مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

علی بن محمد خزاز قمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(پروژه2: سنجش کیفی)
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
محدث و فقیه نامدار شیعه اهل قم در نيمه دوم سده چهارم و اوائل سده پنجم هجرى است. او از شاگردان شیخ صدوق بوده و کتاب با ارزش «كفاية الاثر فى النص على ائمة الاثنى عشر» از او به جای مانده است.  
+
«على بن محمد خزاز قمى» [[محدث]] و [[فقیه]] نامدار [[شیعه]] اهل [[قم]] در نیمه دوم سده چهارم و اوائل سده پنجم هجرى است. او از شاگردان [[شیخ صدوق]] بوده و کتاب با ارزش «[[کفایة الأثر (کتاب)|کفایة الاثر فى النصوص على الائمة الاثنى عشر]]» از او به جای مانده است.  
  
==نام و کنیه==
+
==معرفی اجمالی==
يكى از محدثان و فقيهان قم، على بن محمد خزاز قمى است. اين دانشمند نامدار، در حدود نيمه دوم سده چهارم و اوائل سده پنجم هجرى مى زيست. به هنگام تولد، نامش را على نهادند. نامى كه حكايتگر دلبستگى خاندان او به ولايت [[اهل بيت]] عصمت و طهارت علیهم‌السلام است. كنيه اش ابوالقاسم مى باشد و لقب معروف او خزاز و منسوب به قم و رى. بر همين اساس برخى او را قمى رازى ناميده اند؛ البته بيشتر تراجم‌نويسان او را تنها قمى خوانده اند. همان گونه كه يكى از بزرگان عصر گفته است؛ از آن رو كه زادگاه او در شهر قم بود ولى وى براى كسب دانش [[حديث]] به شهر رى رفت و در آنجا رحل اقامت افكند.<ref>روضات الجنات، ج ص 201؛ [[اعيان الشيعه]]، ج ص 313؛ رجال، [[شيخ طوسى]]، ص 479؛ قاموس الرجال، ج  ص 566؛ امل الامل، ج ص 201؛ رجال، نجاشى، ص 191؛ خلاصه، علامه، ص 101، فهرست، طوسى، ص 100؛ تنقيح المقال، ج ص 307؛ مقدمه كفاية الاثر، ص 11؛ به نقل از معادن الجواهر سيد محسن امين؛ بحارالانوار، ج ص 29 و 10؛ معجم الرجال، ج ص 155.</ref>
+
یکى از [[محدث|محدثان]] و فقیهان [[قم]]، على بن محمد خزاز قمى است. تاریخ دقیق ولادت او معلوم نیست اما با نظر به دوران حیات استادان وى، همانند [[شیخ صدوق]] متوفى ۳۸۱ قمرى، و ابن عیاش جوهرى متوفى ۴۰۱ قمرى و ابوالمفضل شیبانى متوفى ۳۸۷ قمرى، مى توان گفت که این محدث فرزانه، تقریباً در نیمه دوم سده چهارم هجرى قمرى پا به عرصه وجود نهاده است.<ref>اعلام الشیعه فى القرن الخامس، ص ۱۲۷؛ الذریعه، ج ۱۸، ص ۸۶ و ج ۲، ص ۴۸۹.</ref> [[کنیه|کنیه]] اش ابوالقاسم مى باشد و لقب معروف او خزاز و منسوب به قم و رى است. بر همین اساس برخى او را قمى رازى نامیده اند؛ البته بیشتر تراجم‌نویسان او را تنها قمى خوانده اند. همان گونه که یکى از بزرگان عصر گفته است؛ از آن رو که زادگاه او در شهر قم بود ولى وى براى کسب دانش [[حدیث]] به شهر رى رفت و در آنجا رحل اقامت افکند.<ref>روضات الجنات، ج ۲، ص ۲۰۱؛ اعیان الشیعه، ج ۴، ص ۳۱۳؛ رجال، شیخ طوسى، ص ۴۷۹؛ قاموس الرجال، ج  ۷، ص ۵۶۶؛ امل الامل، ج ۲، ص ۲۰۱؛ رجال، نجاشى، ص ۱۹۱؛ خلاصه، علامه، ص ۱۰۱، فهرست، طوسى، ص ۱۰۰؛ تنقیح المقال، ج ۲، ص ۳۰۷؛ مقدمه کفایة الاثر، ص ۱۱؛ به نقل از معادن الجواهر سید محسن امین؛ بحارالانوار، ج ۱، ص ۲۹ و ۱۰؛ معجم الرجال، ج ۸، ص ۱۵۵.</ref>
  
==ولادت ==
+
==استادان و شاگردان==
تاريخ دقيق ولادت او معلوم نیست اما با نظر به دوران حيات استادان وى، همانند [[شيخ صدوق]] متوفى 381 قمرى، و ابن عياش جوهرى متوفى 401 قمرى و ابوالمفضل شيبانى متوفى 387 قمرى، مى توان گفت كه اين محدث فرزانه، تقريباً در نيمه دوم سده چهارم هجرى قمرى پا به عرصه وجود نهاده است. <ref>اعلام الشيعه فى القرن الخامس، ص 127؛ الذريعه، ج 18، ص 86 و ج 2، ص 489.
 
</ref>
 
 
 
==على بن محمد خزاز قمى از منظر صاحب‌نظران==
 
 
 
برجسته ترين تراجم‌نويس تاريخ شيعه، نجاشى، مى گويد: على بن محمد خزاز يكى از چهره هاى نامى و موثق دانشمندان شيعه است. او در روزگار خود فقيه بلندمرتبه اى بود.<ref>رجال، نجاشى، ص 191، طبع داورى، قم.</ref>
 
  
[[شيخ طوسى]] نيز مى نويسد: خزاز رازى، متكلمى بلندمرتبه كه در دانش كلام كتاب ها تأليف كرد، به علم فقه هم گرايش و دلبستگى فراوانى داشت. او در شهر رى مى زيست و در همان جا بدرود حيات گفت.<ref>فهرست، شيخ طوسى، ص 100.</ref>
+
*۱- مشهورترین استادش، محمد بن على بن بابویه قمى، معروف به «[[شیخ صدوق]]» است. بدون تردید او یکى از مفاخر برگزیده [[شیعه|شیعه]] بلکه جهان [[اسلام]] مى باشد
[[علامه حلى]] مى نگارد: خزاز قمى يكى از دانشمندان فقيه و موثق است.<ref>خلاصه، ص 101.</ref>
 
  
علامه مجلسى هم آورده است: شيخ سعادتمند على بن محمد خزار قمى،<ref>بحارالانوار، ج 1، ص 10، مصادرالكتاب...</ref>. كتاب [[كفایة الأثر]] از او، كتابى است كه مانند آن در زمينه امامت تأليف نشده و اين اثر بهترين نشانه بر فضل و كمال و وثاقت و ديانت مؤلف اوست.<ref>بحارالانوار، ج 1، ص 29، قسم المصادر.</ref>
+
*۲- محمد بن عبدالله، معروف به ابوالمفضل شیبانى؛<ref>اعلام الشیعه، ص ۱۲۷؛ کفایة الاثر در موارد متعدد.</ref> شیبانى یکى از روایتگران برجسته شیعه است که شاگرد بزرگوارش، خزاز قمى، در جاى جاى اثر گرانسنگ خود، [[کفایة الأثر (کتاب)|کفایة الاثر]] از این استاد مسلم [[حدیث|حدیث]]، روایت نقل مى کند و با دیده احترام به او مى نگرد در موارد بسیارى بعد از ذکر نام او مى گوید: «رحمه الله».  
صاحب [[وسائل الشيعه]] با اين تعبير از او ياد كرده است: دانشور نامدار و راستگو، على بن محمد خزاز قمى.<ref>[[وسائل الشيعه]]، ج 20، ص 40.</ref>
 
  
علامه وحيد بهبهانى در وصف اثر وى نگاشته است: كتاب كفاية الاثر در كمال خوبى و متانت نوشته شده و از تحقيقات خود مؤلف در اين نوشتار بدست مى آيد كه اين شخصيت بزرگوار در كمال فضل و دانش قرار داشته است.<ref>به نقل از تنقيح المقال، ج 2، ص 184.</ref>
+
*۳- احمد بن محمد بن حسن جوهرى، مشهور به «ابن عیاش»؛<ref>اعلام الشیعه فى القرن الخامس، ص ۱۲۷؛ روضات الجنات، ج ۴، ص ۳۱۳.
ميرزا محمدباقر خوانسارى نيز آورده؛ خزار قمى يكى از شخصيت هاى سترگ و برجسته شيعه است.<ref>روضات الجنات، ج ص 313.</ref> تعبير [[شيخ عباس قمى]] همچنين است: على بن محمد خزاز كه قمى هم به او گفته مى شود، از قدما و پيشروان شيعه است.<ref>هدية الاحباب، ص 131؛ فوائد الرضويه، ص 325؛ الكنى والالقاب، ج 2، ص 184.
+
</ref> ابن عیاش در زمره دانشوران پرآوازه شیعه است. [[شیخ طوسى]] درباره او مى گوید: «جوهرى روایات فراوانى را شنید و فراگرفت و در نشر [[حدیث]] کوشش بسیار نمود؛ ... کتاب هاى زیادى دارد که معروفترین آنها [[مقتضب الاثر (کتاب)|مقتضب الاثر فى الائمة الاثنى عشر]] است».<ref>فهرست، طوسى، ص ۳۳، شماره ۸۸.</ref>
</ref>
 
  
==استادان ==
+
*۴- محمد بن وهبان بصرى؛<ref>اعلام الشیعه فى القرن الخامس، ص ۱۲۷؛ و کفایه الاثر در موارد متعدد.</ref> [[احمد بن علی نجاشی|نجاشى]] درباره اش چنین مى نگارد: «ابوعبدالله دبیلى، ساکن بصره از دانشوران نامدار و موثق شیعه است. روایاتى که او نقل مى کند بسیار جالب و بدون اشتباه و لغزش است».<ref>رجال، نجاشى، ص ۲۸۲.</ref>
* 1 - مشهورترين استادش، محمد بن على بن بابويه قمى، معروف به «[[شيخ صدوق]]» است. بدون ترديد او يكى از مفاخر برگزيده شيعه بلكه جهان اسلام مى باشد. نياز به معرفى ندارد.  اين استاد بزرگوار حديث و فقه شيعه با خلق آثار گرانبهائى در زمينه حديث و فقه، حق بس سترگى بر عهده دانشمندان بعد از خود به جاى گذارد.
 
  
* 2- محمد بن عبدالله، معروف به ابوالمفضل شيبانى <ref>اعلام الشيعه، ص 127؛ كفاية الاثر در موارد متعدد.</ref>
+
*۵- حسین بن محمد بن سعید خزاعى؛<ref>کفایة الاثر؛ و اعلام الشیعه، ص ۱۲۷.</ref>
شيبانى يكى از روايتگران برجسته [[شيعه]] است كه شاگرد بزرگوارش، خزاز قمى، در جاى جاى اثر گرانسنگ خود، كفاية الاثر از اين استاد مسلم حديث، روايت نقل مى كند و با ديده احترام به او مى نگرد در موارد بسيارى بعد از ذكر نام او مى گويد: «رحمه الله». نجاشى مى گويد: «شيبانى تشنه روايات [[اهل بيت]] عصمت و طهارت علیهم‌السلام بود. وى در همين راستا به سفرهاى بسيارى اقدام كرد و عمر خويش را در همين مسير به پايان رسانيد او اهل [[كوفه]] بود. در ابتداى حيات مورد اطمينان و اعتماد بود، اما در اواخر عمر دچار اضطراب و لغزش شد». تا اين كه مى نويسد: «خود من او را ديدم و از او روايات زيادى را شنيدم، ولى از خود او بدون واسطه نقل نمى كنم». <ref>رجال، نجاشى، ص 282.</ref>
 
علامه محقق، آقا بزرگ تهرانى مى گويد: «اين كه نجاشى بدون واسطه از شيبانى روايت نمى كند، نه براى اين است كه بر او اعتماد ندارد؛ بلكه چون تولد نجاشى در سال 372 قمرى است و استادش ابوالمفضل در سال 387 از دنيا رحلت كرد. در اين هنگام نجاشى 15 ساله بوده. چون در كودكى اخبار را فراگرفته، از جهت اين كه احتياط كرده باشد، و اين كه شايد در فراگيرى روايات اشتباهى رخ داده باشد، با واسطه از او روايت مى كند».<ref>الكنى والالقاب، ج 2، ص 154.</ref>
 
شيخ طوسى مى گويد: «شيبانى بسيار روايت نقل مى كرد. حافظه قوى و نيرومندى داشت. البته بعضى از عالمان شيعه او را ضعيف شمرده اند». <ref>فهرست، [[شيخ طوسى]]، ص 140.</ref>
 
  
* 3- احمد بن محمد بن حسن جوهرى، مشهور به «ابن عياش»:<ref>اعلام الشيعه فى القرن الخامس، ص 127؛ روضات الجنات، ج ص 313.
+
*۶- [[ابن منده|على بن حسین بن منده]]؛<ref>اعلام الشیعه، ص ۱۲۷؛ تنقیح المقال، ج ۲، ص ۲۸۳؛ و کفایة الاثر.</ref> [[وحید بهبهانی|وحید بهبهانى]] در عظمت او مى گوید: «خزاز قمى در اثر گرانقدر خود، از این دانشمند روایات بسیارى نقل نموده و از او تمجید کرده است. این نشان از بزرگى ابن منده دارد. وى از لحاظ مرتبت ردیف [[شیخ صدوق]] مى باشد».<ref>تنقیح المقال، ج ۲، ص ۲۸۳.
 
</ref>
 
</ref>
ابن عيّاش در زمره دانشوران پرآوازه شيعه است. [[شيخ طوسى]] درباره او مى گويد: «جوهرى روايات فراوانى را شنيد و فراگرفت و در نشر [[حديث]] كوشش بسيار نمود؛ ولى در آخر عمرش دچار نوعى اختلال شد. پدر و جدش از بزرگان [[بغداد]] بودند. كتاب هاى زيادى دارد كه معروفترين آنها مقتضب الاثر فى الائمة الاثنى عشر است. وى در سال 401 هجرى قمرى رخ در نقاب خاك كشيد».<ref>فهرست، طوسى، ص 33، شماره 88.</ref>
 
  
نجاشى هم مى نويسد: «در آخر عمر دچار اضطراب شد و كتاب‌هائى هم تأليف كرد. من خودم او را ديدم با من و پدرم روابط دوستانه اى داشت و از او روايات فراوانى را شنيدم. او يكى از مردان دانش‌طلب و فرهيخته بود. و گاهى شعرهاى جالب و زيبائى مى سرود. خط بسيار زيبائى هم داشت. خداوند او را رحمت كند و با او مدارا نمايد؛ ولى چون جمعى از عالمان شيعه روى خوش به او نشان نمى دهند، از او روايتى نقل نمى كنم».<ref>رجال، نجاشى، ص 63.</ref>
+
اما با این که خزاز قمى از نخبگان عالمان [[شیعه]] است، و طبعاً باید گروه زیادى از سرچشمه دانش او بهره برده باشند؛ ولى در کتاب هاى تراجم تنها به نام اندکى از شاگردان حدیثى وى اشاره شده است:  
* 4- محمد بن وهبان بصرى:<ref>اعلام الشيعه فى القرن الخامس، ص 127؛ و كفايه الاثر در موارد متعدد.</ref>
 
نجاشى درباره اش چنين مى نگارد: «ابوعبدالله دبيلى، ساكن بصره از دانشوران نامدار و موثق [[شيعه]] است. رواياتى كه او نقل مى كند بسيار جالب و بدون اشتباه و لغزش است».<ref>رجال، نجاشى، ص 282.</ref>
 
