ابن حمزه طوسی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(پیوندها اشتباه بود حذف کردم)
(درج الگوی رتبه بندی و اصلاح مطالب)
سطر ۱: سطر ۱:
ابوجعفر محمد بن‌ علی‌ بن‌ حمزه طوسی‌؛ معروف به عمادالدين طوسى، فقیه امامی قرن 5-6 هجری قمری و اهل خراسان است.<ref>آشنايى با علوم اسلامى، مرتضی مطهری، ص 298./ دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل "ابن حمزه" از احمد پاکتچی </ref> بعضى او را هم طبقه شاگردان شيخ دانسته و بعضى دوره او را از اين هم متاخرتر دانسته اند. نياز به تحقيق بيشترى است. سال وفاتش دقيقاً معلوم نيست، شايد در حدود نيمه دوم قرن ششم درگذشته است. اهل خراسان است. كتابش با نام «وسيله» در فقه معروف است.<ref>آشنايى با علوم اسلامى، ص 298.</ref> و به همین خاطر او را «صاحب الوسيله» نيز گفته اند و چون زندگى او معاصر با [[شيخ طوسى]] يا پس از درگذشت او بوده است، با توجه به جنبه فقاهت به او ابوجعفر ثانى يا ابوجعفر متاخر گفته اند.(چون كنيه شيخ طوسى نيز ابوجعفر بوده است.) او معاصر با شيخ منتجب الدين رازى است.
+
{{خوب}}
 +
ابوجعفر محمد بن‌ علی‌ بن‌ حمزه طوسی‌؛ معروف به عمادالدين طوسى، فقیه امامی قرن 5-6 هجری قمری و اهل خراسان است.<ref>آشنايى با علوم اسلامى، مرتضی مطهری، ص 298./ دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل "ابن حمزه" از احمد پاکتچی </ref> بعضى او را هم طبقه شاگردان شيخ دانسته و بعضى دوره او را از اين هم متاخرتر دانسته اند. سال وفاتش دقيقاً معلوم نيست، شايد در حدود نيمه دوم قرن ششم درگذشته است. كتابش با نام «وسيله» در فقه معروف است.<ref>آشنايى با علوم اسلامى، ص 298.</ref> و به همین خاطر او را «صاحب الوسيله» نيز گفته اند و چون زندگى او معاصر با [[شيخ طوسى]] يا پس از درگذشت او بوده است، با توجه به جنبه فقاهت به او ابوجعفر ثانى يا ابوجعفر متاخر گفته اند.(چون كنيه شيخ طوسى نيز ابوجعفر بوده است.) او معاصر با شيخ منتجب الدين رازى است.
  
 
==تاليفات ابن حمزه==
 
==تاليفات ابن حمزه==
سطر ۱۵: سطر ۱۶:
 
صاحب رياض در جلد پنجم كتاب خود در مورد او گويد: «شيخ بزرگوار امام عمادالدين ابوجعفر محمد بن على بن حمزة الطوسى المشهدى. فقيه بزرگوار و واعظ گرانمايه اى است. او كتابهايى دارد كه طبق نوشته منتجب الدين رازى از آنها: الوسيله - الواسطه - الرائع في الشرائع - المعجزات في مسائل الفقه مى باشد».<ref>رياض العلماء و حياض الفضلاء، ج 5، ص 123.</ref>
 
صاحب رياض در جلد پنجم كتاب خود در مورد او گويد: «شيخ بزرگوار امام عمادالدين ابوجعفر محمد بن على بن حمزة الطوسى المشهدى. فقيه بزرگوار و واعظ گرانمايه اى است. او كتابهايى دارد كه طبق نوشته منتجب الدين رازى از آنها: الوسيله - الواسطه - الرائع في الشرائع - المعجزات في مسائل الفقه مى باشد».<ref>رياض العلماء و حياض الفضلاء، ج 5، ص 123.</ref>
  
او سپس مى افزايد: «او مشهور به ابوجعفر متاخر مى باشد، گرچه برخى از بزرگان در كتاب خويش او را از شاگردان [[شيخ طوسى]] نام برده اند و كتاب «التنبه» را به او نسبت داده اند ولى به نظر اينجانب در صحت اين انتساب، نظر و ايراد وجود دارد. برخى از افاضل در مصنف كتاب الوسيله مرتكب اشتباه شده اند. شيخ نجيب الدين يحيى بن سعيد حلى در كتاب «نزهة الخاطر» آن را به شيخ ابوجعفر محمد بن على الطوسى نسبت داده است و گفته است او همان فردى است كه اصحاب ما اقوال او را در [[فقه]] نقل مى نمايند. نويسنده كتاب «اسرار الائمه» گفته است: «عمادالدين طوسى كتابى درباره معجزات ائمه و پيشوايان دارد». شايد مقصود او همين شخصيت مورد ترجمه ما باشد و شهيد ثانى در كتاب «الجمعه» كتابى به نام «نهج العرفان الى هداية الايمان» را به عمادالدين طوسى نسبت داده است و از آن مطلبى نقل مى كند و ظاهر اين است كه طبرسى اشتباهى از قلم ناسخ باشد بلكه صحيح آن عمادالدين طوسى، همين شخصيت مورد ترجمه باشد، چون ما عمادالدين طبرسى سراغ نداريم».<ref>مدرك سابق، همان صفحه.</ref>
+
او سپس مى افزايد: «او مشهور به ابوجعفر متاخر مى باشد، گرچه برخى از بزرگان در كتاب خويش او را از شاگردان [[شيخ طوسى]] نام برده اند و كتاب «التنبه» را به او نسبت داده اند ولى به نظر اينجانب در صحت اين انتساب، نظر و ايراد وجود دارد. برخى از افاضل در مصنف كتاب الوسيله مرتكب اشتباه شده اند. شيخ نجيب الدين يحيى بن سعيد حلى در كتاب «نزهة الخاطر» آن را به شيخ ابوجعفر محمد بن على الطوسى نسبت داده است و گفته است او همان فردى است كه اصحاب ما اقوال او را در [[فقه]] نقل مى نمايند. نويسنده كتاب «اسرار الائمه» گفته است: «عمادالدين طوسى كتابى درباره معجزات ائمه و پيشوايان دارد». شايد مقصود او همين شخصيت مورد ترجمه ما باشد و شهيد ثانى در كتاب «الجمعه» كتابى به نام «نهج العرفان الى هداية الايمان» را به عمادالدين طبرسى نسبت داده است و از آن مطلبى نقل مى كند و ظاهر اين است كه طبرسى اشتباهى از قلم ناسخ باشد بلكه صحيح آن عمادالدين طوسى، همين شخصيت مورد ترجمه باشد، چون ما عمادالدين طبرسى سراغ نداريم».<ref>مدرك سابق، همان صفحه.</ref>
  
 
صاحب رياض در پايان مى افزايد: «برخى كتاب الوسيله را از تاليفات ابى يعلى محمد بن الحسن داماد شيخ طوسى دانسته اند و آن هم اشتباه است، چون عماد طوسى متاخرتر از ابى يعلى است».<ref>مدرك سابق، همان صفحه.</ref>
 
صاحب رياض در پايان مى افزايد: «برخى كتاب الوسيله را از تاليفات ابى يعلى محمد بن الحسن داماد شيخ طوسى دانسته اند و آن هم اشتباه است، چون عماد طوسى متاخرتر از ابى يعلى است».<ref>مدرك سابق، همان صفحه.</ref>
  
==گفتار صاحب روضات در مورد ابن حمزه==
 
 
دانشمند متتبع، مرحوم ميرزا محمدباقر موسوى خوانسارى در كتاب شريف روضات، شرح زندگى او را آورده و درباره او مى نويسد: «كتاب وسيله و واسطه كه هر دو از متون فقهى مى باشند، از تاليفات او هستند و خوشبختانه هر دو كتاب تاكنون باقى مانده اند و مورد استناد فقهاء ما مى باشند».
 
 
و مرحوم طبرسى نويسنده آن را به عنوان شيخ بزرگوار و امام علامه فقيه ناصرالشريعه، حجت الاسلام عمادالدين تعبير آورده است. باز او از كتاب «الثاقب في المناقب» او نام برده است و از نوشتار او معلوم مى گردد كه او در طبقه شاگردان شيخ الطائفه يا از شاگردان او دانسته است.<ref>روضات الجنات، ج6، ص263.</ref>
 
  
صاحب رياض در شرح حال او مى افزايد: «در تكميل تقسيمات برخى از فقها كه عبادات را پنج باب: [[نماز]]، [[زكات]]، [[روزه]]، [[حج]] و [[جهاد]] دانسته اند، شيخ ابوجعفر محمد بن على طوسى در كتاب «الوسيله» آن را ده باب شمرده است، به اين ترتيب: [[غسل جنابت]]، [[خمس]]، [[اعتكاف]]، [[عمره]] و [[رباط]] را بر آن پنج نوع اول افزوده است و شيخ ابو يعلى سلار آن را شش باب شمرده است، جهاد را از آن تقسيم حذف كرده و طهارت و اعتكاف را بر آن تقسيم نخست افزوده است و برخى از فقها مانند ابوالصلاح (شرح زندگى او گذشت) عبادات را ده نوع شمرده است، جهاد را از تقسيم اول حذف كرده است و به جاى آن وفاء به نذر و عهد و وعده و برهان، قسم و اداء امانت و خروج از وصايا و حقوق مردم را افزوده است».<ref>روضات الجنات، ج 6، ص 268.</ref>
+
صاحب رياض در شرح حال او مى افزايد: «در تكميل تقسيمات برخى از فقها كه عبادات را پنج باب: [[نماز]]، [[زكات]]، [[روزه]]، [[حج]] و [[جهاد]] دانسته اند، شيخ ابوجعفر محمد بن على طوسى در كتاب «الوسيله» آن را ده باب شمرده است، به اين ترتيب: [[غسل جنابت]]، [[خمس]]، [[اعتكاف]]، [[عمره]] و [[رباط]] را بر آن پنج نوع اول افزوده است و شيخ ابو يعلى سلار آن را شش باب شمرده است، جهاد را از آن تقسيم حذف كرده و طهارت و اعتكاف را بر آن تقسيم نخست افزوده است و برخى از فقها مانند ابوالصلاح عبادات را ده نوع شمرده است، جهاد را از تقسيم اول حذف كرده است و به جاى آن وفاء به نذر و عهد و وعده و برهان، قسم و اداء امانت و خروج از وصايا و حقوق مردم را افزوده است».<ref>روضات الجنات، ج 6، ص 268.</ref>
  
از اين سخن منزلت و اعتبار علمى و اجتماعى او روشن مى گردد و هم رديف شمرده شدن او با فقهاء و پيشتازانى مانند سلار و ابوالصلاح حلبى كه هر دو از بزرگترين فقهاى نامدار دوره [[شيخ طوسى]] (اعلى الله مقامه الشريف) مى باشند، روشن مى گردد و تا حدودى هم عصر و نزديك به عهد بودن آنان نيز معلوم مى شود.
+
از اين سخن منزلت و اعتبار علمى و اجتماعى او روشن مى گردد و هم رديف شمرده شدن او با فقهاء و پيشتازانى مانند سلار و ابوالصلاح حلبى كه هر دو از بزرگترين فقهاى نامدار دوره [[شيخ طوسى]] مى باشند، روشن مى گردد و تا حدودى هم عصر و نزديك به عهد بودن آنان نيز معلوم مى شود.
  
 
صاحب رياض در پايان گفتار خود، درباره او مى افزايد: «الثاقب في المناقب» او، كتاب بسيار جالب و منظم در نوع خود مى باشد. فضائل، كرامات، معجزات [[پيامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله، [[حضرت فاطمه]] زهرا سلام الله علیها و پيشوايان معصوم علیهم السلام را در آن كتاب نقل كرده است و چون اين كتاب با توجه به نگارش آن در اختيار محمدون متاخر، (محمد فيض صاحب الوافى، محمدتقى مجلسى صاحب [[بحارالانوار]] و محمد حر عاملى صاحب الوسائل) نبوده است تا از آن مطالبى نقل نمايند و ما به عنوان يادگار و كسب ذخيره آخرت بخشى از آن كتاب را در روضات مى آوريم.
 
صاحب رياض در پايان گفتار خود، درباره او مى افزايد: «الثاقب في المناقب» او، كتاب بسيار جالب و منظم در نوع خود مى باشد. فضائل، كرامات، معجزات [[پيامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله، [[حضرت فاطمه]] زهرا سلام الله علیها و پيشوايان معصوم علیهم السلام را در آن كتاب نقل كرده است و چون اين كتاب با توجه به نگارش آن در اختيار محمدون متاخر، (محمد فيض صاحب الوافى، محمدتقى مجلسى صاحب [[بحارالانوار]] و محمد حر عاملى صاحب الوسائل) نبوده است تا از آن مطالبى نقل نمايند و ما به عنوان يادگار و كسب ذخيره آخرت بخشى از آن كتاب را در روضات مى آوريم.
  
سپس به بازگويى قسمتى از آن كتاب در مورد معجزات پيامبر عالي قدر اسلام صلی الله علیه و آله و كرامات اهل بيت عصمت علیهم السلام كه فراگيرنده معجزات تمام انبياء سلف است، مى پردازد و سه كرامت ارزنده و بسيارآموزنده از آن كتاب نقل مى كند كه طالبان تفصيل مى توانند به آن كتاب مراجعه كنند.<ref>روضات الجنات، ص 273، چاپ اسماعيليان قم.</ref>
+
==گفتار صاحب روضات در مورد ابن حمزه==
  
و اجمال آن سه كرامت به ترتيب زير است:
+
دانشمند متتبع، مرحوم ميرزا محمدباقر موسوى خوانسارى در كتاب شريف روضات، شرح زندگى او را آورده و درباره او مى نويسد: «كتاب وسيله و واسطه كه هر دو از متون فقهى مى باشند، از تاليفات او هستند و خوشبختانه هر دو كتاب تاكنون باقى مانده اند و مورد استناد فقهاء ما مى باشند».
  
# داستان ابوالصمصام و معجزه رسول اكرم صلی الله علیه و آله در اخبار از منويات او و درخواست هشتاد شتر از اميرالمؤمنين علیه السلام پس از رحلت [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله و سخن سلمان به ابوبكر جايى كه مى گويد: كردى و نكردى و حق ميره ببردى، چه بهتر حق را به صاحب حق برگردانى.
+
و مرحوم طبرسى نويسنده آن را به عنوان شيخ بزرگوار و امام علامه فقيه ناصرالشريعه، حجت الاسلام عمادالدين تعبير آورده است. باز او از كتاب «الثاقب في المناقب» او نام برده است و از نوشتار او معلوم مى گردد كه او در طبقه شاگردان شيخ الطائفه يا از شاگردان او دانسته است.<ref>روضات الجنات، ج6، ص263.</ref>
# داستان مورد غضب واقع شدن يك فرد ناصبى كه اهانتى در حق [[امام على]] علیه السلام و [[حضرت فاطمه]] سلام الله علیها مرتكب شده بود تا نور چشم او گرفته شد.
 
# داستان سلطان سنجر و شفايافتن يك مجوسى جذام دار در مرقد [[امام رضا]] علیه السلام و شفايافتن او و ساختن ضريح نقره اى بر مرقد مطهر آن حضرت.
 
  
تفصيل هر سه مطلب را در جلد ششم روضات مى توان مورد مطالعه قرار داد. ترتيب و تنظيم كتاب دلالت بر وسعت اطلاعات نويسنده مى كند ولى تاريخ دقيق كتابت درست مشخص نيست ولى ترجمه آن به فارسى در سال 473 هـ.ق و مجدداً نقل آن به عربى در سال 560 هـ.ق صورت گرفته است.
 
  
 
==وفات او==
 
==وفات او==

نسخهٔ ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۹:۳۲

ابوجعفر محمد بن‌ علی‌ بن‌ حمزه طوسی‌؛ معروف به عمادالدين طوسى، فقیه امامی قرن 5-6 هجری قمری و اهل خراسان است.[۱] بعضى او را هم طبقه شاگردان شيخ دانسته و بعضى دوره او را از اين هم متاخرتر دانسته اند. سال وفاتش دقيقاً معلوم نيست، شايد در حدود نيمه دوم قرن ششم درگذشته است. كتابش با نام «وسيله» در فقه معروف است.[۲] و به همین خاطر او را «صاحب الوسيله» نيز گفته اند و چون زندگى او معاصر با شيخ طوسى يا پس از درگذشت او بوده است، با توجه به جنبه فقاهت به او ابوجعفر ثانى يا ابوجعفر متاخر گفته اند.(چون كنيه شيخ طوسى نيز ابوجعفر بوده است.) او معاصر با شيخ منتجب الدين رازى است.

تاليفات ابن حمزه

او تاليفاتی دارد كه صاحب ريحانة الادب برخى از آنها را به اين ترتيب ذكر مى كند:

  1. الثاقب في المناقب في المعجزات الباهرات للنبى صلی الله علیه و آله والائمة المعصومين الهداة.
  2. الرائع في الشرائع (فقه)
  3. الواسطه
  4. الوسيلة الى نيل الفضيلة، كه در حدود هشت هزار سطر مى باشد.[۳]
  5. نهج العرفان الى هداية الايمان، بنابر نظر صاحب رياض.

گفتار صاحب رياض در مورد ابن حمزه

صاحب رياض در جلد پنجم كتاب خود در مورد او گويد: «شيخ بزرگوار امام عمادالدين ابوجعفر محمد بن على بن حمزة الطوسى المشهدى. فقيه بزرگوار و واعظ گرانمايه اى است. او كتابهايى دارد كه طبق نوشته منتجب الدين رازى از آنها: الوسيله - الواسطه - الرائع في الشرائع - المعجزات في مسائل الفقه مى باشد».[۴]

او سپس مى افزايد: «او مشهور به ابوجعفر متاخر مى باشد، گرچه برخى از بزرگان در كتاب خويش او را از شاگردان شيخ طوسى نام برده اند و كتاب «التنبه» را به او نسبت داده اند ولى به نظر اينجانب در صحت اين انتساب، نظر و ايراد وجود دارد. برخى از افاضل در مصنف كتاب الوسيله مرتكب اشتباه شده اند. شيخ نجيب الدين يحيى بن سعيد حلى در كتاب «نزهة الخاطر» آن را به شيخ ابوجعفر محمد بن على الطوسى نسبت داده است و گفته است او همان فردى است كه اصحاب ما اقوال او را در فقه نقل مى نمايند. نويسنده كتاب «اسرار الائمه» گفته است: «عمادالدين طوسى كتابى درباره معجزات ائمه و پيشوايان دارد». شايد مقصود او همين شخصيت مورد ترجمه ما باشد و شهيد ثانى در كتاب «الجمعه» كتابى به نام «نهج العرفان الى هداية الايمان» را به عمادالدين طبرسى نسبت داده است و از آن مطلبى نقل مى كند و ظاهر اين است كه طبرسى اشتباهى از قلم ناسخ باشد بلكه صحيح آن عمادالدين طوسى، همين شخصيت مورد ترجمه باشد، چون ما عمادالدين طبرسى سراغ نداريم».[۵]

صاحب رياض در پايان مى افزايد: «برخى كتاب الوسيله را از تاليفات ابى يعلى محمد بن الحسن داماد شيخ طوسى دانسته اند و آن هم اشتباه است، چون عماد طوسى متاخرتر از ابى يعلى است».[۶]


صاحب رياض در شرح حال او مى افزايد: «در تكميل تقسيمات برخى از فقها كه عبادات را پنج باب: نماز، زكات، روزه، حج و جهاد دانسته اند، شيخ ابوجعفر محمد بن على طوسى در كتاب «الوسيله» آن را ده باب شمرده است، به اين ترتيب: غسل جنابت، خمس، اعتكاف، عمره و رباط را بر آن پنج نوع اول افزوده است و شيخ ابو يعلى سلار آن را شش باب شمرده است، جهاد را از آن تقسيم حذف كرده و طهارت و اعتكاف را بر آن تقسيم نخست افزوده است و برخى از فقها مانند ابوالصلاح عبادات را ده نوع شمرده است، جهاد را از تقسيم اول حذف كرده است و به جاى آن وفاء به نذر و عهد و وعده و برهان، قسم و اداء امانت و خروج از وصايا و حقوق مردم را افزوده است».[۷]

از اين سخن منزلت و اعتبار علمى و اجتماعى او روشن مى گردد و هم رديف شمرده شدن او با فقهاء و پيشتازانى مانند سلار و ابوالصلاح حلبى كه هر دو از بزرگترين فقهاى نامدار دوره شيخ طوسى مى باشند، روشن مى گردد و تا حدودى هم عصر و نزديك به عهد بودن آنان نيز معلوم مى شود.

صاحب رياض در پايان گفتار خود، درباره او مى افزايد: «الثاقب في المناقب» او، كتاب بسيار جالب و منظم در نوع خود مى باشد. فضائل، كرامات، معجزات پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و پيشوايان معصوم علیهم السلام را در آن كتاب نقل كرده است و چون اين كتاب با توجه به نگارش آن در اختيار محمدون متاخر، (محمد فيض صاحب الوافى، محمدتقى مجلسى صاحب بحارالانوار و محمد حر عاملى صاحب الوسائل) نبوده است تا از آن مطالبى نقل نمايند و ما به عنوان يادگار و كسب ذخيره آخرت بخشى از آن كتاب را در روضات مى آوريم.

گفتار صاحب روضات در مورد ابن حمزه

دانشمند متتبع، مرحوم ميرزا محمدباقر موسوى خوانسارى در كتاب شريف روضات، شرح زندگى او را آورده و درباره او مى نويسد: «كتاب وسيله و واسطه كه هر دو از متون فقهى مى باشند، از تاليفات او هستند و خوشبختانه هر دو كتاب تاكنون باقى مانده اند و مورد استناد فقهاء ما مى باشند».

و مرحوم طبرسى نويسنده آن را به عنوان شيخ بزرگوار و امام علامه فقيه ناصرالشريعه، حجت الاسلام عمادالدين تعبير آورده است. باز او از كتاب «الثاقب في المناقب» او نام برده است و از نوشتار او معلوم مى گردد كه او در طبقه شاگردان شيخ الطائفه يا از شاگردان او دانسته است.[۸]


وفات او

سال دقیق رحلت او مشخص نیست و مدفنش در كربلا، در دروازه نجف، در محلى به نام «بستان» معروف و مزار است.

پانویس

  1. آشنايى با علوم اسلامى، مرتضی مطهری، ص 298./ دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل "ابن حمزه" از احمد پاکتچی
  2. آشنايى با علوم اسلامى، ص 298.
  3. ريحانة الادب،ج 4، ص 202. در جلد هفتم آن تعداد يازده نفر از كسانى را كه با عنوان ابن حمزه شهرت دارند معرفى شده اند، ص 552-480.
  4. رياض العلماء و حياض الفضلاء، ج 5، ص 123.
  5. مدرك سابق، همان صفحه.
  6. مدرك سابق، همان صفحه.
  7. روضات الجنات، ج 6، ص 268.
  8. روضات الجنات، ج6، ص263.


منابع

  • فقهای نامدار شیعه، عقیقی بخشایشی
  • دائره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل "ابن حمزه" از احمد پاکتچی