ابن براج

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

اِبْن‌ِ بَرّاج‌، سعدالدین‌ ابوالقاسم‌ عبدالعزیز بن‌ نحریر بن‌ عبدالعزیز ابن‌ براج‌ طرابلسی‌ معروف‌ به‌ قاضی‌ و ملقب‌ به‌ عزالمؤمنین‌ (د شعبان‌ ۴۸۱/اکتبر ۱۰۸۸)، فقیه‌ و قاضی‌ شیعی‌ امامی‌.

تولد

از تاریخ‌ تولد او آگاهی‌ دقیقی‌ در دست‌ نیست‌ ولی‌ با توجه‌ به‌ اینکه‌ عمرش‌ را هشتاد و اندی‌ نوشته‌اند،[۱] می‌توان‌ گفت‌ که‌ در حدود ۴۰۰ق‌ به‌ دنیا آمده‌ است‌.

شیخ ابوالقاسم عبدالعزیز بن نحریر بن عبدالعزیز بن البراج در مصر تولد یافت و در آن منطقه رشد و نما كرد.

تحصیلات

تحصیلات خود را ابتدا در زادگاه خویش، سپس در بغداد ادامه داد تا اینكه یكی از فقهای نامدار و وجهه و اعتبار شیعه در عصر خویش گردید. او از علم وسیع و اطلاعات شایسته در زمینه فقه و علوم اسلامی برخوردار بوده است و تالیفات فراوان او نشان دهنده این وسعت اطلاعات و معلومات می‌باشد.

او در سال ۴۲۹ هـ.ق به جمع شاگردان علم الهدی پیوست و یكی از خواص شاگردان او قرار گرفت و در محضر او از منزلت و رتبت بسزایی برخوردار شد تا اینكه سید به رحمت ایزدی شتافت، او ملازمت شیخ الطائفه را داشت تا اینكه نمایندگی شیخ را در حدود شام پذیرفت و خود یكی از مردان فقه و فقاهت معروف آن دیار گردید.

او از سوی جلال الملك در سال ۴۳۸ قضاوت منطقه طرابلس را پذیرفت و در آن منطقه به رتق و فتق امور مسلمین پرداخت.

ابن براج و عصر زندگانی او

شیخ ابوالقاسم عبدالعزیز بن نحریر بن عبدالعزیز بن البراج، در مصر تولد یافت و در آن منطقه رشد و نما كرد. تحصیلات خود را ابتدا در زادگاه خویش، سپس در بغداد ادامه داد تا این كه یكی از فقهای نامدار و وجهه و اعتبار شیعه در عصر خویش گردید او از علم وسیع و اطلاعات شایسته در زمینه فقه و علوم اسلامی برخوردار بوده است و تالیفات فراوان او نشان دهنده این وسعت اطلاعات و معلومات می‌باشد.

او در سال 429 هـ.ق به جمع شاگردان علم‌الهدی پیوست و یكی از خواص شاگردان او قرار گرفت و در محضر او از منزلت و مرتبت بسزایی برخوردار شد تا این كه سید به رحمت ایزدی شتافت، او ملازمت شیخ الطائفه را داشت تا این كه نمایندگی شیخ را در حدود شام پذیرفت و خود یكی از مردان فقه و فقاهت معروف آن دیار گردید. او از سوی جلال الملك در سال 438 قضاوت منطقه طرابلس را پذیرفت و در آن منطقه به رتق و فتق امور مسلمین پرداخت.

گفتار ارباب تراجم در باب او

صاحب ریحانه الادب درباره او گوید: شیخ عبدالعزیز بن براج شامی حلبی طرابلسی مكنی به ابوالقاسم، ملقب به قاضی موضوف به عزالدین و عزالمؤمنین، از اكابر فقهای امامیه اواخر قرن پنجم هجرت از وجوه و اعیان ایشان و از تلامذه سید مرتضی علم‌الهدی بود. ماهی هشت دینار (طلای مسكوك هیجده نخود) از طرف سید شهریه داشت به جهت تلمذ و انسی كه با او داشته است، او را خلیفه المرتضی گفته‌اند.

ابن براج از اساتید معظم خود، سید مرتضی و ابوالفتح كراجكی روایت كرده است و از راویان او شیخ عبدالجبار مفید رازی است كه در ولایت ری فقیه امامیه بوده است و جمعی از اكابر وقت نیز از او روایت می‌كنند قضاوت او در طرابلس بیست یا سی سال ادامه داشته، به همین جهت به لقب قاضی شهرت یافته است.[۲]

صاحب معجم رجال الحدیث، ضمن بازگویی سخن شیخ منتجب الدین رازی در الفهرست و بازشماری كتاب‌های او سپس نقل نظر ابن شهر آشوب و اخیراً بازگویی نظر سید مصطفی تفرشی در رجال خویش كه همه او را به عنوان آبروی شیعه و فقیه آنان ستوده‌اند، مطلب جدیدی در مورد او ارائه نداده است.[۳]

اساتید

قاضی عبدالعزیز حلبی معروف به ابن براج شاگرد سید مرتضی و شیخ طوسی است.

سید مرتضی

آوازه مجلس‌ درس‌ سید مرتضی‌ علم الهدی‌ او را به‌ بغداد کشاند. ابن‌ براج‌ در ۴۲۹ق‌/۱۰۳۸م‌ در درس‌ وی‌ حاضر شد و ۷ سال‌ یعنی‌ تا زمان‌ درگذشت‌ سید مرتضی‌ نزد او دانش‌ آموخت‌.[۴][۵]

علم الهدی‌ که‌ کمک‌ هزینه دانشجویان‌ را به‌ اندازه شأن‌ علمیشان‌ می‌پرداخت‌، به‌ شیخ‌ طوسی‌ ماهانه‌ ۱۲ و به‌ ابن‌ براج‌ ۸ دینار می‌داد و از این‌ رو می‌توان‌ او را برجسته‌ترین‌ و نام‌بردارترین‌ شاگرد علم الهدی‌، پس‌ از شیخ‌ ابوجعفر طوسی‌ (د۴۶۰ق‌/۱۰۶۸م‌) دانست‌.

شیخ طوسی

ابن‌ براج‌ پس‌ از درگذشت‌ علم الهدی‌ در مجلس‌ درس‌ شیخ‌ طوسی‌ شرکت‌ جست‌ و چند سالی‌ نیز در محضر او بود. در ۴۳۸ق‌/۱۰۴۶م‌ به‌ عنوان‌ خلیفه شیخ‌ رهسپار طرابلس‌ شام‌ شد.[۶][۷]

برخی‌ از نویسندگان‌ برآنند که‌ جلال الملک‌ (از فرمان‌روایان‌ بنی‌ عمار، حک ۴۶۴-۴۹۲ق‌/۱۰۷۱- ۱۰۹۹م‌) در همین‌ سال‌ او را بر منصب‌ قضا گماشت‌ [۸] ولی‌ با توجه‌ به‌ زمان‌ روی‌ کار آمدن‌ جلال الملک‌[۹] چنین‌ سخنی‌ درست‌ به‌ نظر نمی‌رسد.

اگر جلال الملک‌ درست‌ در آغاز حکومت‌ خود، ابن‌ براج‌ را بر آن‌ منصب‌ گمارده‌ باشد، از آن‌جا که‌ وی‌ تا پایان‌ عمر در طرابلس‌ ماندگار شد،[۱۰] [۱۱] می‌توان‌ گفت‌ که‌ وی‌ حدود ۱۷ سال‌ قاضی‌ طرابلس‌ بوده‌ است‌.[۱۲]

شیخ مفید

افزون‌ بر استادان‌ یاد شده‌، شیخ‌ مفید محمد بن‌ نعمان‌ (د۴۱۳ق‌/۱۰۲۲م‌) را نیز با تردید از استادان‌ قاضی‌ می‌شمارد که‌ اگر وی‌ در سال‌ درگذشت‌ شیخ‌ مفید ۱۳ ساله‌ بوده‌ باشد، می‌توان‌ این‌ تردید را موجه‌ دانست‌.


شاگردان

کسان‌ بسیاری‌ از مجلس‌ درس‌ ابن‌ براج‌ بهره‌ جسته‌ و از او حدیث‌ شنیده‌اند که‌ به‌ برخی‌ از آنان‌ اشاره‌ می‌شود: حسکا بن‌ بابویه‌ جد منتجب‌الدین‌، عبدالجبار مقری‌ رازی‌، عبدالرحمان‌ نیشابوری‌ خزاعی‌، حسن‌ ابن‌ عبدالعزیز جیهانی‌،[۱۳][۱۴][۱۵]


قاضی‌ ابن‌ ابی‌ کامل‌ طرابلسی‌، ابوجعفر محمد حلبی‌، [۱۶] زید بن‌ داعی‌ و کمیح‌.[۱۷] [۱۸]

تالیفات

او تالیفات متعدد و نوشته‌های پرباری در فروع فقهی دارد كه از آن میان می‌توان: الجواهر، المعالم، المنهاج، الكامل، روضه النفس فی احكام العبادات، المقرب، المهذب، الموجز، حسن التصریف، شرح جمل سید مرتضی را نام برد.

  1. جواهرالفقه: این كتاب در چند مجلد به نام جوامع‌الفقه در ایران چاپ شده است و اخیرا از سوی كتابخانه آیت الله العظمی مرعشی نجفی تجدید طبع گردیده است.
  2. روضه النفس در احكام عبادات
  3. شرحی بر جمل العلم والعمل علم‌الهدی (استاد خویش)
  4. عمادالمحتاج فی مناسك الحج
  5. الكامل
  6. المعالم
  7. المعتمد
  8. المنهاج
  9. الموجز.[۱۹]

قدرت علمی

از برخی‌ نوشته‌های‌ قاضی‌ می‌توان‌ پی‌ برد که‌ وی‌ در مجلس‌ درس‌ شیخ‌ طوسی‌ یک‌ شاگرد معمولی‌ نبوده‌، چنان‌که‌ در مهذب‌ مباحثه‌ای‌ را می‌بینیم‌ که‌ میان‌ شیخ‌ با ابن‌ براج‌ رخ‌ داده‌ و شیخ‌ در این‌ گفت‌وگو مجاب‌ گردیده‌ است‌. [۲۰] نیز شیخ‌ طوسی‌ در سرآغاز پاره‌ای‌ از نوشته‌هایش‌ [۲۱] [۲۲][۲۳] تصریح‌ می‌کند که‌ این‌ کتاب‌ها را به‌ درخواست‌ شیخ‌ فاضل‌ می‌نویسد و [۲۴] [۲۵] در حاشیه‌ پاره‌ای‌ از نسخ‌ کتاب‌ الجمل‌ و العقود وی‌ دیده‌ که‌ مراد از شیخ‌ فاضل‌، ابن‌ براج‌ است‌.

نیز به‌ گفته کاظمینی‌، [۲۶] راوندی‌ در حل‌ العقود تصریح‌ کرده‌ است‌ که‌ شیخ‌ مورد نظر همان‌ ابن‌ براج‌ است‌. افزون‌ بر آن‌ این‌که‌ شیخ‌ کتاب‌ جداگانه‌ای‌ به‌ نام‌ مسائل‌ ابن‌ براج‌ پرداخته‌ است‌. [۲۷] [۲۸]

جایگاه علمی

ابن‌ براج‌ از دانشمندان‌ پرآوازه‌ و معتبر شیعی‌ است‌ که‌ آرای‌ او پیوسته‌ مورد توجه‌ فقیهان‌ بزرگ‌ بوده‌ و غالباً به‌ نظریات‌ او اشاره‌ و استناد شده‌ است‌، به‌ عنوان‌ نمونه‌ می‌توان‌ به‌ اینان‌ اشاره‌ کرد: علامه حلی‌ (د ۷۲۶ق‌/۱۳۲۶م‌) در مختلف‌ الشیعة [۲۹] شهید اول‌ (د ۷۸۶ق‌/۱۳۸۴م‌) در القواعد و الفوائد، [۳۰] الذکری‌ [۳۱] فاضل‌ مقداد (د ۸۲۶ق‌/۱۴۲۳م‌) در التنقیح‌ الرائع‌ [۳۲] [۳۳] [۳۴] بسیاری‌ از فقیهان‌ و محدثان‌ سده‌های‌ بعد در اجازه‌هایی‌ که‌ به‌ برخی‌ از شاگردان‌ خود داده‌اند به‌ شخصیت‌ و آثار او اشاره‌ کرده‌اند.

وفات

او پس از تلاش فراوان و مجاهدت خستگی‌ناپذیر در راه تبلیغ و اجرای احكام اسلام، شب جمعه 9 شعبان 481 هـ.ق در هشتاد سالگی در طرابلس درگذشت و با شكوه و احترام لازم مدفون گردید.

پانویس

  1. افندی‌، اصفهانی‌، ج۳، ص۱۴۲، میرزا عبدالله‌، ریاض‌ العلماء به‌ کوشش‌ محمود مرعشی‌ و احمد حسینی‌، قم‌، ۱۴۰۱/۱۹۸۱م‌.
  2. ریحانه الادب، ج7، ص408، چاپ اقبال، تهران.
  3. معجم رجال الحدیث، ج10، ص38، تحت كد معرفی 6571.
  4. ابن‌ شهر آشوب‌، محمد بن‌ علی‌، ج۱، ص۸۰، معالم‌ العلماء، نجف‌، ۱۳۸۰ق‌/۱۹۶۰.
  5. افندی‌، اصفهانی‌، ج۳، ص۱۴۲، میرزا عبدالله‌، ریاض‌ العلماء، به‌ کوشش‌ محمود مرعشی‌ و احمد حسینی‌، قم‌، ۱۴۰۱/۱۹۸۱م‌.
  6. افندی‌، اصفهانی‌، ج۳، ص۱۴۲، میرزا عبدالله‌، ریاض‌ العلماء، به‌ کوشش‌ محمود مرعشی‌ و احمد حسینی‌، قم‌، ۱۴۰۱/۱۹۸۱م‌.
  7. مجلسی‌، محمدباقر، ج۱۰۴، ص۱۹۸، بحارالانوار، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
  8. صدر، سیدحسن‌، ج۱، ص۳۰۴، تأسیس‌ الشیعة، بغداد، ۱۳۵۴ق‌/۱۹۳۵م‌.
  9. ابن‌ اثیر، الکامل‌ فی التاریخ، ج۱۰، ص۷۱.
  10. افندی‌، اصفهانی‌، ج۳، ص۱۴۲، میرزا عبدالله‌، ریاض‌ العلماء، به‌ کوشش‌ محمود مرعشی‌ و احمد حسینی‌، قم‌، ۱۴۰۱/۱۹۸۱م‌.
  11. افندی‌، اصفهانی‌، ج۳، ص۱۴۵، میرزا عبدالله‌، ریاض‌ العلماء، به‌ کوشش‌ محمود مرعشی‌ و احمد حسینی‌، قم‌، ۱۴۰۱/۱۹۸۱م‌.
  12. افندی‌، اصفهانی‌، ج۳، ص۱۴۱، میرزا عبدالله‌، ریاض‌ العلماء، به‌ کوشش‌ محمود مرعشی‌ و احمد حسینی‌، قم‌، ۱۴۰۱/۱۹۸۱م‌.
  13. منتجب‌ الدین‌، علی‌ بن‌ عبیدالله‌، ج۱، ص۴۴، فهرست‌، به‌ کوشش‌ عبدالعزیز طباطبائی‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۶م‌.
  14. منتجب‌ الدین‌، علی‌ بن‌ عبیدالله‌، ج۱، ص۱۰۷-۱۰۸، فهرست‌، به‌ کوشش‌ عبدالعزیز طباطبائی‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۶م‌.
  15. منتجب‌ الدین‌، علی‌ بن‌ عبیدالله‌، ج۱، ص۱۱۱، فهرست‌، به‌ کوشش‌ عبدالعزیز طباطبائی‌، بیروت‌، ۱۴۰۶ق‌/۱۹۸۶م‌.
  16. شهید اول‌، محمد بن‌ مکی‌، ج۱، ص۷۴، الذکری‌، چاپ‌ سنگی‌، ۱۲۷۱ق‌.
  17. مجلسی‌، محمدباقر، ج۱۰۵، ص۱۶۳، بحارالانوار، بیروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
  18. آقابزرگ‌، طبقات‌ اعلام‌ الشیعة، ج۶، ص۴، القرن‌ السادس‌، به‌ کوشش‌ علینقی‌ منزوی‌، بیروت‌، ۱۳۹۲ق‌/۱۹۷۲م‌.
  19. روضات الجنات، ج1، ص575.
  20. ابن‌ براج‌، عبدالعزیز، ج۲، ص۴۱۹-۴۲۰، المهذب‌، قم‌، ۱۴۰۶ق‌/ ۱۹۸۶م‌.
  21. طوسی‌، محمد بن‌ حسن‌، ج۱، ص۱۱۷، رسائل‌ العشر، به‌ کوشش‌ محمد واعظ زاده‌، خراسانی‌، قم‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
  22. طوسی‌، محمد بن‌ حسن‌، ج۱، ص۱۵۵، رسائل‌ العشر، به‌ کوشش‌ محمد واعظ زاده‌، خراسانی‌، قم‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌.
  23. طوسی‌، محمد بن‌ حسن‌، ج۱، ص۳۲، الفهرست‌، به‌ کوشش‌ آلویس‌ اشپرنگر، بمبئی‌، ۱۲۷۱ق‌/۱۸۵۵م‌.
  24. آقابزرگ‌ آقابزرگ‌، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۵، ص۱۴۵.
  25. آقابزرگ‌، مقدمه‌ بر تبیان‌ شیخ‌ طوسی‌، ث‌، بیروت‌، داراحیاء التراث‌ العربی‌.
  26. کاظمینی‌، اسدالله‌، ج۱، ص‌ ۹، مقابس‌ الانوار، تهران‌، ۱۳۲۲ق‌.
  27. طوسی‌، محمد بن‌ حسن‌، ج۱، ص۲۸۸، الفهرست‌، به‌ کوشش‌ آلویس‌ اشپرنگر، بمبئی‌، ۱۲۷۱ق‌/۱۸۵۵م‌.
  28. ابن‌ شهر آشوب‌، محمد بن‌ علی‌، ج۱، ص۱۱۵، معالم‌ العلماء، نجف‌، ۱۳۸۰ق‌/ ۱۹۶۰.
  29. علامه حلی‌، حسن‌ بن‌ یوسف‌، ج۱، ص‌ ۳۰۲، مختلف‌ الشیعة، چاپ‌ سنگی‌، ۱۳۲۳ق‌.
  30. شهید اول‌، محمد بن‌ مکی‌، القواعد و الفوائد، ج۱، ص۲۷۳، به‌ کوشش‌ عبدالهادی‌ حکیم‌، قم‌، مکتبة المفید.
  31. شهید اول‌، محمد بن‌ مکی‌، الذکری‌، کتاب‌ الصلوة، جم، چاپ‌ سنگی‌، ۱۲۷۱ق‌. و الدروس‌،
  32. فاضل‌ مقداد، التنقیح‌ الرائع‌، ج۱، ص۶۹، به‌ کوشش‌ حسینی‌ کوه‌کمری‌، قم‌، ۱۴۰۴ق‌.
  33. فاضل‌ مقداد، التنقیح‌ الرائع‌، ج۱، ص۱۱۴، به‌ کوشش‌ حسینی‌ کوه‌کمری‌، قم‌، ۱۴۰۴ق‌. و سید جواد حسینی‌ عاملی‌ (د ح‌ ۱۲۲۶ق‌/۱۸۱۱م‌) در مفتاح‌ الکرامة.
  34. حسینی‌ عاملی‌، محمدجواد، ج۱، ص‌ ۳، مفتاح‌ الکرامة، قم‌، ۱۳۷۵ق‌/۱۹۵۶م‌.

منابع

  • عقيقي بخشايشي، تلخيص از كتاب فقهاي نامدار شيعه، صفحه 89.
  • دانشنامه بزرگ اسلامی، مدخل ابن براج،مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی،در دسترس در کتابخانه مدرسه فقاهت ،بازیابی: 21 اردیبهشنت 1393.

پيوندها