آیه 49 سوره کهف

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَٰذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا ۚ وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا ۗ وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا

مشاهده آیه در سوره


<<48 آیه 49 سوره کهف 50>>
سوره : سوره کهف (18)
جزء : 15
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و کتاب اعمال نیک و بد خلق را پیش نهند، آن گاه اهل عصیان را از آنچه در نامه عمل آنهاست ترسان و هراسان بینی در حالی که (با خود) گویند: ای وای بر ما، این چگونه کتابی است که اعمال کوچک و بزرگ ما را سر مویی فرو نگذاشته جز آنکه همه را احصا کرده است؟! و در آن کتاب همه اعمال خود را حاضر بینند و خدا به هیچ کس ستم نخواهد کرد.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

The Book will be set up. Then you will see the guilty apprehensive of what is in it. They will say, ‘Woe to us! What a book is this! It omits nothing, big or small, without enumerating it.’ They will find present whatever they had done, and your Lord does not wrong anyone.

معانی کلمات آیه

مشفقين: شفق: سرخى مغرب پس از غروب آفتاب. طبرسى فرموده: اشفاق خوف از وقوع مكروه است با احتمال عدم وقوع آن. مشفق: ترسان.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ وُضِعَ الْكِتابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَ يَقُولُونَ يا وَيْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً «49»

وكتاب (و نامه اعمال) در ميان نهاده مى‌شود، پس مجرمان را مى‌بينى كه از آنچه در آن است بيمناك‌اند و مى‌گويند: واى بر ما، اين چه نوشته‌اى است كه هيچ (گفتار و كردار) كوچك وبزرگى را فروگذار نكرده مگر اينكه برشمرده است! و آنچه انجام داده‌اند (مقابل خود) حاضر مى‌يابند وپروردگارت به هيچ‌كس ستم نمى‌كند.

جلد 5 - صفحه 182

نکته ها

بارها قرآن از مسئله‌ى كتاب و پرونده و نامه‌ى عمل در قيامت سخن به ميان آورده است و مى‌فرمايد: فرستادگان ما مى‌نويسند: «إِنَّ رُسُلَنا يَكْتُبُونَ» «1»، آثار كارها را هم مى‌نويسيم: «نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ» «2»، نامه عمل آنان بر گردنشان آويخته مى‌شود: «أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ» «3»، پرونده‌ها در قيامت گشوده مى‌شود: «وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ» «4»، نامه‌ها به دست خود افراد داده مى‌شود؛ نامه‌ى خوبان به دست راست و نامه بدكاران به دست چپ آنان داده مى‌شود. همان گونه كه هر فردى پرونده‌اى دارد، هر امّتى نيز كتاب و پرونده‌اى دارد. «كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى‌ إِلى‌ كِتابِهَا» «5»

پيامبراكرم صلى الله عليه و آله در بازگشت از جنگ حُنين، در يك صحراى خشك فرود آمد. به اصحاب فرمود: بگرديد تا هر چه از چوب وخاشاك يافتيد گرد آوريد. اصحاب رفتند و هر كس چيزى آورد. روى هم ريختند و انباشته شد. پيامبر فرمود: «هكذا تجتمع الذنوب، اياكم و المحقرات من الذنوب» گناهان اينگونه جمع مى‌شوند، پس از گناهان كوچك پرهيز كنيد. «6»

از اين برنامه اين درس را نيز مى‌توان گرفت كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله آموزشى اردوئى و بيابانى تجسّمى، نمايشى و عملى، همراه با پركردن اوقات فراغت براى ياران خود داشتند، آن هم وقتى كه خطر غرور ناشى پيروزى در جنگ در كمين آنان بود، واصحاب خود را بى‌گناه يا كم گناه مى‌پنداشتند.

امام صادق عليه السلام فرمودند: در روز قيامت هنگامى كه كارنامه‌ى عمل انسان به او داده مى‌شود، پس از نگاه به آن و ديدن آنكه تمام لحظه‌ها و كلمه‌ها و حركات و كارهاى او ثبت شده، همه‌ى آنها را به ياد مى‌آورد، مانند اينكه ساعتى قبل آنها را مرتكب شده است، لذا مى‌گويد: يا وَيْلَتَنا ما لِهذَا الْكِتابِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً .... «7»

آنان كه در دنيا بى‌خيال و بى‌تفاوت بوده و به هر كارى دست مى‌زنند، در آخرت هراس و


«1». يونس، 21.

«2». يس، 12.

«3». اسراء، 13.

«4». تكوير، 10.

«5». جاثيه، 28.

«6». كافى، ج 2، ص 288.

«7». تفسير الميزان.

جلد 5 - صفحه 183

دلهره خواهند داشت، «مُشْفِقِينَ» ولى مؤمنان كه در دنيا اهل تعهّد و خداترسى بودند در آنجا آسوده‌اند. «إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنا مُشْفِقِينَ» «1»

پیام ها

1- در قيامت، هم نامه‌ى عمل هر فرد به دستش داده مى‌شود، هم كتابى در برابر همه قرار داده مى‌شود. «وَ وُضِعَ الْكِتابُ»

2- نگرانى و هراس مجرمان، از عملكرد ثبت شده‌ى خويش است، نه از خداوند. «مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ»

3- قيامت، روز حسرت و افسوس مجرمان است. «يا وَيْلَتَنا»

علم افراد به عملكرد خودشان در قيامت چنان است كه گويا همه با سواد مى‌شوند، چون كتاب و خواندن براى همه مطرح است. وُضِعَ الْكِتابُ‌ ... مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ‌

5- عمل‌هاى انسان داراى درجات است. «صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً»

6- قيامت، صحنه‌ى تجسّم عمل‌هاى انسان است. «وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً»

7- داشتن عدالت وظلم نكردن، لازمه ربوبيّت الهى است. «وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً»


«1». طور، 26.

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع