التنقیح فی شرح العروة الوثقی (کتاب)

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ اوت ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۲۱ توسط بهرامی (بحث | مشارکت‌ها) (اضافه کردن رده)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

منبع: کتابشناسی تفصیلی مذاهب اسلامی

نویسنده: محمدرضا ضمیری

التنقیح فى شرح العروة الوثقى

مؤلف:

سید ابوالقاسم خوئى فرزند سید على‌اكبر خوئى (م 1413 ق).

زندگی‌نامه و اظهارنظرها:

ایشان در شب نیمه رجب در شهر خوى دیده به جهان گشود. وى بعد از گذراندن مقدمات در سیزده سالگى به نجف اشرف رهسپار شد و دروس سطح را از محضر پدر بزرگوارش آقا سید على اكبر خوئى، حاج میرزا فرج الله تبریزى، سید على كازرونى و میرزا محمود شیرازى فراگرفت. او همچنین از دروس خارج فقه و اصول استادانى چون: شیخ الشریعه اصفهانى، حاج شیخ مهدى مازندرانى، میرزاى نائینى، آقا ضیاء عراقى و شیخ محمدحسین اصفهانى بهره مند شد.

سید ابوالقاسم از شیخ محمدجواد بلاغى در علم كلام و تفسیر، از سید حسین بادكوبه اى در حكمت و فلسفه، از میرزا على آقا قاضى در اخلاق و از سید ابوالقاسم خوانسارى در ریاضیات استفاده كرد.

به همت بلند این مرجع بزرگ شیعه مراكز بزرگ تبلیغى در نقاط مختلف جهان مانند نیویورك، لندن، بمبئى، كراچى، مالزى و چند مدرسه علمیه در قم، نجف و مشهد تأسیس شده است.[۱]

شاگردان:

یكى از ویژگی‌هاى بارز حضرت آیت الله خوئى تربیت شاگردان بود كه اینك در سراسر جهان پراكنده اند و به خدمت اشتغال دارند و تعدادى از آن‌ها از مراجع مهم جهان اسلام به شمار مى آیند.

تألیفات مهم:

اجود التقریرات، البیان فى تفسیر القرآن، معجم رجال الحدیث، مبانى تكملة المنهاج، التنقیح، مستند عروة الوثقى، مصباح الفقاهة، محاضرات فى اصول الفقه، دراسات فى الاصول.

معرفى اجمالى كتاب:

این كتاب فقه استدلالى است كه در واقع شرح كتاب عروة الوثقى سید كاظم یزدى مى باشد. این اثر تقریر درس حضرت آیت الله خوئى است و به قلم آقاى حاج میرزا على غروى تبریزى یكى از شاگردان وى، نگاشته شده است.

این كتاب با مبحث طهارت شروع شده و مؤلف به بحث اجتهاد و تقلید نپرداخته است زیرا این بحث در مباحث اصولى استاد مطرح شده است؛ البته بعدها مبحث اجتهاد و تقلید بدان ضمیمه شده و انتشار یافته است. از این اثر تاكنون هشت جلد چاپ شده است. این كتاب مرجع مهم براى محققان در حوزه هاى علمیه شیعه است.

وضعیت نشر:

این كتاب به وسیله انتشارات دارالهادى للمطبوعات در قم چاپ و منتشر شده است.

پانویس

  1.  تاریخ فقه و فقها، ص 288.