ترجیع بند: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{|width="100%" border="1" cellspacing="0" cellpadding="4"  style="margin:1em 1em 1em 1; text-align:center;border-style:solid;"
+
{{مدخل دائرة المعارف}}
|- style="background:#EBEBEB;"
+
«ترجیع بند»، از قالبهای [[شعر]] فارسی است که نمونه هایی در شعر اردو و عثمانی نیز داشته است. «ترجیع» در لغت به معنای «برگرداندن» و «تکرار کردن» است و در اصطلاح، مجموعه ابیاتی است که از چند بند یا خانه تشکیل می شود و پس از هر بند دو [[مصراع|مصراعِ]] غالباً هم [[قافیه]] تکرار می شود که به آن اصطلاحاً «ترجیع بند» (یا بندگردان یا واسطه یا عُقده) می گویند. کهنترین ترجیعات ظاهراً در دوره سامانی سروده شده است،<ref>محجوب، ص۱۵۹ـ۱۶۰.</ref> اما آنچه بجا مانده، از شاعران دوره غزنوی از جمله [[فرخی|فرخی سیستانی]] است.<ref>مثلاً رجوع کنید به ص ۴۰۳ـ۴۳۲.</ref>
! width="15%" | منبع
 
! width="45%" | توضیح برای مشارکت کنندگان
 
|-
 
| rowspan="2" align="center"|'''مدخل یک دائرة المعارف'''
 
|محتوای فعلی این صفحه '''مدخلی از {{{1|یک دائره المعارف}}}''' است که متناسب با موضوع این صفحه انتخاب شده. در صورتی که قصد جایگزین نمودن مقاله ای دیگر به جای این مقاله، یا تغییر یا اضافاتی در آن را دارید، بایستی با توجه به [[دانشنامه اسلامی:شیوه نامه تغییر مقالات دانشنامه ای|شیوه نامه تغییر مقالات دائره المعارف ها]] این کار را انجام دهید.
 
|}
 
  
ترجیع بند، از قالبهای شعر فارسی که نمونه هایی در شعر اردو و عثمانی نیز داشته است. ترجیع در لغت به معنای «برگرداندن» و «تکرار کردن» است و در اصطلاح مجموعه ابیاتی است که از چند بند یا خانه تشکیل می شود و پس از هر بند دو مصراعِ غالباً هم قافیه تکرار می شود که به آن اصطلاحاً «ترجیع بند» (یا بندگردان یا واسطه یا عُقده) می گویند.
+
== وزن ترجیع بند ==
 +
وزن و مضمون کل شعر در ترجیع بند یکی است، اما هر بند و گاه هر [[بیت (شعر)|بیت]] ترجیع، قافیه جداگانه دارد<ref>رجوع کنید به رشید وطواط، ص ۸۵ـ۸۶؛ همائی، ص۱۸۰.</ref> درونمایه بندها شبیه قصیده است،<ref>رجوع کنید به شمس قیس، ص۵۲۹.</ref> اما شمار بیتها کمتر از [[قصیده]] و شبیه [[غزل]] است.
  
وزن و مضمون کل شعر یکی است اما هر بند و گاه هر بیتِ ترجیع قافیة جداگانه دارد<ref>رجوع کنید به ادامة مقاله؛ رشید وطواط، ص 85ـ86.</ref>؛ <ref>شمس قیس، ص529.</ref>؛ <ref>کاشفی، ص73ـ74.</ref>؛ <ref>تهانوی، ج1، ص569.</ref>؛ <ref>همائی، ص180.</ref>
+
برخی از محققان ترجیع بند را مرکب از تعدادی غزل دانسته اند که در یک وزن با قافیه های گوناگون سروده شده باشد.<ref>محجوب، ص۱۵۸؛ شمیسا، ص۳۴۳.</ref><ref>مولوی متوفی ۶۷۲.</ref> نیز بندهای ترجیع را از لحاظ مضمون غزل خوانده<ref>رجوع کنید به ج۷، ص۱۲۷، ۱۳۴، ۱۵۸، ۱۶۰.</ref> و در بسیاری از بیتهای ترجیع، ساختن بندِ پس از آنها را «ترجیع» نامیده است.<ref>رجوع کنید به ج۷، ص۸۹ـ۹۱، ۱۷۰ـ۱۷۴.</ref>
<ref>درونمایة بندها شبیه قصیده است رجوع کنید به شمس قیس، همانجا.</ref>، اما شمار بیتها کمتر از قصیده و شبیه غزل است.
 
