شهید محمود کاوه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
(۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
سردار شهید محمود کاوه درخرداد ماه، در مشهد متولد شد. هجده سال بیشتر نداشت که فرمانده حفاظت از بیت‌امام(ره) در جماران شد و حیرت بزرگان ارتش را در آن زمان به خود واداشت . سرانجام در شهریور ماه سال 1365 در عملیات کربلای 2 به شهادت رسید.
+
'''سردار شهید محمود کاوه''' (۱۳۶۵-۱۳۴۰ ش)، از مبارزان سیاسی پیش از انقلاب و از فرماندهان فعال و جوان سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس بود. وی سرانجام در دهم شهریور ماه سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۲ در ۲۵ سالگی به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید.
 +
[[پرونده:Kaveh.jpg|بندانگشتی|شهید محمود کاوه]]
  
== زندگینامه ==
+
==زندگی‌نامه==
  
به سال 1340 ه.ش در مشهد مقدس، در خانواده اي مذهبي و دوستدار اهل بيت عصمت و طهارت(ع) متولد شد. پدرش كه از كسبه متعهد به شمار مي آمد، در دوران ستمشاهي و اختناق، با علماء و روحانيون مبارز، از جمله حضرت آيت الله خامنه اي شهيد هاشمي نژاد و شهيد كامياب ارتباط داشت. وي كه براي تربيت فرزندش اهميت زيادي قايل بود، محمود را همراه خود به مجالس و محافل مذهبي و نماز جماعت مي برد و از اين راه فرزندش را با مكتب اهل بيت (ع) و تعاليم انسان ساز اسلام آشنا مي كرد.
+
محمود کاوه به سال ۱۳۴۰ ه.ش در [[مشهد]] مقدس، در خانواده ای مذهبی متولد شد. پدرش که از کسبه متعهد به شمار می آمد، در دوران ستمشاهی و اختناق، با علماء و روحانیون مبارز، از جمله حضرت [[سید علی حسینی خامنه ای|آیت الله خامنه ای]]، [[شهید سید عبدالکریم هاشمی‌نژاد|شهید هاشمی نژاد]] و شهید کامیاب ارتباط داشت. وی که برای تربیت فرزندش اهمیت زیادی قایل بود، محمود را همراه خود به مجالس و محافل مذهبی و [[نماز جماعت]] می برد و از این راه فرزندش را با مکتب [[اهل البیت|اهل بیت]] (ع) و تعالیم انسان ساز [[اسلام]] آشنا می کرد.
  
شهيد كاوه دوران تحصيلات ابتدايي خود را در چنين شرايطي سپري كرد. از آنجا كه خواست پدرش به هنگام تولد محمود، اين بود كه وي را در سلك صالحان و پيروان واقعي مكتب اسلام قرار دهد، با علاقه قلبي و مشورت پدر وارد حوزه علميه شد و همزمان، تحصيلات دوران راهنمايي و دبيرستان را نيز ادامه داد. با شروع جريانات انقلاب، او كه جواني بانشاط، فعال و مذهبي بود با شركت در محافل درسي مسجد جوادالائمه(ع) و امام حسن مجتبي(ع) كه در آن زمان از مراكز تجمع نيروهاي مبارز بود، از هدايتها و تعاليم حضرت آيت الله خامنه اي بهره هاي فراواني برد و ره توشه هاي همين تعاليم را با خود به محيط دبيرستان و ميان دانش آموزان منتقل مي نمود. او در دبيرستان به عنوان محور مبارزه شناخته مي شد. با علاقه وافر، به پخش اعلاميه هاي حضرت امام خميني(ره) مي پرداخت و فعالانه در راهپيماييها و درگيريهاي زمان انقلاب شركت داشت.
+
شهید کاوه دوران تحصیلات ابتدایی خود را در چنین شرایطی سپری کرد. از آنجا که خواست پدرش به هنگام تولد محمود، این بود که وی را در سلک صالحان و پیروان واقعی مکتب اسلام قرار دهد، با علاقه قلبی و مشورت پدر وارد [[حوزه علمیه]] شد و همزمان، تحصیلات دوران راهنمایی و دبیرستان را نیز ادامه داد.  
  
==فعاليتهاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي==
+
==فعالیتهای انقلابی==
  
با پيروزي انقلاب اسلامي شهيد كاوه جزو اولين عناصر مومن و متهدي بود كه به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در شهر مقدس مشهد پيوست و پس از گذراندن يك دوره آموزش شش ماهه چريكي، به آموزش نظامي برادران سپاه و بسيج پرداخت. پس از آن براي حفاظت از بيت شريف حضرت امام خميني(ره) در يك ماموريت شش ماهه به تهران عزيمت كرد
+
با شروع جریانات انقلاب، او که جوانی بانشاط، فعال و مذهبی بود با شرکت در محافل درسی [[مسجد]] جوادالائمه(ع) و امام حسن مجتبی(ع) که در آن زمان از مراکز تجمع نیروهای مبارز بود، از هدایتها و تعالیم حضرت [[سید علی حسینی خامنه ای|آیت الله خامنه ای]] بهره های فراوانی برد و ره توشه های همین تعالیم را با خود به محیط دبیرستان و میان دانش آموزان منتقل می نمود. او که در دبیرستان به عنوان محور مبارزه شناخته می شد، با علاقه وافر به پخش اعلامیه های حضرت [[امام خمینی|امام خمینی]](ره) می پرداخت و فعالانه در راهپیماییها و درگیریهای زمان انقلاب شرکت داشت.
  
== شهید کاوه در دفاع مقدس ==
+
با پیروزی انقلاب اسلامی شهید کاوه جزو اولین عناصر مومن و متعهدی بود که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهر مقدس [[مشهد]] پیوست و پس از گذراندن یک دوره آموزش شش ماهه چریکی، به آموزش نظامی برادران سپاه و بسیج پرداخت. پس از آن برای حفاظت از بیت شریف حضرت امام خمینی(ره) در یک ماموریت شش ماهه به تهران عزیمت کرد.  
با شروع جنگ تحميلي، به همراه تعدادي از نيروهاي خراسان به جبهه هاي جنوب اعزام شد. مدتي بعد به علت نياز شديدي كه پادگان به مربي داشت، او را براي آماده سازي و آموزش نيروها به مشهد فراخواندند.
 
  
علي رغم اينكه براي آموزش نيروها اهميت بالايي قايل بود و مسئول مستقيم او زياد تمايل نداشت وي را (كه از مربيان دلسوز و قوي محسوب مي شد) به جبهه اعزام نمايد. اما روح پرتلاطم او به دنبال فرصتي بود تا رودرروي دشمن قرار گيرد و در صحنه هاي كارزار انقلاب و ارزشهاي آن عملاً دفاع نمايد. بنابراين در اولين فرصت با جلب رضايت فرمانده پادگان با شور و شوقي فراوان به ديار كردستان (كه در آن زمان توسط گروهكها و عناصر ضدانقلاب دچار مشكلات و آشوب شده بود)، عزيمت كرد. او كه به همراه تعدادي از برادران پاسدار جهت آزادسازي شهر بوكان وارد كردستان شده بود، به دليل لياقتها و مهارتهايي كه داشت در همان ابتدا به عنوان فرمانده يك گروه دوازده نفره انتخاب شد. شهيد كاوه در اين منطقه براي مبارزه با ضدانقلاب – كه از حمايتهاي خارجي برخوردار بود و با جناياتي هولناك، توطئه شوم جدايي ان نقطه از ميهن اسلامي را در ذهن مي پروراند – شب و روز نداشت و به دليل تلاش بسيار زياد، جديت و پشتكار، شجاعت و روحيه شجاعت طلبي كه داشت، در مدت كوتاهي به سمت فرماندهي عمليات سپاه سقز منصوب شد و در اين زمان با ناباوري همگان همراه تعداد كمي نيرو، عمليات آزاد سازي منطقه مرزي بسطام را با شهامت غير قابل وصفي طرح ريزي و45 كيلومتر جاده مرزي را طي يك مرحله ودر عرض 24 ساعت در قلب منطقه تحت نفوذ ضد انقلاب آزاد نمود .
+
==حضور در دفاع مقدس==
 +
با شروع جنگ تحمیلی، به همراه تعدادی از نیروهای [[خراسان]] به جبهه های جنوب اعزام شد. مدتی بعد به علت نیاز شدیدی که پادگان به مربی داشت، او را برای آماده سازی و آموزش نیروها به مشهد فراخواندند.
  
ضد انقلاب كه با برخورداري از سلاح وامكانات ونيروي رزمي فراوان،عرصه را براي نيروهاي نظامي وانتظامي تنگ كرده بود وجنايات فجيعي مرتكب مي شد،باورود جوانان دلير ومتعهدي چون شهيد كاوه به صحنه عمليات،به اين نتيجه رسيد كه ماندن در كردستان برايش سنگين تمام خواهد شد.شهيد كاوه وهمرزمانش با عمليات پي در پي، مزدوران استكبار را در منطقه منفعل ومستا صل نموده بودند تا جايي كه ضد انقلاب در اوج استيصال ودر ماندگي براي زنده يا مرده او جايزه تعيين كرده بود.
+
علی رغم اینکه برای آموزش نیروها اهمیت بالایی قایل بود و مسئول مستقیم او زیاد تمایل نداشت وی را (که از مربیان دلسوز و قوی محسوب می شد) به جبهه اعزام نماید، اما روح پرتلاطم او به دنبال فرصتی بود تا رو در روی دشمن قرار گیرد و در صحنه های کارزار انقلاب و ارزشهای آن عملاً دفاع نماید. بنابراین در اولین فرصت با جلب رضایت فرمانده پادگان با شور و شوقی فراوان به دیار کردستان (که در آن زمان توسط گروهکها و عناصر ضدانقلاب دچار مشکلات و آشوب شده بود)، عزیمت کرد.  
  
'''نقش شهيد در تيپ ويژه شهدا'''
+
او که به همراه تعدادی از برادران پاسدار جهت آزادسازی شهر بوکان وارد کردستان شده بود، به دلیل لیاقتها و مهارتهایی که داشت در همان ابتدا به عنوان فرمانده یک گروه دوازده نفره انتخاب شد. شهید کاوه در این منطقه برای مبارزه با ضدانقلاب – که از حمایتهای خارجی برخوردار بود و با جنایاتی هولناک، توطئه شوم جدایی آن نقطه از میهن اسلامی را در ذهن می پروراند – شب و روز نداشت و به دلیل تلاش بسیار زیاد، جدیت و پشتکار، [[شجاعت]] و روحیه شجاعت طلبی که داشت، در مدت کوتاهی به سمت فرماندهی عملیات سپاه سقز منصوب شد و در این زمان با ناباوری همگان همراه تعداد کمی نیرو، عملیات آزاد سازی منطقه مرزی بسطام را با شهامت غیر قابل وصفی طرح ریزی و ۴۵ کیلومتر جاده مرزی را طی یک مرحله و در عرض ۲۴ ساعت در قلب منطقه تحت نفوذ ضد انقلاب آزاد نمود.
  
به دنبال عمليات سرنوشت ساز نيروهاي سپاهي در محورهاي مختلف كردستان و همزمان با تشكيل تيپ ويژه شهدا (كه فرماندهي آن بر عهده شهيد ناصر كاظمي بود) شهيد كاوه به عنوان فرمانده عمليات اين تيپ انتخاب شد. پس از مدت كوتاهي از فعاليت او در اين مسئوليت (كه با آزادسازي بسياري از مناطق همراه بود) آوازه تيپ ويژه شهدا، آنچنان ضدانقلاب ها را متحير ساخت كه بكلي روحيه خود را از دست دادند و در مقابل هر يوريش رزمندگان اسلام، فرار را بر قرار ترجيح مي دادند و مي دانستند كه مقاومت در مقابل اين يگان جز خسارت ونابودي ثمري نخواهد داشت.
+
ضد انقلاب که با برخورداری از سلاح و امکانات و نیروی رزمی فراوان، عرصه را برای نیروهای نظامی و انتظامی تنگ کرده بود و جنایات فجیعی مرتکب می شد، با ورود جوانان دلیر و متعهدی چون شهید کاوه به صحنه عملیات، به این نتیجه رسید که ماندن در کردستان برایش سنگین تمام خواهد شد. شهید کاوه و همرزمانش با عملیات پی در پی، مزدوران استکبار را در منطقه منفعل و مستأصل نموده بودند تا جایی که ضد انقلاب در اوج استیصال و درماندگی برای زنده یا مرده او جایزه تعیین کرده بود.
  
آزاد سازي سد بوكان وجاده 47 كيلومتري آن،آزاد سازي جاده صائبين دژ به تكاب ،پاكسازي منطقه كيلر واشتوزنگ ،آزاد سازي محور استراتژيك پيرانشهر به سردشت كه به عنوان مركزيت ونقطه ثقل ضد انقلاب بشمار مي آمد ومنجربه انهدام مركز راديوئي آنها وفتح ارتفاعات مهم مرزي منطقه آلواتان وآزادسازي زندان دوله تو وكشتن بيش از 750 نفر از ضد انقلاب گرديد،از جمله نبردهاي تهاجمي بود كه توسط شهيد كاوه وهمرز مانش در تيپ ويژه شهدا طرح ريزي وبه اجرا گذاشته شد. تعداد عملياتي كه بوسيله اين شهيد عليه ضد انقلاب فرماندهي شد ، آن قدر زياد است كه ذكر نام تمامي آنها در اين مختصر ميسر نيست.او كه پس از شهادت سرداران رشيد اسلام ، شهيد ناصر كاظمي ، شهيد محسن گنجي زاده وشهيد محمد بروجردي در خرداد1362 رسما به فرماندهي تيپ منصوب شده بود ،با تلاش همه جانبه براي آموزش،سازماندهي وآماده سازي نيروها از هيچ كوششي دريغ نمي ورزيد.بنا به صلاح ديد فرماندهي محترم سپاه در تاريخ 29/4/1362 تيپ ويژه شهدا ماموريت يافت تا در عمليات برون مرزي والفجر 2 كه در منطقه حاج عمران انجام مي گرفت شركت نمايد. در اين عمليات شهيد كاوه با هدايت قوي رزمندگان، اهداف از پيش تعيين شده تيپ از جمله ارتفاعات 2519 را با موفقيت به تصرف درآورد.
+
'''نقش کاوه در تیپ ویژه شهدا:'''
  
همزمان با عمليات والفجر 4 ماموريت پاكسازي محور سردشت از لوث وجود ضدانقلاب (دمكراتها و منافقين) به اين تيپ واگذار شد. رزمندگان غيور و سلحشور نيز ضمن تسلط به ارتفاعات مرزي كوه سير، قوري، تالشو روستاي اسلام آباد، مركز راديويي منافقين و مقر دمكراتها را تصرف كردند. تيپ ويژه شهدا سال 63 در عمليات بدر همراه با ساير يگانهاي سپاه، با دشمن تا دندان مسلح جنگيد و در تاريخ 23/4/64 در عمليات قادر (همراه با يگانهايي از ارتش جمهوري اسلامي) در جبهه شمالي سيدكان عراق باعث بر هم زدن آرايش نظامي دشمن گرديد. همچنين در عمليات پشتيباني والفجر 9 كه در منطقه چوارته عراق انجام گرفت، در انهدام قواي دشمن و تصرف بخشي از خاك آنان نقش موثر داشت، كه هر كدام نشاني از دلاوريها و حماسه آفريني شهيد كاوه و يارانش را در خود ثبت كرده است.
+
به دنبال عملیات سرنوشت ساز نیروهای سپاهی در محورهای مختلف کردستان و همزمان با تشکیل تیپ ویژه شهدا (که فرماندهی آن بر عهده شهید ناصر کاظمی بود) شهید کاوه به عنوان فرمانده عملیات این تیپ انتخاب شد. پس از مدت کوتاهی از فعالیت او در این مسئولیت (که با آزادسازی بسیاری از مناطق همراه بود) آوازه تیپ ویژه شهدا، آنچنان ضد انقلاب ها را متحیر ساخت که بکلی روحیه خود را از دست دادند و در مقابل هر یوریش رزمندگان اسلام، فرار را بر قرار ترجیح می دادند و می دانستند که مقاومت در مقابل این یگان جز خسارت و نابودی ثمری نخواهد داشت.
  
==ويژگيهاي اخلاقي==
+
آزاد سازی سد بوکان و جاده ۴۷ کیلومتری آن، آزاد سازی جاده صائبین دژ به تکاب، پاکسازی منطقه کیلر و اشتوزنگ، آزاد سازی محور استراتژیک پیرانشهر به سردشت که به عنوان مرکزیت و نقطه ثقل ضد انقلاب بشمار می آمد و منجر به انهدام مرکز رادیوئی آنها و فتح ارتفاعات مهم مرزی منطقه آلواتان و آزادسازی زندان دوله تو و کشتن بیش از ۷۵۰ نفر از ضد انقلاب گردید، از جمله نبردهای تهاجمی بود که توسط شهید کاوه و همرزمانش در تیپ ویژه شهدا طرح ریزی و به اجرا گذاشته شد.
  
صفات ارزنده و ويژگيهاي ايماني كه اين شهيد داشت باعث شد كه خود را وقف انقلاب كند و با اهميتي كه كردستان براي وي داشت خود را فرزند كردستان معرفي مي كرد. روحيه والا و انساندوستي او به قدري در اطرافيان اثر مي گذاشت كه با وجود تبليغات سوء دشمنان و ايجاد جو مسموم عليه آن شهيد و يگان تحت امرش، هنگامي كه به درجه رفيع شهادت نايل شد، مردم مهاباد با پاي برهنه زير پيكر پاك و مطهر سردار بزرگ خود بر سر و سينه مي زدند و اشك مي ريختند و ضدانقلاب را نفرين مي كردند. او با الهام از سخن خداوند كه در وصف مومنان بيان شده است: «اَشِدّاءُ عَلَي الكُفّار رُحَماء بَينَهم»، در قلب مردم و نيروها جاي گرفته بود و هيچ انگيزه اي جز خدمت به انقلاب و احياي ارزشهاي الهي نداشت. شهيد كاوه در عين حال كه تمام اوقاتش را براي مبارزه به كار مي بست، از پرداختن به تكاليف ديني و انجام مستحبات نيز غافل نبود. او از مروجين قرآن كريم بود و با عشق خالصانه به اسلام و مكتب، آيات جهاد را تلاوت مي كرد و در صحنه جنگ و مقاتله با دشمنان، آن را در عمل تفسير مي نمود. روحيه اطاعت پذيري و ولايتي، هوش سرشار و چابكي در عمليات، مسلح بودن به سلاح تقوا و اخلاق حسنه، شجاعت و بي باكي، ساده زيستي و صميميت با نيروها از جمله ويژگيهاي شخصيتي آن شهيد والامقام است.
+
تعداد عملیاتی که بوسیله این شهید علیه ضد انقلاب فرماندهی شد، آن قدر زیاد است که ذکر نام تمامی آنها در این مختصر میسر نیست. او که پس از شهادت سرداران رشید اسلام، شهید ناصر کاظمی، شهید محسن گنجی زاده و [[شهید محمد بروجردی|شهید محمد بروجردی]] در خرداد ۱۳۶۲ رسما به فرماندهی تیپ منصوب شده بود، با تلاش همه جانبه برای آموزش، سازماندهی و آماده سازی نیروها از هیچ کوششی دریغ نمی ورزید. بنا به صلاحدید فرمانده سپاه در تاریخ ۲۹/۴/۱۳۶۲، تیپ ویژه شهدا ماموریت یافت تا در عملیات برون مرزی والفجر ۲ که در منطقه حاج عمران انجام می گرفت شرکت نماید. در این عملیات شهید کاوه با هدایت قوی رزمندگان، اهداف از پیش تعیین شده تیپ از جمله ارتفاعات ۲۵۱۹ -ارتفاع مشهوری که در زمان جنگ چند بار بین [[ایران]] و [[عراق]] رد و بدل شد- را با موفقیت به تصرف درآورد.
  
با وجودي كه در مقابل ضدانقلاب سازش ناپذير، جسور و با شهامت بود، اما در داخل تيپ با نيروهاي تحت امر خود برخوردي بسيار متواضعانه و باصفا و صميمي داشت و همين تواضع او سبب شده بود كه محبوبيت خاصي در بين نيروها داشته باشد. شهيد كاوه در قلب نيروهاي بسيجي و سپاهي جاي داشت. او مصداق بارز تلفيق محبت و قاطعيت در امر فرماندهي نظامي بود. روزي يكي از نزديكان وي به منطقه آمده بود. يكي از برادران تقاضا كرد كه كار مناسبي به او محول كند، شهيد كاوه پاسخ داد: همه بسيجي ها فاميل من هستند. در بعد آمادگي جسماني هيچ گاه از ورزش غافل نبود و با تشويق نيروها و حضور در مسابقات ورزشي، آمادگي رزمي نيروها را بالا مي برد. همواره براي تشويق بچه ها مي گفت: موفقيت من در كوههاي بلند كردستان مديون ورزش است. او چريكي زبده بود كه در عمل و جنگ چريك شده بود نه با درسهاي تئوري.
+
همزمان با عملیات والفجر ۴ ماموریت پاکسازی محور سردشت از لوث وجود ضدانقلاب (دمکراتها و [[نفاق|منافقین]]) به این تیپ واگذار شد. رزمندگان غیور و سلحشور نیز ضمن تسلط به ارتفاعات مرزی کوه سیر، قوری، تالشو روستای اسلام آباد، مرکز رادیویی منافقین و مقر دمکراتها را تصرف کردند.  
  
شهيد كاوه هميشه راهگشاي عمليات بود، هرجا كه كار گره مي خورد او رهگشا بود و هر كجا كه از عزم و اراده رزمندگان كاسته مي شد، اراده پولادين او به همه آن عزيزان، روحيه اي تازه مي بخشيد. او براي اينكه بتواند عمليات را بهتر هدايت كند با سلاح پيشاپيش رزمندگان حركت مي كرد. با اينكه بارها در صحنه هاي عملياتي مجروح شده بود، ولي هميشه قبل از بهبودي، به منطقه باز مي گشت و در برخي از مواقع نيز نيروها او را با سر و بدن باندپيچي شده مي ديدند كه در ميانشان حاضر مي شد و آماده پذيرش ماموريت و اجراي عمليات بود.
+
تیپ ویژه شهدا سال ۶۳ در عملیات بدر همراه با سایر یگانهای سپاه، با دشمن تا دندان مسلح جنگید و در تاریخ ۲۳/۴/۶۴ در عملیات قادر (همراه با یگانهایی از ارتش جمهوری اسلامی) در جبهه شمالی سیدکان عراق باعث بر هم زدن آرایش نظامی دشمن گردید. همچنین در عملیات پشتیبانی والفجر ۹ که در منطقه چوارته عراق انجام گرفت، در انهدام قوای دشمن و تصرف بخشی از خاک آنان نقش موثر داشت، که هر کدام نشانی از دلاوریها و حماسه آفرینی شهید کاوه و یارانش را در خود ثبت کرده است.
  
==نحوه شهادت==
+
سرانجام دهم شهریور ماه ۱۳۶۵، شهید محمود کاوه، این سردار شجاع اسلام، در عملیات کربلای ۲ که در منطقه حاج عمران و به منظور تصرف «ارتفاع ۲۵۱۹» انجام می‌شد، به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید.
دهم شهريور ماه 1365، روزي كه روح اين سردار شجاع اسلام و سرباز وارسته حضرت بقيه الله الاعظم(عج) در عمليات كربلاي 2 بر بلنداي قله 2519 حاج عمران به پرواز درآمد، دل صخره و كوه، ياد و خاطره شجاعت او را در خود ثبت كرد.
 
  
== وصیتنامه==
+
مقام معظم رهبری درباره تیپ ویژه شهدا و شهید کاوه می‌فرمایند:
قسمتی از وصیتنامه شهید محمود کاوه
 
  
بسم رب الشهداء و الصدیقین
+
«تیپ ویژه شهدا که فرماندهی‌اش را ایشان برعهده داشتند، یکی از واحدهای کارآمد ما محسوب می‌شد؛ او در عملیات گوناگون شرکت داشت و کارآزموده‌ی میدان جنگ شده بود. از لحاظ نظم، اداره واحد، مدیریت قوی، دوستی و رفاقت با عناصر لشگر، از لحاظ معنوی، اخلاق، ادب، تربیت، توجه و ذکر، یک انسان جوان اما برجسته بود. این جوان (شهید کاوه) جزو عناصر کم نظیری بود که او را درصدد خودسازی یافتم، حقیقتاً اهل خودسازی بود، هم خودسازی معنوی و اخلاقی و تقوایی و هم خودسازی رزمی».
  
دشمن باید بداند و این تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئه‌ای را که علیه انقلاب طرح‌ریزی کند، امت بیدار و آگاه با پیروی از رهبر عزیز، آن را خنثی خواهد کرد. آینده جنگ هم کاملاً روشن است که پیروزی نصیب رزمندگان اسلام خواهد شد و هیچگاه ما نخواهیم گذاشت که خون شهیدانمان هدر رود. اگر امروز به‌ انقلاب‌ ما خدشه‌ وارد شود بدانید که‌ به‌ مسلمانهای‌ جهان‌خدشه‌ وارد شده‌ است‌ و اگر به‌ انقلاب‌ ما رونق‌ داده‌ شود آنها پیروز شده‌اند.
+
==ویژگیهای اخلاقی==
  
********
+
صفات ارزنده و ویژگیهای ایمانی که این شهید داشت باعث شد که خود را وقف انقلاب کند و با اهمیتی که کردستان برای وی داشت خود را فرزند کردستان معرفی می کرد. روحیه والا و انساندوستی او به قدری در اطرافیان اثر می گذاشت که با وجود تبلیغات سوء دشمنان و ایجاد جو مسموم علیه آن شهید و یگان تحت امرش، هنگامی که به درجه رفیع [[شهادت در راه خدا|شهادت]] نایل شد، مردم مهاباد با پای برهنه زیر پیکر پاک و مطهر سردار بزرگ خود، بر سر و سینه می زدند و اشک می ریختند و ضدانقلاب را نفرین می کردند. او با الهام از سخن خداوند که در وصف مومنان بیان شده است: «اَشِدّاءُ عَلَی الکفّار رُحَماء بَینَهم»، در قلب مردم و نیروها جای گرفته بود و هیچ انگیزه ای جز خدمت به انقلاب و احیای ارزشهای الهی نداشت.
  
شهادت شهادت پیامی ز قرآن براه خـدا و ز بهر ضعــیفان
+
شهید کاوه در عین حال که تمام اوقاتش را برای مبارزه به کار می بست، از پرداختن به تکالیف دینی و انجام [[مستحب|مستحبات]] نیز غافل نبود. او از مروجین [[قرآن|قرآن کریم]] بود و با عشق خالصانه به [[اسلام]] و مکتب، آیات [[جهاد]] را [[تلاوت قرآن|تلاوت]] می کرد و در صحنه جنگ و مقاتله با دشمنان، آن را در عمل [[تفسیر قرآن|تفسیر]] می نمود.
  
ز بهـر مسلمـان چنین گفته یزدان شهادت شهادت بود خط پایان
+
روحیه اطاعت پذیری و ولایتی، هوش سرشار و چابکی در عملیات، مسلح بودن به سلاح [[تقوا]] و [[اخلاق]] حسنه، [[شجاعت]] و بی باکی، ساده زیستی و صمیمیت با نیروها، از جمله ویژگیهای شخصیتی آن شهید والامقام است.
  
شهادت شهادت سـرود خــدائی شهـادت سعادت شهادت رهائی
+
با وجودی که در مقابل ضدانقلاب سازش ناپذیر، جسور و با شهامت بود، اما در داخل تیپ با نیروهای تحت امر خود برخوردی بسیار متواضعانه و با صفا و صمیمی داشت و همین [[تواضع]] او سبب شده بود که محبوبیت خاصی در بین نیروها داشته باشد. شهید کاوه در قلب نیروهای بسیجی و سپاهی جای داشت. او مصداق بارز تلفیق محبت و قاطعیت در امر فرماندهی نظامی بود. روزی یکی از نزدیکان وی به منطقه آمده بود. یکی از برادران تقاضا کرد که کار مناسبی به او محول کند، شهید کاوه پاسخ داد: همه بسیجی ها فامیل من هستند.
  
ای خدا امشب راه تو را می پویم مهر تـو را می جویم شادان روم
+
در بعد آمادگی جسمانی هیچ گاه از ورزش غافل نبود و با تشویق نیروها و حضور در مسابقات ورزشی، آمادگی رزمی نیروها را بالا می برد. همواره برای تشویق بچه ها می گفت: موفقیت من در کوههای بلند کردستان مدیون ورزش است. او چریکی زبده بود که در عمل و جنگ چریک شده بود نه با درسهای تئوری.
  
۱- خدمت پدر و مادر خواهر و برادر و همه اقوام دوستان و خواهران و برادارن دینی سلام عرض میکنم وامیدوارم مرا ببخشید .
+
شهید کاوه همیشه راهگشای عملیات بود، هرجا که کار گره می خورد او رهگشا بود و هر کجا که از عزم و اراده رزمندگان کاسته می شد، اراده پولادین او به همه آن عزیزان، روحیه ای تازه می بخشید. او برای اینکه بتواند عملیات را بهتر هدایت کند با سلاح پیشاپیش رزمندگان حرکت می کرد. با اینکه بارها در صحنه های عملیاتی مجروح شده بود، ولی همیشه قبل از بهبودی، به منطقه باز می گشت و در برخی از مواقع نیز نیروها او را با سر و بدن باندپیچی شده می دیدند که در میانشان حاضر می شد و آماده پذیرش ماموریت و اجرای عملیات بود.
  
۲- بعد از کشته شدنم اگر از من جسدی باقی ماند آنرا پیش پدر و مادرم ببرید تا در هر جا که خواستند دفن نمایند .
+
==وصیت‌نامه شهید==
 +
«بسم رب الشهداء و الصدیقین»؛
  
۳- ای پدر و مادر گرامی اصلا ناراحت نباشید از اینکه من کشته شدم چون من در راه هدفم که رسیدن به اسلام واقعی میباشد کشته شده و کشته شدن در راه اسلام و قرآن نیز همان شهادت است و شهادت آرزوی هر مسلمان واقعی میباشد که اسلام را درک کرده باشد مسلمانی که میخواهد خدا گونه بشود و خدا گونه باشد .
+
... دشمن باید بداند و این تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئه‌ای را که علیه انقلاب طرح‌ریزی کند، امت بیدار و آگاه با پیروی از رهبر عزیز، آن را خنثی خواهد کرد. آینده جنگ هم کاملاً روشن است که پیروزی نصیب رزمندگان اسلام خواهد شد و هیچگاه ما نخواهیم گذاشت که خون شهیدانمان هدر رود. اگر امروز به‌ انقلاب‌ ما خدشه‌ وارد شود بدانید که‌ به‌ مسلمانهای‌ جهان‌خدشه‌ وارد شده‌ است‌ و اگر به‌ انقلاب‌ ما رونق‌ داده‌ شود آنها پیروز شده‌اند....
  
به مادرم دلداری بدهید و به او بگوئید که ناراحت نباشد و به مادران دیگر بیاموزد که فرزندانی داشته باشند که در راه اسلام قدم برمی دارند و در راه اسلام کشته شوند مادرم این را نیز بداند که او در فردای در پیش فاطمه رو سپید است چون او نیز شهید داده است .
+
خدمت پدر و مادر خواهر و برادر و همه اقوام دوستان و خواهران و برادارن دینی سلام عرض می کنم و امیدوارم مرا ببخشید. بعد از کشته شدنم اگر از من جسدی باقی ماند آنرا پیش پدر و مادرم ببرید تا در هر جا که خواستند دفن نمایند.
  
۴- از همه برادران و خواهران دینی میخواهم که راه مرا که راهی جز راه اسلام و امام خمینی نمیباشد ادامه دهند و تا پیروزی کامل مبارزه نمایند .
+
ای پدر و مادر گرامی اصلا ناراحت نباشید از اینکه من کشته شدم چون من در راه هدفم که رسیدن به اسلام واقعی میباشد کشته شده و کشته شدن در راه اسلام و قرآن نیز همان شهادت است و شهادت آرزوی هر مسلمان واقعی میباشد که اسلام را درک کرده باشد مسلمانی که میخواهد خدا گونه بشود و خدا گونه باشد . به مادرم دلداری بدهید و به او بگوئید که ناراحت نباشد و به مادران دیگر بیاموزد که فرزندانی داشته باشند که در راه اسلام قدم برمی دارند و در راه اسلام کشته شوند. مادرم این را نیز بداند که او در فردای در پیش فاطمه رو سپید است چون او نیز شهید داده است.
  
۵- همیشه با یکدیگر با ملاطفت و مهربانی رفتار نمائید . با دشمنان اسلام و منافقین سرسختانه بجنگید و جهاد نمائید .
+
از همه برادران و خواهران دینی میخواهم که راه مرا که راهی جز راه اسلام و امام خمینی نمیباشد ادامه دهند و تا پیروزی کامل مبارزه نمایند. همیشه با یکدیگر با ملاطفت و مهربانی رفتار نمائید و با دشمنان اسلام و منافقین سرسختانه بجنگید و جهاد نمائید... .
  
الله اکبر خمینی رهبــر . مبارزه و جهاد تا پیـروزی کامل و برقراری جمهوری اسلامی .
+
==منابع==
  
== منبع ==
+
* سایت نوید شاهد
 +
* سایت تبیان
  
-سایت نوید شاهد
+
[[رده:شهدای هشت سال دفاع مقدس|کاوه، محمود]]
 
+
[[رده:سرداران شهید سپاه پاسداران]]
-سایت تبیان
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۳۰

سردار شهید محمود کاوه (۱۳۶۵-۱۳۴۰ ش)، از مبارزان سیاسی پیش از انقلاب و از فرماندهان فعال و جوان سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس بود. وی سرانجام در دهم شهریور ماه سال ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۲ در ۲۵ سالگی به شهادت رسید.

شهید محمود کاوه

زندگی‌نامه

محمود کاوه به سال ۱۳۴۰ ه.ش در مشهد مقدس، در خانواده ای مذهبی متولد شد. پدرش که از کسبه متعهد به شمار می آمد، در دوران ستمشاهی و اختناق، با علماء و روحانیون مبارز، از جمله حضرت آیت الله خامنه ای، شهید هاشمی نژاد و شهید کامیاب ارتباط داشت. وی که برای تربیت فرزندش اهمیت زیادی قایل بود، محمود را همراه خود به مجالس و محافل مذهبی و نماز جماعت می برد و از این راه فرزندش را با مکتب اهل بیت (ع) و تعالیم انسان ساز اسلام آشنا می کرد.

شهید کاوه دوران تحصیلات ابتدایی خود را در چنین شرایطی سپری کرد. از آنجا که خواست پدرش به هنگام تولد محمود، این بود که وی را در سلک صالحان و پیروان واقعی مکتب اسلام قرار دهد، با علاقه قلبی و مشورت پدر وارد حوزه علمیه شد و همزمان، تحصیلات دوران راهنمایی و دبیرستان را نیز ادامه داد.

فعالیتهای انقلابی

با شروع جریانات انقلاب، او که جوانی بانشاط، فعال و مذهبی بود با شرکت در محافل درسی مسجد جوادالائمه(ع) و امام حسن مجتبی(ع) که در آن زمان از مراکز تجمع نیروهای مبارز بود، از هدایتها و تعالیم حضرت آیت الله خامنه ای بهره های فراوانی برد و ره توشه های همین تعالیم را با خود به محیط دبیرستان و میان دانش آموزان منتقل می نمود. او که در دبیرستان به عنوان محور مبارزه شناخته می شد، با علاقه وافر به پخش اعلامیه های حضرت امام خمینی(ره) می پرداخت و فعالانه در راهپیماییها و درگیریهای زمان انقلاب شرکت داشت.

با پیروزی انقلاب اسلامی شهید کاوه جزو اولین عناصر مومن و متعهدی بود که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهر مقدس مشهد پیوست و پس از گذراندن یک دوره آموزش شش ماهه چریکی، به آموزش نظامی برادران سپاه و بسیج پرداخت. پس از آن برای حفاظت از بیت شریف حضرت امام خمینی(ره) در یک ماموریت شش ماهه به تهران عزیمت کرد.

حضور در دفاع مقدس

با شروع جنگ تحمیلی، به همراه تعدادی از نیروهای خراسان به جبهه های جنوب اعزام شد. مدتی بعد به علت نیاز شدیدی که پادگان به مربی داشت، او را برای آماده سازی و آموزش نیروها به مشهد فراخواندند.

علی رغم اینکه برای آموزش نیروها اهمیت بالایی قایل بود و مسئول مستقیم او زیاد تمایل نداشت وی را (که از مربیان دلسوز و قوی محسوب می شد) به جبهه اعزام نماید، اما روح پرتلاطم او به دنبال فرصتی بود تا رو در روی دشمن قرار گیرد و در صحنه های کارزار انقلاب و ارزشهای آن عملاً دفاع نماید. بنابراین در اولین فرصت با جلب رضایت فرمانده پادگان با شور و شوقی فراوان به دیار کردستان (که در آن زمان توسط گروهکها و عناصر ضدانقلاب دچار مشکلات و آشوب شده بود)، عزیمت کرد.

او که به همراه تعدادی از برادران پاسدار جهت آزادسازی شهر بوکان وارد کردستان شده بود، به دلیل لیاقتها و مهارتهایی که داشت در همان ابتدا به عنوان فرمانده یک گروه دوازده نفره انتخاب شد. شهید کاوه در این منطقه برای مبارزه با ضدانقلاب – که از حمایتهای خارجی برخوردار بود و با جنایاتی هولناک، توطئه شوم جدایی آن نقطه از میهن اسلامی را در ذهن می پروراند – شب و روز نداشت و به دلیل تلاش بسیار زیاد، جدیت و پشتکار، شجاعت و روحیه شجاعت طلبی که داشت، در مدت کوتاهی به سمت فرماندهی عملیات سپاه سقز منصوب شد و در این زمان با ناباوری همگان همراه تعداد کمی نیرو، عملیات آزاد سازی منطقه مرزی بسطام را با شهامت غیر قابل وصفی طرح ریزی و ۴۵ کیلومتر جاده مرزی را طی یک مرحله و در عرض ۲۴ ساعت در قلب منطقه تحت نفوذ ضد انقلاب آزاد نمود.

ضد انقلاب که با برخورداری از سلاح و امکانات و نیروی رزمی فراوان، عرصه را برای نیروهای نظامی و انتظامی تنگ کرده بود و جنایات فجیعی مرتکب می شد، با ورود جوانان دلیر و متعهدی چون شهید کاوه به صحنه عملیات، به این نتیجه رسید که ماندن در کردستان برایش سنگین تمام خواهد شد. شهید کاوه و همرزمانش با عملیات پی در پی، مزدوران استکبار را در منطقه منفعل و مستأصل نموده بودند تا جایی که ضد انقلاب در اوج استیصال و درماندگی برای زنده یا مرده او جایزه تعیین کرده بود.

نقش کاوه در تیپ ویژه شهدا:

به دنبال عملیات سرنوشت ساز نیروهای سپاهی در محورهای مختلف کردستان و همزمان با تشکیل تیپ ویژه شهدا (که فرماندهی آن بر عهده شهید ناصر کاظمی بود) شهید کاوه به عنوان فرمانده عملیات این تیپ انتخاب شد. پس از مدت کوتاهی از فعالیت او در این مسئولیت (که با آزادسازی بسیاری از مناطق همراه بود) آوازه تیپ ویژه شهدا، آنچنان ضد انقلاب ها را متحیر ساخت که بکلی روحیه خود را از دست دادند و در مقابل هر یوریش رزمندگان اسلام، فرار را بر قرار ترجیح می دادند و می دانستند که مقاومت در مقابل این یگان جز خسارت و نابودی ثمری نخواهد داشت.

آزاد سازی سد بوکان و جاده ۴۷ کیلومتری آن، آزاد سازی جاده صائبین دژ به تکاب، پاکسازی منطقه کیلر و اشتوزنگ، آزاد سازی محور استراتژیک پیرانشهر به سردشت که به عنوان مرکزیت و نقطه ثقل ضد انقلاب بشمار می آمد و منجر به انهدام مرکز رادیوئی آنها و فتح ارتفاعات مهم مرزی منطقه آلواتان و آزادسازی زندان دوله تو و کشتن بیش از ۷۵۰ نفر از ضد انقلاب گردید، از جمله نبردهای تهاجمی بود که توسط شهید کاوه و همرزمانش در تیپ ویژه شهدا طرح ریزی و به اجرا گذاشته شد.

تعداد عملیاتی که بوسیله این شهید علیه ضد انقلاب فرماندهی شد، آن قدر زیاد است که ذکر نام تمامی آنها در این مختصر میسر نیست. او که پس از شهادت سرداران رشید اسلام، شهید ناصر کاظمی، شهید محسن گنجی زاده و شهید محمد بروجردی در خرداد ۱۳۶۲ رسما به فرماندهی تیپ منصوب شده بود، با تلاش همه جانبه برای آموزش، سازماندهی و آماده سازی نیروها از هیچ کوششی دریغ نمی ورزید. بنا به صلاحدید فرمانده سپاه در تاریخ ۲۹/۴/۱۳۶۲، تیپ ویژه شهدا ماموریت یافت تا در عملیات برون مرزی والفجر ۲ که در منطقه حاج عمران انجام می گرفت شرکت نماید. در این عملیات شهید کاوه با هدایت قوی رزمندگان، اهداف از پیش تعیین شده تیپ از جمله ارتفاعات ۲۵۱۹ -ارتفاع مشهوری که در زمان جنگ چند بار بین ایران و عراق رد و بدل شد- را با موفقیت به تصرف درآورد.

همزمان با عملیات والفجر ۴ ماموریت پاکسازی محور سردشت از لوث وجود ضدانقلاب (دمکراتها و منافقین) به این تیپ واگذار شد. رزمندگان غیور و سلحشور نیز ضمن تسلط به ارتفاعات مرزی کوه سیر، قوری، تالشو روستای اسلام آباد، مرکز رادیویی منافقین و مقر دمکراتها را تصرف کردند.

تیپ ویژه شهدا سال ۶۳ در عملیات بدر همراه با سایر یگانهای سپاه، با دشمن تا دندان مسلح جنگید و در تاریخ ۲۳/۴/۶۴ در عملیات قادر (همراه با یگانهایی از ارتش جمهوری اسلامی) در جبهه شمالی سیدکان عراق باعث بر هم زدن آرایش نظامی دشمن گردید. همچنین در عملیات پشتیبانی والفجر ۹ که در منطقه چوارته عراق انجام گرفت، در انهدام قوای دشمن و تصرف بخشی از خاک آنان نقش موثر داشت، که هر کدام نشانی از دلاوریها و حماسه آفرینی شهید کاوه و یارانش را در خود ثبت کرده است.

سرانجام دهم شهریور ماه ۱۳۶۵، شهید محمود کاوه، این سردار شجاع اسلام، در عملیات کربلای ۲ که در منطقه حاج عمران و به منظور تصرف «ارتفاع ۲۵۱۹» انجام می‌شد، به شهادت رسید.

مقام معظم رهبری درباره تیپ ویژه شهدا و شهید کاوه می‌فرمایند:

«تیپ ویژه شهدا که فرماندهی‌اش را ایشان برعهده داشتند، یکی از واحدهای کارآمد ما محسوب می‌شد؛ او در عملیات گوناگون شرکت داشت و کارآزموده‌ی میدان جنگ شده بود. از لحاظ نظم، اداره واحد، مدیریت قوی، دوستی و رفاقت با عناصر لشگر، از لحاظ معنوی، اخلاق، ادب، تربیت، توجه و ذکر، یک انسان جوان اما برجسته بود. این جوان (شهید کاوه) جزو عناصر کم نظیری بود که او را درصدد خودسازی یافتم، حقیقتاً اهل خودسازی بود، هم خودسازی معنوی و اخلاقی و تقوایی و هم خودسازی رزمی».

ویژگیهای اخلاقی

صفات ارزنده و ویژگیهای ایمانی که این شهید داشت باعث شد که خود را وقف انقلاب کند و با اهمیتی که کردستان برای وی داشت خود را فرزند کردستان معرفی می کرد. روحیه والا و انساندوستی او به قدری در اطرافیان اثر می گذاشت که با وجود تبلیغات سوء دشمنان و ایجاد جو مسموم علیه آن شهید و یگان تحت امرش، هنگامی که به درجه رفیع شهادت نایل شد، مردم مهاباد با پای برهنه زیر پیکر پاک و مطهر سردار بزرگ خود، بر سر و سینه می زدند و اشک می ریختند و ضدانقلاب را نفرین می کردند. او با الهام از سخن خداوند که در وصف مومنان بیان شده است: «اَشِدّاءُ عَلَی الکفّار رُحَماء بَینَهم»، در قلب مردم و نیروها جای گرفته بود و هیچ انگیزه ای جز خدمت به انقلاب و احیای ارزشهای الهی نداشت.

شهید کاوه در عین حال که تمام اوقاتش را برای مبارزه به کار می بست، از پرداختن به تکالیف دینی و انجام مستحبات نیز غافل نبود. او از مروجین قرآن کریم بود و با عشق خالصانه به اسلام و مکتب، آیات جهاد را تلاوت می کرد و در صحنه جنگ و مقاتله با دشمنان، آن را در عمل تفسیر می نمود.

روحیه اطاعت پذیری و ولایتی، هوش سرشار و چابکی در عملیات، مسلح بودن به سلاح تقوا و اخلاق حسنه، شجاعت و بی باکی، ساده زیستی و صمیمیت با نیروها، از جمله ویژگیهای شخصیتی آن شهید والامقام است.

با وجودی که در مقابل ضدانقلاب سازش ناپذیر، جسور و با شهامت بود، اما در داخل تیپ با نیروهای تحت امر خود برخوردی بسیار متواضعانه و با صفا و صمیمی داشت و همین تواضع او سبب شده بود که محبوبیت خاصی در بین نیروها داشته باشد. شهید کاوه در قلب نیروهای بسیجی و سپاهی جای داشت. او مصداق بارز تلفیق محبت و قاطعیت در امر فرماندهی نظامی بود. روزی یکی از نزدیکان وی به منطقه آمده بود. یکی از برادران تقاضا کرد که کار مناسبی به او محول کند، شهید کاوه پاسخ داد: همه بسیجی ها فامیل من هستند.

در بعد آمادگی جسمانی هیچ گاه از ورزش غافل نبود و با تشویق نیروها و حضور در مسابقات ورزشی، آمادگی رزمی نیروها را بالا می برد. همواره برای تشویق بچه ها می گفت: موفقیت من در کوههای بلند کردستان مدیون ورزش است. او چریکی زبده بود که در عمل و جنگ چریک شده بود نه با درسهای تئوری.

شهید کاوه همیشه راهگشای عملیات بود، هرجا که کار گره می خورد او رهگشا بود و هر کجا که از عزم و اراده رزمندگان کاسته می شد، اراده پولادین او به همه آن عزیزان، روحیه ای تازه می بخشید. او برای اینکه بتواند عملیات را بهتر هدایت کند با سلاح پیشاپیش رزمندگان حرکت می کرد. با اینکه بارها در صحنه های عملیاتی مجروح شده بود، ولی همیشه قبل از بهبودی، به منطقه باز می گشت و در برخی از مواقع نیز نیروها او را با سر و بدن باندپیچی شده می دیدند که در میانشان حاضر می شد و آماده پذیرش ماموریت و اجرای عملیات بود.

وصیت‌نامه شهید

«بسم رب الشهداء و الصدیقین»؛

... دشمن باید بداند و این تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئه‌ای را که علیه انقلاب طرح‌ریزی کند، امت بیدار و آگاه با پیروی از رهبر عزیز، آن را خنثی خواهد کرد. آینده جنگ هم کاملاً روشن است که پیروزی نصیب رزمندگان اسلام خواهد شد و هیچگاه ما نخواهیم گذاشت که خون شهیدانمان هدر رود. اگر امروز به‌ انقلاب‌ ما خدشه‌ وارد شود بدانید که‌ به‌ مسلمانهای‌ جهان‌خدشه‌ وارد شده‌ است‌ و اگر به‌ انقلاب‌ ما رونق‌ داده‌ شود آنها پیروز شده‌اند....

خدمت پدر و مادر خواهر و برادر و همه اقوام دوستان و خواهران و برادارن دینی سلام عرض می کنم و امیدوارم مرا ببخشید. بعد از کشته شدنم اگر از من جسدی باقی ماند آنرا پیش پدر و مادرم ببرید تا در هر جا که خواستند دفن نمایند.

ای پدر و مادر گرامی اصلا ناراحت نباشید از اینکه من کشته شدم چون من در راه هدفم که رسیدن به اسلام واقعی میباشد کشته شده و کشته شدن در راه اسلام و قرآن نیز همان شهادت است و شهادت آرزوی هر مسلمان واقعی میباشد که اسلام را درک کرده باشد مسلمانی که میخواهد خدا گونه بشود و خدا گونه باشد . به مادرم دلداری بدهید و به او بگوئید که ناراحت نباشد و به مادران دیگر بیاموزد که فرزندانی داشته باشند که در راه اسلام قدم برمی دارند و در راه اسلام کشته شوند. مادرم این را نیز بداند که او در فردای در پیش فاطمه رو سپید است چون او نیز شهید داده است.

از همه برادران و خواهران دینی میخواهم که راه مرا که راهی جز راه اسلام و امام خمینی نمیباشد ادامه دهند و تا پیروزی کامل مبارزه نمایند. همیشه با یکدیگر با ملاطفت و مهربانی رفتار نمائید و با دشمنان اسلام و منافقین سرسختانه بجنگید و جهاد نمائید... .

منابع

  • سایت نوید شاهد
  • سایت تبیان