دعای ۲۴ صحیفه سجادیه/ شرح‌ها و ترجمه‌ها (بخش سوم)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

فهرست دعاهای صحیفه سجادیه

متن دعای ۲۴ صحیفه سجادیه

شرح و ترجمه دعا:

بخش اول - بخش دوم - بخش سوم - بخش چهارم

اللَّهُمَّ وَ مَا مَسَّهُمَا مِنِّی مِنْ أَذًی، أَوْ خَلَصَ إِلَیهِمَا عَنِّی مِنْ مَکرُوهٍ، أَوْ ضَاعَ قِبَلِی لَهُمَا مِنْ حَقٍّ، فَاجْعَلْهُ حِطَّةً لِذُنُوبِهِمَا، وَ عُلُوّاً فِی دَرَجَاتِهِمَا، وَ زِیادَةً فِی حَسَنَاتِهِمَا، یا مُبَدِّلَ السَّیئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ.

اللَّهُمَّ وَ مَا تَعَدَّیا عَلَی فِیهِ مِنْ قَوْلٍ، أَوْ أَسْرَفَا عَلَی فِیهِ مِنْ فِعْلٍ، أَوْ ضَیعَاهُ لِی مِنْ حَقٍّ، أَوْ قَصَّرَا بی‌ عَنْهُ مِنْ وَاجِبٍ فَقَدْ وَهَبْتُهُ لَهُمَا، وَ جُدْتُ بِهِ عَلَیهِمَا وَ رَغِبْتُ إِلَیک فِی وَضْعِ تَبِعَتِهِ عَنْهُمَا، فَإِنِّی لَا أَتَّهِمُهُمَا عَلَی نَفْسِی، وَ لَا أَسْتَبْطِئُهُمَا فِی بِرِّی، وَ لَا أَکرَهُ مَا تَوَلَّیاهُ مِنْ أَمْرِی یا رَبِّ.

فَهُمَا أَوْجَبُ حَقّاً عَلَی، وَ أَقْدَمُ إِحْسَاناً إِلَی، وَ أَعْظَمُ مِنَّةً لَدَی مِنْ أَنْ أُقَاصَّهُمَا بِعَدْلٍ، أَوْ أُجَازِیهُمَا عَلَی مِثْلٍ، أَینَ إِذاً -یا إِلَهِی- طُولُ شُغْلِهِمَا بِتَرْبِیتِی! وَ أَینَ شِدَّةُ تَعَبِهِمَا فِی حِرَاسَتِی! وَ أَینَ إِقْتَارُهُمَا عَلَی أَنْفُسِهِمَا لِلتَّوْسِعَةِ عَلَی!

هَیهَاتَ، مَا یسْتَوْفِیانِ مِنِّی حَقَّهُمَا، وَ لَا أُدْرِک مَا یجِبُ عَلَی لَهُمَا، وَ لَا أَنَا بِقَاضٍ وَظِیفَةَ خِدْمَتِهِمَا، فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعِنِّی یا خَیرَ مَنِ اسْتُعِینَ بِهِ، وَ وَفِّقْنِی یا أَهْدَی مَنْ رُغِبَ إِلَیهِ، وَ لَا تَجْعَلْنِی فِی أَهْلِ الْعُقُوقِ لِلْآبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ، یوْمَ تُجْزی کلُّ نَفْسٍ بِما کسَبَتْ وَ هُمْ لا یظْلَمُونَ.

ترجمه‌ها

ترجمه انصاریان

خداوندا اگر از جانب من آزاری به آنان رسیده، یا از من کار ناخوشایندی دیده‌اند، یا حقی از آنان به وسیله من از بین رفته، همه را موجب پاک شدن آنان از گناهانشان و مایه رفعت مقامشان و افزونی حسناتشان قرار ده،‌ای که بدی‌ها را به چندین برابر به خوبی تبدیل می‌نمایی.

