میرزا عبدالحسین بروجردی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۶ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۰۴ توسط بهرامی (بحث | مشارکت‌ها) (اضافه کردن رده)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

ميرزا عبدالحسين بروجردي «صاحب الداري»

ياور فقاهت

مقدمه

از شهر بروجرد، رجال و نوابغ علمي و معنوي بزرگي برخاسته‌اند؛ از جمله مرحوم سيد بحرالعلوم، صاحب كرامات و آيت الله العظمي بروجردي، مرجع نامدار جهان تشيع. عالم رباني، مرد اخلاق، علم و تقوا حاج شيخ عبدالحسين بروجردي معروف به «صاحب الداري» در سال 1308 ق. در اين شهر، در خانواده متدين و روحاني ديده به جهان گشود.

علت اين كه ايشان در ميان طلاب و علما به «صاحب الداري» مشهور بود، طبق نقل فرزند بزرگوارش، اين است كه او به حضرت ولي عصر عجل الله تعالی فرجه شریف عشق و ارادت عجيبي داشت. به همين جهت، اين لقب را كه از القاب امام زمان علیه السلام است، براي خود انتخاب كرد.[۱]

پدر و تحصيلات

پدر بزرگوار اين عالم جليل القدر، مرحوم آخوند ملا علي بروجردي، يكي از عالمان متقي و باصفاي بروجرد بشمار مي رفت و به سبب داشتن حالات معنوي توأم با مناجات، مورد احترام اهالي آن سامان بود و كتابي خطي از آن مرحوم درباره «دعا» به يادگار مانده است.

صاحب الداري بعد از نشو و نما به امر پدرش، تحصيلات ادبيات و مقدمات را در زادگاهش بروجرد، نزد اساتيد بزرگوار آن ديار به اتمام رسانيد. آن گاه به سلطان آباد اراك، كه مركزيت علمي خاصي داشت، هجرت نمود و سطوح علوم اسلامي را در محضر آيات بزرگوار: آقا نورالدين عراقي و آخوند ملا علي عراقي فراگرفت؛ تا اين كه آيت الله العظمي حائري يزدي از كربلا به اراك آمد و مرحوم صاحب الداري به اتفاق بسياري از فضلا و بزرگان آن عصر، به مدت هشت سال در درس خارج فقه و اصول او شركت كرد. وي ضمن تحصيل، سطوح پايين تر را براي عده‌اي از طلاب تدريس مي كرد و همچنين از طرف آيت الله حائري يزدي تقسيم شهريه طلاب اراك را بر عهده داشت؛ مسئوليت تقسيم شهريه، بعد از هجرت آن بزرگوار به قم تا پايان عمر او ادامه داشت.

البته امروزه در حوزه‌هاي علميه، سمت مُقسم شهريه بودن، ارزش ويژه‌اي ندارد؛ اما در زمان هاي گذشته معمولاً بزرگان و زعماي حوزه كساني را براي اين سمت برمي‌گزيدند كه علاوه بر جهات علمي، خوش برخورد و بردبار، داراي مديريت، خوش نامي و صفاي نفس باشند. آنان كه آن مرحوم را ديده‌اند، همگي معترفند كه وي همه اين ويژگي ها را داشته است.

هجرت به قم

دو ماه بعد از مهاجرت آيت الله حائري يزدي به قم، صاحب الداري نيز به قصد فيض بردن از دانش بي پايان استاد گرانمايه اش، راهي شهر مقدس قم مي شود و در اين شهر رحل اقامت مي افكند.

صاحب آثار الحجة مي نويسد: «آقاي حاج ميرزا عبدالحسين بروجردي، معروف به صاحب الداري، كه مُقسّم ايشان (آيت الله حائري يزدي، مؤسس حوزه علميه قم) در اراك بودند، براي نگارنده گفت كه: بعد از توقف ايشان، اول كسي كه به ايشان پيوست، بنده بودم با جناب حجت الاسلام آقاي حاج ميرزا هدايت الله وحيد گلپايگاني كه اكنون ساكن تهرانند. پس از آن كه تا دو ماه شهريه به امر ايشان به محصلين اراك را پرداختم و بعد از آن كه خدمت ايشان رسيديم، فرمودند: «ما ماندني شديم؛ اگر شما هم بخواهيد بمانيد؛ خدا كريم است، برويد خانواده خود را بياوريد.» پس آقاي حاج ميرزا هدايت به اراك رفته و رفقا و اصحاب آيت الله حائري را از قضيه اطلاع داده و خانواده خود و مرا به قم آورد و كم كم رفقاي اراك به قم آمده و رفته رفته حوزه علميه قم تأسيس گرديد و پيش بيني ها و پيش گويي هاي حضرات معصومين علیهم السلام مصداق يافت».[۲]

آيت الله صاحب الداري بعد از ورود به حوزه قم، در درس آيت الله حائري شركت كرد و خود، به تدريس سطوح پايين تر پرداخت. جمعي از بزرگان و فضلاي نامدار از محضر پرفيض وي بهره علمي و معنوي فراواني بردند كه از ميان آنان مي توان به آيات بزرگوار: فقيهي بروجردي، شيخ غلامرضا انجداني، مرحوم علمي اراكي و... اشاره داشت.[۳]

حاج علي آقا صاحب الداري، فرزند برومند آن بزرگوار مي فرمايد: «حضرت آيت الله بهاءالديني به من فرمودند كه: من درس مرحوم آقاي والدتان را ديده بودم كه جمع كثيري از طلاب و فضلا در آن شركت مي كردند».

آيت الله صاحب الداري علاوه بر تحصيل و تدريس، مشاغل گوناگون ديگري را در حوزه بر عهده داشت و منشأ خدمات فراوان علمي و معنوي بود. فرزند وي اين مشاغل را چنين بر شمرده است:

1- تقسيم شهريه:[۴]

اين امر تا پايان عمر استاد بزرگوارش و نيز در زمان حيات آيت الله بروجردي ادامه داشت.

2- مديريت مدارس:

مرحوم صاحب الداري بعد از ورود به قم، از طرف آيت الله حائري يزدي اداره طلاب فيضيه و مدرسه دارالشفاء را بر عهده گرفت و زحمات زيادي را به جان خريد تا اين مدارس را به شكل آبرومندي درآورد؛ زيرا برخي از حجرات آن ها به قهوه خانه تبديل شده بود و قسمتي ديگر، محل استراحت خدام حرم و مابقي آن، متروك و غيرقابل استفاده گرديده بود. وي علاوه بر به دست گرفتن امور مدارس و بيرون راندن بيگارگان و سكنا دادن طلاب، در ساختن قسمت فوقاني مدرسه فيضيه و دارالشفاء به مرحوم آيت الله حائري كمك شاياني كرد؛ در حقيقت، متولي ساخت و ساز مدرسه هم بود. توليت اين مدارس در زمان آيات ثلاث[۵] بر عهده وي بود. در زمان مرجعيت آيت الله بروجردي، علاوه بر اين دو مدرسه، تصدي مدرسه «خان» هم به ايشان واگذار شد. يكي از بزرگان مي فرمود:

«شايد كسي به اندازه مرحوم آيت الله صاحب الداري به عالم اسلام و روحانيت خدمت نكرده است؛ زيرا با اين كه خانواده ايشان در قم بودند؛ حجره‌اي را در مدرسه فيضيه در اختيار داشت كه بيشتر اوقات شبانه روز را در مدرسه بسر مي برد و به رتق و فتق امور طلاب مي پرداخت. گاهي نيمه هاي شب، طلاب مراجعه مي كردند و او با كمال خوشرويي و بانهايت ادب و احترام حوائج آنان را برآورده مي ساخت و همواره از اين امر خوشنود بود».

3- پيگيري امور نظام وظيفه طلاب:[۶]

وي، اين وظيفه سنگين و حساس را كه در زمان آيت الله حائري و نيز آيات ثلاث و آيت الله بروجردي بر عهده داشت، به خوبي به انجام رساند. با اين كه در زمان رضاخان و بعد از او روحانيت با مشكلات و محدوديت هاي فراواني مواجه بود، اما او توانست ضمن حفظ شئون محصلان علوم ديني، منشأ خدمات ارزنده‌اي گردد.

4- مسئوليت كتابخانه مدرسه فيضيه:

اين مسئوليت از همان زمان آيت الله حائري بر عهده وي بود. نگهداري و جمع آوري كتاب ها و پرداختن به ساير امور مربوط به كتابخانه، از جمله وظايف او بشمار مي رفت. شايد يكي از علل ماندگاري ايشان در اغلب اوقات شبانه روز در حجره خود در مدرسه فيضيه، رسيدگي به امور طلاب و به ويژه تهيه و تحويل كتاب هاي مورد نياز آنان بوده است.

5- عضويت در كميسيون رسيدگي به شكايات و امتحانات:

آيت الله بروجردي به نظم و برنامه‌ريزي در حوزه بسيار علاقه‌مند بود و بارها مي فرمود: «حوزه به روي اشخاص مختلف باز است؛ افراد صالح و ناصالح از هم ممتاز نمي شوند؛ اي كاش نظمي بود و برنامه اي!» ايشان براي رسيدن بدين مقصود، گروهي از علماي برجسته را مأمور ساخت تا پس از مشورت، ديدگاه‌هاي اصلاحي خود را ارائه دهند. اين گروه كه اصطلاحاً به «هيئت حاكمه» معروف بود، وظيفه داشت با رعايت مصالح حوزه، عمل كند. اعضاي اين هيئت عبارت بودند از آيات عظام: امام خمینی، حاج شيخ مرتضي حائري، حاج سيد احمد زنجاني، حاج سيد ابوطالب مدرسي، شيخ فاضل قفقازي، حاج شيخ عبدالحسين فقيهي، حاج سيد زين العابدين كاشاني، سيد محمد يزدي (داماد)، حاج شيخ ابوالقاسم اصفهاني، حاج سيد مرتضي مبرقعي، حاج مصطفي صادقي، آقاي قاضي تبريزي، حاج ميرزا محمود روحاني، حاج ريحان الله گلپايگاني، سلطاني طباطبايي و حاج عبدالحسين صاحب الداري.

جلسات گروه، هر شب در مدرسه حاج ملاصادق برگزار مي شد، يكي از برنامه هاي هيئت، موضوع امتحانات حوزه بود كه بر اساس آن مواد امتحان، سطوح مختلف تحصيل (كه عبارت بود از سه سطح)، مدت تحصيل، درس هاي اصلي و جنبي و كتاب هاي مربوط به هر سطح تعيين گرديد. از ميان اعضاي هيئت تعدادي به عنوان مسئول امتحانات برگزيده شدند كه عبارت بودند از آيات بزرگوار: حاج فقيهي رشتي، فاضل قفقازي، قاضي تبريزي، حاج شيخ ابوالقاسم نحوي، ميرزا عبدالحسين صاحب الداري، سيد محمدباقر سلطاني طباطبايي، مبرقعي، حاج شيخ مرتضي حائري، حاج شيخ ابوالقاسم اصفهاني و حاج سيد زين العابدين كاشاني.[۷]

6- رفع مشكلات حوزه:

مرحوم آيت الله صاحب الداري در امور رفاهي طلاب هم نقش بسزايي داشتند. حاج علي آقا، فرزند آن بزرگوار در اين زمينه، دو خاطره زير را نقل كرده است:

  • روزي در ايوان حجره مدرسه فيضيه ايستاده بودم كه مرحوم والد آمد. ديدم ناراحت است. پاكتي را به من داد و فرمود: برو به فلان حجره و اين مبلغ را به فلاني بده! وقتي علت ناراحتي را سؤال كردم، فرمود: دو روز است كه او غذا نخورده است؛ چرا من زودتر نفهميدم؟ و اين كه وجه كمي بود، از اين بابت هم متأثر بود. وقتي پول را به آن طلبه رساندم، او هم ناراحت شد. گفتم: چرا ناراحت هستيد؟ گفت: ناراحتي من از اين است كه چطور و چرا ديگران اين موضوع را فهميده‌اند؟!
  • عامل پخش قند و شكر قم، شكري را به طلاب ساكن مدرسه فيضيه و دارالشفاء داده بود كه اين شكر هم تر بود و هم زرد؛ كه طلبه ها به پدرم گله كردند. پدرم دستور داد شكرها را جمع كنند و به عامل پخش بازگردانند. سپس تلگرافي را براي قوام السلطنه بدين مضمون به تهران مخابره كردند: «شما مي دانيد كه قم با بي آبي و عطش مواجه است؛ از شما تشكر مي كنم كه شكر تر را به طلبه هاي قم داديد تا رفع عطش و بي آبي آنان شود.» وقتي قوام السلطنه اين تلگراف را خواند، فوري دستور تعويض رئيس دارايي را صادر كرد.[۸]

اين گونه برخوردهاي مرحوم آيت الله والد با صاحب منصبان اداري، خصوصاً دائره مشمولين فراوان داشتند. (گفتني است كه آيت الله صاحب الداري اين شكر را با واريز كردن پول از اداره دارايي قم در آن زمان خريده بود و اين اداره قصد داشت تا اين گونه روحانيت را تحقير كند؛ اما درايت و سرعت عمل آيت الله صاحب الداري مانع اين عمل شد.)

برخي صفات اخلاقي

اخلاص و فروتني:

مرحوم آيت الله صاحب الداري مردي مخلص و بي ريا و شيفته خاندان عصمت و طهارت بود. هنگامي كه مرحوم آقا قوام وشنوه‌اي را براي روضه دعوت مي كرد، در همان حجره براي ايشان روضه خواني مي كرد و مي رفت. با اين كه مسئوليت مدارس، نظام وظيفه، رسيدگي به شكايات، امتحانات و كتابخانه را بر عهده داشت، ولي همواره خود را خادم طلاب مي خواند و بر آن مباهات مي كرد. وي در زمان حيات خود، خدمات فراواني انجام داد كه پس از مرگش معلوم شد از سوي او بوده است.

احترام به بازماندگان روحانيان:

زندگي اغلب طلاب بسيار دشوار و درآمدشان منحصر به شهريه بود. از اين رو، خانواده هاي آنان به سختي امرار معاش مي كردند؛ خصوصاً خانواده هايي كه سرپرستشان رحلت مي كرد؛ چون شهريه هم قطع مي شد، زندگي بر آنان بسيار مشكل و طاقت فرسا مي گرديد. مرحوم صاحب الداري به چنين خانواده هايي احترام فوق العاده اي قائل بود و مي كوشيد مشكلاتشان را رفع كند. اگر متوفا از اساتيد ايشان بود، حتي براي بچه‌هاي كوچك آنان، تمام قد برمي‌خاست و احترام مي كرد و مورد تفقدشان قرار مي داد.

گشاده رويي با خانواده:

آقاي صاحب الداري مي گويد: «مرحوم والد با وجود مشاغل زياد و حشر و نشر با افراد مختلف و فشار كارهاي زياد، در منزل با همه افراد خانواده با كمال خوش رويي و صفا و صميميت برخورد مي كرد؛ به طوري كه اگر كسي او را نمي شناخت، فكر مي كرد هيچ مشغله يا مسئوليتي ندارد كه چنين راحت و شاد و خندان و سرحال است. او سعي داشت تا خستگي كار را به محيط خانواده نياورد».

رؤياي صادق:

حاج علي آقا صاحب الداري مي گويد: «مرحوم آيت الله حاج آقا جواد جزايري، از علماي بزرگ خرم آباد، در پيام تسليتي، برايم نوشتند: من در شب وفات، ايشان را خواب ديدم و گفتم: مدتي هست كه خدمت شما نرسيده‌ام. اين دفعه ان شاء‌الله در قم خدمتتان خواهم رسيد. ايشان فرمود: من ديگر در قم نيستم، بلكه در نجف اشرف در جوار آقا امیرالمومنین علیه السلام هستم. بيدار شدم و از اين رؤيا تعجب كردم؛ چون از رحلت ايشان خبر نداشتم. بعد از دو روز، خبر رحلت ايشان به من رسيد».

ديگر اين كه: «مرحوم آيت الله فكور يزدي كه بسيار مقدس بود، به من فرمود: من در نجف بودم. شبي به فكر افتادم كه به نيابت از دوست بزرگوارم آقاي صاحب الداري در حرم حضرت امير علیه السلام زيارتنامه اي بخوانم. همان شب در خواب ايشان را ديدم كه به من فرمود: من ديگر در قم نيستم؛ بلكه در نجف اشرف و در خدمت آقا هستم».

تأثير زيارت قبر پدر:

حاج علي آقا، فرزند بزرگ مرحوم ميرزا عبدالحسين صاحب الداري، خاطره جالبي را نقل كرده است كه نقل آن بي فايده نيست. ايشان مي گويد: «من در حدود سي سال است كه با عارف بزرگ و مرجع بزرگوار تقليد، حضرت آيت الله بهجت همسايه ديوار به ديوار هستم و از ايشان خاطرات زيادي دارم؛ از جمله اين كه: قبل از انقلاب براي اين جانب مشكلي پيش آمد كه براي حل آن مي بايست صبح ها خيلي زود از قم به ساوه مي رفتم و غروب، پاسي از شب گذشته، برمي گشتم.

اين كار بيش از يك ماه طول كشيد و در اين ايام حتي فرصت نكردم براي زيارت اهل قبور - خصوصاً به زيارت والد بزرگوارم - بروم؛ تا اين كه يك روز بر اثر كسالتي مردد بودم به ساوه بروم يا نه؟ در اين حال، ديدم درِ منزلمان به صدا درآمد. رفتم در را باز كردم، ديدم حضرت آيت الله العظمي بهجت مدظله العالي هستند. سلام و احوالپرسي كردند و بدون مقدمه فرمودند: شما چرا به زيارت اهل قبور نمي رويد؟ گفتم: آقا! الآن يك ماه است كه به ساوه مي روم و فرصت پيدا نمي كنم.

فرمودند: ديگر لازم نيست به ساوه برويد؛ اگر مي خواهيد گرفتاريتان رفع شد، به زيارت پدرتان برويد؛ مشكلتان حل مي شود و من با ارتباطي كه دارم، فهميدم كه شما به سر قبر ايشان نمي رويد!» همچنين آيت الله بهجت دام ظله به مناسبتي به من فرمود: «من ديشب مرحوم حاج آقا (صاحب الداري) را در خواب ديدم. از ايشان درباره آيت الله بروجردي در آن جا سؤال كردم، فرمودند: وضعشان خيلي خوب است و در درجات بالا هستند. بعد، از مرحوم آيت الله سيدابوالحسن اصفهاني سؤال كردم، فرمودند: ايشان هم موقعيت و درجات بسيار بالايي دارند. آن وقت از كسي كه خيلي معروف‌تر از اين ها بود، سؤال كردم، ايشان اظهار بي اطلاعي كردند و فرمودند: من از ايشان اطلاعي ندارم».[۹]

رحلت

آيت الله ميرزا عبدالحسين صاحب الداري پس از عمري تلاش و خدمت به اسلام و روحانيت، سرانجام در روز شهادت امام و مولايش امام هادی علیه السلام در 3 رجب 1377 ق. دار فاني را وداع كرد و به جوار رحمت الهي پرگشود. جنازه آن بزرگوار را باشكوه تشييع كردند و حضرت آيت الله بروجردي بر آن نماز گزاردند.(10) سپس در بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها، سمت راست قبر استاد گرانقدرش آيت الله حائري يزدي، مؤسس حوزه علميه قم و در رديف مرقد آيت الله گلپايگاني، به خاك سپرده شد.

به دستور حضرت آيت الله مرعشي، بر سنگ قبر او نوشته شده است: «هوالباقي. قد ثوي في هذا المضجع العالم الجليل والفاضل النبيل حجت الاسلام والمسلمين الحاج ميرزا عبدالحسين صاحب الداري نجل المرحوم الملا علي البروجردي قدس سره و قد افني عمره في خدمة المجمع العلمي ببلدة قم و كم له من حق علي المشتغلين لاهتمامه بشئونهم - حشره الله مع مواليه - و كانت وفاته يوم الجمعه، 3 رجب 1377».

در پي ارتحال اين عالم وارسته كه در مشاغل گوناگون مديريتي، اجرايي، علمي و... خدمات شاياني داشت، آيت الله بروجردي پيام تسليتي براي خانواده محترم وي ارسال داشت و مجلس فاتحه اي در مدرسه فيضيه برگزار كرد. به دنبال آن، مجالس متعدد فاتحه از سوي علما، مراجع، طلاب، فضلا و بازاريان در قم و نيز در شهرستان بروجرد به پا شد.

پانویس

  1. علامه دهخدا؛ «صاحب الدار» را از القاب امام زمان دانسته است؛ مثل صاحب الزمان (لغتنامه، ج 9، ص 13009).
  2. مآخذ اين مقاله علاوه بر مصاحبه نويسنده با فرزند بزرگوارش، حاج علي آقا صاحب الداري، از اين قرار است.
  3. تاريخ بروجرد، دانشمندان بروجرد از قرن چهارم تا عصر معاصر، غلامرضا مولانا، ص 599 و 600.
  4. آثار الحجة، محمد شريف رازي، ج 1، ص 17.
  5. همان، ج 2، ص 56.
  6. آيات عظام: صدر، حجت كوه كمره اي و خوانساري.
  7. گنجينه دانشمندان، محمد شريف رازي، ج 1، ص 288 و 292.
  8. همان، ج 2، ص 89.
  9. مجله حوزه، ش 44-43، ويژه‌نامه سي امين سال درگذشت آيت الله العظمي بروجردي، ص 106.

منبع

محمدتقي ادهم نژاد لنگرودي, ستارگان حرم، جلد 13، صفحه 233، 243.