غرقاب: تراجم أعلام القرن الحادی عشر و ما بعده (کتاب)
کتاب «غرقاب: تراجم أعلام القرن الحادی عشر و ما بعده»، از آثار سید محمدمهدى بن محمدعلى موسوى شفتى (۱۲۷۷ یا ۱۲۷۸-۱۳۲۶ق) است که نویسنده در آن، گزارش شرح حال، آثار و اندیشههاى تعداد صد تن از اندیشمندان شیعه در قرن یازدهم هجرى و بعد از آن را به زبان عربى بیان کرده است.
ساختار کتاب
این کتاب از مقدمه آیتالله شیخ هادى نجفى و مقدمه مصححان و مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل دو مرحله و یک خاتمه) تشکیل شده است. آیتالله نجفى در مقدمهاش کتاب حاضر و نویسندهاش را شناسانده و اظهار نظر کرده است که عبارات عربى اثر حاضر، ضعیف است؛ چون نویسندهاش عربزبان نیست و در ایران رشد کرده و براى آنکه کتابش فایدهاش بیشتر شود به زبان عربى نوشته است.[۱]
کلمه «غرقاب» در عنوان کتاب اشاره به ماده تاریخ تألیف این اثر است.[۲] منظور این است که کلمه «غرقاب» با حساب حروف ابجد - که بهصورت جمع ارزش عددى حروف استفاده شده در کلمه مورد نظر انجام مىشود - برابر است با: (غ (۱۰۰۰)+ ر (۲۰۰)+ ق (۱۰۰)+ ا (۱)+ ب (۲) ۱۳۰۳) یعنى نگارش این اثر در سال ۱۳۰۳ق، به انجام رسیده است.
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمهاش یادآور شده است که مقصود اصلى فقط یادکرد کسانى است که در قرن یازدهم هجرى قمرى زیستهاند و اما ذکر کسانى که بعد از آن آمدهاند، بهصورت استطرادى و تیمنى است و این مختصر را نوشتم؛ چون وجود ناقص بهتر از عدم صرف است و براى آنکه این مطالب فراموش نشود. براى تولید اثر حاضر، از منابع متعدد و معتبرى به زبان عربى و فارسى (۲۰۲ کتاب) استفاده شده و نام و مشخصات کتابشناختى آنها ذکر گردیده است.[۳]
برخى از مطالب جالب این کتاب، عبارت است از:
- مولى عبدالله تونى، از باتقواترین و باورعترین مردم و مایل به مشرب اخباریان و ساکن مشهد الرضا(ع) بود و در همان جا مدفون شد. از تصنیفات اوست: حاشیه بر «الإرشاد» و «المدارک» و «الوافیة فی أصول الفقه» که سید صدرالدین قمى آن را شرح کرده است و متن و شرح با هم معروفند در نزد دانشمندان. او در سال ۱۰۷۱ق، در دولت شاه عباس دوم درگذشت.[۴]
- فاضل گیلانى مولى محمد اصفهانى، مشهور به «سراب»، شاگرد مولى سبزوارى بود. او تألیفات چندى دارد و کرامتى روشن. او در اول خیابان چهارباغ خواجو و ابتداى تخت فولاد دفن شد و براى او قبهاى عالى است و این خیابان معروف است به خیابان عبداللهخان ملقب به امینالدوله اصفهانى؛ همانطورکه چهارباغ معروف به چهارباغ خواجو، معروف به چهارباغ صدرى است؛ چون پدر امینالدوله معروف به صدر اصفهانى، مسمى به حاج محمدحسن خان آن را ساخته است.[۵]
- سید امجد و فاضل متبحر ممجد عالم ربانى آقا سید محمد مجاهد فرزند سید على طباطبائى صاحبالریاض است. او در نزد پدرش و همچنین در نزد علامه بحرالعلوم شروع به تحصیل کرد و شوهر دختر بحرالعلوم بود و مادر بزرگوارش دختر مروج بهبهانى بود و در زمان حیات پدرش به اصفهان منتقل شد و در آنجا سیزده سال اقامت کرد و به تدریس و تألیف مفاتیح پرداخت. سپس بعد از وفات پدرش به عتبات عالیات منتقل شد و ریاست عامه از جهت افتا و حکومت و قضاوت بین مردم و مرجعیت نزد سلطان و رعیت، به او رسید تاآنکه سلطان مشکور مغفور، فتحعلى شاه او را به دفاع در برابر روسیه و جهاد با آن باغیان بعد از استیلایشان بر بعضى از ولایات ایران مثل قبه و گنجه و شیروان، فراخواند، پس این سید معظم همراه با هزاران هزار از صلحا و متدینین و طلاب و علما، مانند مولى احمد نراقى، ملا عبدالوهاب قزوینى، شهید ثالث ملا محمدتقى قزوینى - مؤلف منهج الاجتهاد - و برادر شهید ثالث حاج ملا محمدصالح قزوینى و... با فرماندهى نائبالسلطنه عباس میرزا پسر شاه براى جهاد خارج شد، ولى شد آنچه شد و لشکر کافران غلبه کرد و زبان منافقان باز شد؛ پس این سید مجاهد در مراجعه به قزوین، بهخاطر شدت غم و غصه و تأسف درگذشت و جنازهاش به کربلاى معلى حمل شد.[۶]
- شیخ مرتضى ریزى اصفهانى (حدود ۱۲۵۰-۱۳۲۹ق): عالم کامل و عامل فاضل مدقق شیخ ما، شیخ مرتضى اصفهانى که در نجف اشرف در نزد سید معظم چند سال متعدد مشغول شد و بعد از فراغت به اصفهان بازگشت و طلاب از او استفاده کردند. انصاف آن است که او جامع بین تدقیق و تحقیق و حسن تقریر و خوشبیانى است.[۷]
وضعیت کتاب
آقایان مهدى باقرى سیانى و محمود نعمتى، اثر حاضر را تحقیق و تصحیح کردهاند. براى این کتاب در پایان آن، فهرست منابع عربى، فهرست منابع فارسى و فهرست مطالب ذکر شده است. متأسفانه فهارس فنى (آیات، روایات، اعلام، امکنه و...) آماده نشده است.
مصححان ویژگىهاى اثر حاضر و روش تحقیق نسخه خطى آن را بیان کرده و تصویرى از نسخه مخطوط آن را آوردهاند.[۸]
پانویس
منبع
ویکی نور