آیه 3 سوره کوثر

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۸ آوریل ۲۰۱۶، ساعت ۰۷:۵۳ توسط Quran (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{قرآن در قاب|إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ|سوره=108|آیه =3}} {{مشخصات آیه |شما...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ

مشاهده آیه در سوره


<<2 آیه 3 سوره کوثر 3>>
سوره : سوره کوثر (108)
جزء : 30
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

که محققا دشمن بدگوی تو (عاص بن وائل) مقطوع النسل است (و نسل تو تا قیامت به کثرت و برکت و عزت باقی است).

یقیناً دشمن [که به] تو [زخم زبان می زند] خود بدون تبار و نسل [و بریده از همه خیرات و برکات] است.

دشمنت خود بى‌تبار خواهد بود.

كه بدخواه تو خود اَبتر است.

(و بدان) دشمن تو قطعاً بریده‌نسل و بی‌عقب است!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Indeed it is your enemy who is without posterity.

Surely your enemy is the one who shall be without posterity,

Lo! it is thy insulter (and not thou) who is without posterity.

For he who hateth thee, he will be cut off (from Future Hope).

معانی کلمات آیه

«شَانِئ‌َ»: دشمن کینه‌توز. از مصدر (شَنَآن) به معنی‌کینه‌توزی (نگا: مائده / و . «الأبْتَرُ»: بی‌نام و نشان. بی‌خیر و برکت.

نزول

ابن عباس گوید: درباره عاص بن وائل السهمى نازل شد زیرا روزى پیامبر را در مسجدالحرام دید، وقتى بود که پیامبر از مسجد بیرون مى آمد در باب بنى سهم به او برخورد و با یکدیگر صحبت کردند.

عده اى از صنادید قریش نیز در مسجد بودند بعد از اتمام صحبت از عاص پرسیدند با چه کسى صحبت می‌کردى؟ در جواب گفت: با ابن ابتر سخن مى گفتم و موقعى بود که طفلى به نام عبدالله که از خدیجه علیهاالسلام متولد شده بود، وفات یافته بود و عرب جاهلیت به کسى که فرزند ذکور او می‌مرد ابتر مى گفتند سپس این سوره نازل گردید.[۱]

شمر بن عطیه گوید: عقبة بن ابى معیط مى گفت: فرزند پسر از براى محمد باقى نمانده روى همین اصل او ابتر است سپس این سوره نازل شد.[۲][۳]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


{{{1}}}

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ «3»

«1» امالى شيخ مفيد، مجلس 35، روايت 5 ص 294، و تفسير فرات كوفى (چ نجف) ص 230.

«2» شواهد التنزيل (چ اول- بيروت) ج 2، ص 376، روايت 1163.

جلد 14 - صفحه 364

إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ: به درستى كه دشمن دارنده تو او است، دم بريده و منقطع از خير و بركت نسل و ذريه و چنان شد كه حق تعالى خبر داده بود. تمام آن معاندين به كلى منقرض و آثار و ذريات آنها از عالم محو گرديد.

تنبيه- در اين سوره دلالات واضحه است بر صدق حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و صحت نبوت آن سرور:

1- اخبار فرمود چيزى را كه در نفوس وابسته دشمنان آن حضرت بود.

2- تمام فصحاى عالم عاجزند از آوردن مثل اين سوره با ايجاز الفاظ و حسن تأليف و كثرت معانى.

3- به وعده اعطاى كوثر دين او منتشر و امر او مرتفع وصيت آن سرور در عالم ظهور و اكثر از همه نسب شد، و تا غايت هيچ نسبى به مثل نسب او واقع نشد، در كثرت نسل و عدد.

4- آنكه وعده نصرت او فرمود بر دشمنان او و اخبار فرمود به سقوط امر ايشان و انقطاع عقب آنان و مخبر موافق اخبار گرديد و واقع شد.

جلد 14 - صفحه 365

سوره يكصد و نهم « (الكافرون- الجحد)»

سورة الكافرون- اين سوره مباركه مكى است و نزد ابن عباس و بعضى مدنى است.

عدد آيات- شش به اجماع.

عدد كلمات- بيست و شش.

عدد حروف- نود و چهار.

ثواب تلاوت- منهج- جبير بن مطعم روايت نموده كه حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود اى جبير مى‌خواهى كه به سفر روى و از همه چيز در پناه خدا باشى و هيبت و مهابت و زاد تو از همه همراهان بيشتر باشد و در كثرت مال از همه پيش باشى؟ عرض كردم بلى. فرمود اين پنج سوره را ورد خود ساز. «قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ‌ ... إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّهِ‌ ... قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ... قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ‌ ... قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ». و در قرائت هر يك از اين سوره‌ها افتتاح به «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ*» نما. جبير گويد مال چندان نداشتم، به بركت مداومت اين سوره‌ها مال من از همه بيشتر و بى‌رفيق نشدم و هيبت من از همه بيشتر شد. «1»

«1» منهج الصادقين (چ سوم- اسلاميه) ج 10 ص 367.

جلد 14 - صفحه 366

در كتاب كافى- از حضرت صادق عليه السّلام فرمود پدر بزرگوارم مى‌فرمود: «قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ» ربع قرآن است‌ «1». در مجمع بيان نموده كه وقتى حضرت فارغ مى‌شد از قرائت آن، مى‌گفت: «اعبد اللّه وحده اعبد اللّه وحده» «2» على بن ابراهيم- از آن حضرت [نقل كند كه‌] فرمود هرگاه فارغ شدى از قرائت آن، بگو سه مرتبه، «دينى الاسلام» «3».

در اين سوره امر فرمايد به برائت و تبرّاى از كفار.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ «1» فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ «2» إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ «3»

ترجمه‌

همانا ما عطا كرديم بتو خير كثير را

پس نماز بخوان براى پروردگارت و بلند نما دستت را در تكبيرات مقابل قبله‌

همانا دشمن تو دم بريده و مقطوع النّسل است.

تفسير

خداوند منّان در اين سوره مباركه منّت نهاده است بر پيغمبر خود و ميفرمايد همانا ما عطا نموديم بتو كوثر را كه آن موضوع براى مبالغه در كثرت است و در خير كثير استعمال ميشود و در روايات متعدّده بنهرى كه جارى از زير عرش است در بهشت و آبش از شير سفيدتر و از عسل شيرين‌تر و از سر شير گواراتر و مخصوص به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امير المؤمنين عليه السّلام و دوستان او است و بحوض كوثر كه آن هم مخصوص است به پيغمبر و ساقى آن امير المؤمنين و ائمه طاهرين ميباشند و بايد دوستان خودشان را از آن مشروب نمايند و دشمنان خودشان را مطرود تفسير شده و عامّه و خاصّه نقل نموده‌اند كه هر كه از آن بنوشد داخل در بهشت شود و جمعى را از آن تشنه برانند و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم عرضه دارد پروردگارا اينها امّت منند و خطاب رسد كه تو نميدانى آنها بعد از تو چه كردند و چه بدعتها گذاردند و در بعضى از روايات ذكر شده كه آن نهرى است در بهشت خداوند آنرا عوض از پسر به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كرامت فرموده و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد شفاعت است و مفسرين آنرا بعلم و عمل و نبوّت و كتاب و شرف دارين و ذريّه طاهره و مطلق خير كثير تفسير نموده‌اند و بنظر حقير ظاهر آيه شريفه همان مطلق خير كثير است و آنچه در روايات ذكر شده مصاديق حقيقيّه معنويّه است كه مخفى از انظار عامّه بوده و براى تنبّه مردم بآن پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ائمه‌

جلد 5 صفحه 444

اطهار عليهم السلام ذكر فرموده‌اند و مفسرين هم هر يك بنظر خودشان مصداقى از مصاديق جليّه را بيان نموده‌اند و با عموم لفظ و شمول آن نسبت بتمام معانى مذكوره وجهى براى تخصيص ببعض نيست چون آنچه ذكر شده از مصاديق خير كثير است ولى آيه اخيره كه خداوند ميفرمايد بحبيب خود همانا دشمن تو او ابتر و دم بريده و مقطوع النّسل و بى‌ثمر و عقب و بى‌باقيات صالحات است و آنچه در شأن نزول اين سوره قمّى ره و ابن عباس نقل نموده‌اند كه يكى از مشركين مكّه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را ابتر خواند بعد از فوت پسرش از حضرت خديجه پس اين سوره نازل شد قرينه و دليل است بر آنكه مراد همان ذريّه طاهره است چون اين معنى مناسب و مقابل با ابتر بودن آن مشرك و معاند است و چون اقرب ذريّه طاهره به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اصل ايشان حضرت زهراء عليها السلام است بنظر حقير متعيّن به اراده از خير كثير ميباشد و اين يكى از معجزات بزرگ قرآن است كه در صدر اسلام قبل از ولادت حضرت زهرا ظاهرا خداوند خبر داده كه ما مقدّر نموديم براى تو دخترى را كه از او نسل تو در عالم منتشر گردد بطوريكه هيچ نسبى بپايه شهرت نسب تو نرسد و دشمن تو بى‌عقب بماند و همين طور هم شده چون نه از عاص كه در روايت ابن عباس ذكر شده نسلى مشهود ميباشد و نه از عمرو بن عاص كه قمّى ره نقل نموده اثرى ظاهر است و خداوند پيغمبر خود را امر فرموده كه بشكرانه اين نعمت نماز بخواند و دو دست مبارك را در تكبيرات نماز اعمّ از تكبيرة الاحرام و غيرها بطوريكه كف‌ها رو بقبله باشد بلند نمايد تا محاذى با صورت گردد چنانچه در روايات معتبره بآن تصريح شده و يكى از معانى نحر به پيش سينه رسيدن و بآن مقابل قبله شدن است ولى اهل سنت اين آيه را بنماز عيد و قربانى شتر تفسير نموده‌اند و ظاهرا گول تبادر بدوى و انحر را خورده‌اند و غافل از تخصيص بدون مخصّص فصلّ لربّك شده‌اند و بعضى از مفسرين ما هم تبعيّت نموده‌اند در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه قرائت نمايد سوره انا اعطيناك الكوثر را در نمازهاى واجب و مستحبّ خود خداوند در روز قيامت او را از حوض كوثر سيراب نمايد و در پناه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در زير درخت طوبى او را جاى دهد انشاء اللّه تعالى و الحمد للّه رب العالمين.

جلد 5 صفحه 445

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ شانِئَك‌َ هُوَ الأَبتَرُ «3»

بعضي‌ گفتند: دشمنان‌ تو ‌که‌ بغض‌ تو ‌را‌ دارند ‌از‌ ‌بين‌ ميروند، بعضي‌ گفتند: قرآن‌ تو كلام‌ تمام‌ فصحاء عرب‌ ‌را‌ نابود ميكند، بعضي‌ گفتند: دشمنان‌ تو ‌از‌ ‌هر‌ چيزي‌ محروم‌ و ممنوع‌ و مقطوع‌ هستند ولي‌ ظاهر ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ بني‌ اميه‌ گفتند: پيغمبر مقطوع‌ النسل‌ ‌است‌ ‌پس‌ ‌از‌ فوت‌ ابراهيم‌، و حسنين‌ ‌هم‌ اولاد ‌علي‌ هستند نه‌ پيغمبر بلكه‌ ‌در‌ موقع‌ نزول‌ ‌اينکه‌ سوره‌ ابراهيم‌ و حسنين‌ بدنيا نيامده‌ بودند چنانچه‌ گفتند:

بنونا بنو ابنائنا و بناتنا

برگزیده تفسیر نمونه


]

اشاره

(آیه 3)- و در آخرین آیه این سوره با توجه به نسبتی که سران شرک به آن حضرت می‌دادند، می‌فرماید: «و (بدان) دشمن تو قطعا بریده نسل و بی‌عقب است» (ان شانئک هو الابتر).

تعبیر به «شانئک» بیانگر این واقعیت است که آنها در دشمنی خود حتی کمترین ادب را نیز رعایت نمی‌کردند، یعنی عداوتشان آمیخته با قساوت و رذالت بود.

حضرت فاطمه علیها السّلام و «کوثر»!

گفتیم «کوثر» یک معنی جامع و وسیع دارد، و آن «خیر و برکت فراوان» است، ولی بسیاری از بزرگان علمای شیعه یکی از روشنترین مصداقهای آن را وجود مبارک «فاطمه زهرا» علیها السّلام دانسته‌اند، چرا که شأن نزول آیه می‌گوید: آنها پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله را متهم می‌کردند که بلا عقب است، قرآن ضمن نفی سخن آنها می‌گوید: «ما به تو کوثر دادیم».

از این تعبیر استنباط می‌شود که این «خیر کثیر» همان فاطمه زهرا علیها السّلام است،

ج5، ص600

زیرا نسل و ذریه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به وسیله همین دختر گرامی در جهان انتشار یافت نسلی که نه تنها فرزندان جسمانی پیغمبر بودند، بلکه آیین او و تمام ارزشهای اسلام را حفظ کردند، و به آیندگان ابلاغ نمودند، نه تنها امامان معصوم اهل بیت علیهم السّلام که آنها حساب مخصوص به خود دارند.

در اینجا به بحث جالبی از «فخر رازی» برخورد می‌کنیم که در ضمن تفسیرهای مختلف کوثر می‌گوید:

قول سوم این است که این سوره به عنوان رد بر کسانی نازل شده که عدم وجود اولاد را بر پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله خرده می‌گرفتند، بنابر این معنی سوره این است که خداوند به او نسلی می‌دهد که در طول زمان باقی می‌ماند، ببین چه اندازه از اهل بیت را شهید کردند، در عین حال جهان مملوّ از آنهاست، این در حالی است که از بنی امیه (که دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذکری در دنیا باقی نماند، سپس بنگر و ببین چقدر از علمای بزرگ در میان آنهاست. مانند باقر و صادق و رضا و نفس زکیه.

هزاران هزار از فرزندان فاطمه علیها السّلام در سراسر جهان پخش شدند، در میان آنها نویسندگان و فقها و محدثان و مفسران والا مقام و فرماندهان عظیم بودند که با ایثار و فداکاری در حفظ آیین اسلام کوشیدند.

«پایان سوره کوثر»

ج5، ص601

سوره کافرون [109]

اشاره

این سوره در «مکّه» نازل شده و دارای 6 آیه است

محتوای سوره:]

لحن سوره نشان می‌دهد در زمانی نازل شده که مسلمانان در اقلیت بودند و کفار در اکثریت، و پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله از ناحیه آنها سخت در فشار بود، و اصرار داشتند او را به سازش با شرک بکشانند، پیامبر صلّی اللّه علیه و آله دست ردّ بر سینه همه آنها می‌زند، و آنها را بکلی مأیوس می‌کند، بدون آن که بخواهد با آنها درگیر شود.

این سرمشقی است برای همه مسلمانان که در هیچ شرائطی در اساس دین و اسلام با دشمنان سازش نکنند، و هر وقت چنین تمنائی از ناحیه آنها صورت گیرد آنها را کاملا مأیوس کنند، مخصوصا در این سوره دو بار این معنی تأکید شده که «من معبودهای شما را نمی‌پرستم» و این تأکید برای مأیوس ساختن آنها است، همچنین دوباره تأکید شده که «شما هرگز معبود من، خدای یگانه را نمی‌پرستید» و این دلیلی است بر لجاجت آنها، و سر انجامش این است که «من و آیین توحیدیم، و شما و آیین پوسیده شرک آلودتان»!

فضیلت تلاوت سوره:]

در حدیثی از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله نقل شده که فرمود:

«کسی که سوره «قل یا ایّها الکافرون» را بخواند گوئی ربع قرآن را خوانده، و شیاطین طغیانگر از او دور می‌شوند، و از شرک پاک می‌گردد، و از فزع بزرگ (روز قیامت) در امان خواهد بود».

و در حدیثی از امام صادق علیه السّلام می‌خوانیم که فرمود: «پدرم می‌گفت: «قل یا

ج5، ص602

ایها الکافرون»

ربع قرآن است، و هنگامی که از آن فراغت می‌یافت می‌فرمود: من تنها خدا را عبادت می‌کنم من تنها خدا را عبادت می‌کنم».

بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

شأن نزول سوره:]

در روایات آمده است که: «این سوره در باره گروهی از سران مشرکان قریش نازل شده، مانند «ولید بن مغیره» و «عاص بن وائل» و «حارث بن قیس» و ... گفتند: ای محمّد! تو بیا از آیین ما پیروی کن، ما نیز از آیین تو پیروی می‌کنیم، و تو را در تمام امتیازات خود شریک می‌سازیم، یک سال تو خدایان ما را عبادت کن! و سال دیگر ما خدای تو را عبادت می‌کنیم.

پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: پناه بر خدا که من چیزی را همتای او قرار دهم! گفتند: لا اقل بعضی از خدایان ما را لمس کن و از آنها تبرک بجوی ما تصدیق تو می‌کنیم و خدای تو را می‌پرستیم! پیامبر صلّی اللّه علیه و آله فرمود: من منتظر فرمان پروردگارم هستم.

در این هنگام سوره «قل یا ایّها الکافرون» نازل شد، و رسول اللّه به مسجد الحرام آمد، در حالی که جمعی از سران قریش در آنجا جمع بودند بالای سر آنها ایستاد، و این سوره را تا آخر بر آنها خواند آنها وقتی پیام این سوره را شنیدند کاملا مأیوس شدند، و حضرت و یارانش را آزار دادند».

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفاسیر روض الجنان و کشف الاسرار.
  2. طبرى صاحب جامع البیان.
  3. از شأن و نزول این سوره طى شأن و نزول سوره قدر هم مطالبى به میان آمده است.

منابع