امامزاده على از نواده گان امام موسى کاظم (عليه السلام)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

بقعه مذكور مقابل بيمارستان نكوئى واقع شده كه ظاهرا بناى آن مربوط به دوران قاجار بوده باشد. اما اينكه مدفون در بقعه ياد شده چه شخصيتى است حتى الآن مدرك و سندى كه ما را به آن راهنمائى نمايد برخورد نشده و فقط مرحوم ناصرالشريعه دركتاب"تاريخ قم" صفحه 133 ذيل همين مطلب مى نويسد: "شهر به قدر يك ميدان از دروازه رى از سمت كوره پزخانه ها كه دور مى شود، بقعه مختصر محقر و مخروبه ايست كه محاذى آن حوض مسقفى است، گويند امامزاده على موسى الرضا است و از قراى كه در لوح آن نوشته شده: امامزاده على از اولاد امام موسى بن جعفر(عليه السلام) است"

همانطوريكه بيان گرديد از شجره نامه و تاريخ تولد و وفات اين سيد جليل القدر و اينكه در چه تاريخى به شهر قم وارد شده اطلاع دقيقى در دست نيست، اما از بقعه ايكه براى وى بنا نموده اند معلوم مى گردد كه وى داراى شخصيتى عظيم بوده، و به جهت احترام وافر برايش چنين بقعه اى هر چند كوچك بنا نموده اند. در پايان دو نمونه از اشعاري را كه جهت پراكندى سادات از شعراى نامى شيعه سروده شده تقديم شما خوانندگان عزيزي نمائيم.

يكي از اصول شيعه اين است، كه زمين از نيكوكاران و رهبران الهى كه مردم را بطرف نيكي دعوت كنند و ازكردار ناشايسته باز دارند خالى نخواهد ماند، و هميشه مطالب شيعه در منابر و كتب منتشر مى شود، و جنايات مردان پست فطرت را با دلايل متقن و برامين باطل مى نمايد.

در عصر بنى عباش همانند عصر بنى اميه مؤمينن مخلصى بودند. كه باطل را رها كرده و در مقابل آن استقامت مى كردند، و از حق دفاع كرده و آنرا يارى مى نمودند، و خود را هدف ترس وخطر وتهمت قرار مى دادند، در ميان اين مبارزين علماء، فقهاء و شعراء و غير آن ديده مى شد.

تاريخ نام بسيارى از شعراء را حفظ كرده است، ولى عده اى از آنان در اثر ترس از حكومتهاي استبدادى نام خود را ظاهر نكرده و يا براى گرفتن رشوه تشيع خود را آشكار نمي سختند.

با اين كه عده نامشان مخفى گرديده عده اى را مورخين ضبط كرده اند كه يكى از اين شعراء"ابن رومي" است. ابن رومى در قصيده"جيميه" خود درباره مصيبت سادات و پراكندگى امامزادگان عاليمقام مى نويسد: اجنوا بنى العباس من شنآنكم واوكوا على ما فى العياب واشرجوا

اي بنى عباس، از آب پستى ذاتى كه داريد جنايت كنيد و بآنچه در صندوق بيت المال است بخل نموده و جمع كنيد.

نظار‎ لكم ان يرجع الحق راجع‎‌‎‌ الى اهله يوما فشجوا لما شجوا

صبركنيد، تا روزيكه حق باهلش برسد، آنگاه همانند آل ابيطالب مصيبت ببينيد.

لعل لهم منى منطوى الغيب ثائرا يسومكم والصبح فى الليل مولج

شايد در پشت پرده غيبت يك رهبر انقلابى داشته باشند، و پايان شب تاريك روز سفيد باشد.

افي الحق ان يمسوا خماصا وانتم يكاد اخوكم بطنه يبعج

آيا شايسته است كه آنان شبها گرسنه باشند ولى اطرافيان شما شكمشان از سيرى نزديك انفجار باشد؟!

تمسون مختالين فى حجراتكم ثقال الخصى اكفالكم تترجرج

و آيا شايسته است كه شما بر تكبر تمام بسوى كاخ هاى خود روان باشيد و همين طوركه آهسته قدم مى داريد كفلهاى شما(از چاقي) پائين و بالا برود؟!

وليدهم بادى القوى ووليدكم من الريف ريان العظام خدلج

و آيا شايسته است كه اولاد علي(عليه السلام) از گرسنگى استخوانشان ظاهر باشد ولى اولاد شما در اثر هواى خوش استخوانشان مغز دار باشد و باز و ساقهاى آنان چاق شده باشد؟!(1)

"ابوفراس حمداني" هم قصيده اى گفته و در آن فضائل اولاد علي(عليه السلام) را ذكر نموده و جنايات بنى عباس را شماره مى كند. قسمتى از اشعار ابوفراس اشعار زير است كه تقديم شما خوانندگان عزيز مى گردد. الحق متهم والدين مخترم وفييء آل رسول الله مقتسم

حق در هم شكسته و دين قطعه قطعه شده و ارث رسول خدا(ص) تقسيم گرديده است.

يا للرجال اما لله منتصر؟ من الطغاه وما للدين منتقم

اي مردم دنيا! آيا خدا مردم از شر ستمگران يارى نميكند و دين خدا انتقام گيرنده ندارد؟!

بنو على رعايا فى ديارهم والامر تملكه النسوان والخدم

اولاد علي(عليه السلام) در سرزمين خود فقير هستند ولى امور مملكت بدست زنها و نوكران است.

ما نزهت لرسول الله مهجته عن السياط فهلا نزه الحرم

قلب رسول خدا(ص) در اثر تازيانه ها مكدر است پس چرا حريم پيغمبر(ص) را محترم نمي شماريد؟

ما نال منهم بنو حرب وان عظمت تلك الجرائم الا دون نيلكم

"اولاد حرب(ابوسفيان) با جنايات بزرگشان كمتر از شما جنايت كردند".

لكم غدره‎‎‌‌ لكم فى الدين واضحه‎‌ وكم دم لرسول الله عندكم

به قدر خيانت هاى واضحى كه در دين نموده و چه خونهائى كه از اولاد رسول(ص) گردن شماست.

ليس الرشيد كموسى فى القياس ولا مأمونكم كالرضا ان انصف الحكم

اگر از روى انصاف قضاوت شود، رشيد مانند موسى بن جعفر(عليه السلام) نيست و مامون مانند حضرت امام رضا(عليه السلام) نمى گردد.

ابلغ لديك بنى العباس مألكه لا تدعوا ملكها ملاكها العجم

نامه اى به بنى عباس بنويسيد، كه صحبت از سلطنت نكنند زيرا سلطنت بدست عجم(برامكه) است.

لايغضبون لغير الله ان غضبوا ولايغضبون حق الله ان حكموا

آنگاه كه غضب مى كنند براى غير خدا نيست و هنگام حكم، حق خدا را زير پا نمى گذارند.

تنشي التلاوه فى ابياتهم ابدا و فى بيوتكم الاوتار والنغم

هميشه در منزل اولاد علي(عليه السلام) قرآن خوانده مى شود ولى در منازل شما آواز و لعب است.

ما فى ديارهم للخمر معتصر‎‌ ولا بيوتكم للسوء معتصم

كسي در منازل آنان شراب نمى سازد و منازل آنان پناهگاه جنايت كاران نيست

صلي الاله عليهم كلما سجعت ورق‎‌، فهم للورى كهف ومعتصم(2)

تا زمانيكه برگهاى درختان بهم مى خورد درود خدا بر آنان باد، زيرا آنان پناهگاه ملتند.

اين اشعار عظمت اهل بيت(عليه السلام)آشكار ساخته و اثبات مى كند، كه آنان مستحق خلافتند و حق آنان غصب گرديده است.

پی نوشت ها

(1)ـ نقل از كتاب شيعه و زمامداران خود سر ؛ صفحه 199.

(2)ـ مفاتيح الجنان صفحه 1032.

منبع

سایت الشیعه