آیه 61 سوره یونس: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(معانی کلمات آیه)
(معانی کلمات آیه)
 
سطر ۴۱: سطر ۴۱:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
شأن: شأن، كار، حال. جمع آن ، شئون است.
+
شأن: شأن، كار، حال. جمع آن، شئون است.
  
شهودا: آن ، جمع شاهد به معنى ناظر و حاضر است.
+
شهودا: آن، جمع شاهد به معنى ناظر و حاضر است.
  
تفيضون: فيض: پر شدن. جارى شدن. افاضه: داخل شدن بر وجه سرازير شدن‏ .  
+
تفيضون: فيض: پر شدن. جارى شدن. افاضه: داخل شدن بر وجه سرازير شدن. تُفِيضُونَ فِيهِ:‏ داخل مى‏ شويد در آن.  
  
تُفِيضُونَ فِيهِ :‏ داخل مى‏ شويد در آن
+
يعزب: عزوب: غايب شدن، مخفى شدن، دور شدن. «عزب عنه عزوبا بعد و غاب و خفى». «وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ»:‏ يعنى از پروردگارت پنهان نمى ‏ماند.
 
 
يعزب: عزوب: غايب شدن، مخفى شدن، دور شدن.
 
 
 
«عزب عنه عزوبا بعد و غاب و خفى» وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ :‏ يعنى از پروردگارت پنهان نمى ‏ماند.
 
  
 
مثقال: ثقل (بر وزن عنب): سنگينى. مثقال: وزن و چيزى كه با آن وزن كنند.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref>
 
مثقال: ثقل (بر وزن عنب): سنگينى. مثقال: وزن و چيزى كه با آن وزن كنند.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref>
  
== تفسیر آیه ==
+
==تفسیر آیه==
 
<tabber>
 
<tabber>
 
  تفسیر نور=
 
  تفسیر نور=
سطر ۷۹: سطر ۷۵:
  
 
3- خداوند، هم شاهد بر افكار بشر، «شَأْنٍ» هم بر گفتار «تَتْلُوا» وهم بر كردار اوست. «لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً»
 
3- خداوند، هم شاهد بر افكار بشر، «شَأْنٍ» هم بر گفتار «تَتْلُوا» وهم بر كردار اوست. «لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً»
 
+
-----
 
«1». تفسير مجمع‌البيان.
 
«1». تفسير مجمع‌البيان.
  
سطر ۹۳: سطر ۸۹:
  
 
8- علم خداوند به دور و نزديك، كوچك و بزرگ، ظاهر و باطن، يكسان است.
 
8- علم خداوند به دور و نزديك، كوچك و بزرگ، ظاهر و باطن، يكسان است.
 
 
«مثقال ذرّة، فى‌الارض، فى السماء، اصغر، اكبر»
 
«مثقال ذرّة، فى‌الارض، فى السماء، اصغر، اكبر»
 
}}
 
}}
سطر ۲۲۰: سطر ۲۱۵:
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<div style="font-size:smaller"><references/></div>
+
<div style="font-size:smaller"><references /></div>
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
+
 
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، چاپ دوم‌
+
*[[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
+
*[[اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، چاپ دوم‌
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
+
*[[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
+
*[[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش‌، چاپ پنجم‌
+
*[[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
 +
*[[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش‌، چاپ پنجم‌
  
 
[[رده:آیات سوره یونس]]
 
[[رده:آیات سوره یونس]]
 
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]
 
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۳۰

مشاهده آیه در سوره

وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ ۚ وَمَا يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَٰلِكَ وَلَا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ

مشاهده آیه در سوره


<<60 آیه 61 سوره یونس 62>>
سوره : سوره یونس (10)
جزء : 11
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و تو در هیچ حالی نباشی و هیچ آیه‌ای از قرآن تلاوت نکنی و به هیچ عملی تو و امت وارد نشوید جز آنکه ما همان لحظه شما را مشاهده می‌کنیم و هیچ چیز به وزن ذره‌ای در همه زمین و آسمان از خدای تو پنهان نیست و کوچکتر از ذره و بزرگتر از آن هر چه هست همه در کتاب مبین حق (و لوح علم الهی) مسطور است.

[ای پیامبر!] در هیچ شغل و کاری نمی باشی، و هیچ بخشی از قرآن را که از سوی خداست، تلاوت نمی کنی، و [شما ای مردم!] هیچ کاری انجام نمی دهید، مگر آنکه وقتی سرگرم به آن کار هستید، گواه و شاهد شماییم. و به اندازه وزن ذره ای در زمین و آسمان از پروردگارت پوشیده نیست و نه کوچک تر از آن ذره و نه بزرگ تر از آن نیست، مگر آنکه در کتابی روشن ثبت است.

و در هيچ كارى نباشى و از سوى او [=خدا] هيچ [آيه‌اى‌] از قرآن نخوانى و هيچ كارى نكنيد، مگر اينكه ما بر شما گواه باشيم آنگاه كه بدان مبادرت مى‌ورزيد. و هم‌وزن ذرّه‌اى، نه در زمين و نه در آسمان از پروردگار تو پنهان نيست، و نه كوچكتر و نه بزرگتر از آن چيزى نيست، مگر اينكه در كتابى روشن [درج شده‌] است.

در هر كارى كه باشى، و هر چه از قرآن بخوانى و دست به هر عملى كه بزنيد هنگامى كه بدان مى‌پردازيد ما ناظر بر شما هستيم. بر پروردگار تو حتى به مقدار ذره‌اى در زمين و آسمانها پوشيده نيست. و هر چه كوچكتر از آن يا بزرگ تر از آن باشد، در كتاب مبين نوشته شده است.

در هیچ حال (و اندیشه‌ای) نیستی، و هیچ قسمتی از قرآن را تلاوت نمی‌کنی، و هیچ عملی را انجام نمی‌دهید، مگر اینکه ما گواه بر شما هستیم در آن هنگام که وارد آن می شوید! و هیچ چیز در زمین و آسمان، از پروردگار تو مخفی نمی‌ماند؛ حتّی به اندازه سنگینی ذرّه‌ای، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر، مگر اینکه (همه آنها) در کتاب آشکار (و لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

You do not engage in any work, neither do you recite any part of the Quran, nor do you perform any deed without Our being witness over you when you are engaged therein. Not an atom’s weight escapes your Lord in the earth or in the sky, nor [is there] anything smaller than that nor bigger, but it is in a manifest Book.

And you are not (engaged) in any affair, nor do you recite concerning it any portion of the Quran, nor do you do any work but We are witnesses over you when you enter into it, and there does not lie concealed from your Lord the weight of an atom in the earth or in the heaven, nor any thing less than that nor greater, but it is in a clear book.

And thou (Muhammad) art not occupied with any business and thou recitest not a Lecture from this (Scripture), and ye (mankind) perform no act, but We are Witness of you when ye are engaged therein. And not an atom's weight in the earth or in the sky escapeth your Lord, nor what is less than that or greater than that, but it is (written) in a clear Book.

In whatever business thou mayest be, and whatever portion thou mayest be reciting from the Qur'an,- and whatever deed ye (mankind) may be doing,- We are witnesses thereof when ye are deeply engrossed therein. Nor is hidden from thy Lord (so much as) the weight of an atom on the earth or in heaven. And not the least and not the greatest of these things but are recorded in a clear record.

معانی کلمات آیه

شأن: شأن، كار، حال. جمع آن، شئون است.

شهودا: آن، جمع شاهد به معنى ناظر و حاضر است.

تفيضون: فيض: پر شدن. جارى شدن. افاضه: داخل شدن بر وجه سرازير شدن. تُفِيضُونَ فِيهِ:‏ داخل مى‏ شويد در آن.

يعزب: عزوب: غايب شدن، مخفى شدن، دور شدن. «عزب عنه عزوبا بعد و غاب و خفى». «وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ»:‏ يعنى از پروردگارت پنهان نمى ‏ماند.

مثقال: ثقل (بر وزن عنب): سنگينى. مثقال: وزن و چيزى كه با آن وزن كنند.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ ما تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ «61»

و (تو) در هيچ حال (و انديشه‌اى) نيستى و هيچ بخشى از قرآن را نمى‌خوانى و (شما مردم) هيچ عملى را انجام نمى‌دهيد، مگر هنگامى‌كه وارد آن (كار) مى‌شويد، ما بر شما گواهيم و هيچ چيزى در زمين و آسمان از پروردگار مخفى نمى‌ماند، حتى به اندازه سنگينى ذره‌اى و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر، جز آنكه در كتاب روشن ثبت است.

نکته ها

«كِتابٍ مُبِينٍ»، لوح محفوظ يا علم وسيع خداوند به همه‌ى موجودات هستى است كه هم اعمال انسان را شامل مى‌شود و هم اشياى كوچك و بزرگ را در زمين و آسمان.

امام صادق عليه السلام فرمود: هرگاه پيامبر اين آيه را مى‌خواند، به شدّت مى‌گريست. «1»

پیام ها

1- همه‌ى كارهاى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مهّم است، چون الگو و اسوه است. (تعبير به شأن، نشانه‌ى مهم بودن كار است) «ما تَكُونُ فِي شَأْنٍ»

2- حتّى رسول خدا صلى الله عليه و آله هم زير نظر است. وَ ما تَكُونُ‌ ... إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً

3- خداوند، هم شاهد بر افكار بشر، «شَأْنٍ» هم بر گفتار «تَتْلُوا» وهم بر كردار اوست. «لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً»


«1». تفسير مجمع‌البيان.

جلد 3 - صفحه 592

4- تلاوت قرآن، در رديف مقام رسالت وهمه‌ى اعمالِ مردم قرار دارد. (در اين آيه، گواه وشاهد بودن خدا بر سه چيز مطرح شده: همه‌ى امور پيامبر، همه‌ى كارهاى مردم وتلاوت قرآن، واين تعبير نشانه‌ى اهميّت تلاوت قرآن است)

5- جهان محضر خدا و او شاهد بر اعمالِ ماست، پس مهلتى كه به ما مى‌دهد، نشان غفلت يا عدم احاطه‌ى او نيست. «كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً»

6- هم خدا و هم فرشتگان شاهد بر اعمال بشرند. «كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً»

7- توجّه به حضور خداوند، موجب شرم و حيا از او مى‌شود. «شُهُوداً»

8- علم خداوند به دور و نزديك، كوچك و بزرگ، ظاهر و باطن، يكسان است. «مثقال ذرّة، فى‌الارض، فى السماء، اصغر، اكبر»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ ما تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ (61)

ج5، ص 349

بعد از آن تشويق مطيعين و تهديد مذنبين مى‌فرمايد:

وَ ما تَكُونُ فِي شَأْنٍ‌: (خطاب به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و مراد امت باشند) يعنى و نباشى در هيچ حالى از احوال و امرى از امور دين و دنيا و آخرت. وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ‌: و تلاوت نكنى از جانب خداى تعالى چيزى از قرآن را. وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ‌: و بجا نياوريد فعلى از افعال را. إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً: مگر آنكه بر شما شاهد و گواه باشيم. حاصل آنكه در هيچ حالى از احوال متلبس به چيزى از افعال ثلاثه نشويد مگر آنكه ما راقب بر آن باشيم. إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ‌: وقتى كه داخل در آن شويد و خوض نمائيد. ذكر اين جمله براى تنبه و آگاهى مكلفين است كه غافل و بى‌خبر نباشند و بدانند كه بر ايشان رقيبان و حافظانند بر كلى و جزئى اعمالشان، تا از فساد و اعمال قبيحه دورى نمايند و به صلاح و افعال حسنه اقدام و سعى خود را منظور دارند.

وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ‌: دور و غايب نباشد از علم پروردگار تو و رؤيت و قدرت سبحانى. مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ: وزن سنگينى ذره. فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ: در زمين و نه در آسمان. ذره عبارت است از مورچه خرد ريزه، بعد استعمال شده در هر چيز محقر اندكى، چنانچه اشياء صغارى كه در تابش آفتاب از روزنه‌اى متحرك بنظر آيند ذرات نامند. حاصل آنكه علم ازلى الهى احاطه دارد به ذرات موجودات. وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ (و نه كوچكتر از ذرّه و نه بزرگتر از آن).

إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ‌: مگر آنكه ثبت و نوشته شده در كتابى كه بيان فرموده خداى تعالى در آن تمامى موجودات را قبل از خلقت و آن لوح محفوظ است. نزد بعضى مراد «كتاب» ملائكه حفظه است كه مأمورند از جانب الهى به نوشتن و

ج5، ص 350

حفظ اعمال بندگان از خير و شر و كلى و جزئى. در مجمع‌ «1»- روايت از حضرت صادق عليه السّلام كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله هر وقت اين آيه تلاوت مى‌فرمود، گريه شديد مى‌نمود. آيه شريفه دال است بر آنكه علم ازلى الهى احاطه دارد به تمامى موجودات و معلومات از ذره تا دره و هيچ چيز از علم سبحانى مخفى و مستور نيست. سيد جزائرى (رحمه اللّه) فرمايد: اتفاق همه شرايع از امت هر پيغمبرى آنست كه حق تعالى به علم ازلى عالم است به همه اشياء از واجبات و ممكنات و ممتنعات و بر كليات به وجه كلى و بر جزئيات به وجه جزئى.

برهان- اين مطلب نزد حكما مسلم آمده كه هر موجودى سواى حق تعالى ممكن، و هر ممكنى مستند است به واجب تعالى؛ يا ابتدائا، يا به وسائط، و علم به علت هم مستلزم است علم به معلول را، و خداى سبحان عالم است بذاته؛ پس عالم خواهد بود به غير. بنابراين عالم باشد ذات احديت الهى به كل معلومات خواه جزئى باشد يا كلى، جوهر باشد يا عرض، موجود در اعيان باشد يا متعقل در اذهان، و خواه صورت ذهنيه متصوره امر وجودى باشد يا عدمى، ممكن باشد يا ممتنع، پس مخفى و معزوب نباشد از علم حق شيئى از ممكنات و ممتنعات.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَراماً وَ حَلالاً قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ (59) وَ ما ظَنُّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ (60) وَ ما تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلاَّ كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ (61)

ترجمه‌

بگو خبر دهيد كه آنچه را نازل فرمود خدا براى شما از روزى پس قرار داديد از آن حرامى و حلالى بگو آيا خدا رخصت داد بشما يا بر خدا افتراء مى‌بنديد

و چيست گمان آنانكه مى‌بندند بر خدا دروغ را روز قيامت همانا خدا هر آينه صاحب تفضّل است بر مردم ولى بيشتر آنها شكر نميكنند

و نميباشى تو در كارى و نخوانى از آن هيچ خواندنى و بجا نياوريد هيچ كارى را مگر آنكه باشيم بر شما گواهان هنگاميكه وارد ميشويد در آن و پوشيده نميماند از پروردگار تو هيچ هم وزن ذرّه‌اى در زمين و نه‌

جلد 3 صفحه 29

در آسمان و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر مگر آنكه در كتابيست آشكار.

تفسير

مردم مكه در زمان جاهليّت يعنى قبل از ظهور دولت اسلام بعضى از چهار پايان و زراعات را حرام مينمودند بهواى نفس خودشان و بعضى را حلال چنانچه در سوره مائده و انعام اشاره بآنها شد و البتّه عقلا واضح است كه خداوندى كه ارزاق عباد را بوسيله باران رحمت و غيره براى آنها نازل و مهيّا ميفرمايد اگر چيزى حرام باشد بيان خواهد فرمود و اختيار تحريم و تحليل با او است پس نبايد ناشكرى كرد و بدعت گذارى نمود و چيزيرا از پيش خود حرام يا حلال خواند و نسبت بخدا داد كه اين افتراء بخدا و از قبيح‌ترين معاصى است لذا در آيه اول مورد سؤال و ملامت و در آيه دوم تهديد شدند باين بيان كه اين اشخاص چه گمان ميكنند در روز قيامت آيا ممكن است خداوند از مجازات آنها صرف نظر فرمايد نه چنين است بلكه به اشدّ عذاب گرفتار خواهند شد ولى چون خداوند صاحب فضل و رحمت است بر بندگان با آنكه تمام وسائل معرفت و قرب بحقّ را لطفا براى آنها تهيّه فرموده و باز آنها ناشكرى و معصيت مينمايند تعجيل در عقوبت آنان نميكند و اطعمه حلال را بر آنها بعنوان مجازات حرام نمينمايد و اين مدارا ناشى از عدم اعتناء بحال و عدم اطلاع از اعمال آنها نيست لذا در آيه سوم به نبى اكرم ميفرمايد و نميباشى تو در هيچ كارى و از آن جمله اشتغال تو است بقرائت قرآن كه وظيفه اوليّه و شغل مهمّ تو ميباشد و بجا نميآوريد شما همگى هيچ عملى را مگر آنكه ما حاضر و ناظر و گواهيم بر اعمال شما در عين سرگرمى و اشتغال شما بآن عمل و غفلت از ياد ما و غائب نيست از علم الهى هيچ چيزيكه هم وزن مورى يا ذره‌اى از ذرات جوّ هوا باشد در زمين و آسمان و نيست كوچكتر و بزرگتر از آن ذره مگر آنكه ثبت است در لوح محفوظ و لوح محو و اثبات و علم الهى واضح و آشكار در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و قمّى ره فرموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم وقتى اين آيه را تلاوت مينمود گريه شديد ميفرمود و وجه آن واضح است و ضمير در كلمه منه يا راجع است بشأن چنانچه ظاهر است يا راجع است بقرآن از باب اضمار قبل از ذكر براى افاده تعظيم و من القرآن مبيّن آن است چنانچه گفته‌اند.

جلد 3 صفحه 30

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ ما تَكُون‌ُ فِي‌ شَأن‌ٍ وَ ما تَتلُوا مِنه‌ُ مِن‌ قُرآن‌ٍ وَ لا تَعمَلُون‌َ مِن‌ عَمَل‌ٍ إِلاّ كُنّا عَلَيكُم‌ شُهُوداً إِذ تُفِيضُون‌َ فِيه‌ِ وَ ما يَعزُب‌ُ عَن‌ رَبِّك‌َ مِن‌ مِثقال‌ِ ذَرَّةٍ فِي‌ الأَرض‌ِ وَ لا فِي‌ السَّماءِ وَ لا أَصغَرَ مِن‌ ذلِك‌َ وَ لا أَكبَرَ إِلاّ فِي‌ كِتاب‌ٍ مُبِين‌ٍ (61)

و آنچه‌ ‌که‌ ‌شما‌ ‌رسول‌ محترم‌ ‌در‌ وظائف‌ رسالت‌ ‌خود‌ باشي‌ ‌از‌ تبليغ‌ احكام‌ و مواعظ و نصايح‌ و سائر شئون‌ رسالت‌ و آنچه‌ ‌که‌ تلاوت‌ و قرائت‌ كني‌ ‌از‌ آيات‌ شريفه‌ ‌از‌ قرآن‌ و ‌شما‌ مؤمنين‌ عمل‌ نميكنيد ‌از‌ ‌هر‌ گونه‌ عملي‌ الّا اينكه‌ ‌ما ‌بر‌ ‌شما‌ شاهد هستيم‌ زماني‌ ‌که‌ خوض‌ ميكنيد و فرو ميرويد ‌در‌ ‌آن‌ عمل‌ و عزوب‌ نميكند ‌از‌ پروردگار تو ‌از‌ سنگيني‌ مورچه‌ ‌در‌ زمين‌ و نه‌ ‌در‌ آسمان‌ و نه‌ كوچكتر ‌از‌ مورچه‌

جلد 9 - صفحه 415

و نه‌ بزرگتر مگر آنكه‌ ‌در‌ كتاب‌ آشكار ‌است‌.

‌از‌ ‌علي‌ ‌إبن‌ ابراهيم‌ و ‌در‌ مجمع‌ دارد ‌که‌ حضرت‌ رسالت‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ موقعي‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ ‌را‌ تلاوت‌ ميكرد گريه‌ شديدي‌ ‌بر‌ ‌او‌ متوجه‌ ميشد.

وَ ما تَكُون‌ُ فِي‌ شَأن‌ٍ خطاب‌ متوجه‌ بحضرت‌ رسالت‌ ‌است‌ لكن‌ ملاك‌ ‌در‌ جميع‌ جاري‌ ‌است‌ ‌که‌ اشتغال‌ بهر عملي‌ و فعلي‌ و شأني‌ داشته‌ باشند وَ ما تَتلُوا مِنه‌ُ مِن‌ قُرآن‌ٍ ضمير ‌منه‌ راجع‌ ‌بما‌ انزل‌ ‌است‌ ‌که‌ كتاب‌ الهي‌ ‌باشد‌، ‌من‌ القرآن‌ ‌من‌ بيانيه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌آن‌ ‌ما انزل‌ قرآن‌ ‌باشد‌ اشاره‌ ‌به‌ اينكه‌ ‌هر‌ فعل‌ و قولي‌ ‌از‌ تو صادر شود وَ لا تَعمَلُون‌َ مِن‌ عَمَل‌ٍ و شخص‌ رسالت‌ و جميع‌ امّت‌ هيچگونه‌ عملي‌ ‌از‌ ‌شما‌ صادر نميشود إِلّا كُنّا عَلَيكُم‌ شُهُوداً مگر آنكه‌ خداوند تبارك‌ و ‌تعالي‌ و ملائكه‌ حفظه‌ ‌بر‌ ‌شما‌ شاهد هستند ‌که‌ مشاهده‌ ميكنند ‌که‌ ‌ما گفته‌ايم‌ ‌در‌ قرآن‌ آنچه‌ بنحو متكلم‌ وحده‌ ذكر فرموده‌ مختص‌ بذات‌ مقدس‌ ‌او‌ ‌است‌ مثل‌ أَن‌ِ اعبُدُونِي‌ و جمله‌ ‌بعد‌ ‌در‌ همين‌ ‌آيه‌ ‌در‌ كلمه‌ ‌عن‌ ربك‌ و آنچه‌ بتوسط اسباب‌ ‌از‌ ملائكه‌ و ‌غير‌ ‌آنها‌ ‌باشد‌ بنحو متكلم‌ ‌مع‌ الغير مثل‌ همين‌ جمله‌ إِذ تُفِيضُون‌َ فِيه‌ِ همان‌ ابتدايي‌ ‌که‌ وارد عمل‌ ميشويد پيش‌ ‌از‌ آنكه‌ ‌از‌ عمل‌ فارغ‌ شويد.

وَ ما يَعزُب‌ُ عَن‌ رَبِّك‌َ ممكن‌ ‌است‌ پاره‌اي‌ ‌از‌ اعمال‌ ‌از‌ نظر ملائكه‌ حفظه‌ عزوب‌ كند و محو شود لكن‌ ذات‌ مقدس‌ ربوبي‌ نزد ‌او‌ محفوظ ‌است‌ چنانچه‌ حضرت‌ امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌در‌ دعاء كميل‌ عرض‌ ميكند

(‌ان‌ تهب‌ لي‌ ‌في‌ ‌هذه‌ الليلة ‌الي‌ ‌قوله‌ و ‌کل‌ سيئة امرت‌ باثباتها الكرام‌ الكاتبين‌ ‌الي‌ ‌قوله‌ و كنت‌ انت‌ الرقيب‌ ‌علي‌ ‌من‌ ورائهم‌ و الشاهد ‌لما‌ خفي‌ عنهم‌ و برحمتك‌ اخفيته‌ و بفضلك‌ سترته‌)

بلكه‌ ‌در‌ اخبار توبه‌ دارد ‌که‌ ‌از‌ نظر ملائكه‌ كتبه‌ ‌هم‌ محو ميشود.

مِن‌ مِثقال‌ِ ذَرَّةٍ ‌از‌ باب‌ مثال‌ ‌است‌ و الّا ‌هر‌ چيزي‌ ‌که‌ ابدا سنگيني‌ و وزن‌ ‌هم‌ ندارد مثل‌ خطورات‌ نفسيه‌ و خيالات‌ قلبيه‌ ‌هم‌ ‌از‌ علم‌ ‌او‌ بيرون‌ نيست‌.

جلد 9 - صفحه 416

فِي‌ الأَرض‌ِ وَ لا فِي‌ السَّماءِ و نه‌ ‌در‌ تحت‌ ارض‌ و نه‌ ‌در‌ فوق‌ سماء وَ لا أَصغَرَ مِن‌ ذلِك‌َ وَ لا أَكبَرَ بنده‌ يابد كوچك‌ نشمارد نه‌ عمل‌ خيري‌ ‌را‌ ‌که‌ اهميت‌ ندهد و ترك‌ كند و نه‌ شرّي‌ ‌را‌ ‌که‌ عمل‌ ميكند بگويد چيزي‌ نيست‌ اهميت‌ ندارد تمام‌ نزد ‌خدا‌ محفوظ ‌است‌ و بجزاء ‌آن‌ ميرسيم‌.

إِلّا فِي‌ كِتاب‌ٍ مُبِين‌ٍ بعضي‌ گفتند لوح‌ محفوظ ‌است‌ و بعضي‌ گفتند نامه‌ عمل‌ ‌است‌ و ميتوان‌ ‌گفت‌ ‌در‌ يك‌ جا و دو جا نيست‌ ‌در‌ بسياري‌ ثبت‌ و ضبط ‌است‌ ‌حتي‌ صورت‌ عمل‌ ‌در‌ عرش‌ ‌هم‌ منعكس‌ ميشود و وجود مقدس‌ نبي‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ و ائمه‌ هدي‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ ‌هم‌ شاهد و حاضر هستند چنانچه‌ ميفرمايد فَكَيف‌َ إِذا جِئنا مِن‌ كُل‌ِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَ جِئنا بِك‌َ عَلي‌ هؤُلاءِ شَهِيداً نساء ‌آيه‌ 44.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 61)- و برای این که تصور نشود این مهلت الهی دلیل بر عدم احاطه علم پروردگار بر کارهای آنهاست، در این آیه این حقیقت را به رساترین عبارت بیان می‌کند که او از تمام ذرات موجودات در پهنه آسمان و زمین و جزئیات اعمال بندگان آگاه و با خبر است، و می‌گوید: «در هیچ حالت و کار مهمی نمی‌باشی، و هیچ آیه‌ای از قرآن را تلاوت نمی‌کنی، و هیچ عملی را انجام نمی‌دهید مگر این که ما شاهد و ناظر بر شما هستیم در آن هنگام که وارد آن عمل می‌شوید» (وَ ما تَکُونُ فِی شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیْکُمْ شُهُوداً إِذْ تُفِیضُونَ فِیهِ).

سپس با تأکید بیشتر این مسأله را تعقیب کرده، می‌گوید: «کوچکترین چیزی در زمین و آسمان حتی به اندازه سنگینی ذره بی‌مقداری، از دیدگاه علم پروردگار تو مخفی و پنهان نمی‌ماند، و نه کوچکتر از این و نه بزرگتر از این مگر این که همه اینها در لوح محفوظ و کتاب آشکار علم خدا ثبت و ضبط است» (وَ ما یَعْزُبُ عَنْ رَبِّکَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لا فِی السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِکَ وَ لا أَکْبَرَ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ).

در آیه فوق درس بزرگی برای همه مسلمانان بیان شده است درسی که می‌تواند آنها را در مسیر حق به راه اندازد و از کجرویها و انحرافات باز دارد. و آن این که: به این حقیقت توجه داشته باشیم که هر گامی بر می‌داریم و هر سخنی که می‌گوییم و هر اندیشه‌ای که در سر می‌پرورانیم، و به هر سو نگاه می‌کنیم، و در هر حالی هستیم، نه تنها ذات پاک خدا بلکه فرشتگان او نیز مراقب ما هستند و با تمام توجه ما را می‌نگرند.

بی‌جهت نیست که امام صادق علیه السّلام می‌فرماید: «پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله هر زمان این

ج2، ص301

آیه را تلاوت می‌کرد شدیدا گریه می‌نمود».

جایی که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله با آن همه اخلاص و بندگی و آن همه خدمت به خلق و عبادت خالق از کار خود در برابر علم خدا ترسان باشد، حال ما و دیگران معلوم است.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع