سلام

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو


مقاله‌ی مربوط به این عنوان از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon article.jpg
محتوای فعلی "مقاله‌ یک نشریه" متناسب با این عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


سلام و تحیت، پیام‌آور سلامت و امنیت و آشتی و دوستی و محبت است؛ سلام نشانه آسودگی از خطرها و کدورتها است و در یک کلام: سلام، سلامت می‌آورد. سلام، تحیت دین اسلام است. همه امت ها و اقوام و طوایف، به هنگام برخورد با یکدیگر، برای خود تحیّت و تعارف و احترامی داشته و دارند. منتها خود در گفتار و عمل، انواع و اقسام گوناگون دارد مانند: برداشتن کلاه، دست بلند کردن، سر فرود آوردن، زانو زدن، (مخصوصا در برابر بزرگان و شاهان و....) و یا گفتن کلماتی به فراخور آداب و رسوم هر قوم و طایفه‌ای که حاکی از خضوع و خشوع و احترام اشخاص در برابر یکدیگر است.

معنای تحیت

«تحیت» در لغت از ماده «حیات» و به معنی دعا برای حیات دیگری کردن است، خواه این دعا به صورت «سلام علیک» (خدا تو را به سلامت دارد) و یا «حیّاک اللّه» (خدا تو را زنده بدارد) و یا مانند آن باشد؛ ولی معمولاً این کلمه هر نوع اظهار محبتی را که افراد به وسیله سخن با یکدیگر می‌کنند، شامل می‌شود که روشنترین مصداق آن همان موضوع «سلام کردن» است.

همچنین از تفاسیر استفاده می‌شود اظهار محبت های عملی نیز در مفهوم «تحیت» داخل است، چنان که در تفسیر قمی از امام باقر علیه‌السلام نقل شده: «المرادُ بالتحیّة فی الآیة السّلام و غیره من البِرّ»؛ منظور از تحیت در آیه وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا ...[۱] سلام و هر گونه نیکی کردن است.

یکی از کنیزان امام حسن علیه‌السلام به آن حضرت گلی اهدا کرد، امام در برابر آن گل، کنیز را آزاد کرد. عرض کردند: ارزش یک شاخه گل آزادی کنیز بود؟ آن حضرت با استناد به این آیه شریفه فرمود: ادب ما ایجاب می‌کند که پاسخ محبت را به بهترین وجه بدهیم.[۲]

سلام، تحیت اسلامی

اسلام که خود دین صلح و آشتی و محبت و مودت بوده و همیشه پیروان خود را به این امر مهم دعوت کرده، طرز برخورد با اشخاص را به بهترین وجه بیان کرده و روشن ساخته است که جایگاه تحیت در اسلام چیست و چه کسانی باید آغازگر این مهم باشند؟ و آیا مانند زمان جاهلیت (جاهلیت قرون وسطائی یا عصر ارتباطاتی)، باید همیشه ضعفا و کوچکترها و بی‌پولها و... به بزرگان و قدرتمندان و پولداران و صاحبان اسم و رسم احترام بکنند، یا اسلام در این مورد تعریف دیگری دارد؟

برخلاف آداب و رسوم اکثر مردم جهان در گذشته و حال که احترامشان بر همدیگر، بیشتر احترام و تحیت ارباب و رعیتی یا نوکر و آقائی و یا شاه و گدائی می‌باشد، تحیّت و احترام در ادیان الهی بالاخص اسلام، در سطح عالی روحی و روانی و روانشناسی طراحی شده و حاکی از سلامت و ایجاد آرامش و امنیت می‌باشد. چرا که دستور اسلام هنگام ملاقات و برخورد انسان ها با همنوعان خود، لفظ «تحیت» و «سلام» است.

وقتی کسی به دیگری سلام می‌کند، در واقع به طرف مقابل می‌فهماند که از طرف من در امانی و یا خدا تو را از تمام بلیات و زشتی ها حفظ کند و آرزوی سلامت تو را دارم و زنده باشی.

راستی غیر از اسلام در کدام مکتب اعم از مادی و معنوی دیده شده که احترام انسانها هنگام برخورد با یکدیگر تا این اندازه با الفاظ لطیف و روح‌بخش و محبت‌آمیز و مایه صلح و دوستی آغاز شده باشد؟ اسلام در این مورد آنقدر پیش می‌رود که اگر کسی بدون این‌که سلام بگوید، شروع به سخن گفتن کند، جواب ندهید؛ چنان که پیشوای اسلام می‌فرماید: «فَمَن بدأ بِالکلامِ قبلَ السَّلام فَلا تُجیبُوهُ»؛ هر کس پیش از سلام، سخن گفتن آغاز نماید، پاسخ ندهید.[۳]

همچنین فرمود: نزدیکترین مردم به خدا و پیامبر کسی است که سخن خود را با سلام شروع نماید: «إِنَّ اَولیَ النّاسِ بِاللّهِ و بِرَسُوله مَن بدءَ بِالسّلام»؛[۴] «نزدیک‌ترین مردم به خدا و پیامبرش، کسی است که سخن خود را با سلام آغاز نماید».

باز نقل شده است که رسول گرامی اسلام صلی ‌الله ‌علیه‌ و‌ آله به انس فرمود: «یا أنس سَلِّم علی مَن لقَیتَ یزید اللّه فِی حسناتِکَ و سلّمْ فی بیتِکَ یزید اللّه فی برکتک».[۵] «ای انس هر کس را ملاقات کردی سلام کن که خدا بر حسنات تو می‌افزاید و (هروقت) به خانه خود وارد شدی سلام کن که خدا برکت خانه‌ات را زیاد می‌کند».

چنان که از فرمایش رسول گرامی اسلام صلی ‌الله ‌علیه ‌و ‌آله استفاده می‌شود، باید به همه سلام کرد مگر جاهائی که استثناء شده است. رهبر بزرگ اسلام، حضرت محمد مصطفی صلی ‌الله ‌علیه‌ و‌ آله به همه سلام می‌کرد حتی به کودکان و بردگان، و در سلام کردن سبقت می‌جست به ‌طوری که اگر کسی می‌خواست پیشدستی کند و به پیامبر زودتر از آن حضرت سلام دهد، مشکل بود.

حتی انسان هنگام ورود به خانه خود هم بهتر است سلام کند. در مقابل، توصیه شده است که جواب سلام را به بهتر از الفاظی که طرف سلام کرده یا حداقل مثل آن لفظ بدهد. چنان که در سوره نساء می‌خوانیم: وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا ...[۱]؛ هرگاه به شما تحیت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید؛ یا (لااقل) به همان گونه پاسخ گوئید... .

آیه فوق، گرچه معنی وسیعی دارد اما یک مصداق روشن آن سلام کردن است. بنابر طبق این آیه، همه مسلمانان موظّفند که سلام را به‌ طور عالیتر و یا لااقل مساوی جواب گویند چرا که سلام کردن مستحب و جواب آن واجب است.

سلام و تحیت در قرآن

در قرآن مجید به مناسبت های گوناگون آیاتی در این زمینه وارد شده و با الفاظی همچون «تحیت» و «سلام» آمده و وظائف اشخاص را نسبت به همدیگر درباره سلام و این که چگونه سلام کنند و به چه کسانی سلام کنند و طرز پاسخ سلام دیگران چیست، یاد داده و به بهترین وجه بیان کرده است.

اینک آیات:

  • {{متن قرآن|«وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا ...»[۱]؛ هرگاه به شما تحیت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید؛ یا(لااقل) به همان گونه پاسخ گوئید.
  • «... وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ ...»[۶] گفتار آنها (بهشتیان) در بهشت این است که: خداوندا، منزهی تو! و تحیت آنها در آنجا سلام است ... .
  • «وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ ...»[۷] فرستادگان ما (=فرشتگان) برای ابراهیم بشارت آوردند، گفتند: سلام! (او نیز) گفت: سلام.
  • «وَنَبِّئْهُمْ عَنْ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ 💠[۸] إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا ...»[۹] و به آنها (مردم) از مهمان های ابراهیم خبر ده! هنگامی که بر او وارد شدند، گفتند: سلام.
  • «... يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»[۱۰] همانها که فرشتگان (مرگ) روحشان را می‌گیرند در حالی که پاک و پاکیزه‌اند؛ به آنها می‌گویند: سلام بر شما! وارد بهشت شوید.
  • «قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا»[۱۱] ابراهیم (به پدرش) گفت: سلام بر تو! من بزودی از پروردگارم برایت تقاضای عفو می‌کنم... .
  • «لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا ...»[۱۲] (بهشتیان) در آنجا هرگز گفتار لغو و بیهوده‌ای نمی‌شنوند؛ و جز سلام در آنجا سخنی نیست... .
  • «... فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَىٰ أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً ...»[۱۳] ... و هنگامی که داخل خانه‌ای شدید بر خویشتن سلام کنید، سلام و تحیتی از سوی خداوند، سلامی پربرکت و پاکیزه!
  • «... وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا»[۱۴] ... و هنگامی که جاهلان آنها (عباد الرحمان) را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام می‌گویند (و با بی‌اعتنایی و بزرگواری می‌گذرند).
  • «أُولَٰئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا»[۱۵] آری آنها هستند که درجات عالی بهشت در برابر شکیباییشان به آنان پاداش داده می‌شود و در آن با تحیت و سلام روبرو می‌شوند.
  • «تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلَامٌ ...»[۱۶] تحیت آنان (مؤمنان) در روزی که او (خدا) را دیدار می‌کنند، سلام است؛... و برای آنها پاداش پرارزشی فراهم ساخته است.
  • «إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا»[۱۷] تنها چیزی که (بهشتیان) می‌شنوند، سلام است.

از این آیات استفاده می‌شود که سلام، نه تنها تحیّت و هدیه و شعار مؤمنان و خوبان در دنیا می‌باشد، بلکه تحیت و هدیه اهل بهشت هم می‌باشد. گرچه متأسفانه در جامعه اسلامی ما بعضی ها آن را به فراموشی سپرده‌اند.

آداب سلام

ارتباط انسانها با یکدیگر دقیقاً مثل هم سفر شدن آنها در یک مسیر است. کوتاه باشد یا طولانی، در هر صورت این سفر در شروع کار، نیازمند فراهم کردن شرایطی است. شاید این اصل روان شناختی را شنیده باشید که اولین لحظه ارتباط و نحوه برخورد طرقین چقدر در طول ارتباط و به انتها رساندن آن اهمیت دارد. سلام نیز واژه ای است که دو شخص را با هم مرتبط میکند اگرچه به ظاهر لفظ است اما با خود معانی بسیاری دارد که اگر دو طرف بدان پای بند باشند نتیجه پر میوه آن را در معاشرت خود خواهند چید. و اگر به آداب این درخت پر بار آشنا شوند، قطعاً محصول ارتباطات ایشان پر بار تر و با دوام تر خواهد شد.

اسلام دین نهایی برای رشد و تکامل بشری است. دین کامل نسبت به مسائل مختلف و آداب و رسوم مردم، نظری کامل ارائه می کند تا امور ناخالص به جهت خلاء و کمبود حکم، وارد فرهنگ دینی نشود. لذا هرآنچه از آداب و رسوم در زندگی مردم لازم است خداوند بوسیله سفیرانش بدانها عنایت فرموده تا در این مسیر نقص و کمبودی احساس نشود و مسیر انسانیت در بهترین شیوه تحقق یابد. یکی از این موارد آموزش ارتباط با هم نوع بوسیله سلام است.

سلام، آغازگر هر ارتباط

سلام اسم خداوند است و هر کاری که با نام خالق شروع شود قطعا کیفیت و امتیاز خاصی خواهد داشت. در قرآن کریم آمده«وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ ...»[۱۸]؛ و چون كسانى كه به آيات ما ايمان دارند، نزد تو آيند، بگو: سلام بر شما، پروردگارتان رحمت را بر خود واجب كرده است.‏ و «... فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُيُوتًا فَسَلِّمُوا عَلَىٰ أَنْفُسِكُمْ تَحِيَّةً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُبَارَكَةً طَيِّبَةً ...»[۱۹]؛ وقتی به خانه ‏هاي یکدیگر وارد شدید، به يكديگر سلام كنيد؛ سلامی كه نزد خدا مبارك و پاک است.

این تأکید خداوند بر آغاز با سلام چنان گویا و روشن است که هر روش دیگر را که تا زمان رسالت پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله رایج بود طرد می کند و می فرماید: «... وَإِذَا جَاءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ ...»[۲۰]؛ و هرگاه به نزد تو آيند، تو را بدانچه خدا به آن شيوه‏ تحیّت نگفته، تحیّت مى‏دهند. شخص مومن شیوه الهی و دستور خدا را برهر چیزی مقدم می دارد و در مقابل، انسان منافق روش خویش را دنبال می کند. پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله: «اَلْمُؤْمِنُ يَبْدَأُ بِالسَّلامِ وَ الْمُنافِقُ يَقُولُ: حَتّى يُبدَأَ بي»[۲۱]؛ مؤمن در ابتدا سلام مى كند و منافق منتظر سلام ديگران است.

با توجه به آیات بیان شده و حکم پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت ایشان علیهم السلام مستحب است روابط با سلام آغاز شود. سلام‏ كردن، هفتاد حسنه دارد كه شصت‏ ونه تا براى سلام ‏كننده و يكى براى پاسخ ‏دهنده آن است.[۲۲] زیرا شخص سلام کننده با رد تکبر خویش به استقبال معاشرتی فروتنانه شتافته است. امام صادق عليه السلام فرمود: آغازكننده به سلام به خدا و رسولش نزديكتر است.[۲۳] نیز امام سجاد عليه السلام ازصفات اهل ایمان آن است که با سلام به استقبال خانواه اش می شتابد. همچنین امام علی عليه السلام فرموده: شایسته نیست که شخص اول بگويد: «حياك اللَّه» (يعنى خدايت زنده بدارد) سپس خاموش شود و دنبالش سلام كند.[۲۴] سلام دادن در آغاز دیدار چنان اهمیت دارد که فرمودند هیچ شخصی را به غذا دعوت نکنید مگر با شروع با سلام .[۲۵]همچنین امام علی علیه السلام در نامه ۲۵ نهج البلاغه به کارگزار خود می‌فرماید وقتی در میان مردم قرار گرفتی با سلام و تحیّت فراوان با آنان برخورد کن.

نشر سنّت سلام

«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ إِفْشَاءَ السَّلَامِ» [۲۶]؛ خداوند آشکار نمودن سلام را دوست دارد. و حضرت باقر عليه السلام فرمود: سلمان رحمه اللَّه هميشه مي گفت: سلام خدا را آشكار كنيد زيرا سلام خدا به ستمكاران نمي رسد.[۲۷] فيض کاشانی در شرح این حدیث می گويد: «آشكارا كردن سلام به اين است كه به هر كس برخورد كرديد سلام كنيد هر كه‏ خواهد باشد، و معناى گفته سلمان اين است كه به هر كه برخورد كرديد سلام كنيد و فكر نكنيد كه ممكن است برخى از مردم شايسته سلام نباشند. زيرا اگر سزاوار سلام نباشد مانند اينكه از ستمكاران باشد، سلام خدا به او نمی رسد.» [۲۸]

