رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

سید مرتضی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(وفات)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
سید مرتضی علم الهدی (355-436 ق)، [[فقیه]]، متكلم، ادیب برجسته در قرن پنجم هجری است. وی از محضر بزرگانی همچون [[شیخ مفید]]، بهره جست  و افرادی همچون شیخ طوسی را به جهان اسلام معرفی کرد. از جمله آثار ارزشمند وی می توان به كتاب [[الانتصار]] در [[فقه]] و کتاب [[الذریعه فی اصول الشریعه|الذریعه]] در اصول فقه اشاره کرد.
+
'''سید مرتضی علم الهدی''' (436-355 ق)، [[فقیه]]، متكلم، ادیب برجسته [[شیعه]] در قرن پنجم هجری و از شاگردان [[شیخ مفید]] است. [[علامه حلی]] او را معلم [[شیعه]] [[امامیه]] خوانده است. [[شیخ طوسی]] از شاگردان اوست. از جمله آثار ارزشمند وی می توان به كتاب [[الانتصار]] در [[فقه]] و کتاب [[الذریعه فی اصول الشریعه|الذریعه]] در اصول فقه اشاره کرد. مردی جامع بوده است، هم [[ادیب]] بوده و هم [[متكلم]] و هم [[فقیه]] آرا فقهی او مورد توجه فقها است. او یكی از بزرگان فقهای امامیه، جامع علوم معقول و منقول در عصر خویش بوده و در ادبیات و فنون [[كلام]] و [[تفسیر]] سرآمد اقران بوده است و آن چنان در علوم اسلامی تبحر داشته است كه او را مجدد مذهب در قرن چهارم نامیده اند.
 
{{شناسنامه عالم
 
{{شناسنامه عالم
 
||نام کامل = سید مرتضی علم الهدی
 
||نام کامل = سید مرتضی علم الهدی
سطر ۱۲: سطر ۱۲:
 
|آثار =  [[الانتصار]]، [[الذریعه فی اصول الشریعه]]، جمل العلم والعمل،،..
 
|آثار =  [[الانتصار]]، [[الذریعه فی اصول الشریعه]]، جمل العلم والعمل،،..
 
}}
 
}}
==زندگی نامه==
+
==ولادت و نسب==
سید مرتضی علم الهدی، متولد 355 و متوفی 436، [[علامه حلی]] او را معلم [[شیعه]] [[امامیه]] خوانده است. مردی جامع بوده است، هم [[ادیب]] بوده و هم [[متكلم]] و هم [[فقیه]] آرا فقهی او مورد توجه فقها است. كتاب معروف او در [[فقه]]، یكی [[الانتصار]] است و دیگر كتاب [[جمل العلم والعمل]]. او و برادرش [[سید رضی]]، (جامع [[نهج البلاغه]]) نزد [[شیخ ‌مفید]] سابق الذكر تحصیل كرده اند.<ref> آشنایی با علوم اسلامی، ص 299.</ref>
+
ابوالقاسم علی بن الحسین بن موسی، مشهور به سید مرتضی علم الهدی، در سال 355 هجری، در یكی از خانواده های محترم [[سادات]] [[بغداد]] به دنیا آمد. نسب شریفش با پنج واسطه به [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام موسی بن جعفر]] علیه السلام می رسد. او به علم الهدی، ذوالمجدین و شریف سید مرتضی ملقب می باشد.
  
ابوالقاسم علی بن الحسین بن موسی، مشهور به سید مرتضی علم الهدی، نقیب طالبیان، از نظر منزلت علمی و اعتبار فقهی در مرتبت بسیار والایی قرار دارد كه كمتر كسی در آن عصر به پایه آن نایل آمده است او پیشوای فقهی، متكلم و مرجع امامیه در عصر خویش، پس از درگذشت استاد عالی قدرش شیخ مفید (م 413) بوده است.
+
در مورد لقب «علم الهدی»، بیشتر مورخین نگاشته اند كه: ابوسعید محمد بن حسین وزیر [[قادر(خلیفه عباسی)|القادر بالله]] (خلافت 422-381 ق) در سال 420 قمری بیمار شد. شبی در خواب دید كه [[امیرالمومنین]] علیه السلام به او می فرماید: به علم الهدی بگو برای تو [[دعا]] كند تا از بیماری بهبود یابی. وزیر گفت: یا امیرالمؤمنین، علم الهدی كیست؟ فرمود: علی بن الحسین الموسوی است. چون از خواب برخاست، نامه ای به سید مرتضی نوشت كه برای او دعا كند و در آن نامه او را علم الهدی خواند. سید مرتضی برآشفت و از وزیر خواست كه او را با این لقب بزرگ نخواند. وزیر گفت: به خدا قسم امیرالمؤمنین علیه السلام امر فرموده كه شما را به این لقب بخوانم. بعد از آن كه وزیر از دعای سید مرتضی شفا یافت، جریان خواب خود و امتناع سید مرتضی را از قبول این لقب برای خلیفه بیان كرد. خلیفه پیام فرستاد كه شایسته است لقبی را كه از سوی جد شما داده شده است بپذیری و ابا نكنی. سپس حكم شد كه منشیان در نامه های رسمی و عموم مردم او را با این لقب بخوانند و بدین گونه ملقب به «علم الهدی» گردید.<ref> روضات، ص 575.</ref>
  
وی در سال 355 در یكی از خانواده های محترم [[سادات]] [[بغداد]] به دنیا آمد كه از جانب پدر و مادر نسب بس شریفی داشت نامش علی بن حسین طاهر فرزند موسی فرزند محمد فرزند موسی و فرزند ابراهیم فرزند موسی فرزند [[امام صادق]] علیهم السلام، علوی هم موسوی، نسب شریفش با پنج واسطه به حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام می رسد [[كنیه]] اش علم الهدی و لقبش [[ذوالثمانین]]، ابوالثمانین و ذوالمجدین و شریف سید مرتضی می باشد.
+
سید مرتضی علم الهدی، نقیب طالبیان، از نظر منزلت علمی و اعتبار فقهی در مرتبت بسیار والایی قرار دارد كه كمتر كسی در آن عصر به پایه آن نایل آمده است. او پیشوای فقهی، متكلم و مرجع امامیه در عصر خویش، پس از درگذشت استاد عالی قدرش شیخ مفید (م 413) بوده است.
  
او یكی از بزرگان فقهای امامیه، جامع علوم معقول و منقول در عصر خویش بوده و در ادبیات و فنون [[كلام]] و [[تفسیر]] سرآمد اقران بوده است و آن چنان در علوم اسلامی تبحر داشته است كه او را [[مروج الذهب]] در راس قرن چهارم و یا مجدد مذهب در قرن مذكور نامیده اند.
+
او مدت سی سال [[امير الحاج|امیر حاج]] و حرمین و نقیب الاشراف و قاضی القضات و مرجع تظلمات و شكایات مردم بوده است.
 +
==تحصیل و استادان==
  
او مدت سی سال امیر حاج و حرمین و نقیب الاشراف و قاضی القضات و مرجع تظلمات و شكایات مردم بوده است. علامه حلی در كتاب خلاصه درباره او گوید: علم الهدی ركن امامیه و معلم ایشان بوده و مصنفات او تا زمان حاضر كه 693 هجرت می باشد، محل استفاده آن فرقه حقه می باشند.<ref> [[ریحانه الادب]]، ج 4، ص 183 تا 190، چاپ دوم، كتابفروشی خیام، تبریز، چاپ شفق.</ref>
+
برخی از رؤیاها در [[صداقت]] و راستی بی شباهت به الهام و نوعی آگاهی های غیبی نیستند و یكی از آن نوع رؤیاها، خوابی بود كه [[شیخ مفید]] اعلی اللّه مقامه الشریف دیدند كه [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها، [[امام حسن]] و [[امام حسین]] علیهماالسلام را پیش او آورده است و می فرماید: «یا شیخ علّمهما الفقه، به این دو فرزند [[فقه]] بیاموز»؛ شیخ پس از بیداری به حیرت و تفكر فرو می رود، تا آن كه صبح همان شب، فاطمه والده سید مرتضی و [[سید رضی]]، دو پسر خود را كه در آن موقع از نظر سن خردسال بوده اند، پیش شیخ آورده، و همان عبارت مذكور در رؤیا (یا شیخ علّمهما الفقه) را به زبان آورد و گفت: ای شیخ این دو پسران منند، این ها را پیش تو آورده ام كه به آنان فقه تعلیم دهی.
  
شیخ عزالدین [[احمد بن مقبل]] گوید: اگر كسی [[سوگند]] یاد كند كه علم الهدی در علوم عربیه داناتر از خود عرب بوده، [[دروغ]] نگفته و گناهی نكرده است.<ref> مجله مكتب اسلام، سال اول، شماره 4.</ref>
+
پس شیخ مفید به تعلیم و تربیت آن دو برادر والا گوهر اهتمام تمام بكار برد تا هر دو از ذخیره های ارزشمند اسلام و از نوادر و نوابغ ‌روزگار گردیدند.<ref> ریحانه الادب، ج 4، ص 185.</ref>
==علم الهدی از دیدگاه دانشمندان اهل سنت==
 
  
شخصیت علم الهدی از دیدگاه دانشمندان اهل سنت هم پوشیده نمانده است، بلكه در اثر كثرت تالیفات و آثار مورد جلب نظر آنان نیز گردیده است. [[ابن خلكان]]، یكی از مورخین اهل سنت گوید: فضائل وی بسیار و تالیفات او در [[دین]] و [[احكام]] مسلمین شاهد صادق هستند بر این كه شاخه آن شجره بوده و از اهل آن خانواده جلیل می باشد.
+
سید مرتضی همچنین از محضر عالمانی مانند: ابن نباته، حسین بن علی بن بابویه (برادر [[شیخ صدوق]])، سهل بن احمد دیباجی، ابن جندی بغدادی و أحمد بن محمد بن عمران کاتب بهره مند شد.  
  
[[ابن اثیر]] در [[كامل التواریخ]]، [[یافعی]] در [[مرآة الجنان]]، [[سیوطی]] در [[طبقات]]، [[خطیب بغدادی]] در تاریخ [[بغداد]] و [[ابن كثیر]] شامی و دیگران، همگی از سید مرتضی با بهترین عبارات یاد كرده اند و علم و فضیلت و دانش او را ستوده اند.
+
==تدریس و شاگردان==
  
یكی از اساتید ادبیات مصر گوید: من از كتاب غرر و درر سید مرتضی، مسائلی را استفاده كردم كه در هیچ یك از كتاب های دیگر نحویان بدست نیاوردم.<ref> ریحانه الادب، ج 4، ص 184.</ref>
+
سید مرتضی حوزه درسی بسیار غنی داشته و در علوم متنوعه تدریس می کرده است و هر یك از شاگردان او شهریه معینی داشته اند، چنان چه [[شیخ طوسی]] را ماهی دوازده دینار اشرفی (طلای هیجده نخود) و [[ابن براج|قاضی ابن البراج]] را ماهی هشت دینار و هر یك از تلامذه دیگر را به فراخور حال خود شهریه می داده است. وقتی قحطی شدید پیش آمد، مرد یهودی برای تحصیل روزی، چاره اندیشید كه در نزد سید به تحصیل [[علم نجوم]] بپردازد؛ بعد از استیذان از سید حاضر در درس او شد و حسب الامر سید به او روزانه تعیین گردید كه روز به روز می گرفت و صرف ضروریات زندگی خود می كرد تا پس از اندكی از مشاهده این شیوه و رفتار نیك، آخر به دین [[اسلام]] گروید.  
  
==حوزه درسی او==
+
برخی از شاگردان نامدار او عبارتند از:
  
او حوزه درسی بسیار غنی داشته است و در علوم متنوعه تدریس داشته است و هر یك از شاگردان او شهریه معینی داشته اند، چنان چه [[شیخ طوسی]] را ماهی دوازده دینار اشرفی (طلای هیجده نخود) و [[قاضی ابن البراج]] را ماهی هشت دینار و هر یك از تلامذه دیگر را به فراخور حال خود شهریه می داده است وقتی قحطی شدید پیش آمد، مرد یهودی برای تحصیل روزی، چاره اندیشید كه در نزد سید به تحصیل علم نجو بپردازد بعد از استیذان از سید حاضر درس او شد و حسب الامر سید به او روزانه تعیین گردید كه روز به روز می گرفت و صرف ضروریات زندگی خود می كرد تا پس از اندكی از مشاهده این شیوه و رفتار نیك، آخر به دین [[اسلام]] گروید.
+
* [[شیخ طوسی]]،
 +
* [[ابن براج|قاضی ابن البراج]]،
 +
* [[شیخ ابوالصلاح حلبی|ابوالصلاح حلبی]]،
 +
* [[محمد بن علی کراجکی|ابوالفتح كراجكی]]،
 +
* [[سلار دیلمی|سالار بن عبدالعزیز دیلمی]].
  
==داستان آغاز تحصیل او==
+
==آثار و تألیفات==
  
برخی از رؤیاها در [[صداقت]] و راستی بی شباهت به الهام و نوعی آگاهی های غیبی نیستند و یكی از آن نوع رؤیاها، خوابی بود كه [[شیخ مفید]] اعلی اللّه مقامه الشریف دیدند كه [[حضرت فاطمه]] زهرا سلام الله علیها، [[امام حسن]] و [[امام حسین]] علیهم السلام را پیش او آورده است و می فرماید:
+
سید مرتضی علم الهدی دارای تألیفات متعددی است كه هر كدام نشانگر وسعت [[علم]] و فضیلت او بوده است. [[محمدعلی مدرس تبریزی|محمدعلی مدرس]]، صاحب «[[ریحانه الادب]]» بیش از 72 جلد از آنها را با اسم و رسم نام می برد، ولی برخی از آنچه كه راجع به [[فقه]] و [[اصول فقه]] می باشد، به این ترتیب است:
  
