آیه 127 نساء: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} '''منبع:''' نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و سا...' ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{بخشی از یک کتاب}}
+
==متن آیه==
'''منبع:''' [[نمونه بينات در شأن نزول آيات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و ساير مفسرين خاصه و عامه ، ص 249
 
  
'''نویسنده:''' محمدباقر محقق
+
{{قرآن در قاب|«وَ يَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّسَاء قُلِ اللّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَ مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ فِي يَتَامَى النِّسَاء الَّلاتِي لاَتُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرْغَبُونَ أَن تَنكِحُوهُنَّ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَ أَن تَقُومُواْ لِلْيَتَامَى بِالْقِسْطِ وَ مَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ بِهِ عَلِيمًا».|سوره=4|آیه=127}}
  
==شأن نزول آيه 127 سوره نساء==
+
==ترجمه آیه==
  
'''<I>«وَ يَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّساءِ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ».</I>'''<ref> بقيه آيه، «وَ ما يُتْلى  عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ فِي يَتامَى النِّساءِ اللَّاتِي لاتُؤْتُونَهُنَّ ما كُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدانِ وَ أَنْ تَقُومُوا لِلْيَتامى  بِالْقِسْطِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِهِ عَلِيماً؛ درباره زنان از تو (اى پيامبر) پاسخ و فتوى مي‌خواهند. بگو: كه خداوند به شما درباره آن پاسخ مى دهد و آنچه در كتاب ([[قرآن]]) بر شما خوانده شده، درباره دختران بى‌پدرى كه به ايشان آنچه را كه بايسته آن‌هاست، نمي‌دهيد و مي‌خواهيد با آن‌ها زناشوئى نمائيد. (و نيز) درباره فرزندان ناتوان پاسخ (و دستور) مي‌دهد كه براى بى‌پدران به دادگرى رفتار كنيد و آنچه از كار خوب انجام بدهيد، خداوند به آن دانا است».</ref>
+
و درباره آنان راى تو را مى‌پرسند. بگو: خدا درباره آنان به شما فتوا مى‌دهد و نيز درباره آنچه در [[قرآن]] بر شما تلاوت مى‌شود در مورد زنان يتيمى كه حق مقرر آنان را به ايشان نمى‌دهيد و تمايل به [[ازدواج]] با آنان داريد و درباره كودكان ناتوان و اين كه با يتيمان چگونه به داد رفتار كنيد پاسخگر شماست و هر كار نيكى انجام دهيد قطعا خدا به آن داناست.
  
«[[شیخ طوسی]]» عده اى گويند: مردى دختر يتيمى را سرپرستى مي‌كرد كه داراى مال بود و در عين حال متمايل به ازدواج با وى نبود. لذا او را در خانه خود به طمع مال وى محبوس مي‌داشت به خيال اين كه او بميرد و صاحب مال او بشود، اين آيه نازل شد.
+
==نزول==
 +
 
 +
'''محل نزول:'''
 +
 
 +
این آیه در همچون دیگر آیات سوره نساء در [[مدینه]] بر [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌3، ص 3.</ref>
 +
 
 +
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق،‌ [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 249.</ref>
 +
 
 +
«[[شیخ طوسی]]» گوید: عده‌اى گويند: مردى دختر يتيمى را سرپرستى مي‌كرد كه داراى مال بود و در عين حال متمايل به ازدواج با وى نبود. لذا او را در خانه خود به طمع مال وى محبوس مي‌داشت به خيال اين كه او بميرد و صاحب مال او بشود، اين آيه نازل شد.
  
 
چنان كه عائشه و قتادة و سدى و ابومالك و ابراهيم گفته اند، سدى گويد: جابر بن عبدالله انصارى دخترعموى كورى داشت كه از پدرش مالى به ارث برده بود و جابر متمايل به نكاح با او نبود و او را به عقد كسى هم درنمى آورد. از ترس اين كه شوهرش براى بعد صاحب اموال او بشود. از [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله در اين باره سؤال كردند اين آية نازل گرديد.<ref> در تفسير على بن ابراهيم بنا به روايت ابوالجارود از [[امام باقر]] عليه‌السلام چنين آمده كه از [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله درباره ميراث زنان سؤال شده بود. خداوند موضوع سهميه ربع و ثمن آنان را در ارث بيان فرمود: چنان كه طبرسى صاحب مجمع البيان از امام باقر علیه‌السلام درباره اين قسمت از آيه «ما كُتِبَ لَهُنَّ» چنين ذكر نموده كه امام فرمود: منظور از آيه، ما كتب لهنّ من الميراث، مى باشد.</ref><ref> در تفسير ابن ابى‌حاتم نيز از سدى اين موضوع نقل شده است و قاضى اسماعيل در كتاب احكام القرآن از طريق عبدالملك بن محمد بن حزم روايت كند كه كه عمرة دختر حزام زوجه سعد بن الربيع بود سعد در [[غزوه احد]] كشته شد و يك دختر از او باقى ماند. زوجه سعد نزد [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله آمد و طلب ارث دختر خود را نمود و اين آية نازل گرديد، چنان كه در ضمن شأن و نزول آيه 11 همين سوره نيز آمده است.</ref>
 