از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده : آیـا بـه شـمـا خـبـر نـدهـم کـه بـهـتـریـن اخـلاق مـردم دنـیا و آخرت چیست؟ عرض کردند: آری ای رسول خدا، فرمود: منتشر کردن سلام که شعار و تحیت بهشتیان است.[۲۹] در وصيّت پيامبر صلی الله علیه و آله به حضرت على عليه السلام آمده است: سه چيز باعث پوشاندن گناهان است، آشكار نمودن سلام، طعام دادن، خواندن نماز شب در حالى كه مردم خوابند. [۳۰]نیز امام محمّد باقر عليه السلام فرمود: سه چيز باعث قرب و منزلت است: آشكار کردن سلام ، طعام دادن، و نماز شب خواندن در حالى كه مردم در خوابند. [۳۱] و امام صادق عليه السلام فرمود: هر كس چهار چيز براى من تعهّد كند من چهار خانه در بهشت براى او تضمين مى‏كنم، 1- انفاق كردن و نترسيدن از فقر و تنگدستى. 2- رعايت عدالت در باره مردم در مقابل منافع خويش. 3- آشكارا سلام كردن در همه جا. 4- ترك مجادله و نزاع اگر چه حقّ با او باشد.[۳۲]

منظور از افشاء سلام و آشکارا سلام نمودن در این موارد این است که برهیچ مسلمانی در ابراز سلام بخل ورزیده نشود و این آداب نیک در میان همه منتشر شود. و برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سلام دادن چنان سنت مهمی است که می فرماید: یکی از کارهایی که هرگز تا آخر عمر رها نمی کنم سلام کردن بر کودکان است تا این شیوه بعد از من مرسوم شود. [۳۳]

«اسحاق بن عمّار گويد: به سبب تقيّه در مسجد كوفه بر دوستانم سلام نمى‏كردم، چون به خدمت امام صادق عليه السلام رسيدم به من فرمود: چرا بر دوستانت ستم مى‏كنى و در موقع ملاقات بر آنها سلام نمى‏كنى؟ پاسخ دادم اين امر بخاطر تقيّه است، فرمود: وظيفه ندارى بخاطر تقيّه سلام را ترك كنى، بلكه وظيفه تو نشر سلام است، مؤمن وقتى مردم با ايمان را مى‏ بيند و بر آنها سلام مى ‏كند ملائكه پاسخ مى ‏دهند: سلام عليك و رحمة اللَّه و بركاته ابدا» [۳۴]

پاسخ نیکوتر به سلام دهنده

خداوند می فرماید«وَ إِذا حُيِّيتُمْ‏ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها ...»[۱]؛ هر گاه به شما تحيّت گويند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهيد؛ يا لا اقل به همان گونه پاسخ گوييد. بدین ترتیب نه تنها پاسخ سلام واجب است. بلکه پاسخی بهتر از آن لازم است. پاسخ سلام، واجب خوانده شده تا در مقابل هر نیکی پاسخی شایسته تر ارائه شود. «السّلام تطوّع و الردّ فريضة»[۳۵]؛ سلام، داوطلبانه و به دلخواه باشد ولی پاسخ آن واجب‏ است.

عدم پاسخ به روابط بدون سلام

رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: هر كس قبل از سلام، شروع به سخن كرد، پاسخ او را ندهيد. [۳۶] سلام کردن کم ترین کاری است که هر انسانی می تواند در ارتباط با دیگران از خود نثار کند و کسی که از این کار بی هزینه دریغ می کند، خودش اقرار می کند که در ارتباط با او هیچ خیری برای غیر نخواهد بود. در واقع پاسخ ندادن به چنین اشخاصی زمینه ادب نمودن ایشان است تا از بخل یا تکبر دست بردارند و با نگاه سخاوتمندانه تر وارد ارتباطات اجنماعی شوند.

سلام با صدای بلند

امام صادق عليه السلام فرمود: هر گاه يكى از شماها سلام كند بايد بلند سلام كند و نگويد: من سلام كردم و جواب مرا ندادند، زيرا شايد سلام كرده و آنها نشنيده ‏اند، چون يكى از شماها جواب سلام گويد: بايد بلند جواب دهد و مسلمانى نگويد: كه من سلام كردم و به من جواب ندادند.[۳۷] سلام با صدای بلند، دارای پیام اشتیاق کوینده به مخاطب خویش است و همین روش در طرف مقابل نیز انگیزه و شوق ایجاد می کند تا با محبت بیشتر با یکدیگر معاشرت کنند.

تساوی در سلام

هر فرد مسلمان می بایست در هر کاری اهل عدل و انصاف باشد و در سلام نیز که شروع مراوده است همه مخاطبانش را به یک نظر ببیند و با مساوات بدانها عرض سلام نماید؛ در غیر این صورت نیّت فرد با معنا و حقیقت سلام دادن ناسازگار است. شخص، با سلام دادن همه را به صلح و امنیت می خواند و اگر فردی را بر دیگری ترجیح دهد. خلاف کلام خود صلح و صفای راستین را زیر سوال برده است. امام رضا (ع) می فرمایند: هر كس با مسلمان تنگ‏دستى روبه‏رو شود و به او به گونه‏اى سلام كند كه با سلام‏كردن بر شخص ثروتمند تفاوت داشته باشد، روز قيامت كه به ديدار خدا مى‏رود، خدا از او خشمگين است. [۳۸]

مواردی که سلام ندادن جایز است

در برخی احادیث آمده چند گروه از سلام دادن معاف اند. مانند فردی که در حال تشییع جنازه است ، فردی که در حمام است و فردی که به نماز جمعه می رود.[۳۹] و چون این گونه اشخاص سخت درگیر امور خود هستند سلام ندادن ایشان مورد سوال واقع نمی شود.

مواردی که لازم است آغاز گر سلام باشند

امام صادق عليه السلام می فرماید: كوچك بر بزرگ سلام كند، و رهگذر بر نشسته، و گروه اندك بر گروه بسيار، سلام كنند. نیز گروه کمتر به گروهی که بیشتر اند سلام کند و در برخورد سواره به پياده، سواره ابتدا سلام ‏كند و اگر همه سوارند بعضى قاطر سوار و بعضى ديگر الاغ سوارند، قاطر سوارها ابتدا سلام ‏كنند. و در برخورد اسب سواران با قاطر سواران، اسب سواران سلام آغاز ‏كنند. و چون يك نفر به گروهى برخورد آن يك به آن گروه سلام كند. هر گاه مردمى در مجلسی باشند و مردم ديگرى وارد شوند آنها كه تازه وارد شده‏اند بايد سلام كنند. [۴۰] و اگر یک نفر از گروه سلام داد بر دیگران لازم نیست و جواب سلام نیز بدین گونه می باشد. [۴۱]

موارد نهی از سلام

واژه سلام که پیام آور خیر و نیکی برای اهل مراوده و ارتباط است در برخی موارد مورد نهی قرار گرفته است. اسلام دین منطقی و عقلانی است و هر جا که مصالح فردی و اجتماعی مورد نظر باشد عقل همگام با شرع، حکم متناسب با آن شرایط را امر می کند. از جمله این امور بررسی عواطف انسانی است که در پرتو این عواطف مصالح شخص و جامعه مورد آسیب قرار نگیرد. یکی از حساس ترین روابط انسانی، ارتباط میان زن و مرد است. اگرچه شخصیت زن در انسانیت با مرد برابر است اما تفاوت روحی و جسمی آنها موجب صدور احکام مخصوصی شده که رشد و تکامل هر دو را تضمین نماید و هر گونه موانع به عنوان حکم زیان مند، در قالب مکروه یا حرام خوانده شده است. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به زنها سلام می داد و آنها نیز به حضرت پاسخ می دادند.( كافى، ج 2 ص648) اما در مورد زنان جوان حضرت علی عليه السلام احتیاط عقل را مقدم خوانده و فرموده: مى‏ترسم صدایش مرا خوش آيد، و زيادتر از آن اجرى كه مي جويم گناه به من رسد. (همان) لذا سلام نکردن به نامحرم جوان را سفارش نموده است. اسلام آداب سلام دادن زن و مرد به یکدیگر را چنین بیان نموده: «الْمَرْأَةُ تَقُولُ‏ عَلَيْكُمُ‏ السَّلَامُ‏ وَ الرَّجُلُ‏ يَقُولُ‏ السَّلَامُ‏ عَلَيْكُمْ‏»[۴۲]؛ زن می گوید: علیکم السلام و مرد می گوید: السلام علیکم. سلام کردن به افرادی که برای پاسخ دادن دچار مشکل می شوند، نهی شده. مانند شخصی که در حال رفع حاجت است. (بحارالانوار، ج 76، ص 9) و موارد دیگری که هرفرد می تواند شرایط مخاطب خود را تشخیص دهد.

سلام دادن به افرادی كه به خاطر انجام كارهاى ناشايست و نامشروع، لياقت دوستى و سلام برادران دينى خود را از دست دادند. (همان) مانند: ربا خوار، شراب خوار و کسانی که در شوخی های خود به مادران فحاشی می کنند و شاعرى كه به زنان عفيف تهمت مى‏زند.( خصال صدوق، ج 1، ص 138). یکی دیگر از موارد نهی از سلام در مورد کافر و اهل کتاب است و اینکه اگر ایشان سلام نمودند به چیزی کم تر پاسخ ایشان داده شود. چنانکه فرمودند به «علیک» قناعت شود. در حالیکه اگر مسلمانی سلام نمود به چیزی بیشتر یعنی سلام علیک پاسخ داده شود. به نظر می رسد سلام که اسم مبارک خداوند است برای کسانی بکار رفته شود که مورد باور آنهاست و درخواست امنیت و خیر و هر افزایشی صرفاً برای اهل ایمان معقول و سزاور است نه غیر ایشان. و قناعت به لفظ «علیک» یا سلام نیز بخاطر این است که مسلمان و اهل ایمان، دشمن شرّ و بدی است و بدی را ترویج نمی دهد حتی برای کافر. به حضرت صادق عليه السلام عرض شد: در حق يهودى و نصرانى چگونه دعا كنيم؟ فرمود: به او بگوئيد: خدا به دنياى تو بركت بدهد.( كافى، ج 2 ص650) پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نیز که در ماجرایی وارد خانه ای شد که جز شخص کافر در آنجا نبود فرمود: «... وَالسَّلَامُ عَلَىٰ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدَىٰ‏»[۴۳]؛ سلام بر کسی که تابع حق و هدایت باشد.( كافى، ج 2 ص649)

حاصل بحث آداب سلام بر طبق آیات و روایات بیانگر آن است که مسلمانان با استفاده از کلمه مقدس سلام که از اسامی خداوند می‌باشد خواستار خیر و صلاح و بلکه رحمت بی‌پایان الهی برای برادران دینی خود می باشند و در پرتو این قرارداد و پیمان الهی که در ابتدای معاشرت خود با یکدیگر عهد نمودند از هر لحاظ خود را آماده یاریگری و دستگیری از ایشان نشان می دهند و در عمل نیز بایستی چنین پیمان الهی را محقق سازند تا به معنای واقعی، حقیقت سلام به ظهور رسد. به این ترتیب تبادل سلام در زندگی روزمره اشخاص به نوعی عهد و پیمان میان آنهاست که عدم توجه به آن و عمل نکردن بر طبق آن، زمینه از هم پاشیدن روابط خوب و انسانی را باعث می‌شود.

