محمد صادق اسلامی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}} {{منبع الکترونیکی معتبر}} محمدصادق اسلامي در بهار 1311 د...' ایجاد کرد)
 
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}}
 
 
{{منبع الکترونیکی معتبر}}
 
{{منبع الکترونیکی معتبر}}
محمدصادق اسلامي در بهار 1311 در يکي از محلات جنوب تهران به دنيا آمد. دوره تحصيلات ابتدايي را در تهران و لنگرود گيلان سپري نمود. سپس به تهران بازگشت و دوره متوسطه را به صورت شبانه و متفرقه در يکي از مدارس بازار تهران ادامه داد. بعد از آن وارد بازار کار گرديد، و از اواسط سال 1329 تا سال 1340 در مؤسسات دولتي مشغول به کار بود، تا آنکه در اين زمان وارد بازار تهران شد و فعاليت معيشتي خود را در اين زمينه پي گرفت. در همين زمان بود که ابتدا به شاخه بازار نهضت آزادي ايران و سپس به جمعيت مؤتلفه اسلامي پيوست و فعاليت مبارزاتي خود را عليه حکومت پهلوي آغاز نمود و تا پيروزي انقلاب اسلامي ادامه داد. او بعد از وقوع انقلاب، به حزب جمهوري اسلامي ملحق گرديد تا آنکه در واقعه بمب‌گذاري دفتر مرکزي حزب جمهوري اسلامي در هفتم تير ماه 1360ش، همراه با بسياري از اعضاي آن حزب شهيد شد. (منبع: نک شهيد صادق، مقدمه، صص هفت ـ سه و سه)
+
[[پرونده:Eslami.jpg|بندانگشتی|شهید محمدصادق اسلامی]]
+
شهید محمدصادق اسلامی در بهار ۱۳۱۱ در یکی از محلات جنوب [[تهران]] به دنیا آمد. دوره تحصیلات ابتدایی را در تهران و لنگرود گیلان سپری نمود. سپس به تهران بازگشت و دوره متوسطه را به صورت شبانه و متفرقه در یکی از مدارس بازار تهران ادامه داد. بعد از آن وارد بازار کار گردید و از اواسط سال ۱۳۲۹ تا سال ۱۳۴۰ در مؤسسات دولتی مشغول بکار بود، تا آن که در این زمان وارد بازار تهران شد و فعالیت معیشتی خود را در این زمینه پی گرفت.
يکي از زمينه­هاي مهم وقوعِ انقلاب اسلامي ايران را بايد در عرصه فرهنگي و مذهبي جست‌ وجو نمود. جايي که حکومت پهلوي، با اقدامات فرهنگي ناهمسو با فرهنگ ديني و سنّتي مردم ايران، سبب تحريکِ آنان برضد خود گرديد. اسلامگرايان، تاکيد شديدي بر مبارزه با سياست فرهنگي غربگرايانه و غيرديني رژيم پهلوي داشته و جداي از مبارزه سياسي، به شدت در راستاي افکار و اعتقادات ديني و سنّتي خود فعاليت مي­کردند. يکي از اين انقلابيونِ مسلمان، محمدصادق اسلامي بود که تلاش بي­وقفه­اي را در اين زمينه انجام داد. در اين مقاله، سعي بر آن است تا به اقدامات اين شهيد راه انقلاب، در عرصه موردنظر پرداخته شود.
+
 
+
در همین زمان بود که ابتدا به شاخه بازار نهضت آزادی [[ایران|ایران]] و سپس به جمعیت مؤتلفه اسلامی پیوست و فعالیت مبارزاتی خود را علیه حکومت پهلوی آغاز نمود و تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داد. او بعد از وقوع انقلاب، به حزب جمهوری اسلامی ملحق گردید تا آنکه در واقعه بمب‌گذاری دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ش، همراه با بسیاری از اعضای آن حزب شهید شد. <ref>شهید صادق (یاران امام به روایت اسناد ساواک؛ شهید محمدصادق اسلامی)، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۲ش، مقدمه.</ref>
هيئتهاي موتلفه اسلامي که صادق اسلامي، يکي از اعضاي برجسته  آن به‌شمار مي­رفت، اگرچه عمدتا به سبب جنبه سياسي­اش بر سر زبانها افتاد، اما در واقع، يک گروه سياسي ـ مذهبي بود<ref> شهيد صادق (ياران امام به روايت اسناد ساواک شهيد محمدصادق اسلامي)، تهران: مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، 1382ش، ص42. </ref>، چنانکه يکي از زمينه­هاي شکل­گيري آن، بدين ترتيب بوده است که: « جهت تبليغ دين اسلام چند نفر از مسلمان­ها تصميم گرفتند در تحقيق و تبليغ دين به طرز صحيح با يکديگر تشريک مساعي کنند و براي آن منظور اساسنامه و مرامنامه­اي که شامل يک مقدمه و سه ماده مرامنامه بود تهيه کردند که تقريبا قريب به اين مضامين بود 1. بهتر شناختن قوانين مقدس اسلام 2. بهتر شناساندن قوانين اسلام به جهانيان 3. بهتر عمل کردن به دستورات دين مبين اسلام»<ref> همان، ص3. </ref>
+
 
+
یکی از زمینه ­های مهم وقوعِ انقلاب اسلامی ایران را باید در عرصه فرهنگی و مذهبی جستجو نمود. جایی که حکومت پهلوی، با اقدامات فرهنگی ناهمسو با فرهنگ دینی و سنتی مردم ایران، سبب تحریکِ آنان بر ضد خود گردید. اسلامگرایان، تاکید شدیدی بر مبارزه با سیاست فرهنگی غربگرایانه و غیردینی رژیم پهلوی داشته و جدای از مبارزه سیاسی، به شدت در راستای افکار و اعتقادات دینی و سنتی خود فعالیت می­کردند. یکی از این انقلابیونِ مسلمان، محمدصادق اسلامی بود که تلاش بی­وقفه ­ای را در این زمینه انجام داد. در این مقاله، سعی بر آن است تا به اقدامات این شهید راه انقلاب، در عرصه مورد نظر پرداخته شود.
موتلفه اسلامي، کانونهايي داشتند و در آن از روحانيوني گرانسنگ همچون مطهري، بهشتي، باهنر و مصباح يزدي به‌منظور آموزش فکري-ديني اعضا استفاده مي­نمودند<ref> نشريه ذکر، به نقل از توکلي بينا، شماره 27، شهريور 1387، ص 19 </ref> . همچنين در ميان خودِ اعضاي موتلفه نيز جلسات ده نفري برقرار مي­گرديد و اين جلسات به‌صورت هفتگي و به ترتيب در منزل هريک از اعضاي گروه مذکور برپا مي­شد و در آن، در مورد مسائل اعتقادي صحبت مي­شد.<ref> علي باقري، خاطرات 15خرداد، دفتر چهارم،‌ تهران: انتشارات حوزه هنري، 1375، ص110.
+
 
</ref>  
+
هیئت های موتلفه اسلامی که صادق اسلامی، یکی از اعضای برجسته  آن به‌ شمار می­رفت، اگرچه عمدتاً به سبب جنبه سیاسی­ اش بر سر زبانها افتاد، اما در واقع یک گروه سیاسی ـ مذهبی بود،<ref>شهید صادق، ص۴۲.</ref> چنانکه یکی از زمینه­ های شکل ­گیری آن، بدین ترتیب بوده است که: «جهت تبلیغ [[اسلام|دین اسلام]] چند نفر از مسلمان­ها تصمیم گرفتند در تحقیق و تبلیغ دین به طرز صحیح با یکدیگر تشریک مساعی کنند و برای آن منظور اساسنامه و مرامنامه ­ای که شامل یک مقدمه و سه ماده مرامنامه بود تهیه کردند که تقریباً قریب به این مضامین بود:
صادق اسلامي در طي دوره دو ساله زندان نيز در انجام فعاليتهايي همسو با اعتقادات مذهبي، راسخ بود. چنانکه بنابر اظهار يکي از همقطاران­اش در موتلفه، هنگاميکه در اواسط سال 44ش همراه با صادق اسلامي و تعدادي ديگر، وارد زندان قصر شدند، فضاي ديني بر آنجا حاکم نبود چرا که علي رغم حضور افراد مذهبي جمعي از زندانيان را کمونيستها تشکيل مي­دادند. اما با فعاليتهايي که اسلامي و همفکران­اش انجام دادند، سعي نمودند تا شرايط را تغيير دهند: «وقتي آقاي اسلامي اذان گفت ما در وسط حياط شماره پتو پهن کرديم و عالي پيشنماز شد و نماز جماعت خوانديم چپي­ها با تعجب ما را نگاه مي­کردند و مانده بودند که چطور ما 21 نفر توانستيم وضع کفرآلود زندان را به حال و هواي مذهبي تبديل کنيم. از آن روز به بعد نماز جماعت بطور منظم اجرا مي­شد».<ref> علي باقري، خاطرات 15خرداد، تهران: انتشارات سوره مهر، 1381، ص148. </ref>
+
 
+
#بهتر شناختن قوانین مقدس اسلام
برجسته­ترين فعاليت مذهبي  صادق اسلامي بعد از آزادي­اش از زندان و تا انقلاب اسلامي، حضورش در جلسات و سخنرانيهاي مذهبي بود که به صورت هفتگي برپا مي­شد. برخي از اين جلسات به‌طور دوره­اي، در منزل هر يک از افرادِ حاضر در جلسه برگزار مي‌گرديد و روحانيوني همچون هاشمي رفسنجاني در آن به سخنراني پرداخته و سعي در بالا بردن سطح آگاهي فکري حاضرين در ارتباط با مسائل ديني داشتند. چنانکه در يکي از اين جلسات، اواخر شهريور 46، در مورد اين موضوع که «دست استعمارگران در ملت شيعه رسوخ پيدا کرده و آنها تصميم دارند به هر نحو که شده اسلام را بکوبند»<ref> شهيد صادق، ص120 </ref>. صحبت شده بود. جلساتي تحت عنوان هيئت «محبان الحسين» با سخنراني گلزاده غفوري برگزار مي­گرديد که محور اصلي آن نيز اسلام و قرآن بود. ترکيب سياسي اعضاي شرکت­کننده در اين هيئت، از افراد موتلفه و حزب ملل اسلامي بود و صادق اسلامي نيز در اين هيئت مشارکتي فعال داشت<ref> .همان، صص 125-140. </ref> هيئت مذکور، سعي مي­کرد تا براي آشنايي بيش از پيش اعضايش نسبت به مسائل ديني، کلاسهايي را نيز براي آموزش افراد تدارک ببيند. يکي از اين کلاسها، زبان عربي بود که به صورت ادواري در منزل يکي از اعضا برگزار مي­شد و البته در ترقي سطح فکري ـ ديني افراد تاثيرگذار بود. چنانکه بنابر گزارش ساواک (دي 1346) درباره يکي از همين کلاسها، مطالب زير در ميان اعضا رد و بدل گرديده است: «ما بايد سعي کنيم زبان قرآن را فرا گيريم چون بزرگترين لطمه­اي که از طرف استعمارگران به ما وارد آمده اين بود که ما را از زبان عربي به دور دارند تا اصولا به مفهوم قرآن پي نبريم. شخصي ديگر گفت که اسلامي که امروز در بين ما هست جز عقب افتادگي و درجا زدن چيز ديگري براي ما به ارمغان نياورد. اين اسلام حقيقي که پيغمبر در آن زمان رهبري مي­کرد نيست».<ref> همان، صص128-129. </ref>
+
#بهتر شناساندن قوانین اسلام به جهانیان
                       
+
#بهتر عمل کردن به دستورات دین مبین اسلام.»<ref>همان، ص۳.</ref>
محمدصادق اسلامي در جلسات سخنراني آيت­الله هاشمي رفسنجاني نيز حضور داشت. اين جلسات با عنوان هيئت «انصارالحسين» انجام مي­گرديد و عمدتاً اعضاي موتلفه در آن حضور داشتند. در يکي از اين جلسات که در شهريور 47 در منزل يکي از اعضا برگزار گرديد، هاشمي رفسنجاني به زلزله وحشتناک همان برهه زماني در خراسان اشاره نموده و گفت: «ما بايد حامي دين باشيم چطور زلزله هزاران نفر را از بين بُرد بگذاريد عده­اي هم در زنجير براي اسلام از بين بروند»<ref> همان، ص145. </ref> علاوه بر سخنراني، خواندن دعا و قرآن نيز از جمله برنامه­هاي هيئت انصارالحسين بود.<ref> همان، صص150-155. </ref> جلسات مذهبي ديگر در مقطع زمانيِ دهه منتهي به انقلاب، هيئت «مکتب قرآن» نام داشت که مديريت آن با شهيد بهشتي بود، و صادق اسلامي همراه با برخي يارانش در موتلفه همچون شفيق، ميرفندرسکي، توکلي بينا در آن جلسات شرکت مي­کرد. <ref> شهيد دکتر محمدحسين بهشتي (ياران امام به روايت اسناد ساواک)، جلد 3، تهران: مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، 1377ش، ص205 </ref>.    علاوه بر اعضاي موتلفه، افرادي از حزب ملل و نهضت آزادي ايران نيز در آن شرکت داشتند.<ref> شهيد صادق، صص247-249؛ همچنين نک: شهيد دکتر محمدحسين بهشتي، صص244، 259 و 270. </ref> در اين جلسات، دکتر بهشتي سلسله سخنرانيهايي در مورد توحيد، معاد، نبوت و اصول دين تدارک ديده بودند تا ازين طريق، بينشِ انقلابيون اسلامگرا نسبت به اين موضوعات، عمق بيشتري پيدا کند.<ref> داود قاسم‌پور، خاطرات محسن رفيق‌دوست، تهران: مرکز اسناد انقلاب، 1386ش، صص82-83. </ref> حضور در جلسات مذهبي مسجد هدايت که به رهبري آيت‌الله طالقاني برگزار مي­گرديد، از ديگر فعاليتهاي صادق اسلامي در زمينه فرهنگي - مذهبي بود <ref> شهيد صادق، صص209-217؛ دکتر محمدجواد باهنر (ياران امام به روايت اسناد ساواک)، تهران: مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، 1379، صص 515-538 </ref>. به طوري که گاهي در تفسير قرائت قرآن نيز شرکت مي­کرد <ref> شهيد صادق، ص189 </ref>. . البته روحانيوني همچون دکتر باهنر واستاد مطهري نيز در آنجا سخنراني مي­کردند، و بجز برخي اعضاي موتلفه مانند صادق اسلامي، اکثريت حاضرين در آن جلسات، از اعضاي نهضت آزادي ايران و انجمن اسلامي مهندسين بودند.<ref> شهيد صادق، صص201-202؛ استاد شهيد مرتضي مطهري (ياران امام به روايت اسناد ساواک)، تهران: مرکز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، 1382ش، صص355، 364-365، 406-407. </ref>  
+
 
                                                         
+
موتلفه اسلامی، کانونهایی داشتند و در آن از روحانیونی گرانسنگ همچون [[شهيد مرتضی مطهرى|مطهری]]، [[شهید بهشتی|بهشتی]]، [[حجت‌الاسلام دکتر محمدجواد باهنر|باهنر]] و [[محمدتقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]] به‌ منظور آموزش فکری - دینی اعضا استفاده می­نمودند.<ref>نشریه ذکر به نقل از توکلی بینا، شماره ۲۷، شهریور ۱۳۸۷، ص۱۹.</ref> همچنین در میان خودِ اعضای موتلفه نیز جلسات ده نفری برقرار می­گردید و این جلسات به‌ صورت هفتگی و به ترتیب در منزل هر یک از اعضای گروه مذکور برپا می­شد و در آن، در مورد مسائل اعتقادی صحبت می­شد.<ref>علی باقری، خاطرات ۱۵ خرداد، دفتر چهارم،‌ تهران: انتشارات حوزه هنری، ۱۳۷۵، ص۱۱۰.</ref>
غير از اين جلسات ديني، که به صورت مداوم و برنامه­ريزي شده برگزار مي­گرديد، نشستهاي مذهبي ديگري هم وجود داشت که صادق اسلامي در آن شرکت مي­کرد، براي نمونه، جلسات تفسير آقاي لواساني که در سال 1356 در جريان بوده و افرادي مانند عسگراولادي، مرتضي نبوي، پوراستاد نيز همراه با صادق اسلامي در آن حاضر بودند<ref> جواد کامور، خاطرات سيد مرتضي نبوي، تهران: انتشارات سوره مهر، 1387ش، ص109 </ref>. ، و يا مراسمي که به مناسبت اعياد و يا سوگواريهاي مذهبي، انقلابيون اسلامگرا، آن را تدارک مي­ديدند، چنانکه در اواخر بهمن51، يک مجلس عزاداري در مسجد جامع نارمک تشکيل شده بود و در آن، مبارزاني همچون سران نهضت آزادي ايران، کاظم سامي (رهبر جنبش انقلابي مردم ايران، جاما)، شهيد رجائي حضور داشته و يکي از سخنرانان مراسم مذکور نيز آيت‌الله خامنه‌اي بود.<ref> شهيد صادق، صص226-227. </ref>  
+
 
+
صادق اسلامی در طی دوره دو ساله زندان نیز در انجام فعالیت هایی همسو با اعتقادات مذهبی، راسخ بود. چنانکه بنابر اظهار یکی از همقطاران­ش در موتلفه، هنگامی که در اواسط سال ۴۴ش همراه با صادق اسلامی و تعدادی دیگر وارد زندان قصر شدند، فضای دینی بر آنجا حاکم نبود چرا که علی رغم حضور افراد مذهبی جمعی از زندانیان را کمونیست ها تشکیل می­دادند. اما با فعالیت هایی که اسلامی و همفکران­اش انجام دادند، سعی نمودند تا شرایط را تغییر دهند: «وقتی آقای اسلامی [[اذان]] گفت ما در وسط حیاط شماره ۳، پتو پهن کردیم و عالی پیشنماز شد و [[نماز جماعت]] خواندیم. چپی­ها با تعجب ما را نگاه می­کردند و مانده بودند که چطور ما ۲۱ نفر توانستیم وضع کفرآلود زندان را به حال و هوای مذهبی تبدیل کنیم. از آن روز به بعد نماز جماعت بطور منظم اجرا می­شد».<ref>علی باقری، خاطرات ۱۵ خرداد، تهران: انتشارات سوره مهر، ۱۳۸۱، ص۱۴۸.</ref>
از ديگر فعاليتهاي صادق اسلامي در دهه 1340 و 1350 نقش کليدي و مهم­اش در بنياد رفاه بود. يکي از موارد مهم ذکر شده در اساسنامه اين بنياد، که به وسيله برخي روحانيون انقلابي و همچنين مبارزان اسلامگرا تاسيس گرديد؛ کمک به تامين و بهبود زندگي نيازمندان، تاسيس آموزشگاهها، همچنين نشر معارف اسلامي و انتشار نشريات و کتب در چهارچوب ارزشهاي مذهبي بود. . <ref> همان، ص179. </ref> اين بنياد که در آغاز فعاليت­اش به «گروه فرهنگي بنياد» نيز معروف بوده، در پاييز 1348 تشکيل گرديد. در ابتداي فعاليت فقط 20 عضو داشته (منجمله صادق اسلامي) و با گروه فرهنگي رفاه، دبيرستان علوي، شرکت تعاوني سودبخش ارتباط مخفي داشت <ref> همان، صص170-172 </ref>.. مدتي بعد از شروع کار بود که بنياد، مدرسه رفاه را بوجود آورد: «بنده و دوستانم يعني شفيق، لاجوردي و اسلامي در بررسيهاي خود به اين نتيجه رسيديم که يکي از کمبودهاي بارز جامعه مذهبي ما، نبودن مدارس دخترانه اسلامي است. ازين رو مصمم شديم که مدرسه دخترانه رفاه را تاسيس کنيم براي ايجاد اين مدرسه که بعدها بصورت يک مجتمع آموزشي درآمد و از دبستان تا دبيرستان را دربر گرفت»م<ref> حمود طاهراحمدي، خاطرات ابوالفضل توکلي بينا، تهران: مرکز اسناد انقلاب، 1384ش، ص138. </ref>
+
 
                                                             
+
برجسته ­ترین فعالیت مذهبی صادق اسلامی بعد از آزادی ­اش از زندان و تا انقلاب اسلامی، حضورش در جلسات و سخنرانی های مذهبی بود که به صورت هفتگی برپا می­شد. برخی از این جلسات به‌ طور دوره ­ای، در منزل هر یک از افرادِ حاضر در جلسه برگزار می‌گردید و روحانیونی همچون [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی|هاشمی رفسنجانی]] در آن به سخنرانی پرداخته و سعی در بالا بردن سطح آگاهی فکری حاضرین در ارتباط با مسائل دینی داشتند.
مسئولين بنياد رفاه، در تدارک برگزاري کلاس عربي در سطح دبيرستان و حتي بالاتر، براي افراد مذهبي نيز بودند، و حتي برخي اعضاي برجسته بنياد همچون صادق اسلامي به آموختن عربي در سطح عالي مشغول بودند<ref> شهيد صادق، ص173 و صص370-371.
+
 
</ref>  
+
چنانکه در یکی از این جلسات، اواخر شهریور ۴۶ در مورد این موضوع که «دست استعمارگران در ملت [[شیعه]] رسوخ پیدا کرده و آنها تصمیم دارند به هر نحو که شده اسلام را بکوبند».<ref> شهید صادق، ص۱۲۰.</ref> صحبت شده بود. جلساتی تحت عنوان هیئت «محبان الحسین» با سخنرانی گلزاده غفوری برگزار می­گردید که محور اصلی آن نیز [[اسلام]] و [[قرآن]] بود. ترکیب سیاسی اعضای شرکت­ کننده در این هیئت، از افراد موتلفه و حزب ملل اسلامی بود و صادق اسلامی نیز در این هیئت مشارکتی فعال داشت.<ref>همان، صص ۱۲۵-۱۴۰.</ref> هیئت مذکور، سعی می­کرد تا برای آشنایی بیش از پیش اعضایش نسبت به مسائل دینی، کلاس هایی را نیز برای آموزش افراد تدارک ببیند. یکی از این کلاسها زبان عربی بود که به صورت ادواری در منزل یکی از اعضا برگزار می­شد و البته در ترقی سطح فکری ـ دینی افراد تاثیرگذار بود.
از ديگر اقدامات فرهنگي ـ مذهبي صادق اسلامي، نقش او در شرکت «سهامي فيلم در خدمت دين» بود که در شهريور52 تشکيل گرديد. گفته شده که اين شرکت به منظور «رفع نياز مسلمين و جلوگيري از انحراف اخلاقي آنان» به وجود آمد و مسئولين آن، انتظار سود مادي نداشته، بلکه بنابر اظهار يکي از سهامداران آن «سهامي که خريداري شده جزء خيرات محسوب مي­کنيم»<ref> همان، ص 239. </ref>  
+
 
 +
چنانکه بنابر گزارش ساواک (دی ۱۳۴۶) درباره یکی از همین کلاسها، مطالب زیر در میان اعضا رد و بدل گردیده است: «ما باید سعی کنیم زبان قرآن را فراگیریم چون بزرگترین لطمه ­ای که از طرف استعمارگران به ما وارد آمده این بود که ما را از زبان عربی به دور دارند تا اصولاً به مفهوم قرآن پی نبریم. شخصی دیگر گفت که اسلامی که امروز در بین ما هست جز عقب افتادگی و درجا زدن چیز دیگری برای ما به ارمغان نیاورد. این اسلام حقیقی که [[پیامبر اسلام|پیغمبر]] در آن زمان رهبری می­کرد نیست».<ref>همان، صص۱۲۸-۱۲۹.</ref>
 +
 
 +
محمدصادق اسلامی در جلسات سخنرانی آیت ­الله هاشمی رفسنجانی نیز حضور داشت. این جلسات با عنوان هیئت «انصارالحسین» انجام می­گردید و عمدتاً اعضای موتلفه در آن حضور داشتند. در یکی از این جلسات که در شهریور ۴۷ در منزل یکی از اعضا برگزار گردید، هاشمی رفسنجانی به زلزله وحشتناک همان برهه زمانی در [[خراسان]] اشاره نموده و گفت: «ما باید حامی دین باشیم چطور زلزله هزاران نفر را از بین بُرد بگذارید عده ­ای هم در زنجیر برای اسلام از بین بروند».<ref>همان، ص۱۴۵.</ref>
 +
 
 +
علاوه بر سخنرانی، خواندن [[دعا]] و [[قرآن]] نیز از جمله برنامه­ های هیئت انصارالحسین بود.<ref>همان، صص۱۵۰-۱۵۵.</ref> جلسات مذهبی دیگر در مقطع زمانی دهه منتهی به انقلاب، هیئت «مکتب قرآن» نام داشت که مدیریت آن با شهید بهشتی بود و صادق اسلامی همراه با برخی یارانش در موتلفه همچون شفیق، میرفندرسکی، توکلی بینا در آن جلسات شرکت می­کرد.<ref>شهید دکتر محمدحسین بهشتی (یاران امام به روایت اسناد ساواک)، جلد۳، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۷ش، ص۲۰۵.</ref>
 +
 
 +
علاوه بر اعضای موتلفه، افرادی از حزب ملل و نهضت آزادی ایران نیز در آن شرکت داشتند.<ref>شهید صادق، صص۲۴۷-۲۴۹؛ همچنین نک: شهید دکتر محمدحسین بهشتی، صص۲۴۴، ۲۵۹ و ۲۷۰.</ref> در این جلسات، دکتر بهشتی سلسله سخنرانی هایی در مورد [[توحید]]، [[معاد]]، [[نبوت]] و [[اصول دین|اصول دین]] تدارک دیده بودند تا ازین طریق، بینشِ انقلابیون اسلامگرا نسبت به این موضوعات، عمق بیشتری پیدا کند.<ref> داود قاسم‌پور، خاطرات محسن رفیق‌دوست، تهران: مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۶ش، صص۸۲-۸۳.</ref> حضور در جلسات مذهبی مسجد هدایت که به رهبری [[آيت الله طالـقانی|آیت‌الله طالقانی]] برگزار می­گردید، از دیگر فعالیت های صادق اسلامی در زمینه فرهنگی - مذهبی بود<ref>شهید صادق، صص۲۰۹-۲۱۷؛ دکتر محمدجواد باهنر (یاران امام به روایت اسناد ساواک)، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۹، صص ۵۱۵-۵۳۸.</ref> به طوری که گاهی در [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و قرائت قرآن نیز شرکت می­کرد<ref>شهید صادق، ص۱۸۹.</ref> البته روحانیونی همچون دکتر باهنر و استاد مطهری نیز در آنجا سخنرانی می­کردند و بجز برخی اعضای موتلفه مانند صادق اسلامی، اکثریت حاضرین در آن جلسات از اعضای نهضت آزادی ایران و انجمن اسلامی مهندسین بودند.<ref>شهید صادق، صص۲۰۱-۲۰۲؛ استاد شهید مرتضی مطهری (یاران امام به روایت اسناد ساواک)، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۲ش، صص۳۵۵، ۳۶۴-۳۶۵، ۴۰۶-۴۰۷.</ref>  
 +
 
 +
غیر از این جلسات دینی که به صورت مداوم و برنامه­ ریزی شده برگزار می­گردید، نشست های مذهبی دیگری هم وجود داشت که صادق اسلامی در آن شرکت می­کرد، برای نمونه جلسات تفسیر آقای لواسانی که در سال ۱۳۵۶ در جریان بوده و افرادی مانند عسگراولادی، مرتضی نبوی، پوراستاد نیز همراه با صادق اسلامی در آن حاضر بودند<ref>جواد کامور، خاطرات سید مرتضی نبوی، تهران: انتشارات سوره مهر، ۱۳۸۷ش، ص۱۰۹.</ref> و یا مراسمی که به مناسبت اعیاد و یا سوگواری های مذهبی، انقلابیون اسلامگرا آن را تدارک می­دیدند، چنانکه در اواخر بهمن۵۱ یک مجلس عزاداری در مسجد جامع نارمک تشکیل شده بود و در آن مبارزانی همچون سران نهضت آزادی ایران، کاظم سامی (رهبر جنبش انقلابی مردم ایران، جاما)، [[محمد علی رجایی|شهید رجائی]] حضور داشته و یکی از سخنرانان مراسم مذکور نیز [[سید علی حسینی خامنه ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] بود.<ref>شهید صادق، صص۲۲۶-۲۲۷.</ref>  
 +
 
 +
از دیگر فعالیت های صادق اسلامی در دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ نقش کلیدی و مهم­ش در بنیاد رفاه بود. یکی از موارد مهم ذکر شده در اساسنامه این بنیاد که به وسیله برخی روحانیون انقلابی و همچنین مبارزان اسلامگرا تاسیس گردید؛ کمک به تامین و بهبود زندگی نیازمندان، تاسیس آموزشگاهها همچنین نشر معارف اسلامی و انتشار نشریات و کتب در چهارچوب ارزشهای مذهبی بود.<ref>همان، ص۱۷۹.</ref>
 +
 
 +
این بنیاد که در آغاز فعالیت­ش به «گروه فرهنگی بنیاد» نیز معروف بوده، در پاییز ۱۳۴۸ تشکیل گردید. در ابتدای فعالیت فقط ۲۰ عضو داشته (من جمله صادق اسلامی) و با گروه فرهنگی رفاه، دبیرستان علوی، شرکت تعاونی سودبخش ارتباط مخفی داشت.<ref>همان، صص۱۷۰-۱۷۲.</ref> مدتی بعد از شروع کار بود که بنیاد، مدرسه رفاه را بوجود آورد: «بنده و دوستانم یعنی شفیق، لاجوردی و اسلامی در بررسی های خود به این نتیجه رسیدیم که یکی از کمبودهای بارز جامعه مذهبی ما، نبودن مدارس دخترانه اسلامی است. ازین رو مصمم شدیم که مدرسه دخترانه رفاه را تاسیس کنیم برای ایجاد این مدرسه که بعدها به صورت یک مجتمع آموزشی درآمد و از دبستان تا دبیرستان را دربر گرفت».<ref>محمود طاهراحمدی، خاطرات ابوالفضل توکلی بینا، تهران: مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۱۳۸.</ref>
 +
 
 +
مسئولین بنیاد رفاه در تدارک برگزاری کلاس عربی در سطح دبیرستان و حتی بالاتر برای افراد مذهبی نیز بودند و حتی برخی اعضای برجسته بنیاد همچون صادق اسلامی به آموختن عربی در سطح عالی مشغول بودند.<ref>شهید صادق، ص۱۷۳ و صص۳۷۰-۳۷۱.</ref>
 +
 
 +
از دیگر اقدامات فرهنگی ـ مذهبی صادق اسلامی، نقش او در شرکت سهامی «فیلم در خدمت [[دین|دین]]» بود که در شهریور ۵۲ تشکیل گردید. گفته شده که این شرکت به منظور «رفع نیاز مسلمین و جلوگیری از انحراف اخلاقی آنان» به وجود آمد و مسئولین آن، انتظار سود مادی نداشته بلکه بنابر اظهار یکی از سهامداران آن «سهامی که خریداری شده جزء خیرات محسوب می­کنیم».<ref>همان، ص۲۳۹.</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
== منابع ==
+
 
*محمدحسن پورقنبر،محمدصادق اسلامي [http://www.iichs.org/index.asp?id=2010&doc_cat=7 موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران] تاریخ بازیابی:10 آذرماه 1392.
+
==منبع==
 +
 
 +
*محمدحسن پورقنبر، محمدصادق اسلامي؛ [http://www.iichs.org/index.asp?id=2010&doc_cat=7 موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران]، تاریخ بازیابی: 10 آذرماه 1392.
 +
 
 
[[رده: شخصیت ها]]
 
[[رده: شخصیت ها]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۴:۳۹

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
شهید محمدصادق اسلامی

شهید محمدصادق اسلامی در بهار ۱۳۱۱ در یکی از محلات جنوب تهران به دنیا آمد. دوره تحصیلات ابتدایی را در تهران و لنگرود گیلان سپری نمود. سپس به تهران بازگشت و دوره متوسطه را به صورت شبانه و متفرقه در یکی از مدارس بازار تهران ادامه داد. بعد از آن وارد بازار کار گردید و از اواسط سال ۱۳۲۹ تا سال ۱۳۴۰ در مؤسسات دولتی مشغول بکار بود، تا آن که در این زمان وارد بازار تهران شد و فعالیت معیشتی خود را در این زمینه پی گرفت.

در همین زمان بود که ابتدا به شاخه بازار نهضت آزادی ایران و سپس به جمعیت مؤتلفه اسلامی پیوست و فعالیت مبارزاتی خود را علیه حکومت پهلوی آغاز نمود و تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داد. او بعد از وقوع انقلاب، به حزب جمهوری اسلامی ملحق گردید تا آنکه در واقعه بمب‌گذاری دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ش، همراه با بسیاری از اعضای آن حزب شهید شد. [۱]

یکی از زمینه ­های مهم وقوعِ انقلاب اسلامی ایران را باید در عرصه فرهنگی و مذهبی جستجو نمود. جایی که حکومت پهلوی، با اقدامات فرهنگی ناهمسو با فرهنگ دینی و سنتی مردم ایران، سبب تحریکِ آنان بر ضد خود گردید. اسلامگرایان، تاکید شدیدی بر مبارزه با سیاست فرهنگی غربگرایانه و غیردینی رژیم پهلوی داشته و جدای از مبارزه سیاسی، به شدت در راستای افکار و اعتقادات دینی و سنتی خود فعالیت می­کردند. یکی از این انقلابیونِ مسلمان، محمدصادق اسلامی بود که تلاش بی­وقفه ­ای را در این زمینه انجام داد. در این مقاله، سعی بر آن است تا به اقدامات این شهید راه انقلاب، در عرصه مورد نظر پرداخته شود.

هیئت های موتلفه اسلامی که صادق اسلامی، یکی از اعضای برجسته آن به‌ شمار می­رفت، اگرچه عمدتاً به سبب جنبه سیاسی­ اش بر سر زبانها افتاد، اما در واقع یک گروه سیاسی ـ مذهبی بود،[۲] چنانکه یکی از زمینه­ های شکل ­گیری آن، بدین ترتیب بوده است که: «جهت تبلیغ دین اسلام چند نفر از مسلمان­ها تصمیم گرفتند در تحقیق و تبلیغ دین به طرز صحیح با یکدیگر تشریک مساعی کنند و برای آن منظور اساسنامه و مرامنامه ­ای که شامل یک مقدمه و سه ماده مرامنامه بود تهیه کردند که تقریباً قریب به این مضامین بود:

  1. بهتر شناختن قوانین مقدس اسلام
  2. بهتر شناساندن قوانین اسلام به جهانیان
  3. بهتر عمل کردن به دستورات دین مبین اسلام.»[۳]

موتلفه اسلامی، کانونهایی داشتند و در آن از روحانیونی گرانسنگ همچون مطهری، بهشتی، باهنر و مصباح یزدی به‌ منظور آموزش فکری - دینی اعضا استفاده می­نمودند.[۴] همچنین در میان خودِ اعضای موتلفه نیز جلسات ده نفری برقرار می­گردید و این جلسات به‌ صورت هفتگی و به ترتیب در منزل هر یک از اعضای گروه مذکور برپا می­شد و در آن، در مورد مسائل اعتقادی صحبت می­شد.[۵]

صادق اسلامی در طی دوره دو ساله زندان نیز در انجام فعالیت هایی همسو با اعتقادات مذهبی، راسخ بود. چنانکه بنابر اظهار یکی از همقطاران­ش در موتلفه، هنگامی که در اواسط سال ۴۴ش همراه با صادق اسلامی و تعدادی دیگر وارد زندان قصر شدند، فضای دینی بر آنجا حاکم نبود چرا که علی رغم حضور افراد مذهبی جمعی از زندانیان را کمونیست ها تشکیل می­دادند. اما با فعالیت هایی که اسلامی و همفکران­اش انجام دادند، سعی نمودند تا شرایط را تغییر دهند: «وقتی آقای اسلامی اذان گفت ما در وسط حیاط شماره ۳، پتو پهن کردیم و عالی پیشنماز شد و نماز جماعت خواندیم. چپی­ها با تعجب ما را نگاه می­کردند و مانده بودند که چطور ما ۲۱ نفر توانستیم وضع کفرآلود زندان را به حال و هوای مذهبی تبدیل کنیم. از آن روز به بعد نماز جماعت بطور منظم اجرا می­شد».[۶]

برجسته ­ترین فعالیت مذهبی صادق اسلامی بعد از آزادی ­اش از زندان و تا انقلاب اسلامی، حضورش در جلسات و سخنرانی های مذهبی بود که به صورت هفتگی برپا می­شد. برخی از این جلسات به‌ طور دوره ­ای، در منزل هر یک از افرادِ حاضر در جلسه برگزار می‌گردید و روحانیونی همچون هاشمی رفسنجانی در آن به سخنرانی پرداخته و سعی در بالا بردن سطح آگاهی فکری حاضرین در ارتباط با مسائل دینی داشتند.

چنانکه در یکی از این جلسات، اواخر شهریور ۴۶ در مورد این موضوع که «دست استعمارگران در ملت شیعه رسوخ پیدا کرده و آنها تصمیم دارند به هر نحو که شده اسلام را بکوبند».[۷] صحبت شده بود. جلساتی تحت عنوان هیئت «محبان الحسین» با سخنرانی گلزاده غفوری برگزار می­گردید که محور اصلی آن نیز اسلام و قرآن بود. ترکیب سیاسی اعضای شرکت­ کننده در این هیئت، از افراد موتلفه و حزب ملل اسلامی بود و صادق اسلامی نیز در این هیئت مشارکتی فعال داشت.[۸] هیئت مذکور، سعی می­کرد تا برای آشنایی بیش از پیش اعضایش نسبت به مسائل دینی، کلاس هایی را نیز برای آموزش افراد تدارک ببیند. یکی از این کلاسها زبان عربی بود که به صورت ادواری در منزل یکی از اعضا برگزار می­شد و البته در ترقی سطح فکری ـ دینی افراد تاثیرگذار بود.

چنانکه بنابر گزارش ساواک (دی ۱۳۴۶) درباره یکی از همین کلاسها، مطالب زیر در میان اعضا رد و بدل گردیده است: «ما باید سعی کنیم زبان قرآن را فراگیریم چون بزرگترین لطمه ­ای که از طرف استعمارگران به ما وارد آمده این بود که ما را از زبان عربی به دور دارند تا اصولاً به مفهوم قرآن پی نبریم. شخصی دیگر گفت که اسلامی که امروز در بین ما هست جز عقب افتادگی و درجا زدن چیز دیگری برای ما به ارمغان نیاورد. این اسلام حقیقی که پیغمبر در آن زمان رهبری می­کرد نیست».[۹]

محمدصادق اسلامی در جلسات سخنرانی آیت ­الله هاشمی رفسنجانی نیز حضور داشت. این جلسات با عنوان هیئت «انصارالحسین» انجام می­گردید و عمدتاً اعضای موتلفه در آن حضور داشتند. در یکی از این جلسات که در شهریور ۴۷ در منزل یکی از اعضا برگزار گردید، هاشمی رفسنجانی به زلزله وحشتناک همان برهه زمانی در خراسان اشاره نموده و گفت: «ما باید حامی دین باشیم چطور زلزله هزاران نفر را از بین بُرد بگذارید عده ­ای هم در زنجیر برای اسلام از بین بروند».[۱۰]

علاوه بر سخنرانی، خواندن دعا و قرآن نیز از جمله برنامه­ های هیئت انصارالحسین بود.[۱۱] جلسات مذهبی دیگر در مقطع زمانی دهه منتهی به انقلاب، هیئت «مکتب قرآن» نام داشت که مدیریت آن با شهید بهشتی بود و صادق اسلامی همراه با برخی یارانش در موتلفه همچون شفیق، میرفندرسکی، توکلی بینا در آن جلسات شرکت می­کرد.[۱۲]

علاوه بر اعضای موتلفه، افرادی از حزب ملل و نهضت آزادی ایران نیز در آن شرکت داشتند.[۱۳] در این جلسات، دکتر بهشتی سلسله سخنرانی هایی در مورد توحید، معاد، نبوت و اصول دین تدارک دیده بودند تا ازین طریق، بینشِ انقلابیون اسلامگرا نسبت به این موضوعات، عمق بیشتری پیدا کند.[۱۴] حضور در جلسات مذهبی مسجد هدایت که به رهبری آیت‌الله طالقانی برگزار می­گردید، از دیگر فعالیت های صادق اسلامی در زمینه فرهنگی - مذهبی بود[۱۵] به طوری که گاهی در تفسیر و قرائت قرآن نیز شرکت می­کرد[۱۶] البته روحانیونی همچون دکتر باهنر و استاد مطهری نیز در آنجا سخنرانی می­کردند و بجز برخی اعضای موتلفه مانند صادق اسلامی، اکثریت حاضرین در آن جلسات از اعضای نهضت آزادی ایران و انجمن اسلامی مهندسین بودند.[۱۷]

غیر از این جلسات دینی که به صورت مداوم و برنامه­ ریزی شده برگزار می­گردید، نشست های مذهبی دیگری هم وجود داشت که صادق اسلامی در آن شرکت می­کرد، برای نمونه جلسات تفسیر آقای لواسانی که در سال ۱۳۵۶ در جریان بوده و افرادی مانند عسگراولادی، مرتضی نبوی، پوراستاد نیز همراه با صادق اسلامی در آن حاضر بودند[۱۸] و یا مراسمی که به مناسبت اعیاد و یا سوگواری های مذهبی، انقلابیون اسلامگرا آن را تدارک می­دیدند، چنانکه در اواخر بهمن۵۱ یک مجلس عزاداری در مسجد جامع نارمک تشکیل شده بود و در آن مبارزانی همچون سران نهضت آزادی ایران، کاظم سامی (رهبر جنبش انقلابی مردم ایران، جاما)، شهید رجائی حضور داشته و یکی از سخنرانان مراسم مذکور نیز آیت‌الله خامنه‌ای بود.[۱۹]

از دیگر فعالیت های صادق اسلامی در دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ نقش کلیدی و مهم­ش در بنیاد رفاه بود. یکی از موارد مهم ذکر شده در اساسنامه این بنیاد که به وسیله برخی روحانیون انقلابی و همچنین مبارزان اسلامگرا تاسیس گردید؛ کمک به تامین و بهبود زندگی نیازمندان، تاسیس آموزشگاهها همچنین نشر معارف اسلامی و انتشار نشریات و کتب در چهارچوب ارزشهای مذهبی بود.[۲۰]

این بنیاد که در آغاز فعالیت­ش به «گروه فرهنگی بنیاد» نیز معروف بوده، در پاییز ۱۳۴۸ تشکیل گردید. در ابتدای فعالیت فقط ۲۰ عضو داشته (من جمله صادق اسلامی) و با گروه فرهنگی رفاه، دبیرستان علوی، شرکت تعاونی سودبخش ارتباط مخفی داشت.[۲۱] مدتی بعد از شروع کار بود که بنیاد، مدرسه رفاه را بوجود آورد: «بنده و دوستانم یعنی شفیق، لاجوردی و اسلامی در بررسی های خود به این نتیجه رسیدیم که یکی از کمبودهای بارز جامعه مذهبی ما، نبودن مدارس دخترانه اسلامی است. ازین رو مصمم شدیم که مدرسه دخترانه رفاه را تاسیس کنیم برای ایجاد این مدرسه که بعدها به صورت یک مجتمع آموزشی درآمد و از دبستان تا دبیرستان را دربر گرفت».[۲۲]

مسئولین بنیاد رفاه در تدارک برگزاری کلاس عربی در سطح دبیرستان و حتی بالاتر برای افراد مذهبی نیز بودند و حتی برخی اعضای برجسته بنیاد همچون صادق اسلامی به آموختن عربی در سطح عالی مشغول بودند.[۲۳]

از دیگر اقدامات فرهنگی ـ مذهبی صادق اسلامی، نقش او در شرکت سهامی «فیلم در خدمت دین» بود که در شهریور ۵۲ تشکیل گردید. گفته شده که این شرکت به منظور «رفع نیاز مسلمین و جلوگیری از انحراف اخلاقی آنان» به وجود آمد و مسئولین آن، انتظار سود مادی نداشته بلکه بنابر اظهار یکی از سهامداران آن «سهامی که خریداری شده جزء خیرات محسوب می­کنیم».[۲۴]

پانویس

  1. شهید صادق (یاران امام به روایت اسناد ساواک؛ شهید محمدصادق اسلامی)، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۲ش، مقدمه.
  2. شهید صادق، ص۴۲.
  3. همان، ص۳.
  4. نشریه ذکر به نقل از توکلی بینا، شماره ۲۷، شهریور ۱۳۸۷، ص۱۹.
  5. علی باقری، خاطرات ۱۵ خرداد، دفتر چهارم،‌ تهران: انتشارات حوزه هنری، ۱۳۷۵، ص۱۱۰.
  6. علی باقری، خاطرات ۱۵ خرداد، تهران: انتشارات سوره مهر، ۱۳۸۱، ص۱۴۸.
  7. شهید صادق، ص۱۲۰.
  8. همان، صص ۱۲۵-۱۴۰.
  9. همان، صص۱۲۸-۱۲۹.
  10. همان، ص۱۴۵.
  11. همان، صص۱۵۰-۱۵۵.
  12. شهید دکتر محمدحسین بهشتی (یاران امام به روایت اسناد ساواک)، جلد۳، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۷ش، ص۲۰۵.
  13. شهید صادق، صص۲۴۷-۲۴۹؛ همچنین نک: شهید دکتر محمدحسین بهشتی، صص۲۴۴، ۲۵۹ و ۲۷۰.
  14. داود قاسم‌پور، خاطرات محسن رفیق‌دوست، تهران: مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۶ش، صص۸۲-۸۳.
  15. شهید صادق، صص۲۰۹-۲۱۷؛ دکتر محمدجواد باهنر (یاران امام به روایت اسناد ساواک)، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۹، صص ۵۱۵-۵۳۸.
  16. شهید صادق، ص۱۸۹.
  17. شهید صادق، صص۲۰۱-۲۰۲؛ استاد شهید مرتضی مطهری (یاران امام به روایت اسناد ساواک)، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۲ش، صص۳۵۵، ۳۶۴-۳۶۵، ۴۰۶-۴۰۷.
  18. جواد کامور، خاطرات سید مرتضی نبوی، تهران: انتشارات سوره مهر، ۱۳۸۷ش، ص۱۰۹.
  19. شهید صادق، صص۲۲۶-۲۲۷.
  20. همان، ص۱۷۹.
  21. همان، صص۱۷۰-۱۷۲.
  22. محمود طاهراحمدی، خاطرات ابوالفضل توکلی بینا، تهران: مرکز اسناد انقلاب، ۱۳۸۴ش، ص۱۳۸.
  23. شهید صادق، ص۱۷۳ و صص۳۷۰-۳۷۱.
  24. همان، ص۲۳۹.

منبع