منابع و پی نوشتهای متوسط
جامعیت مقاله متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

جنادة بن عوف: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (پروژه4: اولویت بندی و رتبه بندی)
جز (مهدی موسوی صفحهٔ ابو ثمامه را به جنادة بن عوف منتقل کرد)
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
{{مدخل دائرة المعارف|[[فرهنگ قرآن]]}}
 
 
{{متوسط}}
 
{{متوسط}}
 +
«جُنادة بن عوف» معروف به «ابوثمامه کنانی»، از قبیله [[قبیله کنانه|بنى کنانه]] است.<ref>المحبّر، ص‌۱۵۶-۱۵۷؛ جمهرة انساب‌العرب، ص‌۴۹۴.</ref> گفته اند وی از کسانی است که سنت ناروای «نَسیء» (تأخیر انداختن ماه‌هاى حرام) را انجام می داده است. برخى، نزول آیه {{متن قرآن|«إِنَّمَا النَّسِیءُ زِیادَةٌ فِی الْکفْرِ یضَلُّ بِهِ الَّذِینَ کفَرُوا یحِلُّونَهُ عَامًا وَیحَرِّمُونَهُ عَامًا لِیوَاطِئُوا عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فَیحِلُّوا مَا حَرَّمَ اللَّهُ زُینَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ وَاللَّهُ لَا یهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ»}} ([[سوره توبه]]، ۳۷) را در نکوهش وى دانسته‌اند که سال‌هاى متمادى، جنگ در [[ماه محرم]] را یک‌سال [[حلال]] و یک‌سال [[حرام]] اعلام مى‌کرد.<ref> جامع‌البیان، مج‌۶‌، ج‌۱۰، ص‌۱۶۸ - ۱۷۰.</ref>
  
ابوثمامه، جُنادة بن عوف از قبيله بنى كنانه است.<ref>المحبّر، ص‌156-157؛ جمهرة انساب‌العرب، ص‌494.</ref> برخى، نزول آيه 37 [[سوره توبه]](9) را در نكوهش وى دانسته‌اند كه سال‌هاى متمادى، جنگ در ماه [[محرم]] را يك‌سال [[حلال]] و يك‌سال [[حرام]] اعلام مى‌كرد.<ref> جامع‌البيان، مج‌6‌، ج‌10، ص‌168 - 170.</ref>
+
[[سبب نزول]] این [[آیه]] چنین بود که مردى از طائفه کنانه (ابوثمامه کنانی) که در موسم حج شرکت کرده بود، مى گفت: من خون عده اى از طائفه مورد نظر خود را در ماه حرام، حلال مى گردانم و حرمت آن را به تأخیر انداخته و در ماه صفر آن را حرام خواهم شمرد و در سال دیگر حرمت [[ماه صفر]] را تبدیل نموده و در ماه محرم حرام مى گردانم و صفر را حلال خواهم شمرد. سپس این آیه نازل گردید.<ref>تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.</ref>
  
 +
از نقل‌هاى تاریخى برمى‌آید که «انساء» براى بنى کنانه که به فقه و فتوا دادن مشهور بودند، سِمَتى بود. ابوثمامه هر سال در موسم [[حج]] به [[مسجدالحرام]] مى‌آمد و با صداى بلند اعلام‌مى‌کرد که بر او گناه و عیبى نیست؛ سپس ماه محرّم را حلال و ماه صفر را حرام اعلام مى‌کرد و در سال بعد، محرّم را حرام و صفر را حلال مى‌شمرد. این اقدام ابوثمامه به درخواست‌قبایلى بود که حرمت جنگ در سه ماه متوالى [[ماه ذی القعده|ذى‌قعده]]، [[ماه ذی الحجه|ذى‌حجّه]] و محرم مانع از ادامه جنگ و غارتشان بود.<ref>جامع‌البیان، طبری، ج۱۰، ص۱۶۸.</ref> نقل شده که وى چهل سال به این کار مشغول بود تا خداوند با نزول آیه ۳۷ توبه در سال [[فتح مکه|فتح مکه]]، ضمن اشاره به این عملِ مشرکان، آن را برابر با افزودن بر [[کفر|کفر]] و ممنوع اعلام کرد.
 +
 +
[[شیخ طبرسی|طبرسی]] در [[تفسیر قرآن|تفسیر]] جمله «إنما النسیء زیادة فی الکفر» می نویسد فراء گفته: در [[جاهلیت]] مردی از کنانه به نام نعیم بن ثعلبه ماه [[حج]] را تأخیر می انداخت ... و در زمان [[اسلام]] نیز جنادة بن عوف بن أمیه کنانی به آن می پرداخت.<ref>مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۴۵.</ref>
 +
 +
ابومالک گوید: کفار سال را سیزده ماه به حساب مى آوردند و ماه محرم را [[صفر]] قرار می‌دادند و آن را که از ماه‌هاى حرام بوده، حلال نموده و کارهائى که نمى باید در ماه‌هاى حرام انجام بدهند، می‌دادند سپس خداوند این آیه را نازل فرمود.<ref>تفسیر جامع البیان.</ref>
 +
 +
[[شیخ طوسی]] موضوع تبدیل و تأخیر ماه‌هاى حرام را بدون ذکر شأن نزول در تفسیر خود ذکر نموده و چنین افزوده که کفار یک سال، صفر را از محرم جلوتر محسوب می‌داشتند و در یک سال آن را به عقب مى انداختند.<ref>محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص۴۱۱.</ref>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
 
