منابع تاریخ سامانی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«سامانیان» در زمره نخستین خاندانهای فرمانروای ایرانی پس از اسلام است که به تألیف و ترجمه آثار علمی و ادبی در قلمرو خود اهتمام ویژه‌ای داشته است. رخدادهای روزگار فرمانروایی آنان را می‌توان در منابعی مانند تاریخهای عمومی، تاریخهای خاندانی و تاریخهای محلی جستجو کرد. همچنین تاریخهای وزارت، جغرافیا و آثار ادبی نیز برای شناخت زمانه این سلسله می‌تواند سودمند باشد.

تاریخ‌های سلسله‌ای

در میان تاریخ های سلسله ای تنها نمونه هایی که با زمانه سامانیان پیوند دارد و می تواند برای پژوهشگر سودمند باشد، تاریخ های مربوط به خاندان غزنوی است. چه غزنویان ارتباط تنگاتنگی با سامانیان داشته و برآمده ی از تشکیلات سیاسی و نظامی آنها بوده و سپس رقیب و جانشین آنها شده اند.

"تاریخ یمینی" نوشته ابونصر محمد بن عبدالجبار عتبی (تألیف ۴۱۲ ق) هر چند در اصل سرگذشت فرمانروایی یمین الدوله محمود غزنوی است، اما از آنجا که رویدادهای مربوط به شکل گیری خاندان غزنوی و برآمدن و جدائی آنان از خاندان سامانی و رویدادهای مربوط به فروپاشی سامانیان و جانشین شدن غزنویان به جای آنان را نیز دربر می گیرد، می تواند برای شناخت بخشی از تاریخ سامانی که بیشتر نیمه پایانی حکومت آنهاست سودمند می باشد. عتبی با آنکه مورخی نسبتاً دقیق است، اما از آنجا که مورخ دربار غزنوی است و این خاندان در رقابت با سامانیان به فرمانروایی رسیده است، طبیعتاً می تواند موضع کاملاً بی طرفانه ای نسبت به خاندان سامانی داشته باشد.

برخلاف عتبی، ابوالفضل بیهقی آفریننده اثر گرانقدر "تاریخ مسعودی" (تاریخ بیهقی) با توجه به فاصله زمانی بیشتر نسبت به عتبی با سلسله سامانی و کشمکشهای آنان با غزنویان، تا اندازه بیشتری موضع بی طرفانه دارد، هر چند بخشی از این بی طرفی هم به شخصیت و روش تاریخ نگاری بیهقی برمی گردد. بخش باقیمانده تاریخ بیهقی مربوط به زمانه ای است که سالها از فروپاشی سامانیان گذشته است و از این رو گزارش کار سامانیان مستقیماً در دستور کار بیهقی نیست. اما از آنجا که بیهقی در کتاب خود مثالها و نمونه هایی از رویدادهای تاریخی پیش از روزگار مورد بحث خود را برای روشنتر کردن گفتار خود به مناسبت نقل می کند، در چنین جاهایی گاهی گزارشهایی از فرمانروایی سامانی و زمانه آنها را نیز برای روشنتر کردن ذهن خواننده ارائه می دهد. نظر به نزدیکی زمان بیهقی با دوره سامانی، روایات او در این زمینه بویژه آنچه مربوط به سالهای پایانی این خاندان است، می تواند برای پژوهشگر تاریخ سامانیان تا اندازه ی زیادی موثق و دقیق باشد.

تاریخ‌های عمومی

نبود تاریخ خاندانی ویژه سامانیان را بیشتر باید از گزارشهای تاریخی عمومی جبران کرد. چه تاریخهایی که به روزگار سامانیان نزدیکترند و چه آنها که سالها از فروپاشی این خاندان نگاشته اند.

  • در این زمینه باید از "زین الاخبار" عبدالحی بن ضحاک گردیزی یاد کرد که هم از نظر زمانی و هم از نظر جغرافیایی به روزگار سامانیان بسیار نزدیک است. گردیزی که خود مورخی از دوران غزنوی است، فصل جداگانه ای از کتابش را به سامانیان اختصاص داده و گزارش رویدادهای مربوط به فرمانروایی هر یک از امیران سامانی را از آغاز تا پایان این سلسله ارائه نموده است. با توجه به نزدکی زمانی و مکانی این مورخ با روزگار سامانی و حضور او در قلمرو غزنویان که خود جانشینان سامانیان در شرق ایران به حساب می آیند، گزارشهایش درباره این خاندان و مناسباتشان با دیگر دولتهای پیرامون می تواند نسبتاً دقیق و سودمند باشد.
  • "تجارب الأمم و تعاقب الهمم" ابن مسکویه -که پیش از "زین الاخبار" گردیزی به رشته نگارش درآمده است- از آنجا که نویسنده آن نسبت به گردیزی تا اندازه زیادی از حوادث قلمرو سامانیان دور است، در دولت رقیب آنان یعنی آل بویه تاریخ خود را نگاشته است، طبیعتاً نمی توانسته است جانب بی طرفی کامل را در گزارش کارهای سامانیان نگه دارد. اما به هر روی به دلیل همزمانی نویسنده با بخش مهمی از تاریخ سامانیان تا گزارشهایش از این خاندان، به ویژه آنچه مربوط به مناسبات آنان با دیگر دولت های اسلامی، از جمله آل بویه و دستگاه خلافت عباسی است، می تواند برای پژوهشگر راهگشا باشد.
  • در همین زمینه ولی با فاصله زمانی بیشتر، می توان از کتاب "مجمل التواریخ والقصص" نام برد که از نویسنده ای ناشناخته است که گزارشهای اندک اما سودمندی درباره سامانیان و پیوندهای آنان با برخی دیگر از قدرت های معاصرشان بدست می دهد.
  • "الکامل فی التاریخ" اثر عزالدین ابن اثیر مانند بسیاری دوره های دیگر در شش قرن نخست تاریخ ایران پس از اسلام، برای تاریخ روزگار سامانی نیز اثری گرانبهاست، که حجم قابل توجهی از گزارشهای مربوط به دوران مورد بحث را در اختیار پژوهشگر قرار می دهد. این امر نشان می دهد که این مورخ پرتلاش و تیزبین مانند بسیاری موارد دیگر در این موضوع نیز به بیشتر منابع قابل دسترسی که پاره ای از آنها امروزه از میان رفته اند، مراجعه و اطلاعات مربوطه را در کتاب خود بازتاب داده است.
  • "طبقات ناصری" اثر مورخ هم روزگار ابن اثیر، یعنی منهاج‌الدین بن سراج جوزجانی معروف به منهاج سراج است، که خود برخاسته از سرزمین خراسان است و حدود دو قرن پس از فروپاشی سامانیان کتاب "طبقات ناصری" را در هندوستان نوشته است. این کتاب نیز پاره ای گزارشهای مختصر از اوضاع زمانه این خاندان بدست می دهد.

تاریخ‌های محلی

در کنار تاریخ های عمومی، تاریخ های محلی نیز اطلاعات ارزمشندی درباره سامانیان دربر دارند، از جمله:

  • "تاریخ بخارا": ابوبکر محمد بن جعفر نرشخی کتاب خود را در حدود ۳۳۲ هجری و به نام امیر نوح دوم سامانی و به زبان عربی تالیف کرد. از این رو، اصل کتاب او می توانسته است حوادث سامانیان از آغاز تا بنیانگذاری این خاندان تا سال نگارش کتاب را دربرداشته باشد؛ اما از آنجا که بعداً این کتاب به فارسی ترجمه و در جریان ترجمه و سپس تلخیص این کتاب مطالب پس از سال ۳۳۲ هجری به آن افزوده شد، امروزه این کتاب یکی از ارزشمندترین آثار تاریخنگاری برای پژوهش درباره خاندان سامانی بویژه نیمه نخست فرمانروایی آنهاست.
  • "تاریخ سیستان" -از نویسنده نانشناخته- نیز برای شناخت دوره سامانی دارای اهمیت است. با آنکه این کتاب پس از فروپاشی سامانیان نوشته شده است، اما از آنجا که از یکسو بخش بزرگی از سیستان در قلمرو سامانیان قرار داشت و از سوی دیگر این خاندان جانشینان صفاریان به حساب می آیند و نظر به اهتمام نویسندگان تاریخ سیستان در گردآوری گزارشهای مربوط به هر دو موضوع (سیستان و صفاریان)، طبیعتا به این مناسبت ها، گزارشهای سودمندی نیز از زد و خوردهای سامانیان و صفاریان و همچنین حضور سامانیان در بخش هایی از سیستان بدست می دهد.
  • "تاریخ طبرستان" ابن اسفندیار: از آنجا که طبرستان سرزمین همجوار خراسان بزرگ و در همسایگی قلمرو سامانیان بود، طبیعتاً مورد توجه این خاندان قرار گرفته و برخوردهای فراوانی میان خاندانهای محلی این سرزمین با سامانیان پدید آمده که دستمایه بخشی از گزارشهای ابن اسفندیار از خاندانهای یاد شده در تاریخ طبرسرتان قرار گرفته است.

