آیه 2 سوره بقره

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<1 آیه 2 سوره بقره 3>>
سوره : سوره بقره (2)
جزء : 1
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

این کتاب که هیچ شک در آن نیست، راهنمای پرهیزگاران است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

This is the Book, there is no doubt in it, a guidance to the Godwary,

معانی کلمات آیه

كتاب: مصدر است بمعنى مكتوب. آن در اصل بمعنى جمع كردن مى باشد، گويى مطالب يا حروف، در آن در كنار هم جمع شده اند، لشگر را از آن كتيبه گفته اند كه بعضى با بعضى جمع شده اند. كتاب بمعنى اثبات تقدير، ايجاب و اراده نيز آمده است.

ريب: شك، قلق و اضطراب قلبى.

هدى: راهنمايى. گويند: «هديته هدى» او را راهنمايى كردم و شايد بمعنى هادى باشد.

متقين: پرهيزكاران. مفرد آن متقى است، اصل آن وقايه و وقاء بمعناى حفظ شىء است از آنچه اذيت و ضرر مي رساند، تقوى بمعناى خود نگه دارى مى باشد. متقى يعنى كسى كه خودش را از ناپاكى و گناه و عذاب خدا حفظ مى كند.[۱]

نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]

شأن نزول آیات 2، 3 و 4:

«شیخ طوسی» گوید: عده‌ اى گويند: اين آيات براى مؤمنين عرب نازل شده و مقصود آن ساير مؤمنين اهل كتاب كه بعد ایمان آورده اند نمى باشد و دليل آن‌ را آيه چهارم گفته ‌اند و گويند عرب قبل از اين كه قرآن بر رسول اكرم صلى الله عليه و آله نازل شود. داراى كتاب نبوده است و البته چنين موضوعى درست نيست زيرا مي‌توان گفت آيه سوم براى تمام مؤمنين نازل شده و آيه چهارم به قوم مخصوصى از مؤمنين مزبور اختصاص داشته باشد زيرا تخصيص آيه چهارم مستلزم تخصيص آيه سوم نخواهد بود[۳].[۴]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


«2» ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ‌

آن كتاب (با عظمت كه) در (حقّانيت) آن هيچ ترديدى راه ندارد، راهنماى پرهيزگاران است.

نکته ها

«لا رَيْبَ فِيهِ» يعنى در اينكه قرآن از سوى خداست، شكّى نيست. زيرا مطالب آن به گونه‌اى است كه جايى براى اين شكّ وترديد باقى نمى‌گذارد واگر شكّى در كار باشد، بخاطر سوءظن وروحيّه لجاجت افراد است. چنانكه قرآن مى‌فرمايد: «فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ» «1» آنان در شكّى كه خود ايجاد مى‌كنند، سردرگم هستند.

هدف قرآن، هدايت مردم است و اگر به مسائلى از قبيل خلقتِ آسمان‌ها و زمين و گياهان و حيوانات و ... اشاره كرده به خاطر آن است كه توجّه مردم به آنها، موجب توجّه به علم و قدرت و حكمت خداوند گردد. «2»

قرآن وسيله هدايت همه مردم است؛ «هُدىً لِلنَّاسِ» «3» همانند خورشيد بر همه مى‌تابد،

«1». توبه، 45.

«2». در قرآن به موضوعات طبيعى، كيهانى، تاريخى، فلسفى، سياسى و صنعتى اشاراتى شده، ولى هدف اصلى هدايت است.

«3». بقره، 185.

جلد 1 - صفحه 47

ولى تنها كسانى از آن بهره مى‌برند كه فطرتِ پاك داشته و در برابر حقّ خاضع باشند؛ «هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» همچنان كه نور خورشيد، تنها از شيشه‌ى تميز عبور مى‌كند، نه از خشت وگِل. لذا فاسقان‌ «1»، ظالمان‌ «2»، كافران‌ «3»، دل‌مردگان‌ «4»، مسرفان و تكذيب كنندگان‌ «5» از هدايت قرآن بهره‌مند نمى‌شوند.

سؤال: اين آيه درباره قرآن ومطالب آن مى‌فرمايد: «لا رَيْبَ فِيهِ» هيچ شكّى در آن نيست. در حالى كه خود قرآن شكّ وترديد مخالفان را در اين باره بيان مى‌دارد: يك جا مى‌فرمايد:

«إِنَّنا لَفِي شَكٍّ مِمَّا تَدْعُونا إِلَيْهِ مُرِيبٍ» «6» ما درباره آنچه ما را به آن مى‌خوانى، در شكّ هستيم. و در مورد شكّ در وحى ونبوّت نيز مى‌خوانيم: «بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْ ذِكْرِي» «7» درباره‌ى قيامت نيز آمده: «لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْها فِي شَكٍّ» «8» بنابراين چگونه مى‌فرمايد: «لا رَيْبَ فِيهِ» هيچ شكّى در قرآن ومحتواى آن نيست؟

پاسخ: مراد از جمله‌ «لا رَيْبَ فِيهِ» آن نيست كه كسى در آن شكّ نكرده و يا شكّ نمى‌كند، بلكه منظور آن است كه حقّانيت قرآن به قدرى محكم است كه جاى شكّ ندارد و اگر كسى شكّ كند به خاطر كور دلى خود اوست. چنانكه در آيه 66 سوره نمل مى‌فرمايد: «بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْها بَلْ هُمْ مِنْها عَمُونَ» «9»

پیام ها

1- قرآن در عظمت، مقامى بس والا دارد. «ذلِكَ» در ادبيات عرب، «ذلِكَ‌» اسم اشاره به دور است. در اينجا به قرآن كه در پيش روى ماست، با «ذلِكَ» اشاره مى‌كند كه از عظمتِ دست نايافتنى قرآن حكايت مى‌كند.

«1». «لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ» توبه، 80.

«2». «لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» مائده، 51.

«3». «لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ» مائده، 67.

«4». «لا يَهْدِي مَنْ هُوَ كاذِبٌ كَفَّارٌ» زمر، 3.

«5». «لا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ» غافر، 28.

«6». هود، 62.

«7». ص، 8.

«8». سبأ، 21.

«9». نخبة التفاسير به نقل از آيةاللَّه جوادى.

جلد 1 - صفحه 48

2- راهنما بايد در روش دعوت و محتواى برنامه خود، قاطع و استوار باشد.

جمله‌ى‌ «لا رَيْبَ فِيهِ» نشانگر استوارى و استحكام قرآن است.

3- توانِ قرآن بر هدايت پرهيزكاران، خود بهترين دليل بر اتقان و حقّانيت آن است. «هُدىً لِلْمُتَّقِينَ»

4- تنها افراد پاك وپرهيزكار، از هدايت قرآن بهره‌مند مى‌شوند. «هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» هركس كه ظرف دلش پاكتر باشد، بهره‌مندى و نورگيرى او بيشتر است. «1»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. پرش به بالا طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌1، ص 111.
  3. پرش به بالا طبرى و فريابى از مفسرين عامه نيز از مجاهد نقل نمايند كه چهار آيه اول درباره مؤمنين نازل گرديده است.
  4. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 1.

منابع