پانویس

  1. پرش به بالا به: ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ سوره نساء، ۸۶.
  2. پرش به بالا تفسیر نمونه، ج۴، ذیل آیه ۸۶ سوره نساء.
  3. پرش به بالا الکافی، ج۲، ص ۴۶۹، باب التسلیم.
  4. پرش به بالا بحارالأنوار، ج۷۶، ص ۱۲.
  5. پرش به بالا همان، ص ۳.
  6. پرش به بالا سوره یونس، آیه ۱۰.
  7. پرش به بالا سوره هود، آیه ۶۹.
  8. پرش به بالا سوره حجر، آیه ۵۱.
  9. پرش به بالا همان، آیه ۵۲.
  10. پرش به بالا سوره نحل، آیه ۳۲.
  11. پرش به بالا سوره مریم، آیه ۴۷.
  12. پرش به بالا همان، آیه ۶۲.
  13. پرش به بالا سوره نور، آیه ۶۱.
  14. پرش به بالا سوره فرقان، آیه ۶۳.
  15. پرش به بالا همان، آیه ۷۵.
  16. پرش به بالا سوره احزاب، آیه ۴۴.
  17. پرش به بالا سوره واقعه، آیه ۲۶.
  18. پرش به بالا سوره انعام، آیه ۵۴.
  19. پرش به بالا سوره نور، آیه ۶۱.
  20. پرش به بالا سوره مجادله، آیه ۸.
  21. پرش به بالا كنزالعمّال، ح ۷۷۸.
  22. پرش به بالا بحارالانوار، ج 78، ص 121
  23. پرش به بالا کافی، ج2 ص645
  24. پرش به بالا كافي، ج‏2، ص: 646
  25. پرش به بالا مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، ص199
  26. پرش به بالا کافی، ج2 ص645
  27. پرش به بالا همان
  28. پرش به بالا الوافي، ج‏5، ص: 596
  29. پرش به بالا کافی ج ۲ ص۶۴۶
  30. پرش به بالا من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 236
  31. پرش به بالا معانى الاخبار، ص 90
  32. پرش به بالا حر عاملی، آداب معاشرت از ديدگاه معصومان عليهم السلام‏،ص 57
  33. پرش به بالا خصال صدوق، ج 1، ص 130
  34. پرش به بالا آداب معاشرت از ديدگاه معصومان‏، ص66
  35. پرش به بالا كافي، ج‏ ۲، ص: ۶۴۴.
  36. پرش به بالا كافي، ج‏2، ص: 644
  37. پرش به بالا کافی، ج2 ص645
  38. پرش به بالا بحارالانوار،ج 72، ص 38
  39. پرش به بالا کافی، ج2 ص646
  40. پرش به بالا كافى، ج 2 ص7-646
  41. پرش به بالا همان
  42. پرش به بالا وسال الشیعه ج ۱۲، ص ۶۶.
  43. پرش به بالا سوره طاها، آیه ۴۷.

منابع

قرآن کریم

آداب معاشرت از ديدگاه معصومان عليهم السلام‏(ترجمه وسائل الشیعه)، حر عاملی، مترجم: فارابى، محمد على و عباسى على كمر، يعسوب‏، مشهد آستان قدس رضوى‏ چاپ پنجم 1380

بحارالأنوار، مجلسی، بيروت، موسسه الوفاء،1404ق

الخصال، ابن بابويه‏، محقق: غفارى، على اكبر، قم دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، چاپ اول 1362ش

تفسیر نمونه ، ناصر مکارم شیرازی و گروهی از نویسندگان، نهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سی و دوم 1374ش

سلام بهترین هدیه اسلامی ، فرج الله فرج اللهی، درسهایی از مکتب اسلام، شماره ۵۳۴، شهریور ۱۳۸۴ الکافی، کلینی، تهران نشر اسلامبه چاپ دوم 136

مشكاة الأنوار في غرر الأخبار، طبرسی، نجف، المكتبة الحيدرية ، چاپ دوم 1344 ش

معانى الاخبار، ابن بابويه‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، قم دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، چاپ اول 1403ق

من لا يحضره الفقيه ، ابن بابويه‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، قم دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، چاپ دوم1413ق

الوافی، فیض کاشانی، اصفهان ، كتابخانه امام أمير المؤمنين على عليه السلام‏ چاپ اول 1406ق

وسائل الشیعه، حر عاملى‏، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، قم مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏ چاپ اول 1409ق

،