ابومحمد خازن

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«عبدالله‌ بن احمد اصفهانی» مشهور به «ابومحمد خازِن»، شاعر، ادیب و کتابدار مسلمان ایرانی در قرن ۴ قمری است. شهرت ابومحمد به «خازِن» به آن سبب است که وی کتابدار صاحب‌ بن عبّاد بود.

زندگی‌نامه

از تاریخ تولد، خاندان، زندگی و استادان عبدالله‌ بن احمد اصفهانی اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما چون از آغاز جوانی نزد صاحب‌ بن عبّاد (۳۲۶-۳۸۵ ق) بوده، احتمال می‌رود که در نیمه اول سده ۴ ق. به دنیا آمده باشد.

نسبت "اصفهانی" ابومحمد خازن و نیز این نکته که او را در زمره مشاهیر اصفهان شمرده‌اند، دلالت بر آن دارد که این شهر زادگاه او بوده و بیشتر عمر خود را در آنجا گذرانده است. در همین شهر بود که صاحب‌ بن عبّاد بساط علم و ادب گسترد و محافل ادبی مشهورش را تشکیل داد. شاعر از جوانی به دستگاه او پیوست و در همان احوال به تکمیل دانش خود در نحو، لغت، تفسیر قرآن، حدیث و مانند آن پرداخت و ذوق هنری خود را پرورش داد. به‌ سبب استعداد و طبع شاعرانه و دانش‌هایی که اندوخته بود اندک اندک نزد صاحب‌ بن عبّاد گرامی‌تر شد تا عاقبت در سلک ندیمان و ملازمان او درآمد.

شهرت ابومحمد به "خازن" به آن سبب است که وی کتابدار صاحب‌ بن عبّاد بود. این کتابخانه که به گفته اغراق‌آمیز یاقوت ۲۰۶ هزار جلد کتاب داشته، پیوسته به کتابداری فاضل نیازمند بوده است. بنابر آنچه در منابع آمده، این کتابدار وظایف دیگری نیز بر عهده داشته که عمده‌ترین آنها حفظ و جمع‌آوری رسائل صاحب بوده است. وی علاوه بر صاحب با بسیاری از بزرگان و ادیبان اصفهان نیز مراوده ادبی داشته است، اما او خود بیشتر به ابوالعباس احمد بن ابراهیم ضَبّی که پس از مرگ صاحب، وزارت فخرالدوله دیلمی را بر عهده گرفت و نیز ابوبکر خوارزمی، خواهرزاده طبری مورّخ اشاره کرده و از این دو تن با لقب "استاد" نام برده است.

ابومحمد خازن دیرزمانی همراه دیگر ادیبان در ری، گرگان و اصفهان، در مجالس صاحب حضور داشت، اما پیوند استوار کتابدار و وزیر به عللی که بر ما پوشیده است، دچار خلل شد. این کدورت تا بدان حد رسید که صاحب درصدد تأدیب و عزل وی برآمد. در نتیجه، ابومحمد از نزد وی گریخت و در سرزمین‌های عراق، شام و حجاز آواره و سرگردان شد؛ اما ده سال بعد پس از زیارت کعبه به دیار خود بازگشت.

وی در اصفهان کوشید تا به وساطت ابوالعباس ضبی بار دیگر نظر لطف صاحب را که آن هنگام در گرگان بود به خود جلب کند. از این‌ رو با نوشتن نامه‌ای بلند و زیبا او را به شفاعت نزد صاحب برانگیخت. سرانجام صاحب وی را عفو کرد و مورد عنایت خویش قرار داد.

سرانجامِ ابومحمد خازن و تاریخ و محل وفات وی نیز به درستی دانسته نیست؛ اما مسلّم است که تا چند سال پس از وفات صاحب‌ بن عبّاد (م، ۳۸۵ ق) زنده بوده است.

شعر ابومحمد خازن

از این شاعر ایرانی نژاد فارسی‌زبان، جز اشعاری چند به زبان عربی برجای نمانده است. ظاهراً ابومحمد خازن، دیوانی از اشعارش را گردآوری کرده بود که به همراه کلیه کتاب‌های او به غارت رفت. درباره این اشعار به رغم ظرافتهای فراوان که گاه رایحه فرهنگ ایرانی از آنها به مشام می‌رسد، نمی‌توان از جهت تأثیر ادب فارسی چندان اظهار نظر کرد.

آنچه از اشعار وی برجای مانده، بالغ بر ۳۲۰ بیت است که بیشتر آنها را ثعالبی در «یتیمةالدهر» جمع‌آوری کرده است. علاوه بر آن، ۶ بیت از اشعارش را مافروخی،[۱] ۶ بیت دیگر را راغب اصفهانی[۲] و ۶ بیت در رسای صاحب بن عباد را جرفادقانی[۳] نقل کرده‌اند. دو قطعه از نثر ابومحمد نیز برجای مانده که همه ویژگی‌های نثر آن دوره را دربردارد و به‌ شدت از نثر صاحب‌ بن عبّاد متأثر است.

پانویس

  1. مفضل مافروخی، محاسن اصفهان، ص۵۰،۷۶،۱۰۸،۶.
  2. راغب اصفهانی، محاضرات الادباء، ج۴، ص۴۱۲،۵۴۰، و ج۲ ص ۵۲۲.
  3. ناصح جرفادقانی، ترجمة تاریخ یمینی، ص۱۳-۱۱۴.

منابع