یا شیخ علمهما الفقه (به این دو فرزند فقه بیاموز) شیخ پس از بیداری به حیرت و تفكر فرو می رود، تا آن كه صبح همان شب، فاطمه والده ماجده سید مرتضی و سید رضی، با خدمتگزاران خود كه دور او بوده اند، دو پسر خود را كه در آن موقع از نظر سن، صغیر و خردسال بوده اند پیش شیخ آورده، شیخ محض رعایت جلالت آن مخدره، سلامش كرد و به پا ایستاد تا پس از احترامات معمولی، فاطمه مادر كودكان، همان عبارت مذكور در رؤیا را (یا شیخ علمهما الفقه) به زبان آورد و گفت: ای شیخ این دو پسران منند، این ها را پیش تو آورده ام كه به آنان [[فقه]] تعلیم دهی.
+
#[[الانتصار (کتاب)|الانتصار]]، در [[فقه]].
 
+
#[[جمل العلم و العمل (کتاب)|جمل العلم والعمل]] در فقه.
پس شیخ تحت تاثیر قرار گرفت و خواب را به آن بانوی جلیل القدر بازگو نمود و به تعلیم و تربیت آن دو برادر والا گوهر اهتمام تمام بكار برد تا به آن مقام عالی علم و [[اجتهاد]] نائل آمدند كه هر دو از ذخیره های ارزشمند اسلام و از نوادر و نوابغ ‌روزگار گردیدند.<ref> ریحانه الادب، ج 4، ص 185.</ref>
+
#[[الذريعة الى اصول الشريعة (کتاب)|الذریعه الی اصول الشریعه]]، در [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول فقه]].
 
+
#[[الأمالى سید مرتضى (کتاب)|الأمالی]] (غرر الفوائد و درر القلائد).
==اساتید و شاگردان==
+
#[[تنزیه الانبیاء (کتاب)|تنزیه الانبیاء]].
 
+
#الفصول المختاره.
او در محیط علمی مساعد رشد و نما كرد و از محضر بزرگان و افرادی مانند: [[شیخ مفید]]، خطیب ادیب، [[ابن نباته]] و شیخ حسن [[بابویه]] بهره جست و شاگردانی مانند: [[شیخ طوسی]]، [[قاضی ابن البراج]]، [[ابوالصلاح حلبی]]، [[ابوالفتح كراجكی]]، [[سالار بن عبدالعزیز دیلمی]] و ده ها نظایر این بزرگان را در حوزه درسی خویش تربیت نمود.
+
#الموضح عن جهة اعجاز القرآن.
 
+
#المحكم و المتشابه.
==تالیفات==
+
#المختصر.
 
+
#ما تفرّدت به الامامیه من المسائل الفقهیه.
او دارای تالیفات متعددی است كه هر كدام نشانگر وسعت [[علم]] و تبحر و گسترش كرانه ای دانش و فضیلت او بوده است مرحوم مدرس، صاحب [[ریحانه الادب]] بیش از 72 جلد از آن ها را با اسم و رسم نام می برد، ولی برخی از آن چه كه راجع به فقه و [[اصول فقه]] می باشد، به این ترتیب می باشد:
 
 
 
#[[الانتصار]].
 
#[[جمل العلم والعمل]].
 
#[[الذریعه فی اصول الشریعه]] (در اصول فقه).
 
#المحكم والمتشابه.
 
#[[المختصر]].
 
#[[ما تفردت به الامامیه من المسائل الفقهیه]].
 
 
#المصباح.
 
#المصباح.
#[[الناصریات]].
+
#الناصریات.
 +
#جواب الملاحده فی قدم العالم.
  
و جز آن ها، كتاب های [[الامالی]]، جواب الملاحده فی قدم العالم، درر الفوائد و چند جلد دیگر كه طالبین تفصیل لازم است به آن كتاب ها مراجعه نمایند.
+
==از منظر عالمان==
  
==لقب علم الهدی==
+
* [[علامه حلی]] در كتاب [[خلاصة الاقوال (کتاب)|خلاصه]] درباره سید مرتضی گوید: علم الهدی ركن [[امامیه]] و معلم ایشان بوده و مصنفات او تا زمان حاضر كه 693 هجرت می باشد، محل استفاده آن فرقه حقه می باشد.<ref> ریحانه الادب، ج 4، ص 183 تا 190، چاپ دوم، كتابفروشی خیام، تبریز، چاپ شفق.</ref>
 +
* شیخ عزالدین احمد بن مقبل گوید: اگر كسی [[سوگند]] یاد كند كه علم الهدی در علوم عربیه داناتر از خود عرب بوده، [[دروغ]] نگفته و گناهی نكرده است.<ref> مجله مكتب اسلام، سال اول، شماره 4.</ref>
  
