شیخ باقر آل حیدر

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

آیت الله باقر آل‌حیدر ( - ۱۳۳۳ ق)، فقیه اصولی، منطقی، ادیب و شاعر شیعه در قرن چهاردهم قمری و از شاگردان علمای بزرگی چون میرزای شیرازی و شیخ محمدطه نجف بود. شیخ باقر در بسیج کردن رزمندگان عراقی در مواجهه با نیروهای متجاوز انگلیسی موثر بود و خود نیز در میان عشایر و قبایل منطقه در جبهه حضور پیدا کرد و سرانجام در همین راه به لقاء الهی پیوست.

نام کامل باقر آل‌حیدر
زادگاه نجف
وفات ۱۳۳۳ قمری
مدفن نجف، حرم امام علی علیه‌السلام

Line.png

اساتید

میرزای شیرازی، شیخ محمدطه نجف، آخوند خراسانی،...

شاگردان

شیخ جعفر حیدر، سید عبدالحسین شرف الدین عاملی،...

آثار

حاشیة علی قوانین الاصول، ارجوزة فی المنطق، ارجوزة فی التجوید، منظومة فقهیة، دیوان اشعار،...

ولادت و خاندان

شیخ باقر فرزند شیخ علی حیدر، در شهر نجف اشرف به دنیا آمد. قبیله «آل حیدر» از خانواده های اصیل و معروف به علم و ادب شهر «سوق الشیوخ» عراق در کنار رودخانه فرات و شمال غربی بصره است. این طایفه در پیشرفت علمی و فرهنگی منطقه نقش اوّل را داشته است.

پدرش شیخ علی از محضر بزرگان حوزه نجف مانند شیخ مرتضی انصاری بهره مند گردید. وی که علاوه بر شرکت در بحث اساتید بزرگ نجف، خود به تدریس پرداخت، برای عمل به مضمون آیه «لولا نفر...» به سوق الشیوخ بازگشت و به رسیدگی به امور مادی و معنوی اهالی پرداخت و مرجع دینی آنان شد. شیخ علاوه بر پرورش شاگردان، آثار زیادی در فقه و اصول از خود به یادگار گذاشت. از جمله: ۱. منظومة فی المنطق ۲. منظومه فی الاصول ۳. التجوید ۴. شرح مختصرالمعانی مسعود بن عمر تفتازانی ۵. غریب القرآن ۶. حاشیة علی حاشیة التهذیب فی المنطق ۷. کتاب فی الرجال ۸. حاشیة علی الرسائل و... .

شیخ محمدعلی حیدر (پدر بزرگ شیخ باقر) نیز معاصر علامه بحرالعلوم و شیخ جعفر کاشف الغطا بود و کتاب «وافیة الاصول» از یادگارهای اوست.

تحصیلات و اساتید

شیخ باقر تحصیلات خود را در خانه علم و ادب و در محضر پدر آغاز کرد. او دروس مقدمات را فرا گرفت و پایه های علوم حوزوی را یکی پس از دیگری گذراند. وی برای افزایش دانسته ها راهی نجف اشرف شد و پدرش را هم که مقیم سوق الشیوخ بود، به شهر نجف آورد. شیخ باقر سطوح عالی فقه و اصول را از محضر مجتهدان و فقهای نجف فرا گرفت، آن گاه در سامرا به درس میرزای شیرازی و دو سال به تحصیل پرداخت و از افاضل شاگردان میرزا گردید.

وی همچنین از محضر آیت الله آخوند خراسانی و آیت الله شیخ محمدطه نجف بهره برد و خود نیز بعد از مدتی بر مسند تدریس نشست. در این بین بود که خبر درگذشت پدرش در سال ۱۳۱۴ق به گوش او رسید.[۱]

شیخ باقر دارای اجازه اجتهاد از استاد خود آیت الله شیخ محمدطه نجف بود و آیت الله سید محمد طباطبایی آل بحر العلوم (۱۲۶۱ ـ ۱۳۲۶ق) -نویسنده کتاب «بلغة الفقیه»- نیز علاوه بر امضای اجازه اجتهاد شیخ طه نجف، برای وی اجازه اجتهاد دیگری صادر کرد.[۲]

تدریس و شاگردان

شیخ باقر علاوه بر تحصیل، در بحث نیز شاگردان زیادی را به دور خود جمع کرد و در جرگه ی مدرسان برجسته ی حوزه های علمیه سامرا و نجف درآمد. او با رحلت میرزای شیرازی به کاظمین رفت و مدتی در شروفیه و سرانجام در نجف به درس و بحث پرداخت.

شیخ باقر شاگردان زیادی را تربیت کرد که از میان آنان می توان به شیخ جعفر حیدر و علامه فقیه و مصلح نامدار سید عبدالحسین شرف الدین عاملی اشاره کرد.[۳]

آثار و تألیفات

نوشته های بر جای مانده از شیخ گویای مقام و منزلت علمی و ادبی اوست. در این جا به اختصار به آن ها اشاره می کنیم:

  1. حاشیة علی قوانین الاصول: این کتاب حاشیه ای بر «قوانین الاصول» میرزا ابوالقاسم قمی است و در سال ۱۳۱۲ق تألیف شد. شیخ علاوه بر نظریات خود به قول دیگر حاشیه نویسان اشاره کرده است.
  2. حاشیة ارجوزة فی المنطق: این اثر منظوم حاشیه بر «ارجوزة فی المنطق» پدر بزرگوار شیخ باقر می باشد. نسخه خطی این کتاب در سامرا در کتابخانه شخصی مجدد شیرازی نگهداری می شود.
  3. تقریرات: این کتاب محاضرات فقهی استادش سید محمدحسن شیرازی می باشد.
  4. ارجوزة فی المنطق،
  5. ارجوزة فی التجوید،
  6. منظومة فقهیة،
  7. منظومة فی الاصول،
  8. دیوان اشعار: دیوان شیخ مشتمل بر مراثی ائمه اطهار(علیهم السلام) و در برگیرنده حدود ۳۰۰۰ هزار بیت می باشد. نسخه خطی این دیوان در کتابخانه شخصی شیخ جعفر آل حیدر در نجف نگهداری می شود.

شیخ باقر در عرصه شعر و ادب نیز ذوقی سلیم و طبعی مطبوع داشت و اشعارش در موضوعات مختلف، خصوصاً در مراثی و مدایح ائمه اطهار(علیهم السلام) مکاتبه و مشاعره با علما و شعرا، گویای عمق این تبحر است. از امتیازات شعر وی، خیال قوی و احساس ظریف بویژه در اشعار عاشورایی است. نمونه ای از اشعار وی در رثای امام حسین(علیه السلام) را می خوانیم:

اِن لم اکن باکیا یوم الحسین دما *** لا والهوی لم اکن ارعی له ذمما

لا اشکر العین الا أن بکت بدم *** او لا فیالیتها تشکو قذاً و عما

و انت یا قلب اِن لم تنثر قطعا *** فی ادمعی لم تکن فی الحب منتظما

ان کنت مرتضعا من حبّ فاطمة *** لا تترک الدمع من احشاک منظما

فقد جرت لحسین دمعها بدم *** فجارها فی اکبعا وابک للحسین دما[۴]

مضمون اشعار: اگر در روز شهادت امام حسین(علیه السلام) خون گریه نکردم، قسم می خورم به محبت امام حسین(علیه السلام) که حرمت او را مراعات نکرده ام. آری، چشم من شکر گزار نخواهد بود، مگر این که بر امام(علیه السلام) خون گریه کند. اگر خون گریه نکرد، از درد و کوری چشم شکایت می کند. ای قلب، اگر تکه تکه نشوی در اشک های من در محبت امام حسین(علیه السلام) جایگاهی نخواهی داشت. اگر از محبت حضرت زهرا(علیها السلام) می خواهی سیراب بشوی، از درون گریه کردن را بر امام ترک مکن. حضرت زهرا بر امام حسین(علیه السلام) خون گریه کرد، تو هم با حضرت زهرا بر امام(علیه السلام) خون گریه کن.

فعالیت‌های اجتماعی

رهبری و مرجعیت:

شیخ باقر در نجف بود که خبر هجران پدر را دریافت کرد و بعد از برگزاری مراسم، با اصرار زیاد اهالی سوق الشیوخ و تأیید مراجع بزرگوار نجف مانند شیخ محمدطه نجف و آخوند خراسانی راهی موطن شد و زعامت مردم را به عهده گرفت. وی خانه پدر را رونق بیشتری داد و به حل و فصل مسائل مردم مشغول شد. در اثر تقوا و علم در بین مردم و دولتمردان جایگاه ویژه ای پیدا کرد، به گونه ای که بیش از پدر دارای نفوذ کلام شد. او در ترویج دین و اتحاد عشایر منطقه نیز سهم بسزایی داشت.[۵]

حضور در جبهه نبرد:

با آغاز جهگ جهانی اول در سال (۱۹۱۴ م) و با اعلان جنگ دولت های متفقین علیه دولت عثمانی، نیروهای متجاوز انگلیسی، بندر فاو ـ در جنوب عراق ـ و شهر بصره را اشغال کردند و تصمیم گرفتند به طرف شهرهای دیگر عراق پیشروی کنند. دولت عثمانی که خود را در برابر نیروهای خارجی ناتوان می دید، دست به دامان علما و مراجع تقلید شد. مراجع نجف -از جمله آیت الله شیخ باقر- و حوزه های علمیه با تلگراف و نامه های مختلفی به مراجع بزرگوار شیخ الشریعه اصفهانی، شیخ محمدجواد حولاوی، محمد تقی شیرازی و...[۶] آنان در جریان تجاوز قرار گرفتند و مردم را به دفاع فرا خواندند و فتاوی متعددی برای جهاد صادر کردند. حتی بعضی علما و مراجع املاک شخصی خود را رهن گذاردند تا ودیعه حاصل از آن را صرف جهاد و مجاهدان کنند که می توان به آیت الله محمد سعید حبوبی (۱۲۶۶ ـ ۱۳۳۲ق) اشاره کرد.[۷]

به این ترتیب مردم به ندای مراجع لبیک گفتند و هزاران مجاهد و بسیجی داوطلب همراه با علمای بزرگ عازم جبهه های نبرد شدند. نیروهای نظامی عثمانی در سه جبهه مهم مستقر شده بودند؛ جبهه مرکزی قرنه، جبهه شعیبه و منطقه اهواز. علما نیز در سه جبهه رهبری را به عهده گرفتند. در قرنه آیت الله شیخ الشریعه و آیت الله مصطفی کاشانی، در منطقه اهواز آیت الله مهدی خالصی و در شعیبه آیت الله حبوبی و شیخ باقر حیدر عهده دار هدایت سپاه اسلام شدند. علما در مسیر حرکت مردم را به جهاد تشویق می کردند، به گونه ای که شمار داوطلبان را در جبهه شعیبه حداقل ده هزار بسیجی تخمین زده اند. آنان در کنار آیت الله شیخ باقر حیدر قرار گرفتند و در نبرد با نظامیان انگلیسی بیش از هزار نفر به هلاکت رسیدند.

آیت الله شیخ باقر بیش از ده هزار رزمنده را آماده کرد و خود نیز در میان عشایر و قبایل منطقه در جبهه حضور پیدا کرد و با رسیدن جواب تلگرف های علمای نجف به اهالی منطقه حکم جهاد و دفاع داد تا از مرزهای اسلامی دفاع کنند. نکته مهم این که تأمین آذوقه و تجهیزات جنگی منطقه به عهده این مجاهد سرافراز بود. در این میان -شاید به دلیل تلاش فراوان و رنج بسیار و شاید به دلیل توطئه دشمن- آیت الله شیخ باقر مریض شد و تأثیر عمیقی در جبهه ها گذاشت و رزمندگان را مأیوس کرد.[۸]

وفات

فقیه نامدار و مجاهد گرانمایه شیخ باقر آل‌حیدر، سرانجام در محرم الحرام سال ۱۳۳۳ق، در حال جهاد و دفاع به شدت بیمار شد و رزمندگان وی را به شهر سوق الشیوخ بازگرداند، اما طولی نکشید که این مجاهد رزمنده مرگ را پذیرا شد. ما احتمال مسموم سازی وی توسط انگلیسی ها را نمی توانیم نادیده بگیریم. بنابر فرمایش شیخ آقا بزرگ وی در شمار مجاهدان قرار داشت.

پیکر مطهر ایشان از سوق الشیوخ به طرف نجف اشرف منتقل گردید و در حرم امام علی علیه السلام به خاک سپرده شد.[۹]

پانویس

  1. ترجمه هدیة الرازی، آقا بزرگ تهرانی، ص ۱۱۶ اعیان الشیعة، محسن امین، ج ۳، ۵۳۶ ماضی النجف و حاضرها، ج ۲، ص ۱۹۳ معارف الرجال، محمد حرز الدین، ج ۱، ص ۱۴۳، شعراء الغری، ج ۱، ۳۶۳ ـ ۳۶۷ و معجم رجال الفکر و الادب، محمد هادی امینی، ج ۱، ص ۴۵۹.
  2. معارف الرجال، ج ۱، ص ۱۴۲.
  3. مشاهیر المدفونین فی الصحن العلوی الشریف، کاظم عبود الفتلاوی، ص ۶۵ شعراء الغری، ج ۱، ص۳۶۴.
  4. شعراء الغری، ج ۱، ص ۳۶۳ ـ ۳۷۵.
  5. شعراء الغری، ج ۱، ص ۳۶۳ ماضی النجف و حاضرها، ج ۲، ص ۱۹۳، علمای مجاهد، محمد حسن رجبی، ص ۱۹.
  6. جهادیه، محمد حسن کاووسی عراقی، ص ۸۳، ۸۷، ۹۳.
  7. مجله تاریخ معاصر ایران، ش ۱، ۱۳۷۶، ص ۱۴ ـ ۱۳ دور العملاء الشیعة فی مواجهة الاستعمار، سلیم المحسنی، ص ۸۴.
  8. تاریخ مدینة سوق الشیوخ، ص ۸۲ ـ ۸۳ ماضی النجف وحاضرها، ج ۲، ص ۱۹۴نقباء البشر، ج ۱، ص۲۱۶.
  9. نقباء البشر، آقا بزرگ تهرانی، ج ۱، ص ۲۱۵؛ ماضی النجف و حاضرها، ج ۲، ص ۱۹۷.

منابع