از دیگر تاریخ های محلی می توان "تاریخ اولیاءالله" آملی و "تاریخ طبرستان و رویان و مازندران" سید ظهیرالدین مرعشی یاد کرد.

دیوان‌سالاری

دیوان‌سالاری سامانیان از جمله نخستین نمونه های موفق و برجسته ی دیوان‌سالارای ایرانی پس از اسلام است. جایگاه دیوانسالاری این خاندان و راس آنها وزیران مورد توجه بسیاری از نویسندگان پس از اسلام، بویژه آنها که اختصاصاً به تاریخ وزارت و وزراء پرداخته اند قرار گرفته است. از این روی تاریخ های وزارت بخش مهمی از منابع تاریخ سامانیان را تشکیل می دهد.

کتاب "نسائم الاسحار من لطائم الاخبار" ناصرالدین منشی کرمانی، به دلیل تقدم نسبت به آثار مربوطه ی دیگر، از اهمیت بیشتری برخوردار است. دیگر تاریخ های وزارت که پس از "نسائم الاسحار" به رشته تحریر درآمده اند در موضوع وزارت و وزیران سامانی مطلب چندان چشمگیری ندارند، اما به هر روی مراجعه به متون اخیر از جمله "آثار الوزراء" سیف الدین حاجی بن نظام عقیلی و "دستورالوزراء" غیاث الدین بن همام الدین، برای سنجش و تکمیل مطالب مربوطه خالی از فایده نیست.

جغرافیای تاریخی

روزگار سامانیان از جمله درخشان ترین دوره های فرهنگ و تمدن ایرانی است. در زمانه آنان و دولتهای هم روزگارشان آثار ارزشمندی در زمینه جغرافیای تاریخی جهان و به ویژه قلمرو خلافت اسلامی پدید آمد. توصیفات دل انگیز جغرافی نویسان مسلمان معاصر سامانیان از قلمرو این خاندان فرهنگ پرور ایرانی، از جمله ایالات خراسان، ماوراءالنهر و خوارزم، در واقع گزارش بخشی از تاریخ و جغرافیا و به ویژه اوضاع اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی سرزمین های تابع دولت مورد بحث می باشد.

از این رو پژوهشگر تاریخ سامانی ناگزیر به بهره بردن از آثار جغرافیایی معاصر سامانیان از جمله "مسالک و ممالک" ابن خرداذبه، "المسالک والممالک" ابواسحاق ابراهیم اصطخری، "صورة الارض" ابن حوقل بغدادی، "احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم" ابوعبدالله محمد بن احمد مقدسی، "حدود العالم من المشرق الی المغرب" از نویسنده ناشناخته می باشد.

این اثر از جمله نخستین آثار جغرافیایی پس از اسلام به زبان فارسی است و در سال ۳۷۲ هجری و در دربار یکی از خاندانهای محلی شرق ایران به زبان فارسی نوشته شده است. از آنجا برای تاریخ سامانیان اهمیت بیشتری دارد که همزمان با این سلسله و در شرق ایران نوشته شده است و گزارشهای او از ایالات شرقی ایران و همچنین قبایل ترک که نقش مهمی در تکاپوهای سیاسی نظامی این روزگار در قلمرو سامانیان دارند، اثری ارزشمند و گاه منحصر به فرد است. در قلمرو سامانیان آثار جغرافیای ارزشمند دیگری نیز تالیف یافته که متاسفانه پاره ای از آنها بدست ما نرسیده است. از جمله آنها آثار جیهانی است که به جز رساله ای مختصر منسوب به او به نام "اشکال العالم" چیزی دیگری از آنها بر جای نمانده است.

پژوهش‌های مستقل

برخی از پژوهش‌های مستقل در این حوزه عبارتند از:

  • "تاریخ سامانیان، عصر طلایی ایران بعد از اسلام" نوشته جواد هروی است. نویسنده در این کتاب بر آن است تحقیقی از حیات سیاسی دودمان سامانی در قرن‌های سوم و چهارم هجری به دست دهد. مؤلف دوران حکمرانی سامانیان را از بدو شکل‌گیری تا سقوط آن به پنج مرحله تقسیم نموده است. بخش اول مربوط به چگونگی استقرار سامانیان در شرق، بخش دوم درباره دوران اقتدار سیاسی ـ نظامی سامانیان است، بخش سوم و بخش چهارم که مربوط به دوران تنزل اقتدار سیاسی ـ نظامی سامانیان است. آخرین بخش کتاب به دوران ضعف اقتدار سیاسی ـ نظامی و سقوط سامانیان اختصاص یافته است.
  • "تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی ایران در دروه سامانیان" نوشته ابوالقاسم فروزانی.
  • "تاریخ و تمدن اسلامی در قلمرو سامانیان" نوشته محمدرضا ناجی. موضوعات این کتاب اواسط سده سوم تا اواخر سده چهارم قمری را در قلمرو سامانيان دربر می‌گيرد، كه از آن به مشرق يا خاوران و خراسان بزرگ و گاه خراسان و ماوراءالنهر ياد می‌شود.
ردیف نام کتاب مؤلف نوع موضوع دیدگاه مولف مناسب استفاده
۱ تاریخ یمینی محمد بن عبدالجبار عتبی تاریخ سلسله ای رویدادهای مربوط به شکل گیری خاندان غزنوی و جدائی آنان از خاندان سامانی و رویدادهای مربوط به فروپاشی سامانیان و جانشین شدن غزنویان به جای آنان را در بر می گیرد. عتبی با آنکه مورخی نسبتاً دقیق است اما از آنجا که مورخ دربار غزنوی است و این خاندان در رقابت با سامانیان به فرمانروایی رسیده است طبیعتاً نمی تواند موضع کاملاً بی طرفانه ای نسبت به خاندان سامانی داشته باشد. این کتاب می تواند برای شناخت بخشی از تاریخ سامانی که بیشتر نیمه پایانی حکومت آنهاست سودمند باشد.
۲ تاریخ مسعودی(تاریخ بیهقی) ابوالفضل بیهقی تاریخ سلسله ای بخش باقیمانده تاریخ بیهقی مربوط به زمانه ای است که سالها از فروپاشی سامانیان گذشته است بیهقی در کتاب خود مثالهایی از رویدادهای تاریخی پیش از روزگار مورد بحث برای روشنتر کردن گفتار خود به مناسبت نقل می کند. در چنین جاهائی گاهی گزارشهایی از فرمانروایی سامانی و زمانه ی آنها نیز برای روشن تر شدن ذهن خواننده ارائه می دهد روایات او مربوط به سالهای پایانی این خاندان است و می تواند برای پژوهشگر تاریخ سامانیان تا اندازه زیادی موثق و دقیق باشد.
۳ زین الاخبار عبدالحی بن ضحاک گردیزی تاریخ عمومی فصل جداگانه ای را به سامانیان اختصاص داده و گزارشهای مربوط به فرمانروایی هر یک از امیران سامانی از آغاز تا پایان سلسله را ارائه نموده است نزدیکی این مورخ به زمان سامانیان هم از لحاظ زمانی و هم از نظر جغرافیایی و حضور او در قلمرو غزنویان که خود جانشین سامانیان بودند می تواند اطلاعات مناسبی را در اختیار ما قرار دهد گزارشهایش دباره این خاندان و مناسباتش با دیگر دولتهای پیرامون می تواند نسبتاً دقیق و سودمند باشد.
۴ تجارب الامم ابوعلی مسکویه تاریخ عمومی فصل جداگانه ای را به سامانیان اختصاص داده و گزارشهای مربوط به فرمانروایی هر یک از امیران سامانی از آغاز تا پایان سلسله را ارائه نموده است پیش از "زین الاخبار" گردیزی به رشته نگارش درآمده است، اما از آنجا که نویسنده آن نسبت به گردیزی تا اندازه‌ای از حوادث قلمرو سامانیان به دور است، در دولت رقیب نمی توانسته جانب بی طرفی را رعایت کند مناسبات با دیگر دولت های اسلامی مانند آل بویه و دستگاه خلافت عباسی می تواند برای پژوهشگر راهگشا باشد.
۵ مجمل التواریخ و القصص نویسنده ناشناخته تاریخ عمومی پیوندهای سامانیان با برخی دیگر از قدرت های معاصر گزارشهای اندک اما سودمندی درباره سامانیان و پیوندهای آنان با برخی دیگر از قدرت های معاصرشان بدست می دهد.
۶ الکامل ابن اثیر تاریخ عمومی پاره ای از اطلاعاتی که از میان رفته اند در کتاب خود بازتاب داده است
۷ طبقات ناصری منهاج الدین بن سراج الدین جوزجانی تاریخ عمومی پاره ای گزارشهای مختصر از اوضاع زمانه این خاندان به دست می دهد. حدود دو قرن پس از فروپاشی سامانیان کتاب خود "طبقات ناصری" را در هندوستان نوشته است
۸ تاریخ بخارای ابوبکر محمد بن جعفر نرشخی تاریخ محلی شامل حوادث سامانیان از آغاز تا بینانگذاری این خاندان تا سال نگارش کتاب اثری ارزشمند برای نیمه نخست فرمانروایی سامانیان است.
۹ تاریخ سیستان نویسنده ناشناخته تاریخ محلی شامل زد و خوردهای سامانیان و صفاریان و همچنین حضور سامانیان در بخشهایی از سیستان است چون بخش بزرگی از سیستان در قلمرو سامانیان قرار داشت و از سوی دیگر این خاندان جانشینان صفاریان به حساب می آیند، نویسندگان تاریخ سیستان در گردآوری گزارشهای مربوط به هر دو موضوع همت کرده اند
۱۰ تاریخ طبرستان ابن اسفندیار تاریخ محلی چون طبرستان سرزمین همجوار خراسان بزرگ و در همسایگی قلمرو سامانیان بود، طبیعتاً مورد توجه این خاندان قرار گرفته و برخوردهای فراوانی میان خاندانهای محلی این سرزمین با سامانیان پدید آمده که دستمایه بخشی از گزارشهای ابن اسفندیار از خاندانهای یاد شده در تاریخ طبرسرتان قرار گرفته است.
۱۱ حدود العالم من المشرق الی المغرب نویسنده ناشناخته جغرافیای تاریخی که همزمان با این سلسله و در شرق ایران نگاشته شده است نخستین آثار جغرافیای پس از اسلام که به زبان فارسی نوشته شده است گزارشهای او از ایالات شرقی ایران و همچنین قبایل ترک که نقش مهمی در تکاپوهای سیاسی و نظامی این روزگار در قلمرو سامانیان دارد بسیار ارزشمند و گاه منحصر به فرد می باشد.
۱۲ اشکال العالم جیهانی جغرافیای تاریخی به جز رساله ای مختصر منسوب به جیهانی چیزی دیگر بر جای نمانده است
۱۳ تاریخ سامانیان، عصر طلایی ایران بعد ازاسلام جواد هروی پژوهشهای مستقل نویسنده در این کتاب بر آن است تحقیقی از حیات سیاسی دودمان سامانی در قرن‌های سوم و چهارم هجری به دست دهد. مولف دوران حکمرانی سامانیان را از بدو شکل‌گیری تا سقوط آن به پنج مرحله تقسیم نموده است. بخش اول مربوط به چگونگی استقرار سامانیان در شرق، بخش دوم درباره دوران اقتدار سیاسی ـ نظامی سامانیان است، بخش سوم و بخش چهارم که مربوط به دوران تنزل اقتدار سیاسی ـ نظامی سامانیان است. آخرین بخش کتاب به دوران ضعف اقتدار سیاسی ـ نظامی و سقوط سامانیان اختصاص یافته است.
۱۴ تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی ایران در دروه سامانیان ابوالقاسم فروزانی پژوهشهای مستقل
۱۵ تاریخ و تمدن اسلامی در قلمرو سامانیان محمدرضا ناجی پژوهشهای مستقل موضوعات این کتاب اواسط سده سوم تا اواخر سده چهارم قمری را در قلمرو سامانيان دربر می‌گيرد، كه از آن به مشرق يا خاوران و خراسان بزرگ و گاه خراسان و ماوراءالنهر ياد می‌شود.