آیه 50 سوره انفال: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(تفسیر آیه)
جز (ویرایش مهدی موسوی (بحث) به آخرین تغییری که Quran انجام داده بود واگردانده شد)
سطر ۵۵: سطر ۵۵:
  
 
و (اى پيامبر!) اگر ببينى آن هنگام كه فرشتگان جان كافران را مى‌گيرند، بر چهره‌ها وپشت‌هاى آنان ضربه مى‌زنند (و مى‌گويند:) بچشيد عذاب سوزان را.
 
و (اى پيامبر!) اگر ببينى آن هنگام كه فرشتگان جان كافران را مى‌گيرند، بر چهره‌ها وپشت‌هاى آنان ضربه مى‌زنند (و مى‌گويند:) بچشيد عذاب سوزان را.
 
ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ «51»
 
 
اين (كيفر،) دستاورد كارهاى پيشين شماست و (گرنه) شكّى نيست كه خداوند بر بندگانش ستمگر نيست.
 
 
===نکته ها===
 
 
در قرآن، بارها از سخت جان دادن كفّار، سخن به ميان آمده است، از جمله در سوره‌ى محمّد آيه‌ى 27 و سوره‌ى انعام آيه‌ى 93 و در مقابل، از آسان جان دادن مؤمنان نيز سخن به ميان آمده است، از جمله در آيه‌ى 32 سوره‌ى نحل مى‌خوانيم: «الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
 
 
«يَتَوَفَّى»، به معناى گرفتن است و قرآن مى‌فرمايد: ما كفّار را مى‌گيريم آنجايى كه جسم انسان در دنيا مى‌ناند، پس معلوم مى‌شود كه روح او را مى‌گيرند. بنابراين، حقيقت انسان به روح اوست. تا انسان زنده است روح همراه جسم اوست و پس از مرگ، از جسم او جدا شده وباقى مى‌ماند.
 
 
جلد 3 - صفحه 336
 
 
===پیام ها===
 
 
1- خداوند با قهر به كفّار، پيامبر و مؤمنان را دلدارى مى‌دهد. وَ لَوْ تَرى‌ ...
 
 
2- فرشتگان الهى، مؤمنان و كافران را مى‌شناسند. «إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا»
 
 
3- قهر اخروى خداوند به كافران، از لحظه‌ى جان دادن آغاز مى‌شود. إِذْ يَتَوَفَّى‌ ... يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ‌ ...
 
 
4- در برزخ نيز عذاب هست. «ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ»
 
 
5- مجازات‌هاى الهى، كيفر كارهاى خود انسان است، نه انتقام خداوند. ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ‌ ...
 
 
6- ظلم به يك نفر، به منزله‌ى ظلم به همه است. «لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ» (كوچك‌ترين ظلمى از جانب خداوند، ستمى بسيار بزرگ است و او منزّه از آن است.)
 
 
7- كيفرهاى الهى، براساس عدل است. «لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ»
 
 
}}
 
}}
  
سطر ۹۲: سطر ۶۴:
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
  
ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِيدِ (51)
 
 
و ايضا ملائكه مى‌گفتند:
 
  
ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ‌: اين ضرب يا عذاب، به سبب آن عملها است كه پيش فرستاد دستهاى شما از شرك و ساير معاصى كه از جمله آن ترك هجرت شما بود از مكه، وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ: و بدرستى كه خداى متعال نيست هيچ ظلم كننده مر بندگان را كه ايشان را بدون تقصير و استحقاق مؤاخذه فرمايد، پس تعذيب كفار عين عدل باشد.
+
وَ لَوْ تَرى‌ إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ (50)
  
تبصره: آيه شريفه را دلالاتى است:
+
در منهج- مروى است كه چون كفار قلت لشكر اسلام ديدند، روى به قتال نهادند. و چون ميان معركه افتادند، ملائكه تازيانه بر پشت و روى ايشان زده، آنها را هلاك نموده به جهنم فرستادند. حق تعالى پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم را از اين اخبار فرمايد:
  
1- مبالغه است در نفى ظلم و اشاره به اينكه ذات احديت الهى كه اعدل العادلين است، اگر ذره‌اى هم ظلم نمايد ظلام خواهد بود، زيرا منافى با عدل سبحانى باشد. پس هيچ ذره‌اى ظلم ننمايد.
+
وَ لَوْ تَرى‌ إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا: و اگر مى‌ديدى اى پيغمبر، چون قبض روح مى‌گردند آن كسانى را كه كافر شدند، الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ‌: ملائكه اعوان ملك الموت مى‌زدند روى‌ها و پشتهاى كفار را عمودهاى آتشين. مراد تعميم ضرب است، يعنى رو و پشت و ساير اعضاى ايشان را. يا به صورت هر يك كه متوجه ايشان مى‌شد و به پشت آنانكه هزيمت مى‌نمودند.
  
2- اشعار است به آنكه عذاب كفار به دو سبب باشد: يكى به سبب كفر آنها، و ديگر به سبب آنكه ظلم بر بندگان نمى‌فرمايد، چه چنانكه اثابت مؤمنان از عدل است، تعذيب كفار نيز از عدل باشد.
+
از سعيد بن جبير و ابن عباس نقل است كه: چون مشركان رو به مسلمانان مى‌آوردند، ملائكه با تيغ به روى آنها مى‌زدند. و چون پشت به هزيمت كردند، به آنها رسيده، با مقامع و تازيانه زدندى. «1» وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ‌: و مى‌گفتند به آنان كه بچشيد عذاب سوزناك را كه مقدمه عذاب جهنم است. در منهج‌ «2»- مروى است كه در دست هر يك از ملائكه مقمع آهنين بودى كه بر هر مشرك مى‌زدى آتش از آن افروخته مى‌شد و
  
3- دلالت واضحه‌اى است بر بطلان مذهب مجبره، به آنكه: اگر حق تعالى خلق كفر در كافر، و بعد از آن او را به سبب كفر عذاب فرمايد، نهايت ظلم خواهد بود؛ آيه شريفه نفى ظلم را نمايد. و ثانيا نسبت تعذيب را به كسب اعمال آنها داده كه: ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ‌. و اين صريح است در آنكه كفار به‌
+
«1» مجمع البيان، جلد 2، صفحه 551.
  
جلد 4 صفحه 359
+
«2» مجمع البيان، جلد صفحه 551.
  
سوء اختيار خود كفر را بر ايمان ترجيح دادند و ساحت قدس الهى از آن منزّه و مبرّى باشد.
+
جلد 4 صفحه 358
  
4- دلالت دارد بر بطلان قول ديگر مجبره كه جايز است حق تعالى بدون گناه عذاب فرمايد و مؤاخذه نمايد به معصيت ديگر، زيرا اين غايت ظلم باشد.
+
او را مى‌سوزانيد. شخصى خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عرضه داشت:
  
نكات ادبيه: ذكر ظلام كه براى تكثير است، تكثير آن به اعتبار كثرت افراد عبيد است، يا اشاره به آنكه عظم ذنب بر وجهى است كه اگر به سبب استحقاق نمى‌بود معذب آن، بليغ الظلم بود.
+
يا رسول اللّه، من پشت أبو جهل را ديدم مثل شراك شده بود. حضرت فرمود: اين ضربت ملائكه است. ايضا مجاهد نقل نموده كه مردى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را گفت من حمله كردم بر يكى از مشركان و هنوز شمشير من به او نرسيده بود كه سر او پران شد. فرمود: سبقت نمود تو را ملائكه.
  
  
سطر ۱۴۲: سطر ۱۱۱:
 
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
 
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
ذلِك‌َ بِما قَدَّمَت‌ أَيدِيكُم‌ وَ أَن‌َّ اللّه‌َ لَيس‌َ بِظَلاّم‌ٍ لِلعَبِيدِ (51)
+
وَ لَو تَري‌ إِذ يَتَوَفَّي‌ الَّذِين‌َ كَفَرُوا المَلائِكَةُ يَضرِبُون‌َ وُجُوهَهُم‌ وَ أَدبارَهُم‌ وَ ذُوقُوا عَذاب‌َ الحَرِيق‌ِ (50)
 +
 
 +
و ‌اگر‌ مشاهده‌ ميكردي‌ زماني‌ ‌که‌ ميگيرند و قبض‌ روح‌ ميكنند كساني‌ ‌را‌
  
‌اينکه‌ سختي‌ جان‌ دادن‌ بواسطه‌ طغيان‌ و كفر و شرك‌ و اعمال‌ زشت‌ ‌آنها‌ ‌که‌ بدست‌ ‌خود‌ پيش‌ فرستادند نه‌ ‌از‌ جهت‌ ظلم‌ بآنها زيرا محققا خداوند نيست‌ ظلم‌ كننده‌ ببندگان‌ چنانچه‌ ميفرمايد إِن‌َّ اللّه‌َ لا يَظلِم‌ُ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ نساء ‌آيه‌ 44، و بسياري‌ ‌از‌ آيات‌ ديگر.
+
جلد 8 - صفحه 141
  
ذلِك‌َ بِما قَدَّمَت‌ أَيدِيكُم‌ ‌در‌ مقام‌ ‌خود‌ مكرر اشاره‌ ‌شده‌ ‌که‌ معاصي‌ و اعمال‌ زشت‌ مخصوصا كفر و شرك‌ و ظلم‌ و فساد آثار و خيمه‌اي‌ دارد ‌هم‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ عالم‌ ‌هم‌ ‌در‌ ‌آن‌ عالم‌ قساوت‌ قلب‌، سياهي‌ دل‌، ضعف‌ ايمان‌ بلكه‌ زوال‌ ايمان‌، تسلط شيطان‌ ‌بعد‌ ‌از‌ رحمت‌، سلب‌ توفيق‌، غضب‌ الهي‌، سلب‌ نعم‌، نزول‌ بليات‌ و امثال‌ اينها و سختي‌ بجان‌ دادن‌ و عذاب‌ قبر و عالم‌ برزخ‌ و سختي‌ حساب‌ و خفّت‌ ميزان‌ و لغزش‌ ‌بر‌ صراط و آمدن‌ نامه‌ بدست‌ چپ‌ و ‌از‌ پشت‌ سر و سياهي‌ صورت‌ و دخول‌ ‌در‌ عذاب‌ جهنم‌ و لعن‌ پروردگار و انبياء و ملائكه‌ و مؤمنين‌ و ‌غير‌ اينها ‌که‌ ‌بر‌ طبق‌ همه‌ اينها آيات‌ و اخبار قائم‌ ‌است‌.
+
‌که‌ كافر شدند ملائكه‌ ميزنند صورت‌ ‌آنها‌ و پشت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ و بچشيد عذاب‌ سوزنده‌ ‌را‌ وَ لَو تَري‌ جزاء ‌آن‌ محذوف‌ ‌است‌ ‌يعني‌ لرأيت‌ منظرا عجيبا عظيما، إِذ يَتَوَفَّي‌ توفي‌ قبض‌ بشدّت‌ و قوت‌ ‌است‌ و ‌از‌ ‌اينکه‌ باب‌ ‌است‌ توفي‌ دين‌ ‌که‌ دائن‌ ‌از‌ مديون‌ اتخاذ ميكند و باين‌ سبب‌ حضرت‌ ملك‌ الموت‌ ‌را‌ قابض‌ ارواح‌ گفتند، و نسبت‌ توفي‌ ‌در‌ آيات‌ شريفه‌ گاهي‌ بخداوند داده‌ ‌شده‌ اللّه‌ُ يَتَوَفَّي‌ الأَنفُس‌َ حِين‌َ مَوتِها زمر ‌آيه‌ 43، گاهي‌ نسبت‌ بملك‌ الموت‌ داده‌ ‌شده‌ قُل‌ يَتَوَفّاكُم‌ مَلَك‌ُ المَوت‌ِ الَّذِي‌ وُكِّل‌َ بِكُم‌ سجده‌ ‌آيه‌ 110، گاهي‌ بملائكه‌ مثل‌ همين‌ ‌آيه‌ و اينها طولي‌ ‌است‌ قبض‌ ملائكه‌ بامر ملك‌ عزرائيل‌، حضرت‌ ملك‌ الموت‌ و ‌او‌ مأمور بامر ‌خدا‌، و ملائكه‌ اعوان‌ ‌او‌ ‌هم‌ ملائكه‌ رحمت‌ و ‌هم‌ ملائكه‌ عذاب‌ هستند الَّذِين‌َ كَفَرُوا شامل‌ جميع‌ كفار و كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ حكم‌ كفار هستند ‌که‌ ‌بر‌ خلاف‌ دين‌ حق‌ هستند ميشود نه‌ خصوص‌ مشركين‌ بدر ‌که‌ بدست‌ ملائكه‌ كشته‌ شدند چنانچه‌ مفسرين‌ توهم‌ كردند بمناسبت‌ آيات‌ قبل‌، و شاهد ‌بر‌ ‌اينکه‌ عموم‌ علاوه‌ ‌بر‌ ظهور نفس‌ ‌اينکه‌ جمله‌ ‌آيه‌ شريفه‌ فَكَيف‌َ إِذا تَوَفَّتهُم‌ُ المَلائِكَةُ يَضرِبُون‌َ وُجُوهَهُم‌ وَ أَدبارَهُم‌ ‌محمّد‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌آيه‌ 29.
  
وَ أَن‌َّ اللّه‌َ لَيس‌َ بِظَلّام‌ٍ لِلعَبِيدِ يكي‌ ‌از‌ اصول‌ دين‌ مسئله‌ عدل‌ ‌است‌ و عدل‌ سه‌ معني‌ دارد: عدل‌ مقابل‌ ظلم‌ و عدل‌ مقابل‌ لغو و بيهوده‌ و بي‌فائده‌ ‌که‌ ‌بر‌ طبق‌ ‌اينکه‌ دو صريح‌ آيات‌ ‌است‌ بلكه‌ ضروري‌ دين‌ بلكه‌ جميع‌ اديان‌ ‌است‌ و عدل‌ مقابل‌ قبيح‌ ‌که‌ اشاعره‌ منكرند زيرا حسن‌ و قبحي‌ معتقد نيستند و ‌اينکه‌ ‌از‌ ضروريات‌ مذهب‌ شمرده‌ ‌شده‌ و اماميه‌ و معتزله‌ معتقد هستند ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ عدليه‌ مينامند.
+
الملائكة ملائكه‌ عذاب‌ ‌که‌ اعوان‌ ملك‌ الموت‌ هستند بخلاف‌ اهل‌ ايمان‌ ‌که‌ ملائكه‌ رحمت‌ ‌که‌ دسته‌ ديگر اعوان‌ ملك‌ الموت‌ هستند قبض‌ روح‌ ميكنند يَضرِبُون‌َ وُجُوهَهُم‌ وَ أَدبارَهُم‌ ضرب‌ ‌با‌ تازيانه‌ آتشي‌ و مراد ‌از‌ وجوه‌ مقابل‌ رو ‌است‌ و ‌از‌ ادبار عقب‌ سر چنانچه‌ ميفرمايد الَّذِين‌َ طَغَوا فِي‌ البِلادِ فَأَكثَرُوا فِيهَا الفَسادَ فَصَب‌َّ عَلَيهِم‌ رَبُّك‌َ سَوطَ عَذاب‌ٍ حجر ‌آيه‌ 10 و 11 و 12.
  
143
+
وَ ذُوقُوا عَذاب‌َ الحَرِيق‌ِ ‌يعني‌ ملائكه‌ بآنها ميگويند بچشيد عذاب‌ سوزنده‌ ‌را‌، ‌در‌ جاي‌ ديگر ميفرمايد وَ لَو تَري‌ إِذِ الظّالِمُون‌َ فِي‌ غَمَرات‌ِ المَوت‌ِ وَ المَلائِكَةُ باسِطُوا أَيدِيهِم‌ أَخرِجُوا أَنفُسَكُم‌ُ اليَوم‌َ تُجزَون‌َ عَذاب‌َ الهُون‌ِ بِما كُنتُم‌ تَقُولُون‌َ عَلَي‌ اللّه‌ِ
 +
 
 +
جلد 8 - صفحه 142
 +
 
 +
غَيرَ الحَق‌ِّ وَ كُنتُم‌ عَن‌ آياتِه‌ِ تَستَكبِرُون‌َ انعام‌ ‌آيه‌ 93، و بقرينه‌ صدر ‌اينکه‌ ‌آيه‌ وَ مَن‌ أَظلَم‌ُ الاية و ذيل‌ ‌آيه‌ مراد ‌از‌ ظالمين‌ كفار هستند نه‌ مطلق‌ ظالم‌ چنانچه‌ ‌در‌ تفسير ‌آيه‌ مجلد پنجم‌ بيان‌ كرده‌ايم‌.
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۱۵۹: سطر ۱۳۴:
 
]
 
]
  
(آیه 51)- سپس می‌گوید به آنها گفته می‌شود: «این مجازات دردناک (که هم اکنون می‌چشید) به خاطر اموری است که دستهایتان پیش از شما فراهم ساخته و به این جهان فرستاده است» (ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیکُمْ).
+
(آیه 50)- این آیه صحنه مرگ کفار و پایان زندگی شومشان را مجسم می‌کند، نخست روی سخن را به پیامبر کرده، می‌گوید: «و اگر ببینی وضع عبرت انگیز کفار را به هنگامی که فرشتگان مرگ به صورت و پشت آنها می‌زنند و به آنها گویند عذاب سوزنده‌ای را بچشید» به حال آنان تأسف خواهی خورد (وَ لَوْ تَری
 +
 
 +
ج2، ص161
 +
 
 +
إِذْ یَتَوَفَّی الَّذِینَ کَفَرُوا الْمَلائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ).
  
و در آخر آیه اضافه می‌کند: «خداوند هیچ گاه ظلم و ستم به بندگانش روا نمی‌دارد» و هرگونه مجازات و کیفری در این جهان و جهان دیگر دامان آنها را بگیرد از ناحیه خود آنهاست وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ).
+
آیه فوق اشاره به فرشتگان مرگ، و لحظه قبض روح و مجازات دردناکی است که در این لحظه بر دشمنان حق و گنهکاران بی‌ایمان وارد می‌سازند.
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۱۶۹: سطر ۱۴۸:
  
 
==تفسیر های فارسی==
 
==تفسیر های فارسی==
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=8 |آیه=51}}===
+
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=8 |آیه=50}}===
==={{تفسیر خسروی|سوره=8 |آیه=51}}===
+
==={{تفسیر خسروی|سوره=8 |آیه=50}}===
==={{تفسیر عاملی|سوره=8 |آیه=51}}===
+
==={{تفسیر عاملی|سوره=8 |آیه=50}}===
==={{تفسیر جامع|سوره=8 |آیه=51}}===
+
==={{تفسیر جامع|سوره=8 |آیه=50}}===
  
 
==تفسیر های عربی==
 
==تفسیر های عربی==
==={{تفسیر المیزان|سوره=8 |آیه=51}}===
+
==={{تفسیر المیزان|سوره=8 |آیه=50}}===
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=8 |آیه=51}}===
+
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=8 |آیه=50}}===
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=8 |آیه=51}}===
+
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=8 |آیه=50}}===
==={{تفسیر الصافی|سوره=8 |آیه=51}}===
+
==={{تفسیر الصافی|سوره=8 |آیه=50}}===
==={{تفسیر الکاشف|سوره=8 |آیه=51}}===
+
==={{تفسیر الکاشف|سوره=8 |آیه=50}}===
 
</tabber>
 
</tabber>
  

نسخهٔ ‏۱۳ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۰۵:۵۱

مشاهده آیه در سوره

وَلَوْ تَرَىٰ إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا ۙ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ

مشاهده آیه در سوره


<<49 آیه 50 سوره انفال 51>>
سوره : سوره انفال (8)
جزء : 10
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

و اگر بنگری سختی حال کافران را هنگامی که فرشتگان جان آنها را می‌گیرند و بر روی و پشت آنها می‌زنند و (می‌گویند) بچشید طعم عذاب سوزنده را!

و اگر آن زمانی را که فرشتگان جان کافران را می ستانند، مشاهده کنی [می بینی] که بر چهره و پشتشان ضربات سنگینی می کوبند و [به آنان نهیب می زنند که] عذاب سوزان را بچشید!!

و اگر ببينى آنگاه كه فرشتگان جان كافران را مى‌ستانند، بر چهره و پشت آنان مى‌زنند و [گويند:] عذاب سوزان را بچشيد.

اگر ببينى آن زمان را كه فرشتگان جان كافران مى‌ستانند، و به صورت و پشتشان مى‌زنند و مى‌گويند: عذاب سوزان را بچشيد.

و اگر ببینی کافران را هنگامی که فرشتگان (مرگ)، جانشان را می‌گیرند و بر صورت و پشت آنها می‌زنند و (می‌گویند:) بچشید عذاب سوزنده را (، به حال آنان تأسف خواهی خورد)!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Were you to see when the angels take away the faithless, striking their faces and their backs, [saying], ‘Taste the punishment of the burning.

And had you seen when the angels will cause to die those who disbelieve, smiting their faces and their backs, and (saying): Taste the punishment of burning.

If thou couldst see how the angels receive those who disbelieve, smiting faces and their backs and (saying): Taste the punishment of burning!

If thou couldst see, when the angels take the souls of the Unbelievers (at death), (How) they smite their faces and their backs, (saying): "Taste the penalty of the blazing Fire-

معانی کلمات آیه

«یَتَوفَّی»: جان می‌گیرند. به قبض روح می‌پردازند (نگا: نساء / ، انعام / ، محمّد / ، نحل / و ). «الْحَرِیقِ»: سوزاندن. سوزاننده (نگا: آل‌عمران / .

نزول

این آیه درباره کفار و مشرکینى نازل شده که در جنگ بدر کشته شده بودند و در هنگام جنگ مزبور فرشتگان بر پشت آن‌ها می‌زدند به قسمى که مردى به رسول خدا صلی الله علیه و آله گفت: یا رسول الله به پشت ابوجهل نگریستم آثار ضرب بر پشت او نمایان بوده است. پیامبر فرمود: ضرب مزبور از ناحیه فرشتگان بوده است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَوْ تَرى‌ إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ «50»

و (اى پيامبر!) اگر ببينى آن هنگام كه فرشتگان جان كافران را مى‌گيرند، بر چهره‌ها وپشت‌هاى آنان ضربه مى‌زنند (و مى‌گويند:) بچشيد عذاب سوزان را.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لَوْ تَرى‌ إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ (50)

در منهج- مروى است كه چون كفار قلت لشكر اسلام ديدند، روى به قتال نهادند. و چون ميان معركه افتادند، ملائكه تازيانه بر پشت و روى ايشان زده، آنها را هلاك نموده به جهنم فرستادند. حق تعالى پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم را از اين اخبار فرمايد:

وَ لَوْ تَرى‌ إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا: و اگر مى‌ديدى اى پيغمبر، چون قبض روح مى‌گردند آن كسانى را كه كافر شدند، الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ‌: ملائكه اعوان ملك الموت مى‌زدند روى‌ها و پشتهاى كفار را عمودهاى آتشين. مراد تعميم ضرب است، يعنى رو و پشت و ساير اعضاى ايشان را. يا به صورت هر يك كه متوجه ايشان مى‌شد و به پشت آنانكه هزيمت مى‌نمودند.

از سعيد بن جبير و ابن عباس نقل است كه: چون مشركان رو به مسلمانان مى‌آوردند، ملائكه با تيغ به روى آنها مى‌زدند. و چون پشت به هزيمت كردند، به آنها رسيده، با مقامع و تازيانه زدندى. «1» وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ‌: و مى‌گفتند به آنان كه بچشيد عذاب سوزناك را كه مقدمه عذاب جهنم است. در منهج‌ «2»- مروى است كه در دست هر يك از ملائكه مقمع آهنين بودى كه بر هر مشرك مى‌زدى آتش از آن افروخته مى‌شد و

«1» مجمع البيان، جلد 2، صفحه 551.

«2» مجمع البيان، جلد 2، صفحه 551.

جلد 4 صفحه 358

او را مى‌سوزانيد. شخصى خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عرضه داشت:

يا رسول اللّه، من پشت أبو جهل را ديدم مثل شراك شده بود. حضرت فرمود: اين ضربت ملائكه است. ايضا مجاهد نقل نموده كه مردى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را گفت من حمله كردم بر يكى از مشركان و هنوز شمشير من به او نرسيده بود كه سر او پران شد. فرمود: سبقت نمود تو را ملائكه.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِذْ يَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هؤُلاءِ دِينُهُمْ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (49) وَ لَوْ تَرى‌ إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُوا الْمَلائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِيقِ (50) ذلِكَ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِيدِ (51)

ترجمه‌

هنگاميكه مى‌گفتند منافقان و آنانكه در دلهاى آنها مرض بود كه مغرور نمود اينان را دينشان و هر كس توكّل كند بر خدا پس همانا خدا غالب درست كار است‌

و اگر ميديدى هنگاميرا كه قبض روح مى‌نمودند آنانرا كه كافر شدند ملائكه كه ميزدند بر رويهاشان و پشتهاشان و بچشيد عذاب سوزان را

اين بسبب آن چيزى است كه پيش فرستاد دستهاى شما و همانا خدا نيست بيدادگر مر بندگانرا.

تفسير

در همان وقت كه كفار قريش مغرور بمقاله شيطان شدند كه در آيه سابقه اشاره شد جمعى از منافقان كه در دلهاى آنها مرض شك و ريا جاى داشت و ظاهرا قبول اسلام نموده بودند ميگفتند مسلمانان حقيقى بدين خودشان و وعده فتح مغرور شدند و با اين عدّه كم اقدام بجنگ عدّه زياد نمودند و خداوند از آنها جواب فرمود كه كسانى كه بوعده خدا و پيغمبر (ص) وثوق و اعتماد نمايند مغرور نيستند خداوند غالب است و غلبه ميدهد ضعيف متوكّل را بر قوىّ مغرور و افعالش بر وفق حكمت و مصلحت است نميگذارد دوستانش مقهور دشمنانش شوند و اگر ميديدى اى پيغمبر آنروز كه ملائكه قبض روح مينمودند از كفار و ميزدند بصورتها و اسافل اعضاء آنها يا به پيش‌رو و پشت سرشان‌

جلد 2 صفحه 542

و ميگفتند اين عذاب دنياى شما بود و بعدا بچشيد عذاب آخرت را و گفته‌اند گرزهاى آهنين در دست آنها بود كه وقتى ميزدند بر بدن كفار آتش شعله‌ور ميگرديد و از پيغمبر (ص) نقل شده است كه مردى بآنحضرت عرض كرد من حمله نمودم بيكى از كفار پيش از آنكه شمشيرم باو برسد سرش افتاد فرمود سبقت گرفتند بر تو ملائكه و جواب شرط محذوف است براى توسعه و تعظيم يعنى اگر ميديدى اين حال را ديده بودى امر شگفت آوريرا كه موجب بسى مسرّت بود و ملائكه فاعل يتوفّى و جمله يضربون وجوههم حال است و بعضى تتوّفى بتا قرائت نموده‌اند و از كلمه ذوقوا ببعد مقول قول ملائكه است و خداوند بهيچ وجه ظلم بر بندگان نمى‌نمايد و اگر بخواهد آنها را بدون استحقاق عذاب فرمايد بسيار ظلم نموده اعمال خودشان موجب عقوبت آنها شده است و اين نكته تعبير بصيغه مبالغه و ردّ مجبّره است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لَو تَري‌ إِذ يَتَوَفَّي‌ الَّذِين‌َ كَفَرُوا المَلائِكَةُ يَضرِبُون‌َ وُجُوهَهُم‌ وَ أَدبارَهُم‌ وَ ذُوقُوا عَذاب‌َ الحَرِيق‌ِ (50)

و ‌اگر‌ مشاهده‌ ميكردي‌ زماني‌ ‌که‌ ميگيرند و قبض‌ روح‌ ميكنند كساني‌ ‌را‌

جلد 8 - صفحه 141

‌که‌ كافر شدند ملائكه‌ ميزنند صورت‌ ‌آنها‌ و پشت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ و بچشيد عذاب‌ سوزنده‌ ‌را‌ وَ لَو تَري‌ جزاء ‌آن‌ محذوف‌ ‌است‌ ‌يعني‌ لرأيت‌ منظرا عجيبا عظيما، إِذ يَتَوَفَّي‌ توفي‌ قبض‌ بشدّت‌ و قوت‌ ‌است‌ و ‌از‌ ‌اينکه‌ باب‌ ‌است‌ توفي‌ دين‌ ‌که‌ دائن‌ ‌از‌ مديون‌ اتخاذ ميكند و باين‌ سبب‌ حضرت‌ ملك‌ الموت‌ ‌را‌ قابض‌ ارواح‌ گفتند، و نسبت‌ توفي‌ ‌در‌ آيات‌ شريفه‌ گاهي‌ بخداوند داده‌ ‌شده‌ اللّه‌ُ يَتَوَفَّي‌ الأَنفُس‌َ حِين‌َ مَوتِها زمر ‌آيه‌ 43، گاهي‌ نسبت‌ بملك‌ الموت‌ داده‌ ‌شده‌ قُل‌ يَتَوَفّاكُم‌ مَلَك‌ُ المَوت‌ِ الَّذِي‌ وُكِّل‌َ بِكُم‌ سجده‌ ‌آيه‌ 110، گاهي‌ بملائكه‌ مثل‌ همين‌ ‌آيه‌ و اينها طولي‌ ‌است‌ قبض‌ ملائكه‌ بامر ملك‌ عزرائيل‌، حضرت‌ ملك‌ الموت‌ و ‌او‌ مأمور بامر ‌خدا‌، و ملائكه‌ اعوان‌ ‌او‌ ‌هم‌ ملائكه‌ رحمت‌ و ‌هم‌ ملائكه‌ عذاب‌ هستند الَّذِين‌َ كَفَرُوا شامل‌ جميع‌ كفار و كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ حكم‌ كفار هستند ‌که‌ ‌بر‌ خلاف‌ دين‌ حق‌ هستند ميشود نه‌ خصوص‌ مشركين‌ بدر ‌که‌ بدست‌ ملائكه‌ كشته‌ شدند چنانچه‌ مفسرين‌ توهم‌ كردند بمناسبت‌ آيات‌ قبل‌، و شاهد ‌بر‌ ‌اينکه‌ عموم‌ علاوه‌ ‌بر‌ ظهور نفس‌ ‌اينکه‌ جمله‌ ‌آيه‌ شريفه‌ فَكَيف‌َ إِذا تَوَفَّتهُم‌ُ المَلائِكَةُ يَضرِبُون‌َ وُجُوهَهُم‌ وَ أَدبارَهُم‌ ‌محمّد‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌آيه‌ 29.

الملائكة ملائكه‌ عذاب‌ ‌که‌ اعوان‌ ملك‌ الموت‌ هستند بخلاف‌ اهل‌ ايمان‌ ‌که‌ ملائكه‌ رحمت‌ ‌که‌ دسته‌ ديگر اعوان‌ ملك‌ الموت‌ هستند قبض‌ روح‌ ميكنند يَضرِبُون‌َ وُجُوهَهُم‌ وَ أَدبارَهُم‌ ضرب‌ ‌با‌ تازيانه‌ آتشي‌ و مراد ‌از‌ وجوه‌ مقابل‌ رو ‌است‌ و ‌از‌ ادبار عقب‌ سر چنانچه‌ ميفرمايد الَّذِين‌َ طَغَوا فِي‌ البِلادِ فَأَكثَرُوا فِيهَا الفَسادَ فَصَب‌َّ عَلَيهِم‌ رَبُّك‌َ سَوطَ عَذاب‌ٍ حجر ‌آيه‌ 10 و 11 و 12.

وَ ذُوقُوا عَذاب‌َ الحَرِيق‌ِ ‌يعني‌ ملائكه‌ بآنها ميگويند بچشيد عذاب‌ سوزنده‌ ‌را‌، ‌در‌ جاي‌ ديگر ميفرمايد وَ لَو تَري‌ إِذِ الظّالِمُون‌َ فِي‌ غَمَرات‌ِ المَوت‌ِ وَ المَلائِكَةُ باسِطُوا أَيدِيهِم‌ أَخرِجُوا أَنفُسَكُم‌ُ اليَوم‌َ تُجزَون‌َ عَذاب‌َ الهُون‌ِ بِما كُنتُم‌ تَقُولُون‌َ عَلَي‌ اللّه‌ِ

جلد 8 - صفحه 142

غَيرَ الحَق‌ِّ وَ كُنتُم‌ عَن‌ آياتِه‌ِ تَستَكبِرُون‌َ انعام‌ ‌آيه‌ 93، و بقرينه‌ صدر ‌اينکه‌ ‌آيه‌ وَ مَن‌ أَظلَم‌ُ الاية و ذيل‌ ‌آيه‌ مراد ‌از‌ ظالمين‌ كفار هستند نه‌ مطلق‌ ظالم‌ چنانچه‌ ‌در‌ تفسير ‌آيه‌ مجلد پنجم‌ بيان‌ كرده‌ايم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 50)- این آیه صحنه مرگ کفار و پایان زندگی شومشان را مجسم می‌کند، نخست روی سخن را به پیامبر کرده، می‌گوید: «و اگر ببینی وضع عبرت انگیز کفار را به هنگامی که فرشتگان مرگ به صورت و پشت آنها می‌زنند و به آنها گویند عذاب سوزنده‌ای را بچشید» به حال آنان تأسف خواهی خورد (وَ لَوْ تَری

ج2، ص161

إِذْ یَتَوَفَّی الَّذِینَ کَفَرُوا الْمَلائِکَةُ یَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَ أَدْبارَهُمْ وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ).

آیه فوق اشاره به فرشتگان مرگ، و لحظه قبض روح و مجازات دردناکی است که در این لحظه بر دشمنان حق و گنهکاران بی‌ایمان وارد می‌سازند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر کشف الاسرار.

منابع