ابراهیم بن ولید بن عبدالملک

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«ابواسحاق ابراهیم بن ولید» فرزند ولید بن عبدالملک و ملقب به «مَخلوع» بود، که پس از درگذشت برادرش یزید بن ولید، در ذی الحجه سال ۱۲۶ قمرى - به عنوان سیزدهمین خلیفه اموی - به خلافت رسید. کار ابراهیم در امر حکومت آشفته و نابسامان بود، و سرانجام مروان بن محمد (آخرین خلیه اموی) بر او شورید و او را از سلطنت خلع کرد. خلافت ابراهیم که مقارن با نابسامانیها و آغاز فروپاشی امویان بود،[۱] از سوی مورخان چندان با اهمیت تلقی نشده و اگرچه طبری نام او را مستقلاً در شمار خلفای اموی ذکر کرده، ولی مسعودی از او و برادرش یزید در یک جا سخن رانده است.

دوران خلافت

در برخی منابع، اولین بار از ابراهیم بن ولید، در روزگار خلافت برادرش یزید بن ولید، یاد شده است؛ گفته شده که او پس از به خلافت رسیدن یزید بن ولید، از سوی او به امارت اردن برگزیده شد. مدتی بعد، یزید برای او به عنوان ولیعهد از مردم بیعت گرفت. برخی از مورخان بر این باورند که این بیعت به سبب فشار «قدریه» که یزید از معتقدین به این فرقه بود، صورت گرفته است.[۲]

ابراهیم بن ولید پس از مرگ برادرش یزید در ذی الحجه سال ۱۲۶ هجری، به خلافت نشست. در آن هنگام میان پسرعموهاى بنى‌ امیه از تیره مروانیان بر سر تصاحب کرسى خلافت، رقابت و دشمنى سختى بود. هر کدام از آنان که از توانایى و توانمندى بیشترى برخوردار بود، خود را براى تصاحب کرسى خلافت شایسته تر مى دید و همین امر، موجب شورش و درگیرى هاى نظامى میان آنان مى گردید.

ابراهیم بن ولید که تازه به خلافت رسیده بود، رقیبان سرسختى چون مروان بن محمد معروف به «مروان حمار» داشت. به همین جهت خلافت وى از آغاز، از استحکام و اطمینان کاملى برخوردار نبود. مردم شام، وى را گاهی به خلافت و گاهى به امارت سلام می‌دادند. به گفتۀ طبری، برخی او را نه به خلافت پذیرفتند و نه به امارت.[۳]

مروان بن محمد، که در عصر خلافت یزید بن ولید شورش کرده و به سوى شام هجوم آورده بود، با یزید مصالحه کرد که حکومت تمام سرزمین‌ هایى که عبدالملک بن مروان، به پدرش محمد بن مروان سپرده بود، به او بسپارد. یزید نیز سرزمین‌ هاى جزیره (مناطق میان دجله و فرات)، ارمنستان، موصل و آذربایجان را به مروان سپرد.

مروان حمار که از قدرت بالایى برخوردار بود، پس از درگذشت یزید، خلافت برادرش ابراهیم را به رسمیت نشناخت و براى سرنگونى وى از ارمنستان به سوى شام لشکرکشى کرد.

سلیمان بن هشام از سوى ابراهیم بن ولید با صد و بیست هزار سپاهى به نبرد با مروان حمار پرداخت و مروان تنها هشتاد هزار نیروى جنگى داشت. میان دو طرف، جنگ سختى درگرفت. ولى سپاه مروان بر سپاه سلیمان بن هشام پیروز شد و تعداد هفده هزار تن از آنان را کشته و به همین مقدار اسیر گرفتند. باقیمانده سپاه سلیمان بن هشام به سوى حران، مقر خلافت ابراهیم بن ولید عقب نشینى کردند.

سپاهیان مروان حمار بر تمامى شهرها و مناطق اسلامى تسلط پیدا کرده و بر آنها، عاملانى از خود به حکومت گماشتند. مروان حمار، پیروزمندانه وارد دمشق شد و از مردم این شهر براى خویش بیعت گرفت و ابراهیم بن ولید را پس از گذشت سه ماه از خلافتش، خلع کرد. سپس به حران رفت و ابراهیم بن ولید و سلیمان بن هشام که در حران بودند، از او امان خواستند. مروان به آنان امان داد و آن دو با مروان حمار بیعت کردند. بدین ترتیب مروان بن محمد در سال ۱۲۷ قمری به عنوان آخرین خلیفه امویان، بر خلافت دست یافت و رقیب خود را از کار برکنار کرد.

ابراهیم بن ولید پس از واگذارى امر خلافت به مروان حمار، در شام زندگى مى کرد تا این که در سال ۱۳۲ قمرى با شکست مروان حمار در برابر جنبش عباسیان و سقوط شهر دمشق، وى به همراه بسیارى از امویان بدست انقلابیون عباسى کشته شد و پرونده خلافت امویان بسته گردید.[۴]

پانویس

  1. مسعودی، مروج الذهب، ج۳ ص ۲۲۰.
  2. تاریخ یعقوبی، ج۲ ص ۳۳۵.
  3. تاریخ طبری، ج۲ ص ۱۸۷۵.
  4. نک: تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج ۷، ص ۲۴۶؛ تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ص ۱۸۰.

منابع

منابع بیشتر: