حسن کاشی آملی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

حسن کاشی آملی، عالم و شاعر بزرگ شیعه در قرن هفتم و هشتم هجری است که اشعار زیادی در مدح و منقبت ائمه اطهار علیهم‌السلام به ویژه امام علی علیه‌السلام سروده است. سید محسن امین از سهم حسن کاشی در نشر مذهب شیعه و تأثیر او در پایه‌ریزی حکومت صفوی، سخن گفته است.[۱] «الانشاء» و «معرفت‌نامه» از آثار علمی و ادبی اوست.

۲۳۰px
نام کامل حسن کاشی آملی
زادگاه آمل
وفات قرن هشتم قمری
مدفن سلطانیه، زنجان

Line.png


آثار

دیوان شعر، الانشاء، تاریخ محمدی، معرفت‌نامه،...

زندگی‌نامه

ولادت حسن‌ بن محمود کاشانی آملی را حدود سال ۶۴۸ هجری دانسته اند.[۲] پدر و جدش اهل کاشان بودند، اما زادگاه و محل زندگی او به تصریح خودش، آمل بوده است.

کاشی بعد از سفر حج و زیارت کعبه و حرم پیامبر صلی الله علیه و آله، به زیارت حرم امیرالمؤمنین علیه السلام در نجف مشرف شد و قصیده‌ای در ستایش امام علی علیه‌السلام در مرقد آن حضرت خواند. گفته‌اند‌ همان شب امام علی را به خواب دید و امام نشانی مسعود بن افلح، بازرگان بصری را به او داد تا به بصره برود و صله منقبت خود را از او بستاند، که چنین نیز شد. کاشی به شکرانه این صله و رؤیای صادقه‌اش، مهمانی باشکوهی برای نیکوکاران‌ و فقیران بصره ترتیب داد.[۳] این شعر به «قصیده هفت‌بند» مشهور شد و عده‌ای از شاعران شیعی بعد از کاشی، از جمله محتشم کاشانی، شاعر مشهور عهد صفوی، از آن تقلید کردند و مدایحی برای امامان یا اشعاری در مذمت دشمنان آنان سرودند.[۴]

حسن کاشى در زمان سلطان محمد خدابنده (۷۱۶-۷۰۳ ق) به سلطانیه زنجان رفت و در همان جا درگذشت. آرامگاه او در جنوب گنبد سلطانیه، نزدیک شهر سلطانیه است.[۵] این آرامگاه در قرن هشتم ساخته شده و در دوران شاه طهماسب اول صفوی در ۹۷۳ ق، تزیینات و کاشی کاری آن به پایان رسیده و در دوران فتحعلی شاه قاجار بازسازی شده است. آرامگاه وی محل زیارت شیعیان حضرت علی علیه‌السلام بوده است. اما آقابزرگ طهرانی به نقل از سید حسن صدر گفته است نزدیک به مقبره شریف مرتضی در کاظمین، قبری وجود داشته که مردم آن را قبر حسن کاشی دانسته‌اند.[۶] این قبر در تخریب بازار کاظمین در ۱۳۵۳، جزو خیابان شده است.

ویژگی‌ها

برای حسن کاشانی القابی چون ملک‌ الحکماء، جمال‌ الدین، افضل المتکلمین و احسن‌ المتکلمین ذکر کرده‌اند. گفته شده کاشی از شعرای مجلس‌ عالی سلطان محمد اولجایتو (حکومت: ۷۰۳ـ۷۱۶) و معاصر علامه حلّی (متوفی ۷۲۶) بوده است[۷] و همچون آنان در نشر مذهب جعفری خدمات شایانى نمود و اینکه او سر منشأ نگرش شیعى سلطان محمد الجایتو است.

احمد بن حسین‌ کاتب یزدی (متوفی پس از ۸۶۲) از ملاقات سلطان محمد خدابنده با حسن کاشی در جوار مرقد امام رضا علیه‌السلام یاد کرده و حسن کاشی را درویشی نمدپوش و مداح اهل‌بیت معرفی نموده است.[۸] به گفته دولتشاه سمرقندی، وی مردی فاضل، نیکو صورت و سیرت و خداترس بوده است.[۹]

ملاحسین واعظ کاشفی در قرن نهم هجری با ذکر نام حسن کاشی در فتوّت‌نامه سلطانی، ارتباط او و پیشه مداحی و مناقب‌خوانی او را با آیین فتوت نشان می‌دهد.[۱۰]

خلوص اعتقاد کاشی به امام علی علیه‌السلام و فرزندانش سبب گردید تا ذوق شاعری خود را وقف مداحی اهل‌بیت علیهم‌السلام بکند و با این‌که امکان انتساب به دربار‌ها و دستگاههای ریاست برایش فراهم بود، عمرش را در کمال تقوا و قناعت گذراند.[۱۱]

آثار علمی و ادبی

  • حسن کاشی دیوانی مشتمل‌ بر غزل و قصیده داشته‌ است. از جمله قصیده هفت‌بند کاشی یا «العقود السبعة»، شامل هفت قصیده در مدح امیرالمؤمنین علیه السلام در ۱۲۹۲ در لکهنو در ۱۶ صفحه چاپ شد. برگزیده اشعار حسن کاشی، نیز به کوشش علی اصغر شاطری به چاپ رسیده است.
  • وی اثری نیز به نام «الانشاء» در علم و ادب و شعر و حکمت نگاشته است.[۱۲]
  • «تاریخ محمدی» یا «تاریخ دوازده امام» یا «تاریخ رشیدی»، از دیگر آثار منظوم حسن کاشی است که در آغاز آن اولجایتو و رشیدالدین فضل‌اللّه را ستوده و سپس به معرفی و شرح احوال چهارده معصوم علیهم‌السلام پرداخته است.[۱۳]
  • اثر دیگر او منظومه‌ای کوچک به نام «معرفت‌نامه» درباره برخی از اصول اعتقادی شیعیان است. تاریخ محمدی به ضمیمه معرفت‌نامه به کوشش رسول جعفریان چاپ و منتشر شده است.

پانویس

  1. امین، اعیان‌الشیعة، ج۵، ص۲۳۲.
  2. حسن‌ کاشی، تاریخ محمدی، ج۱، ص۱۳.
  3. دولتشاه سمرقندی، کتاب تذکرةالشعراء، ج۱، ص۲۹۷.
  4. نوراللّه‌ شوشتری، مجالس‌المؤمنین، ج۲، ص۶۲۸.
  5. دولتشاه سمرقندی، کتاب تذکرةالشعراء، ج۱، ص۲۹۷.
  6. آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۳۹۱.
  7. دولتشاه سمرقندی، کتاب تذکرةالشعراء، ج۱، ص۲۹۷.
  8. احمد بن حسین کاتب‌یزدی، تاریخ جدید یزد، ج۱، ص۷۴.
  9. دولتشاه سمرقندی، کتاب تذکرةالشعراء، ج۱، ص۲۹۷.
  10. حسین‌ بن علی کاشفی، فتوت‌نامه سلطانی، ج۱، ص۱۲۴.
  11. دولتشاه سمرقندی، کتاب تذکرةالشعراء، ج۱، ص۲۹۷.
  12. آقابزرگ طهرانی، الذریعه، ج۲، ص۳۹۱.
  13. حسن‌ کاشی، تاریخ محمدی، ج۱، ص۴۶ـ۵۵.

منابع