منابع و پی نوشتهای متوسط
جامعیت مقاله متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

جنادة بن عوف

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از ابو ثمامه)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«جُنادة بن عوف» معروف به «ابوثمامه کنانی»، از قبیله بنى کنانه است.[۱] گفته اند وی از کسانی است که سنت ناروای «نَسیء» (تأخیر انداختن ماه‌هاى حرام) را انجام می داده است. برخى، نزول آیه «إِنَّمَا النَّسِیءُ زِیادَةٌ فِی الْکفْرِ یضَلُّ بِهِ الَّذِینَ کفَرُوا یحِلُّونَهُ عَامًا وَیحَرِّمُونَهُ عَامًا لِیوَاطِئُوا عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فَیحِلُّوا مَا حَرَّمَ اللَّهُ زُینَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ وَاللَّهُ لَا یهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ» (سوره توبه، ۳۷) را در نکوهش وى دانسته‌اند که سال‌هاى متمادى، جنگ در ماه محرم را یک‌سال حلال و یک‌سال حرام اعلام مى‌کرد.[۲]

سبب نزول این آیه چنین بود که مردى از طائفه کنانه (ابوثمامه کنانی) که در موسم حج شرکت کرده بود، مى گفت: من خون عده اى از طائفه مورد نظر خود را در ماه حرام، حلال مى گردانم و حرمت آن را به تأخیر انداخته و در ماه صفر آن را حرام خواهم شمرد و در سال دیگر حرمت ماه صفر را تبدیل نموده و در ماه محرم حرام مى گردانم و صفر را حلال خواهم شمرد. سپس این آیه نازل گردید.[۳]

از نقل‌هاى تاریخى برمى‌آید که «انساء» براى بنى کنانه که به فقه و فتوا دادن مشهور بودند، سِمَتى بود. ابوثمامه هر سال در موسم حج به مسجدالحرام مى‌آمد و با صداى بلند اعلام‌مى‌کرد که بر او گناه و عیبى نیست؛ سپس ماه محرّم را حلال و ماه صفر را حرام اعلام مى‌کرد و در سال بعد، محرّم را حرام و صفر را حلال مى‌شمرد. این اقدام ابوثمامه به درخواست‌قبایلى بود که حرمت جنگ در سه ماه متوالى ذى‌قعده، ذى‌حجّه و محرم مانع از ادامه جنگ و غارتشان بود.[۴] نقل شده که وى چهل سال به این کار مشغول بود تا خداوند با نزول آیه ۳۷ توبه در سال فتح مکه، ضمن اشاره به این عملِ مشرکان، آن را برابر با افزودن بر کفر و ممنوع اعلام کرد.

طبرسی در تفسیر جمله «إنما النسیء زیادة فی الکفر» می نویسد فراء گفته: در جاهلیت مردی از کنانه به نام نعیم بن ثعلبه ماه حج را تأخیر می انداخت ... و در زمان اسلام نیز جنادة بن عوف بن أمیه کنانی به آن می پرداخت.[۵]

ابومالک گوید: کفار سال را سیزده ماه به حساب مى آوردند و ماه محرم را صفر قرار می‌دادند و آن را که از ماه‌هاى حرام بوده، حلال نموده و کارهائى که نمى باید در ماه‌هاى حرام انجام بدهند، می‌دادند سپس خداوند این آیه را نازل فرمود.[۶]

شیخ طوسی موضوع تبدیل و تأخیر ماه‌هاى حرام را بدون ذکر شأن نزول در تفسیر خود ذکر نموده و چنین افزوده که کفار یک سال، صفر را از محرم جلوتر محسوب می‌داشتند و در یک سال آن را به عقب مى انداختند.[۷]

پانویس

  1. المحبّر، ص‌۱۵۶-۱۵۷؛ جمهرة انساب‌العرب، ص‌۴۹۴.
  2. جامع‌البیان، مج‌۶‌، ج‌۱۰، ص‌۱۶۸ - ۱۷۰.
  3. تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.
  4. جامع‌البیان، طبری، ج۱۰، ص۱۶۸.
  5. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۴۵.
  6. تفسیر جامع البیان.
  7. محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص۴۱۱.

منابع