تذهیب: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{مدخل دائرة المعارف|دائرة المعارف کتابداری و اطلاع رسانی}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|دائرة المعارف کتابداری و اطلاع رسانی}}
  
اين واژه از ريشه ذَهَب (= زر، طلا) مشتق شده و به‌ معناي زرنگار كردن، زراندود كردن، زرگرفتن، زركاري، و طلاكاري است و در اصطلاح، به هنر آراستن و تزيين كتب خطي گفته مي‌شود.
+
واژه «تذهیب» از ریشه «ذَهَب» (= زر، طلا) مشتق شده و به‌ معنای زرنگار کردن، زراندود کردن، زرگرفتن، زرکاری، و طلاکاری است و در اصطلاح، به هنر آراستن و تزیین کتب خطی گفته می‌شود. این آرایش‌ها استفاده از روش‌هایی ویژه و بکاربردن طرح‌ها و نقش‌های متنوع با محلول طلا و نقره است که بیشتر در حاشیه و صفحات آغازین و انجام کتب؛ سر [[سوره|سوره‌ها]] و کتیبه‌ها در [[قرآن]]؛ کتب ادبی، علمی، و دینی؛ قطعه‌های زیبای خط؛ یا پیرامون عناوین و سرفصل‌ها و جاهای دیگر صورت می‌گیرد. این هنر، همواره دوشادوش هنرهای دیگری از قبیل خوشنویسی، کاغذسازی، صحافی، ورّاقی و جلدسازی در امر کتاب‌آرایی نقشی بسزا داشته است.
  
اين آرايش‌ها استفاده از روش‌هايي ويژه و بکاربردن طرح‌ها و نقش‌هاي متنوع با محلول طلا و نقره است كه بيشتر در حاشيه و صفحات آغازين و انجام كتب؛ سر سوره‌ها و كتيبه‌ها در [[قرآن]]؛ كتب ادبي، علمي، و ديني؛ قطعه‌هاي زيباي خط؛ يا پيرامون عناوين و سرفصل‌ها و جاهاي ديگر صورت مي‌گيرد.
+
==تاریخچه==
  
گاهي به‌ جاي طلا از طلاي فرنگي، اكليل و رنگ‌هاي ديگر نيز در امر تذهيب استفاده مي‌شود. در واقع، آراستن و تزيين زرين و سيمين بعدها به رنگين تبديل شد.
+
سابقه هنر تذهیب به دوره ساسانی می‌رسد. پس از رواج [[اسلام]] در [[ایران|ایران]]، این هنر در اختیار حکومت‌های اسلامی قرار گرفت و در زمره هنرهای اسلامی درآمد؛ گرچه طی دوره‌های مختلف فراز و نشیب‌هایی نیز داشته است.
  
در آذين رنگين عموماً از رنگ‌هاي لاجورد، سفيداب، زعفران، شنگرف، سيلو، مركب و رنگيزه‌هاي ديگر استفاده مي‌شود. اين هنر، همواره دوشادوش هنرهاي ديگري از قبيل خوشنويسي، كاغذسازي، صحافي، ورّاقي و جلدسازي در امر كتاب‌آرايي نقشي بسزا داشته است.
+
در دوره سلجوقیان، مذهّبان بیشتر به آراستن [[قرآن]]، ابزار، ظروف، بِناها و جز آن می‌پرداختند. در عصر تیموریان، این هنر به اوج خود رسید و هنرمندان و تذهیب‌گران این دوره از سراسر ایران فراخوانده شدند و در کتابخانه‌های مهم پایتخت به امر تذهیب کتب ارزشمند دینی، علمی، و ادبی پرداختند.
  
==تاريخچه==
+
در عصر [[صفویه|صفویان]]، نقاشی، تذهیب و خوشنویسی به‌ نحوی بارز در خدمت کتاب‌آرایی قرار گرفت و آثار پدید آمده در آن زمان، زینت بخش موزه‌های ایران و جهان شد؛ هر چند که این هنر در اواخر دوره صفوی رو به افول نهاد.
  
سابقه هنر تذهيب به دوره ساساني مي‌رسد. پس از رواج [[اسلام]] در ايران، اين هنر در اختيار حكومت‌هاي اسلامي قرار گرفت و در زمره هنرهاي اسلامي درآمد؛ گرچه طي دوره‌هاي مختلف فراز و نشيب‌هايي نيز داشته است.
+
در دوره‌های [[افشاریه|افشاریان]]، زندیان و قاجاریان، هنر تذهیب ایران هنرمندانی برجسته به جهان معرفی نکرد؛ با این همه به حرکت کند خود ادامه داد و به همت هنرمندانی سخت‌کوش توانست خود را زنده نگه دارد.
  
در دوره سلجوقيان، مذهّبان بيشتر به آراستن قرآن، ابزار، ظروف، بِناها و جز آن مي‌پرداختند. در عصر تيموريان، اين هنر به اوج خود رسيد و هنرمندان و تذهيب‌گران اين دوره از سراسر ايران فراخوانده شدند و در كتابخانه‌هاي مهم پايتخت به امر تذهيب كتب ارزشمند ديني، علمي، و ادبي پرداختند.
+
==انواع تذهیب==
  
در عصر صفويان، نقاشي، تذهيب و خوشنويسي به‌ نحوي بارز در خدمت كتاب‌آرايي قرار گرفت و آثار پديد آمده در آن زمان، زينت بخش موزه‌هاي ايران و جهان شد؛ هر چند كه اين هنر در اواخر دوره صفوي رو به افول نهاد.
+
دو نوع برجسته از تذهیب را می‌توان مورد اشاره قرار داد؛ یکی تذهیب شانه‌ای که بر روی کاغذ ابری صورت می‌گرفته و مبدع آن آقا ابوطالب مدرّس، از دانشمندان عهد قاجار، بوده است و دیگری تذهیب مُعَرّق، نقش‌های اسلیمی، فرنگی یا نقوش دیگری است که در حاشیه کتاب طراحی می‌شود و سپس مُذهّب یا صحّاف آن را با شفره (ابزاری آهنین و تیز با سر پهن که جلدسازان در برش چرم از آن استفاده می‌کردند) بریده و بیرون می‌آورد.
  
در دوره‌هاي افشاريان، زنديان و قاجاريان، هنر تذهيب ايران هنرمنداني برجسته به جهان معرفي نكرد؛ با اين همه به حركت كند خود ادامه داد و به همت هنرمنداني سخت‌كوش توانست خود را زنده نگه دارد.
+
سپس آن را روی کاغذی با رنگ تیره افکنده و آن نقش را از روی این کاغذ جدا کرده بر حاشیه کتاب می‌چسباند. در مرحله بعدی، مُذهّب اطراف آن را مُهره زده با زر می‌نویسد و میان آن‌ را با نقوش مورد نظر، طلااندازی می‌کند. این نوع تذهیب در عهد صفویان از روزگار شاه طهماسب، متداول بود و عموماً بر حاشیه نسخه‌هایی تعبیه می‌شد که کاغذ آنها از نوع ختایی و ضخیم بوده و قابلیت پوست کردن را داشته است. پس از دوره [[صفویه|صفویه]]، این نوع تذهیب از میان رفت و امروزه نیز متروک است.
  
==انواع تذهيب==
+
==مُذهّبان برجسته==
  
دو نوع برجسته از تذهيب را مي‌توان مورد اشاره قرار داد؛ يكي تذهيب شانه‌اي كه بر روي كاغذ ابري صورت مي‌گرفته و مبدع آن آقا ابوطالب مدرّس، از دانشمندان عهد قاجار، بوده است و ديگري تذهيب مُعَرّق، نقش‌هاي اسليمي، فرنگي يا نقوش ديگري است كه در حاشيه كتاب طراحي مي‌شود و سپس مُذهّب يا صحّاف آن را با شفره (ابزاري آهنين و تيز با سر پهن كه جلدسازان در برش چرم از آن استفاده مي‌كردند) بريده و بيرون مي‌آورد.
+
از مُذهّبان مهم قرن دوم قمری می‌توان از استادانی چون یقطینی، ابراهیم صغیر، ابوموسی بن عمّار، ابن سقطی و ابوعبدالله خزیمی نام برد. از استادان تذهیب کار قرن چهارم نیز می‌توان به ابوبکر محمد بن حسن نقاش اشاره کرد که متأسفانه اثری از وی در دست نیست. در دوره غزنویان، عثمان ورّاق خوشنویس (که در تذهیب نیز استاد بود)، ابونصر نقاش و عبدالملک (نقاش و مهندس سلطان مسعود غزنوی) از برجسته‌ترین تذهیب‌گران به‌ حساب می‌آمدند.
  
سپس آن را روي كاغذي با رنگ تيره افكنده و آن نقش را از روي اين كاغذ جدا كرده بر حاشيه كتاب مي‌چسباند. در مرحله بعدي، مُذهّب اطراف آن را مُهره زده با زر مي‌نويسد و ميان آن‌ را با نقوش مورد نظر، طلااندازي مي‌كند. اين نوع تذهيب در عهد صفويان از روزگار شاه طهماسب، متداول بود و عموماً بر حاشيه نسخه‌هايي تعبيه مي‌شد كه كاغذ آنها از نوع ختايي و ضخيم بوده و قابليت پوست كردن را داشته است. پس از دوره صفويه، اين نوع تذهيب از ميان رفت و امروزه نيز متروك است.
+
در سده پنجم قمری، عبدالرحمان محمد دامغانی شهرت بسیار دارد که آثار برجای مانده از وی نشانگر قدرت قلم او است. در سده‌های ششم و هفتم، استادانی همچون عبدالعزیز مُذهّب، زین‌الدین خطاط، جمال‌الدین نقاش اصفهانی، فخرالدین حسین بن بدیع، شیخ بدرالدین نقاش، احمد بن ابی‌نصر عتیق و محمد بن مسعود سرآمد دیگران بودند.
  
==مُذهّبان برجسته==
+
مُذهّبان چیره‌دست سده‌های هشتم، نهم و دهم عبارتند از محمد بن ایبک، حمزه بن محمد علوی، محمد بن محمد علی طوسی، احمد موسی، میرک المذهّب و فرزندش قوام الدین مسعود، عبدالوهاب شیرازی، محمدامین خطاط، عبدالله شیرازی، مولانا محسن مجلّد، حافظ ملا مسیح‌الله مُذهّب، علیرضا عباسی (خطاط، نقاش، و مذهّب مشهور) و خواجه میرک (استاد علم تصویر و تذهیب).
  
از مُذهّبان مهم قرن دوم قمري مي‌توان از استاداني چون يقطيني، ابراهيم صغير، ابوموسي بن عمّار، ابن سقطي و ابوعبدالله خزيمي نام برد. از استادان تذهيب كار قرن چهارم نيز مي‌توان به ابوبكر محمد بن حسن نقاش اشاره كرد كه متأسفانه اثري از وي در دست نيست. در دوره غزنويان، عثمان ورّاق خوشنويس (كه در تذهيب نيز استاد بودابونصر نقاش و عبدالملك (نقاش و مهندس سلطان مسعود غزنوي) از برجسته‌ترين تذهيب‌گران به‌ حساب مي‌آمدند.
+
در سده‌های یازدهم، دوازدهم و سیزدهم مُذهّبانی شایسته و نخبه پای به عرصه وجود گذاشتند که بعضی از آنها عبارتند از: صالح مُذهّب، شرف‌الدین علی مُذهّب، علی نقی مُذهّب، علی محمد مُذهّب ـ نقاش و تذهیب‌کار شیرین قلمِ دوره قاجار که غیر از علی‌محمد، تذهیب‌کار عهد فتحعلی شاه است ـ سید جعفر مُذهّب، میرزا اسدالله شیرازی، عبدالوهاب مُذهّب باشی شیرازی (که از سوی ناصرالدین شاه این لقب را دریافت کردمیرزا شکرالله مُذهّب و غیاث‌الدین محمود مُذهّب باشی.
  
در سده پنجم قمري، عبدالرحمان محمد دامغاني شهرت بسيار دارد كه آثار برجاي مانده از وي نشانگر قدرت قلم او است. در سده‌هاي ششم و هفتم، استاداني همچون عبدالعزيز مُذهّب، زين‌الدين خطاط، جمال‌الدين نقاش اصفهاني، فخرالدين حسين بن بديع، شيخ بدرالدين نقاش، احمد بن ابي‌نصر عتيق و محمد بن مسعود سرآمد ديگران بودند.
+
از معروف‌ترین و برجسته‌ترین استادان تذهیب معاصر باید از افرادی چون نعمت‌اللهی، علی درودی، استاد یوسفی، استاد حاجی اسلامیان، حسین صفوی، مصورالممالکی، ابوطالب مقیمی، هادی تجویدی، استاد حسین بهزاد، عیسی بهادری، محمدعلی زاویه، [[محمود فرشچیان|محمود فرشچیان]]، محمدباقر آقامیری و اردشیر مجرد تاکستانی نام برد که آثار ارزنده‌ای از خود به‌جای گذاشته‌اند.
  
مُذهّبان چيره‌دست سده‌هاي هشتم، نهم و دهم عبارتند از محمد بن ايبك، حمزه بن محمد علوي، محمد بن محمد علي طوسي، احمد موسي، ميرك المذهّب و فرزندش قوام الدين مسعود، عبدالوهاب شيرازي، محمدامين خطاط، عبدالله شيرازي، مولانا محسن مجلّد، حافظ ملا مسيح‌الله مُذهّب، عليرضا عباسي (خطاط، نقاش، و مذهّب مشهور) و خواجه ميرك (استاد علم تصوير و تذهيب).
+
==مکتب‌های تذهیب==
  
در سده‌هاي يازدهم، دوازدهم و سيزدهم مُذهّباني شايسته و نخبه پاي به عرصه وجود گذاشتند كه بعضي از آنها عبارتند از: صالح مُذهّب، شرف‌الدين علي مُذهّب، علي نقي مُذهّب، علي محمد مُذهّب ـ نقاش و تذهيب‌كار شيرين قلمِ دوره قاجار كه غير از علي‌محمد، تذهيب‌كار عهد فتحعلي شاه است ـ سيد جعفر مُذهّب، ميرزا اسدالله شيرازي، عبدالوهاب مُذهّب باشي شيرازي (كه از سوي ناصرالدين شاه اين لقب را دريافت كردميرزا شكرالله مُذهّب و غياث‌الدين محمود مُذهّب باشي.
+
مهم‌ترین مکتب‌های تذهیب عبارتند از: سلجوقی، مغولی، تیموری، صفوی، افشاری، زندی، و قاجاری. از مهم‌ترین مکتب‌های هنری تذهیب [[ایران|ایرانی]] می‌توان به مکتب [[شیراز|شیراز]]، [[اصفهان]]، [[تبریز|تبریز]]، [[خراسان]] (هراتبخارا و [[بغداد]] اشاره کرد.
  
از معروف‌ترين و برجسته‌ترين استادان تذهيب معاصر بايد از افرادي چون نعمت‌اللهي، علي درودي، استاد يوسفي، استاد حاجي اسلاميان، حسين صفوي، مصورالممالكي، ابوطالب مقيمي، هادي تجويدي، استاد حسين بهزاد، عيسي بهادري، محمدعلي زاويه، محمود فرشچيان، محمدباقر آقاميري و اردشير مجرد تاكستاني نام برد كه آثار ارزنده‌اي از خود به‌جاي گذاشته‌اند.
+
برخی [[نسخه خطی|نسخه‌های خطی]] فارسی در کشورهای دیگر کتابت و تزیین شده‌اند که سبک‌های غیرایرانی و منحصر به خود داشته‌اند که از جمله آنها می‌توان به سبک‌های هندی، چینی، ترکی، ترکستانی، عربی، مصری، ونیزی و مغربی اشاره کرد.
  
==مكتب‌هاي تذهيب==
+
در مکتب‌های مختلف تذهیب، نوع و کاربرد رنگ‌ها و نیز نحوه استقرار نقوش و تنظیم آنها دارای تفاوت‌هایی است. به‌ طور مثال، در مکتب بخارا از رنگ‌های زنگار، شنگرف، سرنج و سیاه استفاده می‌شود و حال آن که در دیگر مکاتب این رنگ‌ها کاربرد کمتری داشته‌اند.
  
مهم‌ترين مكتب‌هاي تذهيب عبارتند از: سلجوقي، مغولي، تيموري، صفوي، افشاري، زندي، و قاجاري. از مهم‌ترين مكتب‌هاي هنري تذهيب ايراني مي‌توان به مكتب [[شيراز]]، [[اصفهان]]، [[تبريز]]، [[خراسان]] (هرات)، بخارا و [[بغداد]] اشاره كرد.
+
تذهیب در دوره‌های گوناگون بیانگر روحیات، حالات و حتی اوضاع اجتماعی است. تذهیب‌های قرن چهارم، ساده و بی‌پیرایه؛ سده‌های پنجم و ششم، متین و منسجم؛ قرن هشتم، نیرومند و پرشکوه و سده‌های نهم و دهم، ظریف و تجملی بوده‌اند.
  
برخي نسخه‌هاي خطي فارسي در كشورهاي ديگر كتابت و تزيين شده‌اند كه سبك‌هاي غيرايراني و منحصر به خود داشته‌اند كه از جمله آنها مي‌توان به سبك‌هاي هندي، چيني، تركي، تركستاني، عربي، مصري، ونيزي و مغربي اشاره كرد.
+
در بررسی آثار مُذهّب، می‌توان تأثیر فراوان هنر تذهیب ایران را در دیگر سرزمین‌های اسلامی چون هند، عثمانی و کشورهای عربی مشاهده کرد. مُذهّبانی که در دوره صفوی به هند مهاجرت کردند بنیانگذار مکتب نقاشی و تذهیب هند شدند. آثار برجای مانده از مکتب مغولی هند مؤید این واقعیت است.
  
در مكتب‌هاي مختلف تذهيب، نوع و كاربرد رنگ‌ها و نيز نحوه استقرار نقوش و تنظيم آنها داراي تفاوت‌هايي است. به‌ طور مثال، در مكتب بخارا از رنگ‌هاي زنگار، شنگرف، سرنج و سياه استفاده مي‌شود و حال آن كه در ديگر مكاتب اين رنگ‌ها كاربرد كمتري داشته‌اند.
+
در عثمانی، هنرمندان مُذهّب زیادی جلوه نکردند و درخشش کوتاه این هنر به‌واسطه هنرمندان مهاجر ایرانی به عثمانی بود که واضع مکتب هنری آنجا شدند. در کشورهای عربی نیز به‌ سبب بازگشت مُذهّبان ایرانی از آن کشورها، هنر تذهیب اوجی نیافت.
  
تذهيب در دوره‌هاي گوناگون بيانگر روحيات، حالات و حتي اوضاع اجتماعي است. تذهيب‌هاي قرن چهارم، ساده و بي‌پيرايه؛ سده‌هاي پنجم و ششم، متين و منسجم؛ قرن هشتم، نيرومند و پرشكوه و سده‌هاي نهم و دهم، ظريف و تجملي بوده‌اند.
+
هنر تذهیب ایران در جهان منحصر به فرد است. در اروپا به نوعی از آذین و آرایش تذهیب می‌گویند و گاهی تذهیب ایرانی را با آن مقایسه می‌کنند؛ اما تذهیب اروپایی با تذهیب ایرانی تفاوت اساسی دارد. طرح‌های تذهیب اروپایی از ساقه‌های مو و برگ‌های رنگین تشکیل شده و گاه نیز از اشکال پرندگان، حیوان‌ها، صورت‌های مختلف انسان و مناظر طبیعی استفاده می‌شود.
  
در بررسي آثار مُذهّب، مي‌توان تأثير فراوان هنر تذهيب ايران را در ديگر سرزمين‌هاي اسلامي چون هند، عثماني و كشورهاي عربي مشاهده كرد. مُذهّباني كه در دوره صفوي به [[هند]] مهاجرت كردند بنيانگذار مكتب نقاشي و تذهيب هند شدند. آثار برجاي مانده از مكتب مغولي هند مؤيّد اين واقعيت است.
+
== اصطلاحات تذهیب ==
 +
بعضی از معروف‌ترین واژه‌ها و اصطلاحاتِ خاص هنر تذهیب عبارتند از:
  
در عثماني، هنرمندان مُذهّب زيادي جلوه نكردند و درخشش كوتاه اين هنر به‌واسطه هنرمندان مهاجر ايراني به عثماني بود كه واضع مكتب هنري آنجا شدند. در كشورهاي عربي نيز به‌ سبب بازگشت مُذهّبان ايراني از آن كشورها، هنر تذهيب اوجي نيافت.
+
اُخرا، اِسلیمی، افشان، افشانگر، بوته جِقّه، بوم، پیشانی، تاج، تحریر، تُرَنج، تشعیر، ته‌ترنج، جانورسازی، جدول، جدول‌سازی، حاشیه، حلّزر، حلّکار، حلّ نقره، خُتایی، دندان موشی، ذیل، رنگیزه، ریوَند، زرکوب، زنْگار، سرترنج، سرلوح، سرنج، سفیدآب، سیلْو، شَرَفه، شَمسه، شَنْگرف (شنجرف)، طلااندازی، کتیبه، کمند، گرفت‌وگیر، گره، لاجورد، لچکی، مجلس‌آرایی، نشان، نیم ترنج، و جز آن.
  
هنر تذهيب ايران در جهان منحصر به فرد است. در اروپا به نوعي از آذين و آرايش تذهيب مي‌گويند و گاهي تذهيب ايراني را با آن مقايسه مي‌كنند؛ اما تذهيب اروپايي با تذهيب ايراني تفاوت اساسي دارد. طرح‌هاي تذهيب اروپايي از ساقه‌هاي مو و برگ‌هاي رنگين تشكيل شده و گاه نيز از اشكال پرندگان، حيوان‌ها، صورت‌هاي مختلف انسان و مناظر طبيعي استفاده مي‌شود.
+
==منابع==
  
اصطلاحات تذهيب. بعضي از معروف‌ترين واژه‌ها و اصطلاحاتِ خاص هنر تذهيب عبارتند از: اُخرا، اِسليمي، افشان، افشانگر، بوته جِقّه، بوم، پيشاني، تاج، تحرير، تُرَنج، تشعير، ته‌ترنج، جانورسازي، جدول، جدول‌سازي، حاشيه، حلّزر، حلّكار، حلّ نقره، خُتايي، دندان موشي، ذيل، رنگيزه، ريوَند، زركوب، زنْگار، سرترنج، سرلوح، سرنج، سفيدآب، سيلْو، شَرَفه، شَمسه، شَنْگرف (شنجرف)، طلااندازي، كتيبه، كمند، گرفت‌وگير، گره، لاجورد، لچكي، مجلس‌آرايي، نشان، نيم ترنج، و جز آن.
+
*[http://portal.nlai.ir/daka/Wiki%20Pages/%D8%AA%D8%B0%D9%87%D9%8A%D8%A8.aspx دائرةالمعارف کتابداری و اطلاع رسانی، مدخل "تذهیب" از رضا خانی‌پور]، بازیابی: ۳۰ تیر ۱۳۹۲.
 
 
==منابع==
 
* [http://portal.nlai.ir/daka/Wiki%20Pages/%D8%AA%D8%B0%D9%87%D9%8A%D8%A8.aspx دائره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی، مدخل "تذهیب" از رضا خاني‌پور]، بازیابی: 30 تیر 1392.
 
  
 
[[رده:هنرهای اسلامی]]
 
[[رده:هنرهای اسلامی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۲۴

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف کتابداری و اطلاع رسانی است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


واژه «تذهیب» از ریشه «ذَهَب» (= زر، طلا) مشتق شده و به‌ معنای زرنگار کردن، زراندود کردن، زرگرفتن، زرکاری، و طلاکاری است و در اصطلاح، به هنر آراستن و تزیین کتب خطی گفته می‌شود. این آرایش‌ها استفاده از روش‌هایی ویژه و بکاربردن طرح‌ها و نقش‌های متنوع با محلول طلا و نقره است که بیشتر در حاشیه و صفحات آغازین و انجام کتب؛ سر سوره‌ها و کتیبه‌ها در قرآن؛ کتب ادبی، علمی، و دینی؛ قطعه‌های زیبای خط؛ یا پیرامون عناوین و سرفصل‌ها و جاهای دیگر صورت می‌گیرد. این هنر، همواره دوشادوش هنرهای دیگری از قبیل خوشنویسی، کاغذسازی، صحافی، ورّاقی و جلدسازی در امر کتاب‌آرایی نقشی بسزا داشته است.

تاریخچه

سابقه هنر تذهیب به دوره ساسانی می‌رسد. پس از رواج اسلام در ایران، این هنر در اختیار حکومت‌های اسلامی قرار گرفت و در زمره هنرهای اسلامی درآمد؛ گرچه طی دوره‌های مختلف فراز و نشیب‌هایی نیز داشته است.

در دوره سلجوقیان، مذهّبان بیشتر به آراستن قرآن، ابزار، ظروف، بِناها و جز آن می‌پرداختند. در عصر تیموریان، این هنر به اوج خود رسید و هنرمندان و تذهیب‌گران این دوره از سراسر ایران فراخوانده شدند و در کتابخانه‌های مهم پایتخت به امر تذهیب کتب ارزشمند دینی، علمی، و ادبی پرداختند.

در عصر صفویان، نقاشی، تذهیب و خوشنویسی به‌ نحوی بارز در خدمت کتاب‌آرایی قرار گرفت و آثار پدید آمده در آن زمان، زینت بخش موزه‌های ایران و جهان شد؛ هر چند که این هنر در اواخر دوره صفوی رو به افول نهاد.

در دوره‌های افشاریان، زندیان و قاجاریان، هنر تذهیب ایران هنرمندانی برجسته به جهان معرفی نکرد؛ با این همه به حرکت کند خود ادامه داد و به همت هنرمندانی سخت‌کوش توانست خود را زنده نگه دارد.

انواع تذهیب

دو نوع برجسته از تذهیب را می‌توان مورد اشاره قرار داد؛ یکی تذهیب شانه‌ای که بر روی کاغذ ابری صورت می‌گرفته و مبدع آن آقا ابوطالب مدرّس، از دانشمندان عهد قاجار، بوده است و دیگری تذهیب مُعَرّق، نقش‌های اسلیمی، فرنگی یا نقوش دیگری است که در حاشیه کتاب طراحی می‌شود و سپس مُذهّب یا صحّاف آن را با شفره (ابزاری آهنین و تیز با سر پهن که جلدسازان در برش چرم از آن استفاده می‌کردند) بریده و بیرون می‌آورد.

سپس آن را روی کاغذی با رنگ تیره افکنده و آن نقش را از روی این کاغذ جدا کرده بر حاشیه کتاب می‌چسباند. در مرحله بعدی، مُذهّب اطراف آن را مُهره زده با زر می‌نویسد و میان آن‌ را با نقوش مورد نظر، طلااندازی می‌کند. این نوع تذهیب در عهد صفویان از روزگار شاه طهماسب، متداول بود و عموماً بر حاشیه نسخه‌هایی تعبیه می‌شد که کاغذ آنها از نوع ختایی و ضخیم بوده و قابلیت پوست کردن را داشته است. پس از دوره صفویه، این نوع تذهیب از میان رفت و امروزه نیز متروک است.

مُذهّبان برجسته

از مُذهّبان مهم قرن دوم قمری می‌توان از استادانی چون یقطینی، ابراهیم صغیر، ابوموسی بن عمّار، ابن سقطی و ابوعبدالله خزیمی نام برد. از استادان تذهیب کار قرن چهارم نیز می‌توان به ابوبکر محمد بن حسن نقاش اشاره کرد که متأسفانه اثری از وی در دست نیست. در دوره غزنویان، عثمان ورّاق خوشنویس (که در تذهیب نیز استاد بود)، ابونصر نقاش و عبدالملک (نقاش و مهندس سلطان مسعود غزنوی) از برجسته‌ترین تذهیب‌گران به‌ حساب می‌آمدند.

در سده پنجم قمری، عبدالرحمان محمد دامغانی شهرت بسیار دارد که آثار برجای مانده از وی نشانگر قدرت قلم او است. در سده‌های ششم و هفتم، استادانی همچون عبدالعزیز مُذهّب، زین‌الدین خطاط، جمال‌الدین نقاش اصفهانی، فخرالدین حسین بن بدیع، شیخ بدرالدین نقاش، احمد بن ابی‌نصر عتیق و محمد بن مسعود سرآمد دیگران بودند.

مُذهّبان چیره‌دست سده‌های هشتم، نهم و دهم عبارتند از محمد بن ایبک، حمزه بن محمد علوی، محمد بن محمد علی طوسی، احمد موسی، میرک المذهّب و فرزندش قوام الدین مسعود، عبدالوهاب شیرازی، محمدامین خطاط، عبدالله شیرازی، مولانا محسن مجلّد، حافظ ملا مسیح‌الله مُذهّب، علیرضا عباسی (خطاط، نقاش، و مذهّب مشهور) و خواجه میرک (استاد علم تصویر و تذهیب).

در سده‌های یازدهم، دوازدهم و سیزدهم مُذهّبانی شایسته و نخبه پای به عرصه وجود گذاشتند که بعضی از آنها عبارتند از: صالح مُذهّب، شرف‌الدین علی مُذهّب، علی نقی مُذهّب، علی محمد مُذهّب ـ نقاش و تذهیب‌کار شیرین قلمِ دوره قاجار که غیر از علی‌محمد، تذهیب‌کار عهد فتحعلی شاه است ـ سید جعفر مُذهّب، میرزا اسدالله شیرازی، عبدالوهاب مُذهّب باشی شیرازی (که از سوی ناصرالدین شاه این لقب را دریافت کرد)، میرزا شکرالله مُذهّب و غیاث‌الدین محمود مُذهّب باشی.

از معروف‌ترین و برجسته‌ترین استادان تذهیب معاصر باید از افرادی چون نعمت‌اللهی، علی درودی، استاد یوسفی، استاد حاجی اسلامیان، حسین صفوی، مصورالممالکی، ابوطالب مقیمی، هادی تجویدی، استاد حسین بهزاد، عیسی بهادری، محمدعلی زاویه، محمود فرشچیان، محمدباقر آقامیری و اردشیر مجرد تاکستانی نام برد که آثار ارزنده‌ای از خود به‌جای گذاشته‌اند.

مکتب‌های تذهیب

مهم‌ترین مکتب‌های تذهیب عبارتند از: سلجوقی، مغولی، تیموری، صفوی، افشاری، زندی، و قاجاری. از مهم‌ترین مکتب‌های هنری تذهیب ایرانی می‌توان به مکتب شیراز، اصفهان، تبریز، خراسان (هرات)، بخارا و بغداد اشاره کرد.

برخی نسخه‌های خطی فارسی در کشورهای دیگر کتابت و تزیین شده‌اند که سبک‌های غیرایرانی و منحصر به خود داشته‌اند که از جمله آنها می‌توان به سبک‌های هندی، چینی، ترکی، ترکستانی، عربی، مصری، ونیزی و مغربی اشاره کرد.

در مکتب‌های مختلف تذهیب، نوع و کاربرد رنگ‌ها و نیز نحوه استقرار نقوش و تنظیم آنها دارای تفاوت‌هایی است. به‌ طور مثال، در مکتب بخارا از رنگ‌های زنگار، شنگرف، سرنج و سیاه استفاده می‌شود و حال آن که در دیگر مکاتب این رنگ‌ها کاربرد کمتری داشته‌اند.

تذهیب در دوره‌های گوناگون بیانگر روحیات، حالات و حتی اوضاع اجتماعی است. تذهیب‌های قرن چهارم، ساده و بی‌پیرایه؛ سده‌های پنجم و ششم، متین و منسجم؛ قرن هشتم، نیرومند و پرشکوه و سده‌های نهم و دهم، ظریف و تجملی بوده‌اند.

در بررسی آثار مُذهّب، می‌توان تأثیر فراوان هنر تذهیب ایران را در دیگر سرزمین‌های اسلامی چون هند، عثمانی و کشورهای عربی مشاهده کرد. مُذهّبانی که در دوره صفوی به هند مهاجرت کردند بنیانگذار مکتب نقاشی و تذهیب هند شدند. آثار برجای مانده از مکتب مغولی هند مؤید این واقعیت است.

در عثمانی، هنرمندان مُذهّب زیادی جلوه نکردند و درخشش کوتاه این هنر به‌واسطه هنرمندان مهاجر ایرانی به عثمانی بود که واضع مکتب هنری آنجا شدند. در کشورهای عربی نیز به‌ سبب بازگشت مُذهّبان ایرانی از آن کشورها، هنر تذهیب اوجی نیافت.

هنر تذهیب ایران در جهان منحصر به فرد است. در اروپا به نوعی از آذین و آرایش تذهیب می‌گویند و گاهی تذهیب ایرانی را با آن مقایسه می‌کنند؛ اما تذهیب اروپایی با تذهیب ایرانی تفاوت اساسی دارد. طرح‌های تذهیب اروپایی از ساقه‌های مو و برگ‌های رنگین تشکیل شده و گاه نیز از اشکال پرندگان، حیوان‌ها، صورت‌های مختلف انسان و مناظر طبیعی استفاده می‌شود.

اصطلاحات تذهیب

بعضی از معروف‌ترین واژه‌ها و اصطلاحاتِ خاص هنر تذهیب عبارتند از:

اُخرا، اِسلیمی، افشان، افشانگر، بوته جِقّه، بوم، پیشانی، تاج، تحریر، تُرَنج، تشعیر، ته‌ترنج، جانورسازی، جدول، جدول‌سازی، حاشیه، حلّزر، حلّکار، حلّ نقره، خُتایی، دندان موشی، ذیل، رنگیزه، ریوَند، زرکوب، زنْگار، سرترنج، سرلوح، سرنج، سفیدآب، سیلْو، شَرَفه، شَمسه، شَنْگرف (شنجرف)، طلااندازی، کتیبه، کمند، گرفت‌وگیر، گره، لاجورد، لچکی، مجلس‌آرایی، نشان، نیم ترنج، و جز آن.

منابع