 
==منابع==
 
==منابع==
فرهنگ قرآن، ج2.
+
* [[فرهنگ قرآن (کتاب)|فرهنگ قرآن]]، ج۲.
 +
* "ابوثمامه جنادة بن عوف"، [https://quran.inoor.ir/fa/propername/1703/ پایگاه جامع قرآنی].
 +
* "ابوثمامه جنادة بن عوف"، [http://www.maarefquran.com/fa/Article/Detail/4728/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%AB%D9%8F%D9%85%D8%A7%D9%85%D9%87#_ftn10 پرتال جامع علوم و معارف قرآن].
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
 
|سنجش=شده
 
|سنجش=شده
سطر ۲۲: سطر ۳۰:
 
|رده=دارد
 
|رده=دارد
 
}}
 
}}
 
 
[[رده:شخصیت‌های شان نزول آیات قرآن]]
 
[[رده:شخصیت‌های شان نزول آیات قرآن]]
 
[[رده: مقاله های مرتبط به دانشنامه]]
 
[[رده: مقاله های مرتبط به دانشنامه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۸ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۸

«جُنادة بن عوف» معروف به «ابوثمامه کنانی»، از قبیله بنى کنانه است.[۱] گفته اند وی از کسانی است که سنت ناروای «نَسیء» (تأخیر انداختن ماه‌هاى حرام) را انجام می داده است. برخى، نزول آیه «إِنَّمَا النَّسِیءُ زِیادَةٌ فِی الْکفْرِ یضَلُّ بِهِ الَّذِینَ کفَرُوا یحِلُّونَهُ عَامًا وَیحَرِّمُونَهُ عَامًا لِیوَاطِئُوا عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فَیحِلُّوا مَا حَرَّمَ اللَّهُ زُینَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ وَاللَّهُ لَا یهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ» (سوره توبه، ۳۷) را در نکوهش وى دانسته‌اند که سال‌هاى متمادى، جنگ در ماه محرم را یک‌سال حلال و یک‌سال حرام اعلام مى‌کرد.[۲]

سبب نزول این آیه چنین بود که مردى از طائفه کنانه (ابوثمامه کنانی) که در موسم حج شرکت کرده بود، مى گفت: من خون عده اى از طائفه مورد نظر خود را در ماه حرام، حلال مى گردانم و حرمت آن را به تأخیر انداخته و در ماه صفر آن را حرام خواهم شمرد و در سال دیگر حرمت ماه صفر را تبدیل نموده و در ماه محرم حرام مى گردانم و صفر را حلال خواهم شمرد. سپس این آیه نازل گردید.[۳]

از نقل‌هاى تاریخى برمى‌آید که «انساء» براى بنى کنانه که به فقه و فتوا دادن مشهور بودند، سِمَتى بود. ابوثمامه هر سال در موسم حج به مسجدالحرام مى‌آمد و با صداى بلند اعلام‌مى‌کرد که بر او گناه و عیبى نیست؛ سپس ماه محرّم را حلال و ماه صفر را حرام اعلام مى‌کرد و در سال بعد، محرّم را حرام و صفر را حلال مى‌شمرد. این اقدام ابوثمامه به درخواست‌قبایلى بود که حرمت جنگ در سه ماه متوالى ذى‌قعده، ذى‌حجّه و محرم مانع از ادامه جنگ و غارتشان بود.[۴] نقل شده که وى چهل سال به این کار مشغول بود تا خداوند با نزول آیه ۳۷ توبه در سال فتح مکه، ضمن اشاره به این عملِ مشرکان، آن را برابر با افزودن بر کفر و ممنوع اعلام کرد.

طبرسی در تفسیر جمله «إنما النسیء زیادة فی الکفر» می نویسد فراء گفته: در جاهلیت مردی از کنانه به نام نعیم بن ثعلبه ماه حج را تأخیر می انداخت ... و در زمان اسلام نیز جنادة بن عوف بن أمیه کنانی به آن می پرداخت.[۵]

ابومالک گوید: کفار سال را سیزده ماه به حساب مى آوردند و ماه محرم را صفر قرار می‌دادند و آن را که از ماه‌هاى حرام بوده، حلال نموده و کارهائى که نمى باید در ماه‌هاى حرام انجام بدهند، می‌دادند سپس خداوند این آیه را نازل فرمود.[۶]

شیخ طوسی موضوع تبدیل و تأخیر ماه‌هاى حرام را بدون ذکر شأن نزول در تفسیر خود ذکر نموده و چنین افزوده که کفار یک سال، صفر را از محرم جلوتر محسوب می‌داشتند و در یک سال آن را به عقب مى انداختند.[۷]

پانویس

  1. المحبّر، ص‌۱۵۶-۱۵۷؛ جمهرة انساب‌العرب، ص‌۴۹۴.
  2. جامع‌البیان، مج‌۶‌، ج‌۱۰، ص‌۱۶۸ - ۱۷۰.
  3. تفاسیر على بن ابراهیم و برهان.
  4. جامع‌البیان، طبری، ج۱۰، ص۱۶۸.
  5. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۵، ص ۴۵.
  6. تفسیر جامع البیان.
  7. محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص۴۱۱.

منابع