آیه 7 سوره یونس: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاة...» ایجاد کرد)
 
(تفسیر آیه)
سطر ۵۵: سطر ۵۵:
  
 
قطعاً آنان كه به ديدار ما (و دريافت نعمت‌هاى اخروى) اميد ندارند و (تنها) به زندگى دنيادل خوش كرده‌اند و به آن آرام گرفته وتكيه مى‌كنند و نيز كسانى كه از نشانه‌هاى (قدرت) ما غافلند.
 
قطعاً آنان كه به ديدار ما (و دريافت نعمت‌هاى اخروى) اميد ندارند و (تنها) به زندگى دنيادل خوش كرده‌اند و به آن آرام گرفته وتكيه مى‌كنند و نيز كسانى كه از نشانه‌هاى (قدرت) ما غافلند.
 +
 +
أُولئِكَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «8»
 +
 +
آنان به خاطر آنچه كه عمل مى‌كردند، جايگاهشان آتش است.
 +
 +
===نکته ها===
 +
 +
رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «مَن احبّ لقاء اللَّه احبّ اللَّهُ لقائه»، هر كس ديدار خدا را دوست بدارد، خداوند نيز ملاقات با او را دوست دارد. «1» و در آيه‌ى آخر سوره‌ى كهف مى‌خوانيم:
 +
 +
«فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً» معتقدان به قيامت و ديدار پروردگار، بايد عمل صالح انجام دهند.
 +
 +
===پیام ها===
 +
 +
1- اميد و يأس، در اصلاح و افساد انسان، نقش مؤثّرى دارد. «لا يَرْجُونَ لِقاءَنا»
 +
 +
2- انسان، هر چه بيشتر از قيامت غافل و مأيوس شود، دنياگراتر مى‌شود. پس معتقدان به قيامت نبايد دنياگرا باشند. «لا يَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا»
 +
 +
3- اطمينان واقعى تنها با ياد خداست و دنيا، آرام‌بخش كاذب آن هم براى غافلان است. «اطْمَأَنُّوا بِها ... غافِلُونَ‌»
 +
 +
«1». تفسير فرقان.
 +
 +
جلد 3 - صفحه 543
 +
 +
4- عوامل دوزخى شدن عبارت است از:
 +
 +
الف: انكار معاد و پاداشهاى اخروى. «لا يَرْجُونَ لِقاءَنا»
 +
 +
ب: راضى شدن به دنياى زودگذر. «رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا»
 +
 +
ج: غفلت از آيات الهى. «هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ»
 +
 +
د: عملكرد ناپسند. «بِما كانُوا يَكْسِبُونَ»
 +
 +
5- جهنّم، دست‌آورد خود انسان است. «بِما كانُوا يَكْسِبُونَ»
 
}}
 
}}
  
سطر ۶۴: سطر ۹۸:
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
  
 +
أُولئِكَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «8»
  
إِنَّ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ «7»
+
بعد از آن عاقبت اين جماعت را بيان فرمايد:
  
بعد از آن غافلين از ادلّه و مكذبين معاد را تهديد و توعيد مى‌فرمايد:
+
أُولئِكَ‌: آن جماعت غافلين و منهمكين، يا هر دو فرقه مذكوره. مَأْواهُمُ النَّارُ: جا و محل و مكان ايشان آتش جهنم است. بِما كانُوا يَكْسِبُونَ‌: به سبب آنچه بودند كه كسب مى‌كردند، يعنى مواظبت مى‌نمودند بر معاصى كه آن كفر و شرك و نفاق و ساير گناهان است.
  
إِنَّ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا: بدرستى كه آن كسانى كه اميد ندارند به ثواب و عقاب، و منكر دار آخرت و محل مجازات عمل و حشر و نشر مى‌باشند.
+
تنبيه- شخص عاقل بصير با اين همه تذكرات و زواجر، البته قدرى تأمل بنمايد كه اين همه تأكيدات و توعيدات، عبث و لغو نخواهد بود. بيهوده سخن به اين درازى نشود، و اين فكر او را بر آن دارد كه از غفلت، هشيار، و مركب شهوات و افسار خود را در ربقه طاعت و بندگى در آورد.
  
وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا: و خشنود شدند به زندگانى دنيا و پسنديدند آن را.
+
در نهج البلاغه‌ «1» ذيل خطبه‌اى حضرت امير المؤمنين عليه السّلام نصيحت مشفقانه فرمايد: و اعلموا ليس لهذا الجلد الرّقيق صبر على النّار فارحموا نفوسكم فانّكم قد جرّبتموها فى مصائب الدّنيا أ فرأيتم جزع احدكم من الشّوكة تصيبه و العثرة تدميه و الرّمضاء تحرقه فكيف اذا كان بين طابقين من نار ضجيع حجر و قرين شيطان.
  
وَ اطْمَأَنُّوا بِها: و اطمينان پيدا كردند و آرام گرفتند بدان، يعنى همت خود را بر لذات محسوسه و زخارف دنيه مقصور گردانيدند و از نعيم جنانى و لذات جاودانى غافل شدند، و بر وجهى در دنيا دلبستگى يافتند كه گوئيا هرگز ايشان را از آنجا رحلت و انتقال نخواهد بود، و ندانستند كه لحظه به لحظه پشت به دنيا و رو به آخرت و مرگ روند. وَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ‌: و آنانكه، ايشان از آيات كتاب ما يا دلايل صنع ما غافل و بيخبرند به جهت فرط انهماك آنها در آنچه ضد آيات است.
+
يعنى: بدانيد بتحقيق نيست براى اين پوست نازك، صبر بر آتش جهنم، پس رحم كنيد نفوس خود را، زيرا اگر شما آزمايش شويد به مصائب دنيا، فرياد
  
نكته- بدانكه عطف يا به جهت تغاير وصفين، و تنبيه بر آنكه وعيد متوجّه است بر كسى كه بكلّى غفلت از آيات، و منهمك در شهوات، بطورى كه اصلا
+
«1» نهج البلاغه فيض خطبه 182 ص 603.
  
«1» منهج ج 4 ص 355.
+
ج5، ص 266
  
ج5، ص 265
+
يكى از شما بلند شود از اصابه خارى يا زخم نيزه و يا گرمى ريگستانى؛ در اين صورت چگونه باشد حال و ناله شخص بين دو طبقه آتش ناله سنگ و قرين شيطان، آيا مى‌دانيد كه وقتى مالك خازن جهنم غضب كند به آتش، مى‌شكند بعض آن را به بعضى به سبب شدت غضبش، و هرگاه زجر نمايد آن را مى‌جهد از درهاى جهنم فريادى از زجر آن «نعوذ باللّه من غضبه».
 
 
آخرت در خاطر او خطور نمى‌كند؛ و يا به جهت تغاير فريقين. كه مراد به اول، منكر بعث و كسى كه نظر او مقصود بر زخارف دنيا باشد، و به ثانى، شاغل به حب عاجل از تأمل در آجل.
 
  
  
سطر ۱۰۵: سطر ۱۳۸:
 
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
 
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
إِن‌َّ الَّذِين‌َ لا يَرجُون‌َ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالحَياةِ الدُّنيا وَ اطمَأَنُّوا بِها وَ الَّذِين‌َ هُم‌ عَن‌ آياتِنا غافِلُون‌َ «7»
+
أُولئِك‌َ مَأواهُم‌ُ النّارُ بِما كانُوا يَكسِبُون‌َ «8»
 
 
محققا كساني‌ ‌که‌ معتقد بقيامت‌ نيستند و اميد بملاقات‌ ‌ما ندارند و فقط خوشنود بهمين‌ زندگاني‌ دنيوي‌ هستند و اطمينان‌ و دلبستگي‌ بدنيا دارند و كساني‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌از‌ آيات‌ ‌ما غافل‌ هستند، خبر ان‌ّ ‌در‌ ‌آيه‌ ‌بعد‌ ميآيد.
 
 
 
إِن‌َّ الَّذِين‌َ لا يَرجُون‌َ لِقاءَنا فقط طبيعي‌ ‌که‌ منكر مبدء و معاد هستند و ‌غير‌ ‌اينکه‌ عالم‌ عالمي‌ قائل‌ نيستند و ميگويند إِن‌ هِي‌َ إِلّا حَياتُنَا الدُّنيا نَمُوت‌ُ وَ نَحيا وَ ما نَحن‌ُ بِمَبعُوثِين‌َ مؤمنون‌ ‌آيه‌ 39، و نيز ميگويند ما هِي‌َ إِلّا حَياتُنَا الدُّنيا نَمُوت‌ُ وَ نَحيا وَ ما يُهلِكُنا إِلَّا الدَّهرُ جاثيه‌ ‌آيه‌ 23، و اكثر اهل‌ دنيا امروز داراي‌ ‌اينکه‌ مسلك‌ هستند.
 
 
 
وَ رَضُوا بِالحَياةِ الدُّنيا و دل‌ خوش‌ داشتند بهمين‌ چهار روزه‌ و تمام‌ فكر و هم‌ّ ‌آنها‌ جمع‌ آوري‌ مال‌ و رياست‌ و سلطنت‌ و عزت‌ ‌اينکه‌ عالم‌ ‌است‌ ‌تا‌ بروند بكره‌
 
  
جلد 9 - صفحه 351
+
خبر ان‌ّ ‌است‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ دو دسته‌ جايگاه‌ ‌آنها‌ آتش‌ ‌است‌ بسبب‌ آنچه‌ ‌براي‌ ‌خود‌ كسب‌ و تحصيل‌ ميكنند.
  
ماه‌ و مريخ‌ وَ اطمَأَنُّوا بِها تصور ميكنند هميشه‌ ‌در‌ دنيا هستند و ‌براي‌ ‌آنها‌ پايدار ‌است‌ ‌با‌ اينكه‌ ‌هر‌ روز انقلابات‌ دنيا ‌را‌ مشاهده‌ ميكنند.
+
أُولئِك‌َ اسم‌ اشاره‌ ‌است‌ بجميع‌ كفار ‌از‌ طبيعي‌ و كساني‌ ‌که‌ ايمان‌ نياوردند و پشت‌ پا بدين‌ و شريعت‌ و احكام‌ زدند و ‌اينکه‌ همه‌ معجزات‌ و آيات‌ الهيه‌ ‌را‌ دور انداختند مَأواهُم‌ُ النّارُ جهنم‌ جايگاه‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌که‌ بدون‌ حساب‌ داخل‌ آتش‌ ميشوند و ‌اينکه‌ نه‌ ‌از‌ راه‌ ظلم‌ بآنها ‌است‌ زيرا خداوند إِن‌َّ اللّه‌َ لا يَظلِم‌ُ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ نساء ‌آيه‌ 44، بلكه‌ بِما كانُوا يَكسِبُون‌َ باء سببيه‌ ‌است‌ ‌که‌ علت‌ دخول‌ نار آنچه‌ ‌از‌ اعمال‌ سيّئه‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌آنها‌ صادر ‌شده‌ ‌از‌ انكار وجود حق‌ ‌که‌ (اول‌ الدين‌ معرفة اللّه‌) ‌است‌ و تكذيب‌ انبياء و ظلم‌ و اذيتها و ترك‌ كليه‌ واجبات‌ و ارتكاب‌ جميع‌ محرمات‌ و بالجمله‌ ‌هر‌ يك‌ يك‌ ‌آنها‌ عذاب‌ مخصوص‌ دارد (اللهم‌ّ ثبّتنا ‌علي‌ دينك‌ القويم‌ و اغفر ذنوبنا و احشرنا ‌مع‌ اوليائك‌ بجاه‌ ‌محمّد‌ و آله‌ صل‌ّ ‌علي‌ ‌محمّد‌ و آله‌ الطاهرين‌).
  
وَ الَّذِين‌َ هُم‌ عَن‌ آياتِنا غافِلُون‌َ دسته‌ دوم‌ طبيعي‌ نيست‌ بخدايي‌ ‌را‌ و ديني‌ ‌را‌ معتقد ‌است‌ لكن‌ حب‌ّ دنيا چشمهاي‌ ‌آنها‌ ‌را‌ كور كرده‌ و گوشهاي‌ ‌آنها‌ ‌را‌ كر و بكلي‌ غافل‌ شدند و اصلا توجهي‌ بآيات‌ الهي‌ ندارند و گوش‌ ‌آنها‌ بدهكار بدين‌ و شريعت‌ و روز جزاء و سعادت‌ و شقاوت‌ نيست‌ اينها ‌هم‌ ‌در‌ قطار دسته‌ اول‌ هستند
+
352
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۱۲۶: سطر ۱۵۳:
 
]
 
]
  
(آیه 7)- بهشتیان و دوزخیان: از این آیه به بعد نیز شرحی پیرامون معاد و سرنوشت مردم در جهان دیگر آمده است.
+
(آیه 8)- «این هر دو گروه جایگاهشان آتش است، به خاطر اعمالی که انجام می‌دهند» (أُولئِکَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ).
  
نخست می‌فرماید: «کسانی که امید لقای ما را ندارند و به رستاخیز معتقد نیستند و به همین دلیل تنها به زندگی دنیا خشنودند و به آن اطمینان می‌کنند ...» (إِنَّ الَّذِینَ لا یَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اطْمَأَنُّوا بِها).
+
در حقیقت نتیجه مستقیم عدم ایمان به معاد همان دلبستگی به این زندگی محدود و مقامهای مادی و اطمینان و اتکاء به آن است.
  
«و همچنین آنها که از آیات ما غافلند و در آنها اندیشه نمی‌کنند» تا قلبی بیدار و دلی مملو از احساس مسؤولیت پیدا کنند ... (وَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ آیاتِنا غافِلُونَ).
+
همچنین غفلت از آیات الهی، سر چشمه بیگانگی از خدا، و بیگانگی از خدا سر چشمه عدم احساس مسؤولیت، و آلودگی به ظلم و فساد و گناه است، و سر انجام آن چیزی جز آتش نمی‌تواند باشد.
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۱۳۸: سطر ۱۶۵:
  
 
==تفسیر های فارسی==
 
==تفسیر های فارسی==
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=10 |آیه=7}}===
+
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=10 |آیه=8}}===
==={{تفسیر خسروی|سوره=10 |آیه=7}}===
+
==={{تفسیر خسروی|سوره=10 |آیه=8}}===
==={{تفسیر عاملی|سوره=10 |آیه=7}}===
+
==={{تفسیر عاملی|سوره=10 |آیه=8}}===
==={{تفسیر جامع|سوره=10 |آیه=7}}===
+
==={{تفسیر جامع|سوره=10 |آیه=8}}===
  
 
==تفسیر های عربی==
 
==تفسیر های عربی==
==={{تفسیر المیزان|سوره=10 |آیه=7}}===
+
==={{تفسیر المیزان|سوره=10 |آیه=8}}===
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=10 |آیه=7}}===
+
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=10 |آیه=8}}===
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=10 |آیه=7}}===
+
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=10 |آیه=8}}===
==={{تفسیر الصافی|سوره=10 |آیه=7}}===
+
==={{تفسیر الصافی|سوره=10 |آیه=8}}===
==={{تفسیر الکاشف|سوره=10 |آیه=7}}===
+
==={{تفسیر الکاشف|سوره=10 |آیه=8}}===
 
</tabber>
 
</tabber>
  

نسخهٔ ‏۸ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۲۱

مشاهده آیه در سوره

إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنَا غَافِلُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<6 آیه 7 سوره یونس 8>>
سوره : سوره یونس (10)
جزء : 11
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

البته آنهایی که به لقاء ما دل نسبته و امیدوار نیستند و به زندگی پست دنیا دلخوش و دلبسته‌اند و آنهایی که از آیات و نشانه‌های ما غافلند.

مسلماً کسانی که دیدارِ [قیامتِ] ما [و محاسبه شدن اعمالشان] را امید ندارند و به زندگی دنیا خشنود شده اند و به آن آرام یافته اند و آنانکه از آیات ما بی خبرند.

كسانى كه اميد به ديدار ما ندارند، و به زندگى دنيا دل خوش كرده و بدان اطمينان يافته‌اند، و كسانى كه از آيات ما غافلند،

كسانى كه به ديدار ما اميد ندارند و به زندگى دنيوى خشنود شده و بدان آرامش يافته‌اند، و آنان كه از آيات ما بى‌خبرند،

آنها که ایمان به ملاقات ما (و روز رستاخیز) ندارند، و به زندگی دنیا خشنود شدند و بر آن تکیه کردند، و آنها که از آیات ما غافلند،

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Indeed those who do not expect to encounter Us and who are pleased with the life of this world and satisfied with it, and those who are oblivious of Our signs

Surely those who do not hope in Our meeting and are pleased with this world's life and are content with it, and those who are heedless of Our communications:

Lo! those who expect not the meeting with Us but desire the life of the world and feel secure therein, and those who are neglectful of Our revelations,

Those who rest not their hope on their meeting with Us, but are pleased and satisfied with the life of the present, and those who heed not Our Signs,-

معانی کلمات آیه

«لایَرْجُونَ»: نمی‌خواهند. انتظار نمی‌کشند. «إطْمَأَنُّوا بِهَا»: بدان دل بسته‌اند. بدان آرام گرفته‌اند.

نزول

این آیه درباره منکرین بعث و نشور نازل گردید است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ «7»

قطعاً آنان كه به ديدار ما (و دريافت نعمت‌هاى اخروى) اميد ندارند و (تنها) به زندگى دنيادل خوش كرده‌اند و به آن آرام گرفته وتكيه مى‌كنند و نيز كسانى كه از نشانه‌هاى (قدرت) ما غافلند.

أُولئِكَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «8»

آنان به خاطر آنچه كه عمل مى‌كردند، جايگاهشان آتش است.

نکته ها

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: «مَن احبّ لقاء اللَّه احبّ اللَّهُ لقائه»، هر كس ديدار خدا را دوست بدارد، خداوند نيز ملاقات با او را دوست دارد. «1» و در آيه‌ى آخر سوره‌ى كهف مى‌خوانيم:

«فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً» معتقدان به قيامت و ديدار پروردگار، بايد عمل صالح انجام دهند.

پیام ها

1- اميد و يأس، در اصلاح و افساد انسان، نقش مؤثّرى دارد. «لا يَرْجُونَ لِقاءَنا»

2- انسان، هر چه بيشتر از قيامت غافل و مأيوس شود، دنياگراتر مى‌شود. پس معتقدان به قيامت نبايد دنياگرا باشند. «لا يَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا»

3- اطمينان واقعى تنها با ياد خداست و دنيا، آرام‌بخش كاذب آن هم براى غافلان است. «اطْمَأَنُّوا بِها ... غافِلُونَ‌»

«1». تفسير فرقان.

جلد 3 - صفحه 543

4- عوامل دوزخى شدن عبارت است از:

الف: انكار معاد و پاداشهاى اخروى. «لا يَرْجُونَ لِقاءَنا»

ب: راضى شدن به دنياى زودگذر. «رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا»

ج: غفلت از آيات الهى. «هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ»

د: عملكرد ناپسند. «بِما كانُوا يَكْسِبُونَ»

5- جهنّم، دست‌آورد خود انسان است. «بِما كانُوا يَكْسِبُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)


أُولئِكَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «8»

بعد از آن عاقبت اين جماعت را بيان فرمايد:

أُولئِكَ‌: آن جماعت غافلين و منهمكين، يا هر دو فرقه مذكوره. مَأْواهُمُ النَّارُ: جا و محل و مكان ايشان آتش جهنم است. بِما كانُوا يَكْسِبُونَ‌: به سبب آنچه بودند كه كسب مى‌كردند، يعنى مواظبت مى‌نمودند بر معاصى كه آن كفر و شرك و نفاق و ساير گناهان است.

تنبيه- شخص عاقل بصير با اين همه تذكرات و زواجر، البته قدرى تأمل بنمايد كه اين همه تأكيدات و توعيدات، عبث و لغو نخواهد بود. بيهوده سخن به اين درازى نشود، و اين فكر او را بر آن دارد كه از غفلت، هشيار، و مركب شهوات و افسار خود را در ربقه طاعت و بندگى در آورد.

در نهج البلاغه‌ «1» ذيل خطبه‌اى حضرت امير المؤمنين عليه السّلام نصيحت مشفقانه فرمايد: و اعلموا ليس لهذا الجلد الرّقيق صبر على النّار فارحموا نفوسكم فانّكم قد جرّبتموها فى مصائب الدّنيا أ فرأيتم جزع احدكم من الشّوكة تصيبه و العثرة تدميه و الرّمضاء تحرقه فكيف اذا كان بين طابقين من نار ضجيع حجر و قرين شيطان.

يعنى: بدانيد بتحقيق نيست براى اين پوست نازك، صبر بر آتش جهنم، پس رحم كنيد نفوس خود را، زيرا اگر شما آزمايش شويد به مصائب دنيا، فرياد

«1» نهج البلاغه فيض خطبه 182 ص 603.

ج5، ص 266

يكى از شما بلند شود از اصابه خارى يا زخم نيزه و يا گرمى ريگستانى؛ در اين صورت چگونه باشد حال و ناله شخص بين دو طبقه آتش ناله سنگ و قرين شيطان، آيا مى‌دانيد كه وقتى مالك خازن جهنم غضب كند به آتش، مى‌شكند بعض آن را به بعضى به سبب شدت غضبش، و هرگاه زجر نمايد آن را مى‌جهد از درهاى جهنم فريادى از زجر آن «نعوذ باللّه من غضبه».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَياةِ الدُّنْيا وَ اطْمَأَنُّوا بِها وَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ آياتِنا غافِلُونَ «7» أُولئِكَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ «8»

ترجمه‌

همانا آنانكه اميد ندارند ملاقات ما را و خوشنود شدند بزندگانى دنيا و دلگرم شدند بآن و آنانكه آنها از آيتهاى ما بيخبرانند

آنگروه جايگاهشان آتش است براى آنچه بودند كه كسب ميكردند.

تفسير

گفته‌اند ملاقات خداوند چون محال است مراد ملاقات رحمت او است و براى تعظيم اضافه بحق شده است و بنظر حقير ملاقات خداوند بديده سر محال است ولى بديده دل ممكن است براى اولياء در اين عالم و براى همه در عالم شهود كه علائق جسمانى مقطوع است در هر حال مراد كسانى هستند كه اعتقاد بمبدء و معاد ندارند و مأيوس از رحمت حقّند و خوفى از عذاب قبر و عالم برزخ و قيامت كبرى در دل آنها نيست اين قبيل اشخاص تمام همّشان مصروف بتعمير اين سراى ظلمانى است و فكر آخرت نيستند و دلخوش و سر گرم باين عالمند و غافلند از اينكه تا چشم بر هم بگذارند اين نشئه تمام ميشود و بايد به نشئه ديگر منتقل شوند دست خالى با روى سياه و حال تباه و اين حال در نتيجه اعراض از ذكر و آيات الهى براى بشر روى ميدهد چنانچه براى كفّار روى داده و براى مسلمانان مقلّد آنها هم در اثر تقليد حاصل است لذا جايگاه آنها در دنيا و آخرت در آتش است امّا در دنيا براى آنكه هر چه سعى ميكنند بمقصود خودشان كه خوشى و راحت است نائل نميشوند ناچار ميسوزند و ميسازند و امّا در آخرت براى آنكه نتيجه اين اعمال بادلّه قطعيّه و وعده الهيّه خلود در آتش است كه ظاهر از آيه دوّم است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أُولئِك‌َ مَأواهُم‌ُ النّارُ بِما كانُوا يَكسِبُون‌َ «8»

خبر ان‌ّ ‌است‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ دو دسته‌ جايگاه‌ ‌آنها‌ آتش‌ ‌است‌ بسبب‌ آنچه‌ ‌براي‌ ‌خود‌ كسب‌ و تحصيل‌ ميكنند.

أُولئِك‌َ اسم‌ اشاره‌ ‌است‌ بجميع‌ كفار ‌از‌ طبيعي‌ و كساني‌ ‌که‌ ايمان‌ نياوردند و پشت‌ پا بدين‌ و شريعت‌ و احكام‌ زدند و ‌اينکه‌ همه‌ معجزات‌ و آيات‌ الهيه‌ ‌را‌ دور انداختند مَأواهُم‌ُ النّارُ جهنم‌ جايگاه‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌که‌ بدون‌ حساب‌ داخل‌ آتش‌ ميشوند و ‌اينکه‌ نه‌ ‌از‌ راه‌ ظلم‌ بآنها ‌است‌ زيرا خداوند إِن‌َّ اللّه‌َ لا يَظلِم‌ُ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ نساء ‌آيه‌ 44، بلكه‌ بِما كانُوا يَكسِبُون‌َ باء سببيه‌ ‌است‌ ‌که‌ علت‌ دخول‌ نار آنچه‌ ‌از‌ اعمال‌ سيّئه‌ ‌که‌ ‌از‌ ‌آنها‌ صادر ‌شده‌ ‌از‌ انكار وجود حق‌ ‌که‌ (اول‌ الدين‌ معرفة اللّه‌) ‌است‌ و تكذيب‌ انبياء و ظلم‌ و اذيتها و ترك‌ كليه‌ واجبات‌ و ارتكاب‌ جميع‌ محرمات‌ و بالجمله‌ ‌هر‌ يك‌ يك‌ ‌آنها‌ عذاب‌ مخصوص‌ دارد (اللهم‌ّ ثبّتنا ‌علي‌ دينك‌ القويم‌ و اغفر ذنوبنا و احشرنا ‌مع‌ اوليائك‌ بجاه‌ ‌محمّد‌ و آله‌ صل‌ّ ‌علي‌ ‌محمّد‌ و آله‌ الطاهرين‌).

352

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 8)- «این هر دو گروه جایگاهشان آتش است، به خاطر اعمالی که انجام می‌دهند» (أُولئِکَ مَأْواهُمُ النَّارُ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ).

در حقیقت نتیجه مستقیم عدم ایمان به معاد همان دلبستگی به این زندگی محدود و مقامهای مادی و اطمینان و اتکاء به آن است.

همچنین غفلت از آیات الهی، سر چشمه بیگانگی از خدا، و بیگانگی از خدا سر چشمه عدم احساس مسؤولیت، و آلودگی به ظلم و فساد و گناه است، و سر انجام آن چیزی جز آتش نمی‌تواند باشد.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر کشف الاسرار.

منابع