  
برخی از محققان ترجیع بند را مرکب از تعدادی غزل دانسته اند که در یک وزن با قافیه های گوناگون سروده شده باشد.<ref>محجوب، ص158؛ شمیسا، ص343.</ref><ref>مولوی متوفی 672.</ref> نیز بندهای ترجیع را از لحاظ مضمون غزل خوانده<ref>رجوع کنید به ج7، ص127، 134، 158، 160.</ref> و در بسیاری از بیتهای ترجیع، ساختن بندِ پس از آنها را «ترجیع» نامیده است.<ref>رجوع کنید به ج7، ص89ـ91، 170ـ174.</ref>
+
اغلب بندها دست کم پنج بیت دارد<ref>برای نمونه رجوع کنید به فرخی سیستانی، ص۴۰۳ـ۴۱۳؛ مولوی، ج۷، ص۱۴۵.</ref> و معمولاً بیش از پانزده بیت نمی شود،<ref>برای نمونه رجوع کنید به امیرمعزی، ص۷۶۱ـ۷۶۳.</ref>؛ <ref> خاقانی، ص۴۵۷ـ۴۸۱.</ref> اما گاه تا بیست بیت هم سروده شده است.<ref>مثلاً رجوع کنید به بیدل دهلوی، ج۱، ص۲۵۳ـ۲۷۹.</ref> شمار بندها حداقل دو است.<ref>رجوع کنید بهبهار، ج۱، ص۱۴۷ـ۱۴۸.</ref> و تا سی و چهار بند نیز سروده شده است.<ref>مثلاً رجوع کنید به بیدل دهلوی، همانجا.</ref> طبق قاعده تعداد ابیات بندها باید مساوی باشد،<ref>تهانوی، همانجا.</ref> اما گاه این قاعده رعایت نشده است، مانند ترجیع بند مشهور [[سعدی]].<ref> رجوع کنید به ص ۶۲۹ـ۶۴۱.</ref>
  
اغلب بندها دست کم پنج بیت دارد<ref>برای نمونه رجوع کنید به فرخی سیستانی، ص403ـ413؛ مولوی، ج7، ص145.</ref> و معمولاً بیش از پانزده بیت نمی شود برای نمونه رجوع کنید<ref>بهامیرمعزی، ص761ـ763.</ref>؛ <ref> خاقانی، ص457ـ481.</ref>، اما گاه تا بیست بیت هم سروده شده است.<ref>مثلاً رجوع کنید به بیدل دهلوی، ج1، ص253ـ279.</ref> شمار بندها حداقل دو است.<ref>رجوع کنید بهبهار، ج1، ص147ـ148.</ref> و تا سی و چهار بند نیز سروده شده است.<ref>مثلاً رجوع کنید به بیدل دهلوی، همانجا.</ref> طبق قاعده تعداد ابیات بندها باید مساوی باشد،<ref>تهانوی، همانجا.</ref> اما گاه این قاعده رعایت نشده است، مانند ترجیع بند مشهور سعدی.<ref> رجوع کنید به ص 629ـ641.</ref>
+
برخی از ترجیع بندها به [[مسمط|مسمّط]] شباهت دارد، زیرا همه مصراعهای هر خانه آن هم قافیه است؛<ref>برای نمونه رجوع کنید به فرخی سیستانی، همانجا.</ref> از این رو آنها را نوعی مسمط یا ترجیع بند مسمط دانسته اند.<ref>مؤتمن، ص۳۱؛ محجوب، ص۱۵۹.</ref>
  
برخی از ترجیع بندها به مسمط شباهت دارد، زیرا همه مصراعهای هر خانه آن هم قافیه است؛<ref>برای نمونه رجوع کنید به فرخی سیستانی، همانجا.</ref>؛ از این رو آنها را نوعی مسمط یا ترجیع بند مسمط دانسته اند.<ref>مؤتمن، ص31؛ محجوب، ص159.</ref>
+
== مضامین ترجیع بند ==
 +
مضامین ترجیع بند، مانند دیگر قالبهای شعر بنا به مقتضیات زمان تحول یافته است، مثلاً ترجیعات [[سبک خراسانی]] غالباً مدحیه هایی آکنده از وصف طبیعت بوده است.<ref>فرخی سیستانی، همانجا.</ref> <ref>مسعود سعد سلمان، ص۵۴۰ـ۵۴۳.</ref> ترجیعات [[سبک عراقی]] شامل همه مختصات فکری شاعران آن سبک، از جمله دیدگاههای عاشقانه و عارفانه بوده که از ماندگارترین نمونه های آن می توان ترجیع بند [[سعدی]]<ref>همانجا.</ref> و ترجیع بند [[فخرالدین عراقی|عراقی]] <ref>ص ۲۸۱ـ۲۸۹.</ref> را ذکر کرد. در [[سبک هندی]]، ترجیع بند طویل و عارفانه [[بیدل دهلوی]] از نمونه های شاخص است، اما هیچیک از ترجیعات این سبک شهرت نیافتند.
  
کهنترین ترجیعات ظاهراً در دوره سامانی سروده شده است، رجوع کنید به<ref>محجوب، ص159ـ160.</ref> اما آنچه بجا مانده، از شاعران دوره غزنوی از جمله فرخی سیستانی است<ref>مثلاً رجوع کنید به ص 403ـ432.</ref> که همعصر قدیمترین مسمطهای فارسی است.<ref>مثلاً رجوع کنید به منوچهری، ص147ـ213.</ref> ظاهراً ترجیع بند و مسمط به تأثیر از مسمط عربی شکل گرفته اند،<ref>د.اسلام، چاپ دوم.</ref> ذیل «ترجیع بند و ترکیب بند».
+
ترجیعات دوره [[بازگشت ادبی]] مانند دیگر قالبهای شعری این دوره، تکرار مضامین کهن است<ref>مثلاً رجوع کنید به: وصال شیرازی، ص۳۸۰.</ref> <ref>قاآنی ، ص۸۷۹ـ۸۸۲.</ref>؛ بجز ترجیع بند معروف [[هاتف اصفهانی]] با بند ترجیع «که یکی هست و هیچ نیست جز او * وحده لااله الاّ هو» متوفی ۱۱۹۸؛ <ref>ص ۲۴ـ۲۹.</ref> که در آن دوره کاملاً منحصر به فرد است. در دوره [[مشروطیت|مشروطه]] این قالب شعری بازتاب هیجانهای اجتماعی و دیدگاههای سیاسی شاعران شد<ref>مثلاً رجوع کنید به بهار، ج۱، ص۲۰۰ـ۲۰۴، ۲۱۳ـ۲۱۵.</ref> <ref>اشرف الدین حسینی، ج۱، ص۲۲۱ـ۲۲۳، ۲۲۷ـ۲۲۸.</ref>.
  
مضامین ترجیع بند، مانند دیگر قالبهای شعر بنا به مقتضیات زمان تحول یافته است، مثلاً ترجیعات سبک خراسانی غالباً مدحیه هایی آکنده از وصف طبیعت بوده است مثلاً رجوع کنید به<ref>فرخی سیستانی، همانجا.</ref> <ref>مسعود سعد سلمان، ص540ـ543.</ref> ترجیعات سبک عراقی شامل همه مختصات فکری شاعران آن سبک، از جمله دیدگاههای عاشقانه و عارفانه بوده که از ماندگارترین نمونه های آن می توان ترجیع بند سعدی<ref>همانجا.</ref> و ترجیع بند عراقی <ref>ص 281ـ289.</ref> را ذکر کرد. در سبک هندی، ترجیع بند طویل و عارفانة بیدل دهلوی همانجا از نمونه های شاخص است، اما هیچیک از ترجیعات این سبک شهرت نیافتند.
+
علمای [[بلاغت]]<ref>برای نمونه رجوع کنید به رشید وطواط ، ص۸۶.</ref> ترجیع بند را به سه نوع تقسیم کرده اند:
  
ترجیعات دورة بازگشت ادبی مانند دیگر قالبهای شعری این دوره، تکرار مضامین کهن است مثلاً رجوع کنید به<ref>وصال شیرازی، ص380.</ref>؛ <ref>قاآنی ، ص879ـ882.</ref> بجز ترجیع بند معروف هاتف اصفهانی با بند ترجیع «که یکی هست و هیچ نیست جز او/ وحده لااله الاّ هو» متوفی 1198؛ <ref>ص 24ـ29.</ref> که در آن دوره کاملاً منحصر به فرد است. در دوره مشروطه این قالب شعری بازتاب هیجانهای اجتماعی و دیدگاههای سیاسی شاعران شد مثلاً رجوع کنید.<ref>بهبهار، ج1، ص200ـ204، 213ـ215.</ref>؛ <ref>اشرف الدین حسینی، ج1، ص221ـ223، 227ـ228.</ref>
+
#تمام بیتهای ترجیع یکسان باشد. مانند سعدی و هاتف اصفهانی.
 +
#بیتهای ترجیع مختلف باشد اما قافیه های یکسان داشته باشد و اگر آن بیتها را جمع کنند، بندی مستقل تشکیل شود.<ref>مانند خاقانی، ص۴۵۷ـ۴۶۵.</ref>
 +
#بیتهای ترجیع قافیه های گوناگون داشته باشد.<ref>مانند جمال الدین اصفهانی، ص۲ـ۱۱؛ مولوی، ج۷، ص۸۹ـ۱۷۶.</ref>
  
علمای بلاغت<ref>برای نمونه رجوع کنید به رشید وطواط ، ص86.</ref>؛ <ref>شمس قیس، همانجا.</ref>؛ <ref>کاشفی، ص74.</ref> ترجیع بند را به سه نوع تقسیم کرده اند:
+
نوع سوم را «[[ترکیب بند]]» خوانده اند. ظاهراً عنوان ترکیب بند بعد از قرن هفتم رایج شده است<ref>همائی، ص۱۸۱.</ref> و تا آن زمان هر سه نوع را ترجیعات می خوانده اند،<ref>مثلاً رجوع کنید به مولوی، ج۷، ص۸۹ـ۹۱، ۱۷۰ـ۱۷۴.</ref> که همه ترکیب بندهای خود را ترجیع نامیده است.
  
# تمام بیتهای ترجیع یکسان باشد. مانند<ref>سعدی؛ هاتف اصفهانی، همانجاها.</ref>
+
سیر تحول ترکیب بند تا دوره [[صفویه]]، مشابه ترجیع بند بوده است. در این دوره ترکیب بند [[محتشم کاشانی]] (متوفی ۹۹۶) در دوازده بند <ref>ص ۲۸۰ـ۲۸۵.</ref> در سوک شهدای [[کربلا]] بر شاعران بعد از وی بسیار تأثیرگذار بود، از جمله بر [[جلال الدین همایی|جلال الدین همائی]].
# بیتهای ترجیع مختلف باشد اما قافیه های یکسان داشته باشد و اگر آن بیتها را جمع کنند، بندی مستقل تشکیل شود مانند<ref>خاقانی، ص457ـ465.</ref>
 
# بیتهای ترجیع قافیه های گوناگون داشته باشد.<ref>مانند جمال الدین اصفهانی، ص2ـ11؛ مولوی، ج7، ص89ـ176.</ref>
 
  
نوع سوم را «ترکیب بند» خوانده اند. ظاهراً عنوان ترکیب بند بعد از قرن هفتم رایج شده است<ref>همائی، ص181.</ref> و تا آن زمان هر سه نوع را ترجیعات می خوانده اند،<ref>مثلاً رجوع کنید به مولوی، ج7، ص89ـ91، 170ـ174.</ref> که همه ترکیب بندهای خود را ترجیع نامیده است.
+
از آن پس تا عصر مشروطه از این قالب شعری برای سرودن [[مرثیه]] هایی برای [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام استفاده شد و این قالب به زبان عربی نیز راه یافت. رجوع کنید به دوازده بند فقیه نامور [[شیعه|شیعی]]، [[سید محمد مهدی بحرالعلوم|سید محمدمهدی بحرالعلوم]] با عنوان «الاثنا عشریات فی المراثی یا العقودُ الاثنتا عَشَرة» که به مضامین دوازده بند محتشم نیز توجه داشته است؛<ref>آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۱۱۳.</ref> این دوازده بند به استقلال نیز چاپ شده است. شاعران دوره مشروطه این قالب را هم برای مضامین سیاسی <ref>برای نمونه رجوع کنید به بهار، ج۱، ص۱۴۹ـ۱۵۰؛ فرخی یزدی، ص۲۱۵ـ۲۲۰.</ref> و هم برای مراثی و [[مناقب]] <ref>برای نمونه رجوع کنید به بهار، ج۱، ص۲۲۷ـ۲۳۴، ۲۷۵ـ۲۷۷.</ref> بکار برده اند.
  
ترکیب بندهایی را که همه مصراعهای هر بند آن هم قافیه است، بنا بر تعداد مصراعهای هر بند «مربّع ترکیب» <ref>برای نمونه رجوع کنید به وحشی بافقی، ص207ـ209.</ref> یا «مسدّس ترکیب» <ref>برای نمونه رجوع کنید به همان، ص209ـ212.</ref> می نامند. <ref>رجوع کنید به شمیسا، ص349-352.</ref>
+
ترجیع بند و [[ترکیب بند]] در شعر کهن اردو و عثمانی نیز نمونه هایی داشته اما چندان متداول نبوده است.<ref>رجوع کنید به د.اسلام، همانجا؛ مهذب، ج۳، ص۲۴۸؛ سرهندی، ص۴۴۴.</ref>
 
 
نخستین ترکیب بند مهم فارسی از جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی (متوفی 588؛ همانجا) است در نعت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم. همچنین ترکیب بندهای عاشقانة وحشی بافقی متوفی 991<ref>ص 207ـ212.</ref> از نمونه های برجسته این قالب شعری در مکتب وقوع است.
 
 
 
سیر تحول ترکیب بند تا دورة صفویه، مشابه ترجیع بند بوده است. در این دوره ترکیب بند محتشم کاشانی (متوفی 996) در دوازده بند <ref>ص 280ـ285.</ref> در سوک شهدای [[کربلا]] بر شاعران بعد از وی بسیار تأثیرگذار بود، از جمله بر سروش اصفهانی<ref>رجوع کنید به ج2، ص733ـ772.</ref>، وصال شیرازی <ref>رجوع کنید به ص914ـ964.</ref>، ادیب الممالک فراهانی، جلال الدین همائی و امیری فیروزکوهی<ref>رجوع کنید به درگاهی و دیگران، 1373ش</ref>: که حاوی استقبال های شمار زیادی از شاعران است.
 
 
 
از آن پس تا عصر مشروطه از این قالب شعری برای سرودن مرثیه هایی برای اهل بیت علیهم السلام استفاده شد و این قالب به زبان عربی نیز راه یافت. رجوع کنید به دوازده بند فقیه نامور شیعی، سید محمدمهدی بحرالعلوم با عنوان الاثنا عشریات فی المراثی یا العقودُ الاثنتا عَشَرة که به مضامین دوازده بند محتشم نیز توجه داشته است؛ <ref>آقا بزرگ تهرانی، ج1، ص113.</ref> این دوازده بند به استقلال نیز چاپ شده است. شاعران دوره مشروطه این قالب را هم برای مضامین سیاسی <ref>(برای نمونه رجوع کنید به بهار، ج1، ص149ـ150؛ فرخی یزدی، ص215ـ220.</ref> و هم برای مراثی و مناقب <ref>برای نمونه رجوع کنید به بهار، ج1، ص227ـ234، 275ـ277.</ref> بکار برده اند.
 
 
 
ترجیع بند و ترکیب بند در شعر کهن اردو و عثمانی نیز نمونه هایی داشته اما چندان متداول نبوده است.<ref>رجوع کنید به د.اسلام، همانجا؛ مهذب، ج3، ص248؛ سرهندی، ص444.</ref>
 
  
 
==منابع==
 
==منابع==
  
* [[آقا بزرگ تهرانی]].  
+
*آقا بزرگ تهرانی، الذریعه.
* اشرف الدین حسینی، دیوان کامل نسیم شمال، ج1، با مقدمه سعید نفیسی، تهران 1370 ش. محمد بن عبدالملک امیر معزّی، دیوان، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران 1318 ش.
+
*اشرف الدین حسینی، دیوان کامل نسیم شمال، ج۱، با مقدمه سعید نفیسی، تهران ۱۳۷۰ ش. محمد بن عبدالملک امیر معزّی، دیوان، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۱۸ ش.
* محمدتقی بهار، دیوان، چاپ مهرداد بهار، تهران 1368 ش.  
+
*محمدتقی بهار، دیوان، چاپ مهرداد بهار، تهران ۱۳۶۸ ش.
* عبدالقادربن عبدالخالق بیدل دهلوی، کلیات بیدل، چاپ اکبر بهداروند و پرویز عباسی داکانی، تهران 1376 ش.
+
*عبدالقادربن عبدالخالق بیدل دهلوی، کلیات بیدل، چاپ اکبر بهداروند و پرویز عباسی داکانی، تهران ۱۳۷۶ ش.
* محمدعلی بن علی تهانوی، کتاب کشاف اصطلاحات الفنون، چاپ محمد وجیه و دیگران، کلکته 1862، چاپ افست تهران 1967.  
+
*محمدعلی بن علی تهانوی، کتاب کشاف اصطلاحات الفنون، چاپ محمد وجیه و دیگران، کلکته ۱۸۶۲، چاپ افست تهران ۱۹۶۷.
* محمد بن عبدالرزاق جمال الدین اصفهانی، دیوان، چاپ حسن وحید دستگردی، تهران 1362 ش. بدیل بن علی خاقانی، دیوان، چاپ ضیاءالدین سجادی، تهران 1368 ش.  
+
*محمد بن عبدالرزاق جمال الدین اصفهانی، دیوان، چاپ حسن وحید دستگردی، تهران ۱۳۶۲ ش. بدیل بن علی خاقانی، دیوان، چاپ ضیاءالدین سجادی، تهران ۱۳۶۸ ش.
* حسین درگاهی، محمدجواد انواری و عبدالحسین طالعی، شورش در خلق عالم: سیری در ترکیب بند محتشم کاشانی و استقبالهای آن در رثای سیدالشهدا علیه السلام، تهران 1373 ش.
+
*حسین درگاهی، محمدجواد انواری و عبدالحسین طالعی، شورش در خلق عالم: سیری در ترکیب بند محتشم کاشانی و استقبالهای آن در رثای سیدالشهدا علیه السلام، تهران ۱۳۷۳ ش.
* محمد بن محمد رشید وطواط، حدایق السّحر فی دقایق الشّعر، چاپ عباس اقبال، تهران 1362 ش. محمدعلی بن قنبرعلی سروش، دیوان، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران 1340 ش.
+
*محمد بن محمد رشید وطواط، حدایق السّحر فی دقایق الشّعر، چاپ عباس اقبال، تهران ۱۳۶۲ ش. محمدعلی بن قنبرعلی سروش، دیوان، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۴۰ ش.
* وارث سرهندی، علمی اردو لغت (جامع)، لاهور 1929.
+
*وارث سرهندی، علمی اردو لغت (جامع)، لاهور ۱۹۲۹.
* مصلح بن عبدالله سعدی، متن کامل دیوان شیخ اجل سعدی شیرازی، چاپ مظاهر مصفا، تهران 1340 ش. محمد بن قیس شمس قیس، کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم، تصحیح محمد بن عبدالوهاب قزوینی، چاپ مدرس رضوی، تهران 1314 ش.
+
*مصلح بن عبدالله سعدی، متن کامل دیوان شیخ اجل سعدی شیرازی، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۴۰ ش. محمد بن قیس شمس قیس، کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم، تصحیح محمد بن عبدالوهاب قزوینی، چاپ مدرس رضوی، تهران ۱۳۱۴ش.
* سیروس شمیسا، انواع ادبی، تهران 1370 ش.  
+
*سیروس شمیسا، انواع ادبی، تهران ۱۳۷۰ ش.
* ابراهیم بن بزرگمهر عراقی، مجموعه آثار فخرالدین عراقی، چاپ نسرین محتشم، تهران 1376 ش.
+
*ابراهیم بن بزرگمهر عراقی، مجموعه آثار فخرالدین عراقی، چاپ نسرین محتشم، تهران ۱۳۷۶ ش.
* علی بن جولوغ فرخی سیستانی، دیوان، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران 1371 ش.
+
*علی بن جولوغ فرخی سیستانی، دیوان، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۷۱ ش.
* محمد فرخی یزدی، دیوان، چاپ حسین مسرّت، یزد 1378 ش.
+
*محمد فرخی یزدی، دیوان، چاپ حسین مسرّت، یزد ۱۳۷۸ ش.
* حبیب اللّه بن محمدعلی قاآنی، دیوان، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران 1336 ش.
+
*حبیب اللّه بن محمدعلی قاآنی، دیوان، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۶ ش.
* حسین بن علی کاشفی، بدایع الافکار فی صنایع الاشعار، چاپ میرجلال الدین کزّازی، تهران 1369 ش.
+
*حسین بن علی کاشفی، بدایع الافکار فی صنایع الاشعار، چاپ میرجلال الدین کزّازی، تهران ۱۳۶۹ ش.
* علی بن احمد محتشم کاشانی، دیوان، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران 1344 ش.
+
*علی بن احمد محتشم کاشانی، دیوان، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران ۱۳۴۴ ش.
* محمدجعفر محجوب، سبک خراسانی در شعر فارسی، تهران 1350 ش.
+
*محمدجعفر محجوب، سبک خراسانی در شعر فارسی، تهران ۱۳۵۰ ش.
* مسعود سعدسلمان، دیوان، چاپ غلامرضا رشید یاسمی، تهران 1362 ش.
+
*مسعود سعدسلمان، دیوان، چاپ غلامرضا رشید یاسمی، تهران ۱۳۶۲ ش.
* احمد بن قوص منوچهری، دیوان، چاپ محمد دبیر سیاقی، تهران 1347 ش.
+
*احمد بن قوص منوچهری، دیوان، چاپ محمد دبیر سیاقی، تهران ۱۳۴۷ ش.
* زین العابدین مؤتمن، تحوّل شعر فارسی، تهران 1339 ش.
+
*زین العابدین مؤتمن، تحوّل شعر فارسی، تهران ۱۳۳۹ ش.
* جلال الدین محمد بن محمد مولوی ، کلیات شمس یا دیوان کبیر، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران 1355 ش.
+
*جلال الدین محمد بن محمد مولوی ، کلیات شمس یا دیوان کبیر، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران ۱۳۵۵ ش.
* محمدمیرزا مهذب، مهذب اللغات، لکهنو 1978.
+
*محمدمیرزا مهذب، مهذب اللغات، لکهنو ۱۹۷۸.
* کمال الدین وحشی بافقی، دیوان، چاپ محمدحسن سیدان، تهران 1374 ش.
+
*کمال الدین وحشی بافقی، دیوان، چاپ محمدحسن سیدان، تهران ۱۳۷۴ ش.
* محمدشفیع بن محمداسماعیل وصال شیرازی، دیوان، چاپ محمد عباسی، تهران 1361 ش.
+
*محمدشفیع بن محمداسماعیل وصال شیرازی، دیوان، چاپ محمد عباسی، تهران ۱۳۶۱ ش.
* احمد هاتف اصفهانی، دیوان، چاپ وحید دستگردی، تهران 1345 ش.
+
*احمد هاتف اصفهانی، دیوان، چاپ وحید دستگردی، تهران ۱۳۴۵ ش.
* جلال الدین همائی، فنون بلاغت و صناعات ادبی، تهران 1363 ش.
+
*جلال الدین همائی، فنون بلاغت و صناعات ادبی، تهران ۱۳۶۳ ش.
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* )"،از مریم بهاری بازیابی: 7 آبان 1392.
+
 
 +
*[[دانشنامه جهان اسلام (کتاب)|دانشنامه جهان اسلام]]، مدخل "ترجیع بند" از مریم بهاری.
  
 
{{شعر فارسی}}
 
{{شعر فارسی}}
 
[[رده:قالب های شعر]]
 
[[رده:قالب های شعر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۳۲

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از یک دائرة المعارف است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

«ترجیع بند»، از قالبهای شعر فارسی است که نمونه هایی در شعر اردو و عثمانی نیز داشته است. «ترجیع» در لغت به معنای «برگرداندن» و «تکرار کردن» است و در اصطلاح، مجموعه ابیاتی است که از چند بند یا خانه تشکیل می شود و پس از هر بند دو مصراعِ غالباً هم قافیه تکرار می شود که به آن اصطلاحاً «ترجیع بند» (یا بندگردان یا واسطه یا عُقده) می گویند. کهنترین ترجیعات ظاهراً در دوره سامانی سروده شده است،[۱] اما آنچه بجا مانده، از شاعران دوره غزنوی از جمله فرخی سیستانی است.[۲]

وزن ترجیع بند

وزن و مضمون کل شعر در ترجیع بند یکی است، اما هر بند و گاه هر بیت ترجیع، قافیه جداگانه دارد[۳] درونمایه بندها شبیه قصیده است،[۴] اما شمار بیتها کمتر از قصیده و شبیه غزل است.

برخی از محققان ترجیع بند را مرکب از تعدادی غزل دانسته اند که در یک وزن با قافیه های گوناگون سروده شده باشد.[۵][۶] نیز بندهای ترجیع را از لحاظ مضمون غزل خوانده[۷] و در بسیاری از بیتهای ترجیع، ساختن بندِ پس از آنها را «ترجیع» نامیده است.[۸]

اغلب بندها دست کم پنج بیت دارد[۹] و معمولاً بیش از پانزده بیت نمی شود،[۱۰]؛ [۱۱] اما گاه تا بیست بیت هم سروده شده است.[۱۲] شمار بندها حداقل دو است.[۱۳] و تا سی و چهار بند نیز سروده شده است.[۱۴] طبق قاعده تعداد ابیات بندها باید مساوی باشد،[۱۵] اما گاه این قاعده رعایت نشده است، مانند ترجیع بند مشهور سعدی.[۱۶]

برخی از ترجیع بندها به مسمّط شباهت دارد، زیرا همه مصراعهای هر خانه آن هم قافیه است؛[۱۷] از این رو آنها را نوعی مسمط یا ترجیع بند مسمط دانسته اند.[۱۸]

مضامین ترجیع بند

مضامین ترجیع بند، مانند دیگر قالبهای شعر بنا به مقتضیات زمان تحول یافته است، مثلاً ترجیعات سبک خراسانی غالباً مدحیه هایی آکنده از وصف طبیعت بوده است.[۱۹] [۲۰] ترجیعات سبک عراقی شامل همه مختصات فکری شاعران آن سبک، از جمله دیدگاههای عاشقانه و عارفانه بوده که از ماندگارترین نمونه های آن می توان ترجیع بند سعدی[۲۱] و ترجیع بند عراقی [۲۲] را ذکر کرد. در سبک هندی، ترجیع بند طویل و عارفانه بیدل دهلوی از نمونه های شاخص است، اما هیچیک از ترجیعات این سبک شهرت نیافتند.

ترجیعات دوره بازگشت ادبی مانند دیگر قالبهای شعری این دوره، تکرار مضامین کهن است[۲۳] [۲۴]؛ بجز ترجیع بند معروف هاتف اصفهانی با بند ترجیع «که یکی هست و هیچ نیست جز او * وحده لااله الاّ هو» متوفی ۱۱۹۸؛ [۲۵] که در آن دوره کاملاً منحصر به فرد است. در دوره مشروطه این قالب شعری بازتاب هیجانهای اجتماعی و دیدگاههای سیاسی شاعران شد[۲۶] [۲۷].

علمای بلاغت[۲۸] ترجیع بند را به سه نوع تقسیم کرده اند:

  1. تمام بیتهای ترجیع یکسان باشد. مانند سعدی و هاتف اصفهانی.
  2. بیتهای ترجیع مختلف باشد اما قافیه های یکسان داشته باشد و اگر آن بیتها را جمع کنند، بندی مستقل تشکیل شود.[۲۹]
  3. بیتهای ترجیع قافیه های گوناگون داشته باشد.[۳۰]

نوع سوم را «ترکیب بند» خوانده اند. ظاهراً عنوان ترکیب بند بعد از قرن هفتم رایج شده است[۳۱] و تا آن زمان هر سه نوع را ترجیعات می خوانده اند،[۳۲] که همه ترکیب بندهای خود را ترجیع نامیده است.

سیر تحول ترکیب بند تا دوره صفویه، مشابه ترجیع بند بوده است. در این دوره ترکیب بند محتشم کاشانی (متوفی ۹۹۶) در دوازده بند [۳۳] در سوک شهدای کربلا بر شاعران بعد از وی بسیار تأثیرگذار بود، از جمله بر جلال الدین همائی.

از آن پس تا عصر مشروطه از این قالب شعری برای سرودن مرثیه هایی برای اهل بیت علیهم السلام استفاده شد و این قالب به زبان عربی نیز راه یافت. رجوع کنید به دوازده بند فقیه نامور شیعی، سید محمدمهدی بحرالعلوم با عنوان «الاثنا عشریات فی المراثی یا العقودُ الاثنتا عَشَرة» که به مضامین دوازده بند محتشم نیز توجه داشته است؛[۳۴] این دوازده بند به استقلال نیز چاپ شده است. شاعران دوره مشروطه این قالب را هم برای مضامین سیاسی [۳۵] و هم برای مراثی و مناقب [۳۶] بکار برده اند.

ترجیع بند و ترکیب بند در شعر کهن اردو و عثمانی نیز نمونه هایی داشته اما چندان متداول نبوده است.[۳۷]

منابع

  • آقا بزرگ تهرانی، الذریعه.
  • اشرف الدین حسینی، دیوان کامل نسیم شمال، ج۱، با مقدمه سعید نفیسی، تهران ۱۳۷۰ ش. محمد بن عبدالملک امیر معزّی، دیوان، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران ۱۳۱۸ ش.
  • محمدتقی بهار، دیوان، چاپ مهرداد بهار، تهران ۱۳۶۸ ش.
  • عبدالقادربن عبدالخالق بیدل دهلوی، کلیات بیدل، چاپ اکبر بهداروند و پرویز عباسی داکانی، تهران ۱۳۷۶ ش.
  • محمدعلی بن علی تهانوی، کتاب کشاف اصطلاحات الفنون، چاپ محمد وجیه و دیگران، کلکته ۱۸۶۲، چاپ افست تهران ۱۹۶۷.
  • محمد بن عبدالرزاق جمال الدین اصفهانی، دیوان، چاپ حسن وحید دستگردی، تهران ۱۳۶۲ ش. بدیل بن علی خاقانی، دیوان، چاپ ضیاءالدین سجادی، تهران ۱۳۶۸ ش.
  • حسین درگاهی، محمدجواد انواری و عبدالحسین طالعی، شورش در خلق عالم: سیری در ترکیب بند محتشم کاشانی و استقبالهای آن در رثای سیدالشهدا علیه السلام، تهران ۱۳۷۳ ش.
  • محمد بن محمد رشید وطواط، حدایق السّحر فی دقایق الشّعر، چاپ عباس اقبال، تهران ۱۳۶۲ ش. محمدعلی بن قنبرعلی سروش، دیوان، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۴۰ ش.
  • وارث سرهندی، علمی اردو لغت (جامع)، لاهور ۱۹۲۹.
  • مصلح بن عبدالله سعدی، متن کامل دیوان شیخ اجل سعدی شیرازی، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۴۰ ش. محمد بن قیس شمس قیس، کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم، تصحیح محمد بن عبدالوهاب قزوینی، چاپ مدرس رضوی، تهران ۱۳۱۴ش.
  • سیروس شمیسا، انواع ادبی، تهران ۱۳۷۰ ش.
  • ابراهیم بن بزرگمهر عراقی، مجموعه آثار فخرالدین عراقی، چاپ نسرین محتشم، تهران ۱۳۷۶ ش.
  • علی بن جولوغ فرخی سیستانی، دیوان، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۷۱ ش.
  • محمد فرخی یزدی، دیوان، چاپ حسین مسرّت، یزد ۱۳۷۸ ش.
  • حبیب اللّه بن محمدعلی قاآنی، دیوان، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران ۱۳۳۶ ش.
  • حسین بن علی کاشفی، بدایع الافکار فی صنایع الاشعار، چاپ میرجلال الدین کزّازی، تهران ۱۳۶۹ ش.
  • علی بن احمد محتشم کاشانی، دیوان، چاپ مهرعلی گرکانی، تهران ۱۳۴۴ ش.
  • محمدجعفر محجوب، سبک خراسانی در شعر فارسی، تهران ۱۳۵۰ ش.
  • مسعود سعدسلمان، دیوان، چاپ غلامرضا رشید یاسمی، تهران ۱۳۶۲ ش.
  • احمد بن قوص منوچهری، دیوان، چاپ محمد دبیر سیاقی، تهران ۱۳۴۷ ش.
  • زین العابدین مؤتمن، تحوّل شعر فارسی، تهران ۱۳۳۹ ش.
  • جلال الدین محمد بن محمد مولوی ، کلیات شمس یا دیوان کبیر، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران ۱۳۵۵ ش.
  • محمدمیرزا مهذب، مهذب اللغات، لکهنو ۱۹۷۸.
  • کمال الدین وحشی بافقی، دیوان، چاپ محمدحسن سیدان، تهران ۱۳۷۴ ش.
  • محمدشفیع بن محمداسماعیل وصال شیرازی، دیوان، چاپ محمد عباسی، تهران ۱۳۶۱ ش.
  • احمد هاتف اصفهانی، دیوان، چاپ وحید دستگردی، تهران ۱۳۴۵ ش.
  • جلال الدین همائی، فنون بلاغت و صناعات ادبی، تهران ۱۳۶۳ ش.

پانویس

  1. محجوب، ص۱۵۹ـ۱۶۰.
  2. مثلاً رجوع کنید به ص ۴۰۳ـ۴۳۲.
  3. رجوع کنید به رشید وطواط، ص ۸۵ـ۸۶؛ همائی، ص۱۸۰.
  4. رجوع کنید به شمس قیس، ص۵۲۹.
  5. محجوب، ص۱۵۸؛ شمیسا، ص۳۴۳.
  6. مولوی متوفی ۶۷۲.
  7. رجوع کنید به ج۷، ص۱۲۷، ۱۳۴، ۱۵۸، ۱۶۰.
  8. رجوع کنید به ج۷، ص۸۹ـ۹۱، ۱۷۰ـ۱۷۴.
  9. برای نمونه رجوع کنید به فرخی سیستانی، ص۴۰۳ـ۴۱۳؛ مولوی، ج۷، ص۱۴۵.
  10. برای نمونه رجوع کنید به امیرمعزی، ص۷۶۱ـ۷۶۳.
  11. خاقانی، ص۴۵۷ـ۴۸۱.
  12. مثلاً رجوع کنید به بیدل دهلوی، ج۱، ص۲۵۳ـ۲۷۹.
  13. رجوع کنید بهبهار، ج۱، ص۱۴۷ـ۱۴۸.
  14. مثلاً رجوع کنید به بیدل دهلوی، همانجا.
  15. تهانوی، همانجا.
  16. رجوع کنید به ص ۶۲۹ـ۶۴۱.
  17. برای نمونه رجوع کنید به فرخی سیستانی، همانجا.
  18. مؤتمن، ص۳۱؛ محجوب، ص۱۵۹.
  19. فرخی سیستانی، همانجا.
  20. مسعود سعد سلمان، ص۵۴۰ـ۵۴۳.
  21. همانجا.
  22. ص ۲۸۱ـ۲۸۹.
  23. مثلاً رجوع کنید به: وصال شیرازی، ص۳۸۰.
  24. قاآنی ، ص۸۷۹ـ۸۸۲.
  25. ص ۲۴ـ۲۹.
  26. مثلاً رجوع کنید به بهار، ج۱، ص۲۰۰ـ۲۰۴، ۲۱۳ـ۲۱۵.
  27. اشرف الدین حسینی، ج۱، ص۲۲۱ـ۲۲۳، ۲۲۷ـ۲۲۸.
  28. برای نمونه رجوع کنید به رشید وطواط ، ص۸۶.
  29. مانند خاقانی، ص۴۵۷ـ۴۶۵.
  30. مانند جمال الدین اصفهانی، ص۲ـ۱۱؛ مولوی، ج۷، ص۸۹ـ۱۷۶.
  31. همائی، ص۱۸۱.
  32. مثلاً رجوع کنید به مولوی، ج۷، ص۸۹ـ۹۱، ۱۷۰ـ۱۷۴.
  33. ص ۲۸۰ـ۲۸۵.
  34. آقا بزرگ تهرانی، ج۱، ص۱۱۳.
  35. برای نمونه رجوع کنید به بهار، ج۱، ص۱۴۹ـ۱۵۰؛ فرخی یزدی، ص۲۱۵ـ۲۲۰.
  36. برای نمونه رجوع کنید به بهار، ج۱، ص۲۲۷ـ۲۳۴، ۲۷۵ـ۲۷۷.
  37. رجوع کنید به د.اسلام، همانجا؛ مهذب، ج۳، ص۲۴۸؛ سرهندی، ص۴۴۴.

منابع

شعر فارسی
Poetry1.jpg
شعرشناسی * شعر * علم عروض * قافیه * تخلص * دیوان * مصراع * بیت * مقفا * قالب * مطلع * تغزل * بحور شعری
قالب‌های شعر *مثنوی * قصیده * غزل * مسمط * مستزاد * ترجیع‌بند * ترکیب‌بند * قطعه * رباعی
سبک‌های شعر فارسی * سبک خراسانی * سبک عراقی * سبک هندی * سبک بازگشت ادبی * شعر نو
شاعران پارسی گو: همه*قرن 4 * قرن 5 * قرن 6 * قرن 7 * قرن 8 * قرن 9 * قرن 10 * قرن 11 * قرن 12 * قرن 13 * قرن 14