  
* 5- حسين بن محمد بن سعيد خزاعى:<ref>كفاية الاثر؛ و اعلام الشيعه، ص 127.</ref>
+
* ۱- ابوالبرکات على بن حسین جوزى؛
 
+
* ۲- محمد بن حسین بن سعید قمى که در شهر [[بغداد]] مى زیست؛
* 6- على بن حسين بن منده:<ref>اعلام الشيعه، ص 127؛ تنقيح المقال، ج 2، ص 283؛ و كفاية الاثر.</ref>وحيد بهبهانى در عظمت او مى گويد: «خزاز قمى در اثر گرانقدر خود، از اين دانشمند روايات بسيارى نقل نموده و از او تمجيد كرده است. اين نشان از بزرگى ابن منده دارد. وى از لحاظ مرتبت رديف [[شيخ صدوق]] مى باشد».<ref>تنقيح المقال، ج ص 283.
+
* ۳- محمد بن ابى الحسن بن عبدالصمد القمى.<ref>آقا بزرگ تهرانى در اعلام الشیعه: ص ۱۲۷ و الذریعه، ج ۲، ص ۴۸۹.
 
</ref>
 
</ref>
  
==شاگردان ==
+
==آثار و تألیفات==
 +
تراجم‌نویسان نوشته اند که این [[محدث]] برجسته در عرصه هاى گوناگون، کتاب هایى از خود به یادگار گذاشته است.
  
با اين كه خزاز قمى از نخبگان عالمان [[شيعه]] است، و طبعاً بايد گروه زيادى از سرچشمه دانش او بهره برده باشند؛ ولى در كتاب هاى تراجم تنها به نام اندكى از شاگردان حديثى وى اشاره شده است: ابوالبركات على بن حسين جوزى؛ محمد بن حسين بن سعيد قمى كه در شهر [[بغداد]] مى زيست؛ و محمد بن ابى الحسن بن عبدالصمد القمى.<ref>آقا بزرگ تهرانى در اعلام الشيعه: ص 127 و الذريعه، ج 2، ص 489.
+
*۱- در دانش استدلالى حکام: الایضاح فى اصول الدین؛<ref>روضات الجنات، ج ۴، ص ۳۱۴: به نقل از معالم العلماء، ص ۷۱.</ref> البته امروز ما از سرنوشت این کتاب اطلاعى در دست نداریم.
</ref>
 
==آثار==
 
تراجم‌نويسان نوشته اند كه اين محدث برجسته در عرصه هاى گوناگون، كتاب هايى از خود به يادگار گذاشته است.
 
  
* 1- در دانش استدلالى حكام: الايضاح فى اصول الدين،<ref>روضات الجنات، ج ص 314: به نقل از معالم العلماء، ص 71.</ref>البته امروزه ما، از سرنوشت اين كتاب اطلاعى در دست نداريم.
+
*۲- در مسائل فقهى: الاحکام الشرعیة على مذهب الامامیة؛<ref>روضات الجنات، ج ۴، ص ۳۱۴: به نقل از معالم العلماء، ص ۷۱.</ref> گویا این کتاب نیز همانند الایضاح - همچون بسیارى از کتاب هاى دیگرى که عالمان شیعه تألیف کردند - در کشاکش مبارزات سیاسى علیه مذهب [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم‌السلام از بین رفته است و اثرى از آن‌ها در دست نیست.
  
* 2- در مسائل فقهى: الاحكام الشرعية على مذهب الامامية.<ref>روضات الجنات، ج 4، ص 314: به نقل از معالم العلماء، ص 71.</ref>
+
*۳- در مبحث مهم رهبرى معصوم علیه‌السلام در جامعه دینى: [[کفایة الأثر (کتاب)|کفایة الاثر فى النص على ائمة الاثنى عشر]]؛<ref>روضات الجنات: به نقل از معالم العلماء، ج ۴، ص ۳۱۳؛ الذریعه؛ ج ۱۸، ص ۸۶.</ref> شاید بتوان گفت که این اثر از بهترین و مهمترین تألیفات خزاز قمى است، کتابى که به مدرک و مأخذ عمده دو کتاب معروف شیعه یعنی [[بحارالانوار]] و [[وسائل الشیعه]] تبدیل شده است.<ref>بحارالانوار، ج ۱، ص ۲۹، قسم المصادر؛ وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۴۰.</ref> وى در این کتاب تلاش مى کند تا با دلائل روشن و غیرقابل انکار حقانیت [[امامت]] [[ائمه اطهار|امامان]] شیعه از بعد از رحلت [[پیامبر اسلام|رسول اکرم]] صلی الله علیه و آله را اثبات کند و البته در این هدف والاى خویش نیز نردبان توفیق را تا اوج پیموده است.
  
گويا اين كتاب نيز همانند الايضاح - همچون بسيارى از كتاب هاى ديگرى كه عالمان شيعه تأليف كردند - در كشاكش مبارزات سياسى عليه مذهب اهل  بيت علیهم‌السلام از بين رفته است و اثرى از آن‌ها در دست نيست.
+
==خزاز قمى از منظر عالمان==
  
* 3- در مبحث مهم رهبرى معصوم علیه‌السلام در جامعه دينى: كفاية الاثر فى النص على ائمة الاثنى عشر.<ref>روضات الجنات: به نقل از معالم العلماء، ج 4، ص 313؛ الذريعه؛ ج 18، ص 86.</ref>
+
* برجسته ترین تراجم‌نویس تاریخ [[شیعه|شیعه]]، [[احمد بن علی نجاشی|نجاشى]]، مى گوید: على بن محمد خزاز یکى از چهره هاى نامى و موثق دانشمندان شیعه است. او در روزگار خود فقیه بلندمرتبه اى بود.<ref>رجال، نجاشى، ص ۱۹۱، طبع داورى، قم.</ref>
 
+
* [[شیخ طوسى]] نیز مى نویسد: خزاز رازى، متکلمى بلندمرتبه که در دانش [[علم کلام|کلام]] کتاب ها تألیف کرد، به علم فقه هم گرایش و دلبستگى فراوانى داشت. او در شهر رى مى زیست و در همان جا بدرود حیات گفت.<ref>فهرست، شیخ طوسى، ص ۱۰۰.</ref>
شايد بتوان گفت كه اين اثر از بهترين و مهمترين تأليفات خزاز قمى است، كتابى كه به مدرك و مأخذ عمده دو كتاب معروف شيعه تبديل شده است: [[بحارالانوار]] و [[وسائل الشيعه]].<ref>[[بحارالانوار]]، ج 1، ص 29، قسم المصادر؛ [[وسائل الشيعه]]، ج 20، ص 40.</ref> پيش از اين سخن [[علامه مجلسى]] را در اين باره آورديم كه: «همانند اين كتاب در زمينه امامت تاكنون تأليف نشده است».<ref>[[بحارالانوار]]، ج ص 29، قسم المصادر؛ [[وسائل الشيعه]]، ج 20، ص 40.</ref>
+
* [[علامه حلى]] مى نگارد: خزاز قمى یکى از دانشمندان فقیه و موثق است.<ref>خلاصه، ص ۱۰۱.</ref>
 
+
* [[علامه مجلسى]] هم آورده است: شیخ سعادتمند على بن محمد خزار قمى...،<ref>بحارالانوار، ج ۱، ص ۱۰، مصادرالکتاب...</ref> کتاب [[کفایة الأثر]] از او، کتابى است که مانند آن در زمینه [[امامت]] تألیف نشده و این اثر بهترین نشانه بر فضل و کمال و وثاقت و دیانت مؤلف اوست.<ref>بحارالانوار، ج ۱، ص ۲۹، قسم المصادر.</ref>
وى در اين كتاب تلاش مى كند تا با دلائل روشن و غيرقابل انكار حقانيت امامت امامان [[شيعه]] از بعد از رحلت رسول اكرم صلی الله علیه و آله را اثبات كند و البته در اين هدف والاى خويش نيز نردبان توفيق را تا اوج پيموده است.
+
* صاحب [[وسائل الشیعه]] با این تعبیر از او یاد کرده است: دانشور نامدار و راستگو، على بن محمد خزاز قمى.<ref>وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۴۰.</ref>
 
+
* علامه [[وحید بهبهانی|وحید بهبهانى]] در وصف اثر وى نگاشته است: کتاب کفایة الاثر در کمال خوبى و متانت نوشته شده و از تحقیقات خود مؤلف در این نوشتار بدست مى آید که این شخصیت بزرگوار در کمال فضل و دانش قرار داشته است.<ref>به نقل از تنقیح المقال، ج ۲، ص ۱۸۴.</ref>
او در مطلع كتابش، راز و رمز اين تلاش مقدس را چنين مى نگارد: آنچه انگيزه شد تا من در جهت نوشتن اين كتاب گام بردارم، اين بود كه مشاهده كردم گروهى از عوام بلكه خواص شيعه، در مسئله نص و دليل قطعى بر امامت امامان معصوم، دچار نوعى تحيرند و شبهه افكنى هاى گروه معتزله از اهل سنت، آن‌ها را سر در گم كرده است و كار به جائى رسيده كه بعضى از علاقه مندان به خاندان پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله مى گويند: از صحابه پيامبر، و حتى از خود امامان علیهم‌السلام نيز دليلى بر اين باور شيعه نداريم. چون چنين انحراف و كتمان حقيقت را ديديم، دامن همت به كمر بستم تا حقايق را روشن و شك و شبهه مخالفين را برطرف كنم. اين اقدام را فقط براى خشنودى پروردگار عالم و تقرب به رسول  الله صلی الله علیه و آله و امامان علیهم‌السلام انجام دادم.<ref>كفاية الاثر، طبع سيد عبداللطيف كوه‌كمره اى، ص 8.</ref>
+
* [[سید محمدباقر موسوی خوانساری|میرزا محمدباقر خوانسارى]] نیز آورده؛ خزار قمى یکى از شخصیت هاى سترگ و برجسته شیعه است.<ref>روضات الجنات، ج ۴، ص ۳۱۳.</ref>  
 
+
* تعبیر [[شیخ عباس قمى]] همچنین است: على بن محمد خزاز که قمى هم به او گفته مى شود، از قدما و پیشروان شیعه است.<ref>هدیة الاحباب، ص ۱۳۱؛ فوائد الرضویه، ص ۳۲۵؛ الکنى والالقاب، ج ۲، ص ۱۸۴.</ref>
==يادگار ماندگار==
 
 
 
كتاب كفاية الاثر به عنايت خداوند متعال، از دست تطاول روزگار، مصون و محفوظ ماند و به نسل هاى آينده رسيده و راه روشن و ادله قطعى شيعه را در مسئله امامت، پايدار و جاودانه كرد.
 
 
 
اين اثر به طبع بسيار قديمى در كتابخانه هاى [[نجف]] و قم موجود بود تا اين كه در طليعه انقلاب اسلامى ايران با همت مدير محترم انتشارات بيدار قم و تحقيق ارزشمند يكى از محققان حوزه علميه قم، آقاى سيد عبداللطيف كوه كمرى خوئى به صورتى زيبا و وزين به زيور طبع آراسته شد و در دسترس دانش‌پژوهان حوزه دين‌پژوهى و امام شناسى قرار گرفت.
 
 
 
==برگ‌هايى زرين از كفاية الاثر==
 
 
 
تمام روايات اين كتاب، ارزنده و اصيل است. ما در اين جا به ذكر چند روايت از آن بسنده مى كنيم.
 
 
 
===عصمت پيامبر و امامان===
 
وى باواسطه از ابن عباس روايت مى كند كه گفت: از رسول اكرم صلی الله علیه و آله شنيدم كه به من فرمود: «من و على و حسن و حسين و نه امام از نسل حسين، پاك و معصوم هستيم».<ref>كفاية الاثر، طبع بيدار، ص 18.</ref>
 
 
 
===على ترازوى حق===
 
همچنين باواسطه از ابن عباس نقل مى كند كه گفت: از رسول اكرم صلی الله علیه و آله بارها و بارها مى شنيدم كه مى فرمود: «على با حق و حق با على است. او پيشوا و خليفه بعد از من است، هر آن كس به ولايت او چنگ بزند رستگار شده و اهل نجات خواهد بود و هر كس از على دور شود گمراه و بدبخت خواهد شد»<ref>.همان، ص 21.</ref>
 
 
 
===اهل بيت ستارگان آسمانى===
 
با واسطه از ابوسعيد خدرى آورده است كه او مى گويد: از رسول اكرم مرتباً مى شنيدم كه مى فرمود: «اهل بيت من، مايه امن و امان اهل زمين‌اند آن گونه كه ستارگان، امان اهل آسمانند».<ref>همان، ص 29.</ref>
 
 
 
===ثقلين===
 
 
 
و باز باواسطه از ابوهريره روايت مى كند كه گفت: از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله شنيدم كه مى فرمود: «من در ميان شما دو گوهر گرانبها و ارزشمند، به يادگار مى گذارم. [[قرآن]]، كتاب الهى: هر كس از آن پيروى كند، در مسير هدايت خواهد بود و هر كس از قرآن دورى كند به گمراهى خواهد افتاد.و اهل  بيت من: شما را به خدا سوگند مى دهم كه حرمت و عظمت اهل بيت مرا رعايت كنيد». اين را سه مرتبه <ref>فرمود.همان، ص 87.</ref>
 
  
 
==وفات==
 
==وفات==
از سال رحلت اواطلاع دقيقى در دست نيست. شايد بتوان حدس زد كه اين بزرگوار در نيمه اول سده پنجم هجرى قمرى چشم از جهان فروبسته باشد، مبناى اين سخن اين است كه استاد او، ابن عياش جوهرى در سال 401 قمرى از دنيا رفت. و نيز [[علامه تهرانى]] در اثر ارزشمند خويش، خزاز قمى را از بزرگان سده پنجم قمرى بشمار آورده است، به لحاظ اين كه وى بيشتر حيات علمى خود را در اين سده سپرى كرد.<ref>اعلام الشيعه فى القرن الخامس، ص 127.</ref> او در شهر رى وفات يافت و شايد هم در همين شهر سر بر بالين خاك نهاده باشد.<ref>(فهرست، شيخ طوسى، ص 100.</ref>
+
از سال رحلت خزاز قمى اطلاع دقیقى در دست نیست. شاید بتوان حدس زد که این بزرگوار در نیمه اول سده پنجم هجرى قمرى چشم از جهان فروبسته باشد، مبناى این سخن این است که استاد او، ابن عیاش جوهرى در سال ۴۰۱ قمرى از دنیا رفت. و نیز [[شیخ آقا بزرگ تهرانی|علامه تهرانى]] در اثر ارزشمند خویش، خزاز قمى را از بزرگان سده پنجم قمرى بشمار آورده است، به لحاظ این که وى بیشتر حیات علمى خود را در این سده سپرى کرد.<ref>اعلام الشیعه فى القرن الخامس، ص ۱۲۷.</ref> او در شهر رى وفات یافت و شاید هم در همین شهر سر بر بالین خاک نهاده باشد.<ref>فهرست، شیخ طوسى، ص ۱۰۰.</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
 
+
==منابع==
===منابع===
+
*ابوالحسن ربانى صالح‌آبادى، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۹.
 
 
*ابوالحسن ربانى صالح‌آبادى , ستارگان حرم، جلد 9
 
  
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی

نسخهٔ ‏۱۳ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۵۲


این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«على بن محمد خزاز قمى» محدث و فقیه نامدار شیعه اهل قم در نیمه دوم سده چهارم و اوائل سده پنجم هجرى است. او از شاگردان شیخ صدوق بوده و کتاب با ارزش «کفایة الاثر فى النصوص على الائمة الاثنى عشر» از او به جای مانده است.

معرفی اجمالی

یکى از محدثان و فقیهان قم، على بن محمد خزاز قمى است. تاریخ دقیق ولادت او معلوم نیست اما با نظر به دوران حیات استادان وى، همانند شیخ صدوق متوفى ۳۸۱ قمرى، و ابن عیاش جوهرى متوفى ۴۰۱ قمرى و ابوالمفضل شیبانى متوفى ۳۸۷ قمرى، مى توان گفت که این محدث فرزانه، تقریباً در نیمه دوم سده چهارم هجرى قمرى پا به عرصه وجود نهاده است.[۱] کنیه اش ابوالقاسم مى باشد و لقب معروف او خزاز و منسوب به قم و رى است. بر همین اساس برخى او را قمى رازى نامیده اند؛ البته بیشتر تراجم‌نویسان او را تنها قمى خوانده اند. همان گونه که یکى از بزرگان عصر گفته است؛ از آن رو که زادگاه او در شهر قم بود ولى وى براى کسب دانش حدیث به شهر رى رفت و در آنجا رحل اقامت افکند.[۲]

استادان و شاگردان

  • ۱- مشهورترین استادش، محمد بن على بن بابویه قمى، معروف به «شیخ صدوق» است. بدون تردید او یکى از مفاخر برگزیده شیعه بلکه جهان اسلام مى باشد
  • ۲- محمد بن عبدالله، معروف به ابوالمفضل شیبانى؛[۳] شیبانى یکى از روایتگران برجسته شیعه است که شاگرد بزرگوارش، خزاز قمى، در جاى جاى اثر گرانسنگ خود، کفایة الاثر از این استاد مسلم حدیث، روایت نقل مى کند و با دیده احترام به او مى نگرد در موارد بسیارى بعد از ذکر نام او مى گوید: «رحمه الله».
  • ۳- احمد بن محمد بن حسن جوهرى، مشهور به «ابن عیاش»؛[۴] ابن عیاش در زمره دانشوران پرآوازه شیعه است. شیخ طوسى درباره او مى گوید: «جوهرى روایات فراوانى را شنید و فراگرفت و در نشر حدیث کوشش بسیار نمود؛ ... کتاب هاى زیادى دارد که معروفترین آنها مقتضب الاثر فى الائمة الاثنى عشر است».[۵]
  • ۴- محمد بن وهبان بصرى؛[۶] نجاشى درباره اش چنین مى نگارد: «ابوعبدالله دبیلى، ساکن بصره از دانشوران نامدار و موثق شیعه است. روایاتى که او نقل مى کند بسیار جالب و بدون اشتباه و لغزش است».[۷]
  • ۵- حسین بن محمد بن سعید خزاعى؛[۸]

اما با این که خزاز قمى از نخبگان عالمان شیعه است، و طبعاً باید گروه زیادى از سرچشمه دانش او بهره برده باشند؛ ولى در کتاب هاى تراجم تنها به نام اندکى از شاگردان حدیثى وى اشاره شده است:

  • ۱- ابوالبرکات على بن حسین جوزى؛
  • ۲- محمد بن حسین بن سعید قمى که در شهر بغداد مى زیست؛
  • ۳- محمد بن ابى الحسن بن عبدالصمد القمى.[۱۱]

آثار و تألیفات

تراجم‌نویسان نوشته اند که این محدث برجسته در عرصه هاى گوناگون، کتاب هایى از خود به یادگار گذاشته است.

  • ۱- در دانش استدلالى حکام: الایضاح فى اصول الدین؛[۱۲] البته امروز ما از سرنوشت این کتاب اطلاعى در دست نداریم.
  • ۲- در مسائل فقهى: الاحکام الشرعیة على مذهب الامامیة؛[۱۳] گویا این کتاب نیز همانند الایضاح - همچون بسیارى از کتاب هاى دیگرى که عالمان شیعه تألیف کردند - در کشاکش مبارزات سیاسى علیه مذهب اهل بیت علیهم‌السلام از بین رفته است و اثرى از آن‌ها در دست نیست.
  • ۳- در مبحث مهم رهبرى معصوم علیه‌السلام در جامعه دینى: کفایة الاثر فى النص على ائمة الاثنى عشر؛[۱۴] شاید بتوان گفت که این اثر از بهترین و مهمترین تألیفات خزاز قمى است، کتابى که به مدرک و مأخذ عمده دو کتاب معروف شیعه یعنی بحارالانوار و وسائل الشیعه تبدیل شده است.[۱۵] وى در این کتاب تلاش مى کند تا با دلائل روشن و غیرقابل انکار حقانیت امامت امامان شیعه از بعد از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله را اثبات کند و البته در این هدف والاى خویش نیز نردبان توفیق را تا اوج پیموده است.

