غایة السؤل فی سیرة الرسول (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی « بندانگشتی|غاية السؤل في سيرة الرسول == معرفى اجمالى== '''غاي...» ایجاد کرد)
 
 
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:Ketab343.jpg|بندانگشتی|غاية السؤل في سيرة الرسول]]
+
[[پرونده:Ketab343.jpg|بندانگشتی|غایة السؤل فی سیرة الرسول]]
 +
کتاب «'''غایة السؤل فى سیرة الرسول(ص)»'''، توسط زین‌الدین عبدالباسط بن خلیل بن شاهین الشیخى معروف به عبدالباسط الحنفى، به زبان عربى و در ارتباط با سیره [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] (صلی الله علیه وآله)، در قرن نهم هجرى به رشته تحریر در آمده است.
  
== معرفى اجمالى==
+
==ساختار کتاب==
  
 +
کتاب از هفت بخش «مقدمه محقق و مؤلف، متن اصلى، خاتمه، حواشى و تعلیقات، ملحقات و مصادر تحقیق» تشکیل شده است. محقق در بخش حواشى و تعلیقات که چند برابر متن اصلى است، هر فصل را دوباره ذکر کرده و تحقیقات بسیار گسترده‌اى را انجام داده، مطالب زیادى را اضافه کرده است. وى با ارجاع دادن به منابعى بسیار، مطالب فراوانى را از آن‌ها نقل کرده است. وى در بخش دیگرى به نام ملحق، تصویر برخى از نامه‌هاى پیامبر(ص) به پادشاهان را ذکر کرده، پس از آن مصادر تحقیق را نیز جداگانه ذکر کرده است.
  
'''غاية السؤل فى سيرة الرسول(ص)'''، توسط زين‌الدين عبدالباسط بن خليل بن شاهين الشيخى معروف به عبدالباسط الحنفى، به زبان عربى و در ارتباط با سيره پيامبر اكرم(ص)، در قرن نهم هجرى به رشته تحرير در آمده است.
+
مطالب کتاب در ۲۶ فصل ارائه شده است. نویسنده مطالب را بسیار مختصر ذکر کرده، از گفتن مسائل اختلافى به جز مواردى اندک، پرهیز کرده است. وى غیر از یک بار اشاره به [[تورات]] و [[انجیل|انجیل]]، تنها از کتاب «[[الروض الأنف (کتاب)|الروض الانف]]» نوشته عبدالرحمن سهیلى نام برده است.<ref>متن ص۲۷</ref>
  
== ساختار==
+
==گزارش محتوا==
  
 +
کتاب با مقدمه محقق آغاز شده است. وی پس از شرح حال کوتاهى از مؤلف، به ذکر تألیفات او پرداخته، پس از نام بردن تعدادى از آن‌ها همچون: الروض الباسم فى حوادث العمر والتراجم، نزهة الاساطین فى من ولى مصر من السلاطین و نیل الامل فى ذیل الدول، به ارائه توضیحاتى درباره کتاب پرداخته و پس از اشاره به محتواى آن، مطلب را با اشاره به نحوه تحقیق خود به پایان برده است.
  
كتاب از هفت بخش «مقدمه محقق و مؤلف، متن اصلى، خاتمه، حواشى و تعليقات، ملحقات و مصادر تحقيق» تشكيل شده است.
+
مؤلف، ابتدا در مقدمه‌اى کوتاه، پس از حمد و ثناى الهى، با اشاره به نام کتاب، نحوه نگارش خود را به طور خلاصه، توضیح داده است. وى سپس به مطالب اصلى خود پرداخته که در بیست و شش فصل بیان شده‌اند.
  
مطالب در 26 فصل ارائه شده است. نويسنده مطالب را بسيار مختصر ذكر كرده، از گفتن مسائل اختلافى به جز مواردى اندك، پرهيز كرده است.
+
نویسنده در فصل اول، نسب [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] را تا [[حضرت آدم علیه السلام|حضرت آدم]](ع) ذکر کرده است. وى پس از ذکر حدیثى از پیامبر(ص)، نسب ایشان را تا عدنان متفق علیه دانسته است.<ref>متن ص۲۶</ref>
  
وى غير از يك بار اشاره به تورات و انجيل، تنها از كتاب «الروض الانف» نوشته سهيلى نام برده است.<ref>متن ص27</ref>
+
فصل دوم، مربوط به نام مادر پیامبر(ص) مى‌باشد که پس از ذکر اجدادش، با گفته‌اى از کتاب «الروض الانف» سهیلى به این نکته شده است که خداوند پس از به دنیا آمدن والدین پیامبر(ص)، آن‌ها را به دست ایشان(ص) مسلمان کرده است.<ref>متن ص۲۷</ref>
  
== گزارش محتوا==
+
فصل سوم مختص به عموهاى پیامبر(ص) مى‌باشد که ۹ نفر بوده وآخرین آن‌ها، [[ابولهب بن عبدالمطلب|ابولهب]] است و نویسنده با اشاره به [[آیه|آیه]] '''«تبت یدا ابولهب»'''، دشمنى وى با پیامبر(ص) را متذکر شده است.<ref>متن ص ۲۸</ref>
  
 +
مؤلف در فصل چهارم، نام ۶ نفر از عمه‌هاى پیامبر(ص) از جمله: ام حکیم و [[صفیه دختر عبد المطلب|صفیه]] را ذکر کرده است.<ref>متن ص۲۹</ref>
  
كتاب با مقدمه محقق آغاز شده است. نويسنده پس از شرح حال كوتاهى از مؤلف، به ذكر تأليفات او پرداخته، پس از نام بردن تعدادى از آن‌ها همچون: الروض الباسم فى حوادث العمر والتراجم، نزهة الاساطين فى من ولى مصر من السلاطين و نيل الامل فى ذيل الدول، به ارائه توضيحاتى درباره كتاب پرداخته و پس از اشاره به محتواى آن، مطلب را با اشاره به نحوه تحقيق خود به پايان برده است.
+
در فصل پنجم، محل ولادت و زندگى پیامبر(ص) در [[مکه]] و تاریخ ولادت ایشان ذکر شده است.<ref>متن ص۳۰</ref> در این فصل، همچنین داستان ذبح عبدالله، شیر دادن [[حلیمه سعدیه|حلیمه]]، مسافرت پیامبر(ص) به [[شام]]، [[مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله|بعثت]] پیامبر(ص)، اولین مسلمانان، [[هجرت مسلمانان به حبشه|هجرت به حبشه]] و [[معراج]] نیز ذکر شده است.
  
مؤلف، ابتدا در مقدمه‌اى كوتاه، پس از حمد و ثناى الهى، با اشاره به نام كتاب، نحوه نگارش خود را به طور خلاصه، توضيح داده است. وى سپس به مطالب اصلى خود پرداخته كه در بيست و شش فصل بيان شده‌اند.
+
مؤلف، در فصل ششم، داستان [[هجرت پیامبر اسلام به مدینه|هجرت]] پیامبر(ص) به مدینه، ماندن [[امام علی علیه السلام|امام على]](ع) براى رد کردن ودایع و نزول برخى احکام همچون [[تغییر قبله|تغییر قبله]] را ذکر کرده است.<ref>متن صص۵-۳۴</ref>
  
نويسنده در فصل اول، نسب پيامبر را تا حضرت آدم(ع) ذكر كرده است. وى پس از ذكر حديثى از پيامبر(ص)، نسب ايشان را تا عدنان متفق عليه دانسته است.<ref>متن ص26</ref>
+
مجموع [[غزوات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله|غزوات]] پیامبر(ص) که بنا بر قولى تعدادشان به بیست و هفت مى‌رسد در فصل هفتم ذکر شده است.<ref>متن ص۳۶</ref>
  
فصل دوم، مربوط به نام مادر پيامبر(ص) مى‌باشد كه پس از ذكر اجدادش، با گفته‌اى از كتاب «الروض الانف سهيلى» به اين نكته شده است كه خداوند پس از به دنيا آمدن والدين پيامبر(ص)، آن‌ها را به دست ايشان(ص) مسلمان كرده است.<ref>متن ص27</ref>
+
نویسنده در فصل هشتم، [[حج]] و [[عمره]] پیامبر(ص) را ذکر کرده است. دو بار حج قبل از وجوب و یک بار بعد از آن که به [[حجة الوداع]] معروف شده است. مجموع عمره‌هاى پیامبر(ص) نیز پنج بار بوده است.<ref>متن ص ۳۷</ref>
  
