دعای ۳۳ صحیفه سجادیه/ شرح‌ها و ترجمه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

فهرست دعاهای صحیفه سجادیه

متن دعای ۳۳ صحیفه سجادیه


دعا هنگام استخاره؛

وَ کانَ، مِنْ دُعَائِهِ علیه‌السلام فِی الِاسْتِخَارَةِ:

اللَّهُمَّ إِنِی أَسْتَخِیرُک بِعِلْمِک، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اقْضِ لِی بِالْخِیرَةِ وَ أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ الِاخْتِیارِ، وَ اجْعَلْ ذَلِک ذَرِیعَةً إِلَی الرِّضَا بِمَا قَضَیتَ لَنَا وَ التَّسْلِیمِ لِمَا حَکمْتَ، فَأَزِحْ عَنَّا رَیبَ الِارْتِیابِ، وَ أَیّدْنَا بِیقِینِ الْمُخْلِصِینَ.

وَ لَا تَسُمْنَا عَجْزَ الْمَعْرِفَةِ عَمَّا تَخَیرْتَ فَنَغْمِطَ قَدْرَک، وَ نَکرَهَ مَوْضِعَ رِضَاک، وَ نَجْنَحَ إِلَی الَّتِی هِی أَبْعَدُ مِنْ حُسْنِ الْعَاقِبَةِ، وَ أَقْرَبُ إِلَی ضِدِّ الْعَافِیةِ.

حَبِّبْ إِلَینَا مَا نَکرَهُ مِنْ قَضَائِک، وَ سَهِّلْ عَلَینَا مَا نَسْتَصْعِبُ مِنْ حُکمِک، وَ أَلْهِمْنَا الِانْقِیادَ لِمَا أَوْرَدْتَ عَلَینَا مِنْ مَشِیتِک، حَتَّی لَا نُحِبَّ تَأْخِیرَ مَا عَجَّلْتَ، وَ لَا تَعْجِیلَ مَا أَخَّرْتَ، وَ لَا نَکرَهَ مَا أَحْبَبْتَ، وَ لَا نَتَخَیّرَ مَا کرِهْتَ.

وَ اخْتِمْ لَنَا بِالَّتِی هِی أَحْمَدُ عَاقِبَةً، وَ أَکرَمُ مَصِیراً، إِنَّک تُفِیدُ الْکرِیمَةَ، وَ تُعْطِی الْجَسِیمَةَ، وَ تَفْعَلُ مَا تُرِیدُ، وَ أَنْتَ عَلَی کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ.

ترجمه‌ها

ترجمه انصاریان

دعا در طلب خیر از خداوند:

خداوندا از تو به سبب دانشت [که بر همه چیز آگاهی] درخواست خیر دارم. پس بر محمد و آلش درود فرست، و در حقّم به خیر حکم کن،

و شناخت آنچه را که برایمان اختیار کردی به ما الهام فرما، و آن را برای ما سبب خشنودی به قضایت، و تسلیم به حُکمت قرار ده، پس دلهره شک را از ما دور کن، و ما را به یقین مخلصین تأیید فرما،

و ما را دچار فروماندگی از معرفت آنچه برایمان اختیار کرده‌ای مکن، که قدر حضرتت را سبک انگاریم، و مورد رضای تو را ناپسند داریم، و به چیزی که از حسن عاقبت دورتر، و به خلاف عافیت نزدیک‌تر است میل پیدا کنیم.

آنچه را از قضای خود که ما از آن اکراه داریم محبوب قلبمان کن، و آنچه را از حکم تو سخت می‌پنداریم بر ما آسان ساز،

و گردن نهادن به آنچه از مشیت و اراده‌ات بر ما وارد آورده‌ای به ما الهام فرما، تا تأخیر آنچه را تعجیل فرمودی، و تعجیل آنچه را به تأخیر انداختی دوست نداریم، و هر آنچه محبوب توست ناپسند ندانیم، و آنچه را تو نمی‌پسندی انتخاب نکنیم.

و کار ما را به آنچه عاقبتش پسندیده تر، و مآلش بهتر است پایان بخش، که تو عطای نفیس مرحمت می‌کنی، و نعمت‌های بزرگ می‌بخشی، و هر چه می‌خواهی آن کنی، و بر هر چیز قدرت داری.

شرح‌ها

دیار عاشقان (انصاریان)

دعاى سى و سوم: در استخاره و درخواست خیر و نیکى:

«اَللَّهُمَّ إِنِی أَسْتَخِیرُک بِعِلْمِک فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِهِ وَ اقْضِ لِی بِالْخِیرَةِ وَ أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ الاِخْتِیارِ وَ اجْعَلْ ذَلِک ذَرِیعَةً إِلَى الرِّضَا بِمَا قَضَیتَ لَنَا وَ التَّسْلِیمِ لِمَا حَکمْتَ فَأَزِحْ عَنَّا رَیبَ الاِرْتِیابِ وَ أَیدْنَا بِیقِینِ الْمُخْلِصِینَ

وَ لاَ تَسُمْنَا عَجْزَ الْمَعْرِفَةِ عَمَّا تَخَیرْتَ فَنَغْمِطَ قَدْرَک وَ نَکرَهَ مَوْضِعَ رِضَاک وَ نَجْنَحَ إِلَى الَّتِی هِی أَبْعَدُ مِنْ حُسْنِ الْعَاقِبَةِ وَ أَقْرَبُ إِلَى ضِدِّ الْعَافِیةِ

حَبِّبْ إِلَینَا مَا نَکرَهُ مِنْ قَضَائِک وَ سَهِّلْ عَلَینَا مَا نَسْتَصْعِبُ مِنْ حُکمِک وَ أَلْهِمْنَا الاِنْقِیادَ لِمَا أَوْرَدْتَ عَلَینَا مِنْ مَشِیتِک حَتَّى لاَ نُحِبَّ تَأْخِیرَ مَا عَجَّلْتَ وَ لاَ تَعْجِیلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لاَ نَکرَهَ مَا أَحْبَبْتَ وَ لاَ نَتَخَیرَ مَا کرِهْتَ

وَ اخْتِمْ لَنَا بِالَّتِی هِی أَحْمَدُ عَاقِبَةً وَ أَکرَمُ مَصِیراً إِنَّک تُفِیدُ الْکرِیمَةَ وَ تُعْطِی الْجَسِیمَةَ وَ تَفْعَلُ مَا تُرِیدُ وَ أَنْتَ عَلَى کلِّ شَیء قَدِیرٌ»:

استخاره:

علامه بزرگوار، مرحوم مجلسى(رحمه الله) که از روایات شناسان کم نظیر عالم اسلام است و عظمت خدمات او به معارف الهیه و مسائل ملکوتیه و مکتب اهل بیت همچون آفتاب روشن است، در جلد نود و یکم "بحار" نزدیک به صد و چهل و هفت صفحه در باب استخاره روایات و مطالب مهمّى ذکر فرموده است.

من تا جائیکه مسئله استخاره براى خوانندگان واضح و روشن شود به قسمتى از آن مطالب و روایات اشاره مى کنم، و مطالعه کنندگان عزیز را براى دریافت مفسّر این مسئله "بحارالانوار" جلد نود و یک صفحه ۱۴۱ تا ۲۸۶ ارجاع مى دهم.

اصل استخاره چنانکه اکثر روایات معتبره نشان مى دهد به این معناست که انسان از استبداد به رأى در تمام امورش که روزنه اى براى تسلط شیطان است، و از اعتماد به نظر و عقل خودش بدون رعایت نظر اهل بصیرت و اندیشه در امام بماند، که استبداد به رأى و تنها به نظر و عقل خود تکیه کردن، عین ضلالت، و افتادن در مسیر شقاوت، و زمینه سازى براى انواع شرور و ضرر و زیان است.

استخاره به معناى توسل و دعا است، استخاره به معناى رو آوردن به پیشگاه حق و درخواست تحقق خیر در انجام امر از حضرت حق است.

استخاره توکل به خدا در جمیع امور، و اقرار به جهل به مصالح خویش نزد حق و واگذارى تمام جهات زندگى به دست رحمت دوست، و طلب خیر براى امر دنیا و آخرت از حضرت حق است.

این گونه استخاره بنابر رویت و عمل اولیاء خدا از طریق دعا، یا باز کردن قرآن البته با رعایت شرایط لازم، یا تسبیح یا قرعه یا مشورت با پاکان عملى است مستحب و در مجموع داراى نتیجه مثبت.

اما فال گرفتن و رمّالى براى درک خیر کارى است نامشروع و عملى است خلاف عقل و منطق، و ممّر کسب مال براى تبلان و تن پروران.

از حضرت صادق((علیه السلام)) روایت شده:

اِذا اَرادَ اَحَدُکمْ اَمْراً فَلا یشاوِرْ فِیهِ اَحَداً حَتّى یبْدَأْ فَیشاوِرَ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَقیلَ لَهُ: ما مُشاوَرَةُ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ قالَ: یسْتَخیرُ اللهَ فیهِ اَوَّلا ثُمَّ یشاوِرُ فیهِ، فَاِنَّهُ اِذا بَدَأَ بَاللهِ اَجْرَى اللهُ لَهُ الْخَیرَ عَلى لَسانِ مَنْ شاءَ مِنَ الْخَلْقِ:(۱)

هرگاه یکى از شما اراده کارى کرد، با احدى قبل از حضرت حق مشورت نکند، ابتداى مشورت خود را با پروردگار قرار دهد. عرضه داشتند: مشاورت با خداوند چگونه است؟ فرمود: به صورت دعا از حضرت حق بخواهد که آنچه خیر اوست پیش آورد، سپس با اهلش مشورت کند، که هر کس از خداوند خیر بخواهد حضرت محبوب خیرش را بر زبان هر که از خلقش بخواهد جارى کند.

روى این حساب باید گفت: حقیقت استخاره گدائى و درخواست خیر از خداوند است، و چون اکرم الاکرمین کسى را از درگاهش ناامید نمى کند استجابت این گونه دعا را جارى شدن خیر به وقت مشورت بر زبان غیر براى دعا کننده قرار مى دهد.

امام صادق((علیه السلام)) مى فرماید: حدود مشورت را نیز رعایت کن و آن چهار چیز است: طرف مشورت باید عاقل، آزاد و مؤمن، رفیق موافق، و نگهدارنده اسرار باشد.

حضرت صادق((علیه السلام)) مى فرماید: وقتى یکى از شما خواست بخرد یا بفروشد یا وارد کارى شود، با یاد خدا شروع کند و این گونه از او بخواهد: الهى قصد چنین کارى دارم اگر این کار برایم در دین و دنیا و آخرت خیر است بر من آسان کن، اگر شرّ است از من بگردان. سپس با ده مؤمن یا پنج مؤمن دوبار یا با دو مؤمن پنج بار یا با یک مؤمن ده بار مشورت کند.(۲)

عبدالله بن یعفور مى گوید: از حضرت صادق((علیه السلام)) در باب استخاره شنیدم: خدا را به عظمت و بزرگى یاد کن، و او را سپاس بگو، سپس بر محمّد و آلش درود فرست آنگاه بگو:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱- "بحار" ج۹۱، ص۲۵۲.

۲- "بحار" ج۹۱، ص۲۵۳.

اَللَّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُک بِاَنَّک عالِمُ الْغَیبِ وَ الشَّهادَةِ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ، وَ اَنْتَ علاَّمُ الْغُیوبِ، اَسْتَخیرُاللهَ بِرَحْمَتِهِ:(۱)

در مقدمه دعاى سى و سوم "صحیفه" فیض الاسلام آمده:

شیخ مفید فرموده: شایسته نیست کسى که از خداى تعالى استخاره مى نماید در چیزى باشد که او را از آن نهى کرده یا بر او واجب نموده است، استخاره در امر مباح و چیزى است که روا باشد، مانند رفتن به یکى از دو مجلس که جمع بین هر دو ممکن نباشد.

از جمله آداب کسى که استخاره مى کند آن است که ظاهر و باطن و آشکار و نهان او پاک و پاکیزه باشد، ظاهر او از نجاسات ظاهرى و باطنش از شک و دودلى.

امام صادق((علیه السلام)) مى فرماید: پدرم هرگاه مى خواست در کارى استخاره کند وضو مى گرفت و دو رکعت نماز مى خواند، و اگر خادمه اى با حضرت سخن مى گفت آن بزرگوار مى فرمود: سبحان الله و حرف دیگر نمى زد تا فراغت مى یافت.

از مجموع روایات و گفتار بزرگان استفاده مى شود که استخاره بر چهار نوع است:

۱- استخاره به دعا

۲- استخاره به قرآن

۳- استخاره به رقاع

۴- استخاره به تسبیح

۱. جابر بن عبدالله مى گوید: رسول خدا((صلى الله علیه وآله)) استخاره را به ما آموخت چنانکه سوره اى از قرآن را آموخت، و مى فرمود: هرگاه یکى از شما قصد کارى کند دو رکعت نماز غیر از نماز واجب بجا اورد سپس بگوید:

اَللَّهُمَّ اِنّى اَسْتَخیرُک بِعِلْمِک، وَ اَسْتَقْدِرُک بِقُدْرَتِک، وَ اَسْأَلُک مِنْ فَضْلِک الْعَظیمِ، فَاِنَّک تَقْدِرُ وَ لا اَقْدِرُ، وَ تَعْلَمُ وَ لا اَعْلَمُ، وَ اَنْتَ عَلاّمُ الْغُیوبِ. اَللَّهُمَّ اِنْ کنْتَ تَعْلَمُ اَنَّ هذا خَیرٌ لى فِى دینى وَ مَعاشى وَ عاقِبَةِ اَمْرى فَاقْدِرْهُ لى وَ یسِّرْهُ لى، ثُمَّ بارِک لى فیهِ، اَللَّهُمَّ وَ اِنْ کنْتَ تَعْلَمُ اَنَّ هَذا الاَْمْرَ شَرٌّ لى فِى دینى وَ مَعاشى وَ عاقِبَةِ اَمْرى فاَصْرِفْهُ عَنّى، وَ اصْرِفْنى عَنْهُ، وَاقْدِرْ لِىَ الْخَیرَ حَیثُ کانَ، ثُمَّ رَضِّنى بِهِ:(۲)

الهى من از تو به دانائیت خیر و نیکى درخواست مى کنم، و به توانائیت مى خواهم که خیر را بهره من گردانى، و احسان بزرگ تو را مى طلبم زیرا تو توانائى و من ناتوانم، و تو مى دانى و من نمى دانم، و تو به نهانیها عالمى، بار خدایا اگر مى دانى این کار در دین و زندگى و پایان کارم براى من خیر و نیکى است پس آن را برایم مقدّر و آسان و مبارک و نیکو گردان. و اگر مى دانى این کار در دین و زندگى و پایان کارم براى من شرّ و بدى است پس آن را از من و مرا از آن دور فرما، و آنچه که خیر من است برایم مقدّر کن، سپس مرا به آن خوشنور نما.

این مرحله از استخاره در حقیقت دعا و درخواست از حضرت ربّ العزّه براى گشایش کار و پیش گیرى از ضرر با کمک رحمت اوست.

۲. استخاره به قرآن به فرموده حضرت صادق((علیه السلام)) بدین صورت است.

هرگاه خواستى از کتاب عزیز استخاره کنى پس از بسم الله الرحمن الرحیم بگو:

اَللَّهُمَّ اِنْ کانَ فِى قَضائِک وَ قَدَرِک اَنْ تَمُنَّ عَلى شیعَةِ آلِ مُحَمَّد صلّى اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ بِفَرَجِ وَلیک وَ حُجَّتِک عَلى خَلْقِک فَاَخْرِجْ اِلَینا آیةً مِنْ کتابِک نَسْتَدِلَّ بِها عَلى ذلِک:(۳)

بار خدایا اگر در قضا و قدر توست که بر پیروان آل محمّد صلّى الله علیه و آله به فرج ولىّ و حجّتت بر خلقت منّت گذارده خیر و نیکى بخشى، پس آیه اى از کتاب خود را براى ما بیرون آور که آن را بر منّت نهادن تو دلیل آوریم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱- "بحار" ج۹۱، ص۲۵۶.

۲- "بحار" ج۹۱، ص۲۶۵.

۳- "بحار" ج۹۱، ص۲۴۶.

حضرت مى فرماید: سپس قرآن را مى گشائى و شش ورق مى شمارى و از ورق هفتم شش سطر، و آنچه در آن است مى اندیشى.

۳. امام صادق((علیه السلام)) فرمود: استخاره به رقاع به این نحو است: روى سه قطعه کاغذ بنویس:

بِسْمِ اللهِ الرّحمن الرّحیم، خِیرَةٌ مِنَ اللهِ الْعَزیزِ الْحَکیمِ لِفُلانِ بْنِ فُلانَةَ، اِفْعَلْ.

و روى سه قطعه دیگر بنویس:

بِسْمِ اللهِ الرّحمن الرّحیم، خِیرَةٌ مِنَ اللهِ الْعَزیزِ الْحَکیمِ لِفُلانِ بْنِ فُلانَةَ، لا تَفْعَلْ.

آنگاه هر شش قطعه را زیر جانماز بگذار، سپس دو رکعت نماز بجاى آور، چون از نماز فارغ شدى به سجده برو و صد مرتبه بگو:

اَسْتَخیرُ اللهَ بِرَحْمَتِهِ خِیرَةً فى عافِیة.

پس بنشین و بگو:

اَللَّهُمَّ خِرْلى وَ اخْتَرْلى فى جَمیعِ اُمُورى فى یسْر مِنْک وَ عافِیة:

آنگاه شش قطعه را با دست خود مخلوط کن و تک تک بردار اگر سه مرتبه پشت سر هم "افعل" آمد آن کار را انجام بده، و اگر سه بار پشت سر هم "لا تفعل" آمد آن را ترک کن، و اگر یکى افعل بود و دیگرى لاتفعل وقتى قطعه ها به پنج رسید به آنچه که در آن اکثریت دارد عمل کن و ششمین کاغذ را رها نموده توجه مکن.(۱)

۴. حضرت صادق((علیه السلام)) در باب استخاره با تسبیح فرمود: یک بار سوره حمد را بخوان، و سه بار توحید را، و پانزده مرتبه صلوات فرست آنگاه بگو:

اَللَّهُمَّ اِنّى اَسْألُک بِحَقِّ الْحُسَینِ وَجَدِّهِ وَ اَبیهِ وَ اُمِّهِ وَ اَخیهِ وَ الاَْئِمِّةِ مِنْ ذُرِّیتِهِ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَ اَنْ تَجْعَلَ لِىَ الْخِیرَةَ فِى هذِهِ السَّجبْحَةِ، وَ اَنْ تُرِینى ما هُوَ الاَْصْلَحُ فِى الدِّینِ وَ الدُّنْیا. اَللَّهُمَّ اِنْ کانَ الاَْصْلَحُ لى فِى دینى وَ دُنْیاىَ وَ عاجِلِ اَمْرى وَ آجِلِهِ فِعْلَ ما اَنا عازِمٌ عَلَیهِ فَأْمُرْنى، وَ اِلاّ فَانْهَنى، اِنَّک عَلى کلِّ شَىْء قَدیرٌ:(۲)

بار خدایا به حق حسین و جد و پدر و مادر و برادر و امامان از فرزندان او، از تو مى خواهم که بر محمّد و آلش درود فرستى، و براى من در این تسبیح خیر و نیکى قرار دهى، و آنچه را که در دین و دنیا براى من شایسته تر است مقدّر فرمائى.

بار خدایا اگر کارى را که تصمیم دارم در دین و دنیایم و هم اکنون و پس از این براى من شایسته است مرا به آن امر کن و اگر نه نهى فرما، زیرا تو بر هر چیز توانائى.

سپس یک مشت از تسبیح را مى گیرى و مى شمارى و مى گوئى:

سُبْحانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ للهِ وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ.

پس اگر دانه آخر سبحان الله بود در بجا نیاوردن آن کار مختارى، و اگر الحمدالله بود آن امر است، بجاى آور، و اگر لااله الاّ الله بود نهى است، آن را بجا نیاور.

ترجمه متن دعاى استخاره

"بارالها از دانش و علمت درخواست خیر مى کنم، پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و درباره ام به خیر حکم فرما، و شناخت برگزیدن راه را به ما ملهم ساز، و آن را براى ما وسیله رضا به قضایت و تسلیم به حکمت قرار ده، و پریشانى شک را از ما دور ساز، و ما را به یقین مخلصین تأیید فرما، و ما را دچار فروماندگى از شناخت آنچه برایمان برگزیدى مکن، که قدر تو را سبک شماریم و مورد رضاى تو را ناپسند داریم، و به چیزى که از حسن عاقبت دورتر و به خلاف عافیت نزدیکتر است متمایل شویم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱- "بحار" ج۹۱، ص۲۳۰.

۲- "بحار" ج۹۱، ص۲۵۰.

آنچه را از قضاى خود که ما از آن اکراه داریم پیش ما محبوب ساز، و آنچه را از حکم تو دشوار مى پنداریم بر ما آسان کن، و گردن نهادن به آنچه از مشیتت بر ما وارد آوردى را به ما ملهم ساز، تا تأخیر آنچه را تعجیل فرمودى و تعجیل آنچه را به تأخیر افکندى دوست نداریم، و آنچه محبوب توست ناپسند ندانیم، و آنچه تو نمى پسندى برنگزینیم.

و کار ما را به آنچه فرجامش پسندیده تر و مآلش بهتر است پایان بخش، که تو عطایاى نفیس مى دهى، و نعمت هاى بزرگ مى بخشى، و هر چه خواهى آن کنى، و بر هر چیز توانائى".

گر پذیرى تو زمن جان چه شود *** کار بر من کنى آسان چه شود

دل زمن بردى و جان شد مشتاق *** گو فداى تو شود جان چه شود

برقع از روى چو مه برگیرى *** تا شوم واله و حیران چه شود

از گلستان رخ و زلف تو من *** گر بچینم گل و ریحان چه شود

گر دهان را به سخن بگشائى *** تا برم قند فراوان چه شود

ساقى چشم تو گر باده دهد *** تا خرد مست شود زان چه شود

فکنى زان لب شیرین شورى *** در نهاد شکر ستان چه شود

گره از زلف اگر بگشائى *** تا شود خلق پریشان چه شود

سر فیض ار بودت تا از تو *** شودش کار بسامان چه شود

بنوازى تو اگر مورى را *** تا شود رشک سلیمان چه شود