پس به پروردگارت سوگند ما از همه آنان (در قيامت) بازخواست خواهيم كرد.
عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ «93»
از آنچه انجام مىدادهاند.
پیام ها
1- عذاب دنيوى كفّار، عذاب اخروى آنان را برطرف نمىكند. أَنْزَلْنا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ ... فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ
2- لازمهى تربيت، سؤال و توبيخ است. «فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ»
3- توجّه به سؤال و حسابرسى در قيامت و اينكه از همه مىپرسند، «أَجْمَعِينَ» و از همهى كارها مىپرسند، «عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ» يكى از عوامل بيدارى است.
4- وظيفه پيامبر هشدار است ولى حساب مردم با خداست. أَنَا النَّذِيرُ ... لَنَسْئَلَنَّهُمْ ...
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 483
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ (93)
عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ: از آنچه در دنيا بودند كه بجا آوردند.
1- انس بن مالك روايت كرده «1» از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه ايشان را از كلمه (لا اله الّا اللّه) پرسند.
2- ابن مسعود گويد: «2»: هيچكس نباشد مگر آنكه خداى تعالى از او سؤال كند اى پسر آدم، چه مغرور كند تو را از من، و چه كردى، و چرا كردى، و پيغمبران را چه جواب دادى.
3- در خصال «3»- صدوق رحمه الله از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم قال لا تزول قدم عبد يوم القيمة حتّى يسئل عن اربع: عن عمره فيما افناه و شبابه فيما ابلاه و عن ماله من اين اكتسبه و فيما انفقه و عن حبنا اهل البيت: فرمود:
هيچ بندهاى قدم بر ندارد در قيامت مگر آنكه از چهار چيز پرسند: 1- از عمر او كه در چه فانى كردى. 2- از جوانى او كه در چه پير كردى. 3- از مال او
«1» مجمع البيان، جلد 3، صفحه 346.
«2» مجمع البيان، جلد 3، صفحه 346.
«3» خصال باب الاربعة جلد 1 صفحه 252.
جلد 7 - صفحه 149
كه از كجا جمع كردى، و كجا خرج نمودى. 4- از ولايت ما اهل بيت.
مدوز البتّه دو چشم خود را بسوى آنچه بهرهمند نموديم بآن اصنافى را از آنها و اندوه مخور بر ايشان و فرود آور جانبت را براى اهل ايمان
و بگو همانا اين منم بيم دهنده آشكار
چنانچه نازل نموديم بر قسمت كنندگان
جلد 3 صفحه 265
آنانكه گردانيدند قرآن را پارهها
پس قسم بپروردگار تو هر آينه مسئول ميكنيد البته آنها را تمامى
از آنچه بودند كه بجا ميآوردند.
تفسير
- خداوند سبحان براى گوشزد بندگان نهى فرموده است پيغمبر خود را از دوختن چشم بمال كفار چه اموال آنها اجناس و انواعى باشند و چه آنها فرق و اصنافى و بنابر اوّل ازواجا حال براى ما متّعنا است و بنابر ثانى مفعول به آنست كه اظهر است و بآن ترجمه شد چون تمام آنها در مقابل نعمت كتاب و ايمان كه خداوند باو و امّتش داده حقير و ناچيز است و نيز نهى فرمود او را از آنكه محزون و غمگين باشد از بقاء آنها بر كفر براى علاقمندى آنحضرت بقوّت و شوكت اسلام چون خداوند قادر است كه اسلام را قوّت و شوكت دهد بدون مسلمان شدن آنها و امر فرمود آنحضرت را كه تواضع و فروتنى كند با اهل ايمان اگر چه ضعيف و ناتوان باشند و بىاعتنا باشد بكفّار اگر چه قوى و توانا باشند در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود كسيكه قرآن باو داده شده است پس گمان كند بكسى داده شده است بهتر از آنچيزيكه باو داده شده پس بزرگ شمرده چيزيرا كه كوچك شمرده خدا و كوچك شمرده چيزى را كه بزرگ شمرده خدا و قمّى ره از آنحضرت نقل نموده كه چون اين آيه نازل شد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود قريب باين مضمون كه كسيكه دلبستگى بخدا پيدا نكند از دنيا جز حسرت نبرد و كسيكه چشم بمال مردم داشته باشد گرفتارى و همّش زياد شود و خشم و غيظش ساكن نگردد و كسيكه نداند نعمت خدا را براى خود جز در خوراك و لباس ارزان شده است كار او و نزديك گشته عذاب او و كسيكه صبح كند در حاليكه غمناك باشد براى دنيا صبح نموده است در حاليكه غضبناك است بر خدا و كسيكه شكايت كند از مصيبتى كه بر او وارد شده شكايت از پروردگار خود نموده و كسيكه داخل شود در آتش از اين امّت كه قرآن خوانده از كسانى است كه بقرآن استهزاء نموده و كسيكه وارد شود بر دولتمندى و خشوع نمايد نزد او براى طلب مالش دو ثلث از دينش رفته است و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه نگاه نميفرمود بآنچه در نظر او خوب ميآمد از امتعه دنيا و نيز امر فرمود آنحضرت را كه بفرمايد من با بيان كافى وافى ميترسانم شما را از غضب
جلد 3 صفحه 266
خدا در برابر مخالفت و معصيت او و بيان ميكنم تمام معارف الهيّه و آنچه را محتاجيد شما بآن و مأمورم من بابلاغ آن بشما و آنكه در صورت اعراض عذاب بر شما نازل خواهد شد چنانچه نازل فرمود خدا عذاب را بر قسمت كنندگان و آنها آنانند كه قرآن را پاره پاره و جزء جزء نمودند و بعضى را گفتند حقّ است و بعضى را گفتند باطل است و ما ببعضى مؤمنيم و ببعضى كافريا بعضى را گفتند سحر است و بعضى را گفتند شعر است و بعضى را گفتند افسانه است و آنها يهود و نصارى بودند كه مفسرين گفتهاند يا قريش بودند كه از صادقين سلام اللّه عليهما روايت شده است و چگونگى عذاب آنها در دنيا مذكور در تواريخ و در آخرت مسطور در لوح محفوظ است و بنابراين كما انزلنا در آيه شريفه مربوط و متعلّق است به انا النذير در آيه قبل كه مراد از آن انذار از عذاب است و بعضى گفتهاند مفاد اين آيه آنستكه ما نازل نموديم كتاب را بتو چنانچه نازل نموديم بر قسمت كنندگان و بنابراين كما انزلنا مربوط است بقول خداوند و لقد آتيناك در آيات سابقه كه مراد از آن انزال كتاب است و معناى اوّل اظهر است و كلمه عضين جمع عضه بمعناى عضو و جزء است و خداوند قسم ياد فرموده بذات اقدس خود كه تمامى آنها را در معرض سؤال و پرسش كه موجب رسوائى و فضيحت و خوارى و خفت آنها گردد در آورد و مجازات فرمايد آنها را بر اعمال ناشايستهاى كه بجا ميآوردند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
عَمّا كانُوا يَعمَلُونَ (93)
از تمام وظائف ديني، زيرا افعال و اعمال بر پنج قسمت منقسم ميشود: واجب حرام، مستحبّ، مكروه، و مباح مورد سؤال دو قسم اول است از ترك واجب و فعل
جلد 12 - صفحه 74
حرام، و نيز سؤال ميشود از مظالم عباد که تفسير شد آيه شريفه إِنَّ رَبَّكَ لَبِالمِرصادِ بمظالم و حديث قدسي دارد.
و عزّتي و جلالي لا يجوزني ظلم ظالم تا حق مظلوم گرفته نشود ظالم رها نميشود و دارد در أخبار اولا اگر ظالم عباداتي دارد بمظلوم ميدهند بمقدار حقش، و اگر ندارد و مظلوم گناهاني دارد بار بر ظالم ميشود، و اگر ندارد بمظلوم ميگويند که هر که از دوستان تو و بستگان و أرحام و رفقاء که ميخواهي نجات پيدا كنند بياور و گناهان آنها را بر ظالم بار كن.
(بشارت) اگر ائمه اطهار گناهان تمام شيعه را بار كنند بر ظالمين خود جا دارد چون آنها عبادت ندارند و اينها گناه ندارند و اگر گناه تمام شيعه را بر آنها بار كنند تدارك ظلمهاي آنها نميشود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 93)- «از تمام کارهایی که انجام میدادند» (عَمَّا کانُوا یَعْمَلُونَ).
روشن است که سؤال خداوند برای کشف مطلب پنهان و پوشیدهای نیست، چرا که او از اسرار درون و برون آگاه است. بنابراین سؤال مزبور به خاطر تفهیم به خود طرف است تا به زشتی اعمالش پی ببرد و در حقیقت این پرسشها بخشی از مجازات آنهاست.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: