محمدباقر آخوندی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
(منبع)
سطر ۱۶۴: سطر ۱۶۴:
  
 
ولي عباس زاده، [[ستارگان حرم]]، جلد 18، صفحه 33-50
 
ولي عباس زاده، [[ستارگان حرم]]، جلد 18، صفحه 33-50
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
+
[[رده:علمای معاصر|آخوندی،محمدباقر]]

نسخهٔ ‏۱۷ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۵

Akhondi.jpg
نام کامل محمدباقر آخوندی
زادروز ۱۳۰۴ شمسی
زادگاه تبریز
وفات ۱۳۷۸ شمسی
مدفن قم

Line.png

اساتید

بروجردی، امام خمینی،...


آثار

مجمع الاحادیث

تولد و کودکی محمد باقر

محمدباقر در مرداد ۱۳۰۴ ش. در روستای «علی بیگلو»، از توابع شبستر تبریز و در خانواده‌ای مذهبی و متدین به دنیا آمد. پدر وی عالمی ‌‌علاقمند به عالمان دین بود و چون در یک خانواده علاقمند به روحانیت پرورش یافته بود، خود نیز مسیر تحصیل علوم اسلامی ‌‌را طی کرد و از شهرت خانوادگی ایشان (آخوندی) برمی‌‌آید که خاندانی روحانی پرور داشته‌اند.

آیت الله آخوندی دوران کودکی سختی را گذرانده بود، به دلیل این که دوران کودکی ایشان پر از درد و غم و اندوه بوده است. ایشان در اوایل کودکی، در حادثه زلزله، مادر، خواهر و برادرش را از دست داد و چند سال پس از آن نیز پدر بزرگوار و گرامی‌‌اش، دارفانی را وداع گفت و این فرزند خردسال، در یک دنیای پرفراز و نشیب تنها ماند. اما از آن جا که چشمه پرفیض رحمت حضرت حق همواره جوشان است، وی در دامان پرمهر پسرعموی خویش - که فرزندی نداشت - پرورش یافت. خانواده ایشان نسل در نسل اهل قرآن و احکام بودند و در میان مردم به «ملا» شهرت داشتند، به همین دلیل وی از همان دوران کودکی، قرآن را فراگرفت. دوران کودکی وی در همان روستا و در میان همان مردم ساده و باصفا سپری گشت و دوره مکتب‌خانه را به پایان رساند.

تحصیلات حوزوی محمد باقر آخوندی

ایشان پس از تحصیلات ابتدایی از آن جا که علاقمند به فراگیری اعتقادات دینی و مذهبی بود، با تشویق روحانی محل، به تحصیل در حوزه علمیه روی آورد و در بندر شرفخانه[۱] در محضر عالم فاضل و متقی، جناب حاج شیخ جعفر مختارپور، قسمتی از مقدمات را فراگرفت. وی برای تکمیل مقدمات، به حوزه علمیه طالبیه تبریز هجرت نمود و در آن جا، در کنار دوستان خود - از جمله حاج سید جواد حسینی - توانست این مرحله را با موفقیت به پایان برساند.

تحصیل محمد باقر در قم:

آخوندی پس از تکمیل مقدمات، در سال ۱۳۲۴ ش. برای ادامه تحصیل، به قم هجرت نمود. وی در مدرسه فیضیه مشغول تحصیل شد و در مدرسه دارالشفا اقامت نمود. او از محضر استادان بزرگواری چون آیات عظام: مجاهدی تبریزی، محقق داماد، حجت کوه‌کمره‌ای، بروجردی و امام خمینی رضوان الله علیهم کسب فیض نمود. وی شاگردی نمونه، بااستعداد و باهوش بود و از دست مبارک آیت الله بروجردی نیز به همین مناسبت جایزه‌ای به ایشان اهدا گردید.

فعالیت‌های فرهنگی محمد باقر آخوندی

این عالم فرزانه، از همان دوران جوانی‌اش، فعالیت‌های فرهنگی خود را آغاز نمود. ایشان در تعطیلات تابستان به زادگاهش برمی‌‌گشت و به آموزش احکام و قرائت صحیح قرآن می‌‌پرداخت. وی همزمان با تحصیل، در مسجد علی‌اصغر قم به تدریس پرداخت و در این مکان، از مقدمات تا رسائل و مکاسب را تدریس نمود. تأسیس کانون فرهنگی توحید، در خیابان آذر قم از دیگر فعالیت‌های این دانشمند گرانمایه است. فعالیت‌های این کانون، فرهنگی است و مسئول مستقیم کانون، خود حاج آقا آخوندی بود. اجرای مراسم خاص در ایام عید، تشویق جوانان برای شرکت در راهپیمایی‌ها، برگزاری مجالس سوگواری در محرم، صفر و...، برگزاری مراسم قرائت قرآن در ماه مبارک رمضان و... از فعالیت‌های این کانون بشمار می‌‌آید.

آیت الله آخوندی، در خیابان آذر قم، دو کتابخانه به نام‌های: امام خمینی و توحید تأسیس نمود. کتابخانه امام خمینی، مخصوص برادران و کتابخانه توحید، برای استفاده خواهران در نظر گرفته شده است. هر دوی این کتابخانه‌ها زیر نظر کانون فرهنگی توحید اداره می‌‌شوند. در حال حاضر، این کانون یک هیئت برای نوجوان‌ها تشکیل داده است که در ایام محرم، به برگزاری جلسات عزاداری می‌‌پردازند. و یک جلسه اخلاق برای جوانان برگزار می‌‌نماید. از جمله فعالیت‌های فرهنگی معظم له، احداث مسجد، در روستای خود و احداث راه در برخی از روستاهای اطراف است. البته امور یاد شده قسمتی از فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی این عالم فرهیخته است.

فعالیت‌های سیاسی وی

همزمان با شروع انقلاب اسلامی، ایشان نیز به همراه مردم، در تمام صحنه‌ها حاضر بود و فعالیت‌های قابل تقدیری در این زمینه انجام داد. ایشان با تشکیل جلسات انقلابی و مذهبی برای جوانان، در مسجد چهل اختران، در ارشاد و آشناکردن جوانان به مسائل روز می‌‌کوشید. او از این طریق، جوانان انقلابی بسیاری را پرورش داد. عده‌ای از جوانان که با حضور در آن جلسات صاحب اندیشه انقلابی شدند در برخی موارد عده‌ای از روی ترس به وی توصیه می‌‌کردند که حاج آقا دست از سر جوانان ما بردارید، جوانان را انقلابی نکنید، ولی ایشان با متنانت خاصی که داشت، حرفی به زبان نمی‌‌آورد و به کار خود ادامه می‌‌داد.

ایشان در این زمینه سخنرانی‌های متعددی در مکان‌های مختلف ایراد کرد که در آن ها، محور حرف‌های ایشان، ارشاد جوانان و آگاه کردن مردم نسبت به فضای فاسد حکومت بود. وی علاوه بر سخنرانی در قم، در شهرستان نیز به فعالیت سیاسی می‌‌پرداخت. در یکی از سخنرانی‌ها که در شبستر انجام داد، با پرده‌برداری از اعمال خلاف شرع کارگزاران شاه، مردم را به قیام دعوت نمود که این سخنرانی باعث دستگیری وی شد.

ایشان بارها در سخنرانی‌های متعدد با حرف‌های آتشین، خشم مأموران شاه را شلعه‌ور می‌‌نمود که هر بار موجب دستگیری ایشان می‌‌گردید. وی در رابطه با انجام وظیفه الهی از هیچ کاری ابا نداشت و از کارگزاران شاه واهمه‌ای به دل راه نمی‌‌داد. وی در کارهایش بسیار کوشا بود. زمانی که توسط رژیم شاه، خواندن خطبه عقد توسط روحانیان ممنوع شد؛ ایشان چون اساساً با رژیم شاه مخالف بود گفت: «من خطبه‌های عقد را می‌‌خوانم، اگر چه مرا زندانی کنند.» این عالم خستگی ناپذیر، در جریان انقلاب، دوشادوش سایر عالمان و روحانیان، در کنار مردم، به مبارزه خویش ادامه داد و در این رابطه همراه سایر عالمان، در صدور اطلاعیه‌ها و بیانیه‌هایی شرکت داشت. اسناد این مبارزات، در مجموعه ستارگان حرم[۲] موجود است.

خصوصیات اخلاقی ایشان

متانت و صبر از جمله خصوصیات ارزشمند این دانشمند الهی بود. وی در طول زندگی خویش، در تمام کارها سعی می‌‌کرد عملاً به اطرافیانش درس زندگی بیاموزد و در این زمینه بسیار موفق بود، به نحوی که در کارهای خیر پیش قدم بود و دیگران را نیز به طور عملی تشویق می‌‌نمود. به عنوان مثال هر وقت میهمانی وارد منزلش می‌‌شد، ایشان با متانت، کفش‌های او را جفت می‌‌کرد.

وی عالمی‌ ‌بسیار سخت‌کوش و پرتلاش بود و لحظه‌ای از کار خسته نمی‌‌شد. وقتی به کوره می‌‌رفت با نهایت تواضع لباس خود را درمی‌‌آورد و دستمالی بر پیشانی می‌‌بست و شروع به گِل درآوردن و خشت زدن می‌‌نمود. یکی از روزها شخصی آمد و گفت: با صاحب کارخانه، حاج آقای آخوندی کار دارم، من نیز حاج آقا را به ایشان نشان دادم. وی با تعجب نگاهی به معظم‌له نمود و گفت: حاج آقا! شما دیگر چرا این قدر کار می‌‌کنید! حاج آقا گفت: مرد باید با کد یمین و عرق جبین امرار معاش کند و از نعمت‌هایی که خداوند به او عنایت فرموده، نهایت استفاده را ببرد و در این راه، هر کس مسیری را طی می‌‌کند و از آن طریق امرار معاش می‌‌نماید.

آیت الله محمدباقر آخوندی در زمینه‌های مختلف اجتماعی، عبادی و فرهنگی مسأله تقوا را مد نظر داشته و رعایت می‌‌نمود. به عنوان مثال در زمان طاغوت هر وقت متوجه می‌‌شد صدای ترانه مبتذل از ماشین‌ها بلند شده، ابتدا تذکر می‌‌داد و در صورتی که اثر نداشت به صورت جدی برخورد می‌‌کرد، حتی در برخی موارد با این که وضع مالی خوبی هم نداشت، اگر راننده‌ای به حرف‌های ایشان توجه نمی‌‌کرد از فروش آجر به او اجتناب می‌‌کرد. وی در مسائل عبادی و سایر موارد، مثل دریافت وجوهات، باتقوا بود و بسیار دقت می‌‌نمود.

احساس مسئولیت در مقابل مشکلات مردم

آیت الله آخوندی نسبت به مشکلات مردم بسیار حساس بود و در رفع مشکل آنان، در حد توانایی‌اش تلاش می‌‌کرد. در یکی از سفرهای تبلیغی، که ایشان به روستایش رفته بود، متوجه شد، مردم از وضعیت بهداشتی نامناسبی برخوردارند. وی ضرورت وجود آب آشامیدنی و بهداشتی، حمام و مسجد را احساس کرد، بنابراین ابتداء مشکل را با مردم در میان گذاشت و آن ها را به همکاری در تأسیس مکان های یاد شده تشویق نمود. مردم منطقه مشکل مالی را مطرح می‌‌کنند، آیت الله آخوندی پیشنهاد می‌‌کند همگی با هم همت کنند تا این مشکل برطرف شود؛ لذا همراه مردم برای ساختن آب انبار و مسجد از دل کوه با پتک، سنگ می‌‌کندند و با الاغ به ده می‌‌آوردند و به این طریق مسجد و آب انبار را در آن جا به نحو احس بنا نهادند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی

آیت الله آخوندی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ‌‌به دستور امام - که فرمان جهاد سازندگی را صادر کردند - هر صبح جمعه اهالی محل را از زن و مرد و پیر و جوان، جمع می‌‌کرد و به مزارع کشاورزی می‌‌برد. مزارعی که محصولاتشان رسیده و موقع درو کردن آن ها فرارسیده بود؛ اما صاحبان آن ها یا بضاعت مالی برای خرید دستگاه‌های کشاورزی نداشتند و یا از توانایی برداشت محصول به تنهایی برخوردار نبودند در این زمان سلاح زن و مرد، فقط یک داس بود که با آن، محصول را جمع آوری کردند و بدین گونه با استکبار جهانی و تحریم اقتصادی، مبارزه می‌‌نمودند.

ایشان در این راه از همه جلوتر بود و عملاً مردم را به این کار تشویق می‌‌کرد. وی پرچمداری بود که بدون وقفه و بدون استراحت تا آخرین لحظات روز، مشغول بکار بود. در این میان، حتی زن‌ها و بچه‌ها نیز با دیدن تلاش ایشان، دو چندان روحیه می‌‌گرفتند و بیشتر تلاش می‌‌کردند. این فضای همکاری به قدری باصفا و بانشاط بود که همه، از دل و جان، هر جمعه آماده همکاری و رفتن به مزارع بودند. در این میان بچه‌ها هیچ‌گاه خاطره زیبا و سازنده آن روزها را از یاد نمی‌‌برند و عملاً مفهوم جهادسازندگی و همکاری را فهمیده و آن را تجربه کرده‌اند، تجربه‌ای که به آن ها یاد می‌‌داد کمتر حرف بزنند و بیشتر عمل کنند. چه بسیار کودکانی که در مکتب قرآن و احکام آقا، درس گرفتند و در نتیجه تربیت، علی‌اکبرهای میدان شهادت شدند.

یکی از خدمات ارزشمند ایشان پس از انقلاب، رسیدگی به وضعیت کوره‌های آجرپزی اطراف قم بود. قبل از انقلاب، صنف صاحبان کوره‌های آجرپزی قم، وجهه خوبی نداشت، اما بعد از انقلاب در این صنف، توسط ایشان انقلابی انجام گرفت. این عالم بزرگوار برای این صنف، انجمن اسلامی ‌‌تشکیل داد. وی هر شب جمعه آن ها را جمع می‌‌کرد و در این جلسه به آموزش اخلاق، احکام و حل مشکلات آنان می‌‌پرداخت. جلسات ایشان آنقدر روی برخی افراد تأثیر گذاشته بود که در زمان جنگ، کاروان اجناس و هدایای این صنف و محله چهل اختران و روستاهای اطراف، به ۲۷ دستگاه می‌‌رسید که با نظارت حاج آقا و همراهی خود ایشان به دست رزمندگان می‌‌رسید.

آثار محمد باقر آخوندی

حضرت آیت الله محمدباقر آخوندی همگام با تحصیل به تحقیقات هم می‌‌پرداخت. وی اثر بسیار ارزشمندی به نام مجمع الاحادیث از خود به جای نهاده است. این اثر یک کتاب ۷ جلدی است که شش جلد آن به چاپ رسیده است. ایشان در این کتاب شریف، احادیث مختلف را در موضوعات متفاوت آورده‌اند.

جلد اول: وی در این جلد احادیث را در ۱۳ باب تنظیم نموده است:

  • ۱- ایثار؛ ۲- اجرت و اجاره؛ ۳- اجل؛ ۴- اخوت؛ ۵- آخرت؛ ۶- ادب؛ ۷- اذان؛ ۸- اذیت؛ ۹- اکل (خوردن)؛ ۱۰- الفت؛ ۱۱- امر؛ ۱۲- امل (آرزو)؛ ۱۳- امت؛ که در حدود ۲۵۲ صفحه است و تمام مطالب به زبانی گویا آورده شده است.

جلد دوم: این کتاب شریف از ۷ بخش تشکیل شده که عبارت است از:

  • ۱- امامت، که ۸ فصل است: ۱- اوصاف امام؛ ۲- نیاز جامعه به امام؛ ۳- لزوم شناخت امام؛ ۴- دوازده معصوم؛ ۵- امامت و خلافت ائمه هدی از جانب خدا؛ ۶- علم علی بن ابی طالب علیه السلام؛ ۷- امامت، یک منصب الهی؛ که در حدود ۴۲۴ صفحه است. ۲- احادیث اسلام و ایمان است که از چهارده فصل تشکیل شده است. ۳- احادیث امانت؛ ۴- احادیث امن و امان؛ ۵- آفت؛ ۶- آل اهل بیت؛ ۷- اولین ها (مخلوقات نخستین).

جلد سوم: این کتاب از ۱۹ بخش تشکیل شده و در ۳۹۲ صفحه آورده شده است که عبارتند از:

  • ۱- بخل؛ ۲- بداء؛ ۳- بدعت؛ ۴- بذاء (فحش)؛ ۵- برّ؛ ۶- بِشر (گشاده رویی)؛ ۷- بکاء؛ ۸- بهتان و تهمت؛ ۹- توبه و استغفار؛ ۱۰- جبر و تفویض؛ ۱۱- جُبن (ترس)؛ ۱۲- جدال؛ ۱۳- تجربه؛ ۱۴- جزع (بی‌تابی)؛ ۱۵- تجسس؛ ۱۶- مُجالست؛ ۱۷- جمعه؛ ۱۸- مذمت جماع؛ ۱۹- تجمل.

جلد چهارم: این جلد یازده بخش است و احادیث مربوط به طور مشروح آورده شده:

  • ۱- جنت؛ ۲- جن؛ ۳- جنون؛ ۴- جهاد؛ ۵- جهل؛ ۶- جهنم؛ ۷- جود؛ ۸- جار (همسایه)؛ ۹- حبّ؛ ۱۰- احباط؛ ۱۱- احتجاب (رونشان ندادن) و این جلد ۳۸۸ صفحه است.

جلد پنجم: این جلد نیز همچون سایر جلدها، احادیث در موضوعات مختلف با نظم خاصی آورده شده و چهارده بخش دارد:

  • ۱- حج؛۲- حدیث؛ ۳- حرص؛ ۴- حرام؛ ۵- حزم؛ ۶- حساب؛ ۷- حسد؛ ۸- حسرت؛ ۹- احسان؛ ۱۰- حسنه؛ ۱۱- حقد (کینه)؛ ۱۲- حق؛ ۱۳- احتکار؛ ۱۴- حکمت. در این جلد مطالب در ۳۹۷ صفحه بیان شده است.

جلد ششم: موضوعات این جلد به ترتیب عبارتند از:

  • ۱- حلم؛ ۲- حمق (نکوهش حماقت)؛ ۳- حاجت؛ ۴- حیوان؛ ۵- حیاء؛ ۶- خبز (نان)؛ ۷- خاتم؛ ۸- خدمت؛ ۹- خشوع؛ ۱۰- خلق؛ ۱۱- اخلاص؛ ۱۲- خمر (شراب)؛ ۱۳- خوف؛ ۱۴- خیانت؛ که تمام مطالب فوق، در ۳۳۴ صفحه گردآوری شده است.

مسئولیت‌های ایشان

از جمله مسئولیت‌های ایشان، نمایندگی از طرف مقام معظم رهبری و امامت جماعت مسجد چهل اختران بوده است. ایشان در سال ۱۳۶۳ ش. از منطقه شبستر به عنوان نماینده منطقه، به مجلس راه یافت. در این دوره، ایشان از مجموع ۲۰ هزار، ۱۲ هزار رأی را به خود اختصاص داد. دوره نمایندگی ایشان دوره دوم مجلس بوده است. وی در این دوره سعی خود را جهت حل مشکلات مردم بکار بست. و به تمام روستاهای منطقه سرکشی می‌‌کرد و مشکلات مردم را از نزدیک مورد بررسی قرار می‌‌داد. در برخی روستاها برای حل مشکل راه و آب، نهایت تلاش خود را بکار بست و موفق شد از طریق ارگان های مربوط، بخشی از مشکلات منطقه را بهبود بخشد. از جمله خدمات ایشان در زمان نمایندگی را می‌‌توان چنین برشمرد:

  • ۱- راه‌سازی بین شبستر و سلماس؛
  • ۲- احداث سدهای مختلف خاکی در منطقه؛
  • ۳- افتتاح سیلو صوفیان در زمان آقای بشارتی؛
  • ۴- تقویت جهادسازندگی در منطقه؛ و خدمات ارزشمند دیگر.[۳]

ایشان در دوره نمایندگی خود، چند نوبت نطق قبل از دستور داشتند که به بخشی از نطق ایشان اشاره می‌‌نماییم:[۴]

الحمدلله والتحیة والسلام علی امام المسلمین یحیی آثار الاسلام و احکام الدین، الذین یقاتلون فی سبیل القرآن المبین و رحمة الله واقعة علی شهداء، مطلبی فلسفی که در جهان، هر حادثی در تحقق، نیاز به علتی دارد که به آن علت محدثه گویند و در دوام به چیزی نیاز دارد که علت مبقیه گویند. حکومت ایران حادثی است که تداوم آن عللی دارد که در حقیقت اساس امر است:

  • ۱- امدادهای غیبی خداوند قادر و متعال؛
  • ۲- رهبری فقیهانه و خردمندانه امام امت؛
  • ۳- شعور امت و مردم شجاع و مسلمان ایران.

در همه صحنه‌ها؛ ملتی که در به ثمر رساندن انقلاب اسلامی ‌‌از هیچ تلاشی کوتاهی نکرد و با بذل مال و جان خود، رژیم تا به دندان مسلح شاه را به زباله دان تاریخ سپرد و سرزمین اسلامی ‌‌ایران را از لوث وجود بیگانگان پاک کرد. ملتی که پس از پیروزی، با وجود مشکلات و کمبودهای فراوانِ ناشی از حصر اقتصادی و جنگ تحمیلی، صبر و استقامت کرده و با تمام قدرت توطئه های شرق و غرب را نقش بر آب نمود و در جبهه‌های حق و مبارزه با ضدانقلاب‌های حلقه به گوش پیکار نمود، و در طول جنگ تحمیلی با بذل مال و جان بهترین فرزندان خود، جهانیان را به حیرت واداشت.

متکبران و جنایتکاران بدانند، ملت مسلمان ایران از هیچ چیزی ترسی ندارند و از بزرگ و کوچک، پیر و جوان در کنار امام بزرگوار خود آیت الله خمینی درس فداکاری و ایثارگری را از مولای خود حسین بن علی علیه السلام آموختند و چون کوه استوار تا تحقق اهداف مشروع خود ایستاده و به مبارزه با جنایتکاران و مزدوران ادامه خواهند داد و در مقابل حملات رژیم عراق و منافقان غیرنظامی‌‌ و تخریب و استعمال بمب‌های شیمیایی، تن به ذلت نداده و زیر بار صلح ننگین به معنای تسلیم آرمان‌های اسلامی ‌‌نخواهند رفت. مجامع بین المللی بدانند که سکوت در برابر اعمال ضدانسانی و خلاف مقررات بین المللی حکام عراق به معنای زیرپاگذاشتن این مقررات از طرف خود آنان و محکوم است و نهایتاً این خطرات دامن مشوقان چنین اعمالی را خواهد گرفت.

سخنی چند با مسئولان کشوری؛ ملت شریف و بزرگوار، در عین این که از تلاش‌های شبانه‌روزی کشوری کمال تشکر را دارند، جهت تحکیم بیشتر پایه‌های جمهوری اسلامی، انجام چند امر را ضروری می‌‌دانند:

  • ۱- جلوگیری از اعمال خلاف و شرارت‌های عده‌ای از خدا بی‌خبر، که بعد از پیروزی با پشتیبانی برخی افراد، در اداره‌ها کارهای خلاف دوران گذشته را ادامه می‌‌دهند.
  • ۲- جلوگیری از برخوردهای غیرانسانی و غیراسلامی ‌‌کارمندان دولتی و یا کسانی که به نحوی از انحاء تصدی امور کشور را بر عهده دارند با ارباب رجوع.
  • ۳- جلوگیری از کاغذبازی و پارتی‌بازی در دستگاه‌های دولتی و پارلمان‌های وابسته به دولت، به خصوص در بخش کمیته توزیع خودرو که این اعمال بیشتر در آن جا مشاهده می‌‌شود.
  • ۴- جلوگیری از سپردن پست‌های حساس به افراد غیرمتعهد. قابل قبول نیست، کسی از گروهک‌ها به خاطر خلافی که انجام داده و اخراج شده، در یکی از ارگان‌های حساس مشغول گردد.
  • ۵- جلوگیری از برکناری افراد متعهد و حزب اللهی از کار، و یا تبعید آن‌ها به غیر محل‌هایی که در آن‌ها فعالیت داشتند.
  • خاتمه: تذکر این مطلب لازم است که کشاورزی از اهم امور در کشور است. و در اولولیت قرار دارد؛ لذا با توجه به این که بدون امکانات ممکن نیست کار کشاورزی به خوبی پیش رود و با عنایت به این که آب قنات‌ها و چاه‌های عمیق در حال کم شدن است، احداث سدهای خاکی و بتونی در محل‌های مناسب در مناطق مختلف ضروری است.

آیت الله آخوندی از نظر علما

حجة الاسلام سید جواد حسینی درباره شخصیت آیت الله آخوندی می‌‌گوید: ایشان از همان دوران جوانی شخصیتی نورانی، خلیق و مجد و جالب و جاذب و در همه اوصاف ممدوحه افضل از هم عصرهای خود بود و در نتیجه معنویات، در اسرع وقت دارای مراتب علمی‌‌ و از ممتازان دوران بود.[۵]

حجة الاسلام محمدصادق نجمی‌‌امام جمعه خوی: از جمله افرادی که روحیات و معنویات او برای ما معلوم نشده است، مرحوم آیت الله آخوندی رضوان الله است. الان بنده تأسف می‌‌خورم که چرا وقتی که ایشان در قم بود و می‌‌توانستیم بیشتر از ایشان استفاده کنیم؛ استفاده نکردیم و نتوانستیم در حضورش جهات معنوی و اخلاقی بیشری از ایشان داشته باشیم و یاد بگیریم.[۶]

حجة الاسلام محمدتقی صدیقیان: ایشان شخصیتی بزرگ و عالمی ‌‌دانشمند و دارای توان فکری بالا، و از افاضل دوران بود و صحبت‌های ایشان و نصیحت‌های معظم‌له برای بنده درس بزرگی بود؛ ولی افسوس که این معلم مهربان را از دست دادیم.[۷]

وفات محمد باقر آخوندی

آیت الله آخوندی یکشنبه شب ۲۴ آبان ۱۳۷۷ ش. (۲۵ رجب المرجب ۱۴۱۹ ق)، پس از اقامه نماز مغرب و نماز عشاء و تدریس در مسجد حضرت علی‌اصغر علیه السلام در راه بازگشت به منزل، با موتورسیکلتی تصادف نموده و به علت برخورد سر وی با زمین، دچار ضربه مغزی شد. وی چند روز در بیمارستان نکویی - در حالت کما - بستری شد.

سرانجام ستاره پرفروغ محفل چهل خورشید رو به افول گذاشت و به رغم توسلات فرزندان، دوستان و عاشقان آیت محبت و معلم مهربان در آبان ۱۳۷۸ ش. دیده از جهان فروبست و به دیار باقی شتافت و همگان را در ماتمی ‌‌بزرگ و جان گداز تنها گذاشت. پیکر پاک و مطهرش در میان اشک و آه و سوز هزاران مرید، تشییع و سپس در جوار امامزادگان چهل اختران، به خاک سپرده شد. روحش شاد و راهش پررهرو باد.

دوش بر باد حریفان به خرابات شدم × قم می‌‌دیدم و خون در دل و پا در گل بود

بس بگشتم که بپرسم سبب درد فراق × مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود

در دلم بود که بی‌دوست نمانم هرگز × چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود

پانویس

  1. «بندر شرفخانه» از بنادر سیاحتی و تفریحی است که در هشت کیلومتری شهرستان شبستر واقع شده است این بندر از سوی غرب، به شهرستان سلماس و توج متصل است و در ضلع جنوبی غربی آن، دریاچه ارومیه قرار دارد این بندر، از آن جا که جنبه سیاحتی و تفریحی دارد، به دلیل داشتن آب فراوان، مورد توجه بسیاری از گردشگران داخلی قرار گرفته است؛ لذا در ایام تابستان، مردم از مناطق مختلف برای سیاحت و تفریح به این محل روی می‌‌آورند و در آن جا اردو می‌‌زنند.
  2. ج ۳، ص ۱۷۰.
  3. مصاحبه با فرزند ایشان.
  4. این نطق از نواری که در نزد خانواده ایشان موجود است، تهیه شده است.
  5. مصاحبه با فرزند آیت الله آخوندی.
  6. همان.
  7. همان.

مشخصات منابع

  • بخش تولد و دوران كودكي، مصاحبه با فرزند ايشان، حجة الاسلام محمدتقي آخوندي.
  • بخش تحصيلات، مصاحبه با فرزند ايشان (محمدتقي) و برخي دست نوشته‌هاي معظم‌له.
  • مطالب مربوط به بندر شرفخانه مصاحبه با فرزند ايشان احمد و محسن آخوندي.
  • بخش تشكيل خانواده و فعاليت‌هاي فرهنگي از زبان فرزند ايشان محمدتقي، احمد و محسن آخوندي.
  • فعاليت‌هاي سياسي برگرفته از دست نوشته‌ها و مصاحبه با فرزندان ايشان و جلد سوم اسناد انقلاب.
  • خصوصيات اخلاقي، از زبان فرزندان معظم‌له.
  • فعاليت‌هاي پس از پيروزي انقلاب، مصاحبه با فرزند ايشان، احمد آخوندي.
  • بخش خاطرات از زبان فرزندان و دوستان.
  • وفات از زبان خانواده و مصاحبه با آنان.

منبع

ولي عباس زاده، ستارگان حرم، جلد 18، صفحه 33-50