چنان كه عائشه و قتادة و سدى و ابومالك و ابراهيم گفته اند، سدى گويد: جابر بن عبدالله انصارى دخترعموى كورى داشت كه از پدرش مالى به ارث برده بود و جابر متمايل به نكاح با او نبود و او را به عقد كسى هم درنمى آورد. از ترس اين كه شوهرش براى بعد صاحب اموال او بشود. از [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله در اين باره سؤال كردند اين آية نازل گرديد.<ref> در تفسير على بن ابراهيم بنا به روايت ابوالجارود از [[امام باقر]] عليه‌السلام چنين آمده كه از [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله درباره ميراث زنان سؤال شده بود. خداوند موضوع سهميه ربع و ثمن آنان را در ارث بيان فرمود: چنان كه طبرسى صاحب مجمع البيان از امام باقر علیه‌السلام درباره اين قسمت از آيه «ما كُتِبَ لَهُنَّ» چنين ذكر نموده كه امام فرمود: منظور از آيه، ما كتب لهنّ من الميراث، مى باشد.</ref><ref> در تفسير ابن ابى‌حاتم نيز از سدى اين موضوع نقل شده است و قاضى اسماعيل در كتاب احكام القرآن از طريق عبدالملك بن محمد بن حزم روايت كند كه كه عمرة دختر حزام زوجه سعد بن الربيع بود سعد در [[غزوه احد]] كشته شد و يك دختر از او باقى ماند. زوجه سعد نزد [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله آمد و طلب ارث دختر خود را نمود و اين آية نازل گرديد، چنان كه در ضمن شأن و نزول آيه 11 همين سوره نيز آمده است.</ref>
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
<references />
+
<references/>
 +
 
 +
==منابع==
 +
 
 +
* قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند.
 +
* محمدباقر محقق، [[نمونه بینات در شأن نزول آیات]] از نظر [[شیخ طوسی]] و سایر مفسرین خاصه و عامه، انتشارات اسلامی، تهران، 1361 ش.
 +
* فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات ناصرخسرو، تهران، 1372 ش.
 +
 
 +
==پیوندها==
 +
 
 +
* [[سوره نساء]]
 +
* [[سوره نساء/متن و ترجمه سوره]]
 +
 
 +
[[رده:آیات سوره نساء]]
 +
[[رده:آیات دارای شان نزول]]

نسخهٔ ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۱۲

متن آیه

مشاهده آیه در سوره

«وَ يَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّسَاء قُلِ اللّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَ مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ فِي يَتَامَى النِّسَاء الَّلاتِي لاَتُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَ تَرْغَبُونَ أَن تَنكِحُوهُنَّ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَ أَن تَقُومُواْ لِلْيَتَامَى بِالْقِسْطِ وَ مَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللّهَ كَانَ بِهِ عَلِيمًا».

مشاهده آیه در سوره


ترجمه آیه

و درباره آنان راى تو را مى‌پرسند. بگو: خدا درباره آنان به شما فتوا مى‌دهد و نيز درباره آنچه در قرآن بر شما تلاوت مى‌شود در مورد زنان يتيمى كه حق مقرر آنان را به ايشان نمى‌دهيد و تمايل به ازدواج با آنان داريد و درباره كودكان ناتوان و اين كه با يتيمان چگونه به داد رفتار كنيد پاسخگر شماست و هر كار نيكى انجام دهيد قطعا خدا به آن داناست.

نزول

محل نزول:

این آیه در همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

«شیخ طوسی» گوید: عده‌اى گويند: مردى دختر يتيمى را سرپرستى مي‌كرد كه داراى مال بود و در عين حال متمايل به ازدواج با وى نبود. لذا او را در خانه خود به طمع مال وى محبوس مي‌داشت به خيال اين كه او بميرد و صاحب مال او بشود، اين آيه نازل شد.

چنان كه عائشه و قتادة و سدى و ابومالك و ابراهيم گفته اند، سدى گويد: جابر بن عبدالله انصارى دخترعموى كورى داشت كه از پدرش مالى به ارث برده بود و جابر متمايل به نكاح با او نبود و او را به عقد كسى هم درنمى آورد. از ترس اين كه شوهرش براى بعد صاحب اموال او بشود. از رسول خدا صلى الله عليه و آله در اين باره سؤال كردند اين آية نازل گرديد.[۳][۴]

پانویس

  1. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌3، ص 3.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 249.
  3. در تفسير على بن ابراهيم بنا به روايت ابوالجارود از امام باقر عليه‌السلام چنين آمده كه از رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره ميراث زنان سؤال شده بود. خداوند موضوع سهميه ربع و ثمن آنان را در ارث بيان فرمود: چنان كه طبرسى صاحب مجمع البيان از امام باقر علیه‌السلام درباره اين قسمت از آيه «ما كُتِبَ لَهُنَّ» چنين ذكر نموده كه امام فرمود: منظور از آيه، ما كتب لهنّ من الميراث، مى باشد.
  4. در تفسير ابن ابى‌حاتم نيز از سدى اين موضوع نقل شده است و قاضى اسماعيل در كتاب احكام القرآن از طريق عبدالملك بن محمد بن حزم روايت كند كه كه عمرة دختر حزام زوجه سعد بن الربيع بود سعد در غزوه احد كشته شد و يك دختر از او باقى ماند. زوجه سعد نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و طلب ارث دختر خود را نمود و اين آية نازل گرديد، چنان كه در ضمن شأن و نزول آيه 11 همين سوره نيز آمده است.

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند.
  • محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، انتشارات اسلامی، تهران، 1361 ش.
  • فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات ناصرخسرو، تهران، 1372 ش.

پیوندها