آیه 47 سوره یونس: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(تفسیر آیه)
(ترجمه های فارسی)
 
(۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱۵: سطر ۱۵:
 
|-|
 
|-|
 
انصاریان=
 
انصاریان=
و برای هر امتی پیامبری است؛ پس هنگامی که پیامبرشان [در قیامت] به سویشان آید، در میانشان به عدالت وانصاف داوری شود و مورد ستم قرار نخواهند گرفت.
+
و برای هر امتی پیامبری است؛ پس هنگامی که پیامبرشان [در قیامت] به سویشان آید، در میانشان به عدالت و انصاف داوری شود و مورد ستم قرار نخواهند گرفت.
 
|-|
 
|-|
 
فولادوند=
 
فولادوند=
سطر ۲۶: سطر ۲۶:
 
برای هر امّتی، رسولی است؛ هنگامی که رسولشان به سوی آنان بیاید، بعدالت در میان آنها داوری می‌شود؛ و ستمی به آنها نخواهد شد!
 
برای هر امّتی، رسولی است؛ هنگامی که رسولشان به سوی آنان بیاید، بعدالت در میان آنها داوری می‌شود؛ و ستمی به آنها نخواهد شد!
 
</tabber>
 
</tabber>
 +
 
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==
 
==ترجمه های انگلیسی(English translations)==
 
<tabber>
 
<tabber>
سطر ۴۱: سطر ۴۲:
 
</tabber>
 
</tabber>
 
==معانی کلمات آیه==
 
==معانی کلمات آیه==
«لِکُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولٌ»: مراد این است که در روز قیامت هر ملّتی پیغمبری دارد و او بر آنان گواهی می‌دهد (نگا: نساء / ، اسراء / ). «فَإِذَا جَآءَ رَسُولُهُمْ»: هنگامی که پیغمبرشان در دادگاه قیامت حاضر آمد.
+
امة: گروه شكل يافته. اين كلمه از «ام» به معنى قصد است.
 +
گويند:«امه‏ اى قصده»؛
 +
بنا بر اين امت به كسانى گفته مى‏ شود كه قصد مشترك و نظر مشترك دارند.
 +
راغب گويد: امّت جماعتى است كه يك چيز مثل دين يا زبان يا مكان آنها را جمع كند. امت ها: جامعه ‏ها.
  
== تفسیر آیه ==
+
قسط: عدالت. آن از مصادرى است كه وصف واقع شوند. مثل: عدل،
 +
و نيز قسط نصيبى است كه از روى عدالت باشد.
 +
جمع آن، اقساط است. ظاهرا فرق فاحشى ميان عدل و قسط وجود ندارد.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref>
 +
 
 +
==تفسیر آیه==
 
<tabber>
 
<tabber>
 
  تفسیر نور=
 
  تفسیر نور=
سطر ۸۰: سطر ۸۸:
 
2- تاريخ دين، همراه با تاريخ انسانيّت است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ» چنانكه در آيه‌ى ديگرى مى‌خوانيم: «وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ» «2»
 
2- تاريخ دين، همراه با تاريخ انسانيّت است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ» چنانكه در آيه‌ى ديگرى مى‌خوانيم: «وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ» «2»
  
3- قهر الهى «كه در آيه قبل مطرح شد) بعد از اتمام حجّت و آمدن پيامبران است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ»
+
3- قهر الهى (كه در آيه قبل مطرح شد) بعد از اتمام حجّت و آمدن پيامبران است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ»
  
 
4- گسترش قسط و عدل در جامعه، در سايه‌ى بعثت پيامبران است. «فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ»
 
4- گسترش قسط و عدل در جامعه، در سايه‌ى بعثت پيامبران است. «فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ»
سطر ۸۷: سطر ۹۵:
  
 
6- انكار قيامت و وعده‌هاى الهى، روش كافران است. يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ ...
 
6- انكار قيامت و وعده‌هاى الهى، روش كافران است. يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ ...
}}
+
«1». تفسير صافى.
 +
 
 +
«2». فاطر، 24.
  
 +
«3». زمر، 69.}}
 
|-|
 
|-|
 
اثنی عشری=
 
اثنی عشری=
سطر ۹۶: سطر ۱۰۷:
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
  
وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (48)
 
  
وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ: و مى‌گويند كفار و معاندين، كى خواهد بود اين وعده‌اى كه مى‌دهى از قيامت و بعث و حساب، يا نزول عذاب. إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ‌: بياريد آن را اگر هستيد شما موحدين راستگويان. اين شبهه پنجم از شبهات منكرين نبوت ختمى مرتبت صلّى اللّه عليه و آله است. هر زمانى كه حضرت تهديد و توعيد مى‌فرمود آنها را به نزول عذاب، و مدتى مى‌گذشت عذاب نمى‌آمد، مى‌گفتند: كى خواهد بود وعده تو اگر صادقى در ادعا؟ و احتجاج مى‌كردند به ظاهر نشدن عذاب بر قدح نبوت آن سرور، حق تعالى در رد قول آنها خطاب فرمود به آن حضرت:
+
وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ (47)
 +
 
 +
«1» تفسير قمّى ج 1 ص 312.
 +
 
 +
ج5، ص 330
 +
 
 +
بعد از شرح حال پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله با قومش، بيان حال تمام انبياء را با اقوامشان مى‌فرمايد:
 +
 
 +
وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ‌: و براى هر جماعت و طايفه و اهل هر زمانى را پيغمبرى خداى تعالى مبعوث فرمود كه اداى رسالت نمايد به ايشان و احكام الهى را به آنها رساند. فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ‌: پس زمانى كه آمد پيغمبرشان با بينات، و تبليغ رسالت سبحانى را نمود، مردم دو دسته شدند: جمعى تصديق و ايمان آوردند، و گروهى تكذيب كرده كافر شدند. قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ: حكم كرده شود ميان ايشان به عدل و داد، پس هلاك شوند مكذبين، و نجات يابند مؤمنين. نزد بعضى اين فصل حكم در دنيا باشد كه بعد از اتمام حجت بر قوم هر پيغمبر به اذن الهى دعا نمايد و عذاب نازل شود، مصدقين، ناجى؛ و منكرين، هلاك شدند. نزد جمعى‌ «1» مراد قيامت است كه پيغمبر هر امتى با امت به محشر آيد، و شهادت دهد بر متابعت و مخالفت امت خود، بعد حق تعالى حكم فرمايد به ثواب مطيعين در عقاب كافرين. وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ‌: و ايشان ستم نمى‌شوند در جزاى اعمال به نقص ثواب طاعات و زيادتى عقاب محرمات.
 +
 
 +
تبصره- آيه شريفه دال است بر آنكه آنچه عذاب و عقاب بر بندگان وارد گردد از جانب خود ايشان است و به هيچوجه ظلم به آنها نشود، زيرا حق تعالى به هر قومى پيغمبرى فرستاد با آيات و بينات، و اتمام حجت فرمود به ارشاد و هدايت، و اعطاى عقل ظاهر و عقل باطن، و جاى عذر براى بندگان در مخالفت و تكذيب باقى نماند. بنابراين به سوء اختيار كفر و معاصى را اختيار، لا جرم پاداش و جزا مترتب خواهد شد. نزد بعضى معنى آن است كه روز قيامت در وقت محاسبه هر امتى پيغمبرشان حاضر براى شهادت، و اعتراف و اقرار امت به اداى رسالت ايشان و مخالفت آنان و تحقق يابد ورود عذاب به سبب بدى افعال.
 +
 
 +
«1» اين قول مجاهد و تابعان وى است مجمع ج 3 ص 114.
 +
 
 +
ج5، ص 331
  
  
سطر ۱۰۶: سطر ۱۳۰:
 
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
 
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (48) قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي ضَرًّا وَ لا نَفْعاً إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ إِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَلا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ (49) قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَتاكُمْ عَذابُهُ بَياتاً أَوْ نَهاراً ما ذا يَسْتَعْجِلُ مِنْهُ الْمُجْرِمُونَ (50) أَ ثُمَّ إِذا ما وَقَعَ آمَنْتُمْ بِهِ آلْآنَ وَ قَدْ كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ (51) ثُمَّ قِيلَ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ الْخُلْدِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاَّ بِما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ (52)
+
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ كَأَنْ لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ ساعَةً مِنَ النَّهارِ يَتَعارَفُونَ بَيْنَهُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ اللَّهِ وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ (45) وَ إِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهِيدٌ عَلى‌ ما يَفْعَلُونَ (46) وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ (47)
  
 
ترجمه‌
 
ترجمه‌
  
و ميگويند كى خواهد بود اين وعده اگر هستيد راستگويان‌
+
و روز كه جمع كند آنانرا گويا درنگ نكردند مگر ساعتى از روز ميشناسند يكديگر را بتحقيق زيان كردند آنانكه تكذيب كردند لقاء خدا را و نبودند هدايت شدگان‌
  
بگو مالك نيستم براى خود ضررى و نه نفعى را مگر آنچه را خواهد خدا از براى هر گروهى وقت مقرّرى است چون آيد وقت مقرّر آنها پس نه واپس مانند زمانى و نه پيشى گيرند
+
و يا مينمائيم ترا بعض آنچه را وعده دهيم آنها را يا ميميرانيم تو را پس بسوى ما است بازگشت آنان پس خدا گواه است بر آنچه ميكنند
  
بگو خبر دهيد اگر آيد شما را عذاب او شبانگاه يا در روز چه چيز را بشتاب ميخواهند از آن گناهكاران‌
+
و از براى هر امّتى رسولى است پس چون آمد رسول آنها حكم كرده شود ميان آنان بعدالت و آنها ستم كرده نشوند.
 
 
آيا پس چون بوقوع آيد ميگرويد بآن و گفته شود آيا اكنون با آنكه بوديد آنرا بشتاب ميخواستيد
 
 
 
پس گفته شود آنانرا كه ستم كردند بچشيد عذاب جاويد را آيا جزا داده ميشويد مگر بآنچه بوديد كه كسب ميكرديد
 
  
 
تفسير
 
تفسير
  
پس از وعده عذاب الهى كفّار بر سبيل استعجاب و استبعاد و استهزاء به اهل ايمان ميگفتند پس كى اين وعده انجاز خواهد شد اگر راست ميگوئيد لذا خداوند به پيغمبر خود دستور فرمود كه در جواب آنها بفرمايد من اختيار دفع ضرر و
+
سراى دنيا و لذائذ ناچيز آن و همچنين عالم برزخ در برابر عالم آخرت بقدرى حقير و كوچك است كه چون قيامت كبرى بر پا شود و خداوند مردم را در آنروز محشور فرمايد حال آنها بطورى است كه تصوّر ميكنند مدّت اقامتشان در دنيا يا عالم برزخ نبوده است مگر پاره‌اى از يكروز بالنسبه بروز قيامت و طول موقف آن و هول مطّلع و بيم عذاب و عظمت ثواب موكّد اين تصوّر است و آنكه يكديگر را كاملا ميشناسند و اعمال يكديگر را در نظر مى‌آورند مانند آنكه تازه از هم جدا شده‌اند و بهم رسيده‌اند ولى بفاصله كمى چنان امر بر آنها دشوار ميشود كه ديگر كسى كسى را نميشناسد و جز بفكر حال و مئال خود نيست و معلوم ميشود كه چه خسارت و زيانى برده‌اند كسانيكه انكار نمودند روز جزا و لقاء پاداش الهى را و نبودند در دنيا از هدايت شدگان بدين اسلام لذا خداوند به پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ميفرمايد كه مطمئن باش يا در دنيا ارائه ميدهيم بتو عذاب آنها را چنانچه در جنگ بدر ارائه داده شد يا بعد از وفات تو و رجوع آنها بما در عالم آخرت بجزاى خودشان خواهند رسيد و خداوند بر تمام اعمال و افعال آنها
  
جلد 3 صفحه 25
+
جلد 3 صفحه 24
  
جلب نفع خود را ندارم چه رسد بضرر شما مگر آن ضرر و نفعى كه خداوند اختيار آنرا بمن واگذار فرمايد يا بخواهد كه واصل و عائد بندگانش شود اگر منظور شما عذاب بعد از مرگ است از براى هر جماعتى كه مستحقّ عقوبت الهى شدند وقت معيّنى است از مرگ و عذاب بعد از آن كه تقديم و تأخير در آن روى نخواهد داد و قابل استعجال و استمهال در هيچ مقدار از زمان نيست و اگر منظور عذاب دنيوى است بگو چه شب بيايد كه وقت استراحت شما است و چه روز كه وقت اشتغال شما بكار است منظور شما از تعجيل در عذاب چيست و آيا ميدانيد چه فاجعه شديدى را استقبال مينمائيد با آنكه مجرم و گناهكاريد و بايد از عقوبت خائف باشيد. و تصريح به مجرميّت و عدم اقتضاء آن استعجال را، نكته عدول از خطاب به غيبت و از ضمير باسم ظاهر است و آيا پس از نزول عذاب ميخواهيد ايمان بياوريد بآن ولى آنوقت بشما ميگويند آيا الآن- بطريق استهزاء- يعنى الآن ايمان ميآوريد با آنكه ايمان پس از نزول عذاب قبول نخواهد شد و شما در آن تعجيل داشتيد پس چرا نادم شديد و سرّ عدم قبول توبه بعد از معاينه موت آنستكه ايمان بخدا و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ثواب و عذاب در حال اختيار مطلوب است و بنده را مقرّب مينمايد نه در حال اضطرار و شمّه‌اى از اين مقال در آيه شريفه انّما التوبة على اللّه و آيه بعد از آن در اوائل سوره نساء گذشت پس گفته شود بكسانيكه ظلم نمودند بخودشان براى كفر و بر مردم براى اغرائشان به جهل در قيامت بچشيد عذاب دائم الهى را كه جزاى اعمال فاسده و عقائد كاسده خودتان است و بسوء اختيار خودتان در دنيا با كدّ يمين و عرق جبين كسب نموديد و عيّاشى ره در تفسير اجل مذكور در آيه دوم از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه آن اجلى است كه براى ملك الموت در شب قدر نامبرده شده است و قمّى ره در ذيل آيه سوم از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه اين عذابى است كه در آخر الزمان بر فسّاق اهل قبله نازل ميشود با آنكه آنها منكر نزول آن باشند و در آيه چهارم قبل از كلمه آلآن كه مصدّر بهمزه استفهام است گفته‌اند تقدير قول شده است يعنى بآنها گفته خواهد شد و بنظر حقير چندان احتياج به تقدير ندارد چون ممكن است متمّم كلام سابق باشد كه براى مزيد توبيخ و ملامت آنها تأكيدا ذكر شده است يعنى آيا در اين وقت ايمان ميآوريد كه بى‌ثمر است با آنكه تعجيل داشتيد و بنابر اين الآن اشاره به معهود
+
آگاه و مطّلع و حاضر و ناظر است و بحسابشان كاملا رسيدگى خواهد فرمود چون از ابتداء دنيا سيره مستمرّه الهيّه بر اين جارى شده كه براى هر جماعتى كه دينى مقرّر شده است پيغمبرى فرستاده ميشود كه ابلاغ احكام الهى بعهده او است و چون او بوظيفه خود عمل نمود و امّت اطاعت ننمودند و تكذيب نمودند او را با آنكه داراى معجزه و كتاب بود خداوند بعدالت ميان او و آن جماعت حكم ميكند پس نجات ميدهد پيغمبر خود را و عذاب ميفرمايد كفّار را و اين ظلم نيست در باره آنها چون خداوند لطف خود را از آنها دريغ ننموده و وسائل هدايت آنانرا فراهم فرموده آنها خودشان در باره خود ظلم نمودند كه مهتدى بهدايت الهيّه نشدند و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه روز قيامت چون انبياء عظام حاضر شوند و شهادت دهند بر اعمال امّت خداوند آنها را بپاداش اعمالشان ميرساند و از روايت عيّاشى ره در تفسير آيه اخيره از امام باقر عليه السّلام استفاده ميشود كه ائمه اطهار هم در مفاد اين آيه با انبياء عظام شريكند و بعدالت حكم مينمايند.
 
 
جلد 3 صفحه 26
 
 
 
ذهنى است نه خارجى تأمّل لازم است.
 
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۱۳۶: سطر ۱۵۲:
 
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
 
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
 
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ يَقُولُون‌َ مَتي‌ هذَا الوَعدُ إِن‌ كُنتُم‌ صادِقِين‌َ (48)
+
وَ لِكُل‌ِّ أُمَّةٍ رَسُول‌ٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُم‌ قُضِي‌َ بَينَهُم‌ بِالقِسطِ وَ هُم‌ لا يُظلَمُون‌َ (47)
  
و ميگويند ‌اينکه‌ كفار و مشركين‌ چه‌ وقت‌ ‌اينکه‌ وعده‌ تحقق‌ پيدا ميكند ‌اگر‌ ‌شما‌ انبياء راستگو هستيد.
+
و ‌از‌ ‌براي‌ ‌هر‌ امّتي‌ خداوند رسولي‌ فرستاده‌ ‌پس‌ ‌بعد‌ ‌از‌ آمدن‌ ‌رسول‌ ‌آنها‌ و تبليغ‌ رسالت‌ و اتمام‌ حجت‌ حكم‌ ميشود ‌بين‌ ‌آنها‌ بعدل‌ كساني‌ ‌که‌ پذيرفتند بسعادت‌ نائل‌ ميشوند و كساني‌ ‌که‌ اعراض‌ كردند بعقوبات‌ و شقاوت‌ گرفتار و ابدا بآنها ظلم‌ نميشود ‌هر‌ كس‌ بحق‌ ‌خود‌ ميرسد.
  
وَ يَقُولُون‌َ مَتي‌ هذَا الوَعدُ مشار اليه‌ ‌هذا‌ ظاهرا قيامت‌ ‌است‌ ‌که‌ انبياء خبر ميدادند و البته‌ قائل‌ باين‌ قول‌ كساني‌ هستند ‌که‌ منكر بعث‌ و نشور هستند و الّا ملّيين‌ عالم‌ معتقد هستند و اختلاف‌ ‌آنها‌ ‌در‌ مصداق‌ ناجي‌ و هالك‌ ‌است‌ يهود ‌خود‌ ‌را‌ اهل‌ نجات‌ و ديگران‌ ‌را‌ اهل‌ هلاكت‌ و هكذا نصاري‌، مجوس‌، مشرك‌، فقط طبيعي‌ دهري‌ ‌لا‌ مذهب‌ ‌که‌ منكر بعث‌ هستند وَ قالُوا ما هِي‌َ إِلّا حَياتُنَا الدُّنيا نَمُوت‌ُ وَ نَحيا وَ ما يُهلِكُنا إِلَّا الدَّهرُ جاثيه‌ ‌آيه‌ 23، و كساني‌ ‌که‌ بعث‌ ‌را‌ ‌در‌ همين‌ عالم‌ ميدانند و قائل‌ بنسخ‌ و فسخ‌ و رسخ‌ و مسخ‌ هستند و ميگويند روح‌ انسان‌ ‌پس‌ ‌از‌ موت‌ تعلق‌ ميگيرد بانسان‌ ديگري‌ ‌ يا ‌ بحيواني‌ ‌ يا ‌ بگياه‌ و درختي‌ ‌ يا ‌ بجماد ‌اگر‌ خوب‌ بوده‌ بانسان‌ خوبي‌ ‌ يا ‌ حيوان‌ خوش‌ الحاني‌ ‌ يا ‌ بميوه‌ها و حبوبات‌ موافق‌ طبع‌ ‌ يا ‌ بجواهر و معادن‌ تعلق‌ ميگيرد، و ‌اگر‌ بد ‌باشد‌ بانسان‌ بدي‌ ‌ يا ‌ حيوان‌ بد الحان‌ ‌ يا ‌ گياه‌ تلخ‌ ‌ يا ‌ سنگ‌ و ريگ‌ تعلق‌ ميگيرد ‌که‌ شرح‌ اقوال‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ كلم‌ الطيب‌ مجلد سوم‌ ‌در‌ بحث‌ معاد مفصلا داده‌ايم‌، و ممكن‌ ‌است‌ مشار اليه‌ وعده‌ عذاب‌ و هلاكت‌ دنيوي‌ ‌باشد‌.
+
وَ لِكُل‌ِّ أُمَّةٍ رَسُول‌ٌ انبياء بسيار بودند لكن‌ بسياري‌ ‌از‌ ‌آنها‌ مأمور بدعوت‌ نبودند و جماعتي‌ ‌که‌ مأمور بودند ‌آنها‌ ‌هم‌ دو دسته‌ بودند اولو العزم‌ ‌که‌ پنج‌ نفر بودند نوح‌، ابراهيم‌، موسي‌، عيسي‌، ‌محمّد‌ ‌علي‌ نبيّنا و آله‌ و ‌عليهم‌ ‌السلام‌ ‌که‌ ‌هر‌ كدام‌ ناسخ‌ سابق‌ و داراي‌ شرع‌ جديد و بقيه‌ مأمور بدعوت‌ شريعت‌ ‌آنها‌ بودند مثل‌ هود، صالح‌، اسحق‌، اسماعيل‌، يعقوب‌، يونس‌، يوسف‌، لوط، شعيب‌، داود، سليمان‌، زكريّا، يحيي‌ و ‌غير‌ اينها ‌عليهم‌ صلوات‌ اللّه‌، و بسا ‌در‌ يك‌ عصر ‌بر‌ ‌هر‌ طائفه‌ و قبيله‌ و شهر و قريه‌ رسولاني‌ بودند و حضرت‌ آدم‌ ‌اگر‌ چه‌ شرع‌ جديد داشت‌ لكن‌ چون‌ ناسخ‌ نبود اولو العزم‌ نگفتند.
  
إِن‌ كُنتُم‌ صادِقِين‌َ اشاره‌ ‌به‌ اينكه‌ ‌شما‌ انبياء دروغگو هستيد و چنين‌ دعوي‌ تحقق‌پذير نيست‌ ‌با‌ اينكه‌ قطع‌ نظر ‌از‌ آيات‌ كثيره‌ ‌در‌ موضوع‌ بعث‌ و قطع‌ نظر ‌از‌ اخبار متواتره‌ و ‌از‌ ضرورت‌ جميع‌ اديان‌ ادله‌ عقليه‌ قطعيه‌ ‌بر‌ اثبات‌ معاد داريم‌.
+
فَإِذا جاءَ رَسُولُهُم‌ و تبليغ‌ نمود و حجت‌ ‌را‌ ‌بر‌ امّت‌ ‌خود‌ تمام‌ كرد قُضِي‌َ بَينَهُم‌ بِالقِسطِ البته‌ كساني‌ ‌که‌ ايمان‌ آوردند بسعادت‌ دارين‌ و فوز نشأتين‌ و بهشت‌ ابدي‌ خداوند ‌آنها‌ ‌را‌ رستگار فرمود و كساني‌ ‌که‌ ايمان‌ نياوردند و تكذيب‌ كردند ببليات‌ دنيوي‌ هلاك‌ شدند و بعقوبات‌ اخروي‌ و عذاب‌ ابدي‌ گرفتار شدند و هيچكدام‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ دو دسته‌ بآنها ظلم‌ نشده‌ مؤمنين‌ ‌از‌ حق‌ ‌خود‌ چيزي‌ كاسته‌ نميشود و كفار زائد ‌بر‌ استحقاق‌ ‌خود‌ معذّب‌ نميشوند خداوند بعدل‌ و قسط ‌بين‌ ‌آنها‌ حكم‌ ميفرمايد وَ هُم‌ لا يُظلَمُون‌َ بلكه‌ مؤمنين‌ مورد تفضلات‌ الهي‌ واقع‌ ميشوند و بسا اهل‌ استحقاق‌ عذاب‌ مثل‌ عصات‌ مؤمنين‌ مورد مغفرت‌ و عفو واقع‌ شوند.
  
399
+
398
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۱۵۳: سطر ۱۶۹:
 
]
 
]
  
(آیه 48)- به دنبال تهدیدهایی که در آیات سابق راجع به عذاب و مجازات منکران حق ذکر شد در این آیه از قول آنها چنین نقل می‌کند که از روی استهزاء و مسخره و انکار «می‌گویند: این وعده‌ای که در مورد نزول عذاب می‌دهی اگر راست می‌گویی چه موقع است»؟! (وَ یَقُولُونَ مَتی هذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ).
+
(آیه 47)- در این آیه یک قانون کلی در باره همه پیامبران و از جمله پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و همه امتها از جمله امتی که در عصر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله می‌زیسته‌اند بیان کرده، می‌گوید: «هر امتی رسول و فرستاده‌ای از طرف خدا دارد» (وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ).
  
آنها با این تعبیر می‌خواستند بی‌اعتنایی کامل خود را به تهدیدهای پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نشان دهند.
+
«هنگامی که فرستاده آنها آمد (و ابلاغ رسالت کرد و گروهی در برابر حق تسلیم شدند و پذیرفتند و گروهی به مخالفت و تکذیب برخاستند) به عدالت در میان آنها داوری می‌شود و به هیچ کس ستمی نمی‌شود»، مؤمنان و نیکان می‌مانند و بدان و مخالفان یا نابود می‌شوند و یا محکوم به شکست (فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ).
 +
 
 +
همان گونه که در باره پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و امت معاصرش چنین شد.
 +
 
 +
بنابراین قضاوت و داوری که در این آیه به آن اشاره شده همان قضاوت تکوینی و اجرایی در این دنیاست.
 +
 
 +
ج2، ص295
 
}}
 
}}
 
|-|
 
|-|
سطر ۱۶۳: سطر ۱۸۵:
  
 
==تفسیر های فارسی==
 
==تفسیر های فارسی==
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=10 |آیه=48}}===
+
==={{ترجمه تفسیر المیزان|سوره=10 |آیه=47}}===
==={{تفسیر خسروی|سوره=10 |آیه=48}}===
+
==={{تفسیر خسروی|سوره=10 |آیه=47}}===
==={{تفسیر عاملی|سوره=10 |آیه=48}}===
+
==={{تفسیر عاملی|سوره=10 |آیه=47}}===
==={{تفسیر جامع|سوره=10 |آیه=48}}===
+
==={{تفسیر جامع|سوره=10 |آیه=47}}===
  
 
==تفسیر های عربی==
 
==تفسیر های عربی==
==={{تفسیر المیزان|سوره=10 |آیه=48}}===
+
==={{تفسیر المیزان|سوره=10 |آیه=47}}===
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=10 |آیه=48}}===
+
==={{تفسیر مجمع البیان|سوره=10 |آیه=47}}===
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=10 |آیه=48}}===
+
==={{تفسیر نور الثقلین|سوره=10 |آیه=47}}===
==={{تفسیر الصافی|سوره=10 |آیه=48}}===
+
==={{تفسیر الصافی|سوره=10 |آیه=47}}===
==={{تفسیر الکاشف|سوره=10 |آیه=48}}===
+
==={{تفسیر الکاشف|سوره=10 |آیه=47}}===
 
</tabber>
 
</tabber>
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<div style="font-size:smaller"><references/></div>
+
<div style="font-size:smaller"><references /></div>
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* [[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
+
 
* [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، چاپ دوم‌
+
*[[تفسیر نور]]، [[محسن قرائتی]]، [[تهران]]:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
* [[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
+
*[[اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌]]، [[سید عبدالحسین طیب]]، تهران:انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، چاپ دوم‌
* [[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
+
*[[تفسیر اثنی عشری]]، [[حسین حسینی شاه عبدالعظیمی]]، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
* [[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
+
*[[تفسیر روان جاوید]]، [[محمد ثقفی تهرانی]]، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
* [[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش‌، چاپ پنجم‌
+
*[[برگزیده تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی]] و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
 +
*[[تفسیر راهنما]]، [[علی اکبر هاشمی رفسنجانی]]، [[قم]]:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش‌، چاپ پنجم‌
  
 
[[رده:آیات سوره یونس]]
 
[[رده:آیات سوره یونس]]
 
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]
 
[[رده:ترجمه و تفسیر آیات قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۱ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۱۷

مشاهده آیه در سوره

وَلِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ ۖ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<46 آیه 47 سوره یونس 48>>
سوره : سوره یونس (10)
جزء : 11
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و برای هر امتی رسولی است که هرگاه رسول آنها آمد (و حجت بر آنان تمام شد) میان آنها حکم به عدل شود و بر هیچ کس (در کیفر و پاداش) ستم نخواهد شد.

و برای هر امتی پیامبری است؛ پس هنگامی که پیامبرشان [در قیامت] به سویشان آید، در میانشان به عدالت و انصاف داوری شود و مورد ستم قرار نخواهند گرفت.

و هر امتى را پيامبرى است. پس چون پيامبرشان بيايد، ميانشان به عدالت داورى شود و بر آنان ستم نرود.

هر امتى را پيامبرى بود و چون پيامبرشان بيامد كارها ميانشان به عدالت فيصله يافت و مورد ستم واقع نشدند.

برای هر امّتی، رسولی است؛ هنگامی که رسولشان به سوی آنان بیاید، بعدالت در میان آنها داوری می‌شود؛ و ستمی به آنها نخواهد شد!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

There is an apostle for every nation; so when their apostle comes, judgement is made between them with justice, and they are not wronged.

And every nation had an apostle; so when their apostle came, the matter was decided between them with justice and they shall not be dealt with unjustly.

And for every nation there is a messenger. And when their messenger cometh (on the Day of Judgment) it will be judged between them fairly, and they will not be wronged.

To every people (was sent) a messenger: when their messenger comes (before them), the matter will be judged between them with justice, and they will not be wronged.

معانی کلمات آیه

امة: گروه شكل يافته. اين كلمه از «ام» به معنى قصد است. گويند:«امه‏ اى قصده»؛ بنا بر اين امت به كسانى گفته مى‏ شود كه قصد مشترك و نظر مشترك دارند. راغب گويد: امّت جماعتى است كه يك چيز مثل دين يا زبان يا مكان آنها را جمع كند. امت ها: جامعه ‏ها.

قسط: عدالت. آن از مصادرى است كه وصف واقع شوند. مثل: عدل، و نيز قسط نصيبى است كه از روى عدالت باشد. جمع آن، اقساط است. ظاهرا فرق فاحشى ميان عدل و قسط وجود ندارد.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ «47»

براى هر امّتى پيامبرى است. پس هرگاه پيامبرشان بيايد، ميان آنان به عدالت داورى مى‌شود و ستمى به آنان روا نمى‌گردد.

وَ يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «48»

كفّار (از روى استهزا) مى‌گويند: اگر راست مى‌گوييد، اين وعده (عذاب) چه وقت است؟

نکته ها

كفّار بارها از روى استهزا، از انبيا مى‌پرسيدند كه اگر راست مى‌گوييد، زمان قهر خدا چه وقت است؟! اين سؤالِ تحقيرآميز، نوعى تقويت دل براى افرادى بود كه تحت تأثير آنها قرار مى‌گرفتند، ولى مگر لازمه‌ى تحقّق امرى، دانستن زمان آن است؟!

سؤال: اگر هر قومى رسولى دارند، پس چرا رسالت قطع شده است؟

پاسخ: مراد از رسول، شخص پيامبر نيست، بلكه پيام و رسالت اوست، چه مستقيم و چه با

جلد 3 - صفحه 580

واسطه. والّا مى‌بايست در هر منطقه‌اى پيامبرى باشد!

حضور انبيا در ميان مردم و قضاوت عادلانه، هم مربوط به دنياست و هم ممكن است مربوط به آخرت باشد كه در آيه 69 سوره زمر نيز مطرح است.

امام باقر عليه السلام فرمود: پيامبران الهى، «يقضون بالقسط»، به قسط وعدل حكم مى‌كنند. «1»

پیام ها

1- از سنّت‌هاى الهى آن است كه هيچ امّتى بدون پيامبر نباشد. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ»

2- تاريخ دين، همراه با تاريخ انسانيّت است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ» چنانكه در آيه‌ى ديگرى مى‌خوانيم: «وَ إِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلا فِيها نَذِيرٌ» «2»

3- قهر الهى (كه در آيه قبل مطرح شد) بعد از اتمام حجّت و آمدن پيامبران است. «لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ»

4- گسترش قسط و عدل در جامعه، در سايه‌ى بعثت پيامبران است. «فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ»

5- در قيامت، هر گروهى با پيامبر خودشان حاضر مى‌شوند، سپس ميان آنان به عدالت داورى مى‌شود. فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ‌ ... (در آيه‌ى ديگر مى‌فرمايد: «وَ جِي‌ءَ بِالنَّبِيِّينَ وَ الشُّهَداءِ وَ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ» «3»)

6- انكار قيامت و وعده‌هاى الهى، روش كافران است. يَقُولُونَ مَتى‌ هذَا الْوَعْدُ ... «1». تفسير صافى.

«2». فاطر، 24.

«3». زمر، 69.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ (47)

«1» تفسير قمّى ج 1 ص 312.

ج5، ص 330

بعد از شرح حال پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله با قومش، بيان حال تمام انبياء را با اقوامشان مى‌فرمايد:

وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ‌: و براى هر جماعت و طايفه و اهل هر زمانى را پيغمبرى خداى تعالى مبعوث فرمود كه اداى رسالت نمايد به ايشان و احكام الهى را به آنها رساند. فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ‌: پس زمانى كه آمد پيغمبرشان با بينات، و تبليغ رسالت سبحانى را نمود، مردم دو دسته شدند: جمعى تصديق و ايمان آوردند، و گروهى تكذيب كرده كافر شدند. قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ: حكم كرده شود ميان ايشان به عدل و داد، پس هلاك شوند مكذبين، و نجات يابند مؤمنين. نزد بعضى اين فصل حكم در دنيا باشد كه بعد از اتمام حجت بر قوم هر پيغمبر به اذن الهى دعا نمايد و عذاب نازل شود، مصدقين، ناجى؛ و منكرين، هلاك شدند. نزد جمعى‌ «1» مراد قيامت است كه پيغمبر هر امتى با امت به محشر آيد، و شهادت دهد بر متابعت و مخالفت امت خود، بعد حق تعالى حكم فرمايد به ثواب مطيعين در عقاب كافرين. وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ‌: و ايشان ستم نمى‌شوند در جزاى اعمال به نقص ثواب طاعات و زيادتى عقاب محرمات.

تبصره- آيه شريفه دال است بر آنكه آنچه عذاب و عقاب بر بندگان وارد گردد از جانب خود ايشان است و به هيچوجه ظلم به آنها نشود، زيرا حق تعالى به هر قومى پيغمبرى فرستاد با آيات و بينات، و اتمام حجت فرمود به ارشاد و هدايت، و اعطاى عقل ظاهر و عقل باطن، و جاى عذر براى بندگان در مخالفت و تكذيب باقى نماند. بنابراين به سوء اختيار كفر و معاصى را اختيار، لا جرم پاداش و جزا مترتب خواهد شد. نزد بعضى معنى آن است كه روز قيامت در وقت محاسبه هر امتى پيغمبرشان حاضر براى شهادت، و اعتراف و اقرار امت به اداى رسالت ايشان و مخالفت آنان و تحقق يابد ورود عذاب به سبب بدى افعال.

«1» اين قول مجاهد و تابعان وى است مجمع ج 3 ص 114.

ج5، ص 331


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ كَأَنْ لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ ساعَةً مِنَ النَّهارِ يَتَعارَفُونَ بَيْنَهُمْ قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ اللَّهِ وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ (45) وَ إِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهِيدٌ عَلى‌ ما يَفْعَلُونَ (46) وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ (47)

ترجمه‌

و روز كه جمع كند آنانرا گويا درنگ نكردند مگر ساعتى از روز ميشناسند يكديگر را بتحقيق زيان كردند آنانكه تكذيب كردند لقاء خدا را و نبودند هدايت شدگان‌

و يا مينمائيم ترا بعض آنچه را وعده دهيم آنها را يا ميميرانيم تو را پس بسوى ما است بازگشت آنان پس خدا گواه است بر آنچه ميكنند

و از براى هر امّتى رسولى است پس چون آمد رسول آنها حكم كرده شود ميان آنان بعدالت و آنها ستم كرده نشوند.

تفسير

سراى دنيا و لذائذ ناچيز آن و همچنين عالم برزخ در برابر عالم آخرت بقدرى حقير و كوچك است كه چون قيامت كبرى بر پا شود و خداوند مردم را در آنروز محشور فرمايد حال آنها بطورى است كه تصوّر ميكنند مدّت اقامتشان در دنيا يا عالم برزخ نبوده است مگر پاره‌اى از يكروز بالنسبه بروز قيامت و طول موقف آن و هول مطّلع و بيم عذاب و عظمت ثواب موكّد اين تصوّر است و آنكه يكديگر را كاملا ميشناسند و اعمال يكديگر را در نظر مى‌آورند مانند آنكه تازه از هم جدا شده‌اند و بهم رسيده‌اند ولى بفاصله كمى چنان امر بر آنها دشوار ميشود كه ديگر كسى كسى را نميشناسد و جز بفكر حال و مئال خود نيست و معلوم ميشود كه چه خسارت و زيانى برده‌اند كسانيكه انكار نمودند روز جزا و لقاء پاداش الهى را و نبودند در دنيا از هدايت شدگان بدين اسلام لذا خداوند به پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ميفرمايد كه مطمئن باش يا در دنيا ارائه ميدهيم بتو عذاب آنها را چنانچه در جنگ بدر ارائه داده شد يا بعد از وفات تو و رجوع آنها بما در عالم آخرت بجزاى خودشان خواهند رسيد و خداوند بر تمام اعمال و افعال آنها

جلد 3 صفحه 24

آگاه و مطّلع و حاضر و ناظر است و بحسابشان كاملا رسيدگى خواهد فرمود چون از ابتداء دنيا سيره مستمرّه الهيّه بر اين جارى شده كه براى هر جماعتى كه دينى مقرّر شده است پيغمبرى فرستاده ميشود كه ابلاغ احكام الهى بعهده او است و چون او بوظيفه خود عمل نمود و امّت اطاعت ننمودند و تكذيب نمودند او را با آنكه داراى معجزه و كتاب بود خداوند بعدالت ميان او و آن جماعت حكم ميكند پس نجات ميدهد پيغمبر خود را و عذاب ميفرمايد كفّار را و اين ظلم نيست در باره آنها چون خداوند لطف خود را از آنها دريغ ننموده و وسائل هدايت آنانرا فراهم فرموده آنها خودشان در باره خود ظلم نمودند كه مهتدى بهدايت الهيّه نشدند و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه روز قيامت چون انبياء عظام حاضر شوند و شهادت دهند بر اعمال امّت خداوند آنها را بپاداش اعمالشان ميرساند و از روايت عيّاشى ره در تفسير آيه اخيره از امام باقر عليه السّلام استفاده ميشود كه ائمه اطهار هم در مفاد اين آيه با انبياء عظام شريكند و بعدالت حكم مينمايند.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لِكُل‌ِّ أُمَّةٍ رَسُول‌ٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُم‌ قُضِي‌َ بَينَهُم‌ بِالقِسطِ وَ هُم‌ لا يُظلَمُون‌َ (47)

و ‌از‌ ‌براي‌ ‌هر‌ امّتي‌ خداوند رسولي‌ فرستاده‌ ‌پس‌ ‌بعد‌ ‌از‌ آمدن‌ ‌رسول‌ ‌آنها‌ و تبليغ‌ رسالت‌ و اتمام‌ حجت‌ حكم‌ ميشود ‌بين‌ ‌آنها‌ بعدل‌ كساني‌ ‌که‌ پذيرفتند بسعادت‌ نائل‌ ميشوند و كساني‌ ‌که‌ اعراض‌ كردند بعقوبات‌ و شقاوت‌ گرفتار و ابدا بآنها ظلم‌ نميشود ‌هر‌ كس‌ بحق‌ ‌خود‌ ميرسد.

وَ لِكُل‌ِّ أُمَّةٍ رَسُول‌ٌ انبياء بسيار بودند لكن‌ بسياري‌ ‌از‌ ‌آنها‌ مأمور بدعوت‌ نبودند و جماعتي‌ ‌که‌ مأمور بودند ‌آنها‌ ‌هم‌ دو دسته‌ بودند اولو العزم‌ ‌که‌ پنج‌ نفر بودند نوح‌، ابراهيم‌، موسي‌، عيسي‌، ‌محمّد‌ ‌علي‌ نبيّنا و آله‌ و ‌عليهم‌ ‌السلام‌ ‌که‌ ‌هر‌ كدام‌ ناسخ‌ سابق‌ و داراي‌ شرع‌ جديد و بقيه‌ مأمور بدعوت‌ شريعت‌ ‌آنها‌ بودند مثل‌ هود، صالح‌، اسحق‌، اسماعيل‌، يعقوب‌، يونس‌، يوسف‌، لوط، شعيب‌، داود، سليمان‌، زكريّا، يحيي‌ و ‌غير‌ اينها ‌عليهم‌ صلوات‌ اللّه‌، و بسا ‌در‌ يك‌ عصر ‌بر‌ ‌هر‌ طائفه‌ و قبيله‌ و شهر و قريه‌ رسولاني‌ بودند و حضرت‌ آدم‌ ‌اگر‌ چه‌ شرع‌ جديد داشت‌ لكن‌ چون‌ ناسخ‌ نبود اولو العزم‌ نگفتند.

فَإِذا جاءَ رَسُولُهُم‌ و تبليغ‌ نمود و حجت‌ ‌را‌ ‌بر‌ امّت‌ ‌خود‌ تمام‌ كرد قُضِي‌َ بَينَهُم‌ بِالقِسطِ البته‌ كساني‌ ‌که‌ ايمان‌ آوردند بسعادت‌ دارين‌ و فوز نشأتين‌ و بهشت‌ ابدي‌ خداوند ‌آنها‌ ‌را‌ رستگار فرمود و كساني‌ ‌که‌ ايمان‌ نياوردند و تكذيب‌ كردند ببليات‌ دنيوي‌ هلاك‌ شدند و بعقوبات‌ اخروي‌ و عذاب‌ ابدي‌ گرفتار شدند و هيچكدام‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ دو دسته‌ بآنها ظلم‌ نشده‌ مؤمنين‌ ‌از‌ حق‌ ‌خود‌ چيزي‌ كاسته‌ نميشود و كفار زائد ‌بر‌ استحقاق‌ ‌خود‌ معذّب‌ نميشوند خداوند بعدل‌ و قسط ‌بين‌ ‌آنها‌ حكم‌ ميفرمايد وَ هُم‌ لا يُظلَمُون‌َ بلكه‌ مؤمنين‌ مورد تفضلات‌ الهي‌ واقع‌ ميشوند و بسا اهل‌ استحقاق‌ عذاب‌ مثل‌ عصات‌ مؤمنين‌ مورد مغفرت‌ و عفو واقع‌ شوند.

398

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 47)- در این آیه یک قانون کلی در باره همه پیامبران و از جمله پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و همه امتها از جمله امتی که در عصر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله می‌زیسته‌اند بیان کرده، می‌گوید: «هر امتی رسول و فرستاده‌ای از طرف خدا دارد» (وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ).

«هنگامی که فرستاده آنها آمد (و ابلاغ رسالت کرد و گروهی در برابر حق تسلیم شدند و پذیرفتند و گروهی به مخالفت و تکذیب برخاستند) به عدالت در میان آنها داوری می‌شود و به هیچ کس ستمی نمی‌شود»، مؤمنان و نیکان می‌مانند و بدان و مخالفان یا نابود می‌شوند و یا محکوم به شکست (فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ).

همان گونه که در باره پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و امت معاصرش چنین شد.

بنابراین قضاوت و داوری که در این آیه به آن اشاره شده همان قضاوت تکوینی و اجرایی در این دنیاست.

ج2، ص295

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع