عمدة الطالب الصغری فی نسب آل أبی‌طالب‌ (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «بندانگشتی|عمدة الطالب الصغري في نسب آل أبي‌طالب '''عمدة الط...» ایجاد کرد)
 
(ویرایش)
 
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:Ketab335.jpg|بندانگشتی|عمدة الطالب الصغري في نسب آل أبي‌طالب]]
+
[[پرونده:Ketab335.jpg|240px|بندانگشتی|عمدة الطالب الصغری فی نسب آل أبی‌طالب]]
  
'''عمدة الطالب الصغری فی نسب آل أبی طالب'''، اثر [[ابن عنبه، احمد بن علی|جمال الدین احمد بن علی حسنی داوودی]] مشهور به [[ابن عنبة، احمد بن علی|ابن عنبه]] (828-748ق)، به زبان عربی است که در آن، نسب‌های خاندان ابوطالب(ع) را به صورت گزیده بیان کرده است.
+
کتاب «'''عمدة الطالب الصغری فی نسب آل أبی طالب»'''، اثر جمال الدین احمد بن علی حسنی داوودی مشهور به [[ابن عنبه]] (۸۲۸-۷۴۸ق) عالم [[شیعه|شیعى]] و نسب شناس قرن نهم هجرى، به زبان عربی است که در آن، نسب‌های خاندان [[ابوطالب علیه السلام|ابوطالب]](ع) را به صورت گزیده بیان کرده است. این کتاب خلاصه ای ارزنده از دو کتاب دیگر نویسنده همراه با اضافاتی بر آن است.
  
این اثر را «[[رجایی، مهدی|سید مهدی رجائی]]»، تصحیح کرده و تعلیقاتی بر آن افزوده است. این کتاب خلاصه ای ارزنده از دو کتاب دیگر نویسنده همراه با اضافاتی بر آن است.
+
==ساختار کتاب==
 +
این کتاب از مقدمه مصحح (سید مهدی رجائی) و مقدمه نویسنده و متن اصلی (شامل سه مقصد) تشکیل شده است. مصحح در مقدمه اش تأکید کرده است: «... این اثر، خلاصه دو کتاب دیگر از نویسنده به نام «العمدة الکبری» و «العمدة الوسطی» است و افزوده‌هایی در آن هست که در آن دو نیست و این کتاب با اختصار و جامعیتی که نسبت به انساب خاندان [[ابوطالب علیه السلام|ابوطالب]](ع) دارد از بهترین کتاب‌هایی است که در زمینه انساب نوشته شده است...».<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص۷</ref>
  
== ساختار ==
+
تقسیمات و فصل بندى کتاب عمدة الطالب مانند دیگر کتب انساب چندان روشن و راهگشا نیست و براى یافتن یک شخص یا نسب او در اینگونه کتاب‌ها بایستى در مظان آن جستجوى کافى کرد زیرا ممکن است بیان فرزندان و نسل یک امام به تفصیل زیادى نیاز داشته و به درازا بکشد و در این بیان از طبقات قدیم به نسل هاى بسیار دور منتقل شود و ناگهان به اجداد اولیه بازگشت نماید.
این کتاب از مقدمه مصحح و مقدمه نویسنده و متن اصلی (شامل سه مقصد) تشکیل شده است. مصحح در مقدمه اش که آن را در قم ذوالحجه سال 1429ق، نوشته تأکید کرده است: «... این اثر، خلاصه دو کتاب دیگر از نویسنده به نام «العمدة الکبری» و «العمدة الوسطی» است و افزوده‌هایی در آن هست که در آن دو نیست و این کتاب با اختصار و جامعیتی که نسبت به انساب خاندان ابوطالب(ع) دارد از بهترین کتاب‌هایی است که در زمینه انساب نوشته شده است...»<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص7</ref>
 
  
== گزارش محتوا ==
+
مؤلف به همه منابع خود اشاره نکرده اما در مواردى به نام راوى یا کتابى که مطلب خاصى را از آن نقل کرده اشاره مى‌کند.
 +
==انگیزه تألیف==
 +
می دانیم که عرب به انساب خود بسیار اهمیت مى‌دهد و کتاب‌هاى بسیارى از قدیم در باره این دانش تدوین کرده است. بخشى از این آثار به [[خاندان اهل البیت علیهم السلام|خاندان پیامبر]](ص) و خاندان ابى طالب اختصاص دارد که برخى از آنها را شیعیان و برخى را غیر آنها نوشته‌اند. در اینگونه آثار علاوه بر شناسایى فرزندان [[ائمه اطهار|ائمه]] و ذریه [[پیامبر اسلام|رسول خدا]](ص)، مجموعه‌اى از گزارش‌هاى تاریخى وجود دارد که در کتب معمول تاریخى یافت نمى شود.
 +
 
 +
[[ابن عنبه]] علت و انگیزه تألیف این کتاب را چنین بیان کرده که چون به مناطق مختلف سفر کرده، دیده است افرادى ادعاى [[علویان|علوى]] بودن دارند و کسى آن را انکار نمى‌کند، چه اینکه به انساب علویون آگاه نیستند؛ لذا براى تبیین اصول و فروع این انساب کتاب حاضر را تألیف و به تیمور لنگ تقدیم کرده است. وى تاریخ فراغت از این کتاب را سال ۸۱۴ ق ثبت کرده است.
 +
==گزارش محتوا==
 
برای آشنایی با روش و محتوای این اثر، توجه به چند مطلب مفید و جالب ذیل کافی است:
 
برای آشنایی با روش و محتوای این اثر، توجه به چند مطلب مفید و جالب ذیل کافی است:
  
#نویسنده در مقدمه اش چنین نوشته است:‌هاشم، جدّ پیامبر مصطفی(ع) اسمش عمرو بود که او را به خاطر جلالت قدرش عمرو عالی می‌گفتند. کنیه اش ابونضله بود و‌هاشم به این خاطر به این نام نامیده شد که برای مهمانانش نان را ترید و آماده می‌کرد؛ یعنی بخشنده و مهمان نواز بود. او همان است که سنت دو کوچ را بنا نهاد؛ کوچ تابستانه به شام و کوچ زمستانه به یمن. او نزد قیصر در شام رفت و از او عهد و امانی گرفت تا داخل کشورش شود و در آنجا تجارت کند. برادرش «مطلب» نیز در یمن چنین پیمانی گرفت و...<ref>ر.ک: همان، ص16</ref>
+
#نویسنده در مقدمه اش چنین نوشته است: ‌[[هاشم بن عبد مناف|هاشم]]، جدّ [[پیامبر اسلام|پیامبر مصطفی]](ع) اسمش عمرو بود که او را به خاطر جلالت قدرش عمرو عالی می‌گفتند. [[کنیه]] اش ابونضله بود و‌ هاشم به این خاطر به این نام نامیده شد که برای مهمانانش نان را ترید و آماده می‌کرد؛ یعنی بخشنده و مهمان نواز بود. او همان است که سنت دو کوچ را بنا نهاد؛ کوچ تابستانه به شام و کوچ زمستانه به یمن. او نزد قیصر در شام رفت و از او عهد و امانی گرفت تا داخل کشورش شود و در آنجا تجارت کند. برادرش «مطلب» نیز در یمن چنین پیمانی گرفت و...<ref>ر.ک: همان، ص۱۶</ref>
#آقا و سرور ما حضرت محمد رسول اللّه(ص) فرزند جناب عبداللّه است. وی فرزند دیگری نداشت. خدای کریم به حضرت پیامبر(ص) هشت اولاد عطا کرد: قاسم، طیب، طاهر (عبداللّه)، ابراهیم، زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه(س). همه آنان از خدیجه بنت خویلد هستند جز ابراهیم که از ماریه قبطیه بود و همگی پسران در کودکی، از دنیا رفتند. زینب که بزرگ ترین فرزند پیامبر(ص) بود، با ابوالعاص بن الربیع بن عبدالعزّی بن عبدشمس بن عبدمناف ازدواج کرد و برای او علی و امامه را زایید و...<ref>ر.ک: همان، ص18</ref>
+
#آقا و سرور ما [[پیامبر اسلام|حضرت محمد]] رسول اللّه(ص) فرزند جناب [[عبدالله بن عبدالمطلب|عبداللّه]] است. وی فرزند دیگری نداشت. خدای کریم به حضرت پیامبر(ص) هشت اولاد عطا کرد: قاسم، طیب، طاهر (عبداللّه)، ابراهیم، زینب، رقیه، ام کلثوم و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]](س). همه آنان از [[خدیجه کبری|خدیجه بنت خویلد]] هستند، جز ابراهیم که از [[ماریه قبطیه]] بود و همگی پسران در کودکی، از دنیا رفتند. زینب که بزرگ ترین فرزند پیامبر(ص) بود، با ابوالعاص بن الربیع بن عبدالعزّی بن عبدشمس بن عبدمناف ازدواج کرد و برای او علی و امامه را زایید و...<ref>ر.ک: همان، ص۱۸</ref>
#یادکرد اعقاب و اولاد جعفر بن ابیطالب(ره): کنیه وی ابوعبداللّه و ابوالمساکین است. او همان جعفر طیار است که در بهشت دو بال دارد. وی در معرکه موته بعد از آنکه دو دستش قطع گردید به شهادت رسید، پس خدا برایش دو بال رویاند که با آن دو به همراه ملائکه پرواز می‌کند. فضائل وی فراوان و مناقبش پرشمار است. هشت پسر تولید کرد که مادرشان اسماء بنت عمیس خثعمیه بود. از آنان است: محمّد اکبر که با عمویش [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین(ع)]] در صفین همراه بود و به شهادت رسید و محمّد اصغر و عون که همراه با پسرعمویشان امام حسین(ع) در روز عاشورا به شهادت رسیدند و از آنان است: ابوجعفر عبداللّه جواد، یکی از بخشندگان چهارگانه بنی ‌هاشم که در حبشه زاده شد و کسی جز او و حسن(ع) و حسین(ع) و عبداللّه بن عبّاس، در حال کودکی با پیامبر(ص) بیعت نکرد. او نود سال زیست و جز این هم گفته شده است و برای جعفر طیار جز از راه او اعقابینیست و...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص34</ref>
+
#یادکرد اعقاب و اولاد [[جعفر طیار|جعفر بن ابیطالب]](ره): کنیه وی ابوعبداللّه و ابوالمساکین است. او همان جعفر طیار است که در [[بهشت]] دو بال دارد. وی در معرکه [[جنگ موته|موته]] بعد از آنکه دو دستش قطع گردید به شهادت رسید، پس خدا برایش دو بال رویاند که با آن دو به همراه [[فرشتگان|ملائکه]] پرواز می‌کند. فضائل وی فراوان و مناقبش پرشمار است. هشت پسر تولید کرد که مادرشان [[اسماء دختر عمیس|اسماء بنت عمیس]] بود. از آنان است: محمّد اکبر که با عمویش [[امام علی علیه السلام|امیرالمؤمنین]](ع) در [[جنگ صفین|صفین]] همراه بود و به شهادت رسید و محمّد اصغر و عون که همراه با پسرعمویشان [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]](ع) در [[روز عاشورا]] به شهادت رسیدند و از آنان است: [[عبدالله بن جعفر طيار|ابوجعفر عبداللّه]]، یکی از بخشندگان چهارگانه [[بنی هاشم|بنی ‌هاشم]] که در [[حبشه]] زاده شد و کسی جز او و [[امام حسن علیه السلام|حسن]](ع) و حسین(ع) و [[ابن عباس|عبداللّه بن عبّاس]]، در حال کودکی با پیامبر(ص) بیعت نکرد. او نود سال زیست و جز این هم گفته شده است و برای جعفر طیار جز از راه او اعقابی نیست و...<ref>ر.ک: متن کتاب، ص۳۴</ref>
#اعقاب امام موسی کاظم(ع): لقب آن حضرت ابوالحسن و ابوابراهیم است و مادرش ام ولد بود. او فضلی بزرگ و قدری جلیل داشت و خلیفه ‌هادی عباسی او را محبوس ساخت و سپس او را به خاطر خوابیکه دیده بود آزاد ساخت. سپس خلیفه عباسی رشید او را زندانی کرد و در همان زندان شهید شد و گویند که مسموم شد و... پس اعقاب او از راه سیزده نفر از پسرانش ادامه یافت که چهارتا از آنان اولاد فراوانی آوردند و آنها عبارتند از: علی الرضا(ع)، ابراهیم مرتضی، محمّد عابد و جعفر و چهارتا از آنان به طور متوسط فرزند آوردند و آنها عبارتند از: زید النار، عبداللّه، عبیداللّه و حمزه و پنج تا از آنان کم فرزند آوردند و آنها عبارتند از: عبّاس،‌هارون، اسحاق، اسماعیل و حسن... پس علی الرضا(ع) نسل او را ادامه داد و کنیه اش ابوالحسن است و در بین طالبیان در عصر او کسی مانند او نبود و مأمون برای ولایت عهدی او بیعت گرفت و نامش را بر روی درهم و دینار ضرب کرد و به نام او بر روی منابر خطبه خواند. سپس در طوس وفات کرد و در همان جا دفن شد. فرزندش ابوجعفر محمّد جواد(ع) نهمین امام است که مادرش امّ ولد بود و خودش جلیل القدر و عظیم المنزله و...<ref>ر.ک: همان، ص110-111</ref>
+
#اعقاب [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام موسی کاظم]](ع): لقب آن حضرت ابوالحسن و ابوابراهیم است و مادرش ام ولد بود. او فضلی بزرگ و قدری جلیل داشت و خلیفه [[هادی (خلیفه عباسی)|‌هادی عباسی]] او را محبوس ساخت و سپس او را به خاطر خوابیکه دیده بود آزاد ساخت. سپس خلیفه عباسی رشید او را زندانی کرد و در همان زندان شهید شد و گویند که مسموم شد و... پس اعقاب او از راه سیزده نفر از پسرانش ادامه یافت که چهارتا از آنان اولاد فراوانی آوردند و آنها عبارتند از: [[امام رضا علیه السلام|علی الرضا]](ع)، ابراهیم مرتضی، محمّد عابد و جعفر و چهارتا از آنان به طور متوسط فرزند آوردند و آنها عبارتند از: زید النار، عبداللّه، عبیداللّه و حمزه و پنج تا از آنان کم فرزند آوردند و آنها عبارتند از: عبّاس، ‌هارون، اسحاق، اسماعیل و حسن... پس علی الرضا(ع) نسل او را ادامه داد و کنیه اش ابوالحسن است و در بین طالبیان در عصر او کسی مانند او نبود و [[مأمون]] برای [[ولایتعهدى امام رضا علیه السلام|ولایت عهدی]] او بیعت گرفت و نامش را بر روی درهم و دینار ضرب کرد و به نام او بر روی منابر خطبه خواند. سپس در طوس وفات کرد و در همان جا دفن شد. فرزندش [[امام جواد علیه السلام|ابوجعفر محمّد جواد]](ع) نهمین امام است که مادرش امّ ولد بود و خودش جلیل القدر و عظیم المنزله و...<ref>ر.ک: همان، ص۱۱۰-۱۱۱</ref>
#یادکرد عبّاس بن علی بن ابی‌طالب(ع): کنیه وی ابوالفضل و لقبش «سقّاء» است؛ چون او در روز عاشورا برای برادرش حسین(ع) در طلب آب رفت و کشته شد، بدون آنکه به آن برسد و عقبش کم است. نسل او از راه پسرش عبیداللّه ادامه یافت و عقبش منتهی به پسرش حسن می‌شود. نسل حسن بن عبیداللّه از راه پنج تن از فرزندان ذکورش ادامه یافت که عبارتند از: عبیداللّه قاضی الحرمین که امیر مکه و مدینه و قاضی بر آن دو بود و عباس خطیب فصیح و حمزه اکبر و ابراهیم جردقه و فضل.
+
#یادکرد [[حضرت عباس علیه السلام|عبّاس بن علی بن ابی‌طالب]](ع): کنیه وی ابوالفضل و لقبش «سقّاء» است؛ چون او در [[روز عاشورا]] برای برادرش [[امام حسین علیه السلام|حسین]](ع) در طلب آب رفت و کشته شد، بدون آنکه به آن برسد. نسل او از راه پسرش عبیداللّه ادامه یافت و عقبش منتهی به پسرش حسن می‌شود. نسل حسن بن عبیداللّه از راه پنج تن از فرزندان ذکورش ادامه یافت که عبارتند از: عبیداللّه قاضی الحرمین که امیر [[مکه|مکه]] و [[مدینه]] و قاضی بر آن دو بود و عباس خطیب فصیح و حمزه اکبر و ابراهیم جردقه و فضل. امّا فضل بن الحسن، بسیار شیوا سخن و متدین بود و شجاعتی فراوان داشت و نسلش از سه طریق ادامه یافت: جعفر، عبّاس اکبر و محمّد. پس از فرزندان محمّد بن الفضل بن الحسن، ابوالعبّاس فضل بن محمّد خطیب شاعر است که او را فرزندانی بود؛ از جمله آنان یحیی بن عبداللّه بن فضل است که ذکر شد...<ref>ر.ک: همان، ص۲۱۹</ref>
#:امّا فضل بن الحسن، بسیار شیواسخن و متدین بود و شجاعتی فراوان داشت و نسلش از سه طریق ادامه یافت: جعفر، عبّاس اکبر و محمّد. پس از فرزندان محمّد بن الفضل بن الحسن، ابوالعبّاس فضل بن محمّد خطیب شاعر است که او را فرزندانی بود؛ از جمله آنان یحیی بن عبداللّه بن فضل است که ذکر شد...<ref>ر.ک: همان، ص219</ref>
 
  
== وضعیت کتاب ==
+
==وضعیت کتاب==
برای اثر حاضر، در پایان کتاب، فقط فهرست تفصیلی مطالب<ref>ر.ک: متن کتاب، ص237-239</ref>فراهم شده و متأسفانه فهارس فنی (آیات و روایات و...) و حتی فهرست منابع آماده نشده؛ ولی مصحح برای تصحیح و تحقیق اثر حاضر از تعداد قابل توجهی از منابع مهمّ به زبان عربی بهره برده است. مصحح، تصاویری از صفحات آغاز و انجام چند نسخه از نسخ خطی اثر حاضر را نیز آورده است<ref>ر.ک: همان، ص9-12</ref>
+
برای اثر حاضر، در پایان کتاب، فقط فهرست تفصیلی مطالب<ref>ر.ک: متن کتاب، ص۲۳۷-۲۳۹</ref> فراهم شده و متأسفانه فهارس فنی (آیات و روایات و...) و حتی فهرست منابع آماده نشده؛ ولی مصحح برای تصحیح و تحقیق اثر حاضر از تعداد قابل توجهی از منابع مهمّ به زبان عربی بهره برده است. مصحح، تصاویری از صفحات آغاز و انجام چند نسخه از نسخ خطی اثر حاضر را نیز آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص۹-۱۲</ref>
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
 +
==منابع==
  
== منابع مقاله ==
+
* ویکی نور
مقدمه و متن کتاب.
 
 
 
 
 
==منبع==
 
ویکی نور
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۷ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۱

عمدة الطالب الصغری فی نسب آل أبی‌طالب

کتاب «عمدة الطالب الصغری فی نسب آل أبی طالب»، اثر جمال الدین احمد بن علی حسنی داوودی مشهور به ابن عنبه (۸۲۸-۷۴۸ق) عالم شیعى و نسب شناس قرن نهم هجرى، به زبان عربی است که در آن، نسب‌های خاندان ابوطالب(ع) را به صورت گزیده بیان کرده است. این کتاب خلاصه ای ارزنده از دو کتاب دیگر نویسنده همراه با اضافاتی بر آن است.

ساختار کتاب

این کتاب از مقدمه مصحح (سید مهدی رجائی) و مقدمه نویسنده و متن اصلی (شامل سه مقصد) تشکیل شده است. مصحح در مقدمه اش تأکید کرده است: «... این اثر، خلاصه دو کتاب دیگر از نویسنده به نام «العمدة الکبری» و «العمدة الوسطی» است و افزوده‌هایی در آن هست که در آن دو نیست و این کتاب با اختصار و جامعیتی که نسبت به انساب خاندان ابوطالب(ع) دارد از بهترین کتاب‌هایی است که در زمینه انساب نوشته شده است...».[۱]

تقسیمات و فصل بندى کتاب عمدة الطالب مانند دیگر کتب انساب چندان روشن و راهگشا نیست و براى یافتن یک شخص یا نسب او در اینگونه کتاب‌ها بایستى در مظان آن جستجوى کافى کرد زیرا ممکن است بیان فرزندان و نسل یک امام به تفصیل زیادى نیاز داشته و به درازا بکشد و در این بیان از طبقات قدیم به نسل هاى بسیار دور منتقل شود و ناگهان به اجداد اولیه بازگشت نماید.

مؤلف به همه منابع خود اشاره نکرده اما در مواردى به نام راوى یا کتابى که مطلب خاصى را از آن نقل کرده اشاره مى‌کند.

انگیزه تألیف

می دانیم که عرب به انساب خود بسیار اهمیت مى‌دهد و کتاب‌هاى بسیارى از قدیم در باره این دانش تدوین کرده است. بخشى از این آثار به خاندان پیامبر(ص) و خاندان ابى طالب اختصاص دارد که برخى از آنها را شیعیان و برخى را غیر آنها نوشته‌اند. در اینگونه آثار علاوه بر شناسایى فرزندان ائمه و ذریه رسول خدا(ص)، مجموعه‌اى از گزارش‌هاى تاریخى وجود دارد که در کتب معمول تاریخى یافت نمى شود.

ابن عنبه علت و انگیزه تألیف این کتاب را چنین بیان کرده که چون به مناطق مختلف سفر کرده، دیده است افرادى ادعاى علوى بودن دارند و کسى آن را انکار نمى‌کند، چه اینکه به انساب علویون آگاه نیستند؛ لذا براى تبیین اصول و فروع این انساب کتاب حاضر را تألیف و به تیمور لنگ تقدیم کرده است. وى تاریخ فراغت از این کتاب را سال ۸۱۴ ق ثبت کرده است.

گزارش محتوا

برای آشنایی با روش و محتوای این اثر، توجه به چند مطلب مفید و جالب ذیل کافی است:

  1. نویسنده در مقدمه اش چنین نوشته است: ‌هاشم، جدّ پیامبر مصطفی(ع) اسمش عمرو بود که او را به خاطر جلالت قدرش عمرو عالی می‌گفتند. کنیه اش ابونضله بود و‌ هاشم به این خاطر به این نام نامیده شد که برای مهمانانش نان را ترید و آماده می‌کرد؛ یعنی بخشنده و مهمان نواز بود. او همان است که سنت دو کوچ را بنا نهاد؛ کوچ تابستانه به شام و کوچ زمستانه به یمن. او نزد قیصر در شام رفت و از او عهد و امانی گرفت تا داخل کشورش شود و در آنجا تجارت کند. برادرش «مطلب» نیز در یمن چنین پیمانی گرفت و...[۲]
  2. آقا و سرور ما حضرت محمد رسول اللّه(ص) فرزند جناب عبداللّه است. وی فرزند دیگری نداشت. خدای کریم به حضرت پیامبر(ص) هشت اولاد عطا کرد: قاسم، طیب، طاهر (عبداللّه)، ابراهیم، زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه(س). همه آنان از خدیجه بنت خویلد هستند، جز ابراهیم که از ماریه قبطیه بود و همگی پسران در کودکی، از دنیا رفتند. زینب که بزرگ ترین فرزند پیامبر(ص) بود، با ابوالعاص بن الربیع بن عبدالعزّی بن عبدشمس بن عبدمناف ازدواج کرد و برای او علی و امامه را زایید و...[۳]
  3. یادکرد اعقاب و اولاد جعفر بن ابیطالب(ره): کنیه وی ابوعبداللّه و ابوالمساکین است. او همان جعفر طیار است که در بهشت دو بال دارد. وی در معرکه موته بعد از آنکه دو دستش قطع گردید به شهادت رسید، پس خدا برایش دو بال رویاند که با آن دو به همراه ملائکه پرواز می‌کند. فضائل وی فراوان و مناقبش پرشمار است. هشت پسر تولید کرد که مادرشان اسماء بنت عمیس بود. از آنان است: محمّد اکبر که با عمویش امیرالمؤمنین(ع) در صفین همراه بود و به شهادت رسید و محمّد اصغر و عون که همراه با پسرعمویشان امام حسین(ع) در روز عاشورا به شهادت رسیدند و از آنان است: ابوجعفر عبداللّه، یکی از بخشندگان چهارگانه بنی ‌هاشم که در حبشه زاده شد و کسی جز او و حسن(ع) و حسین(ع) و عبداللّه بن عبّاس، در حال کودکی با پیامبر(ص) بیعت نکرد. او نود سال زیست و جز این هم گفته شده است و برای جعفر طیار جز از راه او اعقابی نیست و...[۴]
  4. اعقاب امام موسی کاظم(ع): لقب آن حضرت ابوالحسن و ابوابراهیم است و مادرش ام ولد بود. او فضلی بزرگ و قدری جلیل داشت و خلیفه ‌هادی عباسی او را محبوس ساخت و سپس او را به خاطر خوابیکه دیده بود آزاد ساخت. سپس خلیفه عباسی رشید او را زندانی کرد و در همان زندان شهید شد و گویند که مسموم شد و... پس اعقاب او از راه سیزده نفر از پسرانش ادامه یافت که چهارتا از آنان اولاد فراوانی آوردند و آنها عبارتند از: علی الرضا(ع)، ابراهیم مرتضی، محمّد عابد و جعفر و چهارتا از آنان به طور متوسط فرزند آوردند و آنها عبارتند از: زید النار، عبداللّه، عبیداللّه و حمزه و پنج تا از آنان کم فرزند آوردند و آنها عبارتند از: عبّاس، ‌هارون، اسحاق، اسماعیل و حسن... پس علی الرضا(ع) نسل او را ادامه داد و کنیه اش ابوالحسن است و در بین طالبیان در عصر او کسی مانند او نبود و مأمون برای ولایت عهدی او بیعت گرفت و نامش را بر روی درهم و دینار ضرب کرد و به نام او بر روی منابر خطبه خواند. سپس در طوس وفات کرد و در همان جا دفن شد. فرزندش ابوجعفر محمّد جواد(ع) نهمین امام است که مادرش امّ ولد بود و خودش جلیل القدر و عظیم المنزله و...[۵]
  5. یادکرد عبّاس بن علی بن ابی‌طالب(ع): کنیه وی ابوالفضل و لقبش «سقّاء» است؛ چون او در روز عاشورا برای برادرش حسین(ع) در طلب آب رفت و کشته شد، بدون آنکه به آن برسد. نسل او از راه پسرش عبیداللّه ادامه یافت و عقبش منتهی به پسرش حسن می‌شود. نسل حسن بن عبیداللّه از راه پنج تن از فرزندان ذکورش ادامه یافت که عبارتند از: عبیداللّه قاضی الحرمین که امیر مکه و مدینه و قاضی بر آن دو بود و عباس خطیب فصیح و حمزه اکبر و ابراهیم جردقه و فضل. امّا فضل بن الحسن، بسیار شیوا سخن و متدین بود و شجاعتی فراوان داشت و نسلش از سه طریق ادامه یافت: جعفر، عبّاس اکبر و محمّد. پس از فرزندان محمّد بن الفضل بن الحسن، ابوالعبّاس فضل بن محمّد خطیب شاعر است که او را فرزندانی بود؛ از جمله آنان یحیی بن عبداللّه بن فضل است که ذکر شد...[۶]

وضعیت کتاب

برای اثر حاضر، در پایان کتاب، فقط فهرست تفصیلی مطالب[۷] فراهم شده و متأسفانه فهارس فنی (آیات و روایات و...) و حتی فهرست منابع آماده نشده؛ ولی مصحح برای تصحیح و تحقیق اثر حاضر از تعداد قابل توجهی از منابع مهمّ به زبان عربی بهره برده است. مصحح، تصاویری از صفحات آغاز و انجام چند نسخه از نسخ خطی اثر حاضر را نیز آورده است.[۸]

پانویس

  1. ر.ک: مقدمه کتاب، ص۷
  2. ر.ک: همان، ص۱۶
  3. ر.ک: همان، ص۱۸
  4. ر.ک: متن کتاب، ص۳۴
  5. ر.ک: همان، ص۱۱۰-۱۱۱
  6. ر.ک: همان، ص۲۱۹
  7. ر.ک: متن کتاب، ص۲۳۷-۲۳۹
  8. ر.ک: همان، ص۹-۱۲

منابع

  • ویکی نور