در مورد لقب علم الهدی، بیشتر مورخین نگاشته اند كه ابوسعید محمد بن حسین وزیر القادر بالله (خلافـت 422 - 381) در سال 420 بیمار شد شبی در خواب دید كه [[امیرالمومنین]] علیه السلام به او می فرماید: به علم الهدی بگو تا برای تو [[دعا]] كند تا از بیماری بهبود یابی. وزیر گفت: یا امیرالمؤمنین، علم الهدی كیست؟ فرمود: علی بن الحسین موسوی است چون از خواب برخاست، نامه ای به سید مرتضی نوشت كه برای او دعا كند و در آن نامه او را علم الهدی خواند.
+
شخصیت علم الهدی از دیدگاه دانشمندان [[اهل سنت]] هم پوشیده نمانده است، بلكه در اثر كثرت تألیفات و آثار، مورد توجه آنان نیز گردیده است.  
  
سید مرتضی برآشفت و از وزیر خواست كه او را با این لقب بزرگ نخواند. وزیر گفت: به خدا قسم امیرالمؤمنین علیه السلام امر فرموده كه شما را به این لقب بخوانم بعد از آن كه وزیر از دعای سید مرتضی شفا یافت، جریان خواب خود و امتناع سید مرتضی را از قبول این لقب برای خلیفه بیان كرد. خلیفه پیام فرستاد كه شایسته است لقبی را كه از سوی جد شما داده شده است بپذیری و ابا نكنی سپس حكم شد كه منشیان در نامه های رسمی و عموم مردم او را با این لقب بخوانند و بدین گونه ملقب به علم الهدی گردید.<ref> روضات، ص 575.</ref>
+
* [[ابن خلکان|ابن خلكان]]، یكی از مورخین اهل سنت گوید: فضائل وی بسیار و تالیفات او در [[دین]] و [[احكام]] مسلمین شاهد صادق هستند بر این كه شاخه آن شجره بوده و از اهل آن خانواده جلیل می باشد.
 +
* [[عزالدین ابن اثیر|ابن اثیر]] در [[الکامل فی التاریخ (کتاب)|كامل التواریخ]]، یافعی در مرآة الجنان، [[سیوطی]] در طبقات، [[خطیب بغدادی]] در [[تاریخ بغداد (کتاب)|تاریخ بغداد]] و ابن كثیر شامی و دیگران، همگی از سید مرتضی با بهترین عبارات یاد كرده اند و علم و فضیلت و دانش او را ستوده اند.
 +
* یكی از اساتید [[ادبیات عرب]] در [[مصر]] گوید: من از كتاب «[[الأمالى سید مرتضى (کتاب)|غرر و درر]]» سید مرتضی، مسائلی را استفاده كردم كه در هیچ یك از كتاب های دیگر نحویان بدست نیاوردم.<ref> ریحانه الادب، ج 4، ص 184.</ref>
  
 
==كتابخانه او==
 
==كتابخانه او==
سطر ۷۳: سطر ۷۳:
 
در كتابخانه سید مرتضی، هشتاد هزار جلد كتاب بوده است كه اغلب آن ها از كتاب های مورد مطالعه یا تألیف او بوده است. یكی از معاصرین او گوید: كتاب های سید را شماره كردم، به هشتاد هزار جلد رسید كه اغلب آن ها از محفوظات یا مصنفات او بوده است.
 
در كتابخانه سید مرتضی، هشتاد هزار جلد كتاب بوده است كه اغلب آن ها از كتاب های مورد مطالعه یا تألیف او بوده است. یكی از معاصرین او گوید: كتاب های سید را شماره كردم، به هشتاد هزار جلد رسید كه اغلب آن ها از محفوظات یا مصنفات او بوده است.
  
[[ثعالبی]] مورخ نامی نیز در تایید این گفتار اضافه می نماید: در [[بغداد]] پس از وفات سید مرتضی با اینكه قسمت عمده كتاب های او را به امرا و وزرا اهداء كرده بودند، باز باقیمانده آن ها را به سی هزار دینار قیمت كردند.<ref> مجله مكتب اسلام، سال اول، شماره 4، مقاله نامبرده.</ref>
+
ثعالبی مورخ نامی نیز در تایید این گفتار اضافه می نماید: در [[بغداد]] پس از وفات سید مرتضی با اینكه قسمت عمده كتاب های او را به امرا و وزرا اهداء كرده بودند، باز باقیمانده آن ها را به سی هزار دینار قیمت كردند.<ref> مجله مكتب اسلام، سال اول، شماره 4، مقاله نامبرده.</ref>
 
[[پرونده:شریف مرتضی.jpg|بندانگشتی|ضریح منسوب به شریف مرتضی در جوار حرم امامین [[موسی بن جعفر]] و [[امام جواد علیه السلام|محمد بن علی]]  علیهماالسلام]]
 
[[پرونده:شریف مرتضی.jpg|بندانگشتی|ضریح منسوب به شریف مرتضی در جوار حرم امامین [[موسی بن جعفر]] و [[امام جواد علیه السلام|محمد بن علی]]  علیهماالسلام]]
  
 
==وفات==
 
==وفات==
  
او در سال 436 در بغداد وفات نمود. [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] در [[رجال نجاشی (کتاب)|رجال]] خود می نویسد: او در سال مزبور وفات یافت فرزندش بر او [[نماز]] گزارد و در خانه اش دفن شد من و ابویعلی جعفری (داماد [[شیخ مفید]]) و سلار بن عبدالعزیز او را [[غسل]] دادیم. جنازه او به [[کربلا]] معلی منتقل شده و در جوار مطهر حضرت سیدالشهدا، [[امام حسین]] علیه السلام مهمان آن بزرگوار گردید.<ref> ریحانه الادب، ج 44، ص 190 ـ رجال نجاشی، ص 261، كد معرفی 648.</ref>
+
[[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] در [[رجال نجاشی (کتاب)|رجال]] خود می نویسد: «... سید مرتضی در سال 436 قمری در [[بغداد]] وفات نمود. من و ابویعلی جعفری (داماد [[شیخ مفید]]) و [[سلار دیلمی|سلار بن عبدالعزیز]] او را [[غسل]] دادیم. فرزندش بر او [[نماز]] گزارد و در خانه اش در محله کرخ بغداد ([[کاظمین]]) دفن شد».<ref> ریحانه الادب، ج 44، ص 190 ـ رجال نجاشی، ص 261، كد معرفی 648.</ref>
 +
 
 +
در برخی از منابع اخیر آمده است که پیکر سید مرتضی و برادرش [[سید رضی]] مدتی پس از دفن در کرخ بغداد، به [[کربلا]] منتقل گردید و در جوار مطهر [[امام حسین]] علیه السلام به خاک سپرده شد.<ref>ابن میثم البحرانی، شرح نهج البلاغه، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۸۹.</ref>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۸۵: سطر ۸۷:
 
==منابع==
 
==منابع==
  
*عقيقي بخشايشي،"سید مرتضی" تلخيص از كتاب فقهاي نامدار شيعه، صفحه 61.
+
*عقيقي بخشايشي، "سید مرتضی"، تلخيص از كتاب فقهاي نامدار شيعه، صفحه 61.
  
 
==پیوندها==
 
==پیوندها==

نسخهٔ ‏۸ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۳۱

سید مرتضی علم الهدی (436-355 ق)، فقیه، متكلم، ادیب برجسته شیعه در قرن پنجم هجری و از شاگردان شیخ مفید است. علامه حلی او را معلم شیعه امامیه خوانده است. شیخ طوسی از شاگردان اوست. از جمله آثار ارزشمند وی می توان به كتاب الانتصار در فقه و کتاب الذریعه در اصول فقه اشاره کرد. مردی جامع بوده است، هم ادیب بوده و هم متكلم و هم فقیه آرا فقهی او مورد توجه فقها است. او یكی از بزرگان فقهای امامیه، جامع علوم معقول و منقول در عصر خویش بوده و در ادبیات و فنون كلام و تفسیر سرآمد اقران بوده است و آن چنان در علوم اسلامی تبحر داشته است كه او را مجدد مذهب در قرن چهارم نامیده اند.

Sayyid-Murtaza-Alam-Al-Hoda.jpg
نام کامل سید مرتضی علم الهدی
زادروز 355 قمری
زادگاه بغداد
وفات 436 قمری
مدفن بغداد

Line.png

اساتید

شیخ مفید، ابن نباته، بابویه،...

شاگردان

شیخ طوسی، قاضی ابن البراج، ابوالصلاح حلبی،...

آثار

الانتصار، الذریعه فی اصول الشریعه، جمل العلم والعمل،،..

ولادت و نسب

ابوالقاسم علی بن الحسین بن موسی، مشهور به سید مرتضی علم الهدی، در سال 355 هجری، در یكی از خانواده های محترم سادات بغداد به دنیا آمد. نسب شریفش با پنج واسطه به امام موسی بن جعفر علیه السلام می رسد. او به علم الهدی، ذوالمجدین و شریف سید مرتضی ملقب می باشد.

در مورد لقب «علم الهدی»، بیشتر مورخین نگاشته اند كه: ابوسعید محمد بن حسین وزیر القادر بالله (خلافت 422-381 ق) در سال 420 قمری بیمار شد. شبی در خواب دید كه امیرالمومنین علیه السلام به او می فرماید: به علم الهدی بگو برای تو دعا كند تا از بیماری بهبود یابی. وزیر گفت: یا امیرالمؤمنین، علم الهدی كیست؟ فرمود: علی بن الحسین الموسوی است. چون از خواب برخاست، نامه ای به سید مرتضی نوشت كه برای او دعا كند و در آن نامه او را علم الهدی خواند. سید مرتضی برآشفت و از وزیر خواست كه او را با این لقب بزرگ نخواند. وزیر گفت: به خدا قسم امیرالمؤمنین علیه السلام امر فرموده كه شما را به این لقب بخوانم. بعد از آن كه وزیر از دعای سید مرتضی شفا یافت، جریان خواب خود و امتناع سید مرتضی را از قبول این لقب برای خلیفه بیان كرد. خلیفه پیام فرستاد كه شایسته است لقبی را كه از سوی جد شما داده شده است بپذیری و ابا نكنی. سپس حكم شد كه منشیان در نامه های رسمی و عموم مردم او را با این لقب بخوانند و بدین گونه ملقب به «علم الهدی» گردید.[۱]

سید مرتضی علم الهدی، نقیب طالبیان، از نظر منزلت علمی و اعتبار فقهی در مرتبت بسیار والایی قرار دارد كه كمتر كسی در آن عصر به پایه آن نایل آمده است. او پیشوای فقهی، متكلم و مرجع امامیه در عصر خویش، پس از درگذشت استاد عالی قدرش شیخ مفید (م 413) بوده است.

او مدت سی سال امیر حاج و حرمین و نقیب الاشراف و قاضی القضات و مرجع تظلمات و شكایات مردم بوده است.

تحصیل و استادان

برخی از رؤیاها در صداقت و راستی بی شباهت به الهام و نوعی آگاهی های غیبی نیستند و یكی از آن نوع رؤیاها، خوابی بود كه شیخ مفید اعلی اللّه مقامه الشریف دیدند كه حضرت فاطمه سلام الله علیها، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را پیش او آورده است و می فرماید: «یا شیخ علّمهما الفقه، به این دو فرزند فقه بیاموز»؛ شیخ پس از بیداری به حیرت و تفكر فرو می رود، تا آن كه صبح همان شب، فاطمه والده سید مرتضی و سید رضی، دو پسر خود را كه در آن موقع از نظر سن خردسال بوده اند، پیش شیخ آورده، و همان عبارت مذكور در رؤیا (یا شیخ علّمهما الفقه) را به زبان آورد و گفت: ای شیخ این دو پسران منند، این ها را پیش تو آورده ام كه به آنان فقه تعلیم دهی.

پس شیخ مفید به تعلیم و تربیت آن دو برادر والا گوهر اهتمام تمام بكار برد تا هر دو از ذخیره های ارزشمند اسلام و از نوادر و نوابغ ‌روزگار گردیدند.[۲]

سید مرتضی همچنین از محضر عالمانی مانند: ابن نباته، حسین بن علی بن بابویه (برادر شیخ صدوق)، سهل بن احمد دیباجی، ابن جندی بغدادی و أحمد بن محمد بن عمران کاتب بهره مند شد.

تدریس و شاگردان

سید مرتضی حوزه درسی بسیار غنی داشته و در علوم متنوعه تدریس می کرده است و هر یك از شاگردان او شهریه معینی داشته اند، چنان چه شیخ طوسی را ماهی دوازده دینار اشرفی (طلای هیجده نخود) و قاضی ابن البراج را ماهی هشت دینار و هر یك از تلامذه دیگر را به فراخور حال خود شهریه می داده است. وقتی قحطی شدید پیش آمد، مرد یهودی برای تحصیل روزی، چاره اندیشید كه در نزد سید به تحصیل علم نجوم بپردازد؛ بعد از استیذان از سید حاضر در درس او شد و حسب الامر سید به او روزانه تعیین گردید كه روز به روز می گرفت و صرف ضروریات زندگی خود می كرد تا پس از اندكی از مشاهده این شیوه و رفتار نیك، آخر به دین اسلام گروید.

برخی از شاگردان نامدار او عبارتند از:

آثار و تألیفات

سید مرتضی علم الهدی دارای تألیفات متعددی است كه هر كدام نشانگر وسعت علم و فضیلت او بوده است. محمدعلی مدرس، صاحب «ریحانه الادب» بیش از 72 جلد از آنها را با اسم و رسم نام می برد، ولی برخی از آنچه كه راجع به فقه و اصول فقه می باشد، به این ترتیب است:

  1. الانتصار، در فقه.
  2. جمل العلم والعمل در فقه.
  3. الذریعه الی اصول الشریعه، در اصول فقه.
  4. الأمالی (غرر الفوائد و درر القلائد).
  5. تنزیه الانبیاء.
  6. الفصول المختاره.
  7. الموضح عن جهة اعجاز القرآن.
  8. المحكم و المتشابه.
  9. المختصر.
  10. ما تفرّدت به الامامیه من المسائل الفقهیه.
  11. المصباح.
  12. الناصریات.
  13. جواب الملاحده فی قدم العالم.

از منظر عالمان

  • علامه حلی در كتاب خلاصه درباره سید مرتضی گوید: علم الهدی ركن امامیه و معلم ایشان بوده و مصنفات او تا زمان حاضر كه 693 هجرت می باشد، محل استفاده آن فرقه حقه می باشد.[۳]
  • شیخ عزالدین احمد بن مقبل گوید: اگر كسی سوگند یاد كند كه علم الهدی در علوم عربیه داناتر از خود عرب بوده، دروغ نگفته و گناهی نكرده است.[۴]

شخصیت علم الهدی از دیدگاه دانشمندان اهل سنت هم پوشیده نمانده است، بلكه در اثر كثرت تألیفات و آثار، مورد توجه آنان نیز گردیده است.

  • ابن خلكان، یكی از مورخین اهل سنت گوید: فضائل وی بسیار و تالیفات او در دین و احكام مسلمین شاهد صادق هستند بر این كه شاخه آن شجره بوده و از اهل آن خانواده جلیل می باشد.
  • ابن اثیر در كامل التواریخ، یافعی در مرآة الجنان، سیوطی در طبقات، خطیب بغدادی در تاریخ بغداد و ابن كثیر شامی و دیگران، همگی از سید مرتضی با بهترین عبارات یاد كرده اند و علم و فضیلت و دانش او را ستوده اند.
  • یكی از اساتید ادبیات عرب در مصر گوید: من از كتاب «غرر و درر» سید مرتضی، مسائلی را استفاده كردم كه در هیچ یك از كتاب های دیگر نحویان بدست نیاوردم.[۵]

كتابخانه او

در كتابخانه سید مرتضی، هشتاد هزار جلد كتاب بوده است كه اغلب آن ها از كتاب های مورد مطالعه یا تألیف او بوده است. یكی از معاصرین او گوید: كتاب های سید را شماره كردم، به هشتاد هزار جلد رسید كه اغلب آن ها از محفوظات یا مصنفات او بوده است.

ثعالبی مورخ نامی نیز در تایید این گفتار اضافه می نماید: در بغداد پس از وفات سید مرتضی با اینكه قسمت عمده كتاب های او را به امرا و وزرا اهداء كرده بودند، باز باقیمانده آن ها را به سی هزار دینار قیمت كردند.[۶]

ضریح منسوب به شریف مرتضی در جوار حرم امامین موسی بن جعفر و محمد بن علی علیهماالسلام

وفات

نجاشی در رجال خود می نویسد: «... سید مرتضی در سال 436 قمری در بغداد وفات نمود. من و ابویعلی جعفری (داماد شیخ مفید) و سلار بن عبدالعزیز او را غسل دادیم. فرزندش بر او نماز گزارد و در خانه اش در محله کرخ بغداد (کاظمین) دفن شد».[۷]

در برخی از منابع اخیر آمده است که پیکر سید مرتضی و برادرش سید رضی مدتی پس از دفن در کرخ بغداد، به کربلا منتقل گردید و در جوار مطهر امام حسین علیه السلام به خاک سپرده شد.[۸]

پانویس

  1. روضات، ص 575.
  2. ریحانه الادب، ج 4، ص 185.
  3. ریحانه الادب، ج 4، ص 183 تا 190، چاپ دوم، كتابفروشی خیام، تبریز، چاپ شفق.
  4. مجله مكتب اسلام، سال اول، شماره 4.
  5. ریحانه الادب، ج 4، ص 184.
  6. مجله مكتب اسلام، سال اول، شماره 4، مقاله نامبرده.
  7. ریحانه الادب، ج 44، ص 190 ـ رجال نجاشی، ص 261، كد معرفی 648.
  8. ابن میثم البحرانی، شرح نهج البلاغه، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۸۹.

منابع

  • عقيقي بخشايشي، "سید مرتضی"، تلخيص از كتاب فقهاي نامدار شيعه، صفحه 61.

پیوندها