یونس بن یعقوب

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)



يونس بن يعقوب البجلى الدهنى پسر خواهر معاوية بن عمار

كلمات علما در حق او مختلف است، شیخ طوسی رحمة‌الله فرموده او ثقه است و در چند موضع او را تعديل كرده و شیخ مفید او را از فقهاء اصحاب شمرده و شيخ نجاشى فرموده كه او از خواص حضرت صادق و كاظم عليهماالسلام بوده و وكالت داشته از جانب حضرت موسى عليه‌السلام و در مدينه در ايام حضرت رضا عليه‌السلام وفات كرد و آن جناب متولى امر او شد و يونس صاحب منزلت بود.

نزد ايشان و موثق بود و قائل به امامت عبدالله افطح بود پس رجوع كرد به حق و ابوجعفر بن بابويه فرموده كه او فطحى است و شيخ كشى نيز از بعضى روايت كرده، فطحى بودن او را و ظاهر آن است كه رجوه به حق نموده چنانكه شيخ نجاشى فرموده.[۱]

وبالجمله: رواياتى در مدح او وارد شده و در ايام حضرت رضا عليه‌السلام در مدينه وفات كرد. آن حضرت امر فرمود به حنوط و كفن و جميع مايحتاج او و امر فرمود: موالى خود و موالى پدر وجد خود را كه در جنازه او حاضر شوند و فرمود: به ايشان كه اين ميت مولى حضرت صادق عليه‌السلام است كه در عراق ساكن بوده از براى او در بقيع قبر بكنيد و اگر اهل مدينه گفتند: كه اين مرد عراقى است ما نمى‌گذاريم در بقيع دفن شود، بگوييد اين مولى حضرت صادق عليه‌السلام است. در عراق ساكن بوده اگر شما نگذاريد ما او را در بقيع دفن نماييم ما هم نخواهيم گذاشت كه موالى خود را در بقيع دفن نماييد، پس او را در بقيع دفن نمودند.[۲]

و روايت است از محمد بن وليد كه گفت: روزى من بر سر قبر يونس رفته بودم كه صاحب مقبره يعنى مباشر قبرستان نزد من آمد و گفت: اين شخص كيست كه حضرت على بن موسى الرضا عليه‌السلام مرا امر فرموده كه آب بپاشم بر قبر او چهل ماه يا چهل روز هر روز يك مرتبه و شك از راوى است و هم صاحب مقبره گفت: كه سرير پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم نزد من است. پس هرگاه مردى از بنى‌هاشم مى‌ميرد آن سرير در شبش صدا مى‌كند.

من مى‌فهمم كه كسى از ايشان مرده و با خود مى‌گويم كه كى مرده از ايشان چون صبح شد آن وقت مى‌فهمم و در شب وفات اين مرد نيز آن سرير صدا كرد. من گفتم: كى از ايشان مرده، كسى از ايشان ناخوش نبود. همين كه روز شد، آمدند نزد من و آن سرير را گرفتند و گفتند: مولى ابى عبدالله الصادق عليه‌السلام كه در عراق ساكن بوده و وفات كرده.

و محمد بن وليد از صفوان بن يحيى نقل كرده كه گفت: گفتم به حضرت امام رضا عليه‌السلام كه فدايت شوم، خوشحال كرد مرا آن لطف و محبتى كه در حق يونس نمودى، فرمود: آيا از لطف خدا و احسان او نيست كه او را نقل كرد از عراق به جوار پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم، (وَ رُوِىَ فى حَديثٍ اُنْظُرُوا اِلى ما خَتَمَ اللّهُ بِهِ لِيُونُسَ قَبَضَهُ اللّهُ مجُاوِرا لِرَسُولِهِ) صلى اللّه عليه و آله و سلم.[۳]

پانویس

  1. (تنقيح المقال)، مامقانى 3/344؛ (رجال كشى)، ص 446.
  2. (رجال كشى)، 2/684.
  3. (رجال كشى)، 2/685.

منبع

حاج شیخ عباس قمی, منتهی الآمال قسمت دوم، باب دهم: در تاريخ حضرت موسى بن جعفر عليه‌السلام