نواب اربعه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)



منبع: پيشواى دوازدهم صفحه 39

ناشر: مؤسسه در راه حق

در زمان غيبت صغرى، چهار تن از بزرگان شيعه وكيل و سفير نايب خاص امام زمان عليه السلام بودند كه خدمت آن حضرت مى رسيدند و وكالت شان به خصوص مورد تأييد بود، آنان احكام دين را از وجود اقدس امام زمان علیه السلام گرفته و در اختيار شيعيان مي ‌گذاشتند.

سؤالات كتبي و شفاهي ايشان را به حضور امام زمان علیه السلام برده و سپس پاسخ را به شيعيان مي ‌رسانيدند و همچنين، وجوه شرعي شيعيان را با وكالتي، كه از امام داشتند، مي ‌گرفتند و به حضرت تحويل مي ‌دادند يا با اجازه ايشان مصرف مي ‌كردند آنان جمعي بودند كه امام حسن عسکری علیه السلام] در زمان حيات خود عدالت شان را تأييد فرمود و همه را به عنوان امين امام زمان علیه السلام معرفي كرد و بعد از خود، ناظر املاك و متصدي كارهاي خويش گردانيد، و آن ها را با نام و نسب به مردم معرفي نمود.

اين ها، همه داراي عقل، امانت، وثاقت، درايت، فهم و عظمت بودند. البته غير از اين چهار نفر، وكلاى ديگرى هم از طرف امام عليه السلام در بلاد مختلف بودند كه يا به وسيله همين چهار نفر امور مردم را به عرض امام زمان عليه السلام مى رساندند و از سوى امام در مورد آنان توقيع هايى صادر شده بود، و يا به گفته مرحوم آيت الله سيد محسن امين، سفارت اين چهار نفر سفارت مطلق و عام بوده ولى ديگران در موارد خاصى سفارت داشتند، از قبيل «ابوالحسين محمد بن جعفر اسدى» و «احمد بن اسحاق اشعرى» و «ابراهيم بن محمد همدانى» و «احمد بن حمزة بن اليسع».

اين چهار نايب بنا بر اعتقاد مسلم شيعيان عبارتند از:

نايب نخست، جناب ابوعمرو عثمان بن سعيد عمرى

ابوعمرو عثمان بن سعيد از ياران و شاگردان مورد وثوق امام دهم و يازدهم علیهم السلام و مردي جليل ‌القدر و مورد اطمينان بود كه از يازده سالگي در محضر امام هادی علیه السلام به خدمتگزاري و آموختن فقه و حدیث و تعاليم اسلامي اشتغال داشته است و شاگرد تربيت يافته ولايت و امامت بوده است. او را با توجه به قبيله، «اسدي» و محل سكونت، «عسكري» و شغل، «سمان» يا «زيات» (روغن ‌فروش) ناميده‌اند.

نايب دوم، جناب ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعيد عمرى

وقتي نايب اول امام مهدی علیه السلام وفات يافت، بيش از ديگران، آن حضرت آزرده و اندوهگين شد و در نامه‌اي به فرزند عثمان، مرگ پدر را تسليت گفت و او را به جاي پدرش منصوب كرد. محمد بن عثمان به رغم مخالفت ‌هايي كه مدعيان دروغين نيابت، با وي كردند و فشارهايي كه خلفاي آن دوران وارد مي ‌ساختند، توانست وظايف نيابت ولي ‌عصر علیه السلام را به نيكي انجام دهد و نگذاشت غُلات با ترفندهاي دروغين، شيعيان را متوجه خود سازند و نيابت او را متزلزل كنند.

دوستداران ائمه اطهار علیهم السلام هيچ ‌گاه درباره نيابت و وثاقت او دچار شك و ترديد نشدند. نايب دوم بيشترين مدت را در سمت نمايندگي امام زمان علیه السلام به خود اختصاص داد و حدود چهل سال نايب و رابط امام علیه السلام و شيعيان بود. جايگاه ويژه او در خاندان ولايت و نبوت چيزي نيست كه نزد شيعيان، نيازمند دليل و برهان باشد و جلالت و عظمت وي از مسلمات تاريخ شيعه است.

نايب سوم، ابوالقاسم حسين بن روح نوبختى

نايب سوم حضرت مهدي علیه السلام حسين بن روح است، كه در ميان خاندان نوبختي، پس از ابوسهل، مشهورترين ايشان بشمار مي ‌رود. وي كه يكي از ده وكيل محمد بن عثمان _ نايب دوم _ در بغداد بود، از همان زمان جايگاه ويژه‌اي نزد شيعيان داشت. حسين بن روح ويژگي ‌هاي نيكي داشت كه براي همگان جلوه مي ‌كرد مرحوم شيخ طوسی در اين باره مي ‌گويد: «او نزد شيعيان و ديگران، خردمندترين مردم بشمار مي ‌رفت و اهل تقيه بود». (شيخ طوسي، الغيبة، ص 372)

نايب چهارم، علي بن محمد سمري

آخرين نايب حضرت مهدي علیه السلام علي بن محمد سَمُري است كه به دليل شدت مراقبت ‌هاي حكومت عباسي چندان آزادي عمل نداشت. مدت وكالت وي نيز از ديگران كمتر و نزديك به دو سال بود. از ايشان هم در طول وكالت، كراماتي نقل كرده‌اند. سرانجام در نيمه شعبان سال 328 قمري همان ‌گونه كه حضرت علیه السلام خبر داده بودند، او وفات يافت و كتاب نيابت بسته شد و عصر غم ‌بار غيبت كبری آغاز گشت.

نواب خاص، وظايفي بر عهده داشتند كه عبارت بود از:

  • اول: پنهان نگه داشتن نام و مكان امام علیه السلام و رفع شك و ترديد درباره آن حضرت.
  • دوم: جلوگيري از به وجود آمدن فرقه ‌هاي انحرافي شيعيان.
  • سوم: پاسخ ‌گويي به پرسش ‌هاي فقهي و مشكلات علمي و عقيدتي.
  • چهارم: مبارزه با مدعيان دروغين نيابت.
  • پنجم: اخذ و توزيع اموال متعلق به امام.
  • ششم: سازماندهي وكلا.

با توجه به وضوح موارد فوق و بي ‌نيازي آن ها از توضيح، تنها اشاره‌اي به مورد آخر، يعني «سازماندهي وكلا» خواهيم داشت: سياست تعيين وكيل براي اداره امور نواحي گوناگون و ايجاد ارتباط ميان شيعيان و امامان، از روزگارِ امامان پيشين علیهم السلام در كار بود. در دوران غيبت، تماس مردم با امام زمان علیه السلام قطع گرديد و محور ارتباط با امام علیه السلام نايبي بود كه امام زمان علیه السلام تعيين مي ‌كرد.

مناطق شيعه ‌نشين تقريباً مشخص بود و بنا به ضرورت، در هر منطقه وكيلي تعيين مي ‌شد و گاه چند وكيل در مناطق كوچكتر در سرپرستي وكيلي قرار داشتند كه امام و بعد از او نواب براي آن ها تعيين مي ‌كردند.

اين وكلا اموالي را كه بابت وجوه مي ‌گرفتند، به شيوه‌هاي گوناگوني به بغداد، نزد نواب مي ‌فرستادند و آن ها نيز طبق دستور امام علیه السلام در مواردي كه لازم بود، به كار مي ‌گرفتند. در مواردي ممكن بود برخي وكلا براي يك بار امام زمان علیه السلام را ملاقات كنند؛ چنان كه محمد بن احمد قطان، كه از وكيلان ابوجعفر ـ نايب دوم ـ بود به ملاقات امام علیه السلام نايل آمد. اما معمولاً آن ها تحت نظر نايب خاص امام، انجام وظيفه مي ‌كردند. به نقل از احمد بن متيل قمي، ابوجعفر، ده وكيل در بغداد داشته كه نزديك ‌ترين آن ها به وي حسين بن روح بود.

از ديگر نزديكان وي جعفر بن احمد بن متيل بود كه بسياري گمانشان بر اين بود كه وي به جانشيني ابوجعفر خواهد رسيد. از روايتي ديگر برمي ‌آيد كه در برابر اموالي كه به وكلا داده مي ‌شد، قبوضي از آنان دريافت مي‌ كرده‌اند، اما از نايب خاص چنين قبوضي دريافت نمي ‌‌شد و زماني كه ابوالقاسم، حسين بن روح را به جانشيني برگزيد، دستور داد كه از وي نيز قبوضي نخواهند.

همچنين، برخي از وكلا ساكن در اهواز، سامرا، مصر، حجاز، يمن و نيز مناطقي از ايران همچون خراسان، ري و قم بودند كه اخبار آن ها به صورت جسته و گريخته، ذيل موضوعاتي ديگر در كتاب ‌هاي الغيبة طوسي و كمال ‌الدين صدوق ذكر شده است.

پیوندها: