مدارا

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۲۵ توسط Saeed zamani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی ''''منبع:''' اخلاق و تربيت اسلامى، مرکز تحقیقات اسلامی سپاه ، صفحه 117 ==رفق و مدار== ...' ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

منبع: اخلاق و تربيت اسلامى، مرکز تحقیقات اسلامی سپاه ، صفحه 117

رفق و مدار

«رفق» به معناى نرمى در گفتار و كردار است و مدارا يعنى ملايم‌بودن با مردم و خوش‌برخوردى. معنى اين دو واژه به يكديگر نزديك است. بنابراين در اين‌جا هر دو را يك‌جا به بحث مى گذاريم.

مدارا، ضرورت زندگى اجتماعى

آدمى همه روزه با انسان هاى متعددى سروكار دارد كه هر يك با رفتار و روحيه اى مخصوص زندگى مى كنند؛ يكى سالم است، ديگرى بيمار، سومى شادمان، چهارمى غمگين و... بهترين نوع برخورد با همگان همان «رفق و مدارا» است كه اميرمؤمنان امام علی عليه‌السلام فرمود: «الرِّفْقُ مِفْتاحُ الصَّوابِ وَ شيمَةُ ذَوِى الْالْبابِ؛ ملايمت، كليد درستى و روش خردمندان است».[۱]

تجربه نشان داده است كه هيچ كس بدون خصلت رفق و مدارا در زندگى موفق نبوده است؛ خشك و خشن بودن در خانه، كانون خانواده را به پادگان نظامى تبديل مى كند؛ در اداره سازمان و كارخانه و بازار، كارساز نخواهد بود؛ دوستان را از انسان مى رنجاند و همسايگان را دلسرد مى كند. اهميت اين خصلت به حدى است كه خداوند، آن را بر سرآمد رهبران الهى (پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله) واجب كرده است و ايشان مى فرمايد: «امَرَنى رَبّى بِمُداراةِ النَّاسِ كَما امَرَنى بِاداءِ الْفَرائِضِ؛ پروردگارم مرا به مداراى با مردم فرمان داده همچنان كه به اداى واجبات فرمانم داده است».[۲]

و در سخن ديگر آن را نيمى از ايمان دانسته كه بدون آن، ايمان فرد و جامعه كامل نخواهدبود: «الْمُداراةُ نِصْفُ الْايمانِ؛ مداراى با مردم، نصف ايمان است».[۳]

عقل، تجربه و دين بر ضرورت و حياتى بودن رفاقت و نرمى با اعضاى خانواده، همكاران، هم‌كيشان، هم ميهنان و همنوعان، هم‌كلامند و همين امر ايجاب مى كند كه همگان، در خانه و خيابان، در مسجد و مدرسه، در مزرعه و كارخانه و باآشنا و غريبه و سرانجام در طول زندگى، با ديگران گرم و صميمى باشند و با نرمى و خوش رويى برخورد كنند و از هر گونه تندى و خشونت، بداخلاقى و بدزبانى، ايجاد رعب و وحشت و درگيرى غيرضرورى پرهيز نمايند.

قاطعيت در عين نرمى

صفات و كردار كمال بخش، در برخى موارد با يكديگر تضاد ظاهرى دارند و هنر انسان در اين است كه بتواند ميان چنين صفات و كردارى را جمع كند. و بداند كه هر كدام، مناسب چه حال و مقامى است. در طول هشت سال دفاع مقدس، رزمندگان چنين هنرى را داشتند؛ از يك سو مى بايست در برابر دشمن غدار و متجاوز، قاطعانه بايستند و آتش دفاع خود را بر آنان فروريزند و از سوى ديگر، با اسيران دشمن - كه تا چند لحظه قبل در مقابلشان مى جنگيدند - رفق و مدارا كنند!

