محمود درویش: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
 
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}}
{{نیازمند ویرایش فنی}}
+
 
 
{{شناسنامه شخصیت ها
 
{{شناسنامه شخصیت ها
 
|نام= محمود درویش   
 
|نام= محمود درویش   
سطر ۶: سطر ۶:
 
|محل ولادت=البروه، شرق عکا
 
|محل ولادت=البروه، شرق عکا
 
|وفات= ۹ اوت ۲۰۰۸ (سن:۶۷ سال)
 
|وفات= ۹ اوت ۲۰۰۸ (سن:۶۷ سال)
|مدفن= هوستون, تگزاس ایالات متحده آمریکا
+
|مدفن= هوستون، تگزاس ایالات متحده آمریکا
 
|پیشه= شاعر و نویسنده
 
|پیشه= شاعر و نویسنده
 
|سال‌های فعالیت= ۱۹۶۴-۲۰۰۸
 
|سال‌های فعالیت= ۱۹۶۴-۲۰۰۸
 
|لقب= شاعر ملی فلسطین
 
|لقب= شاعر ملی فلسطین
 
}}
 
}}
== زندگینامه ==
+
==زندگینامه==
 +
 
 +
محمود درویش در 13 مارس 1941، در خانواده ای فقیر و پرجمعیت و با هشت فرزند. کودکی اش سرشار از خاطره های مرارت بار است؛ او در دهکده‌ای از فلسطین به نام «بروه» متولد شد. این «بروه» همان است که ناصرخسرو از آنجا گذر کرده و می‌نویسد: «به دیهی رسیدم که آن را برده می‌گفتند. آنجا قبر عیش و شمعون علیهما‌السلام را زیارت کردم».
  
محمود درویش، در 13 مارس 1941،  در خانواده ای فقیر و پرجمعیت و با هشت فرزند. کودکی اش سرشار از خاطره های مرارت بار است؛ او در دهکده‌ای از فلسطین به نام «بروه» متولد شد. این «بروه» همان است که ناصر خسرو از آنجا گذر کرده و می‌نویسد: «به دیهی رسیدم که آن را برده می‌گفتند. آنجا قبر عیش و شمعون علیهما‌السلام را زیارت کردم.»
 
 
اسرائیلی‌ها این دهکده را به آتش کشیدند و محمود درویش شش ساله بود که مجبور شد به همراه خانواده‌اش به لبنان پناهنده شود.
 
اسرائیلی‌ها این دهکده را به آتش کشیدند و محمود درویش شش ساله بود که مجبور شد به همراه خانواده‌اش به لبنان پناهنده شود.
 
سرانجام پس از مقاومت‌های بسیار دهکده «بروه» از دست اسرائیلی‌ها خارج شد و هنگامی که اهالی وارد دهکده شدند همه چیز از بین رفته بود.
 
سرانجام پس از مقاومت‌های بسیار دهکده «بروه» از دست اسرائیلی‌ها خارج شد و هنگامی که اهالی وارد دهکده شدند همه چیز از بین رفته بود.
محمود درویش در گفت‌وگویی می‌گوید: «به یاد دارم که شش ساله بودم. در دهکده‌ای آرام و زیبا زندگی می‌کردیم. خوب به یاد دارم. در یکی از شب‌های تابستان که معمولا عادت اهل ده این است که روی پشت بام بخوابند. مادرم ناگهان مرا از خواب بیدار کرد و دیدم که داریم با صدها تن از مردم دهکده در میان بیشه‌ها فرار می‌کنیم. گلوله‌های سربی از روی سر ما می‌گذشت...»
+
 
محمود درویش سرودن شعر را از دوازده سالگی آغاز می کند. تجربه چاپ شعر برای بار نخست در چهارده سالگی به سراغش می آید. جالب این که نخستین تجربه زندان نیز در چهارده سالگی اش اتفاق می افتد. او در مبارزات مردم فلسطین شرکت کرد در شهر حیفا به زندان افتاد و از آن پس مرتب گرفتار پلیس بود. باید مرتب خود را به صورت هفتگی معرفی می‌کرد.
+
محمود درویش در گفتگویی می‌گوید: «به یاد دارم که شش ساله بودم. در دهکده‌ای آرام و زیبا زندگی می‌کردیم. خوب به یاد دارم. در یکی از شب‌های تابستان که معمولاً عادت اهل ده این است که روی پشت بام بخوابند. مادرم ناگهان مرا از خواب بیدار کرد و دیدم که داریم با صدها تن از مردم دهکده در میان بیشه‌ها فرار می‌کنیم. گلوله‌های سربی از روی سر ما می‌گذشت...».
در سال 1970 برای ادامه تحصیل به مسکو سفر کرد و پس از مدتی به قاهره رفت.
+
 
نخستین مجموعه شعرش را در سال 1970 با عنوان «گنجشک‌های بی‌بال» منتشر کرد. با مجموعه دومش «برگ‌های زیتون» جای خود را در شعر فلسطین و جهان عرب باز کرد.
+
محمود درویش سرودن شعر را از دوازده سالگی آغاز می کند. تجربه چاپ شعر برای بار نخست در چهارده سالگی به سراغش می آید. جالب این که نخستین تجربه زندان نیز در چهارده سالگی اش اتفاق می افتد. او در مبارزات مردم فلسطین شرکت کرد. در شهر حیفا به زندان افتاد و از آن پس مرتب گرفتار پلیس بود. باید مرتب خود را به صورت هفتگی معرفی می‌کرد.
محمود درویش چند سال عضو کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین بود. درویش همچنین رئیس اتحادیه نویسندگان فلسطینی است و بنیان‌گذار یکی از مهمترین فصل‌نامه‌های ادبی و مدرن جهان عرب به نام «الکرمل» است. درویش همراه با «ژاک دریدا»، «پی‌یر بوردیو»، پارلمان بین‌المللی نویسندگان را تاسیس کردند.
+
 
== کلام ادبا در باره محمود درویش ==
+
در سال 1970 برای ادامه تحصیل به مسکو سفر کرد و پس از مدتی به قاهره رفت. نخستین مجموعه شعرش را در سال 1970 با عنوان «گنجشک‌های بی‌بال» منتشر کرد. با مجموعه دومش «برگ‌های زیتون» جای خود را در شعر فلسطین و جهان عرب باز کرد.
 +
 
 +
محمود درویش چند سال عضو کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش [[فلسطین]] بود. درویش همچنین رئیس اتحادیه نویسندگان فلسطینی است و بنیان‌گذار یکی از مهمترین فصل‌نامه‌های ادبی و مدرن جهان عرب به نام «الکرمل» است. درویش همراه با «ژاک دریدا»، «پی‌یر بوردیو»، پارلمان بین‌المللی نویسندگان را تاسیس کردند.
 +
 
 +
==کلام ادبا درباره محمود درویش==
 +
 
 
محمدرضا شفیعی کدکنی درباره محمود درویش می‌نویسد: اگر یک تن را برای نمونه بخواهیم انتخاب کنیم که شعرش با نام فلسطین همواره تداعی می‌شود، محمود درویش است.
 
محمدرضا شفیعی کدکنی درباره محمود درویش می‌نویسد: اگر یک تن را برای نمونه بخواهیم انتخاب کنیم که شعرش با نام فلسطین همواره تداعی می‌شود، محمود درویش است.
عزالدین المناصرة بر این باور است که اگر صرفاً شعر مقاومت معیار رتبه بندی شاعران قرارگیرد، محمود درویش در نخستین رده جهانی می ایستد؛ محمود درویش به عنوان شاعر مقاومت- صرف نظر از جنبه های دیگر و دست کم از نظر کمیت شعر مقاومت- در صف شاعران جهانی مانند لورکا، ناظم حکمت و نرودا قرار می گیرد.
+
 
== آثار ==
+
عزالدین المناصرة بر این باور است که اگر صرفاً شعر مقاومت معیار رتبه بندی شاعران قرار گیرد، محمود درویش در نخستین رده جهانی می ایستد؛ محمود درویش به عنوان شاعر مقاومت - صرفنظر از جنبه های دیگر و دست کم از نظر کمیت شعر مقاومت - در صف شاعران جهانی مانند لورکا، ناظم حکمت و نرودا قرار می گیرد.
او بیش از سی مجموعه شعر منتشر کرده است و شعرهای او که بیشتر به مساله فلسطین مربوط می‌شد در بین خوانندگان عرب و غیر عرب شهرت و محبوبیت داشت.:  
+
 
برگ‌های زیتون (1964)؛ عاشقی از فلسطین (1966)؛ آخرشب (1967)؛ دلدار من از خواب خود برمی‌خیزد (1970)؛ گنجشک‌ها در الجلیل می‌میرند (1970)؛؛ دوستت می‌دارم، یا دوستت نمی‌دارم(1972)؛ اقدام شماره7 (1974)؛ آنک تصویر او و اینک انتحار عاشق (1975)؛ جشن‌ها (1976)؛ ستایش سایه بلند (1983)؛ محاصره‌ای برای مدایح دریا (1984)؛ آن ترانه است، آن ترانه است (1986)؛ سرخ گلی کمتر (1986)؛ تراژدی نرگس، کمدی نقره (1989)؛ آنچه را می‌خواهم می‌بینم (1990)؛ یازده ستاره (1992)؛ چرا اسب را تنها گذاشتی؟ (1996)؛ سریر زن غریبه (1995)؛ دیوارنگاره (2000)؛ حالتی از شهربندان (2002)؛ بر کرده خود پوزش مخواه(200)؛ چون شکوفه بادام یا دورتر (2005).
+
==آثار==
چند کتاب در نثر نیز او منتشر شده است که از درخشان‌ترین آنها:
+
 
یادداشت‌های روزانه اندوه عادی (1976) و حافظه‌ای برای فراموشی (1987) است.  
+
او بیش از سی مجموعه شعر منتشر کرده است و شعرهای او که بیشتر به مساله فلسطین مربوط می‌شد در بین خوانندگان عرب و غیرعرب شهرت و محبوبیت داشت:
محمود درویش در اوت ۲۰۰۸ در پی عمل جراحی قلب در تگزاس آمریکا در گذشت.  
+
 
== منابع ==
+
برگ‌های زیتون (1964)؛ عاشقی از فلسطین (1966)؛ آخر شب (1967)؛ دلدار من از خواب خود برمی‌خیزد (1970)؛ گنجشک‌ها در الجلیل می‌میرند (1970)؛ دوستت می‌دارم یا دوستت نمی‌دارم (1972)؛ اقدام شماره 7 (1974)؛ آنک تصویر او و اینک انتحار عاشق (1975)؛ جشن‌ها (1976)؛ ستایش سایه بلند (1983)؛ محاصره‌ای برای مدایح دریا (1984)؛ آن ترانه است، آن ترانه است (1986)؛ سرخ گلی کمتر (1986)؛ تراژدی نرگس، کمدی نقره (1989)؛ آنچه را می‌خواهم می‌بینم (1990)؛ یازده ستاره (1992)؛ چرا اسب را تنها گذاشتی؟ (1996)؛ سریر زن غریبه (1995)؛ دیوار نگاره (2000)؛ حالتی از شهربندان (2002)؛ بر کرده خود پوزش مخواه (200)؛ چون شکوفه بادام یا دورتر (2005).
*محمدرضا صامتی، مجله پگاه، 7شهریور 1388 - شماره 261[http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=216549 سایت تبیان]
+
 
 +
چند کتاب در نثر نیز او منتشر شده است که از درخشان‌ترین آنها: یادداشت‌های روزانه اندوه عادی (1976) و حافظه‌ای برای فراموشی (1987) است. محمود درویش در اوت ۲۰۰۸ در پی عمل جراحی قلب در تگزاس آمریکا درگذشت.  
 +
 
 +
==منابع==
 +
* محمدرضا صامتی، مجله پگاه، 7شهریور 1388 - شماره 261، [http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=216549 سایت تبیان].
 +
 
 
[[رده:شعرا]]
 
[[رده:شعرا]]
 
[[رده:شعرای عرب]]
 
[[رده:شعرای عرب]]
 
[[رده:شعرای انتفاضه فلسطین]]
 
[[رده:شعرای انتفاضه فلسطین]]

نسخهٔ ‏۱۴ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۵۶

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon-computer.png
محتوای فعلی مقاله یکی از پایگاه های معتبر متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


الگو:شناسنامه شخصیت ها

زندگینامه

محمود درویش در 13 مارس 1941، در خانواده ای فقیر و پرجمعیت و با هشت فرزند. کودکی اش سرشار از خاطره های مرارت بار است؛ او در دهکده‌ای از فلسطین به نام «بروه» متولد شد. این «بروه» همان است که ناصرخسرو از آنجا گذر کرده و می‌نویسد: «به دیهی رسیدم که آن را برده می‌گفتند. آنجا قبر عیش و شمعون علیهما‌السلام را زیارت کردم».

اسرائیلی‌ها این دهکده را به آتش کشیدند و محمود درویش شش ساله بود که مجبور شد به همراه خانواده‌اش به لبنان پناهنده شود. سرانجام پس از مقاومت‌های بسیار دهکده «بروه» از دست اسرائیلی‌ها خارج شد و هنگامی که اهالی وارد دهکده شدند همه چیز از بین رفته بود.

محمود درویش در گفتگویی می‌گوید: «به یاد دارم که شش ساله بودم. در دهکده‌ای آرام و زیبا زندگی می‌کردیم. خوب به یاد دارم. در یکی از شب‌های تابستان که معمولاً عادت اهل ده این است که روی پشت بام بخوابند. مادرم ناگهان مرا از خواب بیدار کرد و دیدم که داریم با صدها تن از مردم دهکده در میان بیشه‌ها فرار می‌کنیم. گلوله‌های سربی از روی سر ما می‌گذشت...».

محمود درویش سرودن شعر را از دوازده سالگی آغاز می کند. تجربه چاپ شعر برای بار نخست در چهارده سالگی به سراغش می آید. جالب این که نخستین تجربه زندان نیز در چهارده سالگی اش اتفاق می افتد. او در مبارزات مردم فلسطین شرکت کرد. در شهر حیفا به زندان افتاد و از آن پس مرتب گرفتار پلیس بود. باید مرتب خود را به صورت هفتگی معرفی می‌کرد.

در سال 1970 برای ادامه تحصیل به مسکو سفر کرد و پس از مدتی به قاهره رفت. نخستین مجموعه شعرش را در سال 1970 با عنوان «گنجشک‌های بی‌بال» منتشر کرد. با مجموعه دومش «برگ‌های زیتون» جای خود را در شعر فلسطین و جهان عرب باز کرد.

محمود درویش چند سال عضو کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش فلسطین بود. درویش همچنین رئیس اتحادیه نویسندگان فلسطینی است و بنیان‌گذار یکی از مهمترین فصل‌نامه‌های ادبی و مدرن جهان عرب به نام «الکرمل» است. درویش همراه با «ژاک دریدا»، «پی‌یر بوردیو»، پارلمان بین‌المللی نویسندگان را تاسیس کردند.

کلام ادبا درباره محمود درویش

محمدرضا شفیعی کدکنی درباره محمود درویش می‌نویسد: اگر یک تن را برای نمونه بخواهیم انتخاب کنیم که شعرش با نام فلسطین همواره تداعی می‌شود، محمود درویش است.

عزالدین المناصرة بر این باور است که اگر صرفاً شعر مقاومت معیار رتبه بندی شاعران قرار گیرد، محمود درویش در نخستین رده جهانی می ایستد؛ محمود درویش به عنوان شاعر مقاومت - صرفنظر از جنبه های دیگر و دست کم از نظر کمیت شعر مقاومت - در صف شاعران جهانی مانند لورکا، ناظم حکمت و نرودا قرار می گیرد.

آثار

او بیش از سی مجموعه شعر منتشر کرده است و شعرهای او که بیشتر به مساله فلسطین مربوط می‌شد در بین خوانندگان عرب و غیرعرب شهرت و محبوبیت داشت:

برگ‌های زیتون (1964)؛ عاشقی از فلسطین (1966)؛ آخر شب (1967)؛ دلدار من از خواب خود برمی‌خیزد (1970)؛ گنجشک‌ها در الجلیل می‌میرند (1970)؛ دوستت می‌دارم یا دوستت نمی‌دارم (1972)؛ اقدام شماره 7 (1974)؛ آنک تصویر او و اینک انتحار عاشق (1975)؛ جشن‌ها (1976)؛ ستایش سایه بلند (1983)؛ محاصره‌ای برای مدایح دریا (1984)؛ آن ترانه است، آن ترانه است (1986)؛ سرخ گلی کمتر (1986)؛ تراژدی نرگس، کمدی نقره (1989)؛ آنچه را می‌خواهم می‌بینم (1990)؛ یازده ستاره (1992)؛ چرا اسب را تنها گذاشتی؟ (1996)؛ سریر زن غریبه (1995)؛ دیوار نگاره (2000)؛ حالتی از شهربندان (2002)؛ بر کرده خود پوزش مخواه (200)؛ چون شکوفه بادام یا دورتر (2005).

چند کتاب در نثر نیز او منتشر شده است که از درخشان‌ترین آنها: یادداشت‌های روزانه اندوه عادی (1976) و حافظه‌ای برای فراموشی (1987) است. محمود درویش در اوت ۲۰۰۸ در پی عمل جراحی قلب در تگزاس آمریکا درگذشت.

منابع

  • محمدرضا صامتی، مجله پگاه، 7شهریور 1388 - شماره 261، سایت تبیان.