لباس

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

چیز پوشيدنى ، پوشاك ، پوشش ، جامه ، كِسوة، را گویند و جمع آن البسةاست .

لباس در قرآن

وهو الذى سخّر البحر لتأكلوا منه لحما طريّا و تستخرجوا منه حلية تلبسونها؛[۱] . وعلّمناه صنعة لبوس لكم لتحصنكم من باسكم؛ [۲] يا بنى آدم قد انزلنا عليكم لباسا يوارى سوآتكم وريشا و لباس التقوى ذلك خير ذلك من آيات الله لعلّهم يذّكّرون ؛ اى فرزندان آدم ما لباسى را كه زشتيهاتان را بپوشاند وجامه هاى زيبا و نرم براى شما فرستاديم (نياز به پوشاك را در نهاد شما قرار داديم) و پوشش تقوى بهترين پوشش است اين امر (احساس نياز به پوشش و وجود امكانات آن در زندگى بشر) خود آيتى است از آيات خداوند ، باشد كه مردم به خود آيند .[۳]

لباس در احادیث

اميرالمؤمنين (ع) فرمود : آن طرز لباس بهتر است كه ترا با مردم بياميزد و از ميان مردم آراسته ات سازد و زبان بد آنها را از تو باز دارد .

و فرمود : لباسى بپوش كه نه موجب شهرت تو گردد ونه ترا مايه ننگ و عار بود . [۴]

نيز از آن حضرت رسيده كه چون كسى را خداوند لباسى نو روزى كند وضو بسازد و دو ركعت نماز بخواند در هر ركعت پس از حمد آية الكرسى وقل هو الله احد و انا انزلناه بخواند وسپس خداى را سپاس گويد كه عورت او را پوشانيده و او را در ميان مردم زينت داده است و اين ذكر را بسيار بگويد : «لا حول ولا قوة الاّ بالله العلىّ العظيم» . نيز از دستورات آن حضرت است كه لباس پنبه اى بپوشيد كه آن لباس پيغمبر(ص) بوده و نيز لباس ما مي باشد وپيغمبر هرگز لباس پشمين وموئين نپوشيد جز به علتى .

نيز از آن بزرگوار رسيده كه شستن لباس غم واندوه را ميزدايد ونماز را طهارت ونظافت مي بخشد .

از حضرت رضا (ع) نقل شده كه امام سجاد (ع) در زمستان قبا وعباى خز مي پوشيد وكلاه خز به سر مي نهاد وچون تابستان مي شد قباى خز را مي فروخت وبهاى آن را صدقه ميداد ومي گفت: (قل من حرم زينة الله التى اخرج لعباده) .

اميرالمؤمنين (ع) فرمود : بر شما باد به لباس ستبر( ضخیم) كه هر كه لباسش نازك بود دينش نيز نازك خواهد بود .

از امام موسى بن جعفر (ع) روايت شده كه چون آيه وثيابك فطهّر؛ بر پيغمبر(ص) نازل شد آن حضرت لباسش طاهر بود ولى خداوند به وى امر فرمود كه لباست را كوتاه كن .

پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله وسلم) و اميرالمؤمنين على(علیه السلام) كه علاوه بر مقام ولايت معنويه ولايت و زعامت ظاهرى را نيز حائز بوده اند همواره به نازل بهاترين وخشن ترين لباس ملبس بوده اند، تا ضعفاى رعيت از دست نيافتن به لباس زيبا رنج نبرند ، ولى دگر معصومين كه به ظاهر در ميان مردم به گونه فردى عادى زندگى ميكرده اند از لباس هاى فاخر استفاده مي كرده اند .

در حالات رسول اكرم (ص) آمده كه آن حضرت پيوسته لباس خشن به تن مي كرد آنچنان كه گاه اثر خشونت لباس بر گردن آن حضرت نمايان بود .

انس بن مالك گويد : بسا پيغمبر (صلی الله علیه و آله) نماز ظهر را به جماعت مي خواند ولباسش همان چادر شبى بود كه دو طرف آن را از پشت گردن گره زده بود .

امام صادق (علیه السلام) فرمود : روزى اميرالمؤمنين (علیه السلام) در بازار كوفه سه پارچه به يك دينار خريد ويكى را پيراهن كرد كه تا بالاى پاشنه ميرسيد ويكى لنگ كرد كه تا نصف ساق ميرسيد وسوم را رداء ساخت كه از جلو پستانها را و از عقب باسن را ميپوشاند ، سپس دست به آسمان برداشت و خدا را سپاس ميگفت تا به خانه رسيد وفرمود : اين لباسى است كه شايسته است مسلمان آن را بپوشد . آنگاه حضرت صادق (علیه السلام) فرمود : ولى امروزه مردم نتوانند چنين لباسى به تن كنند و اگر ما اين كار بكنيم مردم ما را ديوانه بخوانند .

عباد بن كثير بصرى كه از صوفيان متظاهر بود روزى در حال طواف در كنار امام صادق (علیه السلام) قرار گرفت وبه حالت اعتراض گفت : تو فرزند على بن ابى طالب باشى وبه چنين لباس ملبس باشى ؟ حضرت فرمود :

اين جامه اى است كه آن را به يك دينار خريده ام (آنقدر گرانبها نيست كه تو مي پندارى) و على بن ابى طالب به روزگارى زندگى ميكرد كه مي بايست همان لباس بپوشد ، و اگر من امروز چنان لباسى به تن كنم مردم گويند وى مانند عباد بصرى متظاهر است .

بخشیدن لباس

از امام سجاد (علیه السلام) روايت است كه هر كه لباس زايدى داشته باشد و مؤمنى در كنار او بود كه بدان لباس نيازمند باشد وبه وى ندهد خداوند او را به رو در آتش اندازد .

از امام صادق (علیه السلام ) رسيده كه هر آنكس برادر دينى خود را لباسى دهد خواه زمستانى وخواه تابستانى بر خدا است كه او را از لباس هاى بهشت بپوشاند وسختى جان كندن را بر او آسان سازد وقبرش را وسعت دهد وچون از قبر بيرون آيد ملائكه به وى مژده دهند .

در حديث ديگر فرمود : هر كه مؤمن برهنه اى را بپوشاند خداوند از استبرق بهشت او را بپوشاند وهر كه مؤمن بى نيازى را لباسى دهد تا گاهى كه پاره اى از آن بر تن آن مؤمن بود خداوند او را در ستر خويش بدارد . [۵]

پانویس

  1. سوره نحل:14
  2. سوره انبياء:80
  3. سوره اعراف:26
  4. عبدالواحد تمیمی آمدی ، غررالحكم و دررالکلم
  5. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج 74، ص 379


منبع

  • سید مصطفی حسینی دشتی، فرهنگ معارف و معاریف.