قاطعيت و نرمى نيز در ظاهر، همخوان نيستند ولى اميرمؤمنان عليه‌السلام مى فرمايد: «اخْلُطِ الشِّدَّةَ بِرِفْقٍ وَارْفُقْ ما كانَ الرِّفْقُ اوْفَقَ؛ قاطعيت را با نرمى ممزوج كن و تا جايى كه نرمى كارساز است، نرمى پيشه كن».[۴]

موقعيت سنجى، خردورزى، ملاحظه حال طرف مقابل و بررسى جوانب موضوع، به انسان كمك مى كند كه تصميم بگيرد تا چه حد، شدت عمل به خرج دهد و چه اندازه نرم و ملايم باشد، همچنين با چه كسى و در چه موقعيتى نرم و مهربان باشد يا قاطع و انعطاف ناپذير، همين طور بايد بسنجد كه آيا قاطعيت سبب سازندگى و بهبود سوژه مى شود يا نرمى و ملاطفت؟

رهبر كبير انقلاب، حضرت امام خمينى قدس سره، در طول دوران مبارزه و انقلاب، ابتدا در برابر ملى گرايان دروغين، ضد انقلاب داخلى و مخالفان نظام، با نرمى و مهربانى برخورد كرد، اما وقتى آنان به راه حق نيامدند و بر كار خلاف خود اصرار ورزيدند، با شدت و قاطعيت با آنان مقابله كرد، همان گونه كه جانشين شايسته او حضرت آيت الله خامنه اى چنين است.

آثار ارزشمند

هر خصلت نيكوى اخلاقى، علاوه بر نيكويى ذاتى، پيامدهاى ارزشمند ديگرى نيز، دارد كه بر ارزش ذاتى اش مى افزايد. رفق و مدارا نيز چنين است. در ادامه بحث برخى از آن آثار را پى مى گيريم:

  • 1. حراست ايمان: رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد: «لِكُلِّ شَىْ ءٍ قُفْلٌ وَ قُفْلُ الْايمانِ الرِّفْقُ؛ هر چيزى قفلى دارد و قفل (نگهدار) ايمان، نرمخويى است».[۵]
  • 2. خير دنيا و آخرت: همان حضرت مى فرمايد: «مُنْ اعْطِىَ حَظَّهُ مِنَ الرِّفْقِ اعْطِىَ حَظَّهُ مِنْ خَيْرِالدُّنْيا وَالْاخِرَةِ وَ مَنْ حُرِمَ حَظُّهُ مِنَ الرِّفْقِ حُرِمَ حَظُّهُ مِنَ الدُّنْيا وَالْاخِرَةِ؛ هر كس نصيبى از رفق و مدارا داشته باشد، سهمى از خير دنيا و آخرت را مى برد و هر كس از سهم رفق و مدارا محروم باشد، از سهم (خير) دنيا و آخرت نيز محروم است».[۶]

انجام بسيارى از كارهاى مهم دينى و دنيايى با همكارى و همدلى مردم با يكديگر انجام مى پذيرد و لازمه چنين اقدامى، رفاقت و دوستى با مردم است و آن كه از چنين خصلتى محروم است، در واقع توان انجام كارهاى بزرگ و ثواب آور را از دست مى دهد. هر مسلمانى مى تواند با نرم‌خويى و زبان خوش مردم محل را اصلاح كند، مسجد بسازد، آنان را بر ضد اوباش و تهاجم فرهنگى بسيج كند و... در نتيجه خير دنيا و آخرت در همه اين كارها گرد آمده است.

