منابع و پی نوشتهای متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

استغاثه: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(6پروژه: رتبه بندی، اولویت بندی ، سنجش کیفی)
سطر ۶۸: سطر ۶۸:
 
==منابع==
 
==منابع==
 
*ابوطالب ربیع‌نیا، دائرة‌المعارف قرآن كریم، جلد3 .
 
*ابوطالب ربیع‌نیا، دائرة‌المعارف قرآن كریم، جلد3 .
 +
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= متوسط
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= خوب
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}
 +
 +
 
[[رده:آداب و سنن]]
 
[[رده:آداب و سنن]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]

نسخهٔ ‏۱۵ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۳۵


واژه شناسی

واژه استغاثه، مصدر باب استفعال از ریشه «غ‌‌و‌‌ث» به‌ معنای طلب نصرت و فریاد‌رس خواهی[۱] و استمداد در حال شدت و محنت است.[۲]

این واژه از ریشه «غ‌‌ی‌‌ث» به‌ معنای طلب باران،[۳] مورد بحث این مقاله نیست. به گفته برخی، «غوث» در اصل نجات دادن از ابتلا و محنت و قرار دادن شخص در پناه خود است. از این دیدگاه با دو قید «نجات دادن و در پناه خود قرار دادن» فرق میان اغاثه و انقاذ، تخلیص، اعانه، نصر، انجاء و تفریج روشن‌ می‌شود.[۴]

حقیقت استغاثه

حقیقت استغاثه که شرط بندگی است،[۵] استمداد از خداست زیرا یگانه تأثیرگذار در عالم اوست و اگر از غیر وی (اولیای الهی) کاری ساخته است، به اذن او و به این جهت است که آنان مجاری فیض وی هستند،[۶] بر این اساس رسول‌ خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: یگانه حقیقتی که بدان‌استغاثه می‌شود، خداوند است.[۷]

البته این به معنای روانبودن استغاثه به اولیای الهی نیست، زیرا انسان های کامل با توجه به مقام خلافت الهی خویش، در حکم «مستخلفٌ عنه» بوده و می‌توانند مورد استغاثه واقع شوند، از این‌ رو در منابع دینی دعاهایی وارد شده که در آنها از‌ اولیای‌ الهی، چون حضرت زهرا علیهاالسلام[۸] و امام‌ عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف[۹] استغاثه می‌شود، پس شرک پنداشتن استغاثه به ارواح مقدس نادرست بوده، از عدم فهم صحیح توحید افعالی ناشی می‌شود.[۱۰]

نمونه آشکار استغاثه هنگامی است که انسان به بیماری سختی مبتلا می‌شود یا در امواج توفان دریا گرفتار می‌آید و دست خود را از همه جا کوتاه می‌بیند و به اقتضای فطرت توحیدی، این حقیقت را درمی‌یابد که در عالم، قدرتی هست که بتواند وی را در هر شرایطی که باشد نجات دهد. در‌ این‌ حالت، انسان با تضرّع و زاری، فقط به خدا استغاثه می‌کند.[۱۱]

استغاثه در قرآن

مشتقّات واژه «استغاثه» در قرآن 4 بار بکار رفته که دو مورد آن به این بحث مربوط است:

  1. استغاثه سپاهیان اسلام از خداوند در جنگ بدر. (سوره انفال/8‌، 9)
  2. استغاثه پدر و مادر به درگاه خداوند برای هدایت فرزند خویش (سوره احقاف/46، 17)

افزون بر این از برخی موارد که در آن واژه‌هایی مانند: «صرخ» (سوره فاطر/35، 37)، «ندا» (سوره انبیاء/21، 76، 83، 87‌‌-88؛ سوره ص/38، 3؛ سوره نساء/4، 75)، «دعا» (سوره انعام/6، 63‌‌-64؛ سوره یونس/10، 12)، بکار رفته و همچنین از سیاق برخی آیات، مانند 214 سوره بقره/2، مفهوم استغاثه استفاده می‌شود.

«جؤار» نیز که مشتقات آن در آیات 64‌‌-65 سوره مومنون/23 و 53 سوره نحل/16 آمده، به معنای بلند‌ کردن صدا به استغاثه و در محدوده بحث داخل‌ است.

استغاثه و اجابت

در بسیاری از آیاتی که در آنها از استغاثه سخن به میان آمده، به‌ اجابت آن از سوی خداوند نیز تصریح شده‌ است. استغاثه سپاهیان اسلام در نبرد بدر، به اجابت خداوند مقرون شد و مؤمنان به وسیله خیل عظیمی از فرشتگان، امداد شدند: «إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ مُرْدِفِينَ». (سوره انفال/8‌، 9)

استغاثه حضرت‌ نوح علیه السلام نیز از دیگر مواردی است که با اجابت همراه شده و خداوند او و اهلش را از سختی بزرگ رهانید: «وَنُوحًا إِذْ نَادَى مِن قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ». (سوره انبیاء/21، 76)

آیه 84 سوره انبیاء/21 به اجابت استغاثه ایّوب و برطرف شدن گرفتاری وی اشاره دارد: «وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ... × فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ...»، چنان‌ که آیه 87 سوره یاد شده به اجابت استغاثه ذوالنون (حضرت یونس علیه السلام) و نجات وی از غم تصریح می‌کند: «وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ... فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ...» و به‌ طور کلّی، آیه 62 سوره نمل/27: «أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ...»، نیز آیه «وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ» (سوره انبیاء/21، 88) متضمّن این وعده است که خداوند استغاثه افراد مضطر و درمانده را اجابت می‌کند و مؤمنان را از غم و اندوه می‌رهاند.[۱۲] مضمون برخی از احادیث نیز که تکرار دعا را سبب برآمدن حاجت می‌داند، مؤیّد مطلب یاد شده است.[۱۳]

اجابت استغاثه شرایطی دارد، از این‌ رو استغاثه امّت هایی که پیامبران خویش را تکذیب کرده‌اند، به جز قوم یونس (سوره یونس/10، 98) هنگام ظاهرشدن عذاب الهی سودی به آنان نبخشیده است: «كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ» (سوره ص/38، 3) و استغاثه دوزخیانی که خروج از جهنم را با ناله از پروردگار خویش خواستار می‌شوند بی‌پاسخ می‌ماند: «وَالَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ... وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا... فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِن نَّصِيرٍ» (سوره فاطر/35، 36‌‌-37) یا با خطاب مخصوص به راندن سگ، رانده می‌شوند: «اخْسَؤُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ» (سوره مؤمنون/23، 108) یا از استغاثه آنان به «جؤار» (صدایی که حیوانات وحشی هنگام گرفتاری، برای نجات بلند می‌کنند)[۱۴] تعبیر کرده و به صراحت به آنها می‌گویند: شما از ناحیه ما یاری نمی‌شوید: «حَتَّى إِذَا أَخَذْنَا مُتْرَفِيهِم بِالْعَذَابِ إِذَا هُمْ يَجْأَرُونَ × لَا تَجْأَرُوا الْيَوْمَ إِنَّكُم مِّنَّا لَا تُنصَرُونَ». (سوره مومنون/23، 64‌‌-65)

استغاثه کنندگان

قرآن کریم به استغاثه برخی پیامبران و مؤمنان هنگام دچار‌شدن به شداید و رنج ها اشاره فرموده است:

1. استغاثه نوح علیه السلام:

حضرت نوح علیه السلام، هنگام گرفتارشدن به طوفان و در برابر قومش که منکر رسالت الهی او بودند، به درگاه خدا استغاثه و تقاضای کمک و پیروزی کرد: «وَنُوحًا إِذْ نَادَى مِن قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ». (سوره انبیاء/21، 76) از جمله «الکَربِ العَظیم» استفاده می‌شود که ندای‌ نوح علیه السلام ندای عادی و عاری از استغاثه نبوده‌ است.[۱۵]

«فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ»؛ او به‌ درگاه پروردگار عرضه داشت: من مغلوب [این قوم طغیانگر] شده‌ام. انتقام مرا از آنها بگیر. (سوره قمر/54،‌ 10)

در این آیه نیز از جمله «اَنّی مَغلوب فَانتصِر» آمیخته بودن دعای نوح علیه السلام با‌ استغاثه استفاده می‌شود.[۱۶] استغاثه‌های حضرت‌ نوح علیه السلام سرانجام نتیجه بخشید و خداوند وی را بر قومی که منکر رسالتش بودند، با‌ غرق‌کردن آنها پیروز کرد. (سوره قمر/54، 11)

2. استغاثه ایوب علیه السلام:

حضرت ایوب علیه السلام در طول زندگی خویش به بیماری شدید و طولانی دچار شد و به از دست دادن فرزندان و اموال مبتلا‌ گردید. وی در این حال به درگاه خدا استغاثه‌ کرد و خداوند، استغاثه و دعای او را اجابت فرمود و سلامتی، عافیت، فرزندان و اموالش را به وی بازگردانید.[۱۷]

«وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ...»؛ و‌ به یاد بیاور بنده ما ایّوب را هنگامی‌ که پروردگارش را خواند‌... (سوره ص/38، 41؛ سوره انبیاء/21، 83)

در این آیات، ندای حضرت ایوب با استغاثه همراه بوده است.[۱۸]

3. استغاثه یونس علیه السلام:

حضرت یونس هنگامی که در برابر مقاومت قوم متکبّرش به ستوه آمد و از آنها فاصله گرفت، نشانه‌های عذاب الهی بر آن قوم نمایان شد. آنان در این حال به راستی توبه کردند و عذاب الهی برطرف شد. حضرت یونس در قعر دریا در دل ماهی به وحدانیت خداوند ندا داد و رفع گرفتاری خویش را از خدا خواستار شد. (سوره انبیاء/21، 87‌‌-88)

«...‌وَلَا تَكُن كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ» و مانند صاحب ماهی [یونس] مباش [که در تقاضای مجازات قومش شتاب کرد و گرفتار مجازات ترک اَولی شد] در آن زمان که با‌ نهایت اندوه خدا را خواند. (سوره قلم/68، 48)

همان‌گونه که خداوند در پی استغاثه یونس در شکم ماهی او را نجات داد، مؤمنان را نیز هنگامی‌ که به درگاه خدا استغاثه کنند و او را بخوانند از رنج و بلا‌ می‌رهاند.[۱۹]

از دیگر مواردی که در قرآن به استغاثه تصریح شده، استغاثه پدر و مادر مؤمن به درگاه الهی، برای هدایت فرزند خود به راه راست و دوری وی از انحراف و بی‌ایمانی است: « وَهُمَا يَسْتَغِيثَانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ...». (سوره احقاف/46، 17)

پانویس

  1. مفردات، ص617، «غوث»؛ فرهنگ معارف اسلامی، ص‌177؛ الموسوعة الذهبیه، ص‌275.
  2. مقاییس اللغه، ج‌4، ص‌400.
  3. مفردات، ص‌617، «غوث».
  4. التحقیق، ج‌7، ص‌278، «غوث».
  5. کشف‌الاسرار، ج‌4، ص‌23.
  6. الغدیر، ج‌3، ص‌292.
  7. کنزالعمال، ج‌10، ص‌373؛ سنن ابن‌ماجه، ج‌2، ص‌1360.
  8. بحارالانوار، ج‌99، ص‌254؛ مکارم‌الاخلاق، ص‌330.
  9. بحارالانوار، ج‌99، ص‌243‌‌-247.
  10. الملل والنحل، ج‌4، ص‌78‌‌-84.
  11. مجمع‌البیان، ج‌6‌، ص‌564.
  12. مجمع‌البیان، ج7، ص97؛ روض‌الجنان، ج‌13، ص‌276؛ المیزان، ج‌14، ص‌315.
  13. الکافی، ج‌2، ص‌475.
  14. مجمع‌البیان، ج7، ص‌178؛ المیزان، ج‌15، ص44.
  15. التبیان، ج‌7، ص‌267.
  16. جامع‌البیان، مج‌13، ج‌27، ص‌122.
  17. المیزان، ج‌14، ص‌314.
  18. جامع‌البیان، مج‌12، ج‌23، ص‌196.
  19. همان، مج‌10، ج‌17، ص‌107.

منابع

  • ابوطالب ربیع‌نیا، دائرة‌المعارف قرآن كریم، جلد3 .