فصل سوم مختص به عموهاى پيامبر(ص) مى‌باشد كه 9 نفر بوده وآخرين آن‌ها، ابولهب است و نويسنده با اشاره به آيه تبت يدا ابولهب، دشمنى وى با پيامبر(ص) را متذكر شده است.<ref>متن ص 28</ref>
+
اوصاف پیامبر(ص) که اکمل، اجمل و احسن مردم خلقا و خلقا بوده است، در فصل نهم و اسماء مبارک ایشان همچون؛ احمد، طه، مزمل، مدثر و بشیر در دهمین فصل آمده است. نویسنده ذکر نام پیامبر در [[تورات]] و [[انجیل|انجیل]] را نشانه شرف ایشان دانسته است.<ref>متن ص۳۸</ref>
  
مؤلف در فصل چهارم، نام 6 نفر از عمه‌هاى پيامبر(ص) از جمله: ام حكيم و صفيه را ذكر كرده است.<ref>متن ص29</ref>
+
یازدهمین فصل، به [[اخلاق]] پیامبر(ص) اختصاص دارد. اسخى الناس و اجودهم، مردى که در برابر درخواست دیگران هیچ گاه کلمه «لا» را بر زبان جارى نکرده است، صادق‌ترین و با اخلاق‌ترین مردم و کسى که خوبى‌هایش به شماره درنمى‌آید، از جمله خصوصیات ایشان مى‌باشد.<ref>متن ص۳۹</ref>
  
در فصل پنجم، محل ولادت و زندگى پيامبر(ص) در مكه و تاريخ ولادت ايشان ذكر شده است.<ref>متن ص30</ref>
+
مؤلف تعداد همسران پیامبر(ص) را که تعدادشان به بیست و سه نفر رسیده، در فصل دوازدهم ذکر کرده است و در فصل سیزدهم، اولاد ایشان را نام برده است که به جز ابراهیم، همگى از [[خدیجه کبری|خدیجه]] بوده‌اند.<ref>متن صص۴-۴۳</ref>
  
در اين فصل، همچنين داستان ذبح عبدالله، شير دادن حليمه، مسافرت پيامبر(ص) به شام، بعثت پيامبر(ص)، اولين مسلمانان، هجرت به حبشه و معراج نيز ذكر شده است.
+
فصل چهاردهم، مختص به [[صحابه]] پیامبر مى‌باشد که تعدادشان حتى از بیست هزار نفر نیز بیشتر دانسته شده است. نویسنده عشره مبشره را هادیان دین دانسته است.<ref>متن ص۴۵</ref>
  
مؤلف، در فصل ششم، داستان هجرت پيامبر(ص) به مدينه، ماندن [[امام على(ع)]] براى رد كردن ودايع و نزول برخى احكام همچون تغيير قبله را ذكر كرده است.<ref>متن صص5-34</ref>
+
وى در پانزدهمین فصل، که به «النجباء من اصحابه» اختصاص دارد، دوازده نفر را نام برده است. وى در این فصل، از عشره مبشره تنها [[خلفای راشدین|خلفاء راشدین]] را نام مى‌برد.<ref>متن ص۴۶</ref>
  
مجموع غزوات پيامبر(ص) كه بنا بر قولى تعدادشان به بيست و هفت مى‌رسد در فصل هفتم ذكر شده است.<ref>متن ص36</ref>
+
مؤلف در فصل شانزدهم، نام کاتبان پیامبر(ص) و در فصل بعدى، نام کسانى که مسئول گردن‌زدن مشرکان بوده‌اند از جمله [[امام علی علیه السلام|امام على]](ع) [[زبیر بن عوام|زبیر]]، [[مقداد بن اسود|مقداد]] و عاصم بن ثابت را ذکر کرده است.<ref>متن ص۴۸</ref>
  
نويسنده در فصل هشتم، حج و عمره پيامبر(ص) را ذكر كرده است. دو بار حج قبل از وجوب و يك بار بعد از آن كه به حجة الوداع معروف شده است. مجموع عمره‌هاى پيامبر(ص) نيز پنج بار بوده است.<ref>متن ص 37</ref>
+
وى در فصل هجدهم، فرستادگان پیامبر(ص) به اطراف و اکناف را نام برده است که تعدادشان به ده نفر مى‌رسد.<ref>متن ص ۴۹</ref>
  
اوصاف پيامبر(ص) كه اكمل، اجمل و احسن مردم خلقا و خلقا بوده است، در فصل نهم و اسماء مبارك ايشان همچون؛ احمد، طه، مزمل، مدثر و بشير در دهمين فصل آمده است. نويسنده ذكر نام پيامبر در تورات و انجيل را نشانه شرف ايشان دانسته است.<ref>متن ص38</ref>
+
نوزدهمین فصل به عبدها و کنیزهاى پیامبر(ص) اختصاص دارد که حدود سى نفر مرد و ده نفر زن بوده‌اند.<ref>متن ص۵۱</ref>
  
يازدهمين فصل، به اخلاق پيامبر(ص) اختصاص دارد. اسخى الناس و اجودهم، مردى كه در برابر درخواست ديگران هيچ گاه كلمه «لا» را بر زبان جارى نكرده است، صادق‌ترين و با اخلاق‌ترين مردم و كسى كه خوبى‌هايش به شماره درنمى‌آيد، از جمله خصوصيات ايشان مى‌باشد.<ref>متن ص39</ref>
+
مؤلف در فصل بیستم که مختص نگهبانان پیامبر(ص) است، متذکر شده که پیامبر(ص) بعد از نزول آیه '''«والله یعصمک من الناس» '''بدون نگهبان زندگى مى‌کرده است.
  
مؤلف تعداد همسران پيامبر(ص) را كه تعدادشان به بيست و سه نفر رسيده، در فصل دوازدهم ذكر كرده است و در فصل سيزدهم، اولاد ايشان را نام برده است كه به جز ابراهيم، همگى از خديجه بوده‌اند.<ref>متن صص4-43</ref>
+
وى در فصل بیست و یکم، نام مرکب‌ها و دیگر حیوانات خانگى پیامبر(ص) را برده و در فصل بعد به سلاح‌هاى ایشان اشاره کرده که [[ذوالفقار]] نیز جزء آن‌ها بوده است.<ref>متن صص۸-۵۶</ref>
  
فصل چهاردهم، مختص به صحابه پيامبر مى‌باشد كه تعدادشان حتى از بيست هزار نفر نيز بيشتر دانسته شده است. نويسنده عشره مبشره را هاديان دين دانسته است.<ref>متن ص45</ref>
+
فصل بیست و سوم به ذکر البسه و اثاثیه پیامبر(ص) اختصاص یافته است، جبه‌اى یمنى، شلوارى عمانى، عمامه‌اى که سحاب نام داشته است و ظرفى براى کیل کردن [[زکات|زکاة]] فطره، برخى از وسایلى است که نام برده شده‌اند.<ref>متن ص ۶۰</ref>
  
وى در پانزدهمين فصل، كه به «النجباء من اصحابه» اختصاص دارد، دوازده نفر را نام برده است. وى در اين فصل، از عشره مبشره تنها خلفاء راشدين را نام مى‌برد.<ref>متن ص46</ref>
+
مؤلف [[معجزه|معجزات]] پیامبر(ص) را در فصل بیست و چهارم ذکر کرده است. وى، تعداد آن‌ها را زیاد و غیر قابل شمارش دانسته و [[قرآن]] را بزرگترین آن‌ها معرفى کرده است.<ref>متن صص ۳-۶۲</ref>
  
مؤلف در فصل شانزدهم، نام كاتبان پيامبر(ص) و در فصل بعدى، نام كسانى كه مسئول گردن‌زدن مشركان بوده‌اند از جمله [[امام على(ع)]] زبير، مقداد و عاصم بن ثابت را ذكر كرده است.<ref>متن ص48</ref>
+
وى وفات پیامبر(ص) را در فصل بیست و پنجم شرح داده، آن را بزرگترین مصیبت در [[اسلام]] دانسته است. وى با اشاره به شمشیر کشیدن [[عمر بن خطاب|عمر]] و تهدید به کشتن قائلین به وفات پیامبر(ص)، رحلت ایشان را در سن ۶۳ سالگى و در [[ماه ربیع الاول|ربیع الاول]] دانسته است.<ref>متن ص ۶۴</ref>
  
وى در فصل هجدهم، فرستادگان پيامبر(ص) به اطراف و اكناف را نام برده است كه تعدادشان به ده نفر مى‌رسد.<ref>متن ص 49</ref>
+
آخرین فصل، درباره کفن و دفن پیامبر(ص) مى‌باشد. مؤلف پس از ذکر نحوه [[غسل]] دادن پیامبر(ص) که طبق دستور یک صداى غیبى بر روى لباس ایشان انجام شده، گفته است که در آن زمان چنان بوى خوشى سراسر فضاى [[مدینه|مدینه]] را فراگرفته بوده است که هیچ گاه استشمام نشده است.<ref>متن ص ۶۶</ref>
  
نوزدهمين فصل به عبدها و كنيزهاى پيامبر(ص) اختصاص دارد كه حدود سى نفر مرد و ده نفر زن بوده‌اند.<ref>متن ص51</ref>
+
مؤلف در بخش خاتمه تنها به این مطلب اشاره کرده است که قصد داشته در سیره پیامبر(ص)، کتابى به اختصار بنویسد.
  
مؤلف در فصل بيستم كه مختص نگهبانان پيامبر(ص) است، متذكر شده كه پيامبر(ص) بعد از نزول آيه ''' «والله يعصمك من الناس» ''' بدون نگهبان زندگى مى‌كرده است.
+
==وضعیت کتاب==
  
وى در فصل بيست و يكم، نام مركب‌ها و ديگر حيوانات خانگى پيامبر(ص) را برده و در فصل بعد به سلاح‌هاى ايشان اشاره كرده كه ذوالفقار نيز جزء آن‌ها بوده است.<ref>متن صص8-56</ref>
+
این کتاب در سال ۱۴۰۸ق توسط دکتر محمد کمال‌الدین عزالدین على براى اولین بار تصحیح گردیده و در انتشارات عالم الکتب بیروت به چاپ رسیده است.
  
فصل بيست و سوم به ذكر البسه و اثاثيه پيامبر(ص) اختصاص يافته است، جبه‌اى يمنى، شلوارى عمانى، عمامه‌اى كه سحاب نام داشته است و ظرفى براى كيل كردن زكاة فطره، برخى از وسايلى است كه نام برده شده‌اند.<ref>متن ص 60</ref>
+
فهرست آیات، احادیث و ما فى معناها، اماکن و شهرها، اسماء سلاح و متاع، اسماء چهارپایان و مرکب‌ها و فهرست مطالب، در انتهاى کتاب آمده است.
  
مؤلف معجزات پيامبر(ص) را در فصل بيست و چهارم ذكر كرده است. وى، تعداد آن‌ها را زياد و غير قابل شمارش دانسته و قرآن را بزرگترين آن‌ها معرفى كرده است.<ref>متن صص 3-62</ref>
+
پاورقى‌ها شامل اختلاف نسخه‌ها و موارد اضافه شده در متن توسط محقق مى‌باشد. وى صفحاتى از نسخه خطى را نیز در ابتداى کتاب چاپ کرده است.
  
وى وفات پيامبر(ص) را در فصل بيست و پنجم شرح داده، آن رابزرگترين مصيبت در اسلام دانسته است. وى با اشاره به شمشير كشيدن عمر و تهديد به كشتن قائلين به وفات پيامبر(ص)، رحلت ايشان را در سن 63 سالگى و در ربيع الاول دانسته است.<ref>متن ص 64</ref>
+
==پانویس==
 
 
آخرين فصل، درباره كفن و دفن پيامبر(ص) مى‌باشد. مؤلف پس از ذكر نحوه غسل دادن پيامبر(ص) كه طبق دستور يك صداى غيبى بر روى لباس ايشان انجام شده، گفته است كه در آن زمان چنان بوى خوشى سراسر فضاى مدينه را فراگرفته بوده است كه هيچ گاه استشمام نشده است.<ref>متن ص 66</ref>
 
 
 
مؤلف در بخش خاتمه تنها به اين مطلب اشاره كرده است كه قصد داشته در سيره پيامبر(ص)، كتابى به اختصار بنويسد.
 
 
 
محقق در بخش حواشى و تعليقات كه چند برابر متن اصلى است، هر فصل را دوباره ذكر كرده و تحقيقات بسيار گسترده‌اى را انجام داده، مطالب زيادى را اضافه كرده است. وى با ارجاع دادن به منابعى بسيار، مطالب فراوانى را از آن‌ها نقل كرده است.
 
 
 
وى در بخش ديگرى به نام ملحق، تصوير برخى از نامه‌هاى پيامبر(ص) به پادشاهان را ذكر كرده، پس از آن مصادر تحقيق را نيز جداگانه ذكر كرده است.
 
 
 
== وضعيت كتاب==
 
 
 
 
 
اين كتاب در سال 1408ق توسط دكتر محمد كمال‌الدين عزالدين على براى اولين بار تصحيح گرديده و در انتشارات عالم الكتب بيروت به چاپ رسيده است.
 
 
 
فهرست آيات، احاديث و ما فى معناها، اماكن و شهرها، اسماء سلاح و متاع، اسماء چهارپايان و مركب‌ها و فهرست مطالب، در انتهاى كتاب آمده است.
 
 
 
پاورقى‌ها شامل اختلاف نسخه‌ها و موارد اضافه شده در متن توسط محقق مى‌باشد. وى صفحاتى از نسخه خطى را نيز در ابتداى كتاب چاپ كرده است.
 
 
 
==پانویس ==
 
 
<references />
 
<references />
 
+
==منبع==
== منابع مقاله==
 
 
 
 
 
مقدمه و متن كتاب.
 
 
 
 
 
== منبع ==
 
 
ویکی نور
 
ویکی نور

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۴۸

غایة السؤل فی سیرة الرسول

کتاب «غایة السؤل فى سیرة الرسول(ص)»، توسط زین‌الدین عبدالباسط بن خلیل بن شاهین الشیخى معروف به عبدالباسط الحنفى، به زبان عربى و در ارتباط با سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)، در قرن نهم هجرى به رشته تحریر در آمده است.

ساختار کتاب

کتاب از هفت بخش «مقدمه محقق و مؤلف، متن اصلى، خاتمه، حواشى و تعلیقات، ملحقات و مصادر تحقیق» تشکیل شده است. محقق در بخش حواشى و تعلیقات که چند برابر متن اصلى است، هر فصل را دوباره ذکر کرده و تحقیقات بسیار گسترده‌اى را انجام داده، مطالب زیادى را اضافه کرده است. وى با ارجاع دادن به منابعى بسیار، مطالب فراوانى را از آن‌ها نقل کرده است. وى در بخش دیگرى به نام ملحق، تصویر برخى از نامه‌هاى پیامبر(ص) به پادشاهان را ذکر کرده، پس از آن مصادر تحقیق را نیز جداگانه ذکر کرده است.

مطالب کتاب در ۲۶ فصل ارائه شده است. نویسنده مطالب را بسیار مختصر ذکر کرده، از گفتن مسائل اختلافى به جز مواردى اندک، پرهیز کرده است. وى غیر از یک بار اشاره به تورات و انجیل، تنها از کتاب «الروض الانف» نوشته عبدالرحمن سهیلى نام برده است.[۱]

گزارش محتوا

کتاب با مقدمه محقق آغاز شده است. وی پس از شرح حال کوتاهى از مؤلف، به ذکر تألیفات او پرداخته، پس از نام بردن تعدادى از آن‌ها همچون: الروض الباسم فى حوادث العمر والتراجم، نزهة الاساطین فى من ولى مصر من السلاطین و نیل الامل فى ذیل الدول، به ارائه توضیحاتى درباره کتاب پرداخته و پس از اشاره به محتواى آن، مطلب را با اشاره به نحوه تحقیق خود به پایان برده است.

مؤلف، ابتدا در مقدمه‌اى کوتاه، پس از حمد و ثناى الهى، با اشاره به نام کتاب، نحوه نگارش خود را به طور خلاصه، توضیح داده است. وى سپس به مطالب اصلى خود پرداخته که در بیست و شش فصل بیان شده‌اند.

نویسنده در فصل اول، نسب پیامبر اکرم را تا حضرت آدم(ع) ذکر کرده است. وى پس از ذکر حدیثى از پیامبر(ص)، نسب ایشان را تا عدنان متفق علیه دانسته است.[۲]

فصل دوم، مربوط به نام مادر پیامبر(ص) مى‌باشد که پس از ذکر اجدادش، با گفته‌اى از کتاب «الروض الانف» سهیلى به این نکته شده است که خداوند پس از به دنیا آمدن والدین پیامبر(ص)، آن‌ها را به دست ایشان(ص) مسلمان کرده است.[۳]

فصل سوم مختص به عموهاى پیامبر(ص) مى‌باشد که ۹ نفر بوده وآخرین آن‌ها، ابولهب است و نویسنده با اشاره به آیه «تبت یدا ابولهب»، دشمنى وى با پیامبر(ص) را متذکر شده است.[۴]

مؤلف در فصل چهارم، نام ۶ نفر از عمه‌هاى پیامبر(ص) از جمله: ام حکیم و صفیه را ذکر کرده است.[۵]

در فصل پنجم، محل ولادت و زندگى پیامبر(ص) در مکه و تاریخ ولادت ایشان ذکر شده است.[۶] در این فصل، همچنین داستان ذبح عبدالله، شیر دادن حلیمه، مسافرت پیامبر(ص) به شام، بعثت پیامبر(ص)، اولین مسلمانان، هجرت به حبشه و معراج نیز ذکر شده است.

مؤلف، در فصل ششم، داستان هجرت پیامبر(ص) به مدینه، ماندن امام على(ع) براى رد کردن ودایع و نزول برخى احکام همچون تغییر قبله را ذکر کرده است.[۷]

مجموع غزوات پیامبر(ص) که بنا بر قولى تعدادشان به بیست و هفت مى‌رسد در فصل هفتم ذکر شده است.[۸]

نویسنده در فصل هشتم، حج و عمره پیامبر(ص) را ذکر کرده است. دو بار حج قبل از وجوب و یک بار بعد از آن که به حجة الوداع معروف شده است. مجموع عمره‌هاى پیامبر(ص) نیز پنج بار بوده است.[۹]

اوصاف پیامبر(ص) که اکمل، اجمل و احسن مردم خلقا و خلقا بوده است، در فصل نهم و اسماء مبارک ایشان همچون؛ احمد، طه، مزمل، مدثر و بشیر در دهمین فصل آمده است. نویسنده ذکر نام پیامبر در تورات و انجیل را نشانه شرف ایشان دانسته است.[۱۰]

یازدهمین فصل، به اخلاق پیامبر(ص) اختصاص دارد. اسخى الناس و اجودهم، مردى که در برابر درخواست دیگران هیچ گاه کلمه «لا» را بر زبان جارى نکرده است، صادق‌ترین و با اخلاق‌ترین مردم و کسى که خوبى‌هایش به شماره درنمى‌آید، از جمله خصوصیات ایشان مى‌باشد.[۱۱]

مؤلف تعداد همسران پیامبر(ص) را که تعدادشان به بیست و سه نفر رسیده، در فصل دوازدهم ذکر کرده است و در فصل سیزدهم، اولاد ایشان را نام برده است که به جز ابراهیم، همگى از خدیجه بوده‌اند.[۱۲]

فصل چهاردهم، مختص به صحابه پیامبر مى‌باشد که تعدادشان حتى از بیست هزار نفر نیز بیشتر دانسته شده است. نویسنده عشره مبشره را هادیان دین دانسته است.[۱۳]

وى در پانزدهمین فصل، که به «النجباء من اصحابه» اختصاص دارد، دوازده نفر را نام برده است. وى در این فصل، از عشره مبشره تنها خلفاء راشدین را نام مى‌برد.[۱۴]

مؤلف در فصل شانزدهم، نام کاتبان پیامبر(ص) و در فصل بعدى، نام کسانى که مسئول گردن‌زدن مشرکان بوده‌اند از جمله امام على(ع) زبیر، مقداد و عاصم بن ثابت را ذکر کرده است.[۱۵]

وى در فصل هجدهم، فرستادگان پیامبر(ص) به اطراف و اکناف را نام برده است که تعدادشان به ده نفر مى‌رسد.[۱۶]

نوزدهمین فصل به عبدها و کنیزهاى پیامبر(ص) اختصاص دارد که حدود سى نفر مرد و ده نفر زن بوده‌اند.[۱۷]

مؤلف در فصل بیستم که مختص نگهبانان پیامبر(ص) است، متذکر شده که پیامبر(ص) بعد از نزول آیه «والله یعصمک من الناس» بدون نگهبان زندگى مى‌کرده است.

وى در فصل بیست و یکم، نام مرکب‌ها و دیگر حیوانات خانگى پیامبر(ص) را برده و در فصل بعد به سلاح‌هاى ایشان اشاره کرده که ذوالفقار نیز جزء آن‌ها بوده است.[۱۸]

فصل بیست و سوم به ذکر البسه و اثاثیه پیامبر(ص) اختصاص یافته است، جبه‌اى یمنى، شلوارى عمانى، عمامه‌اى که سحاب نام داشته است و ظرفى براى کیل کردن زکاة فطره، برخى از وسایلى است که نام برده شده‌اند.[۱۹]

مؤلف معجزات پیامبر(ص) را در فصل بیست و چهارم ذکر کرده است. وى، تعداد آن‌ها را زیاد و غیر قابل شمارش دانسته و قرآن را بزرگترین آن‌ها معرفى کرده است.[۲۰]

وى وفات پیامبر(ص) را در فصل بیست و پنجم شرح داده، آن را بزرگترین مصیبت در اسلام دانسته است. وى با اشاره به شمشیر کشیدن عمر و تهدید به کشتن قائلین به وفات پیامبر(ص)، رحلت ایشان را در سن ۶۳ سالگى و در ربیع الاول دانسته است.[۲۱]

آخرین فصل، درباره کفن و دفن پیامبر(ص) مى‌باشد. مؤلف پس از ذکر نحوه غسل دادن پیامبر(ص) که طبق دستور یک صداى غیبى بر روى لباس ایشان انجام شده، گفته است که در آن زمان چنان بوى خوشى سراسر فضاى مدینه را فراگرفته بوده است که هیچ گاه استشمام نشده است.[۲۲]

مؤلف در بخش خاتمه تنها به این مطلب اشاره کرده است که قصد داشته در سیره پیامبر(ص)، کتابى به اختصار بنویسد.

وضعیت کتاب

این کتاب در سال ۱۴۰۸ق توسط دکتر محمد کمال‌الدین عزالدین على براى اولین بار تصحیح گردیده و در انتشارات عالم الکتب بیروت به چاپ رسیده است.

فهرست آیات، احادیث و ما فى معناها، اماکن و شهرها، اسماء سلاح و متاع، اسماء چهارپایان و مرکب‌ها و فهرست مطالب، در انتهاى کتاب آمده است.

پاورقى‌ها شامل اختلاف نسخه‌ها و موارد اضافه شده در متن توسط محقق مى‌باشد. وى صفحاتى از نسخه خطى را نیز در ابتداى کتاب چاپ کرده است.

پانویس

  1. متن ص۲۷
  2. متن ص۲۶
  3. متن ص۲۷
  4. متن ص ۲۸
  5. متن ص۲۹
  6. متن ص۳۰
  7. متن صص۵-۳۴
  8. متن ص۳۶
  9. متن ص ۳۷
  10. متن ص۳۸
  11. متن ص۳۹
  12. متن صص۴-۴۳
  13. متن ص۴۵
  14. متن ص۴۶
  15. متن ص۴۸
  16. متن ص ۴۹
  17. متن ص۵۱
  18. متن صص۸-۵۶
  19. متن ص ۶۰
  20. متن صص ۳-۶۲
  21. متن ص ۶۴
  22. متن ص ۶۶

منبع

ویکی نور