  • 3. آسانى كارها: بدخلقى و سخت گيرى، بسيارى از كارها را مشكل مى كند و سبب لجبازى ديگران مى گردد و به عكس، نرم‌خويى و رفاقت و مدارا دل افراد را بدست مى آورد و بسيارى از گره هاى كور كارها را مى گشايد. اميرمؤمنان عليه‌السلام مى فرمايد: «الرِّفْقُ يُيَسِّرُ الصِّعابَ وَ يُسَهِّلُ شَديدَ الْاسْبابِ؛ ملايمت، سختى ها را آسان و موانع محكم را باز مى كند».[۷]
  • 4. محبت و عطاى الهى: رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «انَّ اللَّهَ رَفيقٌ يُحِبُّ الرَّفيقَ وَ يُعْطى عَلَى الرِّفْقِ ما لايُعْطى عَلَى الْعَنْفِ؛ خداوند (بهترين) رفيق است و اهل مدارا را دوست دارد و عطايى كه در برابر رفق و مدارا مى دهد (هرگز) در برابر خشونت نمى پردازد».[۸]
  • 5. ايمنى از دوزخ: دوزخ هر كسى، ساخته و پرداخته اعمال زشت اوست، همان گونه كه بهشت در پاداش كارهاى نيك است. رفق و مدارا به سهم خود، انسان را از دوزخ ايمن مى سازد و به بهشت نزديك مى كند. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده است: «اتَدْرُونَ مَنْ يَحْرُمُ عَلَى النَّارِ؟ كُلُّ هَيِّنٍ لَيِّنٍ سَهْلٍ قَريبٍ؛ مى دانيد چه كسى به دوزخ نمى رود؟ هر نرمخوى خوش برخورد آسان‌گيرى كه با مردم گرم مى گيرد».[۹]
  • 6. تداوم دوستى ها: در ضرب المثل ها آمده است كه: «يك دشمن زياد است و هزار دوست كم» اين سخن حكيمانه از معارف دينى و فطرت آدمى، سرچشمه مى گيرد؛ طبع انسان، به دوستى با همگان تمايل دارد مگر اين كه علل و اسباب ديگرى موجبات دشمنى را فراهم سازد. دين مقدس اسلام نيز چنين نظرى دارد و براى تداوم دوستى ها و زدودن كدورت ها پيشنهادهاى متعددى نموده. از جمله نرمخويى و خوشرويى. اميرمؤمنان عليه‌السلام مى فرمايد: «رِفْقُ الْمَرْءِ وَ سَخائُهُ يُجَبِّبُهُ الى اعْدائِهِ؛ نرمخويى و سخاوت شخص، او را محبوب دشمنانش مى كند».[۱۰]

خاصيت نرمخويى نزد دوستان و آشنايان نيز چنين است و پيوند دوستى ها را محكم تر مى كند. به داستان زير توجه كنيد:

روزى يكى از آشنايان امام سجاد عليه‌السلام به آن حضرت پرخاش كرد و سخنان نكوهيده گفت. پس از رفتن آن مرد، امام به يارانش فرمود: شما پرخاش و زشتى فلانى را نسبت به من مشاهده كرديد، اينك همراه من بياييد تا پاسخ مرا هم ببينيد. سپس جملگى به درب منزل آن شخص آمدند و او را صدا زدند. مرد به خيال اين كه امام و يارانش براى تلافى آمده اند، با آمادگى كامل از منزل خارج شد. وقتى رودرروى امام قرار گرفت، آن حضرت فرمود: «اى برادر! تو لحظاتى پيش به من چنين و چنان گفتى؛ اگر من آنچنانم كه تو گفتى، خدا از من درگذرد و اگر چنين نيستم كه تو گفتى، خدا از تو درگذرد!»

آن مرد با ديدن چنين برخورد نرم و بزرگوارانه از سوى امام، بسيار شرمنده و پشيمان شد، پيشانى امام را بوسيد و عرضه داشت: «شما از آنچه من گفتم، منزهيد. اين منم كه شايسته آن سخنان هستم!».[۱۱]

اين درس را با سفارشى از قرآن مجيد به پايان مى بريم: «وَلاتَسْتَوِى الْحَسَنَةُ وَلَاالسَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتى هِىَ احْسَنُ فَاذَاالَّذى بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَانَّهُ وَلِىٌّ حَميمٌ؛ هرگز نيكى و بدى يكسان نيست، بدى را با نيكى پاسخ بده. در اين صورت (خواهى ديد) همان كسى كه ميان تو و او دشمنى است، گويى دوستى گرم و صميمى است».

همين خصلت ارزنده سبب شد كه اهداف و آرمان پيامبر صلى الله عليه و آله خيلى زود محقق گردد و در كمترين زمان ممكن اقصى نقاط عالم را درنوردد چنان كه در آيه 159 سوره آل عمران بدان تصريح شده است.

پانویس

  1. شرح غررالحكم، ج 2، ص 38.
  2. جامع السعادات، ج 1، ص 341.
  3. جامع السعادات، ج 1، ص 341.
  4. شرح غررالحكم، ج 2، ص 204.
  5. جامع السعادات، ج 1، ص 339.
  6. همان، ص 340.
  7. شرح غررالحكم، ج 2، ص 45.
  8. جامع السعادات، ج 1، ص 339.
  9. همان، ص 340.
  10. شرح غررالحكم، ج 4، ص 96.
  11. بحارالانوار، ج 46، ص 54.

(12). سوره فصلت(41)، آيه 34.