الجوهر النضید فی شرح منطق التجرید (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۲ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۵: سطر ۵:
 
|تصویر=[[پرونده:الجوهر النضید.jpg|240px|وسط]]
 
|تصویر=[[پرونده:الجوهر النضید.jpg|240px|وسط]]
  
|نویسنده=خواجه نصير الدين طوسى
+
|نویسنده=علامه حلی
  
 
|موضوع=منطق
 
|موضوع=منطق
سطر ۱۱: سطر ۱۱:
 
|زبان=عربی
 
|زبان=عربی
  
|تعداد جلد=1
+
|تعداد جلد=۱
  
|عنوان افزوده1=شرح
+
|عنوان افزوده1=
  
|افزوده1=علامه حلی
+
|افزوده1=
  
 
|عنوان افزوده2=
 
|عنوان افزوده2=
سطر ۲۳: سطر ۲۳:
 
|لینک=
 
|لینک=
  
}}  
+
}}«الجوهر النضید فی شرح منطق التجرید» نوشته [[علامه حلی|علامه حلى]] (م، ۷۲۶ ق)، شرحی است بر کتاب‌ «[[تجرید المنطق (کتاب)|تجرید المنطق]]» استادش [[خواجه نصیرالدین طوسی|خواجه نصیرالدین طوسى]] (م، ۶۷۲ ق)، در موضوع علم [[منطق]].
==مؤلف و موضوع==
 
  
تجريد منطق كتابى است شامل تمامى بخش‌هاى منطق و بسيار مختصر كه خواجه نصير الدين طوسى آن را نوشته است و علامه حلى به شرح غير مزجى آن اقدام نموده و آن را الجوهر النضيد في شرح كتاب التجريد ناميده است.
+
==مؤلف==
 +
[[علامه حلی|حسن بن یوسف بن على بن مطهر حلى]] معروف به «علامه حلى» (۶۴۷-۷۲۶ ق)، در ۲۷ [[ماه رمضان|رمضان]] سال ۶۴۷ق، در شهر [[حله]] در [[عراق]] به دنیا آمد. از اساتید وی می توان به [[محقق حلى]] (دایى علامه) و [[خواجه نصیرالدین طوسی]] اشاره کرد.
  
كتاب خواجه اگر چه اكنون به نام تجريد المنطق معروف است و در الذريعة نيز با همين نام و به عنوان عدل تجريد الاعتقاد مطرح است ليكن از مقدمه علامه حلى در شرح خود كه مى‌گويد
+
علامه حلی از نامدارترین علمای [[شیعه]] بود و ریاست و [[مرجعیت]] شیعه در قرن هفتم هجری به او منتهی گردید. او پیوسته به نشر معارف و فرهنگ تشیع ‌پرداخت و موجب گرایش [[سلطان محمد خدابنده]] به مذهب حق شیعه گردید.
  
وقفت على المختصر الموسوم بالتجريد في المنطق و نام‌گذارى شرح خود در همان مقدمه به الجوهر النضيد في شرح التجريد و مقدمه خود خواجه، روشن مى‌شود كه خواجه قصد داشته كتابى مشتمل بر قواعد منطقى بنويسد و از ابتدا نام آن را التجريد گذاشته بوده است و بعدا كه تصميم گرفته قسمت كلام را نيز به آن اضافه كند، براى تفكيك آن از قسمت منطق همان طور كه از مقدمه كتاب تجريد الاعتقاد روشن مى‌شود آن را به تجريد الاعتقاد ناميده است.
+
علامه حلی صاحب آثاری در [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، [[علم کلام|کلام]] و [[علم رجال|رجال]] و غیره است؛ برخی از آثار ایشان عبارتند از: [[منهاج الکرامه فی معرفة الامامه (کتاب)|منهاج الکرامه فی معرفة الامامه]]، [[قواعد الأحکام (کتاب)|قواعد الاحکام]]، [[تهذیب الوصول الی علم الاصول]]، [[نهج الحق و کشف الصدق]]، [[خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال]]، [[تحریر الاحکام الشرعیه علی مذهب الامامیه (کتاب)|تحریر الأحکام]].
  
از اين رو اين مطلب مبين نيست كه خواجه قسمت منطق را به عنوان مقدمه براى قسمت كلام نوشته است و احتمالا اين استنباطى از اشتراك اسم اين دو كتاب و مقدمه بودن منطق براى سائر علوم است. پس اسم اين متن منطقى همان طور كه استظهار كرديم التجريد بوده است. اما در نام شرح علامه اختلافى در كار نيست و علامه خود آن را به الجوهر النضيد نام‌گذارى كرده است.
+
==معرفی کتاب==
  
==مطالب==
+
[[خواجه نصیرالدین طوسی|خواجه نصیرالدین طوسى]] کتابى با عنوان «[[تجرید المنطق (کتاب)|تجرید المنطق]]» شامل تمامى بخش‌هاى [[منطق]] و بسیار مختصر نوشت، و [[علامه حلی|علامه حلى]] به شرح غیر مزجى آن اقدام نموده و آن را «الجوهر النضید فی شرح منطق التجرید» نامیده است. علامه‌ حلّی‌ به‌سبب‌ همین‌ اختصار ـ که‌ موجب‌ دشواری‌ در فهم‌ عبارات‌ آن‌ شده‌ ـ و نیز به‌ جهت‌ احتوای‌ کتاب‌ بر مباحث‌ ارزنده‌، به‌ شرح‌ آن‌ پرداخته‌ است‌.
  
اين كتاب همان طور كه در مقدمه آن آمده و ترتيب فعلى نيز آن را تأييد مى‌كند داراى نه فصل است.
+
کتاب خواجه اگرچه اکنون به نام «تجرید المنطق» معروف است و در «[[الذریعه الی تصانیف الشیعه|الذریعة]]» نیز با همین نام و به عنوان عِدل «تجرید الاعتقاد» مطرح است، لیکن از مقدمه علامه حلى در شرح خود که مى‌گوید: «وقفت على المختصر الموسوم بالتجرید فی المنطق» و نام‌گذارى شرح خود در همان مقدمه به «الجوهر النضید فی شرح التجرید»، روشن مى‌شود که خواجه قصد داشته کتابى مشتمل بر قواعد منطقى بنویسد و از ابتدا نام آن را «التجرید» گذاشته بوده است و بعدا که تصمیم گرفته قسمت [[کلام]] را نیز به آن اضافه کند، براى تفکیک آن از قسمت منطق، آن را به «تجرید الاعتقاد» نامیده است. پس اسم این متن منطقى همان طور که استظهار کردیم «التجرید» بوده است. اما در نام شرح علامه حلی اختلافى در کار نیست و علامه خود آن را به «الجوهر النضید» نام‌گذارى کرده است.
  
فصل اول به مدخل علم منطق مى‌پردازد و بحث‌هاى مقدمه‌اى مثل علم بودن منطق و بحث الفاظ و كليات خمس و كلى و جزئى و ذاتى و عرضى را شامل مى‌شود.
+
کتاب «تجرید المنطق» خواجه با وجود اختصار، تمام ابواب [[منطق]] را حاوى است و زمینه بسط کلام و تعمیق در آن را فراهم نموده است، لیکن على رغم این مطلب، آن چنان مورد توجه قرار نگرفته است و بر خلاف قسمت [[کلام]] یعنى «تجرید الاعتقاد» که شرح‌هاى بسیارى دارد، تنها دو شرح بر آن نوشته شده است. شرح علامه حلى، این کتاب را از انزواى علمى خارج نموده و مطالب آن را در اختیار طالبان علم قرار داده و زمینه را براى استفاده از این کتاب فراهم نموده است. نظم و ترتیب متن و شرح، احتمالا در قرن‌هاى اولیه آن را در زمره کتاب‌هاى درسى مورد استفاده دانش‌پژوهان قرار داده است.
  
فصل دوم مقولات عشر را بيان مى‌كند و به رابطه‌هاى چهارگانه در تقابل مى‌پردازد.
+
علامه حلی شرح خویش را بعد از وفات خواجه نصیر نوشته و [[نسخه خطی|نسخه خطى]] موجود از آن مربوط به سال ۱۰۵۸ ه.ق است. کتاب «الجوهر النضید» توسط آقاى منوچهر صانعى دره‌بیدى به فارسى ترجمه شده است.  
  
فصل سوم بحث‌هاى مختلفى پيرامون قضيه و اقسام شرطى و حملى آن را در بر دارد و با ذكر مواد و جهات قضايا به بحث از قضاياى موجهه و غير موجهه و نسبت‌هاى آنها و عكس مستوى و نقيض مى‌پردازد.
+
==محتوای کتاب==
  
فصل چهارم با بحث از قياس به انتاج آن پرداخته و شكل‌هاى مختلف آن و اقسام قياس و استقرا و تمثيل را بيان كرده است.
+
کتاب «منطق تجرید» و شرح آن (الجوهر النّضید)، داراى نه فصل به شرح زیر است:
  
فصل پنجم با مطرح كردن برهان و حد از اقسام برهان و اقسام علت و مقدمات آنها و رابطه علوم و چگونگى اكتساب حد و رابطه آن با برهان بحث مى‌كند.
+
*فصل اول، به مدخل علم [[منطق]] مى‌پردازد و بحث‌هاى مقدمه‌اى مثل علم بودن منطق و بحث الفاظ و کلیات خمس و کلى و جزئى و ذاتى و عرضى را شامل مى‌شود.
 +
*فصل دوم، [[مقولات عشر]] را بیان مى‌کند و به رابطه‌هاى چهارگانه در تقابل مى‌پردازد.
 +
*فصل سوم، بحث‌هاى مختلفى پیرامون قضیه و اقسام شرطى و حملى آن را در بر دارد و با ذکر مواد و جهات قضایا به بحث از قضایاى موجهه و غیر موجهه و نسبت‌هاى آنها و عکس مستوى و نقیض مى‌پردازد.
 +
*فصل چهارم، با بحث از قیاس به انتاج آن پرداخته و شکل‌هاى مختلف آن و اقسام قیاس و استقرا و تمثیل را بیان کرده است.
 +
*فصل پنجم، با مطرح کردن برهان و حدّ از اقسام برهان و اقسام علت و مقدمات آنها و رابطه علوم و چگونگى اکتساب حد و رابطه آن با برهان بحث مى‌کند.
 +
*فصل ششم، به صناعت جدل مى‌پردازد و از فائده و مقدمات و مبادى و موضوع و مواضع مختلف آن بحث مى‌کند.
 +
*فصل هفتم، با مطرح کردن صناعت مغالطه، مواد و اسباب لفظى و معنوى آن را مورد بحث قرار مى‌دهد.
 +
*فصل هشتم، به خطابه مى‌پردازد و در رابطه با نفع و اجزا و مبادى و ارکان خطابه بحث مى‌کند.
 +
*فصل نهم، آخرین صناعت منطقى یعنى شعر را همراه با نفع و مواد و تعریف آن مورد بحث قرار مى‌دهد.
  
فصل ششم به صناعت جدل مى‌پردازد و از فائده و مقدمات و مبادى و موضوع و مواضع مختلف آن بحث مى‌كند.
+
شیوه [[علامه حلی]] در شرح و توضیح عبارت‌هاى [[خواجه نصیرالدین طوسی|خواجه نصیر]] به‌ سبک‌ «قال‌» و «اقول‌» و به صورت غیر مزجى است. از این رو بعد از نقل عباراتى از متن، اگر مقدماتى نیاز باشد که خواجه به خاطر اختصار از آن صرف نظر کرده است، آنها را توضیح مى‌دهد و در ضمن بحث اقسام فرعى و مثال‌هاى مختلفى را که براى روشن شدن اصل بحث و عبارت‌هاى خواجه نیاز است، اضافه مى‌کند. همچنین مؤلف از اقوال بزرگان فن منطق همانند ارسطو و [[ابن سینا]]، استفاده کرده است.
  
فصل هفتم با مطرح كردن صناعت مغالطه، مواد و اسباب لفظى و معنوى آن را مورد بحث قرار مى‌دهد.
+
==منابع==
  
فصل هشتم به خطابه مى‌پردازد و در رابطه با نفع و اجزا و مبادى و اركان خطابه بحث مى‌كند.
+
*[[نرم افزار نور الحکمة ۳|نرم افزار نورالحکمه]]، بخش اطلاعات جانبی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
 +
*[https://rch.ac.ir/article/Details/7683 "الجوهر النضيد فی شرح منطق التجريد"، دانشنامه جهان اسلام].  
  
فصل نهم آخرين صناعت منطقى يعنى شعر را همراه با نفع و مواد و تعريف آن مورد بحث قرار مى‌دهد.
+
[[رده:کتابهای منطقی]][[رده:آثار علامه حلی]]
 
 
==انگيزه تأليف==
 
 
 
خواجه در مقدمه خويش بر اين كتاب، انگيزه خود را از تأليف اين كتاب جدا كردن قواعد و اصول منطقى و مرتب كردن آن با رعايت اختصار و پرهيز از زوائد، و هدف از اين كار را سهولت يادگيرى و يادآورى قوانين منطقى معرفى مى‌كند.
 
 
 
علامه حلى در مقدمه خويش انگيزه شرح را سخت بودن فهم مطالب كتاب به خاطر اختصار آن معرفى مى‌كند و مى‌خواهد با شرح آن مشكلات و سختى‌هاى آن را آشكار و واضح نمايد تا فهم كتاب به راحتى صورت پذيرد.
 
 
 
==ارزش و اعتبار==
 
 
 
كتاب تجريد منطق با وجود اختصار، تمام ابواب منطق را حاوى است و زمينه بسط كلام و تعميق در آن را فراهم نموده است ليكن على رغم اين مطلب آن چنان مورد توجه قرار نگرفته است و بر خلاف قسمت كلام يعنى تجريد الاعتقاد كه شرح‌هاى بسيارى دارد تنها دو شرح بر آن نوشته شده است.
 
 
 
شرح علامه حلى اين كتاب را از انزواى علمى خارج نموده و مطالب آن را در اختيار طالبان علم قرار داده و زمينه را براى استفاده از اين كتاب فراهم نموده است. نظم و ترتيب متن و شرح احتمالا در قرن‌هاى اوليه آن را در زمره كتاب‌هاى درسى مورد استفاده دانش‌پژوهان قرار داده است.
 
 
 
ولى در زمان‌هاى اخير اين كتاب نيز مثل بسيارى از كتاب‌هاى ديگر كه مى‌تواند به ارتقاى علمى در اين رشته كمك كند، فراموش گشته و دانش‌پژوهان از آن محروم هستند و بر مبلغان دانش و علم است كه با تبليغ، طالبان را به سوى آنها سوق دهند زيرا در اين كتاب مخصوصا در قسمت صناعات خمس آن مطالب عاليه‌اى وجود دارد كه بسيارى از كتاب‌ها از آن خالى است.
 
 
 
==زمان تأليف و چاپ==
 
 
 
خواجه نصير الدين طوسى از نوشتن تجريد منطق در اواسط شعبان 656 ه ق فراغت يافته است و تنها نسخه خطى گزارش شده از آن كه در كتابخانه ملى ملك موجود است نيز در سال‌هاى 665 تا 667 ه ق در زمان حيات خود خواجه نوشته شده است.
 
 
 
اين كتاب به طور مستقل چاپ نشده و تنها به همراه شرح علامه چاپ شده است. علامه شرح خويش را بعد از وفات خواجه نوشته و نسخه خطى موجود از آن مربوط به سال 1058 ه ق است.
 
 
 
در سال 1311 اين كتاب به صورت سنگى طبع گرديده و به همراه آن رساله تصور و تصديق صدر المتألهين نيز چاپ شده است.
 
 
 
اين چاپ در سال 1371 ه ش توسط انتشارات بيدار به صورت حروفى چاپ شده است. از مزاياى اين چاپ حواشى مرحوم طاها طبرسى كلاردشتى است كه با رمز(ط) در انتهاى هر صفحه آمده است.
 
 
 
ديگر مزيت آن فهرست اصطلاحات و اعلام و كتب است كه در انتهاى كتاب آمده است و برنامه كامپيوترى تجريد منطق نيز از همين چاپ تهيه شده است.
 
 
 
==شروح، تعليقات، ترجمه==
 
 
 
تجريد منطق تنها دو شرح دارد الجوهر النضيد كه شاگرد خواجه، علامه حلى آن را نوشته و شرح ديگر را محمود بن محمد بن محمود نيريزى در سال 913 ه ق نوشته است.
 
 
 
تعليقاتى از آقاى طاها طبرسى كلاردشتى موجود است كه در چاپ حروفى موجود در ذيل صفحات آورده شده است و به توضيحاتى پيرامون شرح علامه حلى مى‌پردازد.
 
 
 
آقاى منوچهر صانعى دره‌بيدى كتاب الجوهر النضيد را به فارسى ترجمه كرده است. اين ترجمه در سال 1364 ه ش تمام شده و در سال 1370 ه ش انتشارات حكمت آن را منتشر كرده است. در انتهاى اين ترجمه فهرستى از اصطلاحات كتاب آمده است.
 
 
 
==شيوه مؤلف==
 
 
 
هدف خواجه در نوشتن كتاب تجريد تبيين قواعد كلى منطق به صورت مختصر بوده است. از اين رو در هر مبحث ابتدا تقسيمات كلى آن را ذكر مى‌كند مثل تقسيم مقولات به ده قسم ولى از تقسيمات فرعى صرف نظر مى‌كند و اقسام مختلف را نيز تعريف مى‌كند و به تمثيل درباره آنها مى‌پردازد.
 
 
 
قواعد كلى استخراج شده از ابواب منطقى نيز ابتداى هر فصل بعد از تقسيمات را به خود اختصاص مى‌دهد و آنگاه خواجه به جزئيات بحث مى‌پردازد.
 
 
 
شيوه علامه در شرح و توضيح عبارت‌هاى خواجه به صورت غير مزجى است. از اين رو بعد از نقل عباراتى از متن، اگر مقدماتى نياز باشد كه خواجه به خاطر اختصار از آن صرف نظر كرده است، آنها را توضيح مى‌دهد و در ضمن بحث اقسام فرعى و مثال‌هاى مختلفى را كه براى روشن شدن اصل بحث و عبارت‌هاى خواجه نياز است، اضافه مى‌كند.
 
 
 
==منبع==
 
مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار نورالحکمه (نسخه 3)، بخش اطلاعات جانبی.
 
 
 
[[رده:کتابهای منطقی]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۱۰

الجوهر النضید.jpg
نویسنده علامه حلی
موضوع منطق
زبان عربی
تعداد جلد ۱

«الجوهر النضید فی شرح منطق التجرید» نوشته علامه حلى (م، ۷۲۶ ق)، شرحی است بر کتاب‌ «تجرید المنطق» استادش خواجه نصیرالدین طوسى (م، ۶۷۲ ق)، در موضوع علم منطق.

مؤلف

حسن بن یوسف بن على بن مطهر حلى معروف به «علامه حلى» (۶۴۷-۷۲۶ ق)، در ۲۷ رمضان سال ۶۴۷ق، در شهر حله در عراق به دنیا آمد. از اساتید وی می توان به محقق حلى (دایى علامه) و خواجه نصیرالدین طوسی اشاره کرد.

علامه حلی از نامدارترین علمای شیعه بود و ریاست و مرجعیت شیعه در قرن هفتم هجری به او منتهی گردید. او پیوسته به نشر معارف و فرهنگ تشیع ‌پرداخت و موجب گرایش سلطان محمد خدابنده به مذهب حق شیعه گردید.

علامه حلی صاحب آثاری در فقه، اصول، کلام و رجال و غیره است؛ برخی از آثار ایشان عبارتند از: منهاج الکرامه فی معرفة الامامه، قواعد الاحکام، تهذیب الوصول الی علم الاصول، نهج الحق و کشف الصدق، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، تحریر الأحکام.

معرفی کتاب

خواجه نصیرالدین طوسى کتابى با عنوان «تجرید المنطق» شامل تمامى بخش‌هاى منطق و بسیار مختصر نوشت، و علامه حلى به شرح غیر مزجى آن اقدام نموده و آن را «الجوهر النضید فی شرح منطق التجرید» نامیده است. علامه‌ حلّی‌ به‌سبب‌ همین‌ اختصار ـ که‌ موجب‌ دشواری‌ در فهم‌ عبارات‌ آن‌ شده‌ ـ و نیز به‌ جهت‌ احتوای‌ کتاب‌ بر مباحث‌ ارزنده‌، به‌ شرح‌ آن‌ پرداخته‌ است‌.

کتاب خواجه اگرچه اکنون به نام «تجرید المنطق» معروف است و در «الذریعة» نیز با همین نام و به عنوان عِدل «تجرید الاعتقاد» مطرح است، لیکن از مقدمه علامه حلى در شرح خود که مى‌گوید: «وقفت على المختصر الموسوم بالتجرید فی المنطق» و نام‌گذارى شرح خود در همان مقدمه به «الجوهر النضید فی شرح التجرید»، روشن مى‌شود که خواجه قصد داشته کتابى مشتمل بر قواعد منطقى بنویسد و از ابتدا نام آن را «التجرید» گذاشته بوده است و بعدا که تصمیم گرفته قسمت کلام را نیز به آن اضافه کند، براى تفکیک آن از قسمت منطق، آن را به «تجرید الاعتقاد» نامیده است. پس اسم این متن منطقى همان طور که استظهار کردیم «التجرید» بوده است. اما در نام شرح علامه حلی اختلافى در کار نیست و علامه خود آن را به «الجوهر النضید» نام‌گذارى کرده است.

کتاب «تجرید المنطق» خواجه با وجود اختصار، تمام ابواب منطق را حاوى است و زمینه بسط کلام و تعمیق در آن را فراهم نموده است، لیکن على رغم این مطلب، آن چنان مورد توجه قرار نگرفته است و بر خلاف قسمت کلام یعنى «تجرید الاعتقاد» که شرح‌هاى بسیارى دارد، تنها دو شرح بر آن نوشته شده است. شرح علامه حلى، این کتاب را از انزواى علمى خارج نموده و مطالب آن را در اختیار طالبان علم قرار داده و زمینه را براى استفاده از این کتاب فراهم نموده است. نظم و ترتیب متن و شرح، احتمالا در قرن‌هاى اولیه آن را در زمره کتاب‌هاى درسى مورد استفاده دانش‌پژوهان قرار داده است.

علامه حلی شرح خویش را بعد از وفات خواجه نصیر نوشته و نسخه خطى موجود از آن مربوط به سال ۱۰۵۸ ه.ق است. کتاب «الجوهر النضید» توسط آقاى منوچهر صانعى دره‌بیدى به فارسى ترجمه شده است.

محتوای کتاب

کتاب «منطق تجرید» و شرح آن (الجوهر النّضید)، داراى نه فصل به شرح زیر است:

  • فصل اول، به مدخل علم منطق مى‌پردازد و بحث‌هاى مقدمه‌اى مثل علم بودن منطق و بحث الفاظ و کلیات خمس و کلى و جزئى و ذاتى و عرضى را شامل مى‌شود.
  • فصل دوم، مقولات عشر را بیان مى‌کند و به رابطه‌هاى چهارگانه در تقابل مى‌پردازد.
  • فصل سوم، بحث‌هاى مختلفى پیرامون قضیه و اقسام شرطى و حملى آن را در بر دارد و با ذکر مواد و جهات قضایا به بحث از قضایاى موجهه و غیر موجهه و نسبت‌هاى آنها و عکس مستوى و نقیض مى‌پردازد.
  • فصل چهارم، با بحث از قیاس به انتاج آن پرداخته و شکل‌هاى مختلف آن و اقسام قیاس و استقرا و تمثیل را بیان کرده است.
  • فصل پنجم، با مطرح کردن برهان و حدّ از اقسام برهان و اقسام علت و مقدمات آنها و رابطه علوم و چگونگى اکتساب حد و رابطه آن با برهان بحث مى‌کند.
  • فصل ششم، به صناعت جدل مى‌پردازد و از فائده و مقدمات و مبادى و موضوع و مواضع مختلف آن بحث مى‌کند.
  • فصل هفتم، با مطرح کردن صناعت مغالطه، مواد و اسباب لفظى و معنوى آن را مورد بحث قرار مى‌دهد.
  • فصل هشتم، به خطابه مى‌پردازد و در رابطه با نفع و اجزا و مبادى و ارکان خطابه بحث مى‌کند.
  • فصل نهم، آخرین صناعت منطقى یعنى شعر را همراه با نفع و مواد و تعریف آن مورد بحث قرار مى‌دهد.

شیوه علامه حلی در شرح و توضیح عبارت‌هاى خواجه نصیر به‌ سبک‌ «قال‌» و «اقول‌» و به صورت غیر مزجى است. از این رو بعد از نقل عباراتى از متن، اگر مقدماتى نیاز باشد که خواجه به خاطر اختصار از آن صرف نظر کرده است، آنها را توضیح مى‌دهد و در ضمن بحث اقسام فرعى و مثال‌هاى مختلفى را که براى روشن شدن اصل بحث و عبارت‌هاى خواجه نیاز است، اضافه مى‌کند. همچنین مؤلف از اقوال بزرگان فن منطق همانند ارسطو و ابن سینا، استفاده کرده است.

منابع