حباب بن منذر: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ایجاد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
 
 
{{بخشی از یک کتاب}}
 
{{بخشی از یک کتاب}}
  
حباب بن منذر، از اصحاب شجاع و دلاور پيامبر (ص) و از سخن سرايان بنام است. او در دوران جاهليت به صحت رأى و دقت نظر معروف بود، به همين جهت «صاحبنظر» لقب گرفت «4»، در برخى از غزوات پيامبر (ص) مورد مشورت و نظرخواهى آن حضرت واقع مى‌شد كه بدان اشاره خواهد شد.
+
حباب بن منذر، از اصحاب شجاع و دلاور [[پيامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله و از سخن سرايان بنام است. او در دوران جاهليت به صحت رأى و دقت نظر معروف بود، به همين جهت «صاحبنظر» لقب گرفت،<ref>اعلام، زركلى، ج2، ص167.</ref> در برخى از غزوات پيامبر صلی الله علیه و آله مورد مشورت و نظرخواهى آن حضرت واقع مى‌شد كه بدان اشاره خواهد شد.
حباب در ميدانهاى جهاد
 
حباب در بيشتر جنگهاى دوره پيامبر (ص) حضورى فعال و چشمگير داشت كه مختصرى از آن را در زير مى‌خوانيد:
 
وى در جنگ بدر، پرچمدار قبيله خزرج بود و فرماندهى آنان را به عهده داشت. «5» پيش از آنكه رسول‌اللَّه (ص) در محل بدر فرود آيد، از ياران خود پيرامون محلّ جنگ نظرخواهى كرد.
 
__________________________________________________
 
(1). اسدالغابه، ج 2، ص 353؛ اعيان الشيعه، ج 7، ص 318.
 
(2). اسدالغابه، ج 2، ص 353؛ طبقات، ج 3، ص 557؛ سير اعلام النبلاء، ج 1، ص 217.
 
(3). اسدالغابه، ج 2، ص 353؛ تنقيح المقال، ج 2، ص 68؛ اعيان الشيعه، ج 7، ص 318.
 
(4). اعلام، زركلى، ج 2، ص 167.
 
(5). مغازى، ج 1، ص 58.
 
                        مرورى بر زندگانى فرماندهان اسلام، ص: 27
 
حباب گفت:
 
اينجا اردوگاه خوبى نيست، ما را به نزديكترين آب دشمن برسان، ... در آنجا چاهى است كه آبش شيرين و زياد و تمام نشدنى است! كنارش حوضى مى‌سازيم و به مقدار لازم آب ذخيره ساخته و بقيّه چاهها را كور مى‌كنيم.
 
در اين موقع جبرئيل بر پيامبر (ص) نازل شد و گفت:
 
رأى درست همان است كه حباب به آن اشاره كرد. «1»
 
«حباب» در واقعه بنى نضير همانند بدر، مشاور نظامى پيامبر (ص) بود. آن حضرت وقتى از ياران خود درباره موقعيت عملياتى نظر خواست، حباب گفت:
 
نظر من اينست كه ميان دژهاى بنى نضير و بنى قريظه نيرو مستقر نماييم و ارتباط خبرى آنها را قطع كنيم.
 
در اينجا نيز رسول خدا (ص) نظر حباب را به اجرا گذاشت. «2»
 
سال پنجم هجرى پيامبر (ص) عزم پيكار با يهود بنى قريظه را كرد، حباب از معدود اسب سوارانى بود كه در اين واقعه در كنار رسول خدا (ص) حضور داشت. «3»
 
او در احد، مأمور اطلاعاتى پيامبر (ص) و از جمله محافظان آن حضرت بود. حضرت محمّد (ص) حباب را براى برآورد تعداد نيروهاى دشمن فرستاد و از او خواست تا گزارش كار را دور از چشم ديگران به ايشان بدهد. حباب با زيركى در اين مأموريت موفق شد و شمار دشمن را سه هزار نفر تخمين زد. «4»
 
نقل شده كه در اين جنگ وى از جمله افراد معدودى بود كه در لحظات حساس تا پاى جان در كنار پيامبر (ص) ايستاد. «5»
 
در خيبر گر چه فتح نهايى به دست تواناى امير مؤمنان على (ع) انجام گرفت، ولى نقش حباب را نمى‌توان در فتح قلعه‌هاى بسيارى ناديده گرفت؛ از جمله قلعه صعب بن معاذ به دست او فتح شد و پرچم اسلام را در آن به اهتزاز آورد. «6»
 
__________________________________________________
 
(1). مغازى، ج 1، ص 58.
 
(2). طبقات، ج 3، ص 567.
 
(3). مغازى، ج 2، ص 498.
 
(4). همان مدرك، ج 1، ص 207.
 
(5). شرح نهج‌البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 15، ص 20، در احياء التراث، بيروت، 1387.
 
(6). همان مردك، ج 2، ص 649 و 659 و 662؛ سيره حلبيه، ج 3، ص 39.
 
                        مرورى بر زندگانى فرماندهان اسلام، ص: 28
 
در جنگ حنين، پرچم خزرج از سوى رسول خدا (ص) به حباب واگذار شد. «1»
 
در سريه فُلس يكى از همرزمان امام على (ع) بود و به همراه دو تن ديگر از ياران خود، سمت مأمور اطلاعاتى سپاه را داشت و هنگام گشت زنى، غلامى سياه را كه مأمور اطلاعاتى دشمن بود؛ دستگير و براى بازجويى نزد آن حضرت آورد. اين سريه با گرفتن تعدادى اسير و مقدارى غنيمت به سود مسلمانان پايان يافت.
 
پس از رحلت پيامبر (ص) كار حباب به مشاجره و درگيرى لفظى با گردانندگان سقيفه، بخصوص شخص عمر انجاميد و مبغوض دستگاه خلافت شد. سرانجام آن مرد بزرگ در سال بيست هجرى بدرود حيات گفت. «2»
 
__________________________________________________
 
(1). مغازى، ج 3، ص 895.
 
(2). اصابه، ج 1، ص 302؛ كامل، ج 3، ص 77.
 
  
 +
==حباب در ميدان هاى جهاد==
 +
 +
حباب در بيشتر جنگ هاى دوره پيامبر صلی الله علیه و آله حضورى فعال و چشمگير داشت كه مختصرى از آن را در زير مى‌خوانيد: وى در جنگ بدر، پرچمدار قبيله خزرج بود و فرماندهى آنان را به عهده داشت.<ref>مغازى، ج1، ص58.</ref> پيش از آن كه رسول‌اللَّه صلی الله علیه و آله در محل بدر فرود آيد، از ياران خود پيرامون محل جنگ نظرخواهى كرد.
 +
 +
حباب گفت: اينجا اردوگاه خوبى نيست، ما را به نزديكترين آب دشمن برسان... در آنجا چاهى است كه آبش شيرين و زياد و تمام نشدنى است! كنارش حوضى مى‌سازيم و به مقدار لازم آب ذخيره ساخته و بقيه چاهها را كور مى‌كنيم.
 +
 +
در اين موقع [[جبرئيل]] بر پيامبر صلی الله علیه و آله نازل شد و گفت: رأى درست همان است كه حباب به آن اشاره كرد.<ref>مغازى، ج1، ص58.</ref>
 +
 +
«حباب» در واقعه بنى نضير همانند بدر، مشاور نظامى پيامبر صلی الله علیه و آله بود. آن حضرت وقتى از ياران خود درباره موقعيت عملياتى نظر خواست، حباب گفت: نظر من اينست كه ميان دژهاى بنى نضير و بنى قريظه نيرو مستقر نماييم و ارتباط خبرى آنها را قطع كنيم.
 +
در اينجا نيز رسول خدا صلی الله علیه و آله نظر حباب را به اجرا گذاشت.<ref>طبقات، ج3، ص567.</ref>
 +
 +
سال پنجم هجرى پيامبر صلی الله علیه و آله عزم پيكار با يهود بنى قريظه را كرد، حباب از معدود اسب سوارانى بود كه در اين واقعه در كنار [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله حضور داشت.<ref>مغازى، ج2، ص498.</ref>
 +
 +
او در احد، مأمور اطلاعاتى پيامبر صلی الله علیه و آله و از جمله محافظان آن حضرت بود. حضرت محمد صلی الله علیه و آله حباب را براى برآورد تعداد نيروهاى دشمن فرستاد و از او خواست تا گزارش كار را دور از چشم ديگران به ايشان بدهد. حباب با زيركى در اين مأموريت موفق شد و شمار دشمن را سه هزار نفر تخمين زد.<ref>همان مدرك، ج1، ص207.</ref>
 +
 +
نقل شده كه در اين جنگ وى از جمله افراد معدودى بود كه در لحظات حساس تا پاى جان در كنار پيامبر صلی الله علیه و آله ايستاد.<ref>شرح نهج‌البلاغه، ابن ابى الحديد، ج15، ص20، در احياء التراث، بيروت، 1387.</ref>
 +
 +
در خيبر گرچه فتح نهايى بدست تواناى اميرمؤمنان على علیه السلام انجام گرفت، ولى نقش حباب را نمى‌توان در فتح قلعه‌هاى بسيارى ناديده گرفت؛ از جمله قلعه صعب بن معاذ به دست او فتح شد و پرچم اسلام را در آن به اهتزاز آورد.<ref>همان مردك، ج2، ص 649 و 659 و 662؛ سيره حلبيه، ج3، ص39.</ref>
 +
 +
در جنگ حنين، پرچم خزرج از سوى [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله به حباب واگذار شد.<ref>مغازى، ج3، ص895.</ref>
 +
 +
در سريه فُلس يكى از همرزمان [[امام على]] علیه السلام بود و به همراه دو تن ديگر از ياران خود، سمت مأمور اطلاعاتى سپاه را داشت و هنگام گشت زنى، غلامى سياه را كه مأمور اطلاعاتى دشمن بود؛ دستگير و براى بازجويى نزد آن حضرت آورد. اين سريه با گرفتن تعدادى اسير و مقدارى غنيمت به سود مسلمانان پايان يافت.
 +
 +
پس از رحلت پيامبر صلی الله علیه و آله كار حباب به مشاجره و درگيرى لفظى با گردانندگان سقيفه، بخصوص شخص عمر انجاميد و مبغوض دستگاه خلافت شد. سرانجام آن مرد بزرگ در سال بيست هجرى بدرود حيات گفت.<ref>اصابه، ج1، ص302؛ كامل، ج3، ص77.</ref>
 +
 +
==پانویس==
 +
{{پانویس}}
 +
 +
==منابع==
 +
پژوهشكده تحقيقات اسلامى‌ سپاه، مرورى بر زندگانى فرماندهان اسلام، تهران، مرکز تحقیقات سپاه، چاپ اول، ص 26 تا 28.
  
==منبع==
 
پژوهشكده تحقيقات اسلامى‌ سپاه، مرورى بر زندگانى فرماندهان اسلام، تهران، مرکز تحقیقات سپاه، چاپ اول، ص 26 تا 28
 
 
 
[[رده:اصحاب پیامبر]]
 
[[رده:اصحاب پیامبر]]
 
[[رده:اصحاب امام علی علیه السلام]]
 
[[رده:اصحاب امام علی علیه السلام]]

نسخهٔ ‏۸ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۱۲

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


حباب بن منذر، از اصحاب شجاع و دلاور پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله و از سخن سرايان بنام است. او در دوران جاهليت به صحت رأى و دقت نظر معروف بود، به همين جهت «صاحبنظر» لقب گرفت،[۱] در برخى از غزوات پيامبر صلی الله علیه و آله مورد مشورت و نظرخواهى آن حضرت واقع مى‌شد كه بدان اشاره خواهد شد.

حباب در ميدان هاى جهاد

حباب در بيشتر جنگ هاى دوره پيامبر صلی الله علیه و آله حضورى فعال و چشمگير داشت كه مختصرى از آن را در زير مى‌خوانيد: وى در جنگ بدر، پرچمدار قبيله خزرج بود و فرماندهى آنان را به عهده داشت.[۲] پيش از آن كه رسول‌اللَّه صلی الله علیه و آله در محل بدر فرود آيد، از ياران خود پيرامون محل جنگ نظرخواهى كرد.

حباب گفت: اينجا اردوگاه خوبى نيست، ما را به نزديكترين آب دشمن برسان... در آنجا چاهى است كه آبش شيرين و زياد و تمام نشدنى است! كنارش حوضى مى‌سازيم و به مقدار لازم آب ذخيره ساخته و بقيه چاهها را كور مى‌كنيم.

در اين موقع جبرئيل بر پيامبر صلی الله علیه و آله نازل شد و گفت: رأى درست همان است كه حباب به آن اشاره كرد.[۳]

«حباب» در واقعه بنى نضير همانند بدر، مشاور نظامى پيامبر صلی الله علیه و آله بود. آن حضرت وقتى از ياران خود درباره موقعيت عملياتى نظر خواست، حباب گفت: نظر من اينست كه ميان دژهاى بنى نضير و بنى قريظه نيرو مستقر نماييم و ارتباط خبرى آنها را قطع كنيم. در اينجا نيز رسول خدا صلی الله علیه و آله نظر حباب را به اجرا گذاشت.[۴]

سال پنجم هجرى پيامبر صلی الله علیه و آله عزم پيكار با يهود بنى قريظه را كرد، حباب از معدود اسب سوارانى بود كه در اين واقعه در كنار رسول خدا صلی الله علیه و آله حضور داشت.[۵]

او در احد، مأمور اطلاعاتى پيامبر صلی الله علیه و آله و از جمله محافظان آن حضرت بود. حضرت محمد صلی الله علیه و آله حباب را براى برآورد تعداد نيروهاى دشمن فرستاد و از او خواست تا گزارش كار را دور از چشم ديگران به ايشان بدهد. حباب با زيركى در اين مأموريت موفق شد و شمار دشمن را سه هزار نفر تخمين زد.[۶]

نقل شده كه در اين جنگ وى از جمله افراد معدودى بود كه در لحظات حساس تا پاى جان در كنار پيامبر صلی الله علیه و آله ايستاد.[۷]

در خيبر گرچه فتح نهايى بدست تواناى اميرمؤمنان على علیه السلام انجام گرفت، ولى نقش حباب را نمى‌توان در فتح قلعه‌هاى بسيارى ناديده گرفت؛ از جمله قلعه صعب بن معاذ به دست او فتح شد و پرچم اسلام را در آن به اهتزاز آورد.[۸]

در جنگ حنين، پرچم خزرج از سوى رسول خدا صلی الله علیه و آله به حباب واگذار شد.[۹]

در سريه فُلس يكى از همرزمان امام على علیه السلام بود و به همراه دو تن ديگر از ياران خود، سمت مأمور اطلاعاتى سپاه را داشت و هنگام گشت زنى، غلامى سياه را كه مأمور اطلاعاتى دشمن بود؛ دستگير و براى بازجويى نزد آن حضرت آورد. اين سريه با گرفتن تعدادى اسير و مقدارى غنيمت به سود مسلمانان پايان يافت.

پس از رحلت پيامبر صلی الله علیه و آله كار حباب به مشاجره و درگيرى لفظى با گردانندگان سقيفه، بخصوص شخص عمر انجاميد و مبغوض دستگاه خلافت شد. سرانجام آن مرد بزرگ در سال بيست هجرى بدرود حيات گفت.[۱۰]

پانویس

  1. اعلام، زركلى، ج2، ص167.
  2. مغازى، ج1، ص58.
  3. مغازى، ج1، ص58.
  4. طبقات، ج3، ص567.
  5. مغازى، ج2، ص498.
  6. همان مدرك، ج1، ص207.
  7. شرح نهج‌البلاغه، ابن ابى الحديد، ج15، ص20، در احياء التراث، بيروت، 1387.
  8. همان مردك، ج2، ص 649 و 659 و 662؛ سيره حلبيه، ج3، ص39.
  9. مغازى، ج3، ص895.
  10. اصابه، ج1، ص302؛ كامل، ج3، ص77.


منابع

پژوهشكده تحقيقات اسلامى‌ سپاه، مرورى بر زندگانى فرماندهان اسلام، تهران، مرکز تحقیقات سپاه، چاپ اول، ص 26 تا 28.