آیه 124 سوره اعراف: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(معانی کلمات آیه)
(معانی کلمات آیه)
 
سطر ۴۳: سطر ۴۳:
 
خلاف: خلاف. مخالفت، ناسازگارى، به معنى «بعد» نيز آيد.
 
خلاف: خلاف. مخالفت، ناسازگارى، به معنى «بعد» نيز آيد.
 
منظور از آن در آيه  ، «مخالف» است.مثلا : دست راست با پاى چپ.
 
منظور از آن در آيه  ، «مخالف» است.مثلا : دست راست با پاى چپ.
 +
 
لاصلبنكم: صلب: دار زدن. بستن به چوب. اصل آن صلابت و محكمى است.  
 
لاصلبنكم: صلب: دار زدن. بستن به چوب. اصل آن صلابت و محكمى است.  
 
تصليب ظاهرا براى مبالغه است.«لاصلبنكم» : حتما و يقينا شما را به شدت به دار مى زنم.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref>
 
تصليب ظاهرا براى مبالغه است.«لاصلبنكم» : حتما و يقينا شما را به شدت به دار مى زنم.<ref>تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی</ref>

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۸:۱۴

مشاهده آیه در سوره

لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلَافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<123 آیه 124 سوره اعراف 125>>
سوره : سوره اعراف (7)
جزء : 9
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

همانا دست و پای شما را یکی از راست و یکی از چپ بریده و آن گاه همه را به دار خواهم آویخت.

قطعاً دست ها و پاهایتان را یکی از چپ و یکی از راست جدا می کنم، سپس همه شما را به دار خواهم آویخت.

دستها و پاهايتان را يكى از چپ و يكى از راست خواهم بريد سپس همه شما را به دار خواهم آويخت.

دستها و پايهايتان را به خلاف يكديگر خواهم بريد و همگيتان را بر دار خواهم كرد.

سوگند می‌خورم که دستها و پاهای شما را بطور مخالف [= دست راست با پای چپ، یا دست چپ با پای راست‌] قطع می‌کنم؛ سپس همگی را به دار می‌آویزم!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Surely I will cut off your hands and feet on opposite sides, and then I will surely crucify all of you.’

I will certainly cut off your hands and your feet on opposite sides, then will I crucify you all together.

Surely I shall have your hands and feet cut off upon alternate sides. Then I shall crucify you every one.

"Be sure I will cut off your hands and your feet on apposite sides, and I will cause you all to die on the cross."

معانی کلمات آیه

خلاف: خلاف. مخالفت، ناسازگارى، به معنى «بعد» نيز آيد. منظور از آن در آيه ، «مخالف» است.مثلا : دست راست با پاى چپ.

لاصلبنكم: صلب: دار زدن. بستن به چوب. اصل آن صلابت و محكمى است. تصليب ظاهرا براى مبالغه است.«لاصلبنكم» : حتما و يقينا شما را به شدت به دار مى زنم.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ «124»

حتماً دست و پاهايتان را بر خلاف يكديگر (يكى از راست و يكى از چپ) قطع خواهم كرد، سپس همه‌ى شما را به دار خواهم كشيد.

قالُوا إِنَّا إِلى‌ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ «125»

(ساحران در پاسخ) گفتند: (مهم نيست، هرچه مى‌خواهى بكن) همانا ما به سوى پروردگارمان بازمى گرديم.

نکته ها

شبيه اين آيات را در سوره‌ى طه نيز مى‌خوانيم، البتّه در قرآن اشاره‌اى به عملى شدن اين تهديدها نيست، امّا به نقل روايات وتاريخ، فرعون، مؤمنان به موسى عليه السلام را قطعه قطعه كرد و به شاخه‌هاى درخت خرما آويخت. چنانكه طبرى مى‌گويد: «كانوا أوّل النّهار كفّاراً سحرة و آخر النّهار شهداء بَررَة» اوّل روز، كافرانى ساحر و آخر روز، شهيدانى نيكوكار بودند.

فرعون و فرعونيان با آن همه‌ى تداركات و سر و صدا، سرانجام تحقير شدند، «انْقَلَبُوا صاغِرِينَ»، امّا ساحران بر اثر ايمان، به رشد و سعادت رسيده و مرگ در راه عقيده‌ى حقّ را بر زندگى تحت سلطه‌ى فرعون ترجيح دادند. «إِلى‌ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ»

پیام ها

1- خشونت و تهديد، از حربه‌هاى زورگويان وقدرتمندان است. «لَأُقَطِّعَنَّ»

2- طاغوت‌ها، براى جلوگيرى از نفوذ انديشه‌هاى اصلاحى و انقلابى، پيشتازان انقلاب را تهديد، شكنجه و به قتل مى‌رسانند. «لَأُصَلِّبَنَّكُمْ»

3- انسان، محكوم نظام‌ها و محيطها نيست و با ايمان و اراده مى‌تواند در برابر همه‌ى آنها مقاومت كند. «لَأُقَطِّعَنَ‌- قالُوا»

4- آنكه با بصيرت ايمان آورد، با امواج مختلف دست از ايمان بر نمى‌دارد و از تهديد نمى‌ترسد. «قالُوا إِنَّا إِلى‌ رَبِّنا» آرى ايمان، انسان را دگرگون و ظرفيّت او

جلد 3 - صفحه 144

را بالا مى‌برد. ساحرانى كه ديروز در انتظار پاداش فرعون بودند، امروز به خاطر ايمان، آن چيزها برايشان ارزشى ندارد.

5- مرگ در راه حقّ، بهتر از زندگى در راه باطل است. «إِلى‌ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ»

6- سابقه‌ى بد را نبايد ملاك قرار داد، گاهى چند ساحر و كافر با يك تحوّل، ايمان آورده و از مؤمنان ديگر سبقت مى‌گيرند. «إِلى‌ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ»

7- در شيوه‌ى تبليغ، از جوانمردى‌هاى گذشتگان ياد كنيم. قالُوا ...

8- ايمان به معاد ويادآورى آن در مقابل خطرها وتهديدها، انسان را بيمه مى‌كند. «إِلى‌ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ» چنانكه به فرعون گفتند: هر كارى انجام دهى، سلطه‌ى تو تنها در محدوده‌ى اين دنياست. «فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ إِنَّما تَقْضِي هذِهِ الْحَياةَ الدُّنْيا» «1»

9- از هدايت افراد منحرف حتّى رهبران آنها مأيوس نشويم، چه بسا توبه كرده و يك دفعه عوض شوند. «قالُوا إِنَّا إِلى‌ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ (124)

لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ‌: هر آينه البته البته ببرم دستهاى شما، وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ‌: و پاهاى شما را به خلاف يكديگر، يعنى دست راست و پاى چپ، يا بالعكس، ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ‌: پس به دار زنم همه شما را براى تفضيح شما و عبرت ديگران.

جلد 4 صفحه 171

در منهج- مروى است كه اول كسى كه امر به قتل و صلب نمود فرعون بود، ايشان را كنار شط نيل بر درخت خرما به دار زد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


سوره الأعراف «7»: آيات 123 تا 126

قالَ فِرْعَوْنُ آمَنْتُمْ بِهِ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّ هذا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ لِتُخْرِجُوا مِنْها أَهْلَها فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (123) لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ (124) قالُوا إِنَّا إِلى‌ رَبِّنا مُنْقَلِبُونَ (125) وَ ما تَنْقِمُ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِآياتِ رَبِّنا لَمَّا جاءَتْنا رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ تَوَفَّنا مُسْلِمِينَ (126)

جلد 2 صفحه 462

ترجمه

گفت فرعون ايمان آورديد باو پيش از آنكه اذن دهم شما را همانا اين مكرى است كه نموديد آنرا در شهر تا بيرون كنيد از آن اهلش را پس زود باشد كه بدانيد

هر آينه خواهم بريد دستهاتان و پاهاتان را بر خلاف يكديگر پس هر آينه بردار خواهم زد شما را تمامى‌

گفتند همانا ما بپروردگارمان بازگشت كنندگانيم‌

و عيب نميگيرى تو از ما مگر آنكه ايمان آورديم به آيتهاى پروردگارمان چون آمدند ما را پروردگار ما زياد عطا فرما بما صبر را و بميران ما را مسلمانان.

تفسير

فرعون بر سبيل انكار اخبار از ايمان سحره نمود كه چرا بى‌اذن من بموسى ايمان آورديد و بعضى ء آمنتم با همزه استفهام كه براى انكار است قرائت نموده‌اند و براى آنكه مبادا مردم هم تبعيّت از آنها نموده ايمان بياورند مدعى شد كه شما با موسى تبانى نموديد در مصر پيش از آنكه در ميدان مبارزه حاضر شويد و غرض شما از اين مكر و حيله آن بود كه قبطيان را از شهر خودشان بيرون كنيد و شما و بنى اسرائيل مملكت ما را تصرف نمائيد و بعد از اين معلوم ميشود كه چگونه شما را مجازات مينمايم باين نحو كه يا دست راست و پاى چپ شما را ميبرم يا پاى راست و دست چپ را و بعد شما را بدار ميزنم براى افتضاح شما و عبرت سايرين سحره گفتند باكى نيست ما بازگشت ميكنيم برحمت خدا كه همه بسوى او بازگشت خواهند نمود و حكم ميكند ميان آنها بحق چه كشته شوند و چه بميرند و تو از ما بد نمى‌دانى و عيبى نمى‌توانى بگيرى مگر آنكه ما علائم قدرت الهى را مشاهده نموديم و ايمان آورديم و اين عيب نيست بلكه فوق هر حسنى است بعد روى بدرگاه الهى نموده از خداوند مسئلت نمودند كه مانند آب بريزد بر آنها صبر را كه شامل شود تمام وجود ايشانرا و ثابت بدارد آنها را تا وقت مرگ بدين اسلام كه در آنزمان متابعت حضرت موسى بود.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لَأُقَطِّعَن‌َّ أَيدِيَكُم‌ وَ أَرجُلَكُم‌ مِن‌ خِلاف‌ٍ ثُم‌َّ لَأُصَلِّبَنَّكُم‌ أَجمَعِين‌َ (124)

هراينه‌ البته‌ جدا ميكنم‌ دستها و پاهاي‌ ‌شما‌ ‌را‌ ‌بر‌ خلاف‌ يكديگر دست‌ راست‌ ‌با‌ پاي‌ چپ‌ ‌ يا ‌ دست‌ چپ‌ ‌با‌ پاي‌ راست‌ و ‌پس‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ البته‌ ‌شما‌ ‌را‌ بدار ميزنم‌ همه‌ شماها ‌را‌.

لَأُقَطِّعَن‌َّ لام‌ تأكيد و نون‌ تأكيد ‌که‌ تأكيد ‌در‌ تأكيد ‌است‌ أَيدِيَكُم‌ وَ أَرجُلَكُم‌ ‌اگر‌ كلمه‌ ‌بعد‌ نبود مفادش‌ ‌اينکه‌ ‌بود‌ ‌که‌ تمام‌ دست‌ و پاهاي‌ ‌شما‌ ‌را‌ قطع‌ ميكنم‌ لكن‌ كلمه‌ مِن‌ خِلاف‌ٍ ‌يعني‌ دست‌ و پا مخالف‌ يكديگر ‌باشد‌ يك‌ دست‌

جلد 7 - صفحه 424

و يك‌ پا ‌که‌ ‌از‌ جهت‌ يمين‌ و يسار مخالف‌ باشند ‌تا‌ اينجا ممكن‌ ‌بود‌ ‌که‌ اينها زنده‌ بمانند سپس‌ تهديد بقتل‌ ميكند آنهم‌ اشدّ انحاء قتل‌ لذا ‌گفت‌ ثُم‌َّ لَأُصَلِّبَنَّكُم‌ زيرا صليب‌ ‌در‌ سابق‌ بكمر ميبستند و بالاي‌ دار ‌از‌ گرسنه‌گي‌ و تشنه‌گي‌ باقي‌ ‌بود‌ ‌تا‌ بميرد چنانچه‌ ‌إبن‌ زياد ملعون‌ ميثم‌ تمّار ‌را‌ دست‌ و پا و زبان‌ ‌او‌ ‌را‌ قطع‌ كرد و بردار زد ‌تا‌ ‌بر‌ سر دار جان‌ داد.

اجمعين‌ بعضي‌ گفتند لفظ اجمعين‌ ‌براي‌ تأكيد ‌است‌ لكن‌ بعيد نيست‌ ‌که‌ چون‌ ابتداء توجه‌ خطاب‌ فرعون‌ بسحره‌ ‌بود‌ ‌اگر‌ لفظ اجمعين‌ نبود تهديد فرعون‌ فقط بآنها ‌بود‌ ‌اينکه‌ كلمه‌ اجمعين‌ دلالت‌ ميكند ‌که‌ تمام‌ شماها ‌که‌ بموسي‌ ايمان‌ آورديد چه‌ سحره‌ و چه‌ ‌غير‌ سحره‌ ‌که‌ مشاهده‌ كردند ‌که‌ سحره‌ ايمان‌ آوردند ‌از‌ بني‌ اسرائيل‌ و ‌غير‌ ‌آنها‌ مثل‌ رجل‌ مؤمن‌ ‌که‌ شرحش‌ ‌در‌ سوره‌ مؤمن‌ ‌است‌ و ‌از‌ آل‌ فرعون‌ ‌بود‌ و مثل‌ آسيه‌ زن‌ فرعون‌ و ‌غير‌ اينها بلكه‌ ‌خود‌ موسي‌ و هارون‌ ‌را‌ تمام‌ ‌را‌ تهديد كرد و اختلاف‌ ‌شده‌ ‌بين‌ مفسرين‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ تهديد نسبت‌ بسحره‌ عملي‌ شد و چنين‌ عمل‌ ‌را‌ نمود ‌ يا ‌ نتوانست‌ چنين‌ عمل‌ ‌را‌ انجام‌ دهد، ‌در‌ آيات‌ شريفه‌ تصريحي‌ نشده‌ لكن‌ ممكن‌ ‌است‌ شواهدي‌ بتوان‌ استفاده‌ نمود ‌که‌ نتوانسته‌ ‌باشد‌ زيرا ‌بعد‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ واقعه‌ بسياري‌ بموسي‌ ايمان‌ آوردند و نقطه‌ ضعف‌ ‌در‌ فرعونيان‌ ايجاد شد و دچار بليات‌ سخت‌ شدند و ‌اگر‌ فرعون‌ همچه‌ قدرتي‌ داشت‌ ‌با‌ موسي‌ چنين‌ معامله‌ ميكرد و ‌در‌ ‌آيه‌ شريفه‌ وَ لَقَد أَوحَينا إِلي‌ مُوسي‌ أَن‌ أَسرِ بِعِبادِي‌ فَاضرِب‌ لَهُم‌ طَرِيقاً فِي‌ البَحرِ يَبَساً طه‌ ‌آيه‌ 79، جمعيت‌ قوم‌ موسي‌ بني‌ اسرائيل‌ بسيار بودند ‌که‌ دوازده‌ جاده‌ ‌در‌ دريا ‌براي‌ ‌آنها‌ ايجاد شد، و اللّه‌ العالم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 124)- در این آیه تهدید سر بسته‌ای را که در جمله قبل به آن اشاره شد بطور وضوح بیان می‌کند، می‌گوید: «سوگند یاد می‌کنم که دستها و پاهای شما را بطور مخالف (دست راست و پای چپ و دست چپ و پای راست را) قطع می‌کنم

ج2، ص81

سپس همگی شما را به دار خواهم آویخت» (لَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ مِنْ خِلافٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ).

برنامه فرعون در اینجا برای مبارزه با ساحرانی که به موسی (ع) ایمان آورده بودند، یک برنامه عمومی در مبارزات ناجوانمردانه جبّاران با طرفداران حق است که از یکسو از حربه تهمت استفاده می‌کنند، تا موقعیت حق طلبان را در افکار عمومی تضعیف کنند و از سوی دیگر تکیه بر زور و قدرت و تهدید به قتل و نابودی می‌نمایند تا اراده آنها را درهم بشکنند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع