آیه 62 سوره انعام

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۳۷ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (تفسیر آیه)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ ۚ أَلَا لَهُ الْحُكْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<61 آیه 62 سوره انعام 63>>
سوره : سوره انعام (6)
جزء : 7
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

سپس به سوی خدای عالم که به حقیقت مولای بندگان است بازگردانده می‌شوند. آگاه باشید حکم (خلق) با خداست و او زودترین حسابرسان است.

سپس [همه] به سوی خدا، سرپرست و مولای به حقّشان بازگردانده می شوند. آگاه باشید! [که در آن روز] فرمانروایی و حکومت مطلق فقط ویژه اوست؛ و او سریع ترین حساب گران است.

آنگاه به سوى خداوند -مولاى بحقشان- برگردانيده شوند. آگاه باشيد كه داورى از آن اوست، و او سريعترين حسابرسان است.

سپس به نزد خدا، مولاى حقيقى خويش بازگردانيده شوند. بدان كه حكم حكم اوست و او سريع‌ترين حسابگران است.

سپس (تمام بندگان) به سوی خدا، که مولای حقیقی آنهاست، بازمی‌گردند. بدانید که حکم و داوری، مخصوص اوست؛ و او، سریعترین حسابگران است!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Then they are returned to Allah, their real master. Look! All judgement belongs to Him, and He is the swiftest of reckoners.

Then are they sent back to Allah, their Master, the True one; now surely His is the judgment and He is swiftest in taking account.

Then are they restored unto Allah, their Lord, the Just. Surely His is the judgment. And He is the most swift of reckoners.

Then are men returned unto Allah, their protector, the (only) reality: Is not His the command? and He is the swiftest in taking account.

معانی کلمات آیه

موليهم: مولى: سرپرست و يار و ياور.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ أَلا لَهُ الْحُكْمُ وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحاسِبِينَ «62»

سپس مردم به سوى خداوند، مولاى حقّشان بازگردانده مى‌شوند، آگاه باشيد كه دادرسى و داورى تنها از آنِ خداوند است و او سريع‌ترين حسابرسان است.

نکته ها

در روايات آمده است كه خداوند، حساب بندگانش را به اندازه‌ى دوشيدن شير يك گوسفند

جلد 2 - صفحه 478

و در زمانى بسيار كوتاه، انجام مى‌دهد. «1»

از امام على عليه السلام سؤال شد: «كيف يُحاسِبُ اللّه الخلقَ على كثرتهم؟ فقال: كما يَرزقُهم على كثرتهم. فقيل: كيف يُحاسِبهم و لايرونه؟ فقال: كما يَرزقهم و لايرونه» «2» چگونه خداوند با وجود مخلوق‌هاى زياد به حساب آنان رسيدگى مى‌كند؟ حضرت فرمودند: همان گونه كه آنان را روزى مى‌دهد. سؤال شد: چگونه حسابرسى مى‌كند در حالى كه او را نمى‌بينند؟ فرمودند: همان گونه كه روزى‌شان مى‌دهد، ولى او را نمى‌بينند.

سؤال: با اين همه آيات وروايات بر حسابرسى سريع الهى، پس طولانى بودن روز قيامت براى چيست؟

پاسخ: بلندى روز قيامت، نوعى عقوبت است، نه به خاطر فشار كار و ناتوانى از محاسبه‌ى سريع. «3» (بشر كه مخلوق الهى است، در دنياى امروز به وسيله‌ى كامپيوتر، در كمتر از يك دقيقه بزرگ‌ترين محاسبات را انجام داده و مثلا انبارها و كالاهاى آن و امور مالى مربوط به آن را بررسى و محاسبه مى‌كند).

پیام ها

1- بازگشت همه به سوى خداست و او يگانه قاضى قيامت است. رُدُّوا إِلَى اللَّهِ‌ ... لَهُ الْحُكْمُ‌

2- مولاى حقيقى كسى است كه آفريدن، نظارت كردن، خواب و بيدارى، مرگ و بعثت، داورى و حسابرسى به دست او باشد، «إِلَى اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ»

3- همه‌ى مولاها يا باطلند، يا مجازى، مولاى حقيقى تنها خداوند است. «اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ» و ولايت انبيا و اوليا، پرتوى از ولايت الهى است.

4- سرعت حسابرسى خداوند، از هر نوع و هر وسيله‌ى حسابرسى سريعتر است. «وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحاسِبِينَ»


«1». تفاسير مجمع‌البيان و نورالثقلين.

«2». نهج‌البلاغه، كلام 300.

«3». تفسير اطيب‌البيان.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌2، ص: 479

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ أَلا لَهُ الْحُكْمُ وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحاسِبِينَ (62)

ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ‌: پس بازگردانيده شوند مردمان بعد از موت به حكم و جزاى خدائى كه‌ مَوْلاهُمُ الْحَقِ‌: مولى و متولى امور ايشان است به حق و حقيقت حق، كه حكم نفرمايد مگر به حق و صواب، يا ثابت الذات و باقى است و فناء به ساحت جلالش راه ندارد أَلا لَهُ الْحُكْمُ‌: بدانيد مر ذات سبحانى راست خاصه‌

«1» منهج الصادقين، جلد 3، صفحه 389- بحار الانوار، جلد 18، صفحه 322 (با اندكى تفاوت)

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 294

حكم در آن روز كه هيچ حاكمى را مجال حكم نباشد وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحاسِبِينَ‌: و او است سريعترين حساب‌كنندگان.

در روايت صحيحه است‌ «1» كه حق تعالى مقدار دوشيدن گوسفندى، حساب همه شما مكلفان را فرمايد با وجود كثرت جن و انس و بسيارى اعمال آنها بر وجهى كه حسابى او را از حساب ديگر باز ندارد، و اين دليل است بر كمال قدرت و علم او.

تنبيه- طول موقف با محاسبه در آن واحد، براى آن است كه گرچه حساب تمام خلايق به مقدار قليلى شود، لكن بنده بايد جواب مكتسبات اعمال خود را دهد، لذا مدت متمادى متحير، و عرق خجالت تا سينه او را فرا گيرد، پس مؤمن متقى به فرمايش «حاسبوا قبل ان تحاسبوا» «2» عمل نموده، محاسبه نفس خود را در دنيا كرده، به تدارك آن مقدم و بقيه عمر را سعى در طاعات بنمايد.

موعظه- اى عزيز عمر را اعتبارى نيست و ايام حيات را بقائى نه. دنيا گذشتى و چشم خواهش به خاك انباشتى است، از خواب غفلت برخيز و براى عاقبت خود فكرى كن. تا كى وزر وبال كنى و چون شمع خود را براى ديگران سوزى. سعى بيهوده تا چند، مگر ديده‌ات بيوفائى دنيا نديده، و گوشت حساب مؤاخذه قيامت نشنيده؛ زنهار زنهار، غافل از گرگ اجل مباش. ناگهان بانگى برآمد، خواجه مرد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللَّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ أَلا لَهُ الْحُكْمُ وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحاسِبِينَ (62)

ترجمه‌

پس بازگردانيده شوند بسوى صاحب اختيارشان كه حق است آگاه باشيد مر او را است حكم و او است زودترين حساب كنندگان.

تفسير

در روز قيامت بازگشت خلق بحكم و جزاء صاحب اختيار على الاطلاقى است كه او ثابت و عدل و بر حق است و حكم نمى‌كند مگر بحق و كسى غير از او در آن روز حاكم نيست و او بمقدار يك چشم بهم زدن از حساب خلق اوّلين و آخرين فارغ ميشود چنانچه در سوره بقره گذشت و در اعتقادات است كه خداوند خطاب ميفرمايد خلق اولين و آخرين را در موقع حساب روز قيامت بيك مخاطبه بطوريكه هر مخاطبى خطاب خود را ميشنود و منحصر بخود مى‌پندارد و خطاب غير را نمى‌شنود و بازنميدارد خداوند را هيچ مخاطبه از مخاطبه ديگر و فارغ مى‌شود از حساب تمام خلق در مقدار نيم ساعت از ساعات دنيا حقير عرض مى‌كنم مراد از ساعت شصت دقيقه نيست بلكه معنى ساعت پاره از زمان است و براى تقريب بذهن عامّه تحديد شده است و با چشم بهم زدن منافات ندارد.

جلد 2 صفحه 331

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


ثُم‌َّ رُدُّوا إِلَي‌ اللّه‌ِ مَولاهُم‌ُ الحَق‌ِّ أَلا لَه‌ُ الحُكم‌ُ وَ هُوَ أَسرَع‌ُ الحاسِبِين‌َ (62)

‌پس‌ ملائكه‌ قابض‌ ارواح‌ ردّ ميكنند ‌آنها‌ ‌را‌ بسوي‌ خداوند مولا و صاحب‌ اختيار ‌آنها‌ ‌که‌ حق‌ تبارك‌ و ‌تعالي‌ ‌باشد‌ آگاه‌ باشيد ‌که‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌او‌ تبارك‌ و ‌تعالي‌ حكم‌ ‌است‌ و ‌او‌ سريع‌ترين‌ حساب‌كنندگان‌ ‌است‌.

ثُم‌َّ رُدُّوا ردّوا فعل‌ مجهول‌ ‌است‌ ‌يعني‌ برگردانيده‌ ميشوند و فاعل‌ ردّوا ملائكه‌ ‌که‌ موكّل‌ قبض‌ روح‌ بودند هستند و ‌اينکه‌ جمله‌ منافات‌ ندارد ‌که‌ ارواح‌ ‌پس‌ ‌از‌ مردن‌ تعلق‌ ميگيرد بقالب‌ مثالي‌ ‌که‌ صور برزخيه‌ باشند ‌که‌ واسطه‌ ‌بين‌ صور جسمانيه‌ دنيويه‌ و صور جسمانيه‌ اخرويه‌ هستند ‌که‌ صورت‌ بلاماده‌ باشند و ‌در‌ لسان‌ حكماء تعبير بمثل‌ افلاطونيه‌ ميكنند زيرا ‌در‌ عالم‌ برزخ‌ ‌اينکه‌ ارواح‌ متعلقه‌ باين‌ صور سپرده‌ بهمان‌ ملائكه‌ قابضين‌ ارواح‌ هستند و اينها دو دسته‌اند ملائكه‌ رحمت‌ ‌که‌ ارواح‌

جلد 7 - صفحه 97

مؤمنين‌ و صلحاء بآنها سپرده‌ شود و ‌در‌ بهشت‌ عالم‌ برزخ‌ متنعم‌ بنعم‌ برزخيه‌ هستند و ملائكه‌ عذاب‌ ‌که‌ ارواح‌ كفار و فسّاق‌ بآنها سپرده‌ ‌شده‌ و ‌در‌ جهنم‌ عالم‌ برزخ‌ معذّب‌ بعذابهاي‌ برزخيه‌اند و ممكن‌ ‌است‌ دسته‌ سوم‌ باشند ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ مهمل‌ گذارند مثل‌ قصّار ‌از‌ كفار و مجانين‌ و اطفال‌ كفار و معناي‌ ردّ ‌الي‌ اللّه‌ همان‌ معناي‌ إِنّا إِلَيه‌ِ راجِعُون‌َ ‌است‌ ‌يعني‌ سلب‌ كليه‌ حيثيات‌ و اختيارات‌ ‌از‌ كليه‌ ميشود و فقط حكم‌ حكم‌ الهي‌ ‌است‌ لِمَن‌ِ المُلك‌ُ اليَوم‌َ لِلّه‌ِ الواحِدِ القَهّارِ مؤمن‌ ‌آيه‌ 16.

مَولاهُم‌ُ الحَق‌ِّ ولايت‌ كليه‌ ذاتيه‌ اختصاص‌ باو دارد و احدي‌ ‌بر‌ احدي‌ روز قيامت‌ ولايت‌ ندارد بلي‌ مانعي‌ ندارد ‌که‌ خداوند اختيارات‌ تامه‌ دهد ببعض‌ مقربان‌ درگاهش‌ مثل‌ اختيار بمالك‌ خازن‌ جهنم‌ و رضوان‌ خازن‌ جنّت‌ و مثل‌ اختيار كليه‌ اهل‌ جنّت‌ و نار بمحمد و آل‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌که‌ عبارت‌ ‌از‌ مقام‌ محمود ‌است‌ و يكي‌ ‌از‌ شئون‌ مقام‌ محمود مقام‌ شفاعت‌ و خصومت‌ ‌است‌ لذا يكي‌ ‌از‌ القاب‌ امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ قسيم‌ الجنة و النار ‌است‌

(و اياب‌ الخلق‌ اليكم‌ و حسابهم‌ عليكم‌)

زيارت‌ جامعه‌، و حق‌ّ يكي‌ ‌از‌ اسامي‌ الهيست‌ ‌که‌ گفتند ‌از‌ ‌براي‌ خداوند سه‌ اسم‌ ‌است‌: اللّه‌ اشاره‌ بذات‌ مستجمع‌ جميع‌ كمالات‌ و منزه‌ ‌از‌ جميع‌ عيوب‌ و نواقص‌. و ‌هو‌ اشاره‌ بمقام‌ غيب‌ الغيوبي‌. و حق‌ اشاره‌ بمقام‌ واجب‌ الوجودي‌. و بقيه‌ اسماء اسماء صفات‌ و افعال‌ ‌است‌، و تعبير بحق‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ جمله‌ شايد اشاره‌ باين‌ ‌باشد‌ ‌که‌ بحق‌ حكم‌ ميفرمايد چيزي‌ ‌از‌ تفضلات‌ ‌خود‌ ‌در‌ حق‌ مطيع‌ كسر نميگذارد و چيزي‌ زائد ‌بر‌ استحقاق‌ ‌در‌ حق‌ عاصي‌ عذاب‌ نميكند و بمقدار ذره‌ ظلم‌ باحدي‌ روا ندارد إِن‌َّ اللّه‌َ لا يَظلِم‌ُ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ نساء ‌آيه‌ 44.

أَلا لَه‌ُ الحُكم‌ُ احدي‌ نسبت‌ باحدي‌ حكومت‌ ندارد حاكم‌ ‌در‌ قيامت‌ ‌خدا‌ ‌است‌ و بس‌ اختصاص‌ بذات‌ مقدس‌ ‌او‌ دارد وَ هُوَ أَسرَع‌ُ الحاسِبِين‌َ

(‌لا‌ يشغله‌ شأن‌ ‌عن‌ شأن‌)

همان‌ نحوي‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ واحد روزي‌ بتمام‌ مرزوقين‌ ميرساند و حيات‌ بجميع‌

جلد 7 - صفحه 98

موجودات‌ ميبخشد ‌در‌ ‌آن‌ واحد بحساب‌ جميع‌ رسيدگي‌ ميفرمايد و طول‌ قيامت‌ نه‌ ‌براي‌ حساب‌ ‌است‌ بلكه‌ يك‌ نوع‌ عقوبت‌ ‌است‌ ‌که‌ فرمودند

(للقيمة خمسين‌ موقفا كل‌ّ موقف‌ مقام‌ الف‌ سنة ثم‌ّ تلا ‌هذه‌ الاية الشريفة فِي‌ يَوم‌ٍ كان‌َ مِقدارُه‌ُ خَمسِين‌َ أَلف‌َ سَنَةٍ

)

منسوب‌ بحضرت‌ صادق‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع