازمند منطق هستند، خود منطق نيز به دليل علم بودن نيازمند علم منطق است و اين از مصاديق دور باطل است. کساني همانند ابن سينا در رد آن گفته­اند اولاً تمام علوم نيازمند به منطق نيستند، بلکه علوم نظري نيازمند به منطق‌اند نه علوم بديهي و علم منطق نياز به منطق ندارد، چرا که بديهي است. ثانياً آلي و ابزاري بودن علم منطق آن را از علم بودن خارج نمي‌کند، علوم ديگري هستند که در عين اتفاق نظر بر علم بودن‌شان ابزار براي علوم ديگر اند؛ از باب نمونه قواعد زباني و ادبيات ابزار براي زبان و هندسه ابزار براي هيئت است.
+
برخی با توجه به این نکته که تمام علوم نیازمند منطق‌اند گفته ­اند منطق خودش علم نیست، زیرا اگر علم باشد با توجه به این که تمام علوم نیازمند منطق هستند، خود منطق نیز به دلیل علم بودن نیازمند علم منطق است و این از مصادیق دور باطل است. کسانی همانند [[ابن سینا|ابن سینا]] در رد آن گفته ­اند اولاً تمام علوم نیازمند به منطق نیستند، بلکه علوم نظری نیازمند به منطق‌اند نه علوم بدیهی و علم منطق نیاز به منطق ندارد، چرا که بدیهی است. ثانیاً آلی و ابزاری بودن علم منطق آن را از علم بودن خارج نمی‌کند، علوم دیگری هستند که در عین اتفاق نظر بر علم بودن‌شان ابزار برای علوم دیگر اند؛ از باب نمونه قواعد زبانی و ادبیات ابزار برای زبان و هندسه ابزار برای هیئت است.
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
 +
==منابع==
  
==منابع==
+
*[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=28244 علم منطق، مهدی افضلی، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)] تاریخ بازیابی: 13 اسفند 1391.
* [http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=28244 علم منطق، مهدی افضلی، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی)] تاریخ بازیابی: 13 اسفند 1391.
 
  
* منطق ( مقاله ای از فرهنگ نامه منطق)، محمد ایزدی تبار، مجله معارف عقلی ، شماره اول ، سال 1385، ص 128 در دسترس در [http://www.ensani.ir/fa/content/91116/default.aspx پرتال جامع علوم انسانی]، بازیابی:28 اردیبهشت 1391
+
*منطق ( مقاله ای از فرهنگ نامه منطق)، محمد ایزدی تبار، مجله معارف عقلی ، شماره اول ، سال 1385، ص 128 در دسترس در [http://www.ensani.ir/fa/content/91116/default.aspx پرتال جامع علوم انسانی]، بازیابی:28 اردیبهشت 1391.
  
 
[[رده:علوم]]
 
[[رده:علوم]]
 
[[رده:منطق]]
 
[[رده:منطق]]

نسخهٔ ‏۱۸ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۰۱

منطق دانش چگونه اندیشیدن و بازشناسی اندیشه درست از نادرست است. در تعریف علم منطق گفته شده: "منطق ابزاری است که به انسان نحوه درست اندیشیدن را یاد می‌دهد."

وجه تسمیه منطق

این دانش در زبان یونانی «لُوغیا» و در سریانی «مِلیلُوثا» و در عربی «منطق» نامیده می‌شود [۱]. منطق برگرفته از نطق است و نطق به سه معناست:

۱. قوة ناطقه که درک معقولات با آن صورت می‌گیرد؛

۲. نطق داخلی که معقولات حاصل در نفس انسانی یا قوه‌ای است که معانی در آن ارتسام می‌یابد؛

۳. نطق خارجی که عبارت از الفاظ است و کاشف از مقصود نهفته در نهاد گوینده.

این دانش را از آن روی منطق گفته‌اند که با به دست دادن قوانینی، قوة ناطقه را در هر دو ناحیة نطق داخل و نطق خارج به صواب هدایت کرده، از اشتباه باز می‌دارد[۲]. از آنجا که منطق به کیفیت عمل ذهنی تعلق دارد، بدان صناعت منطق گویند؛ چه، دانش‌های مربوط به کیفیت عمل را صناعت می‌نامند[۳]. برخی گفته‌اند بحث از نطق لفظی و کیفیت آن، «منطق لغوی» و بحث از نطق فکری، «منطق فلسفی» است.[۴]

علم منطق

از میان تمام جانداران، انسان از نیروی عقل برخودار است که با آن حقایق را بهتر و عمیق‌تر درک می‌کند. لکن در مسیر درک حقایق احیانا بر اثر درست راه نبردن عقل دچار اشتباه می‌شود. چیزی را که علت یک پدیده نیست، علت آن می‌انگارد؛ سخن هر کسی را با هر پایه و مایه‌ای تلقی به قبول می‌کند و پس از مدتی سر از شکاکیت درمی‌آورد و گمان می‌برد که چیزی وجود ندارد و اگر وجود داشته باشد قابل شناختن نیست و اگر قابل شناختن باشد، قابل شناساندن نیست. اندیشمندان با دیدن این مسأله در پی چاره برآمده و سرانجام علم منطق را تدوین کرده ­اند.

بر اثر رعایت قوانین منطق ذهن انسان از خطا و اشتباه محفوظ می‌ماند، دیگر نه خود به اشتباه می‌افتد و نه دیگران را به خطا می‌اندازد. منطق را از این جهت همانند قواعد زبان دانسته‌اند، همان‌گونه که دستور زبان به انسان اصل سخن گفتن را نمی‌آموزد، بلکه شیوه‌ تصحیح سخن گفتن را تعلیم می‌دهد، منطق نیز اصل اندیشیدن را نمی‌آموزد، بلکه شیوه‌ درست اندیشیدن را تعلیم می‌دهد.

ابزار بودن علم منطق

در دسته‌ بندی‌هایی که برای علوم ذکر شده، یکی تقسیم آن به ابزاری و اصالی است. علوم اصالی علومی­ هستند که برای شناخت مسائل آن علوم تدوین و تنسیق شده ­اند. از باب نمونه علم حقوق برای این است که حقوق و وظایف انسان‌ها را در زندگی اجتماعی تدوین نماید و علم اخلاق برای آن است که حق و تکلیف انسان در مواجه شدن با خود، خدا، انسان‌های دیگر و طبیعت را خاطر نشان سازد و همین طور علوم دیگر؛ ولی منطق از آن دسته علوم است که شناخت مسائل آن بالاصاله مطمح نظر نیست بلکه عهده دار بیان راه‌های درستی است که اندیشه‌ آدمی به مدد آن با تکیه بر دانستنی‌ها، نادانستی‌ها را کشف کند.

بی‌نیازی منطق به علم منطق

برخی با توجه به این نکته که تمام علوم نیازمند منطق‌اند گفته ­اند منطق خودش علم نیست، زیرا اگر علم باشد با توجه به این که تمام علوم نیازمند منطق هستند، خود منطق نیز به دلیل علم بودن نیازمند علم منطق است و این از مصادیق دور باطل است. کسانی همانند ابن سینا در رد آن گفته ­اند اولاً تمام علوم نیازمند به منطق نیستند، بلکه علوم نظری نیازمند به منطق‌اند نه علوم بدیهی و علم منطق نیاز به منطق ندارد، چرا که بدیهی است. ثانیاً آلی و ابزاری بودن علم منطق آن را از علم بودن خارج نمی‌کند، علوم دیگری هستند که در عین اتفاق نظر بر علم بودن‌شان ابزار برای علوم دیگر اند؛ از باب نمونه قواعد زبانی و ادبیات ابزار برای زبان و هندسه ابزار برای هیئت است.

پانویس

  1. الحدود(خوارزمی )، ۲۱۵
  2. المنطقیات، ۱/۱۴؛ شرح حکمهْْ الاشراق ( قطب شیرازی)، ۲۹
  3. نقدالآراء المنطقیهْْ، ۱/۱۰۴
  4. رسائل (اخوان الصفا)، ۱/۳۹۱ـ۳۹۲ و ۳/۴۳۶

منابع

  • منطق ( مقاله ای از فرهنگ نامه منطق)، محمد ایزدی تبار، مجله معارف عقلی ، شماره اول ، سال 1385، ص 128 در دسترس در پرتال جامع علوم انسانی، بازیابی:28 اردیبهشت 1391.