الهی اگر در گفتار با من از اندازه بیرون رفته‌اند، یا در عملی نسبت به من زیاده‌روی نموده‌اند، یا حقی از من ضایع کرده‌اند، یا از وظیفه پدر و مادری در حق من کوتاهی نموده‌اند، حق خود را به آنان بخشیدم، و آن را برایشان نثار کردم، و از تو می‌خواهم که وزر و وبال آن را از دوش آنان برداری، زیرا که من نسبت به خود آنان را در کوتاهی حق متهم نمی‌کنم، و آنان را در مهربانی در حق خودم سهل انگار نمی‌دانم، و از آنچه درباره‌ام انجام داده‌اند ناراضی نیستم‌ ای پروردگار من؛

زیرا رعایت حق آنان بر من واجب تر، و احسانشان نسبت به من دیرینه‌تر، و منّتشان بر من بیشتر از آن است که از آنان از روی عدل تقاص بکشم، یا نسبت به ایشان معامله به مثل کنم، الهی اگر چنین کنم پس روزگار مدیدی که در تربیت من سپری کرده‌اند، و رنج‌های زیادی که در نگاهداری من تحمّل نموده‌اند، و آن همه که بر خود تنگ گرفتند تا زندگی مرا گشایشی باشد چه می‌شود؟

بدون شک بعید است که بتوانند حق خود را از من دریافت دارند، و من نمی‌توانم حقوقی را که بر عهده‌ام دارند تدارک نمایم، و وظیفه خدمت آنان را بجای آورم، پس بر محمد و آلش درود فرست، و‌ای بهترین کسی که از تو یاری جویند مرا یاری ده، و‌ای راهنماینده تر کسی که به او روی آورده می‌شود مرا توفیق ده، و در آن روزکه همه بدون آنکه برآنان ستم رود جزا می‌بینند مرا در زمره آنان که عاق پدر و مادرند قرار مده.

شرح‌ها

دیار عاشقان (انصاریان)

«اَللَّهُمَّ وَ مَا مَسَّهُمَا مِنِّی مِنْ أَذًى أَوْ خَلَصَ إِلَیهِمَا عَنِّی مِنْ مَکرُوه أَوْ ضَاعَ قِبَلِی لَهُمَا مِنْ حَقّ فَاجْعَلْهُ حِطَّةً لِذُنُوبِهِمَا

وَ عُلُوّاً فِی دَرَجَاتِهِمَا وَ زِیادَةً فِی حنَاتِهِمَا یا مُبَدِّلَ السَّیئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحنَاتِ

اَللَّهُمَّ وَ مَا تَعَدَّیا عَلَی فِیهِ مِنْ قَوْل أَوْ أَسْرَفَا عَلَی فِیهِ مِنْ فِعْل أَوْ ضَیعَاهُ لِی مِنْ حَقّ أَوْ قَصَّرَا بِی عَنْهُ مِنْ وَاجِب فَقَدْ وَهَبْتُهُ لَهُمَا

وَ جُدْتُ بِهِ عَلَیهِمَا وَ رَغِبْتُ إِلَیک فِی وَضْعِ تَبِعَتِهِ عَنْهُمَا فَإِنِّی لاَ أَتَّهِمُهُمَا عَلَى نَفْسِی وَ لاَ أَسْتَبْطِئُهُمَا فِی بِرِّی وَ لاَ أَکرَهُ مَا تَوَلَّیاهُ مِنْ أَمْرِی یا رَبِّ

فَهُمَا أَوْجَبُ حَقّاً عَلَی وَ أَقْدَمُ إِحْسَاناً إِلَی وَ أَعْظَمُ مِنَّةً لَدَی مِنْ أَنْ أُقَاصَّهُمَا بِعَدْل أَوْ أُجَازِیهُمَا عَلَى مِثْل

أَینَ إِذاً ـ یا إِلَهِی ـ طُولُ شُغْلِهِمَا بِتَرْبِیتِی وَ أَینَ شِدَّةُ تَعَبِهِمَا فِی حِرَاسَتِی وَ أَینَ إِقْتَارُهُمَا عَلَى أَنْفُسِهِمَا لِلتَّوْسِعَةِ عَلَی

هَیهَاتَ مَا یسْتَوْفِیانِ مِنِّی حَقَّهُمَا وَ لاَ أُدْرِک مَا یجِبُ عَلَی لَهُمَا وَ لاَ أَنَا بِقَاض وَظِیفَةَ خِدْمَتِهِمَا

فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِهِ وَ أَعِنِّی یا خَیرَ مَنِ اسْتُعِینَ بِهِ وَ وَفِّقْنِی یا أَهْدَى مَنْ رُغِبَ إِلَیهِ

وَ لاَ تَجْعَلْنِی فِی أَهْلِ الْعُقُوقِ لِلآْبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ یوْمَ تُجْزَى کلُّ نَفْس بِمَا کبَتْ وَ هُمْ لاَ یظْلَمُونَ»:

ممکن است پدران و مادران نسبت به وظیفه و مسئولیت مهمى که از جانب حق درباره فرزندان به عهده آنان گذاشته شده بر اثر جهل، یا کم ظرفیتى، یا سختى هاى زندگى سستى ور زند و از اداى حق آنان کوتاهى نمایند، در این صورت از نظر اسلام بر فرزندان است که آنان را دعا کنند و از تقصیر در خدمتشان بگذرند، و تمام حقوق خود را که بر عهده پدر و مادر است ببخشند، و از حضرت حق بخواهند که آنان را مورد لطف قرار دهد; چرا که مقدار تقصیر آنان در حق فرزند قابل مقایسه با زحمات آنان نیست، به همین خاطر در جملات عرشى بالا حضرت سجاد علیه السلام بنابر خواسته اسلام درباره پدر و مادر دعا مى کند و از خداوند درخواست مغفرت و عفو نسبت به تقصیر آنان در حق فرزند مى نماید، و مى خواهد که آزار فرزند را در حق آنان با آمرزش و علّو درجات آنان و فزونى حسناتشان جبران کند.

"الهى و آزارى که از من به ایشان رسیده، یا ناپسندیى که از جانب من آنان را گرفته، یا حقّى که براى آنها نزد من تباه گشته، همه را اى خداى رحیم سبب ریختن گناهان و بلندى درجات و مقامها و فزونى حسنات و نیکى هایشان قرار ده، اى تبدیل کننده بدیها به چندین برابرش از خوبیها.

الهى آنچه پدر و مادر در گفتار و سخن با من تعدى نموده، یا درحق من بى جا رفتار کرده اند، یا حق مرا تباه ساخته اند، یا آنچه از واجبات درباره من کوتاهى کرده اند، من آن را به آنان بخشیدم و آن را وسیله احسان برایشان گردانیدم و از تو مى خواهم که وبال و گرفتارى آن را از ایشان بردارى، زیرا من درباره خود به ایشان گمان بد نمى برم، آنان را در مهربانى به خویش سهل انگارى نمى دانم، و از آنچه درباره ام نموده اند کراهت نداشته و دلگیر نیستم اى خداى من.

زیرا حق ایشان بر من واجب تر، و نیکیشان به من دیرین تر، و نعمتشان نزد من بزرگتر از آن است که آنها را به عدل و داد قصاص نموده، گروگیرى کنم، یا مانند آنچه نموده اند رفتار نمایم;و اگر چنین کنم پس در این هنگام اى خداى من بسیارى کار ایشان براى تربیت و پرورش من چه شد؟و سختى رنجشان در پاس داشتنم کو؟ و تنگى اى که براى گشایش بر من به خود هموار نموده اند کجاست؟!

هیهات، ایشان هرگز نمى توانند حق خود را از من بدرستى بگیرند، زیرا حقوق آنان بسیار و بیش از آن است که بتوانند همه آنها را بستانند، و من نمى توانم آنچه را که براى آنها بر من واجب است دریابم و شرط خدمت و چاکرى آنان را بجا آورم، پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و مرا در انجام وظیفه ام نسبت به آنها یارى ده، اى بهترین کسى که از او یارى مى خواهند و توفیقم ده اى راهنماینده تر کسى که به او رو مى آورند، و مرا روزى که هر نفسى به آنچه کرده جزا داده مى شود در حالى که به آنها ستم نمى شود در جرگه کسانى که با پدران و مادران بدرفتارى کرده و آنها را آزار داده اندقرار مده".

از زهرى روایت شده که:"حضرت سجاد علیه السلام با مادرش طعام نمى خورد و به مادر خود خوشرفتارترین مردم بود، از آن حضرت سبب طعام نخوردن با مادر را پرسیدند؟ فرمود: مى ترسم با مادر طعام خورم و چشم او به چیزى از خوردنى سبقت گیرد و من ندانسته آن را بخورم پس عاقّ او گردم".

سید جزایرى در شرح خود بر"صحیفه"پس از نقل این روایت مى نویسد:

مراد از مادر آن حضرت در اینجا پرورش دهنده آن حضرت است که که کنیز امام حسین علیه السلام بوده، و امّا مادر حقیقى آن بزرگوار چنان که صدوق از حضرت رضا علیه السلام روایت نموده هنگام زائیدن از دنیا رفته، پس امام حسین علیه السلام او را به کنیزى سپرد و آن حضرت او را مادر مى خواند.(۵۴۹)

پی نوشت:


۵۴۹ ـ ترجمه صحیفه فیض الاسلام، ص ۱۶۴.