خزاز قمى از منظر عالمان

  • برجسته ترین تراجم‌نویس تاریخ شیعه، نجاشى، مى گوید: على بن محمد خزاز یکى از چهره هاى نامى و موثق دانشمندان شیعه است. او در روزگار خود فقیه بلندمرتبه اى بود.[۱۶]
  • شیخ طوسى نیز مى نویسد: خزاز رازى، متکلمى بلندمرتبه که در دانش کلام کتاب ها تألیف کرد، به علم فقه هم گرایش و دلبستگى فراوانى داشت. او در شهر رى مى زیست و در همان جا بدرود حیات گفت.[۱۷]
  • علامه حلى مى نگارد: خزاز قمى یکى از دانشمندان فقیه و موثق است.[۱۸]
  • علامه مجلسى هم آورده است: شیخ سعادتمند على بن محمد خزار قمى...،[۱۹] کتاب کفایة الأثر از او، کتابى است که مانند آن در زمینه امامت تألیف نشده و این اثر بهترین نشانه بر فضل و کمال و وثاقت و دیانت مؤلف اوست.[۲۰]
  • صاحب وسائل الشیعه با این تعبیر از او یاد کرده است: دانشور نامدار و راستگو، على بن محمد خزاز قمى.[۲۱]
  • علامه وحید بهبهانى در وصف اثر وى نگاشته است: کتاب کفایة الاثر در کمال خوبى و متانت نوشته شده و از تحقیقات خود مؤلف در این نوشتار بدست مى آید که این شخصیت بزرگوار در کمال فضل و دانش قرار داشته است.[۲۲]
  • میرزا محمدباقر خوانسارى نیز آورده؛ خزار قمى یکى از شخصیت هاى سترگ و برجسته شیعه است.[۲۳]
  • تعبیر شیخ عباس قمى همچنین است: على بن محمد خزاز که قمى هم به او گفته مى شود، از قدما و پیشروان شیعه است.[۲۴]

وفات

از سال رحلت خزاز قمى اطلاع دقیقى در دست نیست. شاید بتوان حدس زد که این بزرگوار در نیمه اول سده پنجم هجرى قمرى چشم از جهان فروبسته باشد، مبناى این سخن این است که استاد او، ابن عیاش جوهرى در سال ۴۰۱ قمرى از دنیا رفت. و نیز علامه تهرانى در اثر ارزشمند خویش، خزاز قمى را از بزرگان سده پنجم قمرى بشمار آورده است، به لحاظ این که وى بیشتر حیات علمى خود را در این سده سپرى کرد.[۲۵] او در شهر رى وفات یافت و شاید هم در همین شهر سر بر بالین خاک نهاده باشد.[۲۶]

پانویس

  1. اعلام الشیعه فى القرن الخامس، ص ۱۲۷؛ الذریعه، ج ۱۸، ص ۸۶ و ج ۲، ص ۴۸۹.
  2. روضات الجنات، ج ۲، ص ۲۰۱؛ اعیان الشیعه، ج ۴، ص ۳۱۳؛ رجال، شیخ طوسى، ص ۴۷۹؛ قاموس الرجال، ج ۷، ص ۵۶۶؛ امل الامل، ج ۲، ص ۲۰۱؛ رجال، نجاشى، ص ۱۹۱؛ خلاصه، علامه، ص ۱۰۱، فهرست، طوسى، ص ۱۰۰؛ تنقیح المقال، ج ۲، ص ۳۰۷؛ مقدمه کفایة الاثر، ص ۱۱؛ به نقل از معادن الجواهر سید محسن امین؛ بحارالانوار، ج ۱، ص ۲۹ و ۱۰؛ معجم الرجال، ج ۸، ص ۱۵۵.
  3. اعلام الشیعه، ص ۱۲۷؛ کفایة الاثر در موارد متعدد.
  4. اعلام الشیعه فى القرن الخامس، ص ۱۲۷؛ روضات الجنات، ج ۴، ص ۳۱۳.
  5. فهرست، طوسى، ص ۳۳، شماره ۸۸.
  6. اعلام الشیعه فى القرن الخامس، ص ۱۲۷؛ و کفایه الاثر در موارد متعدد.
  7. رجال، نجاشى، ص ۲۸۲.
  8. کفایة الاثر؛ و اعلام الشیعه، ص ۱۲۷.
  9. اعلام الشیعه، ص ۱۲۷؛ تنقیح المقال، ج ۲، ص ۲۸۳؛ و کفایة الاثر.
  10. تنقیح المقال، ج ۲، ص ۲۸۳.
  11. آقا بزرگ تهرانى در اعلام الشیعه: ص ۱۲۷ و الذریعه، ج ۲، ص ۴۸۹.
  12. روضات الجنات، ج ۴، ص ۳۱۴: به نقل از معالم العلماء، ص ۷۱.
  13. روضات الجنات، ج ۴، ص ۳۱۴: به نقل از معالم العلماء، ص ۷۱.
  14. روضات الجنات: به نقل از معالم العلماء، ج ۴، ص ۳۱۳؛ الذریعه؛ ج ۱۸، ص ۸۶.
  15. بحارالانوار، ج ۱، ص ۲۹، قسم المصادر؛ وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۴۰.
  16. رجال، نجاشى، ص ۱۹۱، طبع داورى، قم.
  17. فهرست، شیخ طوسى، ص ۱۰۰.
  18. خلاصه، ص ۱۰۱.
  19. بحارالانوار، ج ۱، ص ۱۰، مصادرالکتاب...
  20. بحارالانوار، ج ۱، ص ۲۹، قسم المصادر.
  21. وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۴۰.
  22. به نقل از تنقیح المقال، ج ۲، ص ۱۸۴.
  23. روضات الجنات، ج ۴، ص ۳۱۳.
  24. هدیة الاحباب، ص ۱۳۱؛ فوائد الرضویه، ص ۳۲۵؛ الکنى والالقاب، ج ۲، ص ۱۸۴.
  25. اعلام الشیعه فى القرن الخامس، ص ۱۲۷.
  26. فهرست، شیخ طوسى، ص ۱۰۰.

منابع